فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۸۱ تا ۹٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۸۱
239 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بازاریابی ورزش هندبال در مدارس بود. این پژوهش از منظر ماهیت در دسته تحقیقات آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی شامل اساتید مدیریت بازاریابی ورزشی، پیشکسوتان و مربیان برجسته هندبال در استان، مدیران ورزشی آموزش و پرورش شهرستان مشهد و معلمان تربیت بدنی با سابقه در رشته هندبال، متخصصان بازاریابی ورزشی در شهر مشهد و ورزشکاران هندبال در شهرستان مشهد بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بود و 11 مصاحبه انجام شد و در بخش کمی روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و در نهایت 134 پرسشنامه به صورت صحیح تکمیل شد. یافته های تحقیق در مجموع 38 کد اصلی به عنوان عوامل موثر بر بازاریابی ورزش هندبال مدارس متوسطه نشان داد که در مرحله کدگذاری انتخابی مشخص شد که 38 کد اصلی شناسایی شده در 8 مفهوم جای می گیرند و در مرحله کدگذاری نظری مشخص شد که 8 مفهوم شناسایی شده در مرحله کدگذاری انتخابی، در سه مقوله کلی (مطلوب، نامطلوب و خنثی) دسته بندی می شود. در نهایت با توجه به نتایج آزمون مدلسازی معادلات ساختاری، مشخص شد که مدل برخواسته از نتایج کیفی تحقیق از برازش خوبی برخوردار است و تمامی مسیرها مثبت و معنادار بود.
تاثیر مصرف کوتاه مدت HMB بر تغییرات LDH و CRP ناشی از یک جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی شدید در دانشجویان پسر غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت HMB بر تغییرات LDH و CRP ناشی از یک جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی شدید در دانشجویان پسر غیر ورزشکار بود.
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، دانشجویان پسر غیر ورزشکار کوی دانشگاه تهران بود که 15 نفر (با میانگین سنی 06/2±4/23 سال، قد 77/6±96/173سانتی متر، وزن17/12±07/70 کیلوگرم، BMI 96/2±05/23 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی62/5 ±49/17) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مکمل(8=n) و دارونما (7=n) تقسیم شدند. آزمودنی ها مکمل(HMB، روزانه سه گرم) یا دارونما( گلوکز، روزانه سه گرم) را 6 روز قبل از یک جلسه کار با وزنه با شدت 70 تا 75% 1RM مصرف کردند. مقادیر خونی LDH و CRP قبل، 1 و 24 ساعت پس از فعالیت گرفته شد. برای بررسی نرمال بودن گروه ها، آزمون کولموگروف_اسمیرنوف به عمل آمد و برای بررسی تفاوت های درون گروهی و بین گروهی از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند مصرف HMB قبل از فعالیت ورزشی مقاومتی شدید تاثیر معناداری بر مقادیر LDH دارد(038/0=P)، اما تاثیر آن بر CRP معنادار نیست (129/0=P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که به نظر می رسد مصرف HMB می تواند بر آسیب عضلانی تاثیر بگذارد اما در التهاب تاثیر ندارد.
واژه های کلیدی: بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات، لاکتات دهیدرژناز، CRP، فعالیت ورزشی مقاومتی و آسیب عضلانی.
تأثیر مصرف دوزهای مختلف آدامس کافئین بر میزان هورمون های استرسی و عملکرد تیراندازی در مردان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در طب ورزشی و فنآوری سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
159 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر مصرف دوزهای مختلف آدامس کافئین بر هورمون های استرسی و عملکرد تیراندازی مردان نظامی بود. آزمودنی های تحقیق حاضر تعداد 10 نفر از فرماندهان مرکز آموزش ولیعصر تبریز با میانگین و انحراف استاندارد سن 78/2±52/31 سال، وزن 91/3±32/75 کیلوگرم، قد 84/4±14/176 سانتی متر بود. میزان هورمون های کورتیزول، آدرنوکورتیکوتروپیک هورمون و اکسی توسین خون هم چنین عملکرد تیراندازی پس از مصرف دوزهای مختلف کافئین اندازه گیری شد. در مراحل اول، دارونما در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. در مراحل دوم، سوم و چهارم (فاصله زمانی بین هر کدام از مراحل 5 روز) به تمامی آزمودنی ها، آدامس کافئین با دوزهای 150، 200 و 300 میلی گرم در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. آدامس و دارونما به صورت یک سویه کور به شرکت کنندگان داده شده بود. از آمار توصیفی، آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. (P≤0.05) نتایج مطالعه حاضر نشان داد مصرف آدامس کافئین در دوزهای 200 و 300 میلی گرم موجب کاهش معنی دار هر سه هورمون استرسی و همچنین افزایش معنی دار عملکرد تیراندازی می شود، با این حال مصرف دوز 150 میلی گرم کافئین تأثیری بر کاهش هورمون های استرسی و عملکرد تیراندازی نداشت. با توجه به این نتایج، می توان به ورزشکاران تیراندازی توصیه کرد تا قبل از تمرینات و مسابقات خود، از آدامس کافئین با دوزهای 200 و 300 میلی گرم استفاده کنند. با این وجود در مورد اظهارنظر در مورد استفاده از دوزهای مختلف کافئین علی الخصوص به شکل آدامس نیاز به بررسی های بیشتری است.
