فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
39 - 58
حوزههای تخصصی:
برخی آموزه های مهم اخلاقی که در روایات اهل بیت علیهم السلام به شکل گسترده یاد شده اند، در قرآن کریم به نام آن ها تصریح نشده و به ظاهر، در معارف و احکام قرآن کریم یافت نمی شوند، در حالی که از یک سو اهمیت آن ها ایجاب می کند در قرآن کریم (به عنوان ثَقَل اکبر) از آن ها یاد شده باشد و از سوی دیگر بازتاب گسترده آن ها در روایات نشان حضور این آموزه ها در قرآن کریم است، زیرا روایات اهل بیت علیهم السلام برگرفته از قرآن کریم اند. این مقاله، عهده دار بیان معیاری برای دستیابی به مصادیق قرآنی این گونه مفاهیم اخلاقی است و برای نمونه در پی معیار شناسی دستیابی به مصادیق اصل معاشرتی «مدارا» است و به نتایج زیر دست یافته است: 1. هرچند در قرآن کریم واژه «مداراه» نیامده است، مصادیق مدارا در قرآن کریم یاد شده اند (دست کم، بیست مصداق). 2. برای شناسایی مصادیق قرآنی مدارا معیارهایی وجود دارد که به کمک آن ها مصادیق یادشده قابل شناسایی اند. 3. شناسایی مصادیق مدارا با کمک «گوهر معنایی مدارا» و «روایات تفسیری» امکان پذیر است. 4. از راه تصریح مفسران و مترجمان قرآن نمی توان به مصادیق مدارا راه یافت و تنها در حد «تأیید» می توان از آن ها بهره برد. روش تحقیق در این مقاله، نقلی- وحیانی و روش پردازش اطلاعات (داده پردازی) آن تبیینی و تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است.
ترسیم فضای فرهنگی-اجتماعی تونس در رمان های چهارگانه (عایشه، عادل، علی، ناصر) البشیر بن سلامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
251 - 268
حوزههای تخصصی:
رمان، یکی از انواع ادبی جدید است که در اوایل قرن بیستم، به عنوان یک فن ادبی مستقل، جایگاه خود را در ادبیات عربی محکم کرد، از اینرو، تصویری عینی از چشم انداز و برداشت نویسنده از زندگی است که اوضاع فکری- فرهنگی هر عصری را به تصویر می کشد، تحقیق حاضر تلاش کرده است با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین نقد ادبی بر رمان های چهارگانه ابن سلامه نگارش یافته است، نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که: ابن سلامه در رمان خود با استفاده از شیوه زبانی نمادین، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه تونس پرداخته و بحران روحی قهرمان داستان، مصیبت های روشنفکران و تعارض های درونی آنان را به تصویر کشیده است. همچنین، البشیر بن سلامه، با به کارگیری فن توصیف و شیوه ها و ابزارهای گوناگون آن، علاوه بر توفیق در انتقال عواطف و حالات درونی شخصیت های رمان به خواننده، وی را به خوبی در جریان حوادث رمان قرار داده و تصویر بسیار ملموسی از فضای رمان ارائه کرده است.
خاستگاه امید و نقش آن بر تعالی حیات درون و برون آدمی در کلام امیرالمؤمنین(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
177 - 192
حوزههای تخصصی:
«امید» حالتی درونی است که ارتباط محکمی با چگونگی نگرش آدمی به مبدأ، مقصد، سلوک و مشی گزینشی او در زندگی دنیوی و وصول به سعادت درحیات واپسین دارد، این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، با بررسی خاستگاه امید و نقش آن در کمال انسان، در پی دست یابی به سیر و سلوکی برخاسته از سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام است که انسان را به تعالی روح و سعه وجودی رسانده و سبب بهبود سبک زندگی او شود. اگر آدمی با«خودشناسی» و«خود ارزیابی» و «شناخت واقعیت جهان»، از«افتقار وجودی» خویش و سایر مخلوقات آگاه شود، امید خود را تنها در خداوند تعالی محصور نموده و با«حُسن ظن» به او در دَهِش هر نعمت یا بازداری از آن، عالی ترین مرحله کمال یعنی مقام«رضا» در وجودش ظهور می یابد، و آن گاه که به مقام رضا واصل گردد، در برابر شرایط زیست فردی و اجتماعی از زندگی لذت بخشِ همراه با آرامش بهره مند خواهدبود.
