فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماهیت تربیت اخلاقی در برنامه درسی دین و زندگی و تبیین آن با سبک زندگی اسلامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا،کیفی از نوع تحلیل محتوای متعارف بود که در آن کتب دین و زندگی دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1401-1400 با محوریت کتاب های پایه یازدهم و دوازدهم مورد بررسی قرار گرفتند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و مرور همتایان و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شد. هم چنین برای جمع آوری و تحلیل داده ها از فهرست وارسی تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. یافته های این تحقیق 7 مقوله اصلی، 22 مقوله فرعی و153مفهوم را در بر گرفت که مقوله های اصلی مدنی سازی (کنش پذیری، نوع دوستی، توازن اجتماعی)، سیاست ورزی (هوشمندگرایی، اقتضامداری، نفوذپذیری)، معنویت پذیری (هستی شناسی، وحدت گرایی، معناگرایی، انسان شناسی)، هنجارمداری (احکام شناسی، ارزش پذیری، کارکردمحوری)، منطق گرایی (واقع بینی، استدلال پذیری، خودارزیابی)، هدف گرایی (آینده نگری، مصلحت اندیشی، انتخاب گری)، و خودهویتی (رفتار زیستی، مدیریت عواطف، فردیت گرایی) در آن شناسایی گردید. نتایج نشان داد که در فرایند تربیت پذیری دانش آموزان، با شناسایی قابلیت های اخلاقی آنها، ضمن توجه به ابعاد نظری مفاهیم اخلاقی، از طریق رویکرد تلفیقی زمینه کاربرد عملی این مفاهیم را متناسب با فعالیت ها و فرصت های یادگیری فراهم آورد.
واکاوی سبک زندگی بانوی تراز انقلاب اسلامی؛ مطالعه موردی همسران شهدای مدافع حرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
121 - 149
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، واکاوی و تحلیل سبک زندگی گروهی از زنان که در جامعه ایرانی، جایگاهی ارزشمند و متعالی در اذهان عمومی دارند، باهدف دستیابی به مؤلفه ها و ویژگی های فردی و اجتماعی زنان تراز انقلاب اسلامی، انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با رویکرد استقرائی بود. نمونه گیری به شیوه هدفمند، از نوع گلوله برفی بود. در این راستا، با 24 نفر از همسران شهدای مدافع حرم مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند صورت گرفت. کدگذاری در سه سطح شناسایی مفاهیم و مقولات فرعی و اصلی انجام شد. یافته ها نشان داد در سبک زندگی زنان تراز انقلاب اسلامی، مقولاتی نظیر عفت در پوشش و روابط اجتماعی، ازدواج مؤمنانه و آسان، توکل و اعتقاد عملی به آخرت و بی توجهی به دنیای مادی، علاقه مندی به فرهنگ شهادت و شهیدانه زیستن، رابطه عاشقانه و صادقانه با همسر، اشتیاق به ایفای نقش فرهنگی و اجتماعی و سازگاری و صبوری احصا شد؛ سپس مقولات یادشده در قالب دو مقوله اصلی «تقید اعتقادی» و «تساهل اجتماعی و اقتصادی» دسته بندی شد؛ در واقع، سبک زندگی همسران شهدای مدافع حرم، این دو ویژگی مهم را داشتند: آنجا که به حوزه فردی و دینی این بانوان مرتبط بوده، همواره با سخت گیری و حساسیت بالای اعتقادی همراه بوده و آنجا که مربوط به ابعاد اجتماعی زندگی انسان، تعامل با دنیای پیرامون و بهره مندی از مادیات دنیوی بوده، با آسان گیری، سازگاری بالا و نداشتن تعلق خاطر از سوی همسران شهدای مدافع حرم همراه بوده است که همین امر موجب تمایز سبک زندگی این قشر از جامعه بانوان ایران از سایر زنان شده است. امید است با فرهنگ سازی سبک زندگی بانوان تراز بتوان گامی در راستای توسعه و اعتلای سبک زندگی بانوان ایرانی داشت.
پیاده نظام اسب تروآ: نفوذ آرام اندیشه های لیبرال و سکولاریسم در دل جامعه دینی مدارس ایران با تأکید بر عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه ادراکات معلمان دوره ابتدایی از چالش ها و زمینه های ترویج فرهنگ اسلامی با تأکید بر عفاف و حجاب در آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد بود. روش نمونه گیری هدف مند ملاک محور بود و تا مرحله اشباع داده ها نمونه گیری ادامه یافت. در نهایت 15 نفر از معلمان در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. ملاک ورود، داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس در مدارس ابتدایی و نیروی موظف و رسمی بودن آنان در آموزش وپرورش شهر یزد بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با روش کیفی تحلیل مضمون براون و کلارک، شبکه مضامین واکاوی و تجزیه وتحلیل شد. برای رسیدن به قابلیت اعتبارپذیری مطابق با «سه سویه سازی داده ها»، از تکنیک های بررسی همکار، تطبیق توسط اعضاء و خود بازبینی پژوهش گر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو حوزه احصاء و طبقه بندی شدند: چالش های موجود با مضامین اصلی: 1- آثار مثبت و منفی نوع مواجهه و برخورد، 2- تناقض در افعال و اقوال معلمان و مبلغان. زمینه های بی توجهی به فرهنگ حجاب و عفاف با مضامین اصلی: 1- جامعه، 2- بی مدیریتی و عدم حکمرانی فضای مجازی، 3- زمینه های جنسی و روان شناسانه، 4- تعامل محدود آموزش وپرورش با سایر نهادها و سازمان ها، 5- شناخت و آگاهی، 6- خانواده های بی اعتنا، 7- زمینه های سیاسی و اقتصادی، 8- نفوذ اندیشه های لیبرال و سکولار در متن جامعه دینی مدارس. نتیجه گیری: در نتیجه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و تبیین ابعاد مختلف آن می تواند جامعه را از این آسیب های شوم مصون داشته و حفظ کند. جهاد تبیین مسئله حجاب و هم چنین فرهنگ سازی آن نیازمند همکاری و هم افزایی همه ارگان ها و نهادها مخصوصاً آموزش وپرورش و در رأس آن مدارس و معلمان است.
