فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
63 - 85
حوزههای تخصصی:
اگرچه در ادبیات کهن حقوقی، «انصاف» به موازات دارا بودن معنای اخلاقی خود، مفهومی حقوقی نیز یافته لیکن دیرزمانی نیست که به واسطه ورودش درپاره ای نصوص قانونی، تصور قاعده حقوقی بودن آن را به وجود آورده است. این تصور در نظام حقوقی انگلیس، تصوری درست است زیرا رویکرد قاعده انگاری نسبت به آن، هم در ساختار نظام دادرسی آنجا وجود دارد و هم در رویه قضایی و بلکه برخی قواعد مصوب قانونی این نظام حقوقی، ثابت و روشن است.لیکن چنین تلقی از «انصاف» در حقوق ایران به رغم توجه به آن در برخی مقررات قانونی ، امری قطعی نیست. زیرا نه تنها رویه قضایی گویای این نگاه نیست بلکه در دکترین حقوقی نیز وحدت نظر وجود ندارد.چنان نگاهی به « انصاف» در حقوق انگلیس ریشه در اندیشه های فلسفه حقوقی رم قدیم دارد که بازخوانی آنها می تواند الهام بخش دیگر نظام های حقوقی برای پذیرش مقوله مورد بحث به عنوان یک قاعده حقوقی باشد. در حقوق ایران، علاوه بر منابع رسمی آن اعم از فقه امامیه، قوانین اقتباسی خارجی و پاره ای نصوص قانونی موحود، انصاف گرایی از پشتوانه ای به بلندای متون تاریخی خود در فرایند دادرسی دارد که می توان با نگاه ژرف به منابع یاد شده، عناصر لازم برای قاعده حقوقی انگاشتن این مفهوم اخلاقی شناسایی کرد.
رویکردی کیفی به معنویت و نقش آن در اخلاق کنشگری اجتماعی روحانیت از نگاه روحانیون(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
99 - 132
حوزههای تخصصی:
در سابقه ایدئولوژیک ادیان، روحانی کسی است که توان ایجاد رابطه میان امر قدسی و امر اجتماعی را بواسطه معنویت دارد. در صورتی که اخلاق در کنشگری اجتماعی روحانیت به عنوان یک اصل تلقی شود، معنویت، از شاخص های مهم این اصل خواهد بود. روحانیت شیعه نیز در طول حیات خود به عنوان یک گروه مرجع، مستثناء از این قاعده عمومی نبوده است. با این نگاه، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که روحانیون چه تفسیری از نقش معنویت در اخلاق کنشگری اجتماعی شان در جامعه فعلی دارند. رویکرد در این پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. برای جمع آوری داده های تجربی با 20 روحانی فعال در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اداری شهر اصفهان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیم ساختاریافته انجام شده است. داده های تحلیل شده نیز در قالب 6 مضمون سازمان دهنده ارزشمندی نقش، تأیید حرفه ای، مداخله گری، رابطه تعاملی، تعهد اجتماعی و انعطاف پذیری اخلاقی و 3 مضمون فراگیر تثبیت هویت حرفه ای، بهبود عملکرد اخلاقی و تاب آوری اخلاقی سامان یافت.
