فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۰۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، با هدف بررسی و نقد کتابِ نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامة فردوسی، خمسة نظامی و منطق الطیر، نوشتة حمیرا زمردی، استادیار دانشگاه تهران، فراهم آمده است. حاصل این بررسی این است که اولاً، مبنای کار نویسنده در این کتاب، پذیرش بی علت و غیرعلمی نظریه ای است که از جانب برخی غربیان، در باب ادیان و اساطیر و ارتباطشان با یک دیگر و نحوة پیدایی شان ابراز شده است. ثانیاً، روش کار نویسنده مبتنی بر روش علمی و پژوهشی نیست؛ زیرا در سراسر کتاب در هر بخش، نخست مطالبی از اساطیر ملل گوناگون آورده می شود و آن گاه، با تقطیع ابیاتی از شاهنامه یا آثار نظامی و عطار چنین القا می کند که متون نام برده نیز متأثر از همان اساطیر و درواقع، مبیّن آن هاست. ثالثاً، بی توجهی نویسنده به فردوسی، نظامی و عطار از حیث اعتقاد آگاهانه و راسخ ایشان به اسلام و تجلی فرهنگ اسلامی است که در جای جای آثارشان به چشم می خورد و بینونتی تام با اساطیر و نظریات به اصطلاح اسطوره شناسان دارد. در نتیجه، حاصلِ کار نویسنده تلاشی است برای مشابه جلوه دادن متون سترگ ادب کلاسیک فارسی با دیدگاه های ایدئولوژیک اسطوره شناسان غربی و این که این ها چیزی نیست جز همان اساطیر الاولین.
زنجیره ها، عناصر و گزاره های روایی در داستان «بانوی حصاری» از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «بانوی حصاری»، یکی از هفت داستان شگفتانگیز و پرماجرای هفتپیکر نظامی است. با توجه به ساختار ویژهای که این داستان دارد، مقالهی حاضر به نقد و تحلیل ساختار و اجزای روایت در آن براساس دیدگاههای گریماس اختصاص یافته است.شیوهی کار به این صورت بوده که ابتدا نظریات گریماس دربارهی ساختار وعناصر واجزای تشکیل دهندهی یک روایت، نقل وبررسی شده وسپس این عناصر و اجزا در داستان بانوی حصاری، شناسایی وتجزیه وتحلیل گردیده است. زنجیرههای روایی در ساختار این روایت شامل زنجیره های پیمانی، اجرایی وانفصالی است.زنجیرهی پیمانی، بیانگر پیمانی است که بین«بانوی حصاری» (فرستنده) با شاهزادهی جوان (شناسنده؛ گیرنده) بسته میشود، زنجیرهی اجرایی شامل آزمونها و مبارزههایی است که قهرمان باید پشت سر بگذارد تا به هدف برسد و زنجیرهی انفصالی، حاکی از سیر رخدادهای داستان از وضعیت نامتعادل به وضعیت متعادل و پایان خوش داستان است. در این روایت ساختارکلی« فقدان قرار داد (بینظمی) وجود قرار داد (نظم)» به کار گرفته شده است؛ یعنی درآغاز داستان، به دلیل عدم وجود قرارداد وضعیت پریشانی به وجود میآید.بعد فرستنده قرارداد و پیمانی وضع میکند؛ که در نتیجهی آن نظمی برقرار و در پایان داستان به خاطر اقدامات قهرمان، آرامش حاکم میشود.
تقابل های دوگانه در غزلیات عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه از مفاهیم و مؤلفه های اساسی در ساختارگرایی و نظریات زبان شناسی و نشانه شناسی است که در باورهای کهن بشری ریشه دارد. یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابل هاست که در ادبیات و هنر نیز دیده می شود. بررسی تقابل های دوگانه در آثار ادبی باعث درک بهتری از این آثار می شود. این مقاله به بررسی تقابل ها در غزلیات عطار نیشابوری پرداخته است. دقت در یکصد غزل برگزیده از عطار نشان داد که شالوده بسیاری از این غزل ها تقابل دوگانه است و حتی در بعضی ابیات، دو، سه یا چهار تقابل وجود دارد؛ گویی عنصر تقابل موتور محرک غزل عطار است. با بررسی این غزل ها، 843 تقابل دیده شده که 47 درصد (396مورد) از نوع واژگانی، 5/35 درصد (298مورد) معنایی و 5/17 درصد (149مورد) از نوع ادبی است و در هر غزل حدود 4/8 تقابل وجود دارد که این موضوع بسامد فراوان این نوع واژگان را نشان می دهد. مهم ترین دلایل توجه عطار به تقابل های دوگانه چنین است: ضمیر ناخودآگاه شاعر، اهمیت دادن به مسائل اخلاقی و دینی، توجه به مفاهیم عرفانی، تأثیر محیط اجتماعی و توجه شاعر به مسائل زیبایی شناختی و موسیقایی. به هرروی، تقابل های دوگانه یکی از شاخصه های سبکی غزل های عطار به شمار می آید که کارکرد معنایی و زیبایی شناختی دارد.