نقد دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی براساس مبانی انسان شناسی آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ماکیاولی فیلسوفی است قدرت گرا که نظریات اخلاقی خود را در قالب نظریات سیاسی خویش مطرح نموده و متناسب با مبانی فکری خود، در باب معیار فعل اخلاقی نظراتی ارائه کرده است. به باور ماکیاولی معیار فعل اخلاقی رسانندگی انسان به هدف و غایت اصلی زندگی است. وی غایت اصلی زندگی را قدرتمندی انسان می دانست و افعال آدمی را در صورتی اخلاقی می شمرد که فرد را برای رسیدن به قدرت مادی توانمند سازد. از منظر وی «قدرت» ارزش ذاتی دارد و برای رسیدن به آن، انسان مجاز است از هر روشی استفاده کند. درواقع از منظر او ملاک اخلاقی بودن یا نبودن یک فعل (نظیر دروغ گویی) رسانندگی انسان به کمال یعنی قدرت است. او معتقد بود: هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف والا (قدرتمندی انسان)، از هر نوع رفتاری می توان استفاده کرد. آیت الله مصباح یزدی معتقد است: برای تعیین ملاک خوبی و بدی افعال انسان، ابتدا باید به شناخت صحیحی از انسان، ابعاد وجودی او، سعادت و شقاوت وی، کمال و هدف نهایی او دست یافت تا بتوان در گام بعد معیار صحیح ارزشمندی افعال اخلاقی انسان را تعیین کرد. ایشان معتقد است: رسیدن به قدرت محدود مادی نمی تواند معیار خوبی برای رساندن انسان به حیات ابدی معنوی و اخلاقیات باشد. در این مقاله دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده و براساس مبانی انسان شناسانه آیت الله مصباح یزدی ارزیابی گردیده است.
رویکردی کیفی به خاستگاه «آسیبهای کنشگری بانوان مبلغ بر ایفای نقش های خانوادگی آنان» و ارائه راهکار(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
155 - 187
حوزههای تخصصی:
بانوان مبلغ دین، کنشگرانی هستند که برای گسترش معارف دین، میان دختران و زنان جامعه اسلامی تلاش می کنند. فعالیت بهینه این بانوان، مستلزم آن است که اخلاق تبلیغ به مثابه اخلاق حرفه ای رعایت شود. یکی از آسیب های شناسایی شده در زمینه اخلاق تبلیغ دینی بانوان، ضعف برخی بانوان مبلغ در ایفای نقش های خانوادگی به دلیل فعالیت های تبلیغی است. پژوهش حاضر با تمرکز بر این آسیب ها و توجه به اخلاق تبلیغ دین، این سوال را از جامعه بانوان مبلغ، پی گرفته است که آنان مطابق با تجربه زیسته شان، منشأ آسیب های کنشگری تبلیغی در عرصه خانواده مبلغ را جه می دانند و برای برون رفت از این آسیب ها، چه راهکارهایی دارند؟ هدف پژوهش، برداشتن گام های نخستین در تنظیم اخلاق حرفه ای زنان مبلغ است. روش این مقاله کیفی است که با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون نوشته شده است. داده ها با روش مصاحبه به دست آمده و با تکنیک تحلیل مضمون تحلیل شده است. یافته ها می رساند، منشأ آسیب های اخلاقی بانوان مبلغ در عرصه خانواده به وجود آمدن تنگناهای زمانی، عملیاتی، احساسی و مالی است که بر اثر تلاقی وظائف مربوط به کنشگری تبلیغی و مناسبات درون خانواده ایجاد می شود.