حکمت عملی وضعی و فضیلت ازدواج (با نگاهی به دیدگاه های آیت الله جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
ازدواج به منزله کنشی که مسیر ورود به نهاد خانواده است در اندیشه اسلامی ذیل دانش حکمت عملی مورد بحث قرار می گیرد اما مسأله اینجاست که در فضای اسلامی این فقه است که مشخص کننده شروط و پیوندهای حقوقی ازدواج است. با اینوصف چه ارتباطی میان حکمت عملی و ازدواج برقرار است؟ پاسخی که در این نوشتار بدان می رسیم بحث از دانشی در حکمت اسلامی است تحت عنوان حکمت عملی وضعی؛ هدف این مقاله پرداختن به ارتباط میان حکمت عملی وضعی با فقه است؛ فقه، نظامی از دانش است که سلسله های حقوقی مختلفی را بواسطه ازدواج به عنوان امور قوام بخش به انسان و جامعه شکل میدهد. از این رو از یک سو به روشی عقلی اجتهادی آشکار شده است که ازدواج به منزله فضیلت اخلاقی در داخل حکمت عملی وضعی معنا پیدا می کند و از سوی دیگر این فضیلت، کمالات فرد انسان و در مرحله دیگر کمالات اجتماعی را در قالب سلسله های چهارگانه شریعت ممکن می سازد. در واقع این دو نوع از کمال، امری را که در شریعت تحت عنوان حیات طیّبه از آن یاد شده است فعلیّت می بخشند و ازدواج را به مثابه امری اخلاقی قوام بخش جامعه مستقر می کنند؛ این مسیر از سمت اخلاق به سوی جامعه است نه اینکه چون امری اجتماعی است اخلاقی محسوب می کند. با این وصف دلیلی که بر غیراخلاقی بودن ازدواج مطرح شده است رنگ می بازد. در نهایت نشان داده خواهد شد ازدواج از طریق حقوق و ظهور سلسله های حقوقی محارم، حرمت نکاح، مواریث و انساب، جامعه را بر طبق حکمت عملی وضعی قوام می بخشد.
اصول اخلاقی حمایت از مدیران میانی در حکمرانی اسلامی با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
95-118
حوزههای تخصصی:
حمایت و پشتیبانی از مدیران میانی، از جمله اصول و شگردهای مدیریت و بسیار اثرگذار در موفقیت مدیران است. حمایت و پشتیبانی مهم و مؤثر است، اما توجه به میزان و چگونگی آن نیز در خور اهمیت است. نگارنده با مطالعه قرآن کریم و با دقت در نوع حمایت خداوند از پیامبرانش، توانسته است اصول اخلاقی ارزنده ای را برای موضوع مورد نظر استخراج کند. در این پژوهش و به روش مطالعه کتابخانه ای، اهمیت، چگونگی و آثار حمایت از مدیران میانی از قرآن کریم و روایات تفسیری و دیدگاه مفسّران، اخذ و استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفته است. الگوی قرآنی حمایت از پیامبران، مسبوق به برنامه ای دقیق در فرایند انتخاب بوده و حمایت از آنان در ضمن مراقبت و نظارت مستمر برای جلوگیری از لغزش و سپس پشتیبانی در برابر دوستان و دشمنان با اَشکال گوناگون به شکل واضح در تعامل خداوند با پیامبرانش تجلّی یافته است. بهره گیری از این الگوی قرآنی در تقویت روحیه مدیران میانی برای انجام درست مأموریت محوله و ترغیب کارگزاران به تبعیت از آنان اثر چشم گیری دارد و آنان را از اهمال یا لغزش باز داشته و شوق تلاش برای انجام مأموریت ها را نیز تقویت می کند.