طراحی الگوی فرایند تصمیم گیری مدیران آموزشی با استراتژی ثبات قدم در رویکرد اسلامی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی فرایند تصمیم گیری مدیران آموزشی مبتنی بر راهبرد ثبات قدم است. روش: در بخش اول، به روش تحلیل مضمون مفهوم ثبات قدم مبتنی بر آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش 389 آیه قرآن کریم با واژگان مرتبط با ثبات قدم بود. با روش نمونه گیری هدف مند، 34 آیه نمونه پژوهش را تشکیل دادند. روش تحلیلی استفاده شده در این بخش، تحلیل شبکه مضامین بود. در بخش دوم، برای احصای دلالت های مضامین ثبات قدم برای فرایندهای تصمیم گیری مدیران آموزشی از روش دلالت پژوهی نظام مند استفاده شد. جامعه پژوهش متخصصین در حیطه تصمیم گیری و بودند که به کمک روش نمونه گیری نظری، در دسترس و گوله برفی با 13 نفر مصاحبه شد. اعتبارسنجی یافته ها از بررسی نظرات خبرگان به دست آمد. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، شش مضمون برای ثبات قدم شامل ایمان و امید به عوامل غیبی، شجاعت و خطرپذیری، تمرکز برداشته ها، قوت اراده، بزرگی و اهمیت هدف، فضای انگیزشی و وحدت بخش به دست آمد. براساس هر کدام از مضامین برای فرایند تصمیم گیری دلالت هایی به دست آمد از جمله شناخت ظرفیت ها در کنار خلاءها، توجه به متقاعدسازی به جهت همراهی منابع انسانی، توجه به جانشین پروری و توانمندسازی منابع انسانی، قدرشناسی و حفظ امید، ایجاد فضای گفت وگو، هم افزایی صبرمحور و محبت محور. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، توجه به مضامین ثبات قدم کمک می کند مدیران آموزشی در فرایند تصمیم گیری، از اتخاذ تصمیم تا اجرای تصمیم، عملکرد بهتری داشته باشند.
تحلیل نقش سبک فرزند پروری اسلامی در مصونیتِ نوجوانان از آسیب های شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از عناصر مهم در تحقق بخشی به تحول بهنجار در نوجوانان، سبک فرزندپروری والدین است. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که مهمترین عناصر در تحول رفتارهای برونی سازی شده فرزندان متاثر از سبک فرزند پروری و والدگری والدین است. توصیه دانش روان شناسی این است که اگر چنانچه والدین تلاش عالمانه ای در گستره فرزندپروری مبذول دارند و روش های تربیتی و ارتباطی مناسب و همتراز با سیر تحوّلی(زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی) نوجوانان را اتخاذ کنند، نرخ تحقق کُنشوری های شناختی و رفتاری بهنجار در آنان افزایش خواهد یافت. یکی از آسیب های مهم که در عصر کنونی، نوجوانان را تهدید می کند، استفاده بی ضابطه و گسترده از فضای مجازی و فناوری دیجیتال است. به دلیل فواید فراوانی که توسعه اینترنت در دنیا دارد، کاربران این فناوری جدید، هرروز رو به افزایش است.نوجوانان، یکی از مهمترین قربانیان فضای مجازی بی ضابطه هستند. سبک والدگری والدین و سبک فرزندپروری آنان از عناصری است که در تحول بهنجار نوجوان و در مصونیت بخشی آنان، تاثیر سازنده دارد.در آموزه های اسلامی مصونیت بخشی از ابتلا به ناهنجاری های روانی، اخلاقی، شخصیتی و اجتماعی فرزندان و نسل های بعدی آنان را، با عملکرد آموزشی و سبک پرورشی والدین، مرتبط شده است و از تتبع در آموزه های دینی می توان ادعا نمود که سبک فرزندپروری اسلامی می تواند باعث افزایش مصونیت نوجوانان از آسیب ها باشد. هدف پژوهش پیش رو تحلیل نقش سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت نوجوانان از آسیب های مرتبط با فضای مجازی و فناوری دیجیتال است.روش پژوهش: بر اساس تقسیم بندی تحقیقات علمی بر اساس هدف، پژوهش حاضر در ردیف تحقیقات نظری و کاربردی قرار می گیرد. همچنین از روش توصیفی - تحلیلی نیز بهره گرفته می شود. یعنی پس از جمع آوری و دسته بندی مباحث و توصیف آنها، به تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری از هر کدام پرداخته می شود. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده متغیّر یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی می پردازد. تحقیقات نظری نیز تحقیقاتی هستند که اطلاعات و مواد اولیه تحقیق در روش کتابخانه ای گردآوری می شود و سپس با روش های مختلف استدلال، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در پژوهش پیش رو تلاش شده به تحلیل نقش بهره گیری از سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت بخشی نوجوانان از اعتیاد به گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی، پرداخته شود. در تحقیق پیش رو همچنین تلاش شده از آموزه های اسلامی و روان شناختی و تربیتی و پژوهش های تجربی، بهره کافی برده شود. در تحقیق پیش رو به تحلیل محتوایی آموزه های دینی پرداخته شده و همچنین از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است.