فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی چالش ها و راهکارهایی می باشد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی ایرانی "پارسی جو" با آن-ها مواجه بوده اند.روش شناسی: در این پژوهش کیفی از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده-اند. نمونه مورد بررسی، از میان 108 دانش آموز پایه ی هشتم، 16 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به حد اشباع نظری انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده-ها از روش کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. به منظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی داده-ها استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی "پارسی جو" با چند نوع چالش مهم مواجهند. دانش آموزان، از چالش های مهم بازدارنده به فراگیری و تبلیغات گسترده ی موتورهای جستجوی خارجی، کمبودها و ضعف های عملکردی موتور جستجوی پارسی جو و عدم آگاهی اشاره کرده اند. همچنین دانش آموزان کم کاری معلمان را در استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی "پارسی جو"به عنوان چالش-های پیش رو بیان کرده اند. نهایتاً دانش آموزان در جهت رفع این چالش ها، راهکارهایی را ارائه کرده اند.
کاهش میزان مطالعه بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان: علل، پیامدها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش میزان مطالعه بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان، بیان پیامدها و ارائه راهکارهایی برای خروج از آن است. روش: در این پژوهش، از پارادایم تفسیرگرایی با رویکرد کیفی و راهبُرد تحلیل محتوا از نوع توصیفی متن نوشتاری و توصیفی - تحلیلی با قالب متنی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود که مصاحبه به صورت مجازی و در فضای نظام مدیریت یادگیری برای 60 نفر ارسال شد. داده ها به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها در سه بخش علل، پیامدها و راهکارها بررسی شدند. علل کاهش مطالعه در 9 مقوله و 111 مفهوم شامل فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، فردی و شخصی، فضای مجازی و رسانه، کتاب، کتابداران و کتابخانه، بخش دولتی، دوستان و خانواده، مدرسه و دانشگاه و نویسنده، ناشر و مترجم بودند. در بخش پیامدها، 3 مقوله شامل فقر ذهنیتی و شناختی، اخلاقی و فقر فرهنگی و اجتماعی در 132 مفهوم بررسی شد و در بخش راهکار ها، 7 مقوله شامل راهکارهای فرهنگی و اجتماعی، راهکارهای اقتصادی، راهکارهای منظر فردی، راهکارهای حوزه کتابداران، کتابخانه ها، ناشران و مترجمان کتاب، راهکارهای بخش دولتی، راهکارهای خانواده و دوستان و راهکارهای دانشگاه در 127 مفهوم شناسایی شدند. نتیجه گیری: پژوهش حاضرتوانسته است علل و پیامدهای کاهش مطالعه بین دانشجومعلمان را شناسایی و سپس راهکارهایی برای کاهش آنها، شناسایی کند. کتابخانه های عمومی می توانند ضمن تعامل با دانشجویان از یک سو و دولت از دیگر سو، در کاربست این راهکارها نقش مؤثری داشته باشند.
بررسی عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای کتاب و ارائه الگو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، هدف در گام نخست مطالعه عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای و در گام بعد، ارائه الگوی نشر حرفه ای کتاب در ایران است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مدیران نشر حرفه ای کشور با تعداد 581 ناشر بود که براساس فرمول کوکران، 231 ناشر به عنوان نمونه انتخاب شد. در نهایت 211 پرسشنامه تکمیل شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار آماری اس پی اس اس و از آزمون های آماری تحلیل عامل اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: بر پایه تحلیل عاملی اکتشافی، 9 عامل اقتصاد نشر، عرضه و نمایش محصولات نشر، حمایت و پشتیبانی دولت، رعایت حق مؤلف، ارزیابی و ممیزی نشر، تبلیغات، بازاریابی و برندسازی برای نشر، مدیریت نشر، پدیدآوری نشر، و آموزش و ارتقای توانمندی فعالان نشر را می توان عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای در نظر گرفت. پنج عامل عناصر فنی، محافل و مراکز فرهنگی و ادبی، پدیدآور و مخاطب، سامانه های الکترونیکی، و عناصر توزیع و بازاریابی نیز در حکم ابعاد نشر حرفه ای شناسایی شد و در نهایت، در مدل رگرسیونی، تعداد پنج متغیر مستقل به علت داشتن سطح معناداری کمتر از 05/0 به معادله وارد شدند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق به ارتقای آگاهی و فهم مخاطبان از فرآیندهای نشر و شناخت ناشران و مدیران صنعت نشر از روندهای موفق و چالش های موجود در این حوزه و نیز تدوین سیاست ها و راهبردهای حمایتی از نشر توسط مسئولان کمک می کند.
Network Analysis of Twitter Users in Iran; Studying Public Sphere Properties(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to evaluate whether features of the public sphere are present in the activities of Iranian Twitter users. To achieve this objective, the paper provides a synthesis of computational social sciences, network analysis, and Habermas's approach to the public sphere. The data comes from all Iranian users, including those who are actively engaged in political issues on Twitter. This method of data collection focuses on the computational aspects of the users. Added information on how they conducted networking and facilitated public opinion, which resulted in increased user interaction, would complete the data-gathering process to align with the theoretical claims. It also indicates that Twitter was a platform on which Iranian users fulfilled the requirements of the public sphere. Some of the findings indicate that there were 48,076 users connected with 25,534,713 edges, and together, they formed three communities. While one of the communities focused solely on social issues, the other two engaged in a rival political challenge. It seems that this situation exemplified the main characteristic of the public sphere, namely, the freedom to express political views and the formation of diverse communities with competing ideas.