Integration of practical solutions and theory to improve the motivation of work sports participation
حوزههای تخصصی:
This research aims to integrate practical and theoretical solutions to increase motivation for sports participation among workers. The study employed a cross-sectional and correlational design, focusing on the statistical population of employees at Iranol Oil Company in Tehran in 2019, which consisted of 890 individuals. Based on Karjesi and Morgan's table, 261 participants were selected using an available sampling method. The research utilized tools for measuring motivation for sports participation (Gill et al., 1984), cognitive regulation of emotion (Garnefsky and Kraij, 2006), and feelings of joy (Argill and Lowe, 1990). Structural equation analysis was employed to test the research hypotheses. The findings indicated that the model had a good fit. Specifically, in the final model, the standard path coefficients for adaptive and maladaptive cognitive emotion regulation on sports participation motivation were 0.17 and -0.40, respectively. This suggests that the skill of cognitive emotion regulation (a practical strategy) plays a significant role in the relationship between feelings of vitality (a theoretical approach) and motivation for sports participation. The developed model for sports participation motivation serves as a foundational tool for creating practical programs aimed at enhancing participation in sports among various groups. Additionally, implementing interventions to teach individuals emotion regulation strategies—along with fostering changes in cognition and behavior—can promote self-regulation and subsequently increase sports participation. Finally, efforts to enhance societal vitality represent a theoretical solution to reduce maladaptive emotional regulation, thereby fostering greater motivation for sports participation.
تأثیر تمرینات پیلاتس بر کنترل پاسچر و حس عمقی مفاصل اندام تحتانی دختران 18-25 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس بر تعادل و حس عمقی در دانشجویان دختر بود. 98 نفر از دانشجویان دختر به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. از این تعداد 91 نفر دانشجو سالم در گروه آزمایش و 7 نفر دانشجو دارای معافیت ورزشی در گروه کنترل قرار گرفتند. حس وضیعت مفصل مچ پا و زانو با استفاده از آزمون بازسازی فعال زاویه مچ پا و زانو؛ تعادل ایستا با استفاده از آزمون شارپند رومبرگ در قبل و بعد از 16 جلسه مداخله اندازه گیری شد. نتایج آزمون ویلکاکسون نشان داد در گروه آزمایش، تعادل ایستا در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معنادار یافت. حس وضعیت دورسی فلکشن، پلانتارفلکشن مچ پا و فلکشن زانو در گروه آزمایش در پس آزمون افزایش معنادار یافت. همچنین نتایج آزمون کوواریانس نشان داد که در متغیرهای تعادل ایستا و حس وضعیت دورسی فلکشن و پلانتارفلکشن مچ پا و حس وضعیت فلکشن زانو بین دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به میانگین تعدیل شده، گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. نتایج نشان داد که تمرینات پیلاتس به منظور بهبود حس عمقی مچ پا و زانو و در نتیجه ارتقاء کنترل پاسچر در نوجوانان و جوانان مناسب است.
اثر یک جلسه تمرین غیر رقابتی کیک بوکسینگ به شیوه دایره ای بر برخی متغیر های لکوسیت و ترومبوسیت خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: همچون سایرارگان های بدن، خون نیز به هر نوع فعالیت بدنی ویژه پاسخ یکسانی نمی دهد. نوع فعالیت، زمان، شدت و مدت، شرایطی هستند که بدن به آن واکنشی مناسب از خود نشان می دهد و با توجه به اینکه در رابطه با ورزش کیک بوکسینگ مطلبی گزارش نشده است؛ بنابراین ضرورت دیدیم که به بررسی اثر یک جلسه تمرین غیررقابتی کیک بوکسینگ به شیوه دایره ای بر برخی از متغیرهای لکوسیت و ترومبوسیت خون در کیک بوکسورهای جوان بپردازیم. روش شناسی: 13 پسر کیک بوکسور جوان به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. یک تمرین دایره ای شامل 6 تکنیک کیک بوکسینگ برای 7 دور متناوب، بدون توقف در ایستگاه ها و فقط استراحت در دورها انجام شد. در زمان های 30 دقیقه قبل، بلافاصله بعد، 45 و 90 دقیقه پس از تمرین نمونه گیری خونی به عمل آمد. یافته ها: پس از تصحیح حجم پلاسمایی مشاهده شد که تعداد گلبول سفید، تعداد لنفوسیت و تعداد پلاکت افزایش معنی داری را بلافاصله پس از تمرین نشان دادند؛ ولی تعداد پلاکت های غیرطبیعی، قطر متوسط پلاکتی و حجم متوسط پلاکتی تغییر معنی داری نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، حدس زده می شود که تغییرات در متغیرهای لکوسیتی و ترومبوسیتی در پاسخ به تمرین، احتمالاً به دلیل فرآیند دیمارژینیشن و یا به دلیل تصفیه آدرنالین (اپی نفرین) باشد.