جمع بندی: از تتبع و تامل در آموزه های اسلامی، دانش روان شناسی و تحقیقات میدانی مرتبط می توان نتیجه گرفت که:اعتیاد به اینترنت و گوشی های هوشمند در بین نوجوانان، از فراوانی زیادی برخوردار است؛اعتیاد به شبکه های مجازی و گوشی های هوشمند، آسیب های مختلف اجتماعی و اخلاقی وخانوادگی در پی دارد؛شیوه فرزندپروری مناسبِ والدین در شایستگی ها و مهارت های اجتماعی فرزندان تاثیر محسوسی دارد و باعث مصونیت بخشی نوجوان می شود؛سبک فرزندپروری اسلامی به دلیل ابتاء بر آموزه های وحیانی از اتقان و جامعیت بیشتری برخوردار است و متناسب با نیازهای روان شناختی و اجتماعی و فطری نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تأمین همه نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان توجه شده و ابتنای روابط والد - فرزندی بر حفظ کرامت و استقلال نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تفاوت های فردی و جنسیتی و نیازهای آنان در دوره ای که زیست می کنند، شده است؛به دلیل تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان در سبک فرزندپروری اسلامی، انگیزه و رغبت به فضای دیجیتال خطرناک و غیراخلاقی، کاهش خواهد داشت؛شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان از عوامل مصونیت بخش به نوجوانان از اعتیاد به شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند است؛عدم تامین نیازهای روان شناختی فرزندان در محیط خانواده و در روابط والد - فرزندی، زمینه ساز گرایش و نیاز نوجوان به گوشی هوشمند و شبکه های اجتماعی است؛تعامل صمیمانه و مهرورزانه و مبتنی بر رعایت کرامت انسانی، باعث افزایش مصونیت در نوجوانان است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیش رو با بسیاری از پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش سبک فرزندپروری با تحول بهنجار کودکان و نوجوانان و مصونیت بخشی آنان از آسیب های مختلف، سازگاری دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که سبک ارتباط والد - فرزندی، نقش سازنده در تحول بهنجار فرزندان دارد و ارتباطی که مبتنی بر مهرورزی و صمیمیت و تکریم باشد، باعث افزایش اعتمادبه نفس و عزت نفس و باعث شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان می شود. فرزندانی که در یک خانواده عاطفی و در خانواده ای که بین اعضای آن تعامل منطقی، محبت آمیز و مبتنی بر معنویت خداسو، وجود دارد، از سلامت روان و شخصیت بهنجار برخوردار می شوند. اگر نیازهای زیستی، روان شناختی و معنوی فرزندان به گونه ای مطلوب در محیط خانواده تامین گردد، زمینه گرایش فرزندان به دوستی های خطرناک و پناه بردن به فناوری دیجیتال خطرآفرین، کاهش می یابد. پژوهش های مختلف نشان داده است که یکی از علل اصلی گرایش فرزندان و به ویژه نوجوانان به فناوری دیجیبتال و فضای مجازی خطرناک و غیراخلاقی، عدم تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی آنان در فضای خانواده است. اعتیاد به فضای مجازی و فناوری دیجیتال، آسیب های مختلف به دنبال دارد. افت تحصیلی، افسردگی، انزواگزینی، اضطراب، آسیب معنوی، آسیب اخلاقی و جنسی، از مهمترین آسیب هایی است که ممکن است در اعتیاد به فناوری دیجیتال، دامن گیر نوجوانان گردد. والدین بایستی تلاش کنند تا تعاملی صمیمانه با نوجوانان داشته باشند و به آنان اعتماد کرده و مسئولیت برخی کارها را به آنان واگذار کنند. والدین بایستی نظارت غیرمستقیم بر فعالیت های فرزندان داشته باشند و سعی کنند آنان را در محیط اجتماعی سالم و مدارس آموزشی سالم، تربیت کنند. التزام والدین به هنجارهای اسلامی و ارزش های دینی و دعوت نوجوانان نیز به این فضای اخلاقی و معنوی، از عناصر مهم در مصونیت بخشی از ناهنجارهای اجتماعی و اخلاقی است. در پایان از همه افرادی که در ترویج دانش و ارزش های اسلامی و دینی تلاش می کنند قدردانی نموده و از خوانندگان گرامی تقاضا داریم با انتقادات سازنده خویش، ما را در پیشبرد اهداف تربیتی و علمی، یاری نمایند.
