مطالب مرتبط با کلیدواژه

فریدریش نیچه


۱.

مبحث اخلاق در آثار فریدریش نیچه

کلیدواژه‌ها: اخلاق ابرمرد فریدریش نیچه تجدید ارزش نقد مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۶ تعداد دانلود : ۹۹۲
در آثار نیچه مسیحیت نمونة برجستة اخلاق بندگی به حساب می آید. چرا که ضعف را به جای قدرت و درخشش انسانی می نشاند. از چشم انداز انسان مسیحی، صفت انسانِ خوب فروتنی و خیر خواهی است. نیچه هر دستگاه اخلاقی از این دست را اخلاق مسیحی می خواند و بسیاری از اصول اخلاقی پذیرفتة دنیای مدرن را زیر همین عنوان مسیحی هدف انتقاد قرار می دهد. نیچه نقش یهودیت را نیز در انحطاط انسان آن چنان جدی می بیند که آن را سمبل ارزش های گونة پست تر انسان در مقابل انسان های والا قرار می دهد. وی نبرد این دو دستگاه ارزشی را نبردی تاریخی می داند که علی رغم پیروزی تاریخی گونة منحط وپست، همچنان ادامه دارد. از سویی دیگر، مسئلة اخلاق و ارزش ها در دنیای مدرن را می توان مهم ترین دغدغة فکری نیچه دانست. در دنیای جدید با سست شدن پایه های متافیزیک، که نیچه از آن به «مرگ خدا» یاد می کند، پایه های اخلاق و ارزش های سنتی نیز سست می شود چراکه، به اعتقاد نیچه، اخلاق حاکم ارزش های خود را در قالب دستوراتی از منبعی برین و ماورایی مطرح می کند. اکنون با بی اعتباری جهان برین ارزش های اخلاقی نیز دچار اضمحلال می شود وانسان با بحران نهیلیسم روبه رو می شود. در چنین شرایطی، نیچه مدعی خلق ارزش های جدیدی است. سؤال مطرح دراین مقاله این است که ماهیت ارزش های اخلاقی که مرگ آن ها فرا رسیده چیست و خاستگاه آن کجاست؟ و اخلاق مورد نظر نیچه در پرتو چه امری نمایان می شود؟
۲.

تحلیل تطبیقی کارکرد شخصیت اسطورة «زرتشت» در شعر کلاسیک و مدرن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره زرتشت ادبیات تطبیقی ادبیات عرب فریدریش نیچه چنین گفت زرتشت زرثوشتر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۵۶۱
فراخوانی اسطوره ها نقش برجسته ای در تعمیق و غنای ادبیات ملل مختلف ازجمله عرب ها داشته است. اسطورة ایرانی «زرتشت» یکی از این اسطوره هاست که در شعر کلاسیک عرب غالباً وجود ندارد؛ اما برخی شاعران معاصر عرب با الهام از فریدریش نیچه (1844-1900م)، شاعر و فیلسوف آلمانی، در چارچوب «قناع» و ماسک اسطورة «زرتشت»، درپی دستیابی به عنصری برای مبارزات سیاسی- اجتماعی و بیداری ملت هایشان با شعار اَبَرانسان بوده اند تا خیزشی مردمی دربرابر اهریمن ظلم و فساد مستکبران معاصر به پا دارند. هدف این مقاله علاوه بر اثبات حضور یا فقدان اسطورة ایرانی زرتشت، مقایسه و تحلیل تطبیقی این اسطوره در شعر شاعران مدرن و کلاسیک عرب است تا نشان دهد اندیشة نمادین شاعران کلاسیک و مدرن عرب دربارة این شخصیت دینی چگونه بوده و رویکرد آنان در بازآفرینی این اسطوره چیست. دستاورد این پژوهش که براساس روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، نشان می دهد که در ادب قدیم عرب، اغلب به سبب جنبه های مذهبی و دفاع از اسلام دربرابر زرتشتیسم، از این اسطورة ایرانی یادی نشده است؛ بلکه فقط اشاراتی اندک به مجوس و آیین های ایرانیان پیش از اسلام در شعر این دوره مشاهده می شود. درمقابل، زرتشت در شعر معاصر عربی، از هیئت منجیِ قومی و پیامبر دینی به شمایل سفیرِ سیاسی در میان ملت های عربی درآمده که رهایی بخش انسان معاصر از دردها و رنج های اجتماعی است. این موضوع نشان از آگاهی شاعران معاصر عرب از اسطوره های کهن ایرانی و علاقة آنان به فرهنگ گذشتة ایران باستان دارد.
۳.

تحلیل تشابهات ماهیت خرد در ابرانسان فریدریش نیچه و بینش الهی در عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فریدریش نیچه عرفان اسلامی ابر انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۴۱
از اساسی ترین ارکان عرفان اسلامی که آن را اصل برگزیده تصوف می نامند، انسان کامل است. انسان کامل، مظهر تجلّی اسماء الهیست که واسطه فیض حق در میان خلق شده است. در این پژوهش به خرد ابر انسان فریدریش نیچه در کتاب «چنین گفت زرتشت» از منظر بینش الهی در عرفان اسلامی به شیوه توصیفی - تطبیقی پرداخته می شود. این اثر، روایتی فلسفی و شاعرانه است که در آن نیچه دیدگاه های خود را از زبان زرتشت بازگو می کند. نتایج تحقیق، مبین وجود شباهت هایی میان ابر انسان نیچه و بینش انسان کامل در عرفان اسلامی است. نیچه اراده و بینش درونی معطوف به قدرت را تنها رهیافت حقیقت می پندارد، همچنان که در عرفان اسلامی بینش الهی انسان کامل در پوشش اسماء و صفات، تجلّی حقیقت مطلق هستند. از منظر نیچه اکنون فعلیت مقلّدانه و متحجرانه بشریت، خدای حاضر در عالم شده است و جهانی رنجور را بر اساس احاطه افکار کهنه در پیشگاه خود یکسان می داند. نیچه به مدد اراده مستقل، این عرصه را به بازآفرینی فرا می خواند. از منظر وی، انسان متأثر از آزادی و انتخاب و تحلیل تفکّرات خویش نیست و در میان اعتقادات غیر و ارزیابی های دروغین زندگی کرده است. پس حیات انسان، رسالت والاتری نسبت به بی حاصلی و تبعیت منفعل دارد، همچنان که در عرفان اسلامی، انسان با مجاهدات نفس بر عالم ماده و ظواهر آن پشت کرده و در بینش الهی، حقایق هستی را باز می یابد و به معرفت وجودی خویش نائل می شود.