فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانه های نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیت های پهن باند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی کلاسیک به خبرگان حوزه علوم ارتباطات و متخصصانی که در زمینه رسانه های بر بستر پهن باند خبرگی نظری و یا تجربی داشتند، رجوع شد. 21 نفر از ایشان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش دلفی در سه دور اجرا شد که در مرحله اول از طریق روش مصاحبه عمیق و در مراحل بعدی به کمک پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. نهایتاً اعضای پنل دلفی درباره 21 راهکار که در 5 بخش «محتوایی»، «مدیریتی»، «تکنیکی»، «خط مشی گذاری» و «تجاری- اقتصادی» طبقه بندی شده بودند، به اجماع نظر رسیدند. از مهم ترین راهکارهای محتوایی شناسایی شده می توان به «تولید محتوای مختص فضای مجازی» و «تغییر در مدل خبررسانی»؛ از مهم ترین راهکارهای مدیریتی به «مخاطب شناسی بستر پهن باند» و «ارتقای سطح سواد رسانه ای کاربران»؛ از مهم ترین راهکارهای تکنیکی به «تحول در حوزه آرشیو» و «استفاده از ظرفیت بازخوردگیری برای واکاوی ویژگی های کاربران»؛ از مهم ترین راهکارهای خط مشی گذاری به «تنظیم مقررات روشن» و «تعامل بازیگران حوزه پخش فراگیر صوت و تصویر در فضای مجازی» و از مهم ترین راهکارهای تجاری- اقتصادی به «خلق ارزش افزوده برای فروش محصولات بیشتر» و «ایجاد بستر مناسب برای فروش محصولات» اشاره کرد.
روند پژوهی نقش و کارکردهای رادیو در ایران و آمریکای شمالی (1381 تا 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: این مطالعه طولی به تحولات تکوینی کارکردهای رادیو در ایران و آمریکای شمالی می پردازذ. در سال 1381 مرحله اول از این مطالعه مقایسه ای انجام شد و نتایج نشان داد که رادیو در آمریکای شمالی کماکان کارکردهای خود را با تاکید بر نقش سرگرمی حفظ کرده بود در حالیکه رادیو در ایران بیشتر بر نقش آموزشی-اخلاقی تاکید داشت. در مرحله دوم در سال 93 تا 95 دو عنصر برای تحلیلهای تکوینی بکار گرفته شد: 1- نقش رسانه های دگرواره (آلترناتیو) در تقلیل نقش اجتماعی رادیو 2-تغییرات کارکردهای مقایسه ای رادیو در ایران و آمریکای شمالی نسبت به سال 1381. در این مقاله هدف این است که نقشهای سنتی و نیز نقشهای 14 سال پیش رادیو مورد ارزیابی قرار گیرند. همچنین قرار است ببینیم چه درسهایی می توان از تولیدات رادیویی در آمریکای شمالی گرفت که قابل کاربرد در ایران باشد. به نظر می رسد نظریه رسانه های کارکردگرا، قدرت تبیینی لازم را برای رسیدن به اهداف بالا داشته باشد. به نظر من با این مطالعه تکوینی می توان تغییرات کارکردها را نشان داد و تصمیم گرفت که اگر قرار است رادیو در ایران باقی بماند چه نقشهای جدیدی را با ملاحظه ارزشهای درونی جامعه ایران باید اتخاذ کند.
جایگاه کارآفرینی در مطبوعات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش می کند به این س ؤ ال پاسخ دهد که کارآفرینی در مطبوعات ایران چه جایگاهی دارد؟ این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی آمیخته است. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 220 شماره از نشریات با تیراژ بالا انتخاب شد. در بخش نظری و عملی پژوهش به ترتیب از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوای عمقی و برای تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار ام آرپی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد: کارآفرینی در مطبوعات ایران جایگاه مناسبی ندارد و به طور متوسط، تنها 5 درصد از محتوا و حجم مطبوعات به کارآفرینی اختصاص دارد. هر چند مطبوعات رویدادهای مربوط به کارآفرینی را تا حدودی منعکس کرده اند اما به نقش آموزشی و موضوعات مهمی نظیر فرصت های کارآفرینی، نگرش کارآفرینی، مهارت های کارآفرینی، کارآفرینی روستایی، کارآرفرینی زنان و کارآفرینی سازمانی توجهی نکرده اند. بازتاب فعالیت های کارآفرینی در نشریات اقت ص ادی نظیر دنیای اقتصاد و بازار کار نسبتاً مناسب است، اما این وضعیت در نشریات اجتماعی مانند روزنامه های همشهری و جام جم چندان مطلوب نیست. همچنین براساس نتایج به دست آمده، بعد از نامگذاری 6 مرداد با عنوان روز کارآفرینی، مطبوعات کمتر به این موضوع پرداخته اند.
