فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر از بارزترین موضوعاتی است که شاعران در شعر معاصر عرب به آن پرداخته اند. فراخوانی شهرها در بین شاعران متفاوت است. اغلب دارای دلالت های نمادین و مناسب با گرایش های فکری و دیدگاه های آنها نسبت به زندگی است. یحیی سماوی شاعر معاصر عراقی از بارزترین شاعران نوگراست که در شعر خود به مفهوم نمادین شهرها پرداخته است. بیشتر شهرها و روستاهای کشور عراق را در شعر خود ترسیم کرده و از فقر، بیماری و وضعیّت نابسامان آنها شکایت می کند.
مقالة حاضر برآن است که بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی، به مهم ترین شهرهای عربی و دلالت های نمادین آنها در شعر سماوی بپردازد. «بغداد»، «سماوه» و «مکّه» به ترتیب بیشترین شهرهای به کار رفت ه در شعر اوست. «بغداد» یایتخت با پیشینه تاریخی، نماد تمام شهرهای عراق، بلکه نماد کیان عربی به شمار می رود. «سماوه» زادگاه شاعر و آرمان شهر وی، نماد زیبایی و سرسبزی، عفّت و دلاوری می باشد؛ و «مکّه» به عنوان یکی از شهرهای عربی و پایتخت معنوی اسلام بوده که شاعر پس از ترک کشور عراق، در آنجا اقامت گزید و برای نخستین بار طعم امنیّت را در این شهر چشید.
عناصر الموسیقی فی دیوان ""نقوش علی جذع نخله"" یحیی السماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظراً، لأهمیه التی تحتلها الموسیقی فی الشعر، فإنّه یمکننا الحدیث عن جانبین للموسیقی فی أی عمل شعری، وهما: الموسیقی الخارجیه والموسیقی الداخلیه. وتعنی هذه الدراسه بدراسه الموسیقی بنوعیها الخارجیه والداخلیه والبحث فی الآثار والدلالات الناجمه عن کلّ نوع فی دیوان ""نقوش علی جذع نخله"" للشاعر یحیی السماوی. أما عن الموسیقی الخارجیه فقد حاولنا أن ندرس دراسه إحصائیه لنسبه تواتر البحور، والزحافات والعلل، ونسبه حروف الروی وحرکاته، وأنماط القافیه فی کلا النمطین (العمودی والحر)، عند الشاعر. أما علی صعید الموسیقی الداخلیه فتناولنا ظاهره التکرار ودورها الإیقاعی والدلالی فی تماسک القصائد، وبعض ظواهر إیقاعیه أخری کالطباق والجناس. وقد تبیّن من خلال الدراسه أن الشاعر یحاول، فی تشکیل البنیه الإیقاعیه لقصائده، الإفاده من أصغر الجزئیات وأدقها من أجل توظیفها واستثمار مکوناتها بغیه إثراء النغمه المؤثره المنبعثه من الإیقاعات الخارجیه والداخلیه وإثراء دلالات النص وبیان ما یختلج فی صدره من مشاعر الحزن والأسی والجراح التی تمر بالعراق.
ویژگی های شعر عتاب و شکوی در دورة مملوکی (بررسی و تحلیل ساختاری و محتوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر عتاب و شکوی در دورة مملوکی دارای ویژگی های متعددی است. این فنّ شعری به اوضاع سیاسی و اجتماعی این دوره همچون فقر کُشنده و شرایط سخت زندگی مردم می-پردازد و در تلاش است تا سیاست های ظالمانه و رویکرد های اشتباه پادشاهان مملوکی و والیان آنان را در مقابل تودة مردم، به چالش کشیده و مورد نقد اجتماعی قرار دهد. البته گاهی چنین نقدهایی با فکاهه گویی نیز همراه است که از شدّت این انتقادها می کاهد. شعر شکوی در عصر مملوکی، منبع مهمی برای آگاهی و اطلاع از واقعیت زندگی سیاسی و اجتماعی این دوره محسوب می شود. بر همین اساس، این مقاله بر آن است تا فن شعری شکوی و عتاب را در این برهة زمانی مورد بررسی قرار دهد. مهم ترین یافته های این پژوهش بیانگر آن است که شعر شکوی در عصر مملوکی، رنگ و بویی سیاسی و اجتماعی به خود گرفته و با اسلوبی همراه با سُخریه و سبکی طنز آمیز، در راستای به تصویر کشیدن رنج و درد مردم است. از همین روی، شعر شکوی در دورة ممالیک دارای جایگاهی بی نظیر و ممتاز در درازنای شعر عربی است و پیش از این دوره، این گونه فن شعری کمتر مشاهده شده است. روش تحقیق در این پژوهش، به صورت تحلیلی- توصیفی و با استفاده از نمونه های زیبای شعری در عصر مملوکی است که دارای مضمونی همراه با شکوی و عتاب است.