پیش بینی سرسختی روانشناختی وتنظیم هیجان براساس جهت گیری مذهبی و سبک دلبستگی دردانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی سرسختی روان شناختی و تنظیم هیجان براساس جهت گیری مذهبی و سبک های دل بستگی در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی ازنوع هم بستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کاشان (8100 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. حجم نمونه در این پژوهش به تعداد 500 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ها، مقیاس سرسختی کوباسا (1979)، سیاهه تنظیم هیجانی گراس وجان (2003)، پرسش نامه سبک دل بستگی کولینز و رید (1990) و پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1967) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت نسخه ۳.۳ و اس پی اس اس نسخه ۲۶ تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، جهت گیری مذهبی درونی، سبک دل بستگی ایمن با تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار داشت. جهت گیری مذهبی بیرونی، سبک های دل بستگی اجتنابی و دوسوگرا اثر منفی و معناداری برتنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی داشتند. می توان گفت، جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی، سبک های دل بستگی ایمن، اجتنابی ودوسوگرا، اضطرابی روی هم رفته 3/67 درصد از تغییرات سرسختی روان شناختی را توضیح داده اند. جهت گیری مذهبی بیرونی ودرونی، سبک های دل بستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، اضطرابی روی هم رفته 7/36 درصد از تغییرات تنظیم هیجانی را توضیح داده اند. نتیجه گیری: از آن جا که نوع سبک دل بستگی و جهت گیری مذهبی درونی برای تنظیم و تعدیل هیجانات و افزایش سرسختی روان شناختی در نوجوانان دارای اهمیت بسیار است، برنامه ریزان آموزشی باید نسبت به این مهم توجه بیش تری داشته باشند.
تأثیر یادگیری مفاهیم درس قرآن (مبتنی بر بازی اتاق فرار آموزشی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مفاهیم درس قرآن (مبتنی بر بازی اتاق فرار آموزشی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش نیز تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم دوره ابتدایی شهر خمین در سال تحصیلی 402-1401 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد؛ به این صورت که تعداد 48 نفر از دانش آموزان پایه سوم دوره اول ابتدایی انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایش (24 نفر) و کنترل (24نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) استفاده شد. گروه آزمایش طی 6 جلسه درس قرآن پایه سوم دوره ابتدایی را بااستفاده از بازی رایانه ای اتاق فرار آموزشی آموزش دیدند و شیوه آموزش گروه کنترل، به شکل معمول بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (آزمون تی هبمسته و تحلیل کواریانس) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر درگیری تحصیلی وجود دارد؛ بنابراین نتایج این پژوهش، بیانگر نقش مثبت استفاده از فناوری های نوین در افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس قرآن بود که پیشنهاد می شود به صورت هدفمند بازی وارسازی مفاهیم آموزشی در برنامه درسی قرآن در دستور کار معاونت آموزش وپرورش ابتدایی قرار گیرد.
تطبیق مؤلفه های تربیت دینی حاکم بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی تربیت دینی از منظر ابن سینا و سندتحول بنیادین بوده است و برای دست یابی به این هدف، از روش تحقیق تطبیقی بردی به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده شده است.جامعه آماری این پژوهش، سند تحول( 1390)و آثارابن سینا بوده است.نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری بوده که یافته های حاصل از تحقیق را به صورت کیفی مورد تحلیل قرارداده است.نتایج پژوهش نشان داد که تربیت دینی در سندتحول در معنای عام( نه در معنای خاص) موردتوجه قرارگرفته است.نتایج دیگر پژوهش نشان داد که تربیت دینی درمنظومه فکری ابن سینا به معنای فراگیری قرآن و معارف دینی و عمل به فرمان الهی به منظور شناخت خود، خدا، خالق و خلق جهت سعادت دنیوی و اخروی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سندتحول در بخش هایی با دیدگاه ابن سینا همخوانی دارد از اشتراکات آن ها می توان به مؤلفه هایی نظیر؛ منبع تعیین ارزش ها( آیات قرآنی و متون دینی)، هدف تربیت( رسیدن به حیات طیبه و سعادت)، اصول تربیت( توجه به تفاوت های فردی، شناخت استعدادها و علائق متربیان)، مراحل تربیت( با توجه به نظام معیاراسلامی و بر اساس مراحل رشدشناختی متربیان) و ابعادتربیت(بعد فردی و اجتماعی) اشاره کرد. اما با وجود چنین اشتراکاتی، تفاوت هایی نیز وجود دارد. در سندتحول روش آموزش دین متکی بر روش های گوناگون عقلی، نقلی و شهودی ولی، در نگاه سینوی روش آموزش دین بیشتر مبتنی بر عقل است. ابن سینا بیشترین وظیفه تربیت دینی فرد را متوجه خانواده می داند. این در حالی است که سند نقش دولت را در تربیت دینی پر رنگ نشان داده است. نتیجه کلی حاکی است با توجه به نقاط اشتراک و افتراق، به نظر می رسد که نظام آموزشی باید شرایطی فراهم نماید تا فردی که تحت تعلیم وتربیت قرار می گیرد بتواند استعدادهای بالقوه خود را شکوفا ساخته و با دارا بودن آزادی واختیار منطقی، فردی متدین، مؤمن، اندیشه ورز تربیت شود.