اثر تعاملی شش هفته مکمل دهی بربرین به همراه تمرین هوازی بر برخی از شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله چهارسرران موش های صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع1 با ضعف دفاع آنتی اکسیدانی بدن همراه بوده و بر عضلات اسکلتی نیز تاثیر دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تعامل مکمل دهی بربرین به همراه تمرین هوازی بر مالون دی آلدئید، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و همچنین بیان ژن Caspase-3 در بافت عضله چهارسر ران موش های صحرایی دیابتی نوع1 بود. روش پژوهش: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بصورت تصادفی در پنج گروه 1.کنترل سالم، 2.کنترل دیابتی، 3.مکمل بربرین، 4.تمرین هوازی و 5.تمرین هوازی+مکمل بربرین قرار گرفتند. پس از اطمینان از القای دیابت توسط STZ در گروه های تیمار، تمرین هوازی با شدت متوسط به مدت شش هفته با تواتر پنج جلسه در هفته طبق برنامه انجام شد. مکمل دهی بربرین با دوز 50 mg/kg در تمام روزهای هفته و نیم ساعت قبل از تمرین به صورت گاواژ انجام شد.یافته ها: سطح MDA و SOD در گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی نسبت به سایر گروه ها به ترتیب کاهش(0019/0p<) و افزایش معنی دار(0063/0p<) داشت. سطح GPXدر گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی نسبت به گروه های کنترل دیابت و تمرین هوازی(به ترتیب 0005/0p< و001/0p<) دارای افزایش معنی داری بود. همچنین در گروه مکمل بربرین نسبت به گروه کنترل دیابت(0017/0p<) افزایش معنی دار بود. با این حال تفاوت معنی داری بین گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی و مکمل بربرین دیده نشد(132/0p=). بیان ژن Caspase-3 در گروه مکمل-بربرین+تمرین هوازی نسبت به گروه های کنترل دیابت و تمرین هوازی(به ترتیب0001/0p< و001/0p<) کاهش معنی داری داشت. این متغیر نیز در گروه مکمل بربرین نسبت به گروه کنترل دیابت کاهش معنی داری داشت(0005/0p<).نتیجه گیری: به نظر می رسد، مداخله همزمان مکمل دهی بربرین و تمرین هوازی دارای اثرات هم افزایی مثبت بوده و نقش مهمی در کاهش MDA و بیان ژن کاسپاز-3 و افزایش SOD و GPX در عضله چهارسرران موش های دیابتی نوع 1 دارد.
پاسخ حاد گرلین تام پلاسما به تمرین مقاومتی دایره ای شدید در دو حالت ناشتایی و تغذیه پرکربوهیدرات در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فعالیت های ورزشی شدید به دلیل ماهیتشان منجر به تعادل انرژی منفی حاد می شوند، اما در برخی موارد تغییرات ناشی از ورزش در محرک های عصبی یا هورمونی می تواند اختلال متابولیکی طولانی مدتی را به وجود آورد. گرلین یک پپتید مترشحه از معده است و نقش مهمی در تعادل انرژی، چاقی و رفتار دریافت غذا ایفا می کند. این هورمون به عنوان تحریک کننده اشتها و اکتساب وزن عمل می کند. هدف این پژوهش بررسی پاسخ حاد گرلین تام پلاسما به یک جلسه تمرین مقاومتی دایره ای با شدت80 درصد یک تکرار بیشینه در دو حالت ناشتایی و تغذیه پرکربوهیدرات در مردان جوان سالم بود. روش شناسی: چهل دانشجوی پسر (میانگین سن 08/1±10/22 سال، قد 03/5±55/173 سانتی متر، وزن 63/7±24/65 کیلوگرم و نمایه ی توده ی بدنی33/0± 02/21 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه تجربی و دو گروه شاهد تقسیم شدند و سطوح گرلین تام، هورمون رشد، گلوکز و انسولین پلاسمای آزمودنی ها قبل و بلافاصله بعد از یک جلسه تمرین اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس دو سویه نشان داد یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت۸۰ درصد یک تکرار بیشینه در حالت تغذیه پرکربوهیدرات و ناشتایی اثر معنی داری بر سطوح گرلین تام، انسولین و GH پلاسما نداشت (05/0p). نتیجه گیری: افزایش گلوکز پلاسما احتمالا در اثر افزایش روند فرایند گلیکوژنولیز کبدی است که منجر به اعمال اثر مهاری گلوکز بر گرلین و عدم افزایش معنی دار گرلین شده است؛ هرچند ممکن است زیر گروه های گرلین تام تغییر نموده باشند. علی رغم بهبود عملکرد ورزشی متعاقب تغذیه پر کربوهیدرات، این احتمال وجود دارد که عدم تغییر سطح گرلین پلاسما پس از فعالیت شدید مقاومتی، نتواند احساس گرسنگی یا مقدار دریافت غذا پس از فعالیت را تحریک و متعاقب آن ذخایر از دست رفته انرژی را جبران نماید.