رابطة استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و پای بندی به هویت فرهنگی در زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است تا رابطه استفاده از شبکه های فارسی زبان تلویزیون ماهواره ای و پای بندی به هویت فرهنگی زنان را بررسی کند. از آن جایی که در این تحقیق پای بندی فرهنگی زنان مدنظر بوده، زنان 15 تا 49 ساله، به روش پیمایشی مقطعی و با تکنیک پرسش نامه مورد سنجش قرار گرفتند. حجم نمونه 400نفر بوده که این تعداد براساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر تهران انتخاب شدند. تحلیل یافته های تحقیق نشان داده است که میزان استفاده از شبکه های ماهواره ای برابر با 50.64 و میانگین پای بندی به هویت فرهنگی نیز62.55 (درمقیاس 0تا100) است و میانگین بُعد ذهنی هویت فرهنگی به میزان 10درصد بیشتر از بُعد عینی است. همچنین کسانی که از ماهواره استفاده می کنند نسبت به دیگران پای بندی بسیار کمتری به هویت فرهنگی ایرانی دارند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز به ترتیب میزان رضایت از ماهواره، استفاده از آن و اعتماد به برنامه های ماهواره باعث تضعیف هویت فرهنگی زنان می شوند و محتوای آگاهی بخش، علمی و خبری آن، باعث تقویت هویت فرهنگی شده است.
نگرش مخاطبان نسبت به دیجیتال شدن شبکه های تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه افکار عمومی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی تلویزیون قالب های محتوای تلویزیونی مخاطب تلویزیون
ایجاد نگرش مثبت نسبت به یک نوآوری و پذیرش آن از سوی پذیرندگان، هدف هر ابداع کننده نوآوری است. در سال های اخیر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز کوشیده است تا با دیجیتال کردن شبکه های تلویزیونی ضمن افزایش و بهبود کیفیت برنامه ها به جذب هر چه بیشتر مخاطبان در رقابت با سایر رسانه ها بپردازد. لذا با عنایت به این نکته، هدف این پژوهش بررسی این مسئله است که مخاطبان شهر نورآباد لرستان چه نگرشی نسبت به دیجیتال شدن و افزایش شبکه های جمهوری اسلامی ایران دارند؟ این تحقیق به روش پیمایش انجام شد و جامعه آماری آن را کلیه افراد بالای 15 سال ساکن شهر نورآباد لرستان تشکیل می دادند که 384 نفر از میان آنها بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی طبقه بندی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه 8/67 درصد مخاطبان نسبت به دیجیتال شدن و افزایش شبکه ها نگرش مثبت دارند . همچنین، رابطه بین نگرش مخاطبان با متغیرهای مستقل مثل دینداری ، احساس تعلق آنها به نظام جمهوری اسلامی ایران نزد آنها، اعتبار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، موفقیت برنامه های شبکه استانی، دانش و آگاهی، مزیت نسبی این نوآوری، تجربه استفاده قبلی و رؤیت پذیر بودن نتایج استفاده از این نوآوری از دیدگاه مخاطبان، رابطه ای معنی دار بوده است. به عبارت دیگر این متغیرها می توانند نحوه نگرش نسبت به این نوآوری را تعیین کنند. هم چنین رابطه بین نگرش با متغیرهای مستقلی مثل سن، جنس، تحصیلات، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و میزان دسترسی به شبکه های ماهواره ای معنی دار نبوده است و این متغیرها نمی توانند تعیین کننده نگرش مخاطبان باشند.