شناسایی مولفه ها و خرده مولفه های برنامه درسی آینده پژوهانه و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالا دستی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
119 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و خرده مولفه های برنامه درسی آینده پژوهانه و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالا دستی آموزش و پرورش انجام شد.روش: روش پژوهش توصیفی شامل؛تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا و رویکرد ان کاربردی بود. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسنادی کلیه متون مرتبط با برنامه درسی آینده پژوهانه و در بخش تحلیل محتوا چهار سند بالادستی نظام آموزش و پرورش می باشد؛ با توجه به ماهیت موضوع از نمونه گیری صرف نظر و کل جامعه بررسی شد. ابزارهای اندازه گیری فرم، فیش برداری و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته است.داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد:1. چارچوب مفهومی برنامه درسی آینده پژوهانه را می توان در پنج مولفه تربیت چند فرهنگی، تربیت شهروندی، تربیت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تربیت هنری و زیبا شناسانه و تربیت جنسی نشان داد .2. میزان توجه به مؤلفه های برنامه درسی آینده پژوهانه در اسناد بالادستی متفاوت است به طوری که بیشترین تأکید بر مؤلفه «هنر و زیبایی شناسی» و کمترین تأکید بر مؤلفه «فناوری اطلاعات و ارتباطات» و «تربیت جنسی» است.3- در بین اسناد مورد بررسی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به سند چشم انداز بیست ساله(439/ ) و کمترین مربوط به سند نقشه جامع علمی کشور (232/ ) بوده است.نتیجه گیری:لازم است مولفان و تدوین کنندگان اسنادبالادستی در ویراست های اتی اسناد، به مولفه ها و خرده مولفه های کمتر مورد تاکید قرار گرفته اند توجه بیشتری داشته باشند.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های زیست عفیفانه در کتاب های درسی ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی مقطع ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های «زیست عفیفانه» است. روش پژوهش در این تحقیق به صورت «توصیفی» و از نوع «تحلیل محتوا» است. جامعه آماری پژوهش کتاب های درسی مقطع ابتدایی بوده که با توجه به محوریت بحث زیست عفیفانه، کتاب های «هدیه های آسمانی» انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش «فهرستکار» (چک لیست) محقق ساخته است که روایی آن توسط استادان و متخصصان حوزه تربیت اسلامی تعیین گردید. داده های به دست آمده از بررسی محتوا، با استفاده از جداول فراوانی، میانگین و روش آنتروپی شانون بررسی گردید. نتایج نشان داد بعد فردی زیست عفیفانه در محتوای کتاب مزبور به میزان قابل قبولی رعایت شده است. بر اساس یگان اندازه گیری (آنتروپی) شانون نیز مشخص گردید بعد فردی زیست عفیفانه با میزان بار اطلاعاتی 999/0 و ضریب اهمیت 333/0 دارای بیشترین میزان اهمیت است. در این میان شاخص «تقواگرایی» بیشترین رتبه و بالاترین اهمیت را در بین همه شاخص ها به خود اختصاص داده است.
تبیین مفهوم تکلیف و استخراج استلزامات تربیتی رویکرد تکلیف محور بر مبنای آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارهای پژوهشی فراوانی پیرامون چیستی و چگونگی تربیت اسلامی انجام شده است. یکی از مفاهیم کلیدی مورد توجه در دین، مفهوم «تکلیف» است. انسان مسلمان همواره در برابر خداوند دارای تکلیفی است و به تبع آن در برابر خود، مردم و دیگر آفریدگان تکالیفی دارد. پژوهش حاضر ابتدا به بررسی مفهوم تکلیف و واژگانی که دارای نزدیکی معنایی با آن هستند در قرآن کریم پرداخته است. سپس بر اساس آیات قرآن کریم، استلزامات تربیتی رویکرد تکلیف مدار را نتیجه گرفته است. این استلزامات شامل این موارد است: انسان باید برای شناخت تکالیف الهی خود تلاش کند؛ انسان باید به عمل به تکالیف الهی خود پای بند باشد؛ داشتن توان تحمل سختی لازمه پای بندی به تکالیف الهی است؛ در شناخت و تعیین تکلیف باید به تناسب تکلیف با وسع مکلَّف توجه داشت؛ انسان نباید در انجام تکالیف الهی دچار ایده آل گرایی شود؛ مکلَّف باید هم ظاهر و هم باطن عمل خود را بر تکلیف الهی منطبق سازد. این پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی و از نظر رویکرد در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد. روش پژوهش تحلیلی و استنباطی می باشد.