تاثیر هفت هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن ناقلهای لاکتات عضلات اسکلتی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود مشخص بودن تاثیر تمرین بر بیان مونوکربوکسیلات ترانسپورترها (MCTs)، عوامل تنظیمی این تغییرات هنوز به طور کامل شناخته نشده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر 7 هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان MCT1 و MCT4 در عضلات نعلی و باز کننده طویل انگشتان (EDL) و تعیین ارتباط بین بیان بسجین (CD147) و بیان این انتقال دهنده ها بود. روش شناسی: تعداد 20 موش صحرایی نر نژاد ویستار با دامنه وزنی 4/208 – 1/173 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه همسان و مساوی کنترل و تمرینی تقسیم شدند. تمرین استقامتی به مدت 7 هفته، بر گروه تمرینی اعمال گردید. 48 ساعت پس از اتمام برنامه تمرینی حیوانات تشریح و عضله نعلی وEDL استخراج شدند. سنجش بیان ژن با تکنیک Real time – PCR انجام و بیان نسبی هرژن با روش 2 –ΔΔCT محاسبه گردید. تفاوتهای بین گروهی با آزمون t مستقل و معنی دار بودن روابط بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون سنجیده شد.
یافته ها: افزایش معنی دار 47 درصدی در بیان MCT1 عضله EDL ) 05/0< p) و 19 درصدی در بیان MCT4 عضله EDL ) 05/0 < p ) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. در مقایسه با گروه کنترل، بیان CD147 در گروه تمرینی در عضله نعلی بدون تغییر و در EDL، 21 درصد افزایش معنی دار داشت ) 05/0 < p). بین بیان CD147 و MCT1 فقط در عضله نعلی ارتباط معنی دار یافت شد ) 01/0< p)
نتیجه گیری: بطور خلاصه نتایج تحقیق نشان داد بخشی از افزایش بیان MCT1 و MCT4 در عضلات اسکلتی متعاقب تمرین استقامتی از طریق افزایش در ساز وکار های پیش ترجمه ای و به روش مختص به ایزوفرم اتفاق می افتد. بیان CD147 در عضلات اسکلتی با بیان MCT1 در رابطه است.
مقایسه اثر هشت هفته روش های مختلف تمرین هوازی بر بیان ژن های آنژیوستاتیک TSP-2 و TGF-β بافت چربی زیرجلدی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرآیند توسعه عروق جدید، شامل تحریک رشد، مهاجرت و تثبیت عروق جدید می شود که به شدت تحت تاثیر عوامل مختلف تحریک کننده و مهارکننده، مانند ترومبوسپوندین-2 (TSP-2) و عامل رشد تغییرشکل دهنده - بتا (TGF-β) قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر هشت هفته روش های مختلف تمرین هوازی بر بیان ژن های آنژیوستاتیک TSP-2 و TGF-β بافت چربی زیرجلدی موش های صحرایی بود. روش تحقیق: در این پژوهش تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار با میانگین وزن 237 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه (هشت سر در هر گروه) شامل گروه های شم، تمرین با شدت بالا (HIT)، تمرین با شدت متوسط (MIT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. پروتکل های تمرین شامل دویدن روی نوارگردان به مدت هشت هفته با شدت ها و مدت های مختلف بود. اندازه گیری بیان ژن ها با روش RT-PCR صورت گرفت. داده های حاصل با آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و توکی، در سطح معنی داری 05/0≥p تحلیل شدند. یافته ها: هر سه شیوه تمرینی، بیان TGF-β را در مقایسه با گروه شم، به طور معنی داری کاهش داد؛ اما تفاوت اثر معنی داری بین شیوه های تمرینی مشاهده نشد. با این حال، تنها پروتکل های HIT و MIT باعث کاهش معنی دار بیان TSP-2 در مقایسه با گروه شم شدند و HIT در مقایسه با پروتکل HIIT، کاهش بیشتری در بیان TSP-2 ایجاد کرد. نتیجه گیری: احتمالا تمرینات هوازی، به ویژه HIT با شدت و مدت مشخص، از طریق تاثیر بر بیان ژن های آنژیوستاتیک در بهبود خون رسانی به بافت چربی و متعاقبا کاهش توده چربی، موثر هستند.