تحلیل تطبیقی کارکرد شخصیت اسطورة «زرتشت» در شعر کلاسیک و مدرن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراخوانی اسطوره ها نقش برجسته ای در تعمیق و غنای ادبیات ملل مختلف ازجمله عرب ها داشته است. اسطورة ایرانی «زرتشت» یکی از این اسطوره هاست که در شعر کلاسیک عرب غالباً وجود ندارد؛ اما برخی شاعران معاصر عرب با الهام از فریدریش نیچه (1844-1900م)، شاعر و فیلسوف آلمانی، در چارچوب «قناع» و ماسک اسطورة «زرتشت»، درپی دستیابی به عنصری برای مبارزات سیاسی- اجتماعی و بیداری ملت هایشان با شعار اَبَرانسان بوده اند تا خیزشی مردمی دربرابر اهریمن ظلم و فساد مستکبران معاصر به پا دارند. هدف این مقاله علاوه بر اثبات حضور یا فقدان اسطورة ایرانی زرتشت، مقایسه و تحلیل تطبیقی این اسطوره در شعر شاعران مدرن و کلاسیک عرب است تا نشان دهد اندیشة نمادین شاعران کلاسیک و مدرن عرب دربارة این شخصیت دینی چگونه بوده و رویکرد آنان در بازآفرینی این اسطوره چیست. دستاورد این پژوهش که براساس روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، نشان می دهد که در ادب قدیم عرب، اغلب به سبب جنبه های مذهبی و دفاع از اسلام دربرابر زرتشتیسم، از این اسطورة ایرانی یادی نشده است؛ بلکه فقط اشاراتی اندک به مجوس و آیین های ایرانیان پیش از اسلام در شعر این دوره مشاهده می شود. درمقابل، زرتشت در شعر معاصر عربی، از هیئت منجیِ قومی و پیامبر دینی به شمایل سفیرِ سیاسی در میان ملت های عربی درآمده که رهایی بخش انسان معاصر از دردها و رنج های اجتماعی است. این موضوع نشان از آگاهی شاعران معاصر عرب از اسطوره های کهن ایرانی و علاقة آنان به فرهنگ گذشتة ایران باستان دارد.
وقفات مع مذکّرات بحّار لمحمد الفایز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایزال الشعر الکویتی المعاصر-بکثیر من تفاصیله وخصوصیاته- خافیاً على کثیر من العرب، فضلاً عن غیرهم. وما هذه المقاله إلاّ جانب من الجوانب الکثیره للشعر الکویتی المعاصر الذی استطاع أن یخترق الحدود ویسافر إلى أنحاء کثیره فی المعموره، بشکل عام، وفی البلاد العربیه، بشکل خاص.
تتناول المقاله قصیده طویله، أو بالأحرى، ملحمه شعریه، ولکنها غنائیه، و هی (مذکّرات بحّار)، لواحد من شعراء الکویت المعاصرین والمقتدرین، ألا وهو الشاعر محمد الفایز. تتناول المقاله تلک المذکّرات بالعرض والتحلیل فتقف فی عدّه مواضع ثم تتعرض لبعض الجوانب النقدیه فیها فتناصر الفایز حیناً وتعارضه أحیاناً وذلک فی أسلوب یقوم على رصد المعانی واستقراء الأفکار.