بررسیِ انتقادیِ رویکردِ سازگارگروانه ی موریتس شلیک به مسئولیّت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 44
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلیِ این پژوهش، بررسیِ دیدگاه سازگارگروانه ی موریتس شلیک دربابِ مسئولیّت اخلاقی و هدف از آن، نشان دادنِ ناکارآمدی و پارادوکسیکال بودنِ نظریّه ی وی در این باب است. شلیک با نفیِ لزومِ «امکان های بدیل» در پذیرشِ «مسئولیّت اخلاقی» با سه چالش روبرو است: ارائه ی تعریفی سازگارگروانه از مسئولیّتِ اخلاقی؛ تعریف و تبیینِ سازگارگروانه ی احساس مسئولیّتِ عامل و انطباقِ مصادیقِ این دو با یکدیگر. وی مسئولیّتِ اخلاقی را به «ظرفیّتِ ایجادِ انگیزه از طریقِ مجازات/ پاداش» تعریف می کند؛ بر این اساس عامِل الف، مسئولِ کُنشِ ب است اگر و تنها اگر اِعمال مجازات/پاداش در وی انگیزه ای ایجاد کند که سبب شود در مواردِ مشابه آینده، کُنش هایی شبیه ب را انجام ندهد/ انجام دهد. شلیک پس از ارائه ی این تعریفِ آینده گروانه، «احساسِ مسئولیّتِ» عامِل را به «تحقّقِ امیالِ طبیعی» تعریف می کند و در انتها تلاش می کند انطباق مصادیقِ این دو را نشان دهد. در این پژوهش با ارائه ی سه مثالِ نقض نشان می دهم: الف) نظریّه ی شلیک برخلافِ ادّعایش، دچارِ ناسازگاری است و مصادیقِ تعریفِ وی از مسئولیّتِ اخلاقی و احساسِ مسئولیّت بر یکدیگر منطبق نیست. ب) تعریفِ احساسِ مسئولیّت به «تحقّق امیالِ طبیعی» تعریفی ناقص است و مانعِ اغیار نیست. ج) تعریفِ شلیک از مسئولیّت اخلاقی جامعِ افراد نیست؛ زیرا می توان عامِلی را تصوّر کرد که اجازه ی هیچ تأثیری را از طریقِ مجازات/پاداش به ما نمی دهد؛ امّا عُرف مشترک بالاترین درجه ی مسئولیّت را برای وی در نظر می گیرد. با نشان دادنِ این سه نقص، روشن می شود که نظریّه ی شلیک در مسئله ی مذکور، قابلِ دفاع نیست.
نبایدهای سرمایه گذاری های نامتعارف از بُعد اخلاق کاربردی بر اساس دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی رحمة الله(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه گذاری در عرصه هایی همچون ارز، خودرو و مسکن مورد توجه و اقبال برخی اقشار جامعه قرار گرفته است. با توجه به تبعات متعددی که این قبیل سرمایه گذاری می توان در پی داشته باشد، اهمیت بررسی ابعاد مختلف قانونی، اقتصادی، فقهی و اخلاقی این نوع سرمایه گذاری امری واضح است.اما با توجه به این که بررسی ابعاد اخلاقیِ این قبیل سرمایه گذاری ها خصوصا در بعد فردی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ضرورت تبیین این ابعاد، از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است.هدف این مقاله بررسی این نوع فعالیت های اقتصادی، از نظر اخلاق کاربردی و بر اساس دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی ره با روش توصیفی تحلیلی است. نتیجه پژوهش این که با بررسی دیدگاه اخلاقی علامه طباطبایی می توان گفت فضیلت گرایی، پیامدگرایی اخلاقی، پیامدگرایی اخروی، وظیفه گرایی و اخلاق محبت از مبانی فرااخلاقی ایشان و تقوا، برابری، ایثار، وحدت و امنیت اجتماعی از مولفه های اخلاق اجتماعی هستند. با خرید و حبس ارز، مسکن و خودرو و ورود نقدینگی به این بازارها جریان معاملات اقتصادی و رونق آن ها دچار اخلال می شود و مصداقی برای تقدم نفع شخصی بر منافع جمعی و بی تفاوتی نسبت به قشر ضعیف جامعه است که با مولفه های اخلاق اجتماعی در تضاد است. همچنین ورود به این نوع سرمایه گذاری ها در بُعد رذائل اخلاقی، آسیب هایی همچون اشتیاق نسبت به آشفتگی و گرانی در اقتصاد و شادمانی از ضرر دیگران را درپی دارد.
ضعف اخلاق اجتماعی در فضای مجازی از منظر حساسیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روند فزاینده بدرفتاری ها همیشه اندیشمندان و سیاست گذاران جامعه را به تکاپو می اندازد تا قبل از این که جامعه در گرداب این بدرفتاری ها به نقطه غیرقابل بازگشتی برسد، تدابیری بیندیشند. امروزه در فضای مجازی، بیش از فضای فیزیکی شاهد بدرفتاری هستیم. نوشته حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در فضای مجازی بیش از فضای فیزیکی شاهد رفتارهای غیراخلاقی با دیگران هستیم؟ موضوع پژوهش کنونی به بدرفتارهای ارتباطی (مانند هتاکی و نقض حریم خصوصی) محدود است و شامل آسیب های فردی (مانند اعتیاد به پورنوگرافی) نمی شود. برای پاسخ به سؤال مزبور از نظریه چهار مؤلفه ای جیمز رِست بهره گرفته شده است. فرضیه پژوهش آن است که ابزارهای ارتباطی کنونی ارتباط افراد را غیرمستقیم کرده و به این ترتیب، حساسیت اخلاقی آنها را کاهش داده است. این کاهش حساسیت، عامل بسیاری از بدرفتاری های اخلاقی در فضای مجازی است. برای حمایت از این فرضیه، شواهدی از مطالعات تجربی ارائه شده است.