خودآئینی اخلاقی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودآئینی مفهومی است که از زمان یونان باستان در عرصه سیاست مطرح بوده است اما کانت نقشی بنیادین در اخلاق برای آن قائل شد. او معتقد است فاعل اخلاقی علاوه بر این که تابع امر مطلق، به عنوان قانون اخلاق است، آفریننده آن نیز هست. این مفهوم بعد از کانت تعاریف و جایگاههای دیگری همچون خود آئینی شخصی و خود آئینی عقلانی نیز یافت. دورکین در کتاب خود درباره خود آئینی ، صورت بندی عامی از خودآئینی اخلاقی بدست داده است که محور در آن "از آن خود بودن اصول اخلاق" با معانی گوناگون است. در این مقاله ابتدا مفهوم خودآئینی و مولفه های آن از قبیل خود قوام بخشی، خود کنترلی، عقلانیت و استقلال از نگاه فیلسوفان تبیین شده است و سپس از طریق همین مولفه ها، خوانشی از این مفهوم در قرآن کریم دنبال شده است. می توان گفت خود آئینی در برخی از معانی خود در قرآن کریم مطرح شده و یکی از مولفه های عامل اخلاقی قلمداد شده است.
رویکردی کیفی به معنویت و نقش آن در اخلاق کنشگری اجتماعی روحانیت از نگاه روحانیون(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
99 - 132
حوزههای تخصصی:
در سابقه ایدئولوژیک ادیان، روحانی کسی است که توان ایجاد رابطه میان امر قدسی و امر اجتماعی را بواسطه معنویت دارد. در صورتی که اخلاق در کنشگری اجتماعی روحانیت به عنوان یک اصل تلقی شود، معنویت، از شاخص های مهم این اصل خواهد بود. روحانیت شیعه نیز در طول حیات خود به عنوان یک گروه مرجع، مستثناء از این قاعده عمومی نبوده است. با این نگاه، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که روحانیون چه تفسیری از نقش معنویت در اخلاق کنشگری اجتماعی شان در جامعه فعلی دارند. رویکرد در این پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. برای جمع آوری داده های تجربی با 20 روحانی فعال در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اداری شهر اصفهان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیم ساختاریافته انجام شده است. داده های تحلیل شده نیز در قالب 6 مضمون سازمان دهنده ارزشمندی نقش، تأیید حرفه ای، مداخله گری، رابطه تعاملی، تعهد اجتماعی و انعطاف پذیری اخلاقی و 3 مضمون فراگیر تثبیت هویت حرفه ای، بهبود عملکرد اخلاقی و تاب آوری اخلاقی سامان یافت.
بررسی الگوی «شهودگرای اجتماعی» جاناتان هایت براساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث چالش برانگیز در حوزه روان شناسی اخلاق، «فرایند ذهنی و عوامل مؤثر بر قضاوت اخلاقی» است. رویکردهای گوناگون روان شناسی طی قرن گذشته، نگاه های متفاوتی ارائه داده و هریک بر تأثیر عامل خاصی تأکید داشته است. یکی از الگو های اخیر که توسط روان شناس معاصر جاناتان هایت طراحی شده، الگوی «شهودگرای اجتماعی» است. متفکران نظرات متفاوتی درباره این الگو طرح نموده اند که موجب شده است به یکی از جنجالی ترین موضوعات روان شناسی اخلاق تبدیل شود. با توجه به اینکه فیلسوف معاصر، آیت الله مصباح یزدی، به جنبه های روان شناسی اسلام نیز توجه داشته ، این مقاله کوشیده است الگوی «شهودگرای اجتماعی» را با توجه به اندیشه های ایشان بررسی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری داده ها با مراجعه به آثار ایشان صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در نقد الگوی «شهودگرای اجتماعی»، می توان عواملی همچون نادیده گرفتن بعد فرامادی انسان، بی توجهی به عنصر اختیار، تقلیل عوامل مؤثر بر قضاوت اخلاقی به فرهنگ و عوامل زیستی و غریزی، تعریف نادرست «دستگاه تحریکی» ذیل «دستگاه ادراکی»، مغالطه «سرعت در قضاوت و نفی استدلال»، و سوگیری در انتخاب معماها را مطرح کرد.
