فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
241 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل بود.روش شناسی: این تحقیق کاربردی– توسعه ای، روش گردآوری داده ها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1397 - 1396 به تعداد 201 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 132 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته کیفیت یادگیری و بکارگیری شیوه تلفیقی در آموزش عالی بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای Spss و pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد سه بعد یادگیری (کیفیت سنجش و ارزش یابی، انتخاب اهداف و انتخاب تکنولوژی، استراتژی یادگیری و مدیریت کلاس داری و یادسپاری) استخراج شده است. هم چنین نشان داد ابعاد تدریس تلفیقی (ابعاد یادگیری، تعاملی محور، مستقیم و فراگیر محور) شناسایی و استخراج شده است.بحث و نتیجه گیری: استفاده از رویکرد آموزش تلفیقی با ایجاد بستر مناسب جهت اجرای روش های دانشجومحور و انجام فعالیت های متناسب، زمینه تثبیت و افزایش ماندگاری مفاهیم آموخته شده را فراهم کند. بنابراین فرآیند آموزش تلفیقی سبب جلب توجه بیشتر دانشجویان به مطالب درسی می گردد و نهایتاً میل به یادگیری مطالب را میسر می سازد.
بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
337 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: نوآوری رفتاری در سازمان می تواند نقش مهمی در ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی برای سازمان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه بکارگیری استراتژی های منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیر کل سازمان کودکان استثنایی شهر تهران، روسای سازمان کودکان استثنایی در استان های مازندران و گیلان و مدیران ستادی سازمان کودکان استثنایی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی کارشناسان سازمان کودکان استثنایی شهر تهران و مدیران مدارس کودکان استثنایی استان های مازندران و گیلان بودند که طبق فرمول کوکران 340 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحیه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و Smart PLS-3 انجام شد.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که برای مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی 54 مولفه در 14 مقوله صداقت رفتاری، مثبت اندیشی در رفتار، توانمندسازی، فرهنگ خودکنترلی، خودکارآمدی نوآورانه، اعتمادآفرینی، مدیریت مشارکتی، مشارکت پذیری، تفکر به هنگام، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، فرهنگ ارتباطات سازمانی، فضای سالم رقابت جویی و ارزیابی عینی منابع شناسایی شد. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که بار عاملی و روایی همگرای همه مقوله ها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، شاخص های برازش مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی حاکی از برازش مناسب آن بود و اثر مدل بر همه مقوله ها معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: مدل نوآوری رفتاری و استراتژی های منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود و متخصصان و برنامه ریزان سازمان کودکان استثنایی برای ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی می توانند از آن بهره برداری کنند.
ارائه الگوی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی معلمان (مطالعه موردی آموزش و پرورش استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
242 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تأثیر مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی معلمان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی مازندران در سال تحصیلی 99-1398بودند که 15 نفر بر اساس اشباع نظری و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز ، شامل معلمان آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 99-1398 (2287 نفر) بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر تعیین که با روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافته های کیفی با دیدگاه خبرگان و استراتژی بازبینی مجدد و پایایی با روش ضریب توافق کدگذاری 83/0 شد. در بخش کمّی نیز با روایی محتوایی و پایایی با روش آلفای کرونباخ 91/0 شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری با نرم افزار Maxquda18 و در بخش کمّی از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Pls Smart3 استفاده شد.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد کد انتخابی مدیریت منابع انسانی الکترونیک دارای 33 شاخص در 5 مضمون محوری شامل (تکنولوژیکی، ساختاری، فرهنگی، استراتژیک و فرایندى) و کد انتخابی بهره وری پژوهشی نیز دارای 36 شاخص در 5 مضمون محوری شامل (فردی، سازمانی، اقتصادی، فنی– عملیاتی و اجتماعی) بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد تمام بارهای عاملی سازه ها بالای 40/0 بودند. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر بهره وری پژوهشی دارای تأثیر مثبتی بود (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش باید با توانمندسازی معلمان در زمینه منابع انسانی الکترونیکی موجبات بهره وری پژوهشی آنان را فراهم کنند.
تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
333 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان ) بود.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته ( کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی روش گرندد تئوری و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی بود. جامعه در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، مدیران شرکت های دانش بنیان، مدیران استانداری سیستان و بلوچستان و شهرداری زاهدان بودند و در بخش کمی کارکنان استانداری استان سیستان و بلوچستان و شهرداری شهر زاهدان بود. حجم نمونه در بخش کیفی بر اساس اصول اشباع نظری 17 نفر با استفاده از روش گلوله برفی و در بخش کمی طبق جدول مورگان 248 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام پذیرفت. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری( کد باز، محوری و انتخابی) و معادلات ساختاری استفاده شد. مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. تحلیل محتوای کیفی با نرم افزار MAXQDA12 انجام شد. برای تحلیل عاملی تاییدی از نرم افزارSmart pls4 و برای تعیین اعتبار مدل از نرم افزار SPSS25 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته با 6 عامل اصلی، 15 مولفه و 69 شاخص شناسایی گردید. در نهایت عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته طراحی و با پرسشنامه اعتباریابی گردید.بحث و نتیجه گیری: همچنین با توجه به یافته ها عوامل موثر با معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت نشان داد که رابطه بین متغیر عوامل علی و پدیده اصلی با بارعاملی 0.806 با اهمیت ترین عامل ها در نظر گرفته شد.
تبیین و رتبه بندی عامل های سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
455 - 472
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین و رتبه بندی عوامل سازمانی موثر در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده کرده است. در بخش کیفی، از تکنیک دلفی با مصاحبه از خبرگان دانشگاهی و سازمانی، شامل مدیران ارشد و میانی نظام آموزش و پرورش، در چهار مرحله بهره گرفته شد. در بخش کمی، داده ها از مدیران مدارس استان مازندران با استفاده از پرسشنامه ۹۶ گویه ای محقق ساخته جمع آوری و با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار AMOS تحلیل شد. برای رتبه بندی عوامل، از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و پرسشنامه ماتریسی در نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. نمونه گیری به روش هدفمند در بخش کیفی و خوشه ای نسبی چندمرحله ای در بخش کمی انجام شد و شامل ۲۰ نفر در بخش کیفی، ۲۸۱ مدیر مدرسه در بخش کمی، و ۳۵ نفر در بخش رتبه بندی بود. اعتبار و روایی ابزارها با استفاده از روش های آزمون مجدد، آلفای کرونباخ، و روایی محتوایی و سازه ای تایید شد.
یافته ها: تحلیل کیفی نشان داد که مدل عوامل سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در آموزش و پرورش شامل هفت بعد اصلی (علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، و سبک زندگی) و ۲۴ مولفه است. تحلیل کمی، تمامی مولفه های مدل پژوهش را تایید کرد. نتایج رتبه بندی نشان داد که بعد "استقلال و آزادی" و مولفه "امنیت شغلی" بیشترین اهمیت را دارند.
نتیجه گیری: این پژوهش مدل جامعی برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران ارائه می دهد که بر اهمیت استقلال، آزادی، و امنیت شغلی به عنوان عوامل کلیدی سازمانی تاکید دارد. این مدل می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و مدیران در جهت بهبود و هم راستا کردن نظام آموزش و پرورش باشد.