پیشگیری از ضعف اخلاقی با رویکرد اخلاق اسلامی و مبتنی بر فلسفه عمل (مراحل پیشاتصور، تصور و تصدیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۷۴-۴۹
حوزههای تخصصی:
ضعف اخلاقی یکی از مسائل مهم دانش روان شناسی اخلاق است که به چرایی و چگونگی پدیداری شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی می پردازد. ضعف اخلاقی را می توان در تعریفی جامع، کنش آگاهانه برخلاف باور و قضاوت درست اخلاقی دانست. درد و رنج حاصل از فاصله میان باور و عمل اخلاقی، هر انسانی را که دل در گرو زندگی ای بر مدار فضیلت دارد سخت آزرده می سازد و وی را بیش از پیش بر جبران آن مصمم می کند و در این میان است که شناخت راهکارهای پیشگیری از ضعف اخلاقی و درمان آن لزوم و ضرورت خود را آشکار می کند. پژوهش پیش رو با روش تحلیل محتوا و استفاده از منابع کتابخانه ای بر آن است که با استفاده از ظرفیت اخلاق اسلامی عوامل مؤثر بر پدیدآیی این مسئله را بیان و سپس بر اساس فلسفه عمل و مراحل صدور فعل راهکار پیشگیری از ضعف اخلاقی را در قالب دو مرحله پیشاتصور و نیز تصور و تصدیق بیان کند. نتایج پژوهش نشان از آن دارد که تمرکز، ذکر و نیز باروری قوه تعقل راهکارهایی هستند که با کاربست آنها در مراحل پیش گفته می توان از پدیدآیی ضعف اخلاقی جلوگیری کرد.
بررسی ماهیت و امکان شناخت فطری قضایای اخلاقی و نقد نظرات منکران آن با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
63 - 92
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کسب شناخت از نگاه برخی محققین، فطرت است. از نظر آن ها فطریات منحصر در گرایشات نبوده و انسان شناخت های فطری نیز دارد. مسئله مورد نظر در این پژوهش قضایای اخلاقی است. پرسشی که باید پاسخ داده شود این است که آیا نسبت به قضایای اخلاقی نیز ادراک فطری وجود دارد؟ صاحب نظران زیادی شناخت فطری نسبت به قضایای اخلاقی را بررسی و رد یا تایید کرده اند. از جمله آن ها می توان به علامه جوادی آملی حفظه الله اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی ماهیت امور فطری و شناخت های فطری نسبت به قضایای اخلاقی از منظر علامه جوادی آملی با روش توصیفی تحلیلی است. نتایج تحقیق این که شناخت فطری نسبت به برخی قضایای اخلاقی وجود دارد و ملاک در درک فطری وجود شناخت در بدو خلقت نیست بلکه بدیهی و اولی بودن قضایا است. به عبارتی انسان فطرتا با تصور دو طرف قضیه هرچند خود بدیهی نباشند نسبت بین آن ها را بدون نیاز به استدلال تصدیق می کند. همچنین اشکالات برخی مخالفین شناخت فطری اخلاق مانند نسبی بودن اخلاق، تساوی فطرت با غریزه و تساوی اخلاق و آداب صحیح نیست.