Analyzing Process Execution Time for Evidence-Based Policy Making in Information Systems using Process Mining(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Enterprises employ information systems to carry out their day-to-day business operations. Organizations implement business policies to enhance their competitive edge through efficient process management. This paper aims to propose a method that combines two approaches: evidence-based policymaking and process mining, to facilitate process reengineering. While numerous evidence-based approaches utilizing process mining techniques have been employed to assess process performance through measurements, these methods often focus on individual process instances. This is in contrast to Business Process Redesign (BPR) assessments, which encompass more comprehensive performance measurements, including overall process performance. This study proposes a method for analyzing process execution time, which includes Cycle time, Lead time, and Activity time. The aim is to support evidence-based policymaking in information systems through the use of process mining. Several key performance indicators (KPIs) have been defined for evidence-based management of business processes to identify process bottlenecks. The results of this paper demonstrate the application of process mining in analyzing the execution time of business processes. Using a real-world dataset, the study identified time-consuming activities and provided key performance indicators (KPIs) to guide process optimization. These findings demonstrate the effectiveness of process mining in identifying bottlenecks and inefficiencies within operational processes, ultimately leading to improved process performance and efficiency.
شناسایی و تحلیل نیازهای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی اجتماعات عرب زبان استان خوزستان در حوزه خدمات کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی نیازهای اطلاعاتی و آگاهی بخشی اجتماعات عرب زبان استان خوزستان در حوزه خدمات کتابخانه های عمومی طراحی شده است. این اجتماعات به دلیل ویژگی های فرهنگی، زبانی و اجتماعی خاص خود، نیازهای متفاوتی نسبت به سایر گروه ها دارند. با توجه به اینکه کتابخانه های عمومی نقش حیاتی در افزایش سطح دانش، فرهنگ، و آگاهی عمومی جوامع دارند، این مطالعه تلاش دارد تا نیازهای خاص این جوامع را شناسایی کند و راهکارهایی برای بهبود خدمات کتابخانه ای ارائه دهد. این پژوهش همچنین به دنبال آن است تا نشان دهد چگونه کتابخانه های عمومی می توانند به عنوان مراکز اطلاعاتی معتبر و به روز، نه تنها به نیازهای آموزشی و فرهنگی این جوامع پاسخ دهند، بلکه به شکل دهی هویت فرهنگی آن ها نیز کمک کنند. روش : در پژوهش حاضر از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. در طرح اکتشافی حاضر ابتدا با روش گروه های کانونی و از طریق تحلیل مضمون به واکاوی میان ذهنیت اعضای جامعه هدف پژوهش جهت استخراج و صورت بندی نیازهای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی پرداخته شد؛ سپس با استفاده از روش پیمایشی توصیفی یافته های حاصل از بخش کیفی را در قالب پرسشنامه جهت دستیابی به تعمیم پذیری یافته ها، مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نمونه پژوهش بخش کیفی شامل 5 گروه کانونی از 5 شهرستان منتخب استان خوزستان بودند. جامعه پژوهش در بخش کمی 20 هزار نفر از اعضای عرب زبان عضو کتابخانه های عمومی استان خوزستان بودند که تعداد 517 پرسشنامه جمع آوری شد و به عنوان نمونه در پژوهش مشارکت داشتند.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد که فضاسازی هویت بخش، اطلاع رسانی هویت بخش، مخزن جامع و فعالیت های رسانه ای شاخص، مقوله های محوری نیازهای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی اجتماعات عرب زبان استان خوزستان هستند. نتایج کمی نیز نشان داد که به ترتیب اولویت، بیشترین میانگین به مؤلفه اطلاع رسانی هویت بخش تعلق یافته است و فعالیت رسانه ای شاخص، مخزن جامع و فضاسازی هویت بخش در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفته اند. همچنین یافته ها نشان داد که بین نیازهای فضاسازی هویت بخش گروه های سنی و تعامل جنسیت و گروه سنی تفاوت معنی داری وجود دارد. بین فعالیت های رسانه ای شاخص زنان و مردان و تعامل بین جنسیت و گروه سنی تفاوت معنی داری وجود ندارد. تفاوت معناداری بین نیازهای مخزن جامع برای زنان و مردان و تعامل بین جنسیت و گروه سنی مشاهده نشده است. همچنین بین نیازهای فضاسازی هویت بخش و گروه های سنی، تفاوت معناداری مشاهده شد.نتیجه گیری: کتابخانه های عمومی به عنوان مراکز اطلاع رسانی و انتشار اطلاعات می توانند نقش مهمی در ارتقای سطح آگاهی و فرهنگ اجتماعات عرب زبان استان خوزستان داشته باشند و نه تنها به عنوان مراکز فرهنگی و آموزشی بلکه به عنوان مرکز اطلاعات معتبر و به روز عمل کنند. این پژوهش با تحلیل نیازهای اطلاعاتی، چهار حوزه حیاتی را برای افزایش خدمات کتابخانه های عمومی اجتماعات عرب زبان استان خوزستان را شناسایی کرد. مسئولان کتابخانه های عمومی می توانند از این یافته ها برای مدیریت مجموعه های مرتبط فرهنگی، طراحی برنامه ها به زبان عربی، و اجرای استراتژی های هدفمند اطلاع رسانی استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که این کتابخانه ها واقعاً نیازهای همه اعضای اجتماعات عرب زبان را برآورده می کنند.