مقایسه منطق فکری حضرت آیت الله خامنه ای در مواجهه با پژوهش های قائل به شکاف نسلی نسبت به تحلیل نسل جدید ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
175 - 223
حوزههای تخصصی:
انقلاب های دنیا غالباً در پی مطالبه ارزش ها و آرمان های خاصی توسط مردم شکل می گیرند. تعلق یا عدم تعلق نسل های آتی به این ارزش ها، نقش اساسی در پیشرفت یا اضمحلال انقلاب ها ایفا می کند. در این میان، تحلیل تعلق خاطر نسل جدید در کشور ایران به آرمان های انقلاب اسلامی، راهنمای سیاستمداران و نخبگان در برنامه ریزی برای این نسل خواهد بود. این پژوهش به دنبال مقایسه منطق فکری دو دیدگاه متعارض پیرامون تعلق نسل جدید ایران به ارزش های انقلاب اسلامی و بیان شباهت ها و تفاوت های آن دو است: 1. دیدگاه رایج پژوهش های قائل به شکاف نسلی و رویگردانی نسل جدید ایرانی از ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی ایران و 2. دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای که قائل به پایبندی نسل جدید نسبت به این ارزش ها و آرمان ها و بلکه جلوتر بودن نسل جدید نسبت به نسل قدیم انقلاب اسلامی است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و از طریق مطالعه تطبیقی است که جهت تحقق این روش از مدل مقایسه ای بردی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو دیدگاه وجود دارد که با بررسی دقیق آن مشخص شد شباهت ها صرفاً ظاهری بوده است و اما تفاوت ها ریشه در مواردی چون «سطحی نگری یا عمق نگری در رفتارهای دفعی نسل جدید»، «توجه یا عدم توجه به مؤیدات انقلابی»، «توجه یا عدم توجه به نگرش کلان تطبیقی در مقایسه نسل جدید با زمان قبل از انقلاب و نیز سایر کشورها»، «توجه یا عدم توجه به فطرت الهی نسل جدید از حیث انسان شناسی»، «فلسفه سازی جهت تحلیل نسل جدید» و «توجه یا عدم توجه به شگرد و آرایش جنگی دشمن برای حمله به انقلاب اسلامی از طریق راهبرد شکاف نسلی» داشته است.
الگوی مدرسه اسلامیِ حکمت از منظر دلالت های تربیتی عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی اسلامی، پرورش یافتن جنبه های عقلانی برای سامان دهی نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت فراوان دارد و بنابراین، یکی از مهم ترین ویژگی های تعلیم وتربیت اسلامی، تکیه بر عقل و تأکید بر پرورش بُعد عقلانی است. هدف از این پژوهش، بررسی عقل و دلالت های تربیتی آن در ابعاد مبانی، مبدأ، مربّی، متربی، مواعظ و اصول، محیط، منابع، موانع، مسیر، مرکب، میل، معرفت، مجاهدت، ممارست، مقاصد، منازل، مراحل، معیار، محاسبه و ارزیابی، معینان و مشوقان، متد (روش)، محتوا و محصول بود که 21 «میم» تعلیم وتربیت نامیده می شوند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی و توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آن، آیات مرتبط با موضوع و دیگر اسناد دارای ارتباط با این حوزه درقالب کتاب و مقاله را شامل می شد. براساس یافته های این پژوهش، در مدرسه اسلامی حکمت، تربیت متربیان باید با تمرکز بر پرورش تمام ابعاد عقل، شامل عقل پرسشگر، کنشگر و پرستشگر صورت گیرد تا در سایه این پرورش مطابق با آموزه های الهی، حرکت زندگی در مسیر حکیمانه تحقق یابد. ازطریق تعریف و تبیین عناصر 21گانه مذکور می توان الگوی مدرسه اسلامی حکمت را سامان دهی کرد؛ به گونه ای که رهیافتی عملی و اجرایی نیز درپی داشته باشد. بهره گیری از این الزامات، انسان را در مسیر تربیت یاری می دهد و هدایت می کند و بدین ترتیب، این الزامات می توانند راهگشای والدین، معلمان، مدیران، متخصصان و دیگر دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت باشند.
ارائه الگو کادرسازی دانشگاه تمدن ساز مبتنی بر منظومه فکری امام خامنه ای مد ظله العالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، در دوّمین مرحله ی خودسازی، جامعه پردازی و تمدّن سازی در چارچوب «نظریه ی نظام انقلابی» و با «مجاهدت جوانان» به سوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی» در حرکت است. برای تحقق این آرمان، دانشگاه ها نقش کلیدی در کادرسازی مدیران و کارشناسان مورد نیاز را دارند. از همین رو پژوهش حاضر باهدف دستیابی به الگوی کادرسازی دانشگاه تمدن ساز مبتنی بر منظومه فکری امام خامنه ای مدظله العالی به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی در جریان علمی کشور، صورت گرفته است. این پژوهش از نظر فلسفه و پارادایم فلسفی در قلمرو پژوهش های تفسیری و مبتنی بر تفسیر داده های کیفی شکل گرفته و از روش شناسی تحلیل مضمون و نرم افزار اطلس تی (23) برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی استفاده شده است. برای دستیابی به واحدهای تحلیل، پس از جستجوی کلیدواژه های کادرسازی، تربیت دانشجو، انسان سازی و مشتقات آنها در بیان و بنان انتشاریافته از امام خامنه ای مدظله العالی، در مجموع 263 واحد معنا شناسایی گردید. بر اساس یافته های پژوهش، 186 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده ارائه شده که عبارتند از: جذب هدفمند دانشجو، نیازهای دانشی و فناورانه، اساتید، رشته دوره، متن و محتوا، مدیران و مسئولان، فضا و محیط در زیست بوم تربیتی، نظامات و شیوه های اسلامی و انقلابی، کادر تراز انقلاب اسلامی، دانش و فناوری پاسداری انقلاب اسلامی، توانایی کامل برای حراست از انقلاب اسلامی، تقویت بنیه های معنوی، انقلابی، تقویت ارزش های انقلابی، شناسایی و حل دانش بنیان نظام مسائل انقلاب اسلامی. در پایان مقاله نیز شبکه مضامین ترسیم و مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر در قلمرو کادرسازی دانشگاه تمدن ساز ارائه گردید.