میزان مطالبه اخلاق با تاکید بر مؤلفه اولویت در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
109 - 134
حوزههای تخصصی:
میزان مطالبات اخلاقی یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق است که در اواخر قرن بیستم مطرح و به صورت جدی در فلسفه اخلاق دنبال شد. بحث مطالبه اخلاقی در پی آن است که حدود و مرزهای الزامات اخلاقی را در اعمال و رفتار آدمی تعیین کند. در این بحث به طور کلی سه رویکرد اخلاق حداکثرگرا، اخلاق اعتدال گرا و اخلاق حداقل گرا وجود دارد. میزان مطالبه اخلاق و به تبع، نوع رویکرد به اخلاق بر اساس سه مؤلفه شمول، اولویت و شدّت در ارزیابی اخلاقی تعیین می شود. در این مقاله ضمن اشاره به این سه مؤلفه، با روش توصیفی و تحلیلی مؤلفه اولویت، شاخصه های آن و راه حل رفع معضلات و تزاحمات اخلاقی را در اندیشه اسلامی، با تمرکز بر دیدگاه اندیشمندان شیعه، به خصوص فقهای شیعه بررسی می کنیم.
کارکردهای عقل پیش از تعلق به ساحت انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عقل از مخلوقات روحانی خدا به صورت موجودی مستقل خلق شده و به انسان هبه شده است. عقل پیش از تعلق به وجود انسان، کارکردهایی دارد. این نوشتار به کارکردهای عقل در حوزه اخلاق می پردازد تا روشن شود آیا عقل در بُعد معرفتی، تنها «هست ها» را درک می کند یا «بایدها» را نیز درک می کند. باید مشخص شود که عقل در بُعد غیر معرفتی «میل، اراده و افعال خارجی» چه کارکردهایی دارد. با تکیه بر روایات امامیه و بر اساس رویکرد نص گرایانه در تحلیل روایات به این نتیجه رسیدیم که عقل در حوزهٔ معرفت شناسی، هست ها و بایدها را می شناسد و این شناخت در دو ساحت شناخت در قالب «نشانه و زبان» و «تحلیل و استنتاج» رُخ می دهد. توانایی زبانی و استنطاقی عقل یکی از کارکردهای معرفتی عقل است که می توان به صورت مستقل آن را مطرح کرد. عقل، افزون بر ادراک در حوزه رفتار نیز کارکردهایی دارد. قدرت، مشیت، اختیار، میل و اقدام عملی و عینی از کارکردهای عقل است. عقل تمام رفتارهای ملائکه و روحانیین را می تواند داشته باشد که اموری مثل «اِقبال، ادبار، سجده، تکلّم و دعا» از امور مُصرح در قرآن کریم است.
امکان سنجی کار اجباری زندانی از منظر اخلاق و حقوق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
153 - 174
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی کار اجباری برای زندانی از دیرباز یکی از مباحث مورد توجه علما و فقهای اسلام بوده و یک راهبرد اصلاحی –جبرانی تلقی می شود، لذا هدف این پژوهش امکان سنجی کار اجباری زندانیان در حقوق اسلامی می باشد. مطالعه اسناد و نظرات علمای شریعت و احادیث موجود و آیات متعدد در ارتباط با کار نشان داد که اجبار به کار زندانی در دین شریعت اسلام و در چارچوب حقوق و فقه اسلامی امری درست و مورد تآیید می باشد و اشتغال به کار زندانی از گذشته های دور تاکنون در اکثر جوامع وجود داشته است که در برخی جوامع به صورت غیر منصفانه و مخالف اصول بشردوستانه و در برخی دیگر تا حدودی موافق و موازین حقوق بشری بوده است. به طورکلی می توان گفت اسناد مربوط به کنواسیون (1930) و همچنین اطلاعات بدست آمده از منابع اسلامی نشان داد که کار یا اشتغال زندانی در زندانها (اجبار به کار بر اساس دستورالعملهای قانون کار) برای طرفین نتیجه برد-برد خواهد داشت. بنابراین وظیفه حاکم است که شرایط کار را برای زندانی فراهم کرده و اگر از اشتغال به کار خودداری کند حاکم شرع او را باید با استفاده از راهکارهای قانونی وبا رعایت موازین شرعی به نحوی اجبار به کار نماید؛ این اجبار به کار می تواند علاوه بر تامین بخشی از هزینه های زندانی در زندان، در تامین معیشت خانواده و از طرفی استحقاق حق مالباختگان و خسارتهای وارد به جامعه نیز مفید باشد.