شناسایی مؤلفه های نرم تحول دیجیتال و طراحی چارچوب مفهومی حاصل از آن ها (با روش تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1063 - 1107
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه تحول دیجیتال از دو بخش سخت و نرم تشکیل شده، پژوهش حاضر به شناسایی مؤلفه های بخش نرم این تحول پرداخته است. با توجه به اهمیت روزافزون تحول دیجیتال و ضرورت آن برای بقا و موفقیت سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی حاصل از مؤلفه های نرم تحول دیجیتال با استفاده از شبکه مضامین حاصل از تحلیل مضمون و سپس سطح بندی مضامین حاصل از تحلیل مضمون با استفاده از روش کمی مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته برآمده از تحلیل مضمون مصاحبه ها برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. در بخش کیفی و کمیِ پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی بهره گیری شد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، 185 مضمون پایه در قالب 44 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر شامل قابلیت های حاکمیت سازمانی، راهبری دیجیتال، فرهنگ آفرینی دیجیتال، استراتژی دیجیتال، نوآوری دیجیتال و تخصص گرایی دیجیتال شناسایی گردید. سپس، با استفاده از روش کمی مدل سازی ساختاری تفسیری مضامین فراگیر سطح بندی شده و الگوی نهایی تحول دیجیتال به دست آمد. با توجه به یافته های این پژوهش، مدیران سازمان ها باید ضمن آشنایی و شناخت مؤلفه های نرم تحول دیجیتال در سازمان های خود که مختص بخش نرم تحول دیجیتال است، بستر فنی و غیرفنی ضروری این تحول شگرف را در سازمان خود ایجاد کرده و ارتقا بخشند و از توجه صِرف به بخش سخت تحول دیجیتال پرهیز کنند؛ چرا که غفلت از بخش نرم تحول دیجیتال منجر به شکست این تحول خواهد شد.
کاربست نظریه دم طولانی در فروشگاه های کتاب الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و امکان سنجی کاربست نظریه دم طولانی در فروشگاه های کتاب الکترونیکی است که فروشگاه طاقچه به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. بدین صورت که محصولات فرهنگی و به طور خاص کتاب های کم فروش که تنوع بالایی دارند؛ اما تعداد فروش هرکدام اندک است، در دم توزیع «دم طولانی» جای می گیرند و کتاب های پرفروش که تعداد اندک، ولی فروش بالایی دارند، در سر توزیع جای می گیرند. این پژوهش درصدد است که نشان دهد هرچقدر تنوع محصولات کم فروش افزایش یابد، سنگینی دم بیشتر شده و درآمد ناشی از فروش محصولات در دم برابر و یا بیشتر از درآمد ناشی از فروش محصولات موجود در سر توزیع (یعنی کتاب های پرفروش) خواهد بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کمی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پیمایشی تحلیلی استفاده شد. جامعه مورد بررسی «فروشگاه کتاب الکترونیکی طاقچه» و نمونه شامل کتاب های گروه ادبیات داستانی بود که معمولاً بیشتر مورد اقبال عمومی قرار می گیرند. داده ها با همکاری گروه طاقچه از طریق پایگاه داده فروشگاه کتاب الکترونیکی طاقچه دریافت و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که با افزایش تعداد کتاب ها، تابع توزیع دم طولانی نسبت به زمانی که تعداد داده ها کمتر بود، بهتر برازش پیدا می کند و دم طولانی به شکل درست تری تشکیل می شود و میزان فروش محصولات افزایش پیدا می کند. همچنین با به دست آوردن نقطه برابری میزان فروش سر و دم نمودار دم طولانی مشاهده شد که هرچه تعداد کتاب ها افزایش پیدا می کند، یافته ها به قانون 98 درصد اندرسون نزدیک می شود؛ یعنی 98 درصد از کتاب ها حداقل یک بار در سال به فروش می رسند. همچنین یافته های حاضر مثال نقضی برای قانون پارتو است. نتیجه گیری: با توجه به این موضوع که افزایش تعداد کتاب ها منجر به افزایش فروش سایر کتاب هایی که از قبل موجود بوده اند می شود، به فروشگاه های کتاب الکترونیکی پیشنهاد می شود که تا حد امکان تنوع کتاب های خود را گسترش دهند؛ زیرا تنوع کتاب ها تأثیر مثبت و مستقیمی روی دیده شدن سایر کتاب ها دارد.
بررسی چالش های اساسی استفاده از چت جی پی تی (ChatGPT) در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت فناوری ربات های نرم افزاری، از قبیل «چت جی پی تی»، و ارتباط آن ها با پردازش، بازیابی و ارتباط دهی دانش و اطلاعات، یکی از عرصه هایی که تحت تأثیر آن ها قرار می گیرد، حوزه آموزش عالی است. این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی چالش های کلیدی استفاده از «چت جی پی تی» در آموزش عالی و شناسایی فرصت های پیش رو برای آن به عنوان یکی از فناوری های هوش مصنوعی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و فرایند اجرا به این شکل است که ابتدا چالش های مرتبط با موضوع بر اساس مرور ادبیات و مطالعات پیشین شناسایی و سپس برای رسیدن به اهمیت، سطح بندی و ارتباطات بین چالش های مطرح در استفاده از «چت جی پی تی» از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده گردید. انواع مشکلات و چالش ها در زمینه استفاده از «چت جی پی تی» در آموزش عالی، از جمله نادرستی اطلاعات و اعتمادپذیری پایین، سرقت ادبی، نابرابری تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری، فقدان مهارت و دانش اساتید و دانشجویان، عدم کاربرد در بعضی از علوم و نبود رابطه عاطفی میان چت بات و انسان به طور گسترده مورد بحث قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که چالش نابرابری تجهیزات سخت افزاری، نرم افزاری و فقدان مهارت، دانش اساتید و دانشجویان در سطح اول، چالش نادرستی اطلاعات، اعتمادپذیری پایین و سرقت ادبی در سطح دوم، و چالش عدم کاربرد در بعضی از علوم و نبود رابطه عاطفی در سطح سوم قرار دارند.