طراحی الگوی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
169 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور لرستان بود.روش شناسی:روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر شیوه اجرا کاربردی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 40 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز شامل اساتید دانشگاهی شهرم خرم آباد در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 552 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 225 تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه و بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی ابزار بخش کیفی با روایی صوری انجام گرفت و پایایی نیز با ضریب توافق بین کدگذاران 82/0 شد. همچنین در بخش کمّی پژوهش روایی صوری استفاده و پایایی با آلفای کرونباخ 85/0 حاصل شد. تجزیه وتحلیل بخش کیفی با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA3 و بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Pls smart3انجام شد.یافته ها: در بخش کیفی، 5 مؤلفه (محتوا، ارزشیابی، زیرساخت فنی، برنامه ریزی و محیط یادگیری) و 41 شاخص برای الگوی آموزش الکترونیکی شناسایی شد. بر اساس نتایج بخش کمی، بار عاملی که ضریب همبستگی بین متغیر مکنون (آموزش الکترونیکی) و متغیرهای آشکار در یک الگو است، به ترتیب مربوط به برنامه ریزی (74/0)، تدوین محتوا (63/0)، ارزشیابی (58/0)، زیرساخت فنی (51/0) و محیط یادگیری (5/0) می باشد. همچنین طبق نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، مؤلفه برنامه ریزی با ضریب۴۲/۰، تدوین محتوا با ضریب۲۱/۰، ارزشیابی با ضریب۱۸/۰، زیرساخت فنی و محیط یادگیری با ضریب۱۴/۰ به ترتیب بیش ترین اثر را بر آموزش الکترونیکی داشتند.بحث و نتیجه گیری:کووید-19 نشان داد که آموزش الکترونیکی، ضرورت سیستم آموزشی در آینده است. لذا اولین اقدام، نظرخواهی از اساتید و متخصصین برای شناسایی و رفع چالش های آموزش الکترونیکی و برنامه ریزی برای پیاده سازی این سیستم در نظام آموزش عالی با توجه به مؤلفه های محتوا، ارزشیابی، زیرساخت فنی، برنامه ریزی و محیطی یادگیری می باشد.
طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 279
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه، سیاست گذاری برای بهبود ارتباط دانشگاه و صنعت ارزش و اهمیت زیادی دارد و آموزش دانشگاهی باید بر اساس نیازهای صنعت و جامعه باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش 15 نفر از خبرگان دانشگاه و صنعت بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه دارای 30 کد باز (یا شاخص)، 7 کد محوری (یا مولفه) و 3 کد انتخابی (یا مقوله) بود. در این مطالعه کدهای انتخابی شامل مقوله زمینه ای (با سه کد محوری شامل مولفه ساختاری دانشگاه، مولفه ساختاری صنعت و مولفه روانشناختی)، مقوله علّی (با دو کد محوری شامل مولفه قانونی و حقوقی و مولفه فرهنگی و اجتماعی) و مقوله راهبردی (با دو کد محوری شامل مولفه سیاست گذاری و حمایت دولت و مولفه مدیریتی) بودند. در نهایت، الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه طراحی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه درباره الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه می توان در جهت بهبود وضعیت موجود آموزش دانشگاهی گام موثری در سه مقوله زمینه ای، علّی و راهبردی از طریق مولفه ها و شاخص های آنها برداشت.
Teacher Training and Professional Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Explaining and analyzing the professional and religious ethical needs of the human resources at Farhangian University, with an emphasis on the esteemed faculty members of this university, can be a positive step towards achieving the critical mission of teacher training and education in the country. As indicated by the title of the article, the goal of this research is to analyze the needs of instructors and faculty members in the domain of professional and religious ethics. This article aims to answer the following questions: 1) What professional ethical characteristics do Farhangian University professors need? 2) Do Farhangian University professors possess these characteristics? 3) How can these characteristics be created and reinforced?
Methodology: The research methodology of the present study follows a mixed paradigm and employs descriptive-analytical and descriptive-survey methods.
Findings: In summarizing the findings, it was concluded that: empathy and the development of a spirit of cooperation among students by the professor, campus presidents, providing a foundation for self-confidence, preventing rigid and dogmatic discipline in the educational environment, and adherence to the scientific and cultural norms and regulations of the university are crucial. Therefore, it is expected that the planners and managers of Farhangian University, in addition to issuing directives and regulations, also pay special attention to implementation and practice. Thus, considering the important fact that in universities, education alone does not have a meaningful impact; rather, the educational process includes teaching ethics and institutionalizing it in order to properly implement the quality charter of Iran's teacher training university.