بررسی شیوه های طبقه بندی اعضا در تلویزیون بی بی سی فارسی: رویکردی تحلیل گفتمانی به برنامه های متمرکز بر موضوع های دینی «پرگار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی اعضا[1]، اصطلاحی است که ابتدا هاروِی ساکس[2] در اواسط دهة 1960 مطرح کرد. کوشش های اولیة ساکس به ارائة طرح اولیه ای از ابزار طبقه بندی اعضا (MCD)[3] انجامید که در آن به خودِ طبقه ها و ویژگی هایشان پرداخت. مقالة حاضر، با هدف بررسی شیوه های طبقه بندی اعضا به مثابه رویکردی تحلیل گفتمانی، با بررسی برنامه های متمرکز بر موضوع های دینی پرگار که در فاصلة سال های 1389 تا 1392 از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شده اند، تلاش می کند عناصر کلیدی کار ساکس در پیوند معناشناسانه با الگوی سه مرحله ای نورمن فرکلاف[4] را، توصیف، تفسیر و تبیین کند.
نتایج به دست آمده، گویای آن است که تنها در حدود یک سوم واژه ها و تعابیر استفاده شده برای اسلام نسبتاً مثبت بوده و دوسوم دیگر، منفی و در بسیاری از مواقع مبتنی بر کلیشه های ضداسلامی بوده است. تحلیل گفتمان انتقادی این برنامه ها با محوریت برنامة ذات اسلام نیز، نشان داد که پرگار، اسلام را به طورعمده دین خشونت، تحجر، ناراستی، ضدمدرنیسم و ناقض حقوق بشر معرفی کرده است.
بازنمایی خانواده ایرانی از منظر روابط جنسیتی و نسلی در آگهی های تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در بستر مطالعات فرهنگی و از زاویة دید فرهنگی انتقادی به مقولة آگهی های تلویزیونی پرداخته است. پژوهش حاضر، برای خوانش فرهنگ از لابلای آگهی های تبلیغاتی بر روی نهاد خانواده متمرکز شده است و خانواده را از دو بعد جنسیت و نسل، یعنی از منظر روابط جنسیتی و روابط نسلی مورد تحلیل قرار داده است. تمرکز اصلی تحقیق بر محور سیاست بازنمایی آگهی های تبلیغاتی تلویزیون سراسری ایران از سبک روابط دوجانبة جنسیتی زن- شوهر و روابط دوجانبة نسلی والد- فرزند در خانواده های ایرانی است که در ذیل آن می توان به فهم ساختار قدرت در خانواده دست یافت. پژوهش با بهره گیری از روش کیفی نشانه شناسی بر اساس اصول عام نشانه شناسی و با پیروی از اصول «دلالت های مرتبة اول» که بیشتر در محور هم نشینی نمود می یابد و «دلالت های مرتبة دوم» منتسب به رولان بارت که در محور جانشینی نمودگار است، انجام شده است.
این مطالعه نشان می دهد که تبلیغات تلویزیونی در «وجه ذهنی قدرت» با نمایش انگاره های ذهنی هم خوان با نظام مردسالار و در «وجه عینی قدرت» با نمایش کلیشه هایی که در گام اول مردان (از منظر جنسیتی) و در گام دوم والدین (از منظر نسلی) تصمیم نهایی را می گیرند، به بازتولید شکاف قدرت و نابرابری در روابط خانوادگی می انجامد.