ارزیابی جایگاه مغولان و ایرانیان در شهنشاه نامة احمد تبریزی (بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بررسی فنون زبانی و بلاغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومة حماسی – تاریخی شهنشاه نامه، یکی از تاریخ های عمومی مغولان است. احمد تبریزی منظومة خود را در اواخر عصر حکومتی ایلخانان دوران مغول بر ایران سروده و به همین علت معمولاً از نقد آشکار چنگیزخانیان و مغولان سر باز زده و حتی در ظاهر، تصویری مثبت از آن ها ارائه داده است؛ اما او در لایه ها ی درونی تاریخ سروده هایش، دلبستگی خود به ایران و ایرانیان را بروز داده است و کوشیده تا به شکلی پنهان و با به کارگیری هدفمند ابزارهای زبانی و بلاغی، تصویری نقادانه از چنگیزخانیان و مغولان به دست دهد و در مقابل، ایرانیان و برخی شخصیت های نمادین آن ها از جمله سلطان جلال الدین خوارزمشاه را با چهره ای مثبت و ستوده نشان دهد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی و بررسی فنون مختلف زبانی و بلاغی از جمله چگونگی انتخاب واژگان، تشبیهات و استعاره ها، استناد به گفتمان های مسلط و مقبول مانند تشبیه به شخصیت های شاهنامة فردوسی، ارتباط دادن با مذهب، مدح و نکوهش از زبان دیگران و توصیف مبالغه آمیز و معنادار نبردها در دو جبهة مغولان و ایرانیان، مفاهیم و منظورهای نهفته در لایه های پنهان ابیات شهنشاه نامه و تعلق خاطر تبریزی به سرزمین و هویت ایرانی نشان داده شده است.
از رپیهوین تا سیاوش (تحلیل اسطوره شناختی ساختار آیینی داستان سیاوش بر مبنای الگوی هبوط ایزد رپیهوین و آیین های سالانة مرگ و تولد دوباره در فرهنگ ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های سالانة مرگ و تولد دوبارة خدای نباتی، هسته ای بنیادین در فرهنگ های پیش تاریخی و بستری بوده است که عاشقانه های تراژیکی را با محوریت بغ بانوی باروری یا جانشین انسانی اش و ایزد- قهرمان شهیدشوندة همتای او سامان داده است. این روایات ارتباطی تناتنگ با اولین تفکرات ذهنی بشر دربارة چرخة زمان، تسلسل ادوار تقویم و اعتقاد به تکرارپذیری مرگ و تولد طبیعت در نقاط عطف این چرخه دارد. این روایات الگویی جهانی دارد که در ادبیات حماسی فارسی با داستان سیاوش و سودابه و در پیشینة اساطیری این داستان با اسطورة هبوط ایزد رپیهوین به زیر زمین (همراه با زمستان) و نقش او در حفظ زایایی زمین و گرمای آب ها و خروج او (همراه با بهار و بازگشت خرمی به طبیعت) مرتبط است؛ بخش اول این الگو با هجرت و مرگ سیاوش و بخش دوم با بازگشت کیخسرو سنجیدنی است.
