مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نسبت سنجی
حوزههای تخصصی:
جنایات در شرع تعیین نشده است. در حالی که از یک سو بررسی مستندات قاعده ارش، حاکی از آن است که دیه همه جنایات در شرع تعیین شده است و از سوی دیگر واقعیت آن است که دیه برخی جنایات به دست ما نرسیده است؛ اما روشن است که میان «تعیین نشدن در شرع» و «به دست ما نرسیدن» تفاوت است. این نگاه باعث می شود که ماهیت قاعده ارش حکمی ظاهری شبیه ادله فقاهتی همچون اصل استصحاب بوده و در موطن شک جعل شده باشد. نتیجه این رویکرد به ضمیمه این نکته که تعیین ارش، امری موضوعی نبوده بلکه حکمی یا شبه حکمی است، آن است که در مورد مقام محاسبه کننده ارش و به ویژه در مورد شیوه محاسبه آن - که در واقع از مشکل ترین مباحث این قاعده در مقام اندیشه و از ضروری ترین مباحث آن در مقام عمل است - تجدید نظر صورت پذیرد و برخی از مشکلات موجود در این زمینه مرتفع گردد.
سیاست چندفرهنگی و تعلیم و تربیت ارزش ها؛ آموزش ارزش های اسلامی در دنیای چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که جهان حاضر، روزبه روز درهم تنیده تر می گردد و فرهنگ های چندگانه شکل می گیرد، سیاست های چندفرهنگ گرایی به عنوان راه حلی برای مسائل تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی مورد توجه جدی تر قرار گرفته است و تغییراتی را در سیاست های تعلیم و تربیت ایجاد نموده است. به عبارت دیگر، وضعیت چندفرهنگ گرایی حاضر، سیاست های تعلیم و تربیتی خاص خود را می طلبد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر این است که از یک سو، وضعیت چندفرهنگ گرایی زمینه را برای رونق تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی فراهم آورده است و از سوی دیگر، ارزش های اسلامی قابلیت سازگاری با چنین وضعیتی را دارا هستند. این مقاله پس از توصیف وضعیت چندفرهنگی، رابطه آن را با تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی بررسی و در نهایت ظرفیت های سنت اسلامی برای مواجهه با چنین وضعیتی و عرضه ارزش های اسلامی، به ویژه تعلیم و تربیت ارزش ها را آشکار می نماید.
ماهیت وصیت عهدی و نسبت سنجی آن با نهادهای حقوقی مشابه
منبع:
پژوهشنامه میان رشته ای فقهی (پژوهشنامه فقهی سابق) سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۴)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
وصیت عهدی یکی از نهادهای پرکاربرد حقوقی است که به همان غنائی که در فقه در مورد آن بحث شده، منابع حقوق ایران (قوانین، رویه و دکترین) به آن نپرداخته اند. لذا ضرورت دارد که این نهاد حقوقی مهم در مرحله اول به لحاظ ماهیت شناخته شود و سپس جوانب مختلف آن مانند ارکان، قلمرو و حوزه مسئولیت ها، شرایط هرکدام از ارکان و ضمانت اجرای فقدان آن ها به بحث گذاشته شوند. در این مقاله هدف اصلی شناخت ماهیت حقوقی وصیت عهدی و تعیین ارکان آن است که به نظر می رسد، نسبت سنجی وصایت به نهادهای حقوقی مشابه مانند ولایت قهری، قیمومت، وکالت و غیره، می تواند ما را در رسیدن به هدف مذکور کمک نماید. ماحصل تحقیقات انجام شده این است که وصیت عهدی به لحاظ ماهیت در زمره اعمال حقوقی ارادی و زیرمجموعه ایقاعات قرار می گیرد و ماهیتی نزدیک به ولایت دارد. با توجه به موضوع وصیت و مأموریت وصی، وصایت می تواند به سه دسته؛ وصایت بر اشخاص، اموال و اعمال تقسیم شود.