تاریخ نگاری تصویری: گفتمان «فیلم گردآوری» از مواد مستند آرشیوی
حوزههای تخصصی:
پیش از اختراع سینما و تلویزیون تنها راه آگاهی مردم از تاریخ، گوش دادن به روایات شفاهی یا خواندن متون مکتوب تاریخی بود- خواندن نوشته نیز به سواد نیاز داشت. اما این دو رسانه، امکان دیگری با خود آوردند: تماشای تصاویر متحرکی که به مثابه «بازنمایی زنده تاریخ»یا روایت تصویری زندگی گذشته بود. تاریخ نگاران در نیمه دوم قرن بیستم سرانجام پذیرفتند که محتوای تصاویر فیلم مستند، ارزش های اطلاعاتی معتبری برای استخراج حقایق تاریخی و تبیین و تفسیر رویدادها، دوره ها و شخصیت های تاریخی دارند. گروهی از مورخان پست مدرنیست در چند دهه اخیر، فیلم مستند را – به ویژه «مستند گردآوری» از مواد آرشیو فیلم – به مثابه شیوه ای از تاریخ نگاری به رسمیت شناختند و آن را «تاریخ نگاری تصویری» نامیدند. این در حالی بود که از اواخر دوره سینمای صامت، سنت تولید این نوع مستند شکل گرفته بود و «شورای بین المللی آرشیوها» نیز به سال 1972 طی بیانیه ای، مواد فیلم را به عنوان سند عملاً به رسمیت شناخته بود.«فیلم گردآوری» فیلمی است که با تدوین فیلم های قبلاً ساخته (فیلمبرداری) شده – معمولاً با استفاده از نماهای موجود در آرشیو فیلم - تولید می شود. چنانچه این نماها مواد مستند باشند، آن فیلم را «مستند گردآوری» خوانند. این مقاله با به کارگیری روش تحقیق کتابخانه و اسنادی، ضمن معرفی گونه فیلم «مستند گردآوری» و دسته بندی زیرگونه های آن، تاریخ، روش های تولید و ویژگی های ساختاری آن را معلوم می کند و طی معرفی آثار شاخص تلویزیونی و سینمایی ایرانی و خارجی این گونه، مهارت های لازم را برای تولید آن برمی شمارد. مقاله در انتها به این نتیجه می رسد: *در تاریخ تولیدات سینمایی و تلویزیونی مستند، تاکنون دو شیوه کلی از «تاریخ نگاری تصویری» تجربه شده است: 1. بازسازی نمایشی تاریخ (درام مستند) 2. بازنمایی مستقیم اسناد تصویری و شواهد تاریخی (مستند گردآوری از مواد آرشیو فیلم و عکس). *مستند گردآوری یکی از کم هزینه ترین روش های مستندسازی برای تصویر کردن موضوعات تاریخی قرن گذشته و قرن جاری است.امروزه کانال های اختصاصی «تاریخ» عمدتاً به این شیوه مستندسازی متکی اند، که این شیوه نیز خود به پشتوانه ای از یک آرشیو غنی، سازمان یافته و مدرن متکی است.
نقش تماشای سریال های تلویزیونی ماهواره ای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه (مورد مطالعه سریال حریم سلطان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است که به چگونگی نقش تماشای سریال های تلویزیونی ماهواره ای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه با مطالعه موردی سریال حریم سلطان از دیدگاه این زنان بپردازد و مهم ترین علل و انگیزه ها و دلایلی که موجب این تغییر شده اند را، شناسایی کند. این پژوهش از نوع کیفی است که از روش تحلیل مضمونی مصاحبه به عنوان روش اجرای تحقیق و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان 50-15ساله کُرد در سال 94-93 ساکن شهر پاوه که در دوخت لباس محلی خود از مدل خرم سلطان استفاده کرده اند. در این پژوهش نمونه گیری به شیوه هدفمند از میان جامعه آماری صورت گرفت و ملاک تعین حجم نمونه نیز اشباع نظری سؤالات تحقیق بود. بر اساس نتایج این تحقیق تغییر صورت گرفته در پوشش صرفاً ایده گرفتن از لباس های سریال حریم سلطان و ترکیب آن با پوشش محلی بوده است و تنها عامل تغییر آن را نمی توان صرفاً تماشای برنامه های ماهواره ای دانست بلکه این عامل خود به عنوان عامل اصلی و مستقیم در کنار عوامل دیگر، اثر خود را تشدید می کند.