برداشتهای انتقادی از رمان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد خواننده محور
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فمنیستی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
نقد ادبی: ساختارگرایی آغازین : 1 - میخائیل باختین
حوزههای تخصصی:
بهار و نقد ادبی
نظامی سخنگوی ایران انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی به عنوان برجسته ترین سراینده مثنوی های بزمی در قرن ششم متفاوت از متقدمان و معاصران، همه سعی و کوشش خود را به کار می گیرد تا از مفاهیم مرسوم عصر خود پا را فراتر نهد و با یک رویکرد جدید به شعر، روح انسان گرایی را در آثار خود تثبیت کند و ترویج دهد. نظامی با توسع و تعمیق این مفهوم در آثار خود هرگز از دو مقوله قومیت و دیانت غافل نبوده است. لذا سرزمینی را به تصویر می کشد که مردم آن فراتر از دو مفهوم فوق، به انسانیت بیشتر اهمیت می دهند، به همین دلیل در جستجوی آرمان شهر خود از دروازه های شرع در مخزن الاسرار آغاز می نماید و در تبیین مفاهیم فلسفی و حکمی تا اسکندرنامه به پیش می رود. مع الوصف می توان نظامی را به عنوان سخنگوی ایران انسانی معرفی نمود.
الگوهای روایی در حکایت های تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار متون ادبی، راهی است برای درک شیوه های ایجاد و انتقال معنا در این متون. حکایت های تعلیمی از پرکاربردترین انواع روایی در متون داستانی کهن فارسی هستند که مهم ترین رسالت آنها انتقال پیام و ترغیب مخاطب بوده است. به نظر می رسد، نویسندگان متون تعلیمی، حکایت ها را با توجه به ساختارهایی منطبق بر اهداف غایی خود مورد استفاده قرار می داده اند. در این مقاله به بررسی و معرفی ساختارها و الگوهای روایی مورد استفاده در حکایت های تعلیمی فارسی پرداخته شده است.. پرکاربردترین الگوهای روایی این متون عبارتند از: نخست، الگوی سرپیچی کنش گر از قانون و مجازات شدن وی (مجازات کلامی یا کنشی)؛ و دوم، الگوی پایبندی کنش گر به قانون و پاداش گرفتن وی.
این الگوها افزون بر اینکه ژرف ساختی برای بسیاری از حکایت های تعلیمی هستند، الگویی برای تفسیر و خوانش راوی نیز محسوب می شوند؛ چنانکه راوی برای تفسیر حکایت، آن را به صورت خطی داستانی منطبق بر یکی از همین دو الگو در نظر می گیرد. این مقاله، با استفاده از نتایج بررسی های ساختاری در تحلیل تفسیر حکایت های تعلیمی، در پی آشکارسازی الگوهای حاکم بر فهم حکایت های تعلیمی است. در نوشتار حاضر، نقش این الگوها در انتقال و شکل گیریِ مفاهیم و وجه غالب متون تعلیمی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
نقد ادبی: امپریالیسم فرهنگی
منبع:
کلک مهر ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
تحلیل سیر سفر خیالی بر مبنای نظریه «سفر قهرمان درون» پیرسون و کی مار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیستم هم زمان با تحول در خوانش آثار ادبی، در قرن بیستم هم زمان با تحول در خوانش آثار، نظریه های روان شناختی، با هدف بازنمایی چگونگی تکوین شخصیت های داستان ارائه شد؛ که از رهگذر همین فرایند؛ یکی از این نظریه ها، نظریه ی کهن الگوی «سفر قهرمان درون» است که کارول پیرسون و هیوکی کی مار با تلفیق آرای یونگ با نظریه های اسطوره شناختی، در این جهت، ارائه دادند. بر مبنای این نظریه سفر قهرمان برای رسیدن به فردیت ضمن عبور از سه مرحله با دوازده کهن الگو روبه رو می گردد؛ که پشت سرنهادن هر یک از این کهن الگوها نقش بارزی در تعالی و کمال او دارند داستان «گنبد فیروزه» ازجمله داستان های هفت پیکر نظامی گنجه ای است که با داشتن قابلیت مطالعاتی بر اساس نقد کهن الگوی «سفر قهرمان درون»، قابل بررسی است. در این داستان، طبق نقد کهن الگویی مطرح شده ی پیرسون و کی مار، قهرمان داستان «ماهان»، پس از گذر از دنیای عادی، به سرزمین ناشناخته ای تشرف می یابد و رهاورد آن شخصیت دگرگونه ای است که در خضر نبی تجلی می یابد. ازاین روی در این مقاله کوشش می شود، ضمن تطبیق مراحل گذر قهرمان از مراحل مختلف «کهن الگوی سفر قهرمان پیرسون و کی مار» در داستان «ماهان کوشیار»، میزان این انطباق و همچنین نقش هایی که هر یک از شخصیت ها در این داستان ایفا می کنند بر اساس این نقد، بررسی گردد.
