مطالب مرتبط با کلیدواژه

طبقه بندی بازنگری شده بلوم


۱.

تطابق فناوری های وب 2 با طبقه بندی بازنگری شده بلوم و الگوی طراحی آموزشی 5E در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وب 2 فناوری های آموزشی الگوی طراحی آموزشی 5E طبقه بندی بازنگری شده بلوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۶ تعداد دانلود : ۶۳۶
تحقیقات اخیر در حوزه آموزش های رسمی، روند رو به رشد استفاده از ابزارهای مبتنی بر وب 2 و فناوری های نوین آموزشی را در این حوزه نشان می دهند. هدف پژوهش حاضر، تطبیق فناوری های مبتنی بر وب 2 در تدریس و ایجاد چهارچوبی برای کمک به معلمان در انتخاب هدفمند فناوری های مبتنی بر وب 2 برای فعالیت های آموزشی آنان بر اساس طبقه بندی بازنگری شده بلوم و الگوی طراحی آموزشی 5E است. پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس استراتژی پدیدارشناسی انجام شده است. نمونه پژوهش، 9 نفر از دبیران دوره متوسطه اول شهر مریوان و 4 نفر از متخصصین حوزه فناوری آموزش و هوشمند سازی مدارس بودند که به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری موارد مطلوب انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه های گروهی با نمونه پژوهش، با روش کدگذاری کوربین و اشترانس تحلیل شده اند. اعتباربخشی به داده ها با روش بازبینی توسط همکار و همچنین ارجاع نتایج به چهار نفر از شرکت کنندگان در پژوهش انجام گردید. نتیجه حاصل از پژوهش، طراحی یک جدول از برنامه های کاربردی وب 2 بود که این فناوری ها را بر اساس روش طراحی آموزشی 5E و طبقه بندی بازنگری شده اهداف شناختی بلوم نشان داد. معلمان به کمک این جدول می توانند به انتخاب فناوری متناسب با اهداف درسی شان بپردازند. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان راهنمایی برای سایر معلمان در استفاده هوشمندانه از فناوری های مبتنی بر وب 2 در طرح های درسی آنان مورد استناد قرار گیرد.
۲.

آیا این گره کور است؟ تحلیل و ارزیابی برنامه های درسی علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر شناختی و دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا علم اطلاعات و دانش شناسی برنامه درسی طبقه بندی بازنگری شده بلوم مهارت های شناختی انواع دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۳۹۳
مقدمه: شیوه تهیه برنامه درسی و کیفیت محتوای آن، با مهارت و توانمندی دانش آموختگان ارتباط مستقیم دارد. هدف این مطالعه، تحلیل برنامه درسی دانشگاهی علم اطلاعات و دانش شناسی در مقاطع مختلف تحصیلی است. در این پژوهش وضعیت این برنامه ها بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم و در دو جنبه وضعیت ابعاد دانش (واقعی، مفهومی، فرایندی و شناختی) و وضعیت مهارت های شناختی (یادآوری، درک، کاربرد، تحلیل، ارزیابی و آفرینش) بررسی شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا (کیفی و کمّی) انجام شد. جامعه این پژوهش، آخرین ویرایش برنامه های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود که در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا مورد بررسی قرار گرفت. ابزار این پژوهش، سیاهه وارسی بود که ساخت آن مبتنی بر طرح طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (Anderson, & Krathwohl, 2001) انجام شد. برای تحلیل داده ها نرم افزار 2018 MAXQDA به کار رفت و بررسی پایایی با استفاده از شیوه توافق بین کدگذاران میزان 5/95 درصد را نشان داد. یافته ها: یافته ها نشان داد از منظر مهارت های شناختی در برنامه درسی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، مهارت های سطح پایین شناختی بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند اما تناسب و تقدم مهارت های هر سطح رعایت نشده است. در برنامه های درسی مقطع دکتری میزان تأکید بر مهارت های هر دو سطح یکسان است. از منظر دانشی نیز در مقطع کارشناسی بسامد دانش فرایندی و در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بسامد دانش مفهومی بیش از انواع دانش های دیگر است. همچنین مشخص شد برنامه های رشته/گرایش ها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تفاوت هایی در جنبه های شناختی و دانشی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم، هدف های رفتاری برنامه های درسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در هر سه مقطع با وضعیت مطلوب فاصله دارند و بازنگری این برنامه ها ضروری است.
۳.