بررسی هویت سازی از طریق بررسی جایگاه خواننده بر مخاطب
حوزههای تخصصی:
موسیقی تصویر Music Video، قالبی نسبتاً جدید و بسیار تأثیرگذار در برنامه سازی و تلویزیونی ترین شکل استفاده از موسیقی است. موسیقی تصویر به عنوان شکلی جذاب، اکنون در بسیاری از شبکه های تلویزیونی غرب جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این پدیده، ابزار جدیدی برای گسترش امکانات بیانی در فرم های پیشرو فیلم سازی و هنرهای رسانه ای است. اما نکتة مهم، تأثیر انکارناپذیر این پدیده بر ذهن مخاطب است. به خصوص از این نظر که مخاطبانِ این پدیده را غالباً جوانان تشکیل می دهند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که زمینه های نشانه شناسانة موسیقی تصویر و حضور ستاره (خواننده)، تا چه حد برای هویت سازی در ذهن مخاطب (که غالبا طیف نوجوان و جوان را در برمی گیرد) تأثیرگذارند؟ از این رو این مقاله در پی آن است تا چهارچوبی نشانه شناسانه برای درک هویت سازی در موسیقی تصویر، به عنوان پدیده ای همه گیر و عامه پسند Popular، بیابد. مبنای بحث در این مقاله، قطعات موسیقی تصویر غربی است که اجراکننده (خواننده) نقشی کلیدی در آن ها ایفا می کند. در چنین حالتی ارائة تصویری یک قطعه موسیقی، به حضور خواننده به عنوان راوی، شخصیت داستانی و خالق جهانِ درونِ اثر، در نوعی حالت آرمانی، و القای تفکرات مورد نظر سیاست گذاران رسانه ای غرب، بسیار وابسته است. در واقع موسیقی تصویر نشانه های جدیدی را برای ارتباط با مخاطب ساخته و رمزگان هایی را به کارگرفته که بر ناخودآگاه تماشاگر تأثیر می گذارد. این رمزگان ها، بنا به گفتة پژوهش گران علوم رسانه ای، زمینه ای مناسب را برای هویت سازی و القای ایدئولوژی های خاص بر ذهن جوانان پدید می آورند. ایدئولوژی هایی که گاه در غالب یک تفکر منحط (تقابل با هنجارهای فرهنگی جامعه) و گاه در هیئت فرهنگ های مصرفی (برای وابسته سازی بیش تر جوانان) نمود می یابند. از این رو در این مقاله پس از مرور تاریخ موسیقی تصویر، به نشانه شناسی عناصر اثرگذار آن و سپس به عنوان پدیده ای که هر روز جلوه ای نو می یابد، می پردازیم و سپس سیستم و کارکرد ستاره سازی در موسیقی تصویر بررسی شده و در نهایت عملکرد این سیستم در خلق جهانی آرمانی برای جذب بیننده و ساخت هویتی تازه برای او تحلیل می شود.بررسی کارکردهای اثرگذاری این پدیده، از مهم ترین بحث های آکادمیک امروز جهان در علوم رسانه ای، هنرهای بصری و روان شناسی اجتماعی است.
سکولاریزم و خشونت نمادین در گفتمان تلویزیونی: تحلیل گفتمانی برنامه «پرگار» تلویزیون بی بی سی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی چهار برنامة «پرگار» در تلویزیون بی بی سی فارسی دربارة «نسبت» دین و مدرنیته و به طور خاص، اسلام وسیاست، با روش تحلیل گفتمانی، نتیجه می گیرد که گفتار غالب پرگار، «سکولاریزم» فلسفی و اعتقادی،و سیاسی است. این دو گفتار، ضمن نفی و انکار پیوند دین و سیاست و طرد انگارة حکومت دینی، دست به حذف و خشونت نمادین علیه گفتمان اسلام سیاسی می زنند و به سبب برخورداری از قدرت و موقعیت و «دسترسی» به تریبون های عمومی، روش های شناخت خودشان از جهان را به شیوه ای گفتمانی اشاعه می دهند و به تمام امور و پدیده ها، معنای متناسب با «دال» مرکزی خود می بخشند.
گفتمان سکولار به منظور تعریف و توانمندسازی و نیز برای خاموش سازی و برون گذاری عمل می کند و افزون بر تجسم تهدید علیه سنت و ایمان اسلامی، به منظور یک اصل مشروعیت بخش برای سرکوب فعالیت های سیاسی در منطقه نیز به کار گرفته می شود.