رابطه جنسیت و مسئولیت اخلاقی بر مبنای دیدگاه آیه اللّه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
31-59
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه جنسیت و مسئولیت پذیری اخلاقی از منظر آیه اللّه جوادی آملی و تطبیق آن با برخی دیدگاه ها در حوزه روان شناسی، جامعه شناسی و از منظر فمینیسم، پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش است که آیا مسئولیت پذیری در بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی جنسیت پذیر است؟ و به لحاظ اخلاقی، آیا مردان مسئولیت پذیرتر هستند یا زنان؟ بر مبنای دیدگاه آیه اللّه جوادی آملی و با توجه به یافته های این پژوهش، مسئولیت پذیری اخلاقی، جنسیت ناپذیر است و هر یک از زنان و مردان به یک میزان به لحاظ اخلاق مسئولیت پذیرند و البته، در بُعد خانوادگی، زنان از مسئولیت پذیری اخلاقی بیشتری نسبت به مردان برخوردارند. به رغم آنکه نگاه و نظر برخی روان شناسان و همچنین فمینیست ها - در خصوص مسئولیت پذیرتر بودن اخلاقی زنان در خانواده - با نگاه آیه اللّه جوادی آملی همسو و همراستاست، در زمینهٔ میزان مسئولیت پذیری زنان و مردان به لحاظ اجتماعی، اختلاف نظرهایی وجود دارد.
ارتباط «انگیزش اخلاقی» با قصد و نیت فعل اخلاقی از منظر روان شناسی اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
از چالش های زیست اخلاقی انسان ها این است که به رغم علم به فعل اخلاقی، «انگیزش اخلاقی» لازم را برای انجام آن ندارند یا گاهی کاملاً در مقابل آن، فعل غیراخلاقی را انجام می دهند. این پدیده در «روان شناسی اخلاق» تعبیر به «ضعف اخلاقی» و «اخلاق ناپروایی» می شود. سؤال اصلی این است که چرا گاهی با وجود آگاهی و زمینه برای عمل، قصد و نیت برای انجام آن تحقق نمی یابد و با وجود معرفت اخلاقی، عمل اخلاقی انجام نمی شود. ازآنجا که انگیزش ناظر بر عمق فرایند روحی و روانی انسان فاعل و کنشگر قبل از نیت و رفتار است و به چرایی شکل گیری نیت و قصد در فاعل اشاره دارد، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین عوامل و موانع «انگیزش اخلاقی» در شکل گیری نیت و قصد فرد برای انجام فعل اخلاقی است و با رویکرد «روان شناسی اخلاق دینی» با استناد به برخی آیات و روایات واکاوی می شود. با توجه به اینکه در آثار پیشین به این موضوع پرداخته نشده یا اگر پرداخته شده، از منظر روان شناسی اخلاق دینی نبوده است، لزوم بررسی موضوع از این لحاظ احساس می شود.