الموضوع الذی تُرکِّز علیه المذکّرات هو الحیاه الیومیه للبحّار القدیم الذی کان البحر مصدر رزقه فکان علیه أن یصارع أهواله. فقد سایر الفایزُ البحّارَ فی رحیله لصید اللآلئ بالغوص علیها ووصفَ أحاسیسه اتجاه مصاعب البحر وأخطاره وعاد معه إلى بیته فعرّفنا بحاله عائلته المزریه والفقر الذی کانت تعانیه، فیما هو یحمل الدرر والعقیان للآخرین، الذین کانت عائلته أحقّ منهم بها.
المذکرات هی تجربه شعوریه عامّه حاول الفایز تحویلها إلى تجربه ذاتیه عندما تقمّص شخصیه البحّار وکان الراوی لمذکراته، وظهرت معاناه الشاعر للتجربه من خلال العروض التی قدّمها الفایز لأحوال البحّار المختلفه بتفاصیلها الدقیقه. وقد استطاع الفایز توظیف العنصر العاطفی على أحسن وجه فنرى صدق العاطفه وقوّتها، إذ استعان بالعواطف الإنسانیه العامه التی أکسبت مذکّراته بعداً عالمیاً وامتداداً بلا حدود، فلیس فی المذکّرات عواطف أو مشاعر قومیه أو إقلیمیه أو وطنیه. وقد أکثر الفایز، من أجل رسم الصور المناسبه القریبه من ذهن القارئ، أکثر من استعمال الأسالیب البیانیه، وخاصه الاستعاره المکنیه والتشبیه المرسل والتشبیه البلیغ. کما استعمل صیغ المتکلّم کثیراً، فی الأفعال والضمائر، لأنه کان البحّار الراوی ولم یستعمل صیغ الغیبه إلاّ فی مواضع نادره.
الثنائیات الضدیه وأبعادها فی نصوص من المعلّقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الثنائیّه الضدیّه بنیه لغویه متقاطعه اللفظ والمعنى، متباینه، ظاهره فی النسق، مضمره، تظهر فی تباینها إبداعاً وجمالاً شعریین، تعتمر نسیجاً لغویّاً یعدّ ترجمهً لنفسیه الشاعر ومکنوناته الداخلیه. والثنائیه: مصطلح یقوم على الربط بین الظواهر المنفصله والتعالق بینها، نشأت من شعورین مختلفین عاشهما الشاعر فی بیئه فرضت معطیاتها نمطاً معیشیاً أیقظ عنده إحساسین متضادین هما: الشعور بالذات، والشعور باستلابها، عکسهما الشاعر فی صور ظاهره ومستتره تعدُّ رکائز ینهض بها البحث، أهمُّها: البقاء/الفناء، والوصل/الفصل، والعوده /الرّحیل، الظّلمه /الضّیاء، الحیاه /الموت. ویتقابل الطرفان المتضادان وقد یتکاملان، ولا أهمیه لطرف منهما بمعزل عن الآخر.
یعدّ هذا البحث قراءهً جدیده ًمن مجموعه قراءات تناولت نماذج شعریه لبعض شعراء المعلقات بالدراسه والتحلیل والتفسیر، عبرالتعمق فی البنیه اللغویه الشعریه، واکتشاف الدلالات والرموز، اعتماداً على الثنائیات الضدیه التی تُعالَج فی ضوء دراسه نصّیه تتناول الثنائیات، وتقف على أبعادها النفسیه.
الأسطوره ووظائفها فی دیوان عبد الوهاب البیَّاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث الأسطوره ووظائفها فی دیوان عبد الوهاب البیّاتی، ویبیّن مفهومها لغه واصطلاحاً، ویتعرَّض إلى دوافع الأسطوره لدى الشاعر: الدوافع الذاتیَّه وهی ذات صله باهتمامات الشاعر والدوافع الفنِّیَّه، وهی ذات صله بطبیعه الشعر.
ویتناول أیضا توظیف الأسطوره فی شعره، فقد وظَّفها البیَّاتی توظیفا فکریا لخدمه أغراض سیاسیَّه واجتماعیَّه،وللتعبیر عن قلق الإنسان وخوفه ومعاناته،وتوظیفا جمالیا لإغناء النص الشعری فنِّیا ، ولإبراز أبعاد جمالیَّه فیه ذات صله بالتکثیف و الإیحاء، و بأسطره الواقع، وذات صله بإعاده الأسطوره إلى أرضها ثانیه.