بررسی وضعیت و راهکارهایی اجرایی حکمرانی داده در سازمان ها (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری داده های و گسترش پر شتاب و متنوع کلان داده در سطح کشور و سازمان ها، فرصت ها، تهدیدها، چالش ها و رخ دادهای زیادی به وجود آمد و این سبب شده با یک نیاز جدی روبرو باشیم و آن اینکه برای استفاده و مواجه با این کلان داده چگونه می توان فرآیندها، نقش ها، سیاست ها، استانداردها و معیارها و در نگاه کلی حکمرانی داده را تدوین و بهبود بخشید. در این مسیر این پژوهش در صدد آن است تا در گام اول به پرسش: وضعیت حکمرانی در سطح سازمان ها چگونه است؟ و در گام دوم ضمن بررسی دقیق وضعیت موجود، جایگاه و نتیجه مطلوب شکل گیری حکمرانی داده، به پرسش: چه راهکارهای اجرایی در برای اجرایی شدن حکمرانی داده در سطح سازمان ها به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی می توان پیشنهاد داد؟ پاسخ بدهد. از این رو این پژوهش با بهره گیری از مصاحبه عمیق با نخبگان به صورت کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با 18کارشناس، گردآوری و پس از استخراج و کدگذاری در سه موضوع اصلی: الف)بررسی وضعیت حکمرانی داده در سطح سازمان ها، ب)بررسی حکمرانی داده در سطح دانشگاه آزاد اسلامی، ج)راهکارهای اجرایی حکمرانی داده در دانشگاه، دسته بندی شده است و حاصل آن توصیف وضعیت حکمرانی در کشور ، سازمان ها و دانشگاه و همچنین ارائه راهکاره اجرایی برای دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه حکمرانی داده بوده است.
بهبود کیفیت داده در شبکه ای از بهینه سازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند تولید یا ارسال داده، کیفیت داده کاهش یافته و یا به میزان مورد نیاز برای انجام سایر گام های پردازشی نیست. بهبود کیفیت داده یکی از مهمترین گام هایی است که برای دست یابی صحیح به اطلاعات نهفته در داده در هر حوزه ای لازم است که انجام شود. محققان روش های مختلفی برای انجام این فرآیند پیشنهاد داده اند که با توجه به نوع داده متفاوت است، اما باید توجه داشت که اغلب این روش ها به شباهت های موجود در ابعاد مختلف داده به طور همزمان توجه نمی کنند. این موضوع می تواند بر بخش هایی از داده تاثیر نامطلوب و یا مخربی بگذارد و همچنین بخش هایی که تخریب شده اند را بهبود نبخشد. در نتیجه، خروجی بدست آمده حاوی همه اطلاعات مورد نظر نخواهد بود. در این مقاله، روشی جدید ارائه شده است که در آن، با استفاده از مجموعه ای از گره های همکار در قالب یک شبکه ی تعاملی فرآیند بهبود کیفیت داده انجام می شود. این روش با بکارگیری مجموعه ای از گره ها موجب بهبود مقاومت در مقابل انواع مختلف تخریب ها نیز می شود. عملکرد روش پیشنهادی با شش روش جدید بهبود کیفیت داده بر روی داده های واقعی تخریب شده مقایسه شده است. نتایج بدست آمده در شبیه سازی نشان می دهد که روش پیشنهادی عملکرد بهتری نسبت به سایر روش های مورد مقایسه دارد.
شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری های دانش از دیدگاه خبرگان (یک پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
229 - 267
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفه های ارزیابی عملکرد فناوری های دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفه ها پرسش نامه میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد. در مرحله دلفی 10 شاخص اصلی مالی، کیفیت سیستم، زیرساخت سیستمی، کیفیت خدمات فناوری دانش و دانش، معماری فناوری دانش، رابط کاربری، رضایت کاربر در مورد سیستم، ارزش نتایج حاصل از کار، مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن شناسایی شد. براساس روش تحلیل سلسله مراتبی مؤلفه مالی در درجه اول، کیفیت سیستم در درجه دوم، زیرساخت سیستمی در درجه سوم، رابط کاربری در درجه چهارم، معماری فناوری دانش در درجه پنجم، کیفیت خدمات فناوری دانش در درجه ششم، رضایت کاربر در مورد سیستم در درجه هفتم، ارزش نتایج حاصل از کار در درجه هشتم و مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن در درجه نهم قرار گرفتند. موضوع موردمطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی عملکرد فناوری های دانش موردتوجه قرار گیرد و به کار رود. ارزیابی عملکرد فناوری های دانش در سازمان منجر به جلوگیری از هدر رفتن هزینه و زمان می شود. با ارزیابی می توان به پیشروی و بهبود عملکرد سازمان کمک کرد.