دلالتهای ارتباط معنایی حیات و تربیت درآیه 24 سوره انفال و تاثیر آن بر مبانی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
137 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق، کشف پیوند معنایی تربیت با حیات در آیه 24 سوره انفال است که در آن تصریح شده که اجابت دعوت خدا و رسول او سبب زنده شدن انسان ها است. از آن جا که سول خدا نیز در این آیه موضوعیت دارد؛ موضوع ولایت نیز به پل ارتباطی بین تربیت و حیات انسانی تبدیل می شود که جای تحقیقات دقیق تری دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و روش استنباطی انجام شده است.بخش اول آیه مورد نظر، میدان تحقیق و جامعه نمونه تحقیق را تشکیل می دهد. آیه مذکور این است که :أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ"(انفال : 24) ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که خدا و رسول شما را خواندند استجابت کنید تا بدین وسیله به حیات دست یابید. همان طور که در آیه مشاهده می شود مفردات بنیادین آیه فوق این موارد است که در این تحقیق تلاش می شود رابطه آن ها با تعلیم و تربیت روشن شود : ایمان، استجابت، خدا و رسول، هنگامه دعوت، حیات بخشی. اولا بخش اول آیه، به لحاظ اجزاء چه ارتباطی به تعلیم و تربیت دارد؟ دوم این که این معانی با سایه های معنایی خود و سایر آیات و روایات مرتبط چه شبکه ای از معانی را تشکیل می دهند؟ سوم این شبکه معنایی چه مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، دین شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی ای را برای تعلیم و تربیت فراهم می کند؟ چهارم این مبانی تربیتی چه اهداف، اصول، روش هایی را برای تعلیم و تربیت اقتضا می کنند؟ دریافته های تحقیق پس از تفاصیل مبنایی مشخص می شود از جمله علائم حیاتی انسانی بر اساس مبانی تربیتی حیات طیبه، هماهنگی او با اولیاء الله در اعتقادات، تحیت و سلام در روابط اجتماعی و همچنین حیاء و عفاف در حوزه اخلاقی است.
نقش سرمایه روانشناختی و عمل به باورهای مذهبی در پیش بینی استرس ادراک شده در دانشجویان دانشگاه آزاد کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش سرمایه روان شناختی و عمل به باورهای مذهبی در پیش بینی استرس ادراک شده در دانشجویان دانشگاه آزاد کاشان است. روش: روش پژوهش ازنوع هم بستگی با طرح رگرسیون است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل درسه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد ودکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان (۴۱۰۰ نفر) درسال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. تعداد افراد گروه نمونه ۳۰۰ نفر در نظر گرفته شد. جهت انجام پژوهش از پرسش نامه های، مقیاس تنیدگی ادراک شده کوهن وهمکاران (1983)، سرمایه روان شناختی لوتانز (۲۰۰۷)، پرسش نامه عمل به باورهای دینی (معبد) گلزاری (13۷۹)، استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری ضریب هم بستگی و رگرسیون در نرم افزار اس پی اس اس 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادکه استرس ادراک شده را می توان ازطریق سرمایه روان شناختی، عمل به باورهای مذهبی را پیش بینی کرد. سرمایه روان شناختی عمل به باورهای مذهبی توانستند 58/0 استرس ادراک شده را پیش بینی کنند (05/0 P<). نتایج حاکی از آن است که استرس ادراک شده را می توان براساس سرمایه روان شناختی به طور معناداری پیش بینی کرد. هم چنین استرس ادراک شده را براساس عمل به باورهای مذهبی می توان به طور معناداری پیش بینی کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت سرمایه روان شناختی وعمل به باورهای مذهبی نقش به سزایی در استرس ادراک شده در دانشجویان دارد. سرمایه روان شناختی بالا وتقویت باورهای مذهبی موجب کاهش استرس می شود. از این رو، بادرنظرگرفتن این یافته اجرای برنامه ها و طرح های آموزشی جهت مدیریت بر استرس در دانشجویان توصیه می شود.