چشم اندازهای نقد اسطوره ای
حوزههای تخصصی:
بررسی چندصدایی و چندزبان گونگی جهد و توکل ( مطالعه موردی دو داستان از مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفت وگوهای متعدد میان جهد و توکل در مثنوی معنوی اهمیت این مفاهیم را در نزد مولانا
نشان می دهد. نظریة چندصدایی باختین نیز بر پایة گفت گو استوار است. وی طرح اندیشه های
موافق و مخالف را در گونه های زبانی مناسب در صورت غالب نبودن یک صدا یا صدای
راوی چندصدایی می نامد. این نظریه می تواند معیاری مناسب برای رسیدن به رویکرد مولانا
به جهد و توکل باشد. در پژوهش حاضر، ایدئولوژی، جهان بینی و گونة زبانی شخصیت های
دو داستان از دفتر نخست و پنجم مثنوی معنوی بر پایة نظریة چندصدایی باختین بررسی شده
است. نتایج نشان می دهد در گفت وگوهای حاوی جهان بینی و ایدئولوژی، چندزبان گونگی
بی فروغ است، ولی در گفت وگوهایی که جهان بینی حضور و نقش ندارد، چندزبان گونگی
پررنگ است. راوی در گفت وگوها دخالت آشکار دارد و از دو داستان نتیجة یکسان می گیرد.
در پی فاصله گرفتن داستان از چندصدایی، صدای راوی غلبه می یابد: وی معتقد است، در
صورت نداشتن ثبات قدم و تقلیدی بودن توکل، بازگشت کننده به مقام فرودین (جهد) درخور
نابودی است
نقدی فمینیستی بر داستان کوتاه «رؤیای یک ساعته»
حوزههای تخصصی:
جایگاه ""شوهر آهوخانم"" در ادبیات داستانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی محمد افغانی با انتشار نخستین رمانش، شوهر آهوخانم، به اوج شهرت ادبی رسید. انتشار این رمان در سال 1340 با توجه به خلأ فعالیت خلاقّة ادبی در سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332 و علل و عوامل اجتماعی، ادبی و تاریخی دیگری که در متن مقاله به آن ها پرداخته ایم، با استقبال شگفت انگیز خوانندگان روبه رو شد. در پی استقبال خوانندگان، منتقدان ادبی نیز به ستایش نویسنده و رمان او پرداختند و از علی محمد افغانی به عنوان ""بزرگ ترین رمان نویس معاصر"" و از رمان شوهر آهوخانم به عنوان ""بزرگ ترین رمان قرن"" یاد کردند. اما افغانی با اینکه بعدها رمان های دیگری نوشت به دلایلی که بدان ها پرداخته ایم هیچ گاه نتوانست اقبال خوانندگان و منتقدان را مجدداً به دست آورد. اکنون نیم قرن پس از انتشار این رمان و پیوستن آن به تاریخ رمان نویسی معاصر ایران، می توان با توجه به همة جوانب، به بررسی جایگاه علی محمد افغانی و رمان برجستة او در سیر تکوین و تکامل رمان فارسی پرداخت و همچنین تأثّر نویسنده را از ادبیات داستانی پیش از او و تأثیرش را بر داستان های پس از او نشان داد. وجوه جامعه شناختی و ادبی این رمان نیز در این مقاله بررسی شده است تا علل مقبولیت این اثر در بین خوانندگان و جایگاهش در رمان فارسی دقیق تر تبیین شود.
شکست روایی و شیوه های بازگشت به داستان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت های مثنوی دارای شکست های فراوانی است که به دلیل عوامل گوناگون به وجود می آید. با توجّه به این امر، پرسش مهّم این مقاله این است که راوی (مولوی) از چه شیوه هایی برای ارتباط برقرار کردن میان پیرفت ها و رویدادهای داستانیِ پاره پاره و جدا از یکدیگر استفاده می کند؟ به طور کلّی این شیوه ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد. استفاده مولوی از این شگردها نشان دهنده اهمیت دادن راوی به نکات ظریف داستان پردازی است که کاملاً به ویژگی های گفتمان روایی خود از جمله شفاهی بودن آن و داشتن سطوح روایی چندگانه آگاه است و تلاش می کند با به کارگیری چنین شگردهایی انسجامِ پیرنگ داستان ها را حفظ کند و روایت شنو را دوباره در جریان و فضای داستانِ قطع شده قرار دهد..