جایگاه هیات نظارت بر مطبوعات و خبرگزاری ها و پایگاه های اینترنتی در پیشبرد آزادی بیان
حوزههای تخصصی:
هیات نظارت بر مطبوعات یک نهاد فراح قوه ای است که در ترکیب علاوه بر آن از سه قوه نمایندگان دیگری نیز حضور دارند این هیات نقش مهمی در نظارت بر رسانه دارد چرا که در همان ابتدای امر آغاز حیات رسانه با مجوز و تائید صلاحیت هیات نظارت به وجود می آید و در طول حیات نیز بر بقای شرایط تبصره ماده (11)و عدم تحقق یکی از موارد مندرج در مواد (6) و (7) ق م نظارت دارد و در صورت لزوم می تواند رسانه ها را از ادامه کار خود منع نماید.
هیات نظارت بر مطبوعات با توجه به وظایفی که بر عهده دارد در نهادینه کردن آزادی بیان از جایگاه مهمی برخوردار است اما به نظر می رسد که هیات کنونی نه تنها آزادی بیان را به پیش نمی برد بلکه می تواند از موارد تحدید آن نیز محسوب گردد شاهد این ادعا برخی از وظایف این هیات می باشد مانند: اعطای مجوز، تائید صلاحیت افراد برای ایجاد رسانه، اختیار توقیف و تعلیق رسانه و همچنین غیر مدنی بودن ترکیب این هیات.
محقق در این مقاله به این سوالات پرداخته که: هیات نظارت بر مطبوعات چه اندازه در پیشبرد آزادی بیان می تواند موثر باشد؟ ترکیب هیات نظارت در تصمیمات این هیات و عملکرد هیات چه اندازه تاثیر دارد؟ اختیارات هیات نظارت نیز چه اندازه می تواند نگهبان آزادی بیان در جامعه باشد؟
اهمیت این پژوهش از آنجای است که رسانه ها انعکاس دهنده دیدگاه جامعه هستند و بر دولتمردان نظارت دارند و به همین دلیل به نگهبانان جامعه شهرت گرفته اند لیکن هیات نظارت بر مطبوعات نیز ناظر بر این نگهبانان جامعه می باشد یعنی با نظارت خود می توانند آزادی بیان را تقویت نموده یا اینکه با مانع تراشی های که بر سر راه آزادی می نهند آن را دچار عقب گرد کنند.
بازسازی معنایی زمینه ها، دلالت ها و پیامدهای بهره گیری جوانان از برنامه های تلویزیونی ماهواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با لحاظ نمودن سهم بالای رسانه های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به ویژه اینترنت و ماهواره در مصرف فرهنگی و فراغتی جوانان، به بازسازی معنایی زمینه ها، دلالت ها و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ماهواره در نزد جوانان شهر سردشت پرداخته است. عملیات میدانی تحقیق در چارچوب روش شناسی کیفی به انجام رسیده و جهت گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته و برای تحلیل داده ها از نظریه مبنایی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با 26 نفر از جوانان سردشتی نشان می دهد که در سطح زمینه ای مقوله های مشکلات اکولوژیکی، غیبت سنُن و فرهنگ قومی در شبکه های داخلی، محدودیت مجراهای ارتباطی و یکنواختی شبکه های داخلی در ورود و پذیرش برنامه های تلویزیونی ماهواره ای در این منطقه دخیل بوده است. در سطح تعاملی نیز مصاحبه شوندگان قسمت اعظم کنش های خود را بر محوریت پذیرش/ مقاومت دربرابر ماهواره و شیوه های تعدیل شده راه های نوین ارتباطی ترسیم کرده اند. بر اساس کنش های جوانان می توان گفت که برنامه های تلویزیونی ماهواره پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گسترده و بعضاً متناقضی برای جوانان درپی داشته است که در ذیل مقوله هسته ساختاربخش- ساختارشکن متمرکزاند. به عبارت دیگر، تغییر و تحولاتی که در حوزه ارتباطی جوانان رخ داده است بسیاری از ابعاد و شیوه های زندگی آن ها را در فضایی متراکم از انگاره های سنتی و مدرن باز صورت بندی کرده است.
راهبرد شبکه بیبیسی با تأکید بر مسئله حجاب
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی ماهواره
دولت انگلیس دیپلماسی رسانه ای خود را از طریق سرویس جهانی بی بی سی برای جذب مخاطب و هدایت افکار عمومی جهان در راستای منافع غرب (بریتانیا) با جدیت پیگیری می کند؛ به خصوص شبکه بی بی سی فارسی که در شکل دهی به تحولات ایران نقش مهم و ویژه ای بازی کرده و اغلب در تضاد با اصول و سیاست های کشور هدف به برنامه سازی می پردازد.
