مطالب مرتبط با کلیدواژه

چنین گفت زرتشت


۱.

تمایز «عقل» و «خرد» در چنین گفت زرتشت نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه حکمت عقل زن هرمنوتیک ترجمه خرد نیچه خردمندی فرزانگی چنین گفت زرتشت نقد فروتر تقد برتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳۳ تعداد دانلود : ۴۲۰۹
فلسفه جز کلمه چیزی برای بیان مفاهیم خود در دست ندارد. هرگونه آسانگیری و بی دقتی و بی اعتنایی به تفاوتها و تمایزهای مفهومی کلمات به آشفتگی و پریشانی در فهم اندیشه ها می انجامد. از همین رو، در فلسفه، زبان و اصطلاحات و دقت در انتخاب کلمات برای بیان مفاهیم اهمیتی اساسی دارد. نقل و نقد نمونه ای از این پریشانی و آشفتگی در کار ترجمه و نیز در کار تفسیر و تأویل نخستین مقصود این مقاله است. «عقل» و «خرد» دو معادلی است که داریوش آشوری در ترجمه ممتاز و پُرخواننده خود از چنین گفت زرتشت به ترتیب برای دو واژه آلمانی “Vernunft” (انگلیسی: “reason”) و “Weisheit” (انگلیسی: “wisdom”) به کار برده است. این دو معادل گرچه فی نفسه برای هریک از این دو اصطلاح درست است، از آنجا که مترجم در ترجمه خود گاهی این دو را به جای یکدیگر به کار برده است، به واسطه ترادفی که این دو واژه در زبان فارسی دارند، کلمه “Vernunft” نیز گاهی به «خرد» (“Weisheit”) ترجمه شده است و در نتیجه، با از میان رفتن تمایز مفهومی میان «عقل» و «خرد»، سوء تفاهمی بنیادی در فهم اندیشه نیچه پدید آمده است. اما کار به همین جا پایان نمی یابد. در موارد دیگری، علاوه بر «خرد»، معادلهایی دیگر برای “Weisheit” در فارسی اختیار شده است: «فرزانگی»، «حکمت»، «خردمندی». برای کلمه آلمانی “Klug” نیز گاهی از معادل «فرزانه» استفاده شده است، و گاهی از معادل «زیرک» و .... این ترجمه های گوناگون برای کلمه ای واحد در متن آلمانی، و نیز ترجمه های انگلیسی، به فهم این «مفهوم» سخت آسیب رسانده است. از همین رو، برای کسی که بخواهد بر اساس این ترجمه فارسی به پژوهشی مفهومی در آثار نیچه دست یازد، آشفتگی بسیار در متن موجود است. بنابراین، اصل رجوع به متن اصلی و مطالعه انتقادی در اینجا باز ضرورت خود را نشان می دهد. خانم نوشین شاهنده، نویسنده زن در تفکر نیچه (قصیده سرا - روشنگران، ۱۳۸۲؛ پایان نامه کارشناسی ارشد ۱۳۸۱)، با استفاده غیرانتقادی از ترجمه آشوری و بی توجهی به منبع اصلی، و همچنین نداشتن روش شناسی از پیش اندیشیده و معیار برای مطالعه متن و تأویل و تفسیر آن، در فصلی از کتاب خود، در شرح تشبیه «خرد» به «زن» در فلسفه نیچه، مرتکب اشتباهی بزرگ در داوری درباره معنا و اهمیت و ارتباط این دو مفهوم در اندیشه او شده است. روشن کردن رابطه «عقل» و «خرد» و مقصود نیچه از تشبیه «خرد» به «زن» دومین مقصود این مقاله است. من، در این پژوهش، با پیروی از سنت علمای مسیحی کتاب مقدس از دو قاعده «نقد فروتر» و «نقد برتر» در بازیابی «متن اصلی» و نیز «فهم متن» و «تأویل و تفسیر» آن پیروی می کنم.
۲.