از آموزش تا آزمون: تحلیل مقایسه ای آزمون های کارشناسی ارشد و دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی با برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون کارشناسی ارشد آزمون دکترا برنامه درسی علم اطلاعات و دانش شناسی طبقه بندی بازنگری شده بلوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۶۹
مقدمه: هدف این مطالعه، تحلیل آزمون های کارشناسی ارشد و دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی و مقایسه آن با برنامه های آموزشی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. این مقایسه بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم و در دو بعد دانشی (واقعی، مفهومی، فرایندی و شناختی) و شناختی (یادآوری، درک، کاربرد، تحلیل، ارزیابی و آفرینش) انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه این پژوهش، پرسش های کنکور کارشناسی ارشد و دکترای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سال های 1393-1397 و آخرین نسخه از سرفصل های درسی مقطع های کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. ابزار این پژوهش، سیاهه وارسی بود که ساخت آن مبتنی بر طرح طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (2001) انجام شد. برای تحلیل داده ها نرم افزار MaxQDA V. 11   به کار رفت و بررسی پایایی با استفاده از شیوه توافق بین کدگذاران میزان 2/91 را نشان داد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین هدف های رفتاری درس های کارشناسی و پرسش های آزمون های کارشناسی ارشد این رشته از دو بعد مهارت های شناختی و دانشی، تناسب اندکی وجود دارد. همچنین میان هدف های رفتاری درس های کارشناسی و پرسش های آزمون های دکترا در بعد مهارت های شناختی، تناسب اندک است اما در بعد دانشی تناسب نسبی وجود دارد. نتیجه: هدف های رفتاری درس های کارشناسی و کارشناسی ارشد نیاز به بررسی مجدد دارد. بر اساس این بررسی لازم است در طراحی آزمون های کارشناسی ارشد و دکترا نیز تغییر محتوایی ایجاد شود. توصیه می شود بر پایه طبقه بندی بلوم، این تغییر در طراحی پرسش های آزمون های کارشناسی ارشد بر ارزیابی دانش واقعی و مفهومی صورت پذیرد. در حالی که انتظار می رود در پرسش های تخصصی آزمون های دکترای رشته نیز بیشتر، دانشِ شناختی شرکت کنندگان ارزیابی شود.
۴.