بررسی ماهیت و امکان شناخت فطری قضایای اخلاقی و نقد نظرات منکران آن با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
63 - 92
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کسب شناخت از نگاه برخی محققین، فطرت است. از نظر آن ها فطریات منحصر در گرایشات نبوده و انسان شناخت های فطری نیز دارد. مسئله مورد نظر در این پژوهش قضایای اخلاقی است. پرسشی که باید پاسخ داده شود این است که آیا نسبت به قضایای اخلاقی نیز ادراک فطری وجود دارد؟ صاحب نظران زیادی شناخت فطری نسبت به قضایای اخلاقی را بررسی و رد یا تایید کرده اند. از جمله آن ها می توان به علامه جوادی آملی حفظه الله اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی ماهیت امور فطری و شناخت های فطری نسبت به قضایای اخلاقی از منظر علامه جوادی آملی با روش توصیفی تحلیلی است. نتایج تحقیق این که شناخت فطری نسبت به برخی قضایای اخلاقی وجود دارد و ملاک در درک فطری وجود شناخت در بدو خلقت نیست بلکه بدیهی و اولی بودن قضایا است. به عبارتی انسان فطرتا با تصور دو طرف قضیه هرچند خود بدیهی نباشند نسبت بین آن ها را بدون نیاز به استدلال تصدیق می کند. همچنین اشکالات برخی مخالفین شناخت فطری اخلاق مانند نسبی بودن اخلاق، تساوی فطرت با غریزه و تساوی اخلاق و آداب صحیح نیست.
نبایدهای سرمایه گذاری های نامتعارف از بُعد اخلاق کاربردی بر اساس دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی رحمة الله(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه گذاری در عرصه هایی همچون ارز، خودرو و مسکن مورد توجه و اقبال برخی اقشار جامعه قرار گرفته است. با توجه به تبعات متعددی که این قبیل سرمایه گذاری می توان در پی داشته باشد، اهمیت بررسی ابعاد مختلف قانونی، اقتصادی، فقهی و اخلاقی این نوع سرمایه گذاری امری واضح است.اما با توجه به این که بررسی ابعاد اخلاقیِ این قبیل سرمایه گذاری ها خصوصا در بعد فردی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ضرورت تبیین این ابعاد، از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است.هدف این مقاله بررسی این نوع فعالیت های اقتصادی، از نظر اخلاق کاربردی و بر اساس دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی ره با روش توصیفی تحلیلی است. نتیجه پژوهش این که با بررسی دیدگاه اخلاقی علامه طباطبایی می توان گفت فضیلت گرایی، پیامدگرایی اخلاقی، پیامدگرایی اخروی، وظیفه گرایی و اخلاق محبت از مبانی فرااخلاقی ایشان و تقوا، برابری، ایثار، وحدت و امنیت اجتماعی از مولفه های اخلاق اجتماعی هستند. با خرید و حبس ارز، مسکن و خودرو و ورود نقدینگی به این بازارها جریان معاملات اقتصادی و رونق آن ها دچار اخلال می شود و مصداقی برای تقدم نفع شخصی بر منافع جمعی و بی تفاوتی نسبت به قشر ضعیف جامعه است که با مولفه های اخلاق اجتماعی در تضاد است. همچنین ورود به این نوع سرمایه گذاری ها در بُعد رذائل اخلاقی، آسیب هایی همچون اشتیاق نسبت به آشفتگی و گرانی در اقتصاد و شادمانی از ضرر دیگران را درپی دارد.