نقد آراء النُقّاد المعاصرین فی أبی نواس وخمریاته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لأبی نواس شخصیة فذّة أثارت جدلاً حاداً بین النقّاد من القدامى والمعاصرین والتّی ما تزال تُثیر حوله الکثیرَ من الجدل؛ فلایمکن التعرف علی حقیقة شخصیّته وشخصیّته الحقیقیّة إلا بعد إعادة القراءة فی أغلب ما قیل حوله؛ وللوصول إلی هذا الغرض نحن بحاجة إلى نوع خاص من الحزم والحذر فی قبول ما قیل عنه وما نُسِبَ إلیه، وکذلک بحاجة إلى تقویم جدید لنهج حیاته وطریقة تفکیره التی لاتُفهم من خلال ظاهر أشعاره، فی کثیر من الأحیان، ولاسیما أشعاره الخمریة. المقال الذی بین أیدیکم قد تناول آراء النقاد القدامی بصورة عابرة وقام بمعالجة آراء النقاد المعاصرین بشیئ من التفصیل لتبیین مقدار إفراطهم علیه بسبب التحالیل النفسیة التی لا أثر لها فی تحالیل النقّاد القدامی ولا أساس لها من أصل. ولإنجاز هذه المهمّة تمّ الاستناد إلی بعض الأخبار والأشعار التی سببت أن تتزاید أخبار السوء حوله وحول أمّه وإلی بعض الأبیات والقصائد التی تشیر إلی الأجواء السائدة علی تلک الفترة والأبیات التی تدل علی بعض معتقداته من وجهة النظر السیاسیة والدینیة.
صور المکان الخصب فی شعر العرجیّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ینشد هذا البحث الکشف عن أبعاد النفس الإنسانیة لدى واحد من شعراء العصر الأمویّ، ویلقی الضوء على بعض التبدّلات التی طرأت على المجتمع الأمویّ، والتی أثّرت تأثیراً واضحاً فی أسلوب تفکیر الإنسان فی ذلک العصر، فجعلته یفکّر فی أمور أکثر عمقاً، وأوسع أفقا، تجلّت فی مواقفه تجاه الحیاة التی تشی بالغربة التی کان یعیشها مع ذاته؛ فبدت ملامح الغربة تظهر فی صور المکان الخصب فی أشعار العرجی، التی اتّسمت بالعمق، والدرایة؛ إذ حملت ملامح المسؤولیة، ومعانی التجاوز، فوضّحت قدرة الإنسان على النهوض بنفسه، والآخرین، وحثّته على التماسک الإنسانی، والتوحد الاجتماعی، لتشکیل قوة واعیة طموحة، تتمسک بالأرض.
ویبیّن البحث أهمیة دراسة الصورة للناقد المعاصر، فهی وسیلته التی یستکشف بها القصیدة وموقف الشاعر من الواقع، وهی أحد معاییره المهمّة فی الحکم على أصالة التّجربة، وقدرة الشاعر على تشکیلها فی نسق یحقّق المعرفة والمتعة لمن یتلقّاها.
معارضات البارودی بین التقلید والتجدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحاول فی هذا المقال أن نکشف حقیقة معارضات البارودی، وذلک بسبب أنّ کثیراً من النقاد والأدباء یختلفون حولها، فمنهم من یعتقد أنها تقلید للشعراء القدماء، ومنهم من یری أن الشاعر أتی بجدید فی هذه المعارضات ولیس فیها شئ من التقلید. ولهذا حاولنا أن نبیّن حقیقة هذه المعارضات بدراستها، وتکلّمنا فی البدایة عن منهج البارودی الشعری، ثم أوردنا تعریف مصطلح المعارضة وشروطها، ثم تکلّمنا عن معارضاته وقمنا بالموازنة بین إحدی معارضاته لقصیدة أبی فراس الحمدانی لنبیّن کیفیة معارضته للشعراء القدماء، وأشرنا أیضاً إلی بعض الخصائص العامة فی معارضاته، حتی دخلنا فی دراسة معارضات الشاعر من حیث التقلید والتجدید وحاولنا أن نکشف عن مدی تفوق البارودی فی معارضاته دارسین عنصرین أساسین من عناصر الإبداع فی طبیعة العمل الشعری هما: المعنی والصورة. وتبیّن لنا فی النهایة أنّ البارودی لم تذب شخصیته فی معارضاته ذوباناً تاماً، بل قد حاول فی معظم الأحیان أن یتخذ من القصیدة التی یعارضها مجرد مصدر إلهام تنفتح به تجاربه الشعوریة.