Conclusion: The study underscores the necessity for Farhangian University to integrate ethical training into its educational practices to fulfill its mission effectively.
تجربه زیسته اعضای هیأت علمی از تعامل استاد - دانشجو در محیط های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
193 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته اعضای هیأت علمی از راهبردهای تعامل استاد - دانشجو در محیط های دانشگاهی بود. روش شناسی: روش پژوهش پدیدارشناسی بود که طی آن ادراکات و فهم اعضای هیأت علمی از تعامل با دانشجویان بررسی گردید. جامعه آماری شامل همه اعضایهیأت علمی دانشکده های علوم و فیزیک دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 81 نفر بود. با نمونه گیری هدفمند و رسیدن به اشباع نظری، 18 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از طریق بررسی عمیق پژوهش های انجام شده در موضوع تعامل استاد – دانشجو، سوالات مصاحبه تهیه گردید و مصاحبه ها به شکل نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شیوه کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که شرایط شکل گیری تعامل استاد - دانشجو، شامل عوامل زمینه ساز و افزایش دهنده تعامل مانند درک موضوع درسی توسط دانشجو، برگزاری ساعات رفع اشکال و وجود انگیزه در استاد و دانشجو، و عوامل کاهش دهنده تعامل مانند ماهیت تئوری دروس، سطح علمی پایین دانشجو، حجم بالای کار عملی و تحقیقاتی، زمان محدود و عدم اعتماد به نفس دانشجو بودند. نتایج همچنین نشان داد که راهبردها و روش های تعامل با دانشجو شامل راهبردهای عام، شرایط مدار و دانشجومدار بودند. علاوه بر این، پیامدهای اتخاذ راهبردهای تعامل استاد - دانشجو نیز شامل پیامدهای مبتنی بر دانشجو مانند تاثیرات علمی، شخصیتی، اجتماعی، شغلی، و همچنین پیامدهای مبتنی بر استاد مانند کسب تجربه، به روز شدن اطلاعات و دانش استاد، احساس رضایت درونی، و دریافت بازخورد برای شناسایی نقاط قوت و ضعف بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل دلالت های مهمی برای برنامه ریزان درسی آموزش عالی در راستای بهبود زمینه های تعامل استاد - دانشجو دارد. بر این اساس لازم است که از محتوای تعاملی با ماهیت عملی و مشارکتی، و شیوه های تدریس مبتنی بر راهبردهای تعاملی مختلف استفاده شود و برای دسترسی بیشتر دانشجو به استاد از طریق فعالیت های خارج از کلاس و فراهم آوردن فرصت ارتباط بیشتر دانشجو با استاد در سطحی شخصی تر برنامه ریزی گردد.
شناسایی مولفه های رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
254 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون چاپی درباره رشد حرفه ای معلمان و مدیران در پایگاه های اطلاعات علمی بین سال های 2019-2000 بودند که با توجه به ملاک های مورد نظر تعداد 52 مورد با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها پس از جمع آوری با روش فیش برداری به کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین 206 مضمون پایه، 53 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر شامل ویژگی های معلمان، انگیزه معلمان، برنامه رهبری، گروه معلمان، گروه آموزشی، تخصصی- حرفه ای، رشد حرفه ای، مسائل و مشکلات معلمان، عوامل مدرسه، شرایط محیطی- آموزشی، شرایط محیطی- کلان، درگیری معلمان در فعالیت های حرفه ای، ارشادگری، شبکه سازی، راهبردهای آموزشی و پیامدهای فردی داشت. همچنین، مضامین جهانی رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی شامل 20 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شامل مولفه های جهانی و هشت مضمون فراگیر ارشادگری، شبکه سازی، رهبری، تخصصی- حرفه ای، گروه آموزشی، گروه رهبران، راهبردهای آموزشی و پیامدها بود.نتیجه گیری: با توجه به مضامین شناسایی شده، برنامه ریزی برای رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی ضروری است که برای این منظور می توان شرایط بهبود مضامین را فراهم کرد.
مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
303 - 312
حوزههای تخصصی:
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیت های تحصیلی می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه می توان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان فراهم کرد.
ارزیابی آگاهی های بوم شناختی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر تبریز و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
156 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مطالعه میزان آگاهی های بوم شناختی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی در شهر تبریز و مطالعه نقش جنسیت و میزان تحصیلات والدین در آن انجام شد.روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1398 – 1397 بود که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 392 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظرخواهی از اساتید و صاحب نظران و پایایی آن با روش دونیمه کردن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی با استفاده از نرم افزار SPSS25 در سطح معناداری 05/0 انجام شد.یافته ها: بر اساس نتایج آزمون t تک گروهی در سطح معنی داری کمتر از 05/0، میزان آگاهی های بوم شناختی و ابعاد آن در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر تبریز به طور معنی داری پایین تر از حد متوسط بود. میزان آگاهی دانش آموزان به جز در بعد آلودگی در باقی ابعاد آگاهی بوم شناختی پایین تر از حد متوسط بوده و در سطح غیرقابل قبولی ارزیابی گردید. هم چنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که دختران در مقایسه با پسران از میزان آگاهی های بوم شناختی بیشتری برخوردارند و تنها میزان آگاهی از چرخه مواد در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری نداشت (05/0). نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که میزان آگاهی های بوم شناختی و ابعاد آن برحسب تحصیلات پدر و مادر تفاوت معنی داری دارد (05/0>p < /span>). نتایج آزمون تعقیبی دانکن حاکی از این بود که میزان آگاهی های بوم شناختی دانش آموزان و ابعادش با افزایش سطح تحصیلات پدر و مادر افزایش می یابد.نتیجه گیری: فرآیند سواد بوم شاختی، ترسیم کننده و بیانگر پیشرفت دانش آموزان می باشد؛ به عبارت دیگر دانش آموزان می توانند موضوعات و مواردی مختلف را در آموزش بوم شناسی بیاموزند تا بتوانند به سطح تعریف شده ای از درک بوم شناسی و وقایع بوم شناختی دست یابند.
The Structural Equation Model of Educational Sustainable Development (Case Study: East Hormozgan Province Education System)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study is to examine and model the structural equations of educational sustainable development within the education system of East Hormozgan Province. The study aims to identify key factors and relationships that contribute to the effective integration of sustainable development principles in education, based on a theoretical framework derived from existing literature.
Methodology: This applied research employs a survey method, targeting all secondary school managers and teachers in East Hormozgan Province, totaling 7,444 individuals. Using stratified random sampling, a sample size of 365 participants was determined through Cochran's formula. Data were collected using a questionnaire based on the theoretical framework and analyzed using SPSS 27 and LISREL 8.80 software. The study employed exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA) to validate the proposed model and assess the fit of the data.
Findings: The analysis revealed that all dimensions, including central phenomenon, causal factors, strategies, contextual factors, intervening factors, and outcomes, were effectively represented in the educational sustainable development model. High factor loadings and significant path coefficients indicated strong relationships between the variables. The findings also highlighted the critical role of economic, social, and environmental education in fostering sustainable development. The model demonstrated good fit indices, confirming its robustness and applicability for evaluating ESD initiatives.
Conclusion: The study confirms the importance of integrating sustainable development principles into the educational framework of East Hormozgan Province. The validated model provides a comprehensive approach to assessing and implementing ESD, emphasizing the need for holistic educational strategies and continuous professional development for educators. These findings offer valuable insights for policymakers and practitioners aiming to promote sustainable development through education.