تحلیل تطبیقی کارکرد شخصیت اسطورة «زرتشت» در شعر کلاسیک و مدرن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره زرتشت ادبیات تطبیقی ادبیات عرب فریدریش نیچه چنین گفت زرتشت زرثوشتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۵۳۸
فراخوانی اسطوره ها نقش برجسته ای در تعمیق و غنای ادبیات ملل مختلف ازجمله عرب ها داشته است. اسطورة ایرانی «زرتشت» یکی از این اسطوره هاست که در شعر کلاسیک عرب غالباً وجود ندارد؛ اما برخی شاعران معاصر عرب با الهام از فریدریش نیچه (1844-1900م)، شاعر و فیلسوف آلمانی، در چارچوب «قناع» و ماسک اسطورة «زرتشت»، درپی دستیابی به عنصری برای مبارزات سیاسی- اجتماعی و بیداری ملت هایشان با شعار اَبَرانسان بوده اند تا خیزشی مردمی دربرابر اهریمن ظلم و فساد مستکبران معاصر به پا دارند. هدف این مقاله علاوه بر اثبات حضور یا فقدان اسطورة ایرانی زرتشت، مقایسه و تحلیل تطبیقی این اسطوره در شعر شاعران مدرن و کلاسیک عرب است تا نشان دهد اندیشة نمادین شاعران کلاسیک و مدرن عرب دربارة این شخصیت دینی چگونه بوده و رویکرد آنان در بازآفرینی این اسطوره چیست. دستاورد این پژوهش که براساس روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، نشان می دهد که در ادب قدیم عرب، اغلب به سبب جنبه های مذهبی و دفاع از اسلام دربرابر زرتشتیسم، از این اسطورة ایرانی یادی نشده است؛ بلکه فقط اشاراتی اندک به مجوس و آیین های ایرانیان پیش از اسلام در شعر این دوره مشاهده می شود. درمقابل، زرتشت در شعر معاصر عربی، از هیئت منجیِ قومی و پیامبر دینی به شمایل سفیرِ سیاسی در میان ملت های عربی درآمده که رهایی بخش انسان معاصر از دردها و رنج های اجتماعی است. این موضوع نشان از آگاهی شاعران معاصر عرب از اسطوره های کهن ایرانی و علاقة آنان به فرهنگ گذشتة ایران باستان دارد.
۳.

نقد تطبیقی همانندیهای شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشتن یچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ نیچه چنین گفت زرتشت ابرانسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۵۱۲
نیچه فیلسوف آلمانی (سده نوزدهم) از طریق آثار گوته با اندیشه ی حافظ آشنا شده است. حافظ با زاهد ریاکارو ظاهربین سرستیز دارد و نیچه با انسان کوتوله معاصر خود که به همین درد گرفتار است. از این رو این دو متفکر به نقد دو گونه یا تیپ از انسان پرداخته اند. حافظ پیر مغان و جهان عشق را در برابر واعظ و جهان بی عشق طرح کرده و نیچه جهان انسان های کوچک را در برابر انسان های والا به نمایش گذاشته است. زبان حافظ و نیچه در ارایه ی چنین تفکری طنزآمیز، متناقض نما و موجز است. در این مقاله بیش تر تلاش شده است که تاثیر انسان آزاده و منتقد که گاه زندگی کسانی را به نمایش بگذارد که در زندگی دچار بن بست شده اند. اینان با راهنمایی سرانجام انسان آزاده می توانند به سرمنزل مقصود که عشق به جاودانگی است برسند. آن چه که در شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشت برجستگی معنایی دارد این است که مردم معاصر هر یک از این دو متفکّر، ارزش هایی را پذیرفته که به مسخ انسان انجامیده است. در نزد حافظ این ارزش ها به ضدّ خود بدل شده و انسان را دچار ریاکاری کرده و در باور نیچه انسان مدرن را به دموکراسی و مدرنیته فروانداخته است.