مسئله شناسی اخلاقی و معنوی کنشگری و خودهای روحانیت در فضای مجازی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«خود» به عنوان مفهوم چالش برانگیز قرن بیستم تاکنون در دو طیف ذات گرا و تجربه گرا موردبحث و بررسی قرار گرفته است. گروه اول آن را منحصربه فرد می دانند و دسته دوم آن را محصول کنش اجتماعی صورت بندی می کنند. باتوجه به رویکرد نوع دوم، با ایجاد دیگری ها و صحنه های متفاوت از فضای واقعی خودها در حال تغییر در فضای مجازی هستند. به نوعی که یک خود می تواند با ماسک های متفاوتی در موقعیت ها و پلتفرم های متنوعی حضور پیدا کند و در برابر دیگری های متنوع، بازنمایی متفاوتی داشته باشد. در این مقاله با ابژه کردن روحانیت به عنوان یکی از فعالان حاضر در فضای مجازی تلاش بر آن گردید با روش مصاحبه از کنشگران شاخص در این فضا، مسائل اخلاقی و معنوی منتج از تحولات خود را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم. از روش تحلیل محتوای کیفی در راستای پاسخ به سؤالاتمان استفاده کرده و آنها را دسته بندی نمودیم. مسائل به دست آمده عبارت است از این جهانی و آن جهانی بودن روحانیت، تعامل با گروههای ناهنجار تهدید و فرصت تبلیغی، شکوفایی خود ممنوعه، خودافشایی اندرونی و بیرونی، خودشیفتگی و مواردی از این قبیل که به تفسیر در این مقاله بدان اشاره شده است.
تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های تربیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در آموزش و پرورش، تربیت اخلاقی است؛ چون آموزش و پرورش نقش مهمی در تربیت اخلاق مدار در دوران کودکی و بعد از آن ایفا می کند و سبب رشد شخصیت دانش آموزان، نگرش و آگاهی آنان می شود. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های تربیت اخلاقی است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و جامعه پژوهش، محتوای کتاب درسی هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی است. در این مطالعه از روش تحلیل محتوا و از روش «آنتروپی شانون» برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه دینداری (394/0) و کمترین آنها مربوط به مؤلفه های تفکر و تعقل و احترام (0) است. با توجه به یافته های پژوهش در محتوای این کتاب، به برخی از مؤلفه های تربیت اخلاقی کمتر توجه شده است. توجه به مؤلفه های اخلاقی و آموزش آن به دانش آموزان دوره ابتدایی، می تواند نگرش ها، عادت ها و رفتارهای مناسبی را در آنان ایجاد نماید و ارزش های اخلاقی و معنویت را در وجودشان نهادینه سازد.
تأثیر متقابل فقه و اخلاق در راستای تأسیس دانش فقه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در مورد رابطه دانش فقه و اخلاق، اختلاف بین دانشوران فقه اخلاق وجود دارد. بررسی رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس دانش فقه اخلاق اهمیت به سزایی در رشد و تعالی این علم دارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در صدد بیان رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس فقه اخلاق می باشد. برای دست یابی به این هدف نسبت سنجی و بررسی شباهت ها و تفاوت های میان عناصر اصلی دو علم فقه و اخلاق صورت گرفته است. همچنین با رابطه سنجی فقه و اخلاق تعامل و تأثیرهای متقابل دو دانش بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در نسبت سنجی فقه و اخلاق، موضوع این دو باهم نسبت عام و خاص من وجه دارند و در محمول، هدف و روش نسبت آن دو تساوی است. در رابطه سنجی فقه و اخلاق تاثیر فقه بر اخلاق در مسائل، روش تحقیق، اهداف اخلاق بررسی می شود و در تاثیر اخلاق بر فقه ساختن مبادی حکم، تعدیل حکم فقهی، تحلیل اخلاقی از موضوعات و گسترش دامنه فقه بررسی می گردد. با توجه به آنچه که در نسبت سنجی و رابطه سنجی بیان شد امکان فقه اخلاق وجود دارد و برای آن دو تعریف عام و خاص لحاظ شده است که در تعریف مختار، اصطلاح خاص مدنظر است که در بردارنده احکام شرعی است به همان معنای فقهی که در فقه مصطلح وجود دارد. در نتیجه با توجه به این تعریف، در فقه اخلاق باید حوزه صفات و رفتارهای اخلاقی، با دقّت اجتهادی و روش استنباط فقهی مورد شناسایی تکالیف خمسه قرار گیرند.
تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی با میانجی گری بدبینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
87-105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تاثیر بهزیستی معنوی برسایش اجتماعی بامیانجی گری بدبینی سازمانی معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد بوده است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش حدود 580 نفر از معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد با نمونه 231 نفری مطابق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی، سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی استفاده شد. روایی و پایایی هر سه ابزار مطابق با تحلیل تاییدی و پایایی آلفای کرانباخ و ترکیبی مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار Smart Pls مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی بر سایش اجتماعی و بدبینی سازمانی معلمان موثر است و اثر بهزیستی معنوی از طریق بدبینی سازمانی بر سایش اجتماعی تایید شد از طرفی بدبینی سازمانی اثر مستقیم بر سایش اجتماعی داشت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بهزیستی معنوی موجب کاهش سایش اجتماعی و کاهش بدبینی سازمانی می شود. بدبینی مستقیما موجب افزایش سایش اجتماعی معلمان می شود.
امکان سنجی کار اجباری زندانی از منظر اخلاق و حقوق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
153 - 174
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی کار اجباری برای زندانی از دیرباز یکی از مباحث مورد توجه علما و فقهای اسلام بوده و یک راهبرد اصلاحی –جبرانی تلقی می شود، لذا هدف این پژوهش امکان سنجی کار اجباری زندانیان در حقوق اسلامی می باشد. مطالعه اسناد و نظرات علمای شریعت و احادیث موجود و آیات متعدد در ارتباط با کار نشان داد که اجبار به کار زندانی در دین شریعت اسلام و در چارچوب حقوق و فقه اسلامی امری درست و مورد تآیید می باشد و اشتغال به کار زندانی از گذشته های دور تاکنون در اکثر جوامع وجود داشته است که در برخی جوامع به صورت غیر منصفانه و مخالف اصول بشردوستانه و در برخی دیگر تا حدودی موافق و موازین حقوق بشری بوده است. به طورکلی می توان گفت اسناد مربوط به کنواسیون (1930) و همچنین اطلاعات بدست آمده از منابع اسلامی نشان داد که کار یا اشتغال زندانی در زندانها (اجبار به کار بر اساس دستورالعملهای قانون کار) برای طرفین نتیجه برد-برد خواهد داشت. بنابراین وظیفه حاکم است که شرایط کار را برای زندانی فراهم کرده و اگر از اشتغال به کار خودداری کند حاکم شرع او را باید با استفاده از راهکارهای قانونی وبا رعایت موازین شرعی به نحوی اجبار به کار نماید؛ این اجبار به کار می تواند علاوه بر تامین بخشی از هزینه های زندانی در زندان، در تامین معیشت خانواده و از طرفی استحقاق حق مالباختگان و خسارتهای وارد به جامعه نیز مفید باشد.
نقد دیدگاه رشداخلاقی کولبرگ از منظر قرآن با رویکرد ساختارشناسی جنسیت زن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
95 - 119
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقى که حیطه افعال اختیاری فرد را شامل می شود به رش د انسان در جنبه های شناخت، رفتار و عواطف فرد می پردازد. از دیدگاه روان شناسان، قبول یا رد این قاعده که همه انسان ها از ویژگی های خاص روانی-شناختی برخوردار هستند، در تبیین رابطه اخلاق و جنسیت نقش تعین کننده دارد. بر این اساس، موضوع نحوه رابطه جنسیت با فضایل اخلاقی، محل بحث و تضارب آرا قرار دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تطبیقی رابطه جنسیت با فضائل اخلاقی با رویکرد کاربردی از دیدگاه کولبرگ و قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه رسید که کولبرگ، رفتار و تفکر اخلاقی را به یکدیگر وابسته می داند و اعتقاد دارد کسانی که از قضاوت اخلاقی بالاتری برخوردارند، اخلاقی تر از کسانی هستند که قدرت تشخیص کمتری دارند. او بر این باور است که رشد اخلاقی دارای پنج مرحله است و زنان از نظر تشخیص و رفتار تا مرحله دوم فراتر نمی روند؛ اما در آموزه های دین اسلام، دستیابی زنان و مردان به فضائل اخلاقی، یکسان است و نتایج تحقیق مبین آن است که زنان و مردان در چهار جنبه توصیف شناسی رشد اخلاقی، ریشه های رشد اخلاقی، ابزارهای کمک کننده رشد اخلاقی و برونداد و نتیجه رشد اخلاقی با مردان مشترک هستند و تعابیر قرآن در هر چهار زمینه به صورت یکسان می باشد.