اثر تعاملی شش هفته تمرین مقاومتی و مکمل یاری پروتئین وی بر بیان ژن PRAS40 و میزان هایپرتروفی عضله دوقلو در رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
PRAS40 در انواع بافت های بدن بیان و در مسیر رشد عضلانی وجود دارد مطالعات نشان داده است که PRAS40در تنظیم رشد سلولی نقش دارد. هدف از این مطالعه تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی و مکمل یاری پروتئین whey بر PRAS40 و هایپرتروفی عضله دوقلو رت های نر نژاد ویستار بود. این مطالعه تجربی که از لحاظ هدف توسعه ای بود در سال 1401 انجام شد 23 سر رت نر نژاد ویستار هشت هفته ای با وزن 250 گرم به طور تصادفی در چهار گروه: تمرین مقاومتی، تمرین مقاومتی+مکمل، شم و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+مکمل دو هفته با تمرینات آشنا و شش هفته پنج روز در هفته به تمرین مقاومتی بالا رفتن از نردبان لدر پرداختند در گروه تمرین+مکمل بعد از تمرینات مکمل whey به میزان g/kg05/2 به صورت گاواژ داده شد. در پایان با خارج کردن خون از قلب بافت عضله دو قلو خارج و به تانک ازت منتقل و برای بررسی بیان ژن PRAS40 استفاده شد. شش هفته تمرین مقاومتی به همراه مکمل whey باعث کاهش معنی داری در بیان ژن PRAS40 و افزایش وزن عضله در گروه های تمرینی شد. پروتکل تمرین مقاومتی همراه با مکمل whey از طریق سرکوب مسیر PRAS40 می تواند منجر به هایپرتروفی عضلانی شود و مسیرهای آنابولیک در عضله بیشتر فعال کند.
تأثیر سه روز متوالی و غیرمتوالی دوی 1600 متر بر گلبول های سفید تام خون دختران فعال 22 18 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱
30-37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سه روز متوالی و غیر متوالی دوی 1600 متر بر گلبول های سفید تام خون دختران فعال بود. برای این منظور، 25 نفر از دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه مازندران در محدوده سنی 22-18 سال به طور تصادفی انتخاب و مجدداً به طور تصادفی به گروه های تجربی- متوالی و غیر متوالی- (تعداد 13 نفر، وزن 18/10 + 90/58 کیلوگرم، حداکثر اکسیژن مصرفی 79/3 + 68/38 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه، شاخص توده بدنی 09/3 + 88/22 کیلوگرم بر متر مربع و سابقه فعالیت ورزشی 57/2 + 46/3 سال) و کنترل (تعداد 12 نفر، وزن 48/12 + 36/59 کیلوگرم، حداکثر اکسیژن مصرفی 37/4+ 64/38 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه، شاخص توده بدنی 08/2 + 34/21 کیلوگرم بر متر مربع سابقه فعالیت ورزشی 27/2 + 75/3 سال) تقسیم شدند.در این پژوهش که از نوع نیمه تجربی بود، آزمودنی های گروه تجربی ابتدا سه روز غیر متوالی را در روزهای شنبه، دوشنبه و چهار شنبه دویدند و سپس با یک هفته استراحت مجدداً همان آزمودنی ها سه روز متوالی را در روزهای شنبه، یک شنبه و دوشنبه دویدند. نمونه های خونی به منظور تجزیه و تحلیل گلبول های سفید تام خون، بلافاصله پس از آزمون روزهای اول، دوم و سوم به طور مجزا از هر دو گروه تمرینی اخذ گردید.نمونه های خونی از گروه کنترل نیز همزمان و همانند با گروه تجربی انجام شد. به منظور تعیین مقادیر استراحتی 48 ساعت قبل از اولین خون گیری، از گروه های تجربی و کنترل همزمان نمونه خونی تحت عنوان پیش آزمون اخذ شد. نمونه های خونی با استفاده از دستگاه الکترونیکی شمارش گر سلولی اندازه گیری شد و سپس داده ها با استفاده از روشهای آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری های مکرر و آنالیز واریانس و آزمونهای تعقیبی LSD و شفه در سطح معناداری05/0 P≤ در نرم افزار SPSS نسخه 13 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد تغییرات درون گروهی مقادیر گلبول های سفید تام خون در گروه تجربی- متوالی و غیر متوالی- افزایش معناداری داشته است. همچنین،افزایش معناداری در مقادیر این شاخص بین گروه تجربی- متوالی و غیر متوالی- با گروه کنترل به دنبال پس آزمون اول، دوم و سوم مشاهده شد.بر اساس این یافته ها می توان گفت که اجرای فعالیت ورزشی متوالی و غیر متوالی در یک دوره زمانی کوتاه تأثیر تقریباًمشابهی بر دستگاه ایمنی دارد.