بررسی نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی در ارتباط بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا معلمان تربیت بدنی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
185 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی معلمان تربیت بدنی استان گلستان انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود که به صورت پیمایشی انجام شد، جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی استان گلستان با حجم 1840 نفر بود که از بین آنها 318 نفر به عنوان نمونه با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه مدیریت تصویر سازی چوی و همکاران(2015)، آوای کارکنان زهیر و اردوگان(2011) ، خودکارآمدی بتز(2004) و خود نظارتی چوی و همکاران(2015) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری) با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود داشت لیکن بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خود نظارتی رابطه معنی داری وجود نداشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش متغیر انگیزه مدیریت تصویرسازی، رفتار آوا را تبیین و پیش بینی می نماید یعنی افزایش انگیزه مدیریت تصویرسازی معلمان، باعث افزایش رفتار آوا آنان می شود و برعکس.
ارائه مدل شاخص های شایستگی مدیران در سازمان های آموزشی (مورد مطالعه: دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
109 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد مؤلفه ها و شاخص های شایستگی مدیران سازمان های آموزشی به منظور ارائه مدل مفهومی انجام گرفته است. روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران، سرپرستان واحدهای دانشگاهی پیام نور در کشور می باشد که برای نیل به هدف پژوهش، ادبیات و مبانی نظری و تجربی تحقیق مطالعه شد و با 26 نفر از مدیران دانشگاه پیام نور برای طراحی مدل شایستگی مصاحبه شد و ابزار مطلوب پس از تعیین روایی صوری، محتوایی و سازه، همچنین تعیین پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ (39%) تدوین و اجرا شد. نتایج: براساس یافته های به دست آمده، مدل نهایی پنج بعد شایستگی اثربخشی فردی، شایستگی های دانشی و دانشگاهی، شایستگی های میان فردی و ارتباطی، شایستگی های عمومی سازمانی و شایستگی تخصصی دانشگاهی طراحی شد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سازمان های آموزشی و همچنین اهمیت شایستگی های مدیران برای موفقیت، مدل مذکور برای تصمیم گیرندگان و مشاوران به منظور انتخاب مدیران دانشگاه ها و هدایت و راهنمایی مدیران کاربرد دارد.
بررسی ارتباط بین میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) با افسردگی دانش آموزان منطقه آزاد ماکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین، میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) با افسردگی دانش آموزان منطقه آزاد ماکو، بود.روش: پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و با توجه به هدف از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نوجوان 17 تا 18 سال تشکیل دادند که، 265 نفر بصورت تصادفی طبق جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های، استفاده آسیب زا تلفن همراه، جنار و همکاران(2007) با 6 گویه؛ استفاده از اینترنت؛ یانگ (1998) با 3 گویه؛ افسردگی نوجوانان؛ کوتچر (2002) با 6 گویه؛ پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با 6 گویه، در قالب مقیاس لیکرت و پنج گزینه ای استفاده گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری Smart PLS انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، ارتباط مستقیم و معنی داری بین میزان استفاده از ابزارهای ارتباطی فناوری اطلاعات (تلفن همراه، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام) و افسردگی نوجوانان منطقه آزاد ماکو، وجود داشت(0/001>P).نتیجه گیری: استفاده از اینترنت، موبایل و شبکه های مجازی به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، سبب از بین رفتن ارتباطات رو در رو شده و باعث درونگرا شدن افراد می شود به این ترتیب افراد کم کم از ارتباطات مستقیم دوری می کنند، در نهایت عامل افسردگی و تنهایی آن ها می شود.
بررسی تاثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی درک شده بر قصد خرید مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
181 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی درک شده بر قصدخرید مصرف کننده می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری ۳۷۹ نفراز کارکنان شرکت های تامین قطعات خودرو استان کرمانشاه می باشد که طبق فرمول کوکران ۱۹۱ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند که۲۰۰ پرسشنامه توزیع و ۱۸۰ پرسشنامه تکمیل و به پژوهشگر برگشت داده شد. جهت روایی و پایایی از اعتبار محتوا و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. سپس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل عامل تاییدی نوع اول و دوم و آزمون کولموگروف– اسمیرنوف و مدل معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS، AMOS استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی درک شده بر قصد خرید مصرف کننده تاثیر مثبت و معنا داری دارد.