حکمت عملی وضعی و فضیلت ازدواج (با نگاهی به دیدگاه های آیت الله جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
ازدواج به منزله کنشی که مسیر ورود به نهاد خانواده است در اندیشه اسلامی ذیل دانش حکمت عملی مورد بحث قرار می گیرد اما مسأله اینجاست که در فضای اسلامی این فقه است که مشخص کننده شروط و پیوندهای حقوقی ازدواج است. با اینوصف چه ارتباطی میان حکمت عملی و ازدواج برقرار است؟ پاسخی که در این نوشتار بدان می رسیم بحث از دانشی در حکمت اسلامی است تحت عنوان حکمت عملی وضعی؛ هدف این مقاله پرداختن به ارتباط میان حکمت عملی وضعی با فقه است؛ فقه، نظامی از دانش است که سلسله های حقوقی مختلفی را بواسطه ازدواج به عنوان امور قوام بخش به انسان و جامعه شکل میدهد. از این رو از یک سو به روشی عقلی اجتهادی آشکار شده است که ازدواج به منزله فضیلت اخلاقی در داخل حکمت عملی وضعی معنا پیدا می کند و از سوی دیگر این فضیلت، کمالات فرد انسان و در مرحله دیگر کمالات اجتماعی را در قالب سلسله های چهارگانه شریعت ممکن می سازد. در واقع این دو نوع از کمال، امری را که در شریعت تحت عنوان حیات طیّبه از آن یاد شده است فعلیّت می بخشند و ازدواج را به مثابه امری اخلاقی قوام بخش جامعه مستقر می کنند؛ این مسیر از سمت اخلاق به سوی جامعه است نه اینکه چون امری اجتماعی است اخلاقی محسوب می کند. با این وصف دلیلی که بر غیراخلاقی بودن ازدواج مطرح شده است رنگ می بازد. در نهایت نشان داده خواهد شد ازدواج از طریق حقوق و ظهور سلسله های حقوقی محارم، حرمت نکاح، مواریث و انساب، جامعه را بر طبق حکمت عملی وضعی قوام می بخشد.
بررسی جایگاه اخلاق فضیلت در اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
91 - 119
حوزههای تخصصی:
اخلاق فضیلت به عنوان یکی از شاخه های سه گانه اخلاق هنجاری مشهور است، ولی برخی از فلاسفه اخلاق موافق جایگاه مستقلی برای آن در اخلاق هنجاری نیستند. سؤال مقاله حاضر این است که سخن حق در مورد جایگاه اخلاق فضیلت در پژوهش های اخلاق هنجاری چیست؟ آیا ادله قائلین به استقلال اخلاق فضیلت در مقابل دیگر رقبا یعنی وظیفه-گرایی و غایت گرایی، بدون اشکال می باشد؟ راه حل پیشنهادی چیست؟ گردآوری داده ها در این مقاله کتابخانه ای بوده و با روش توصیفی تحلیلی به تبیین سؤالات و پاسخ گویی به آنها پرداخته است. قائلین به اخلاق فضیلت تقریر های مختلفی برای اخلاق فضیلت داشته اند که فضیلتمندیِ فاعلِ اخلاقی در همه آنها مشترک است. علل روی آوری به اخلاق فضیلت نیز متعدد بوده و بیشتر ناظر به نقاط ضعف نظریه های رقیب است. بررسی ها نشان از آن دارد که هم به تقریرهای اخلاق فضیلت اشکال وارد است و هم ادله روی آوری به آن قابل خدشه می باشد. نتیجه آن است که اگرچه اخلاق فضیلت جایگاه مستقلی در اخلاق هنجاری ندارد ولی دغدغه های منطقی قائلین به اخلاق فضیلت، توسط نظریه ی غایت گرای اخلاق اسلامی، معروف به نظریه قرب الهی، قابل حل می باشد.