تأثیر متقابل فقه و اخلاق در راستای تأسیس دانش فقه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در مورد رابطه دانش فقه و اخلاق، اختلاف بین دانشوران فقه اخلاق وجود دارد. بررسی رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس دانش فقه اخلاق اهمیت به سزایی در رشد و تعالی این علم دارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در صدد بیان رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس فقه اخلاق می باشد. برای دست یابی به این هدف نسبت سنجی و بررسی شباهت ها و تفاوت های میان عناصر اصلی دو علم فقه و اخلاق صورت گرفته است. همچنین با رابطه سنجی فقه و اخلاق تعامل و تأثیرهای متقابل دو دانش بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در نسبت سنجی فقه و اخلاق، موضوع این دو باهم نسبت عام و خاص من وجه دارند و در محمول، هدف و روش نسبت آن دو تساوی است. در رابطه سنجی فقه و اخلاق تاثیر فقه بر اخلاق در مسائل، روش تحقیق، اهداف اخلاق بررسی می شود و در تاثیر اخلاق بر فقه ساختن مبادی حکم، تعدیل حکم فقهی، تحلیل اخلاقی از موضوعات و گسترش دامنه فقه بررسی می گردد. با توجه به آنچه که در نسبت سنجی و رابطه سنجی بیان شد امکان فقه اخلاق وجود دارد و برای آن دو تعریف عام و خاص لحاظ شده است که در تعریف مختار، اصطلاح خاص مدنظر است که در بردارنده احکام شرعی است به همان معنای فقهی که در فقه مصطلح وجود دارد. در نتیجه با توجه به این تعریف، در فقه اخلاق باید حوزه صفات و رفتارهای اخلاقی، با دقّت اجتهادی و روش استنباط فقهی مورد شناسایی تکالیف خمسه قرار گیرند.
مطالعه تطبیقی دیدگاه ویلیام جی. فیتز پاتریک و علامه مصباح یزدی درباره «واقع گرایی اخلاقی»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع هستی شناسی مفاهیم اخلاقی از جمله مباحث صدرنشین در فلسفه اخلاق است، اما سؤالات بسیاری درباره این موضوع، قابل طرح و بررسی است؛ از جمله آنکه آیا مفاهیم اخلاقی در عالم خارج دارای وجودی واقعی هستند؟ اگر واقعی اند، واقعیت آنها از چه نوعی است؟ آیا وابسته به دستور و سلیقه و قرارداد است یا دارای واقعیتی کاملاً مستقل است؟ برفرض که از واقعیتی مستقل برخوردار باشد نحوه وقوع آن در عالم خارج چگونه است؟ آیا وجودی طبیعی دارد یا ناطبیعی؟ با وجود اهمیت سؤالات مذکور ضرورت دیده شد پاسخ ها از زاویه ای جدید و از منظر یک فیلسوف غربی قَدر و با مقایسه مباحث اسلامی در قالب یک مقاله مورد فحص و بررسی قرار گیرد. شیوه تحقیق، تحلیلی تطبیقی و اطلاعات به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهد ویلیام جی. فیتز پاتریک ضمن تأیید واقع گرایی اخلاقی، آن را واقعیتی از نوع ناطبیعی دانسته و از منظر وی فرض عواملی همچون تکامل، ناظر آرمانی سابجکتیو و دلایل روان شناسی به عنوان خاستگاه های مفاهیم اخلاقی، غیرقابل پذیرش اند. وی در نهایت، به لزوم یک ویژگی ناطبیعی به عنوان ملاکی استاندارد در تشخیص مفاهیم اخلاقی اشاره می کند. به نظر می رسد آرای اندیشمند اسلامی علامه مصباح یزدی نیز تاحدودی با نظریات وی سازگار است.
مسئله شناسی اخلاقی و معنوی کنشگری و خودهای روحانیت در فضای مجازی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«خود» به عنوان مفهوم چالش برانگیز قرن بیستم تاکنون در دو طیف ذات گرا و تجربه گرا موردبحث و بررسی قرار گرفته است. گروه اول آن را منحصربه فرد می دانند و دسته دوم آن را محصول کنش اجتماعی صورت بندی می کنند. باتوجه به رویکرد نوع دوم، با ایجاد دیگری ها و صحنه های متفاوت از فضای واقعی خودها در حال تغییر در فضای مجازی هستند. به نوعی که یک خود می تواند با ماسک های متفاوتی در موقعیت ها و پلتفرم های متنوعی حضور پیدا کند و در برابر دیگری های متنوع، بازنمایی متفاوتی داشته باشد. در این مقاله با ابژه کردن روحانیت به عنوان یکی از فعالان حاضر در فضای مجازی تلاش بر آن گردید با روش مصاحبه از کنشگران شاخص در این فضا، مسائل اخلاقی و معنوی منتج از تحولات خود را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم. از روش تحلیل محتوای کیفی در راستای پاسخ به سؤالاتمان استفاده کرده و آنها را دسته بندی نمودیم. مسائل به دست آمده عبارت است از این جهانی و آن جهانی بودن روحانیت، تعامل با گروههای ناهنجار تهدید و فرصت تبلیغی، شکوفایی خود ممنوعه، خودافشایی اندرونی و بیرونی، خودشیفتگی و مواردی از این قبیل که به تفسیر در این مقاله بدان اشاره شده است.