بررسی عوامل محیط بیرونی مؤثر بر توسعه ورزش قهرمانی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
17 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل محیطی بیرونی مؤثر بر توسعه ورزش قهرمانی زنان استان گیلان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان فعال در حوزه ورزش قهرمانی (ورزشکاران، مربیان، داوران و کارشناسان) بودند که نمونه آماری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند (351 نفر). روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط 10 نفر از صاحب نظران مدیریت ورزشی، همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (83/0) و پایایی ترکیبی آن تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار های اس پی اس اس25 و پی ال اس3 انجام شد. نتایج نشان داد که عوامل محیط بیرونی شامل عوامل اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و بوم شناختی به طور مستقیم اثر مثبت و معنی داری بر توسعه ورزش قهرمانی بانوان داشت و حدود 81 درصد متغیر توسعه ورزش قهرمانی زنان را تبیین می کردند. ضمنا عوامل اجتماعی- فرهنگی، بیش ترین تاثیر بر توسعه ورزش قهرمانی زنان استان گیلان داشتند و فضا و امکانات، کسب موفقیت و در نهایت توان رقابتی ورزشکاران دارای بیش ترین اهمیت و اولویت در توسعه بودند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مسئولین و دست اندکاران حوزه ورزش، برای رشد و توسعه ورزش قهرمانی زنان می بایست توجه ویژه ای به عوامل اجتماعی- فرهنگی ورزش قهرمانی زنان داشته باشند.
تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر بیان mRNA نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کینازB در عضلات کند و تند انقباض موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: فرض شده است که نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کیناز B در سازگاری هماهنگ دستگاه عصبی عضلانی به افزایش فعالیت درگیر هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان mRNA نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کیناز B در عضلات کند و تند انقباض موش های صحرایی بود. روش شناسی: در این تحقیق، تعداد 16 سر موش نر ویستار به طور تصادفی در دو گروه 8 تایی [تمرین مقاومتی ( T ) و کنترل ( C) ] قرار گرفتند. تمرین مقاومتی شامل بالارفتن از یک نردبان یک متری بود، همراه با وزنه هایی که به دم حیوانات بسته شده بود. 24 ساعت بعد از جلسه تمرینی اصلی حیوانات دو گروه T و C بیهوش شده و عضلات نعلی و خم کننده بلند انگشتان آنها جدا شد. برای اندازه گیری بیان ژن های نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کیناز B از Quantitative Real time RT-PCR استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری t-test استفاده شد. سطح معنی داری نیز 05/0 ≥ p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی باعث کاهش معنی دار بیان mRNA نوروتروفین-4/5 در عضله نعلی شد (05/0 ≥ p )؛ در حالی که، هیچ تغییری در عضله خم کننده بلند انگشتان دیده نشد (05/0 < p ). همچنین، داده ها نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی تاثیری بر بیان mRNA گیرنده تیروزین کیناز B در هر دو عضله نعلی و خم کننده بلند انگشتان نداشت (05/0 < p ). بحث و نتیجه گیری: کاهش بیان mRNA نوروتروفین-4/5 در عضله نعلی احتمالاً به خاطر ارتباط این نورورتروفین با بیان زنجیره سنگین مایوزین نوع کند می باشد. همچنین، عدم تغییر بیان mRNA گیرنده تیروزین کیناز B در هر دو عضله به نقش احتمالی گیرنده دیگر نوروتروفین-4/5 یعنی گیرنده 75 P اشاره دارد.
بررسی ارتباط بین نیازهای روانی پایه با تحلیل رفتگی بازیکنان لیگ برتر کبدی مردان ایران
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
41 - 55
حوزههای تخصصی:
به دلیل دوره های شدید رقابت و استرس عملکرد در طول یک فصل، ورزشکاران می توانند نوسانات تحلیل رفتگی را تجربه کننده ممکن است خطرات بیشتری را برای سلامتی آن ها به همراه داشته باشد. اعمال فشار بیش ازحد بر ورزشکاران برای دستیابی به نتایج خوب یا ناتوانی در ایجاد لذت از فعالیت حتی می تواند آن ها را به ترک تمرین ورزشی سوق دهد. این پژوهش ارتباط بین ارضای نیازهای روانی پایه با تحلیل رفتگی ورزشی بازیکنان لیگ برتر کبدی مردان ایران را بررسی کرد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع زمینه یابی است که به شکل میدانی انجام شد. تعداد ۱۲۰ بازیکن کبدی از مجموع ۱۴۴ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامهٔ ارضای نیازهای روانی پایه (72/0 =α) و پرسشنامه تحلیل رفتگی (ABQ) (α =78/0) بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و برای پیش بینی نقش متغیر مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون چند متغیره با تأکید بر نرم افزار spss19 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین عوامل ارضای نیازهای روانی، نیاز به شایستگی و پیوستگی رابطه منفی و معنادار و نیاز به استقلال رابطه مثبت و معناداری با تحلیل رفتگی وجود دارد به طوری که با افزایش نیاز به شایستگی و پیوستگی، تحلیل رفتگی نیز کاهش خواهد یافت، درحالی که با افزایش نیاز به استقلال، تحلیل رفتگی افزایش یافت؛ بنابراین به مربیان پیشنهاد می شود برای جلوگیری از ایجاد تحلیل رفتگی و تأثیرات منفی این عامل بر عملکرد ورزشی بازیکنان، سعی نمایند که نیاز به شایستگی و پیوستگی ورزشکارانشان را با برقراری ارتباطات مناسب و ایجاد فرصت برای ابتکار عمل در آن ها برآورده کنند، و چون استقلال بیش ازحد باعث افت عملکرد بازیکنان می شود، بنابراین سعی شود که بیش ازحد به بازیکنان استقلال ندهند.