موازنة توصیفیّة بین ألفیة ابن مالک وألفیة الرّبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت للمنظومات النحویّة التعلیمیّة کألفیة ابن مالک أهمیّة کبیرة فی مجال تعلیم وتعلّم قواعد اللغة العربیة لعقود من الزمن، إلاّ أنّه فی العصر الجدید ومع ظهور الکتب الحدیثة والمتطوّرة ضعف دور تلک المنظومات فی هذا المجال. ویبدو أن السّبب فی ذلک هو هذا التّقدم الملحوظ الذی نشاهده فی منهجیّة عرض المواضیع النحویّة والصرفیّة فی الکتب الحدیثة إلى جانب الوضوح والسّهولة التی تتمتع بها هذه الکتب، ما تجعل الأساتذة والطلبة فی کثیرٍ من البلدان یمیلون نحو هذه الکتب. فیأتی هذا البحث لیُوازن بین منظومتین من بین المنظومات النحویّة القدیمة والجدیدة وهما ""ألفیة محم د بن عبد الله ابن مالک الأندلسی "" (600 – 672ه ) و""ألفیة عبد العظیم الربیعی"" (1323 – 1399ه ) لیفتّش عن المحاسن والعیوب فیهما بغیة تقدیم اقتراحٍ بشأن تطویر هذا الأسلوب التعلیمی، وخلاصة هذا الاقتراح هی: « إعادة نظم المباحث النحویّة والصرفیّة حسب المنهج المتطوّر المتَّبع فی الکتب الجدیدة النّاجحة وبالأخص من حیث ترتیب ذکر المباحث والتفکیک بین مباحث الصّرف والنّحو، لتُضاف إلى الکتب الجدیدة على شکل مقطوعات شعریّة منفصلة فی نهایة کل مبحث، مع مراعاة الوضوح والسّهولة والدّقة العلمیّة، إلى جانب الاستفادة من محاسن المنظومات النحویّة السابقة وتحاشی معایبها بعد التعرّف على مواضع الضعف والقوة فیها.»
معرکه الحیوان الوحشی فی قصائد جاهلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث معرکه الحیوان الوحشی فی القصیده فی العصر الجاهلی، ویبیِّن مکانه الحیوان فی حیاه الإنسان حینذاک، ویدرس أبرز معارکه فی القصیده: معرکه الثَّور الوحشی، ومعرکه الحمار الوحشی، ثمَّ معرکه الظلیم.
ویتناول آراء نقاد درسوا الدلاله فیهذه المعارک، وذهبت آراؤهم فی ثلاثه اتجاهات: الاتجاه الذی یرىأنها استطراد فی النص الشعری، والاتجاه الذی یرى أنها ذات صله وثیقهبالأسطوره، أما الثالث فیرى أنهامعادل لصراع الإنسان مع الحیاه.
وقد أبدى الباحث رأیا خاصا فی قوه هذه المعارک أو ضعفها، أرجعه إلى الحاله النفسیه للشاعر، وخلص البحث إلى نتائج، ذُکِرتْ فی نهایته.
جمالیات التغزّل بالرموز الأنثویة فی الشعر الجاهلی (زیبایی های تغزّل با سمبل های زنانه در شعر جاهلی)
حوزههای تخصصی:
متن بسیاری از چکامه های جاهلی سرشار از اشارات و رمزهایی است که پیرامون زن وسمبلهای زنانه، سخن به میان آورده است. این چنین رمزهای شعری، دیدگاه تاریخی خاصی برای زن به تصویر کشانده است. بن مایه های دینی واسطوره ای برگرفته از تشبیه زن به طبیعت و عناصر آن، ابعاد زبیایی به آن افزوده است. تشبیهات طبیعی که برای «زن نمونه» در شعر جاهلی انتزاع شده است. زن را سرشار از رمزها و نمادهایی کرده است که در درون خود دلالتهایی همچون؛ باروری، رستاخیزی، پاکی، زبیایی و غیره جای داده است. این مقاله در پی تجزیه و تحلیل رمزها و دلالتهای پنهانی غزل شاعر جاهلی از هستی وعناصر آن، به ویژه زن است.