بررسی پدیدارشناسانه ی عوامل و آثار انس با قرآن از منظر دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث حوزه قرآنی، انس با قرآن است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی فهم دانش آموزان درخصوص عوامل و آثار انس با قرآن به انجام رسید. در این پژوهش سعی شد تا با رویکرد پدیدارشناسانه، به بازسازی معنایی و استخراج مقولات از نوع فهم و ارزیابی دانش آموزان درباره عوامل و آثار انس با قرآن پرداخته شود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه بازپاسخ و مصاحبه انجام شد. از میان دانش آموزان استان کرمان در سال تحصیلی 1400 1401، هفده نفر نمونه پژوهشی به صورت هدفمند مطابق با اصل اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها براساس دیدگاه کرسول (2012) و کاترین کارتر (1993) انجام گرفت. نتایج به دست آمده از عوامل مؤثر در انس با قرآن در دانش آموزان تحت سه مقوله فراگیرِ فردی، خانوادگی و اجتماعی بدین شرح است؛ مقوله فردی با زیرمجموعه عوامل ماورای طبیعی، خدمت به جامعه، علایق شخصی، ارضای نیازها و اجر اخروی؛ مقوله خانوادگی با عوامل ترغیب، توصیه و همراهی خانواده و فضا و جو حاکم بر خانواده؛ و مقوله اجتماعی با عوامل معلم، دوستان، رسانه جمعی، مسجد و جلسات قرآنی. همچنین آثار انس با قرآن با تأکید بر سه عامل دانش، نگرش و رفتار در ساحات تربیت دینی، اخلاقی، علمی، عاطفی و اجتماعی به صورت روابط پایدار و متقابل در این مقاله بیان شدند.
شاخص های فکری یهود صهیونیسم در تفسیر الکاشف شیخ محمدجواد مغنیه و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
109 - 138
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر بررسی و شناخت قوم یهود و به تبع آن صهیونیسم به دلیل آسیب هایی که به اسلام روا داشته اند داری ضرورت انکارناپذیر می باشند و نپرداختن به این واقعیت باعث بروز شبهه و غفلت از اهداف صهیونیسم است. از سویی پیچیدگی های متعدد فرهنگی، اجتماعی و نژادی این قوم، شناخت مبنایی آن را فقط از طریق آیات وحی ممکن نموده است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های فکری یهود صهیونیسم در تفسیر الکاشف شیخ محمدجواد مغنیه می باشد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و روش تحقق آن توصیفی تحلیل و جمع آوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد. نتایج این بررسی نشان داد که شاخص های فکری یهود صهیونیسم شامل جمود فکری، کتمان حقایق، جهل و بینش محدود را شامل می شود. با بررسی پیشینه و یافته های پژوهش و همچنین بررسی آیات مورد نظر با تکیه بر تفسیر الکاشف می توان به این نتیجه رسید که یهود صهیونیسم وارث همان افکار یهود زمان پیامبر و حضرت موسی (ع) هستند، در کشورهای اسلامی همواره به دنبال مطامع دنیوی و رسیدن به جاه و مقام و قدرت سیاسی بوده و برای نیل به این اهداف از هیچ ظلم و ستمی فروگذار نمی باشند.
هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.
تدوین چهارچوب بازی وارسازیِ تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
69 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چهارچوب بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا انجام شد. این تحقیق درزمره مطالعات کیفی قرار داشته و با استناد به رهیافت نظام مند (اشتراوس- کوربین) انجام شد. داده های تحقیق ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران برنامه ریزی درسی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری و پس از تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، الگوی پارادایمی پژوهش تدوین شد. یافته ها نشان داد در این الگو عوامل علّی، مشتمل بر ناکارآمدی آموزش سنتی، بی توجهی به دین، الزامات حکومتی، بهبود اثربخشی آموزش و بی توجهی به تفاوت های فردی بود و عوامل زمینه ای، شامل به روزرسانی آموزش، افزایش گرایش به بازی های رایانه ای، الزامات آموزش وپرورش، تمایل معلمان به استفاده از روش های نوین، وجود الگوهای مشابه، پدیده محوری و بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا بود. راهبردهای مستخرج از پژوهش، شامل کاربرد منابع دینی در داستان پردازی، کاربرد هنر اسلامی و نمادهای دینی در طراحی، تعیین منابع مالی، تعیین محتوای تربیت دینی، مشاوره با کارشناسان، آموزش دادن به معلمان و اصلاح نگرش خانواده ها بوده، عوامل مداخله گر، مشتمل بر هزینه زیاد، هماهنگی پیچیده، ضعف زیرساخت ها و شفاف نبودن رویکرد بوده و پیامدها شامل سرگرمی اخلاقی، تکلیف مداری، توحید اعتقادی و عملی، خلوص نیت، آگاهی و معرفت دینی، خودسازی، تقویت مختاربودن، تقویت انگیزه، و تعامل مسئولانه با جامعه بوده است؛ همچنین روایی و پایایی یافته های پژوهش با استناد به نظرات خبرگان و نیز محاسبه شاخص های مرتبط تأیید شد. نتایج این پژوهش ضمن تأکید بر لزوم استفاده از روش های جدید آموزشی، بر بازی وارسازی با رویکرد تکلیف گرا به عنوان راهبرد مناسب به منظور دستیابی به تربیت دینی دانش آموزان صحه می گذارد.