رابطه مهارت های مدیریت دانش شخصی با عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با عملکرد آموزشی آنان است. علاوه بر این، تعیین سطح ابعاد مدیریت دانش شخصی و بررسی رابطه این ابعاد با کیفیت عملکرد آموزشی نیز از اهداف ویژه ی این پژوهش است.روش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1397-1396 به تعداد 526 نفربود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 217 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای-نسبی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش شخصی و پرسشنامه عملکرد آموزشی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده شد. به منظور بررسی رابطه یا عدم رابطه بین متغیرها، با توجه به این که برای مدیریت دانش شخصی به طورکلی و خرده مقیاس های مهارت های خلاقانه و مهارت های مشارکتی سطح معنی داری آزمون بالاتر از 05/0 است و فرض نرمال بودن داده ها تأیید شد از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. پیرامون خرده مقیاس های ارزیابی خودآموزی، مدیریت یادگیری خویشتن، میزان سواد اطلاعاتی، مهارت های کاوشگری، شبکه همیاران دانشی و مهارت های ادراکی، سطح معنی داری آزمون پایین تر از 05/0 است و فرض نرمال بودن داده ها تأیید نشد و از آزمون ناپارامتریک همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد وضعیت مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با میانگین 92/3 در حد نسبتاً مطلوبی قرار دارد و ابعاد ارزیابی خودآموزی با میانگین 02/4، شبکه همیاران دانشی 4، مهارت های ادراکی 09/4 و مهارت های خلاقانه 01/4 در سطح مطلوب و ابعاد مدیریت یادگیری خویشتن با میانگین 81/3، سواد اطلاعاتی 94/3، مهارت های کاوشگری 83/3، هوشیاری دانشی 68/3 و مهارت های مشارکتی 94/3 در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند. وضعیت عملکرد آموزشی با میانگین 25/4 نشان دهنده وضعیت مطلوب عملکرد آموزشی در بین جامعه پژوهش حاضر است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی (731/0) و مقدار P (001/0) بین عملکرد آموزشی و مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به ضرایب به دست آمده می توان گفت بین ابعاد مدیریت دانش شخصی یعنی خودارزیابی با ضریب همبستگی (653/0)، مدیریت یادگیری خویشتن با ضریب همبستگی (630/0)، سواد اطلاعاتی ضریب همبستگی (632/0)، مهارت های کاوشگری ضریب همبستگی (618/0)، شبکه همیاران دانشی ضریب همبستگی (577/0)، هوشیاری دانشی ضریب همبستگی (685/0)، مهارت های ادراکی ضریب همبستگی (582/0)، مهارت های خلاقانه ضریب همبستگی (537/0)، مهارت های مشارکتی ضریب همبستگی (546/0) با عملکرد آموزشی در سطح (001/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در حد نسبتاً مطلوبی قرار دارد. مدیران و مسئولان باید در جهت ارتقای آن به سطح مطلوب برنامه ریزی و تلاش کنند. در ضمن نسبت به ابعاد هوشیاری دانشی، مدیریت یادگیری خویشتن و مهارت های کاوشگری که نمره کمتری به دست آورده اند توجه بیش تری نشان دهند.
اشاعه دانش مبتنی بر شبکه های اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی به یک پلت فرم ارزشمند برای تسهیل اشتراک دانش و ارتباطات، نه تنها در سطح شخصی یا فردی، بلکه برای سازمان ها تبدیل شده است. با این وجود، رشد مهم و سریع پژوهش ها در این زمینه، تلاش های کمی برای بررسی نظام مند و ترکیب یافته های بررسی های قبلی و ارزیابی وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی در اشاعه دانش صورت گرفته است. هدف اصلی این مقاله ارائه درک بهتر و بررسی دقیق وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی برای اشاعه دانش است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش مرور نظام مند ادبیات برای جمع آوری و مرور مطالعات با پیروی از یک روش مرور از پیش تعریف شده، ادغام استراتژی های جستجوی خودکار و دستی، به منظور پوشش دادن همه مقالات پژوهشی مرتبط منتشر شده در این بازه زمانی استفاده شده است. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی به 253 برونداد پژوهشی رسید که در نهایت 37 برونداد پژوهشی منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین شدند.یافته ها: پس از فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاصل از مطالعات اولیه منتخب، یک نمای کلی روشن و جامع از پژوهش فعلی را نشان می دهد که بر اشاعه دانش از طریق شبکه های اجتماعی متمرکز است و سه فعالیت اصلی کاربرد شبکه های اجتماعی را شناسایی می کند که شامل فرآیندهای جستجوی دانش، اشاعه دانش و تعامل اجتماعی است. علاوه بر این، عواملی شامل دسترسی، واقعی بودن و ماندگاری، شبکه های اجتماعی را به فضایی برای اشاعه دانش در همه زمینه ها تبدیل می کند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که جو سازمانی، فقدان رهبری، هزینه های تدوین دانش، ترس از دست دادن قدرت دانش و فقدان منفعت شخصی از جمله چالش های اشاعه دانش در شبکه های اجتماعی است.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شبکه های اجتماعی برای اجرای اشتراک دانش با اشکال مختلف رفتار مرتبط هستند و پتانسیل غلبه بر چالش های مرتبط با استفاده از آن را دارند.