نسبت سیالیت واکنشی- تجدیدی علم در قرآن و جهان علم سنتی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت شناسی امروزین ما از مقوله علم، خصوصا در راستای سیاست گذاری های علم، نیازمند نسبت سنجی علم شناسی قرآنی با علم شناسی ِجهان علم های تمدن اسلامی به عنوان تجربه تاریخی مان در علم است. نوشتار حاضر با تمرکز بر سیالیت واکنشی تجدیدی علم به عنوان گونه ای از سیالیت علم، کوشیده است تا میان قرآن و جهان علم سنتی به عنوان یکی از ماندگارترین جهان علم های ِتمدن اسلامی، این نسبت سنجی را سامان دهد. فرآیند کلی پژوهش شامل اکتشاف، پردازش، تطبیق و مقایسه است و منطق پردازش، ترکیبی از استقراء نمودهای مسلّم و کاوش های منطقی است. یافته های پژوهش، گویای آن است که جهان علم سنتی، در این گونه از سیالیت علم، با قرآن، واگرایی دارد. قرآن هردو گونه علم ِظرف پذیر و ظرف ناپذیر را به رسمیت شناخته و بر دوگانه ماهیت ثابت و سیال علم تاکید دارد. درحالی که در جهان علم سنتی، علم ِظرف پذیر به رسمیت شناخته نشده و همواره تلقی ثابتی از ماهیت علم بر آن احاطه داشته است.
نسبت سنجی «سیاست های کلی نظام» با «احکام حکومتی» از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۵۸-۱۴۱
«احکام حکومتی» یکی از مهم ترین مباحث پیرامون حکومت اسلامی هستند که حاکم اسلامی بر اساس ولایت مفوضه از طرف خداوند برای اداره و تمشیت امور جامعه، آن ها را صادر می کند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز سعی شده اختیارات رهبری به عنوان حاکم اسلامی در چارچوب مشخص بیان شود. مطابق بند 1 اصل 110 یکی از این اختیارات تعیین «سیاست های کلی نظام» است. در مورد نسبت بین احکام حکومتی با این سیاست ها بین اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد که همین امر موجب عدم اهتمام به این سیاست ها توسط ارگان های مختلف شده است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با توجه به اقوال گوناگون در بازشناسی حکم حکومتی و سیاست های کلی نظام در فقه و حقوق، نسبت بین دو موضوع مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده که سیاست های کلی نظام از منظر فقهی از سنخ حکم حکومتی بوده ولکن از منظر حقوقی ماهیتی مستقل دارد.
تأثیر متقابل فقه و اخلاق در راستای تأسیس دانش فقه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در مورد رابطه دانش فقه و اخلاق، اختلاف بین دانشوران فقه اخلاق وجود دارد. بررسی رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس دانش فقه اخلاق اهمیت به سزایی در رشد و تعالی این علم دارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در صدد بیان رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس فقه اخلاق می باشد. برای دست یابی به این هدف نسبت سنجی و بررسی شباهت ها و تفاوت های میان عناصر اصلی دو علم فقه و اخلاق صورت گرفته است. همچنین با رابطه سنجی فقه و اخلاق تعامل و تأثیرهای متقابل دو دانش بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در نسبت سنجی فقه و اخلاق، موضوع این دو باهم نسبت عام و خاص من وجه دارند و در محمول، هدف و روش نسبت آن دو تساوی است. در رابطه سنجی فقه و اخلاق تاثیر فقه بر اخلاق در مسائل، روش تحقیق، اهداف اخلاق بررسی می شود و در تاثیر اخلاق بر فقه ساختن مبادی حکم، تعدیل حکم فقهی، تحلیل اخلاقی از موضوعات و گسترش دامنه فقه بررسی می گردد. با توجه به آنچه که در نسبت سنجی و رابطه سنجی بیان شد امکان فقه اخلاق وجود دارد و برای آن دو تعریف عام و خاص لحاظ شده است که در تعریف مختار، اصطلاح خاص مدنظر است که در بردارنده احکام شرعی است به همان معنای فقهی که در فقه مصطلح وجود دارد. در نتیجه با توجه به این تعریف، در فقه اخلاق باید حوزه صفات و رفتارهای اخلاقی، با دقّت اجتهادی و روش استنباط فقهی مورد شناسایی تکالیف خمسه قرار گیرند.
نسبت سنجی حقیقت تسبیح و ولایت انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
29 - 54
حوزههای تخصصی:
از آنجا که «انسان کامل» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع انسان کامل یا همان ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با ظرفیت در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی، لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست که این همان معنای ولایت انسان کامل و ولی الله است که تجلی ولایت الله می باشد. و از طرفی امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیده ها را به عهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلّی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابر این می توان نتیجه گرفت با تجلّی ولایت الهی در عالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر می نمایند. نگارنده در این مقاله، جهت اثبات حقیقتی که بیان شد، به روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و با بهره مندی از شیوه معناشناختی واژه، ضمن پژوهش در آیات دربردارنده واژگان «تسبیح» و ولایت «انسان کامل» و مشتقاتشان، آنان را مورد مداقّه و بررسی تطبیقی قرار داده و نمونه های علمی از این ارتباط و نسبت سنجی بین ولایت و تسبیح را به کمک قرآن و روایات ارائه می دهد.