انگیزه های استهزا در اخلاق اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استهزا یکی از رفتارهای زننده و ناپسند در زندگی اجتماعی به شمار می آید. همچنین این عمل در اخلاق اسلامی به شدت محکوم است. در جای جای قرآن کریم نیز تمسخر یکی از موانع و مشکلات جدی انبیا در مسیر هدایت دانسته شده است. این مقاله در پی یافتن انگیزه ها و عوامل بروز رفتارهای استهزاگونه در جامعه با توجه به دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشته به روش توصیفی تحلیلی با گردآوری کتابخانه ای اطلاعات سامان یافته است. براساس دیدگاه و طرح کلی ایشان درباره انگیزه های نفس، عوامل پیدایش استهزا را می توان به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم کرد. انگیزه های فرعی ترکیبی از انگیزه های اصلی بوده و بازگشت آنها نیز به حب ذات است. انگیزه های اصلی شامل حب بقا، حب کمال و لذت جویی است. کمال جویی خود به دو بخش قدرت طلبی و علم دوستی تقسیم می شود. خودکم بینی، خودبرتربینی و حسادت نیز از مصادیق انگیزه های فرعی است. به طور کلی تمام این انگیزه ها مبتنی بر هرم سه بعدی نفس بوده، نوع شناخت و هوای نفس عامل انحراف کشش های فطری خواهد بود.
تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی با میانجی گری بدبینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
87-105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی بامیانجی گری بدبینی سازمانی معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد بوده است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش حدود 580 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد با نمونه 231 نفری مطابق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی، سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی استفاده شد. روایی و پایایی هر سه ابزار مطابق با تحلیل تاییدی و پایایی آلفای کرانباخ و ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار Smart Pls مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی بر سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی معلمان موثر است و اثر بهزیستی معنوی از طریق بدبینی سازمانی بر سایش اجتماعی تایید شد از طرفی بدبینی سازمانی اثر مستقیم بر سایش اجتماعی داشت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بهزیستی معنوی موجب کاهش سایش اجتماعی و کاهش بدبینی سازمانی می شود. بدبینی مستقیما موجب افزایش سایش اجتماعی معلمان می شود.
ارائه الگوی استراتژیهای حسابداری با تکیه بر اخلاق زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
241-276
حوزههای تخصصی:
حسابداری زیست محیطی نیز در راستای تغییرات رفتارِ شرکتها با محیطزیست، در طی سالهای اخیر به موضوعی مهم و قابل توجه در حوزه پایداری درآمده است.جوامع بشری و حرفههای حسابداری، بدون پایبندی به اخلاق حرفهای مسیری رو به انحطاط خواهند داشت. هدف مطالعه حاضر، ارائه الگوی استراتژیهای حسابداری با تاکید بر اخلاق زیست محیطی میباشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و در بخش کمی ۱۹۴ نفر از مدیران، کارشناسان و افراد مطلع در حوزه حسابداری زیست محیطی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های بخش کیفی نشان داد که شش مقوله اصلی تعهد مدیریت ارشد استراتژی، عدم قطعیت، مشروعیت اجتماعی، نظارت و کنترل محیطی و سیستم اطلاعات حسابداری به عنوان ابعاد مدل شناسایی شده اند. در نهایت در بخش کمی نتایج مدل ضریب تاثیر عامل های تغییر بر پیامدها نشان دهنده تایید روابط بود و از نتایج شاخص نیکویی برازش مقدار شاخص برازش برابر 943/0 شد که نشان از برازش و مطلوبیت قوی مدل است.