مطالعه ای در باب ابعاد مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد تا مؤلفه ها، اَبعاد اصلی و فرعی مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی را بکاود و بررسی کند که این مؤلفه ها چقدر در کتابخانه های عمومی تحقق یافته است. روش: پژوهش حاضر به روش ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. در مرحله کیفی، با مرور متون مقالات پژوهشی انگلیسی زبان، مؤلفه های مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی شناسایی شد. در مرحله کمی، مؤلفه های مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی به پرسشنامه تبدیل شد و اعتباریابی گردید. جامعه پژوهش در مرحله کمّی کاربران فعال کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و کتابخانه عمومی پارک شهر تهران بودند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی شامل پنج بُعد اصلی و 11 بُعد فرعی است که عبارتند از ترویج عقلانیت انتقادی (فهم انتقادی، آگاهی تاریخی)، عقلانیت پاسخگویی (بیان مستدل، عدالت خواهی)، عقلانیت گفتگو (سانسورزدایی، گفتگومحوری)، الهام بخشی اجتماعی (هنر اجتماعی، ادبیات اجتماعی)، و اجتماع سازی (حریم شناسی، جامعه پذیری، آگاهی بخشی). همچنین، یافته ها نشان داد که از نظر کاربران کتابخانه حسینه ارشاد و کتابخانه پارک شهر، ابعاد پنج گانه مسئولیت اجتماعی در کتابخانه های عمومی تحقق نیافته است و تفاوت معناداری بین نظر این دو گروه از کاربران وجود نداشت. همچنین یافته ها نشان داد که گروه سنی 31 تا 40 سال، تحقق الهام بخشی اجتماعی را کمتر از بقیه ارزیابی کردند و نیز گروه درآمدی 10 الی 15 میلیون تومان در ماه، تحقق عقلانیت انتقادی، الهام بخشی اجتماعی، اجتماع سازی، و کلیت مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی را نسبت به بقیه گروه های درآمدی بسیار کم تر ارزیابی کردند. یافته های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مسیر عقلانیت انتقادی، الهام بخشی اجتماعی، و اجتماع سازی تنها مسیر معنادار در مدل است. این بدان معناست که عقلانیت انتقادی، مهم ترین عامل اثرگذار بر الهام بخشی اجتماعی است و این دو نیز به طور معناداری بر اجتماع سازی اثرگذار هستند. همچنین، عقلانیت گفتگو بیشترین اثرغیرمستقیم را بر اجتماع سازی داشت و بنابراین به نظر می رسد که اولویت دارترین مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی، ترویج عقلانیت گفتگو است. اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر تلاش کرده تا مقولات و مصادیق مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی ایران را ارائه نماید. همچنین، در این پژوهش نشان داده شده که تحکیم و ترویج عقلانیت گفتگو در اجتماعات، اولویت دارترین مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی است.
تحلیل فضایی کتابخانه های عمومی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش واکاوی نحوه توزیع فضایی کتابخانه های فعلی در سطح شهر رشت و همچنین وضعیت بهینه توزیع کتابخانه ها در آینده است. روش: در این پژوهش از داده های کتابخانه های موجود رشت، بلوک های آماری سرشماری سال 1395 شهر رشت و داده های مکانی شهر رشت در قالب شیپ فایل استفاده شد. این پژوهش بر اساس دستورالعمل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مصوب 1397 انجام شده است. از تحلیل های آمار فضایی برای بررسی نحوه توزیع فضایی کتابخانه های موجود و از تحلیل شبکه برای تعیین محدوده خدمت کتابخانه ها استفاده شده است. برای اولویت بندی محدوده های خدمتِ آینده، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شد. یافته ها: مقادیر آزمون ها بیانگر توزیع ناهمگون بر اساس جمعیت یا فاصله از مراکز جمعیتی است. توزیع کتابخانه ها در رشت مناسب نیست و بیشتر در مرکز شهر متمرکز و جنوب، غرب و شمال شهر رشت دارای پوشش کتابخانه ای کمی هستند. بر اساس معیار فاصله و جمعیت برای کتابخانه های موجود، چهار محدوده خدمت تعیین و با توجه به نزدیکی برخی کتابخانه ها به یکدیگر، محدوده خدمت آنها با یکدیگر ادغام شد. با توجه به جمعیت شهر رشت 14991 متر مربع کمبود زیربنای کتابخانه ای برای رسیدن به استاندارد دسترسی در این شهر وجود دارد. کتابخانه های موجود فقط 163633 نفر (معادل 2/24 درصد) از جمعیت رشت را تحت پوشش قرار می دهند و با توسعه حدود 3500 مترمربعی فضای کتابخانه ای می توان کل این جمعیت را پوشش داد که در مجموع 4/32 درصد از جمعیت رشت پوشش داده خواهد شد. با انجام تحلیل شبکه و اعمال فیلترهای فاصله و جمعیت، تعداد بیست محدوده خدمت آینده در شهر رشت پیشنهاد شد تا به عادلانه ترین حالت جمعیت شهر رشت را تحت پوشش قرار دهند. این بیست محدوده 3/65 درصد از جمعیت شهر رشت را تحت پوشش قرار خواهند داد که در صورت محقق شدن آنها و افزایش سطح زیربنای کتابخانه های فعلی، در مجموع 7/97 درصد از جمعیت شهر رشت تحت پوشش کتابخانه های عمومی قرار خواهند گرفت. در تعیین اولویت محدوده های خدمتِ آینده، جمعیت اهمیت بیشتری از فاصله داشته و به ترتیب مناطقی با بیشترین جمعیت در جنوب، غرب، شمال و شمال شرق شهر رشت در شش اولویت اول برای احداث کتابخانه های جدید قرار دارند و مناطق حاشیه ای در شمال شهر رشت به دلیل جمعیت کمتر و نزدیک تر بودن به کتابخانه های موجود در اولویت های آخر قرار گرفته اند. 3/2 درصد از جمعیت رشت، نیز حائز شرایط لازم جمعیتی و محدودیت فاصله ای نیستند و در حال حاضر برای آنها نمی توان تأسیس کتابخانه جدید را پیشنهاد کرد که عمدتاً در جنوب شهر رشت مستقر هستند. اصالت/ارزش: انجام مطالعات آمایش سرزمین اساس برنامه ریزی های آینده است. کمبود این نوع مطالعات و نبود آینده نگری منجر به اتلاف منابع و دوباره کاری در پروژه های مختلف خواهد شد. این پژوهش با توجه به معیارهای اساسی به تعیین میزان زیربنای کتابخانه ها بر اساس جمعیت، میزان مورد نیاز افزایش زیربنای کتابخانه های موجود و همچنین تعداد و مساحت کتابخانه های جدید جهت پوشش دادن به نیازهای جمعیت شهر رشت پرداخته است که با عمل کردن به آن می توان به صورت اصولی کتابخانه ها را در رشت گسترش داد و کتابخانه های جدید را در مناطق مناسب شهر رشت تأسیس کرد.