بررسی ارزش اخلاقی فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
119 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد تعیین ارزش اخلاقی فرزندآوری با رویکرد نقد دیدگاههای مطرح شده و تبیین دیدگاه صحیح برآمده است. بررسی نشان می دهد دو دیدگاه می توان درباره ارزش اخلاقی فرزندآوری تبیین و صورت بندی نمود که عبارت هستند از دیدگاه ضداخلاقی بودن فرزندآوری و دیدگاه ارزش ذاتی داشتن آن. دیدگاه قائلان به ارزش ذاتی فرزندآوری که بر پایه ارزش ذاتی انسان و نیز ارزش ذاتی ادراک ارزش ها توسط انسان، صورت-بندی شده است، با اشکال خلط ارزش ذاتی و غیری مواجه است و در نتیجه قابل پذیرش نیست. همچنین استدلال بر ضداخلاقی بودن فرزندآوری از طریق ضداخلاقی بودن ازدواج، به جهت ضعف تبیین های ارائه شده ناتمام و غیر قابل پذیرش است. در نهایت این پژوهش نشان می دهد با استناد به دیدگاه ضرورت بالقیاس الی الغیر و از طریق بررسی منابع دینی جهت فراهم آوردن کبرای کلی قیاس که تعیین کننده محمول(خوب/ بد) برای موضوع(فرزندآوری) در قضیه اخلاقی است، می توان به دیدگاه سومی دست یافت که عبارت باشد از ارزش غیری فرزندآوری. در این دیدگاه فرزندآوری چون زمینه نیل به کمال نهایی انسان را فراهم می کند، دارای ارزش اخلاقی غیری دانسته شده است.
بررسی نظام اخلاقی اسلام از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظام اخلاقی اسلام گویای مجموعه ای هماهنگ و مرتبط از ارزش ها و لزوم ها درباره صفات نفسانی و رفتارهای اختیاری است که تمام آنها براساس جهان بینی اسلامی، هدف خاصی را پی می گیرند. آیت الله مصباح یزدی در تبیین این نظام اخلاقی، ارزش و لزوم اخلاقی را مبیّن رابطه متناسب و ضروری موجود میان صفات و رفتارهای اختیاری با نتایج آنها می داند. ایشان این رابطه را حاصل علیت تکوینی و محصول اراده الهی قلمداد می کند و نقش توحیدمحوری را افزون بر منشأ اخلاق، در لزوم نیت تقرب الهی فاعل اخلاقی از اراده بر انجام فعل تا وصول به هدف تبیین می نماید. آیت الله مصباح یزدی هدف اخلاق را نیز کسب کمالات متناسب با خلقت بشری دانسته است که از آن به «قرب به کمال مطلق» یا همان «قرب الهی» تعبیر می شود. راه وصول به این هدف را نیز به روش حصر عقلی در چارچوب اخلاق الهی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی برمی شمرد. این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی، تبیین ایشان از نظام اخلاقی اسلام را منسجم، عقلانی، واقع گرایانه، دینی، مطلق گرایانه، وحدت گرایانه و شمول گرایانه می داند. این مقاله افزون بر توجه به آثار تبیین نظام اخلاقی اسلام از منظر ایشان، به چگونگی رابطه تولیدی حُسن فعلی از حُسن فاعلی و تناسب خودگرایی و خداگرایی پرداخته است.