طراحی الگوی تدریس چند فرهنگی برای مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب تدریس چند فرهنگی برای استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه انجام شد.روش شناسی: در این پژوهش از رویکرد آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) و روش تحقیق مصاحبه بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل متخصصین برنامه درسی، روانشناسان تربیتی وجامعه شناسان و مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه و مبانی نظری جدید داخلی و خارجی بود. روش نمونه گیری از جامعه افراد مذکور از نوع گلوله برفی بود و حجم نمونه با رسیدن به اشباع نظری به 27 نفر رسید و بر اساس روش نمونه گیری ملاک محور 19 منبع مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصین برنامه درسی، روانشناسان تربیتی و وجامعه شناسان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه بود که از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 280 نفر به دست آمد. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد و یافته های کیفی با روش تحلیل مضمون و به وسیله نرم افزار MaxQDA حاصل شد. گردآوری داده ها در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جهت اعتبار یابی این الگو در بخش کمی از روش تجزیه و تحلیل به صورت تحلیل عاملی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد.یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دادند که الگوی تدریس چند فرهنگی از 10 بعد و 29 مؤلفه تشکیل شده اس که بر این اساس ابعاد به دست آمده شامل اهداف(ادراکی اخلاقی رفتاری)، محتوا(سازماندهی، روش های ارائه) تدریس فعالیت های آموزشی و تجربیات یادگیری(رفتار آموزشی روش تدریس نقش و وظایف مدرس ویژگی های تدریس چند فرهنگی پیامد های تدریس چند فرهنگی)؛ ادراک استادان از تدریس چند فرهنگی( دامنه ی تفکرمدرس انعطاف پذیری مدرس سیاست های کلان نظام آموزشی نیروی انسانی مفهوم عملی و نظری تدریس چند فرهنگی)، ارزشیابی(انواع و اصول)، گروهبندی( توجه به همگنی گروه،نا همگنی گروه، توجه به تفاوت های فرهنگی تعداد اعضای گروه، توجه به جنسیت، توجه به سن، توجه به تفاوت های فردی)؛ موانع و مشکلات(ساختاری عملکردی)؛ ویژگی های زمان و مکان( ویژگی های فیزیکی، تجهیزات ، مدت زمان)؛ مواد و منابع یادگیری(ویژگی ها و انواع منابع)؛ ملاک های فعالیت های یادگیری(چالش ها و نقاط قوت) ( که مقدار همه ی آنها بالاتر از مقدار ملاک(3%) بوده است) شناسایی شدبحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش طراحی الگوی تدریس چند فرهنگی برای مدرسان دانشگاه آزاد کرمانشاه ازاعتبار مناسبی برخوردار است.
اثربخشی مهارت های فراشناختی بر توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مهارت های فراشناختی بر توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و بالینی شهر اسلامشهر تشکیل دادند. تعداد30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1971) و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل کواریانس بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که مهارت های فراشناختی بر افزایش توانایی های شناختی و بهبود کیفیت سبک های یادگیری موثر بوده است. در نتیجه مهارت های فراشناختی به عنوان یک روش موثر، مفید و زود بازده در توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارسان خوان است.
روابط ساختاری گرمی مادر و پدر با امیدواری در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
101 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده گرمی والدین در امیدواری دانشجویان در قالب معادلات ساختاری بود. در یک طرح همبستگی 248 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های ادراکات والدینی(رابینز، 1994) و امیدواری(اسنایدر و همکاران، 1991) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که میان گرمی والدین و امیدواری دانشجویان روابط مثبت و معناداری وجود دارد و گرمی والدین 19 درصد از تغییرات امیدواری را تبیین می کند. اثرات غیر مستقیم گرمی بر تفکر عاملی و راهبردها نیز مثبت و معنادار بود. مدل ساختاری از برازش مناسبی برخوردار بود. به نظر می رسد رفتار گرم و پذیرنده والدین می تواند امید به زندگی را در دانشجویان افزایش دهد.