تأثیر شش هفته فعالیت هوازی، بر عوامل آمادگی حرکتی دختران جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که تمرینات هوازی در آب به دلیل نیروی مقاومتی بیشتر در مقایسه با محیط خشکی، بر ارتقا عوامل آمادگی حرکتی مؤثرتر باشد، بر همین اساس هدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرین هوازی در آب و خشکی بر آمادگی حرکتی دختران غیرفعال است. 30 نفر دختر غیرورزشکار به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آب و خشکی تقسیم شدند، و به مدت شش هفته (3جلسه در هفته) با 70-60درصد حداکثر ضربان قلب به فعالیت هوازی پرداختند. پیش و پس از اجرای فعالیت، توان انفجاری (پرش عمودی سارجنت)، چابکی (تست 9×4)، سرعت عکس العمل (دستگاه Reaction time)، و تعادل ایستا (دستگاه Static balance) محاسبه گردید. جهت مقایسه ی پیش و پس آزمون، و مقایسه پس آزمون آب و خشکی از آنالیز واریانس یک سویه استفاده شد (05/0≥p). پس از فعالیت هوازی (آب و خشکی) در مقایسه با پیش، مقادیر توان انفجاری (001/0=p)، چابکی (001/0=p) و تعادل ایستا (003/0=p)، بهبود معنی داری یافت، با مقایسه تمرین در آب و خشکی، تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>). به نظر می رسد که شش هفته فعالیت هوازی در آب و خشکی بر توان انفجاری، چابکی و تعادل ایستا مؤثر، اما بر سرعت عکس العمل مؤثر نباشد، و بین این دو محیط تفاوتی وجود ندارد.
اعتباریابی عوامل شناسایی شده مؤثر بر تجارت الکترونیک فدراسیون فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ارتباطات در رسانه های ورزشی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
115 - 129
حوزههای تخصصی:
تجارت الکترونیک یکی از این فناوری ها است که در پشت نام به ظاهر ساده اش، مفهومی فراتر از آنچه در اذهان ماست پنهان شده است. هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی عوامل شناسایی شده مؤثر بر تجارت الکترونیک فدراسیون فوتبال ایران بود. روش تحقیق با توجه به هدف تحقیق آمیخته یا به عبارتی ترکیبی بود. در این تحقیق ابتدا روش کیفی و سپس روش کمّی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش بر دو بخش بود: جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، کارشناسان و صاحب نظران بود. رشته تحصیلی و داشتن تألیفات علمی مرتبط با موضوع، دارابودن سمت های مدیریتی و تجارب اجرایی در حوزه جامعه تجارت الکترونیک ازجمله شاخص های انتخاب فهرست اولیه صاحب نظران بود. از روش نمونه گیری غیراحتمالی با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی استفاده شد. اندازه نمونه در این پژوهش برمبنای شاخص اشباع نظری برابر با 17 نفر بود. همچنین جامعه پژوهش در بخش کمّی، کارشناسان بازاریابی، بازاریابی ورزشی، آی تی و کارشناسان فدارسیون بودند که 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در مرحله کیفی مصاحبه باز بود و برمبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. در بخش کمّی، ابزار پژوهش پرسش نامه مستخرج از کدهای بخش کیفی بود که این قسمت با نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. برمبنای تحلیل داده ها، 99 مفهوم اولیه، 19 مقوله اصلی و 6 هسته اصلی شناسایی شد. سپس 6 قضیه نظری براساس مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد برای مدل سازی تجارت الکترونیک فدراسیون فوتبال مطرح شد.
استانداردسازی پرسشنامه مبادله اجتماعی در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش استانداردسازی پرسشنامه مبادله اجتماعی در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا در دو بخش مردان و زنان تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 292 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مبادله اجتماعی که مشتمل بر 31 سؤال بوده استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید مدیریت ورزشی به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه مبادله اجتماعی (90/0) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با عامل ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص های نسبت خی دو به دی.اف (79/2)، (آر.ام.اس.ای.ای) برابر با 084/0 و همچنین شاخص های 00/1=(ان.اف.آی)، 00/1=(سی.اف.آی)، 05/1=(آی.اف،آی)، 97/0=(جی.اف.آی)، و 95/0=(ای.جی.اف.آی) برازش مدل را تأیید کردند. همچنین در خصوص روابط عامل ها با مفهوم مبادله اجتماعی نتایج نشان داد که تمامی عامل ها توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مبادله اجتماعی باشند. لذا پرسشنامه مبادله اجتماعی مقیاسی قابل اطمینان و معتبری است که می توان برای ارزیابی میزان مبادله اجتماعی در ورزش استفاده نمود و نتایج معتبری را به دست آورد.