ارزیابی انطباق برنامه درسی مقطع کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی با مهارت های مورد نیاز دانش آموختگان برای ورود به بازار کار بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی علم اطلاعات و دانش شناسی مهارت بازار کار طبقه بندی بازنگری شده بلوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۳۸
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی انطباق برنامه درسی کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی با دیدگاه های متخصصان و مهارت های مورد نیاز دانش آموختگان برای ورود به بازار کار بر پایه طبقه بندی بلوم بود. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار (قیاسی) بهره برده است. دلیل انتخاب این روش، یافتن مفاهیم پنهان در اهداف رفتاری سرفصل های درسی و تحلیل آنها از دو بعد شناختی و دانشی است. الگوی به کار گرفته شده در تحلیل محتوای داده های این پژوهش، طبقه بندی بازنگری شده بلوم (توسط اندرسون و کراسول) بوده که با تحلیل محتوای هدف های رفتاری در سرفصل های کارشناسی رشته، آگهی های استخدام و نظرات متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی بر پایه طبقه های یاد شده در این طبقه بندی (مقوله های اصلی و فرعی) انجام شده است. جامعه پژوهش به این شرح است: 1. آخرین ویرایش سرفصل های کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مصوب 28/11/1393، شامل 61 درس در سه بخش، درس های تخصصی اجباری 30 درس، درس های پایه 19 درس و دروس تخصصی اختیاری 12 درس که در قالب گروه های موضوعی (متون تخصصی انگلیسی، مبانی رایانه و فناوری، مدیریت، پژوهش و نگارش، سازماندهی، مرجع شناسی، کتابخانه و اطلاعات، کارآموزی، مبانی، سایر دروس) تقسیم بندی شدند. 2. متخصصان و صاحب نظران علم اطلاعات و دانش شناسی در حوزه آموزش این رشته که تعداد این افراد 48 نفر بوده، برحسب دسته بندی موضوعی که بر روی سرفصل های کارشناسی این رشته انجام شده بود، به ازای هر دسته موضوعی تعدادی از این اساتید برحسب سابقه تدریس و تجربه پژوهشی در این حوزه ها انتخاب شدند. 3. آگهی های استخدام منتشر شده در جراید، روزنامه ها و وب سایت ها در 10 سال اخیر که جمع آوری شده و تحلیل محتوا شدند. نمونه گیری در این پژوهش به روش هدفمند و براساس تخصص و تجربه آموزشی و پژوهشی استادان دانشگاه ها در حوزه های موضوعی گوناگون انجام شد. ابزار پژوهش سیاهه وارسی بود که بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (2001) انجام شد. این سیاهه وارسی در قالب یک ماتریس 19´11 بود که ستون های آن نشانگر نوع دانش شامل 4 نوع و 11 زیرشاخه و سطرهای آن شامل 6 مهارت و 19 زیرشاخه بود. جهت تحلیل داده هایی که از سه گروه جامعه گرفته شده بود، کدهایی از طبقه بندی بازنگری شده بلوم گرفته شده و در نرم افزار MAXQDA 2020 تعریف شد. پس از تعریف کدها در نرم افزار، فایل های مربوط به سرفصل کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در قالب گروه های موضوعی، داده های به دست آمده از پرسشنامه هایی که میان متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی توزیع شده بود، به همراه داده های حاصل از بررسی آگهی های استخدام که مهارت های مدنظر آن ها جدا شده بود؛ وارد نرم افزار شد؛ سپس داده ها کدگذاری شده و مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. برای افزایش اعتبار و اتکاءپذیری داده های پژوهش، از شیوه بررسی همتایان استفاده شده است، به این صورت که از تیم پژوهش دو نفر که سابقه پژوهش در این حوزه را داشتند، در سه مرحله، هر بار 10 درصد از اهداف رفتاری را به صورت تصادفی بررسی کردند. برای تأییدپذیری نیز از زاویه بندی پژوهشگران (استفاده از بیش از دو نفر در پژوهش) و داده ها (استفاده از بیش از دو منبع داده دربرگیرنده آگهی های بازار کار، دیدگاه متخصصان درباره سرفصل و تحلیل محتوای سرفصل) در پژوهش استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که از نظر شناختی بیشترین تأکید اهداف رفتاری این سرفصل بر مهارت های یادآوری و به کار بستن و از نظر دانشی بر دانش روندی و دانش امور واقعی بوده و با دیدگاه متخصصان این حوزه موضوعی نیز همراستا هستند. همچنین میان جامعه پژوهش، بر تعداد محدودی از مهارت های شناختی 19گانه و مهارت های دانشی 11گانه تأکید شده و میان اهداف رفتاری سرفصل و دیدگاه متخصصان تفاوت وجود دارد و این اهداف با نیازهای بازار کار هماهنگ نیستند. نتیجه گیری: اگر اهداف رفتاری سرفصل بیشتر جنبه عملی و کارگاهی داشته باشد، می توان بر همخوانی بیشتر آموزش و اشتغال در این رشته افزود تا نیازهای بازار کار و آموزش دانشگاهی همسو و مکمّل یکدیگر باشند.