با توجه به اهمیت جذب مخاطب که توسط بی بی سی صورت گرفته و در این عرصه این شبکه موضوع حجاب را مورد هجوم قرار داده است، این مقاله سعی دارد به تحلیل اهداف و راهبردهای شبکه بی بی سی با محوریت موضوع حجاب بپردازد.
رمزگذاری و رمزگشایی خبر تلویزیونی؛ مقایسه اخبار تلویزیون ج.ا.ا و بی بی سی فارسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، در پی شناخت نحوة بازنمایی رویدادها توسط رسانه ها و نحوة خوانش مخاطبان از آنهاست. این مقاله مبتنی بر الگوی رمزگذاری/ رمزگشایی استوارت هال، در بخش اول با الگوی تحلیل گفتمان ون دایک به تحلیل متون خبری از دو تلویزیون بی بی سی فارسی و شبکه یک (فرآیند رمزگذاری) می پردازد تا مؤلفه های گفتمان خبری این شبکه ها را استخراج کند. برای این منظور، دو بسته خبری مربوط به رویدادهای خبری برکناری مرسی در مصر و اقتصاد ایران از یک دوره زمانی یک ماهه (8 تیر تا 8 مرداد 1392) به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش دوم، برای بررسی خوانش شهروندان تهرانی از رویدادهای خبری منتخب از مصاحبه متمرکز نیمه ساخت یافتة فردی و گروهی استفاده شده است. در مجموع 29 مصاحبه فردی و گروهی با 54 نفر از شهروندان تهرانی از گروه های سنی و جنسی مختلف به عمل آمد. نتایج نشان داد، بی بی سی فارسی در بازنمایی هر سه رویداد از مؤلفه های گفتمانی لیبرال دموکراسی استفاده کرده است. بازنمایی شبکة یک نیز عمدتاً مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی است. اما مصاحبه شوندگان در مواجهه با این رویدادها تحت تأثیر متون هویتی، تجربة زیسته، دسترسی به گفتمان های دیگر و مؤلفه های زمینه ای و با استفاده از مؤلفه های هر دو گفتمان به خوانش مسلط، توافقی و متضاد هر دو شبکه پرداختند.
ماده، فرآیند و دامنه مونتاژ در نظر شکل گرایان
حوزههای تخصصی:
در میان شکل گرایان دو دیدگاه متفاوت نسبت به مونتاژ فیلم وجود دارد: دیدگاه نخست، مونتاژ را فرآیند پیوند تصاویر عنصری (نامعین و فاقد استقلال) توصیف می کند و دیدگاه دیگر مونتاژ را برخورد دیالکتیک میان تصاویری سلولی (دارای ساختار) می داند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی این دو دیدگاه، تلاش می کند تا از طریق بررسی وجوه اختلاف و مطالعه فصول مشترک، دیدگاهی واحد به مونتاژ از منظر شکل گرایان به دست آورد. برای این منظور، ابتدا از هر یک از دو منظر ماده خام مونتاژ بررسی شده است که نتایج این بررسی نشان می دهد میان دیدگاه دو نگره متفاوت به ماده خام مونتاژ در یک ویژگی اساسی - یعنی نامعین بودن معنی - اشتراک وجود دارد و تفاوت دیدگاه بیشتر از آنکه ذاتی باشد، حاصل تفاوت در روش تولید فیلم است. در ادامه، از طریق بررسی تفاوت دو نگره، در روش تولید فیلم و تفاوت های نظری سردمداران این دو دیدگاه (پودفکین و آیزنشتاین)، بحثی پیرامون فرآیند مونتاژ، ماهیت و محدوده آن صورت گرفته که هدف از این بحث، شناسایی مبانی مشترکی است که نظر این دو دیدگاه را در یک مقوله وحدت می بخشد. در پایان نیز به نتیجه گیری از این مباحث پرداخته شده تا دیدگاه مرکبی از موارد فوق گردِ وجوه وحدت بخشِ دو نگره ارائه گردد.