مطالعه علم سنجی تولیدات علمی حوزه اخلاق دیجیتال در پایگاه اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
115 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت مسائل اخلاقی در فضای مجازی، پژوهش حاضر به بررسی تولیدات علمی در حوزه اخلاق دیجیتال و مفاهیم مرتبط، بر پایه شاخص های علم سنجی در پایگاه اسکوپوس پرداخته است.روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و از رویکرد علم سنجی برای تحلیل یافته ها بهره برده است. جامعه مورد مطالعه را 755 مقاله پژوهشی و مروری نمایه شده در پایگاه اسکوپوس با موضوع اخلاق دیجیتال تشکیل می دهد. در مرحله اول، به منظور ساخت مجموعه داده از انتشارات علمی در حوزه اخلاق دیجیتال، مقالات پژوهشی و مروری نمایه شده از پایگاه اسکوپوس استخراج و در ادامه تحلیل یافته ها به روش توصیفی انجام و نقشه علمی با کمک نرم افزار VOSviewer ترسیم شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد اولین مقاله در این حوزه به سال1981 برمی گردد و تا پایان سال 2023 تعداد 755 مقاله در حوزه اخلاق دیجیتال و مفاهیم مرتبط در پایگاه اسکوپوس نمایه شده است. این مقالات در 160 عنوان نشریه منتشر شده و فعال ترین نویسنده در این حوزه لوسیانو فلوریدی با 29 مقاله است. همچنین، پر استناد ترین مقاله نیز به همین فرد در سال 2018 اختصاص دارد. کشور آمریکا و دانشگاه آکسفورد فعال ترین کشور و سازمان در انتشار مقالات حوزه اخلاق دیجیتال هستند. در این میان تنها 16 مقاله به نویسندگان ایرانی تعلق دارد. نقشه علمی به دست آمده حاکی از آن است که مقالات این حوزه در پایگاه اسکوپوس مشتمل بر 10 خوشه و 635 پیوند است که شامل اخلاق اطلاعات، اخلاق دیجیتال و حریم خصوصی، اخلاق، هوش مصنوعی و اخلاق فناوری، اخلاق کامپیوتری، اخلاق سایبری، الگوریتم ها در سیستم های اطلاعاتی، فناوری اطلاعات و اخلاق کاربردی هستند.نتیجه گیری: آنچه که امروزه بیش از پیش در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته موضوع اخلاق است. تحلیل یافته ها نشان داد که تأکید در پژوهش های علمی حوزه اخلاق دیجیتال همچون سرقت ادبی، اخلاق پژوهش، حمله سایبری، حقوق دارایی فکری به سمت اخلاق در مسائل حوزه فناوری و کامپیوتری مثل فناوری دیجیتال، اخلاق مجازی، حاکمیت داده ها، فناوری های نوظهور، هوش مصنوعی، اخلاق فناوری، حفاظت داده ها و یادگیری ماشینی در حال تغییر است.