دراسة دور الأمکنة فی الدیکور الشعری لمظفر النوّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدُّ المکان عنصراً أساسیاً فی الدیکور الشعریّ عند الشاعر العراقی المعاصر ""مظفرالنوّاب""، الذی عاش معظم أیام حیاته خارج وطنه، بسبب نضاله ضد الحکومة الدکتاتوریّة وإنشاد الشعر ضدّها، والدفاع عن المظلومین. وشعره مفعم بالأمکنة والمفردات التی تدلّ علیها. تتناول هذه الدراسة أبعاد الأمکنة وأدوارها فی دیوان أشعاره، معتمدةً علی المنهج الوصفی- التحلیلیّ، والنتائج تدلّ علی أنّ الأمکنة فی شعره لیست مقتصرة على الأمکنة العراقیّة بل تشتمل أیضاً على أمکنة عربیّة، وغربیّة، وإیرانیة وقد تعدَّت الأمکنة عند النوّاب أبعادها الجغرافیة، فأضفى علیها النوّاب أبعاداً وأدواراً جدیدة، کالبعد النفسی، والوطنی، والاجتماعی السیاسی، والتاریخی، والدینی، والطبیعی، والجمالی، والرمزی. فیحمل المکان دوراً نفسیّاً حینما یشکو النوّاب من النفی وفقدان الوطن، ویتجلّی الدور الوطنیّ فی حنین الشاعر وعشقه للوطن والحلم بالعودة، ویتمثّل الدور الاجتماعی فی شؤون مثل: السلبیّات والإیجابیّات الاجتماعیّة، واللهجة الشعبیّة العراقیّة، والفئات العلمیّة الاجتماعیّة، والدور السیاسیّ فی: السجن السیاسیّ، والنفط، والسیاسیّین، والحکّام العرب، وقضیة فلسطین. ویصبح المکان مسرحاً للتاریخ والدین مع استحضار الأمکنة والشخصیّات التاریخیّة والدینیّة، ویتمثل دوره الطبیعی والجمالی من خلال اللوحات الطبیعیّة الاستهلالیّة لنصه الشعری، ویمکن ملاحظة الدور الرمزیّ والدور الأسطوری فی بناء الصورة المکانیة مثل الصحراء، والجبل، والقبر.
نادانی، مقوله ای بدون تاریخ ( واکاوی شعر «هُبل» سروده سیّد قطب بر اساس نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شکّ از مهم ترین رسالت های ادبیّات در گذر تاریخ ، بیدارسازی وجدان به خواب رفته مردم بوده است. ادیب همچون تصویرگری ماهر، بازنمودی واقعی از جامعه را نشان می دهد. آنچه که در دانش نشانه شناسی مهم است چیدمان واژه ها و بازتاب آن در آثار ادبی است. گاهی مخاطب با دقّت نظر در کُنه هر متنی متوجّه نوعی ابهام می شود. راه برو ن رفت، خوانش واژها و چیدمان آنها در ساختار این دانش است. پژوهش پیش رو سعی دارد، سوژه ای از ادبیّات معاصر مصر را با عنوان «هُبل» بازخوانی کند. هدف بازیابی نشانه های زبانی است که با استمداد از آنها می توان فضای جامعه را بازیافت. واکاوی های زبان شناختی این سروده مملو از حقیقت های ناگفته ای است که می توان از آنها به عنوان سندهای غیر قابل انکار تاریخی یاد کرد. داده های زبان-شناختی، خبر از شتاب واگرایی مردم به سوی گمراهی دارد. شاعر با بهره وری از فعل ها، زمان و وجهیّت، زاویه دید خود را نسبت به موضوع بیان داشته است. ساختار جمله ها، به گونه ای است که هرگاه درباره تداوم اندیشه های ضلالت بار موروثی سخن گفته از جمله های اسمیه و هر وقت از رفتارهای جهل گرایانه نوظهور سخن گفته از جمله های فعلیه استفاده شده است.