رابطه سرمایه روان شناختی با زندگی سلامت محور (موردمطالعه: زنان ورزشکار باشگاه های بدنسازی شهر مشهد)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
13 - 30
حوزههای تخصصی:
زندگی سلامت محور در جهت آرامش و آسایش زندگی افراد با سرمایه های فردی ارتباط دارد؛ سرمایه روان شناختی به عنوان سرمایه فردی می تواند سهم مهمی در گسترش این نوع زندگی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و زندگی سلامت محور بوده است. زندگی سلامت محور با تأکید بر نظریه وبر و کارکرهام مبتنی بر فرصت و انتخاب و متغیر سرمایه روان شناختی با تأکید بر نظریه لوتانز مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد روشی کمی محور مبتنی بر راهبرد پیمایش از نوع توصیفی و همبستگی، با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد و محقق ساخته داده ها مبتنی بر طیف لیکرت جمع آوری شده است. جامعه آماری زنان ورزشکار باشگاه های بدنسازی بین سنین 20 تا 45 ساله مناطق مختلف شهر مشهد بوده است. مقدار آلفای کرونباخ کل (839/0) و روایی همگرا (601/0) به دست آمده است. از نرم افزار SPSS و روش آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه وتحلیل استفاده شده است. نتایج توصیفی بیانگر این است که وضعیت میانگین متغیر سرمایه روان شناختی در (161/5) و زندگی سلامت محور (104/5) به همراه مؤلفه ها در حد متوسط به بالادست آمده است. نتایج فرضیه ها بیانگر این است که مؤلفه های سرمایه روان شناختی با متغیر وابسته در سطح معناداری 05/0 مبتنی بر ضریب همبستگی (513/0) با شدت متوسط به دست آمده است. بر اساس مقادیر ضریب بتا به ترتیب مؤلفه های ترتیب معنادار بودن زندگی (920/0)، تاب آوری (465/0)، مثبت اندیشی (173/0) رابطه معناداری با متغیر وابسته داشته اند. متغیر مستقل و مؤلفه های آن در حدود 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته زندگی سلامت محور را تبیین کرده اند. با فرهنگ سازی و آموزش در زمینه سرمایه های روان شناختی و زندگی سالم در بین زنان در ارتباط ورزشکار بودن آن ها می توان زمینه های امید، مثبت اندیشی، تاب آوری و معنادار بودن زندگی و همچنین زندگی سالم را امکان پذیر کرد.
بررسی نقش بازارگرایی داخلی بر توسعه گرایش کارآفرینانه در صاحبان کسب و کارهای ورزشی (مطالعه موردی: باشگاه های ورزشی استان ایلام)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش نقش بازارگرایی داخلی بر توسعه گرایش کارآفرینانه در صاحبان کسب و کارهای ورزشی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- هبستگی، از نظر هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر زمانی، آینده نگر بود. جامعه آماری این پژوهش همه مدیران باشگاه های ورزشی خصوصی استان ایلام به تعداد 210 نفر بود. نمونه آماری نیز برابر جامعه انتخاب شد. از آزمون (k-s) برای بررسی نوع توزیع داده ها استفاده شد و با توجه به اینکه توزیع داده ها طبیعی بود، از آزمون های آماری پارامتریک در تحلیل داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه بین متغیرها و از مدلسازی معادلات ساختاری برای تعیین روابط چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص های بدست آمده از برازش مدل مناسب می باشد. همچنین برای بررسی فرضیات تحقیق و تاثیر بازاریابی داخلی بر گرایش کارافرینانه و ابعاد آن به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نهایی تحقیق در دو حالت ضرایب استاندارد شده مسیرهای مربوط به فرضیات تحقیق و ضرایب معناداری t مورد آزمون قرار گرفت. ضریب معناداری t میان دو متغیر بازارگرایی داخلی و گرایش کارآفرینانه بزرگتر از 96/1 و برابر با 17/14 بود که این رقم نشان می دهد که بازارگرایی داخلی بر گرایش کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. پیشنهاد می گردد صاحبان کسب و کارهای ورزشی به منظور بهبود وضعیت کسب و کار خود، در مرحله اول سعی کنند درک کامل و روشنی از خواسته ها و نیازمندیهای کارکنان خود داشته باشند و در مراحل بعدی به جذب مشتری بیشتر فکر کنند.