پیش بینی تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی خلاقیت سازمانی (مورد مطالعه: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به مفهوم مدیریت دانش به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه سازمانی افزایش یافته است. مدیریت دانش، نه تنها به بهره مندی از دانش ها و تجربیات افراد در سازمان کمک می کند، بلکه در توسعه فرآیندهای نوآورانه، ارتقاء عملکرد سازمانی و بهبود ارتباطات داخلی و خارجی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در همین سیاق، ارتباط بین مدیریت دانش و ارزش آفرینی سازمانی به عنوان یک مسئله، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمانی و نقش میانجی خلاقیت سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای-اسنادی با تکنیک های میدانی و از نظر نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش همبستگی و با رویکردی کمی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش سه پرسشنامه (دو محقق ساخته و یک از پیش ساخته) استفاده گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه های ارزش آفرینی سازمان و پرسشنامه خلاقیت سازمانی این پژوهش، از روایی محتوایی بهره برده شد که توسط خبرگان مدیریت دانش تأیید گردید. برای روایی پرسشنامه مدیریت دانش روش تحلیل عاملی تأییدی و روایی همگرا مناسب گزارش شده است. برای سنجش پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه ارزش افرینی0/91، برای پرسشنامه خلاقیت سازمانی 0/076 و برای پرسشنامه مدیریت دانش 0/91 گزار شد. این پژوهش با کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از آزمون های پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر انجام شده است. 40 نفر از کارکنان کتابخانه های عمومی استان قم به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. نرم افزار لیزرل جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ابعاد مدیریت دانش، به عنوان عوامل مهم، به طور مثبت و معنی دار با ارزش آفرینی سازمانی مرتبط هستند. در واقع، 87 درصد از تغییرات متغیر ارزش آفرینی سازمانی به وسیله ابعاد مدیریت دانش پیش بینی می شود؛ همچنین ارتباط بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که این دو متغیر دارای یک رابطه مثبت و معنی دار هستند. ارتباط بین خلاقیت سازمانی و ارزش آفرینی سازمانی نیز توسط آزمون همبستگی پیرسون تأیید شد. نقش واسطه ای خلاقیت سازمانی در تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمان، توسط تحلیل مسیر تأیید شد. نتیجه گیری: مدیریت دانش نقش محوری در ایجاد ارزش و پیش بینی عملکرد سازمانی دارد و خلاقیت سازمانی به عنوان یک متغیر میانجی، این رابطه را تقویت می کند. وجود همبستگی قوی بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی و همچنین نتایج مثبت خلاقیت بر ارزش آفرینی، تأکید می کند که سرمایه گذاری در پرورش محیط های خلاق و مدیریت دانش مؤثر، می تواند به نوآوری و مزیت رقابتی پایدار منجر شود. این پژوهش به سازمان ها کمک می کند تا با فهم دقیق تری از این ارتباطات، مدیریت و استراتژی های خود را شکل دهند و به عنوان نتیجه، به ارزش آفرینی سازمانی دست یابند.
اولویت بندی کارایی ابزارهای مشارکت الکترونیک بر اساس شرایط زمینه ای سیستم برنامه ریزی شهری کشور ایران (مورد شناسی: مناطق 1 و 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش انقلابی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT) در سال های اخیر، ظرفیت های ویژه ای را در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری قرار داده و آن ها را در جهت رفع عیوب و چالش های برنامه ریزی سنتی یاری نموده است. بدین ترتیب، کاربرد این دسته از تکنولوژی ها به عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری مشارکتی نیز ورود پیدا کرده و ضمن شکل گیری مفهومی به نام مشارکت الکترونیک یا آنلاین، تلاش شده است که با استفاده از کاربست ابزارهای تکنولوژی محور در عرصه برنامه ریزی مشارکتی، ضمن کاهش وابستگی فرایندهای مشارکت شهروندی به زمان و مکان، فرصت های بیشتری نیز برای تمامی اقشار اجتماعی و اقتصادی جامعه به منظور مشارکت در تصمیمات شهری فراهم شود.
در همین راستا و با توجه به ضرورت ارتقاء نرخ مشارکت شهروندی در فرایند تهیه طرح های توسعه شهری، بررسی نحوه کاربست رویه های مشارکت الکترونیک در طرح تفصیلی مناطق 1 و 22 شهرداری تهران به عنوان هدف اصلی این پژوهش در نظر گرفته شده است. به منظور دستیابی به این مهم، روش بهترین-بدترین (BWM) مورد استفاده قرار گرفته و پرسش نامه هایی مبتنی بر روش مذکور و بر اساس روش گلوله برفی در میان 43 نفر از متخصصان برنامه ریزی و توسعه شهری مناطق 1 و 22 شهرداری تهران توزیع گردید.
ضمن تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، مشخص گردید که معیار کارایی مهم ترین معیار و غنای بسترهای علمی کم اهمیت ترین معیار در زمینه انتخاب ابزارهای مشارکت الکترونیک هستند. علاوه بر آن، نرم افزارهای تعاملی نیز به عنوان متناسب ترین ابزار با شرایط زمینه ای مناطق مذکور و سیستم های مشارکتی اطلاعات جغرافیایی به عنوان نامتناسب ترین ابزار تشخیص داده شدند. در ادامه، به بررسی نقاط قوت و ضعف ابزارهای مختلف پراخته شده و مشخص شد که به علت پتانسیل های متفاوت این ابزارها در پاسخگویی به معیارهای مربوطه، ایفای نقش مکمل آن ها در فرایندهای مشارکت الکترونیک بهترین راه حل به منظور دستیابی به اهداف مشارکت شهروندی بهینه خواهد بود.
Quality Metrics for Business Process Event Logs Based on High Frequency Traces(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
In today’s data-centric business landscape, characterized by the omnipresence of advanced Business Intelligence and Data Science technologies, the practice of Process Mining takes center stage in Business Process Management. This study addresses the critical challenge of ensuring the quality of event logs, which serve as the foundational data source for Process Mining. Event logs, derived from interactions among process participants and information systems, offer profound insights into the authentic behavior of business processes, reflecting the organizational rules, procedures, norms, and culture. However, the quality of these event logs is often compromised by interactions among various actors and systems. In response, our research introduces a systematic approach that leverages Python and the pm4py library for data analysis. We employ trace filtering techniques and utilize Petri nets for process model representation. This paper proposes a methodology demonstrating a significant improvement in the quality metrics of extracted subprocesses through trace filtering. Comparative analyses between the original logs and filtered logs show enhancements in fitness, precision, generalization, and simplicity, highlighting the practical importance of trace filtering in refining complex process models. These findings offer practical insights for practitioners and researchers involved in process mining and modeling, highlighting the significance of data quality in obtaining precise and dependable business process insights.