جلو ه هاى زکات در شعر فارسى
حوزههای تخصصی:
مظاهر المقاومة فی شعر ابن القیسرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر أدب المقاومة أدب الوعی والحثّ علی تجاوز الأزمات الشعبیة والحروب والقهر ویحاول لاستنهاض الهمم للجهاد والوعی بالذّات والهویّة ویتناول موضوعات البطولة فی مواجهة العدوان والظلم والاحتلال. تختلف آلیات المقاومة فی العصور المختلفة عند الأدباء فمنهم من یتّخذ القصة أو الروایة أداة للدعوة إلی المقاومة ومنهم من یتّخذ الشعر وسیلة للحثّ علی الدفاع. ولما کان الشعر أکثر انتشارا وتأثیرا فی إثارة الهمم نلاحظ أنّه قد شغل حیّزا واسعا فی موسوعة أدب المقاومة. کان للغزو الصلیبی أثره الواسع فی الحیاة الاجتماعیّة ومنه فی الشعر حیث بدأ نفر غیر قلیل من الشعراء یجرّدون لسانهم للذود عن حمی الإسلام وتحمیس الحکام وجندهم لمواجهة العدوان الصلیبی. من الشعراء الذین برزوا فی بدء هذا الغزو وحملوا سلاح الشعر ضد العدو الصلیبی هو ابن القیسرانی(478-548ق) الذی عمل علی بعث الحمیة فی قلوب المسلمین وسلاطینهم خاصة نور الدین الزنکی لاستعادة بلاد المسلمین. ومن أهمّ مظاهر المقاومة فی شعره الدعوة إلی النضال والتحریض علی مواصلة الجهاد وتمجید الأبطال وتصویر ظلم المعتدین. تبدو هذه العناصر فی تضاعیف قصائده فی مختلف الأغراض الشعریة کالمدح والهجو ووصف المعارک.
اعتمدنا فی هذه الدراسة علی المنهج الوصفی- التحلیلی وهدفنا إلی إبراز مظاهر المقاومة و بیان خصائصها لدی ابن القیسرانی و ذکر المعانی التی اعتمد علیها الشاعر لإذکاء روح الجهاد و المقاومة فی صفوف المسلمین و خلصنا إلی أن الشاعر استوحی من الدین والوطن باعتبارهما الباعثین الأساسین لرفع المعنویّات وإثارة النخوة الدینیّة والغیرة القومیّة لدی المسلمین واستدعی رموزا تراثیة لیحمّس الجنود المسلمین ویحرّضهم علی الدفاع عن حیاض الدولة الإسلامیة وحدودها.
پیام به ادباء و شعراء
حوزههای تخصصی:
سیمیائیة اللون فی شعر الماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جسّد محمّد الماغوط أحاسیسه بالألوان، ورسم بها کلماته القاسیة، کما حدد علاقته الشّعریة معها، وأخرجها عن مألوفها، وطبیعتها؛ لیوقظها وهجاً ناریّاً یجعل اللون یلسع البصر والبصیرة، کما هی صوره الشّعریّة. ولاشکّ فی أنّ للألوان والأضواء فی الأدب دوراً إبداعیاً فنیاً؛ توضّح المعانی وتجسمّها، وتضفی علیها بالوصف الضّوئی واللونی حرکة وحیاة، تقرّبها من النّفس والرّوح، وتهدیها إلى الإدراک مصوغة أجمل صیاغة، مشکلة منمّقة، واضحة المعالم، بیّنة التّفاصیل، بل قد یضفی اللفظ الأدبی على معانی الأضواء والألوان غموضاً محبباً ش فیفاً، وسحراً خلاباً؛ إذ یموّه المعانی فی رمزیة لطیفة إن احتاج الهدف إلى تمویه.
لقد شکل اللون هاجساً ذاتیاً عمیقاً عند الشاعر محمّد الماغوط، فوظّفه فی أشعاره، کاشفاً دلالاته المعرفیة والجمالیة، فاللون - إضافة إلى کونه مظهراً من مظاهر الواقعیة فی الصورة الشعریة - کان حاملة إرث ثقافی؛ إذ توضّعت فی الألوان جملة من البنى الأسطوریة والحضاریة المؤسسة لثقافات الشعوب، فکانت ذات دلالات جمالیة.
ادبیات
حوزههای تخصصی: