فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
23 - 38
حوزههای تخصصی:
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن « اللابطل» است- در شمار شخصیت های طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمان های اسطوره ای در ضدونقیض های دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغه های شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمان ها نیز پرداخته اند که القاگر عملی نشدن ایده ها و آرمان های مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بی کفایتی حاکمان عرب، خیانت ها و... است. در میان ضدقهرمان ها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهن الگو و بازتاب دهنده بی ثباتی و بی کفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار می آید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربه های شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد. ازاین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی به نقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایه روشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط می شود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
سردیات الجماعه فی الروایه العربیه المعاصره: قراءه ثقافیه لروایه "أکراد، أسیاد بلا جیاد" لمصطفى سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترتبط الروایه منذ نشأتها بهاجس ضروره استجابه الکتابه لسؤال الحریه ولمعطیات العصر، وقد حاولت هذه الروایه بلوره عده مفاهیم کالحریه والمتخیل والمجتمع والهویه... کما رفضت الروایه العربیه أن تعیش على الهامش بلا حیاه، وتحولت إلى صمام أمان یحمی الأمم من السقوط فی هوه النسیان، ففی عالم متناقض وصعب تُصبح الحریه هاجس الأدب ومبتغاه وتصبح الهویه هاجس الأدیب وبحثه الدؤوب. ویتعلق السؤال هنا تحدیدا بتحدیات الروایه العربیه وقضایا الهویه والحریه والتاریخ، فهل هی ضروره حضاریه للحریه؟ وهل تنشأ داخل الحاجه الثقافیه التی لا یمکن الاستغناء عنها لأنها وجه الآخر الثقافی أمام عالم متحول ومنزلق؟ وهل هذه الروایه هی التاریخ المضاد للتاریخ الذی تصنعه المؤسسات الرسمیه وهو تاریخ طوباوی ملیء بالأکاذیب؟ فهل للروایه القوه من أجل قول تاریخ مسکوت عنه، والحفاظ على جسورالحوار التی تضیق کل یوم قلیلا. تسعی هذه المقاله دراسه قضایا ثقافیه مترکزه علی المنهج الوصفی التحلیلی فی روایه أکراد أسیاد بلا جیاد. إن روایه "أکراد أسیاد بلا جیاد" نموذج لسردیات الهویه القومیه، وکما یشعر الأکراد بالأسى کانت الروایه کذلک تعبر عن مدى الألم والأسى الذی یشعر به کل کردی ومدى الألم المعبر عنه، ورغم السرد البطیء للروایه، ورغم أن لغتها تخلو من أی حشو وأی إضافات شعریه، وتظهر أحی انا ممله وصعبه القراءه، إلا أنه هناک رابط خفی بین السطور یقود القارئ إلى آخر الروایه، روایه تعبر عن مصیر شعب اضطهده العالم ونسیه التاریخ، یجد القارئ نفسه وهو یتتبع خط وات البط ل فی بحثه عن صدیقه شیروان، ویتتبع القارئ هویه قومیه بحاجه الى تعریف من جدید.
دراسه فنیه دلالیه لخواتم الآیات فی سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
169 - 184
حوزههای تخصصی:
قد یُحدَّد فی الخاتمه موضوعُ الآیه، باعتبار أنّ الخاتمه بؤره توحّد الآیه، وتکون فکرتها العامه أو هی المرکز الذی تدور حوله الآیه، وتعدّ نواه مضمون الآیه، حیث تجمع الخاتمه مسار الأفکار القائم على موضوع أو عده موضوعات فی الآیه. ویمکن أن نعد قدره الآیه فی الخاتمه على تذکّر عناصر فنیه معینه ونظمها أکثر من غیرها، إشاره إلى أنّ العناصر التی تحملها الخاتمه، تمثّل موضوع الآیه فی بنیه تختلف من الناحیه الشکلیه عن سیاقها، وتختلف کیفیه بنائها عند کل آیه؛ لأن کل آیه تختار من بنیه العناصر التی تناسبها. فیکون من المجدى فی القضیه، أن نتدبر الخواتم القرآنیه ونهایاتها؛ لنرى أنها تأتی لمقتضیات معنویه، مع نسَق فنی اقتضته المعانی. إذن، لا بدّ من الإشاره إلى أن التغیر فی ساحه الخواتم وألفاظها وتراکیبها یؤثّر على تولید المعانی الهامشیه التی یدرکها المتلقی الفَطِن. هذه المقاله محاوله من خلال المنهج الوصفی التحلیلی، لدراسه البناء الفنی فی خواتم آیات سوره آل عمران. تدلّ النتائج على جمال فنی فی الخواتم للمبالغه أو الدلاله على الثبات والدیمومه وما شاکل ذلک، حیث تلتقی الألفاظ والمعانی فی نهایات الآیات التقاء متمازجا فی إطار نظام فنی خاص؛ لتشکل عبارات ترتبط بسیاقها، کما تشیر النتائج إلى أنّ لکل خاتمه نظاما بنیویا خاصا یتناسب مع الغرض الأدبی للآیه.
تحلیل سبک شناختی سروده ی قافیه صفی الدین حلی در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت سبک و زبان هر اثری در فهم و درک بن مایه های آن اثر کمک بسیاری خواهد کرد، به ویژه وقتی اثر مورد بررسی شعر باشد؛ چرا که زبان شعری در بیشتر موارد از شکل معیار خارج می شود. صفی الدین حلی یکی از بزرگترین شاعران دوره انحطاط است و مدح پیامبر اکرم (ص) در دیوان وی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. سروده قافیه ی حلی با 50 بیت، یکی از مدایح نبوی شاعر است که با موضوع تولد پیامبر (ص) و بیان وجد و سرور هستی و طبیعت از این رخداد خجسته و مبارک آغاز می شود و شاعر، میلاد حضرت را پایانی بر عمر ستم طاغوت و سرآغاز سرنگونی استبداد و حکومت کفر معرفی می کند و در ادامه به بیان فضایل پیامبر (ص) و ستایش ایشان می پردازد. مقاله پیش رو بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و از دریچه سبک شناسی، سروده مذکور را در سه لایه آوایی، نحوی و بلاغی معنایی مورد تحلیل قرار دهد تا از طریق کشف ظرایف سبکی و زبانی این سروده و نقش آن در آفرینش معنا، نشان دهد که شاعر تا چه اندازه در قالب این ساختار شعری توانسته ارادت و محبت و عاطفه خویش را نسبت به ساحت مقدس پیامبر (ص) به نمایش بگذارد. نتایج مقاله، حاکی از آن است که شاعر برای زیباسازی ابیات و افزایش بار موسیقایی قصیده، از جناس بهره فراوان برده است. در حوزه نحوی نیز بسامد استفاده از جملات فعلیه و جملات خبری به ترتیب از جملات اسمیه و انشائیه به مراتب بیشتر است و تقسیم مقاطع آوایی از ویژگی های سبکی مدحیه مورد بررسی وی به شمار می رود. در حوزه بلاغی معنایی نیز دو عنصر تشبیه و استعاره از بسامد بسیار بالایی برخوردارند. سبک به کار رفته در این سروده به خوبی در خدمت پویایی گفتمان شعری بوده و در ترسیم عاطفه و احساس شاعر نسبت به پیامبر (ص) موفق عمل نموده است.
وظیفه السارد فی الروایه على ضوء نظریه جیرار جینت السردیه(روایه الطنطوریه لرضوى عاشور نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۱ الشتاء ۱۴۴۱ شماره ۱
129-155
حوزههای تخصصی:
تُعد دراسه السارد وتحلیله مؤشراً هاماً لفهم طریقه تقدیم وشکله الأحداث السردیه بطریقه تؤدی إلى إنشاء معنى جدید للمخاطب. یمثّل جیرار جینت من المنظّرین البنیویین حیث درس السارد وأنواعه علمیاً وهادفاً.تعتبر روایه الطنطوریه التاریخیه للکاتبه المصریه المعاصره رضوی عاشور اختیارًا جیدًا للدراسات السردیه بسبب اختیارها لشتّی التقنیات السردیه. تستخدم الکاتبه مجموعه متنوعه من الساردین داخل القصه (السارده المراقبه ، الأنا البطله ، الأنا الشاهده، السارد الضمنی والسارد بضمیر الخطاب).وتتخذ الکاتبه فی هذه الروایه السارده المراقبه لأن تسدّ الفراغ المعرفی بدلاً من الأنا المرویه بسبب معرفتها المحدودهأیضاً، فإنّ الفجوه الزمنیه فی التعامل مع الأحداث والقیود المفروضه على تصور السارد (السارد بضمیر المتکلم/ الأنا المرویه) جعلتا أن یسرد الروایه الساردون المختلفون؛منهم الأنا الشاهده والسارد بضمیر الخطاب یمارسان بسرد أحداث الروایه من منظورهما، کما یسرد الروایه السارد الضمنی فی غیاب بطل الروایه..نظراً لأنّ المونولوج فی هذه الروایه یحتوی على المروی له داخل القصه، بناءً علی هذا یتجسّد المونولوج بصوره المنولوج المسرحی. یستهدف البحث متخذاً منهج الوصفی التحلیلی علی ضوء نظریه جیرارجینت إلی دراسه الأبعاد والوضع المعرفی للسارد فی روایه الطنطوریه للوصول إلی توفیر فهمٍ لعناصرها، وساحه للاکتشاف والحدس، وطریقه لإنتاج المعنى من نصه.
تحلیل روانکاوانه اختلال خودشیفتگی در شعر ابوفراس و خاقانی بر اساس نظریه کریستوفر لاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
57 - 75
حوزههای تخصصی:
شخصیت انسان از سه عنصر نهاد، خود و فراخود تشکیل شده است. ارتباط این سه عنصر با یکدیگر، رفتارهای پیچیده فرد را به وجود می آورند. مفهوم «خود» نشان دهنده الگوی معینی از رفتار و چگونگی سازگاری و تعامل فرد با محیط است. گاه «خود» دچار اختلال شخصیتی خودشیفتگی می شود که در اثر آن توجه و علاقه فرد به خود بیش ازحد می شود؛ لذا خود را موجودی برتر می بیند و بر ارزش خود در نظر دیگران تمرکز مبالغه آمیزی می کند، تا جایی که این شیفتگی بیش ازحد به خود، جایی برای عشق ورزیدن به دیگران باقی نمی گذارد. ابوفراس حمدانی و افضل الدین خاقانی دو شاعر بلندآوازه عرب و ایران هستند که در شعر آن ها جلوه هایی از پدیده خودشیفتگی آشکار است. هدف در این مقاله این است که با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی کریستوفر لاش مهم ترین ویژگی های روانی مرتبط با خودشیفتگی در شعر ابوفراس و خاقانی تبیین شود. بنابر روان شناسی رفتاری کریستوفر لاش ویژگی های مشترک خودشیفتگی در شعر ابوفراس و خاقانی عبارتند از: خودبزرگ بینی، ارزش زدایی از دیگران، توهمات همه توانی، گریز از هم هویت شدن با دیگران و گلایه. بر این اساس این دو شاعر افرادی هستند که در شعر خود تصویری مبالغه آمیز از خویشتن ارائه می کنند و ارزش های دیگران را نادیده می گیرند و نسبت به انتقاد یا شکست خیلی حساس اند. ابوفراس و خاقانی کمتر با دیگران ارتباط برقرار می کنند و ارتباط آن ها در راستای رفع نیازهای شخصیشان است. ایشان خود را ابرمنی می پندارند که همه کار از دستش برمی آید و اتفاقات مثبت اطرافشان را به خود نسبت می دهند. این دو شاعر از هم هویت شدن با دیگران فرار می کنند و به همین خاطر مدام از مردم و زندگی و اوضاع پیرامون خود گلایه دارند.
اتجاهات مدرسی اللغه العربیه للناطقین بغیرها على مستوی اللیسانس فی الجامعات الإیرانیه نحو المدخل التواصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
13 - 36
حوزههای تخصصی:
ینصب الاهتمام فی العملیه التعلیمیه وفی جمیع مراحلها، علی توظیف التدریس بکل ما یتصل بماده اللغه العربیه. بما أنَّ معظم الطلّاب الناطقین بغیرها یعانون من الضعف فی اللغه العربیه واستخدامها فی التعبیر عن أفکارهم ومشاعرهم وحاجاتهم فی حریه وطلاقه ودقه، أصبح تطویر الأسالیب التدریسیه والمنهج الدراسی أمراً ضروریاً ومهماً لتعلیم اللغه بأفضل الطرق التی تجعل المتعلم متحمساً لتعلم هذه اللغه وتلقیها بصوره سهله ومبسطه. وإذا نظرنا إلی واقع الحال فی تعلیم اللغه العربیه، نجد أنّ أهم تحدٍّ یواجهه تعلیم اللغه العربیه، سواء فی إیران أو الدول المهتمه بتعلیم العربیه للناطقین بغیرها، هو عدم إلمام معظم أساتذه اللغه العربیه تدریس المهارات اللغویه الأربع بمبادئ التعلیم وعدم مواکبتهم لآخر مستجدّات تعلیم اللغه الثانیه، وخاصه تعلیم اللغه العربیه فی العالم. تهدف هذه الدراسه إلى الکشف عن اتجاهات مدرسی اللغه العربیه للناطقین بغیرها على مستوی اللیسانس فی الجامعات الإیرانیه نحو المدخل التواصلی. ولتحقیق هذا الهدف، تبنت الباحثه المقیاس العلمی کرافاس دوکاس للاتجاهات نحو المدخل التواصلی، والذی یتکون من 22 فقره موزعه على خمسه أبعاد، وهی: العمل الجماعی، وأهمیه القواعد النحویه، وتصویب الأخطاء، ودور المعلم، والتقویم. لقد أجریت الدراسه على عینه من طلبه الجامعه من قسم اللغه العربیه فی الجامعات الإیرانیه، وکانت أداه البحث الاستبانات والمقابلات، وذلک من خلال تطبیق الدراسه المیدانیه وتوزیع الاستبانات على 447 طالبا و35 أستاذا وإجراء المقابلات مع بعضهم. فکان السؤال الذی قصدت الباحثه الإجابه عنه هو: ما مدى اتجاه مدرسی اللغه العربیه للناطقین بغیرها نحو المدخل التواصلی فی تدریس اللغه العربیه للناطقین بغیرها من خلال وجهه نظر الأساتذه والطلاب، وأسباب ذلک؟ وقد أظهرت النتائج اختلاف وجهه نظر الطلاب عن الأساتذه، حیث أن العدید من المدرسین یزعمون أنهم یستخدمون أسلوب التواصل، ولکن فی الممارسه العملیه غالباً ما یتبعون طرق التدریس القدیمه؛ ویعود هذا الى الاعتقاد اللاشعوری للأستاذ بضروره السیطره على الوضعیه التعلیمیه؛ لذلک یمیل إلى أن یکرّس نشاطه وسلوکه على الزمن المتاح للتعلم، وذلک بسبب المده الزمنیه المحدده للمحاضرات، وکثره عدد الطلاب، وعدم توفر الوسائل التعلیمیه المساعده، وغیرها من الأسباب؛ کما قمنا بتحلیل أهم الأسباب التی أدّت إلی تهمیش الکثیر من المناهج الفاعله وذات الجداره، منها: عدم التزام الأساتذه بالتحدث باللغه العربیه، واستخدام اللغه الفارسیه فی الصف، وعدم استخدام الأمثله الواقعیه، وعدم تمکن الأستاذ من اللهجه واللغه العربیه الفصحی لتملص الطالب من الواجبات الملقاه علی عاتقه.
تقنیه التدویر فی دیوان هذا المخیّم ضحکتی لإیاد عاطف حیاتله دراسه فی المسوّغین الإیقاعی والدلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
125 - 138
حوزههای تخصصی:
تعتبر تقنیه التدویر من أهمّ مکوّنات النصّ الشعری، حیث لا تنحصر وظیفتها فی الإیقاع، بل لها وظیفه دلالیه تبعدها عن هیمنه الوظیفه الصوتیه. من هنا، اکتسبت هذه التقنیه أهمیه خاصه فی الشعر الفلسطینی المعاصر لنقل لطائف المعنى وأحاسیس قائله. إذن دراسه هذه الظاهره تبدو ضروریه بسبب دورها الوظیفی والدلالی، وکذلک بسبب الدور الهام الذی تلعبه فی الکشف عن جمالیات القصیده وموسیقاها. یحاول هذا البحث دراسه تقنیه التدویر وطرائق استخدامها من خلال مسوّغیها الإیقاعی والدلالی فی النص الشعری لإیاد عاطف حیاتله ومد ی إسهامها فی البنیتین الإیقاعیه والدلالیه ترکیزاً على دیوان هذا المخیّم ضحکتی ، واعتماداً المنهج الوصفی التحلیلی الإحصائی. لقد توصّل البحث فی المسوّغ الإیقاعی للتدویر إلى أنّ حیاتله قام بتوظیف هذه التقنیه فی البحر الکامل بنسبه 78.21% دون البحور الأخر ی لکسره الحده الإیقاعیه لتفعیله "متفاعلن" المکرّره. إن لجوء الشاعر إلى التفعیلات الزاحفه المدوّره بنسبه 63.82% تکشف عن مد ی اهتمام الشاعر إلى التلوین الإیقاعی وتدفّقه وإثرائه لدفع الملل والرتابه الناجمه عن توالی التفعیلات السالمه المدوّره. وکثیراً ما نلاحظ أنّه یوظّف التقنیات الإیقاعیه الأخرى مثل التوازی الترکیبی، والتکرار، والتقفیه الحرّه المنوّعه المتغیّره لتتفاعل معاً لتکثیف الجو الإیقاعی وانسجامه وإثرائه. أمّا فی المسوّغ الدلالی فیجعل الشاعر التدویر فی سطر منفرد لزیاده لفت النظر وأهمیته دلالیاً، ویوظّفه کبؤره دلالیه، إضافه إلى تمییزه إیقاعیاً عن السطور الأخرى. بؤره الدلالات فی التدویرات الموظفه فی الدیوان هی الصلابه والثبات، وحبّ الوطن، والمجازر، والمظاهر الطوباویه المتفائله .
دراسه الفکر الفلسفی لنجیب محفوظ حول العلم الحدیث فی خطابه السردی شخصیه «عرفه» فی أولاد حارتنا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
311-335
حوزههای تخصصی:
روایه «أولاد حارتنا» لنجیب محفوظ، روایه رمزیه تعید کتابه تاریخ حیاه البشر علی محوریه حیاه الأنبیاء الکبار فی قالب سردی ولکنها فی الحقیقه أقرب الی بیان فلسفی، خاصهً فی الجزء الأخیر منها حیث تدخل شخصیه «عرفه» فی الروایه وتدور کل الأحداث حولها رمزا للعلم الحدیث. قام محفوظ بتوظیف هذه شخصیه لعرض فکره الفلسفی حول العلم الحدیث وصراعه مع الدین وخضوعه أمام حکم السلطه وتکمن ضروره البحث فی أن هذا الفکر الفلسفی حول العلم هو فکر غربی فی بدایته فکیف أثّر علی کثیر من منوری الأفکار و الکتّاب فی العالم الإسلامی وصاروا مبلغین لهذه الفکره مستخدمین الفنون الأدبیه ولذلک یهدف هذا البحث بالمنهج الوصفی التحلیلی و باستقراء تام لعناصر القصه فی قسم عرفه، تسلیط الضوء علی هذا الجانب من الروایه لتبیین المظاهر الغربیه للعلم والتی رمز بها محفوظ فی عرفه ولنبیّن أنّ محفوظ یمثّل فی شخصیه عرفه فکرا فلسفیا خاصا بالنسبه للعلم من حیث موطنه وتضاده بالدین و استخدامه السیئ من قبل السلطات الحاکمه وقد أصبح عرفه فی خطاب محفوظ السردی، أفضل تمثیل للعلم الذی نهض بخلوص لیخدم البشریه بسحره مغایرا بعض الأحیان ما جاء فی الأدیان السماویه، فالنتیجه التی یصورها محفوظ لهذا القیام لیست الّا العلمانیه القائله بموت الإله وخضوع العلم أمام السلطویه وتضحیه العواطف البشریه.
پست مدرنیسم ایدئولوژیک از منظر نقد جامعه شناختی (بررسی موردی: قصیده فضیحه الثعلب اثر ابراهیم نصرالله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی ادبیات، از شیوه های نوین نقد ادبی است که شکل گیری آن به صورت روشمند و علمی به آغاز قرن نوزدهم میلادی بازمی گردد. به عقیده صاحب نظران عرصه جامعه شناسی ادبیات، هر اثر ادبی بیان هنرمندانه وقایع اجتماعی زمانه خویش است. در این شیوه نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با شرایط محیط اجتماعی و سیاسی، جهان بینی و نگرش پدیدآورنده اثر؛ و چگونگی انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری او بررسی می شود. پست مدرنیسم نیز یکی از رویکردهای جدید قرن معاصر است که بر حوزه معنایی وسیعی؛ ازجمله هنر و ادبیات، فرهنگ و سیاست، و اقتصاد دلالت دارد و بیانگر مرحله جدیدی از تحولات تاریخ بشری است. این پژوهش سعی دارد به بررسی اجتماعی- سیاسی قصیده فضیحه الثعلب اثر ابراهیم نصرالله یکی از برجسته ترین شاعران و نویسندگان مقاومت فلسطینی بپردازد و وجوه پست مدرنیسم ایدئولوژیک را در آن ارزیابی کند. شیوه پژوهش توصیفی و روش تحلیل اطلاعات کیفی است. یافته ها نشان می دهد شاعر گرچه از لحاظ جنبه های صوری و تکنیکی؛ از تمهیدات و شگردهایی بهره برده است که شعر او را در زمره آثار پست مدرنیستی قرار می دهد ولی ازنظر محتوایی و معنایی با تکیه بر نگرش ایدئولوژیک خویش از برخی قواعد پست مدرنیسم عدول کرده و از آن در خدمت اشاعه باورهای عقیدتی خود بهره برده است. ابراهیم نصرالله در این قصیده کوشیده است تا در عین آفرینش یک اثر ادبی در قالب و صورتی نو، از چارچوب باورهای خویش خارج نشود و با برجسته ساختن ابعاد گوناگون ماهیت استکباری آمریکا از تفکر امپریالیستی این کشور انتقاد کند
صوره المرأه فی أغانی الفیدیو کلیب العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
للأغانی العربیه المصوّره بطریقه الفیدیو کلیب حضوراً قویاً فی المجتمعات العربیه. ولها تأثیر قوی على الناشئه. فالصوره التی تظهر بها المرأه غالباً ما تکون صوره جندریه نمطیه سلبیه. هناک فراغ علمی فی دراسه الفیدیو کلیب وخصوصاً دراسه الدلالات اللغویه و دور الصور المسجله فی رسم صور ورسائل عن دور ومکانه المرأه فی المجتمع تهدف الدراسه إلى التعرف على صوره المرأه فی الأغانی العربیه المصوره بطریقه الفیدیو کلیب وقد اعتمدت على المنهج الکیفی. یهدف البحث إلى الکشف عن التنمیط الجندری وبالتالی توعیه الناشئه بخطر الصور التی یتم تمریرها. الهدف هو تحلیل الصور النمطیه ومحاربتها بطریقه علمیه والتوصیه بخلق صور إیجابیه متوازنه لخلق مجتمع متوازن. تم الاعتماد على دراسه الدلالات اللغویه والصوره والسیناریو المعتمد فی الفیدیو کلیب. عینه الدراسه تشکلت من أغنیتین "سی السید" و "التنوره". إذ تم تحلیل أغنیه المطرب المصری تامر حسنی "سی السید" وأغنیه فارس کرم "التنوره". فقد تم القیام بتحلیل لغوی للکلمات لفهم الدلالات و الرموز التی تصاحب ظهور المرأه العربیه فی أغانی الفیدیو کلیب کما تم رصد أبعاد السیناریو فی کل من الأغنیتین. وکشفت النتائج أنه تم عرض المرأه بطریقه سلبیه نمطیه ترسخ صوره المرأه الجسدیه والمرأه المستضعفه التافهه والمتحکم فی مصیرها، کما تظهر کأداه للإثاره و مصدر الخطیئه، حیث تم تکریس صوره حواء التی أخرجت آدم من الجنه. و بالتالی فإن الفیدیو کلیب یخدم ویقنن ویحیی الصوره النمطیه القدیمه. أما الرجل فهو سید المجتمع و صاحب القرار والحکم الذی یقرر مصیر المرأه. بالتالی أغانی الفیدیو کلیب جاءت لتعزیز وتقنین الصور النمطیه المتوارثه. فالصوره السلبیه التی تخلقها الأغانی من شأنها أن تؤثر على مکانه المرأه فی المجتمع أینما کانت فی البیت أو الشارع أو العمل.
پژوهشی بر چگونگی زایش معنا از خلال ساختار روایی در «حارس التبغ» علی بدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که چگونگی تولید و زایش معنا در رمان «حارس التبغ» اثر علی بدر را به عنوان یک متن معنادار تحلیل کند. برای رسیدن به این هدف، باید با تحلیل ساختار روایی این روایت، از لایه سطحی متن عبور کرده و به لایه های عمیق برسیم تا بتوانیم علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شده اند پیدا کنیم. زیرا این ساختارهای درونی علاوه بر اینکه دارای دلالت معنایی هستند، در حال تولید کردن معنا هم هستند. می خواهیم بدانیم چرا شخصیت اصلی چندین بار تغییر هویت داده است و آیا در این رمان، اندیشه با ساختار روایت ارتباط دارد؟ با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی لایه های سطحی و ژرف این روایت، ارتباط ظریف و مستقیم بین اندیشه نویسنده و ساختارهای روایی این رمان مشخص می گردد. در اندیشه علی بدر ترس و نگرانی ناشی از بی ثباتی عراق، دارای اهمیت بسیار زیادی است و این ترس و نگرانی در شخصیت یوسف سامی صالح (همان حیدر سلمان، کمال مدحت) در ارتباط با خود، با دیگران و با جهان نمایان شده است و بدترین ترس و نگرانی، نگرانی از مرگ است. همچنین می توان ادعا کرد که «این اثر زیباست». زیرا زیبایی بر پایه تناسب است و تناسب، منطقی خاص دارد و منطق منسجم سه پاره ابتدایی، میانی و انتهایی بر رمان حاکم است.
بررسی استعاره مفهومی در آیات دالّ بر تجسّم اعمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر معناشناسان شناختی استعاره، منحصر در زبان و واژگان نیست بلکه مفهومی فراگیر می یابد و به صورت استعاره مفهومی – که در آن یک حوزه مفهومی بر اساس حوزه مفهومی دیگر فهمیده می شود- نمود می یابد. در استعاره مفهومی، بسیاری از مفاهیم، به خصوص مفاهیم انتزاعی، از طریق انطباق استعاری اطلاعات و انتقال دانسته ها نظم می یابد و دایره گسترده ای از مفاهیم با بیانی جدید در اختیار مخاطب قرار می گیرد. یکی از مهم ترین آموزه های دینی قرآن کریم که مفاهیم انتزاعی را با ساختار استعاری، مفهوم سازی نموده، مسأله تجسم اعمال است که تحلیل و بررسی آیات مربوط به آن می تواند زوایای نهفته محتوایی و تناظرها و برجستگی های موجود در آن را فرادید مخاطب قرار دهد. این نوشتار با روش توصیفی– تحلیلی و با رویکرد شناختی، استعاره های مفهومی را در آن دسته از آیاتی که به طور صریح بر تجسم اعمال دلالت دارند و منطبق با الگوهای استعاری مطرح شده از سوی لیکاف و جانسون هستند، بر مبنای طبقه بندی استعاره های عینی به ذهنی در سه حوزه؛ ساختار بنیاد، شی ء بنیاد و جاندار بنیاد، مورد بررسی قرار داد و به این نتایج دست یافت که؛ بازنمایی آیات دالّ بر تجسم اعمال با حوزه های مبدأ؛ کالا، غبار پراکنده، غل و زنجیر و... با نام نگاشت هایی چون؛ عمل، کالا است، عمل مجرمان، غبار پراکنده است، عمل کافران، غل و زنجیر است و... سبب شده مفاهیم موجود در آنها ملموس تر و قابل فهم تر به مخاطب منتقل شود.
ظهور المؤسسات الصلاحیه التابعه للأیوبیین(المدارس والخانقاهات) فی بلاد الشام ومصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقدم هذا البحث تقریراً تاریخیاً وصفیاً تم الحصول علیه من مصادر مباشره وبعض الأبحاث التاریخیه حول أربعه مؤسسات تعلیمیه ودینیه أسسها صلاح الدین الأیوبی (توفی عام 589 ه )، مؤسس حکومه الأیوبیین، وهما مدرستان وخانقاها صلاحیه فی کل من مدینتی القدس والقاهره. تسعى هذه الدراسه من خلال المنهج التحلیلی إلى تقدیم تحلیل سردی لهذه الظاهره التاریخیه لمعرفه دوافع إنشاء هذه المؤسسات، تمشیاً مع السیاسات الثقافیه والدینیه لمؤسسها أو الآثار الحتمیه للتطورات التاریخیه. وهکذا فقد قمنا بدراسه العوامل السیاسیه مثل السعی لتحقیق الشرعیه السیاسیه، والعوامل الدینیه بما فیها الجهود المبذوله لتعمیم أفکار الأشاعره والقضاء على الأفکار المنافسه، والعوامل الجهادیه التی تؤثر على خلق الدوافع الجهادیه ضد الصلیبیین، والعوامل العملیه التی تتمثل فی محاوله تکییف ظاهره مؤسسات "الصلاحیه" مع عملیه الشرق إلى الغرب ونشر الظواهر الحضاریه للمدرسه والخانقاه والظواهر الثقافیه للحیاه المدرسیه والخانقاهیه.
حکم الإمام علی(ع) من منظور المعاصرین السنه دراسه وجهه نظر طه حسین نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
229-258
حوزههای تخصصی:
بعد التغییرات السیاسیه والفکریه المختلفه وغیرها فی الفتره المعاصره، تمّ تقدیم فرص جدیده للمفکرین الشیعه والسنه. التقلیل من حدّه التحامل والحصول على فهم أوضح ورؤیه أکثر واقعیه لأحداث صدر الإسلام، ولاسیّما خلافه أمیر المؤمنین (ع)، تُعدّ من أبرز هذه الفرص. على سبیل المثال، إنّ القراءه الشیعیه والتی کانت تُعتبر هامشیه، أدّت إلى لفت انتباه علماء السنه. وفی هذا البین کان طه حسین من هؤلاء المفکرین الذین تأثّروا بالأجواء المذکوره وأعادوا قراءه الأحداث الواقعه فی فتره حکم الإمام علی (ع). ومن هذا المنظار، فإنّ هذا البحث یُعدّ مهمًا فی رؤیه وتحلیل هذا المفکر. لذلک، کان إدراک وفهم کیفیه وصف وتحلیل طه حسین لخصائص خلافه الإمام علی (ع) محورا لهذه الدراسه. بالإضافه إلى المنهج الوصفی، فإنّ المنهج التحلیلی لنص الفتنه الکبرى اعتمدنا فیه على استخدام خصائص نظریه لاکلا وموفه للخطاب. من خلال النتائج توصلنا إلى أنّ آراء وتحلیلات طه حسین تمّت من وجهه نظر الإیمان بدلاً من المنهج العلمی وإنّ تأثیر القراءه الشیعیه للأحداث واضح فی هذه التحلیلات؛ کما أنّ طه حسین یروی ویقیّم جمیع أعمال وسلوک الإمام (ع) فی مختلف جوانب الحکومه بما یتّفق تمامًا مع الدین والالتزام المستمر بقواعد الولاء والبیعه، وعلى النقیض من ذلک، یربط أعداءه بفئه الدنیویه ونقض الولاء.
النّقد الثّقافی فی روایه "إنّه یحلم أو یلعب أو یموت لأحمد سعداوی بناءً علی نظریه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم یهار و تابستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
373-402
حوزههای تخصصی:
یعدّ النّقد الثّقافی من أهم الظّواهر الأدبیه فی أدب ما بعد الحداثه والّذی یهتمّ باستکشاف الأَنساق الثّقافیه المضمره ودراستها فی سیاقها الثّقافی والاجتماعی السّیاسی والتّاریخی والمؤسّساتی فهماً وتفسیراً. من بین الثقافات المختلفه، الثّقافه العراقیه مرّت بسنواتٍ عصیبهٍ وذاقت تجربهً مریرهً تحت طاحونه الحروب؛ الحرب المفروضه على إیران أولاً والحرب ضدَّ الکویت ثانیاً وما شاهدته من الغزو الأمریکی وظهور الجَماعات المتطرّفه. فکلّ ما رسَمه فی الأعمال الأدبیّه المعاصره یساهم السّرد فی البوح عن آهات الإنسان العراقی المعاصر وما تدوی من العاهات الثّقافیه التی جعلها أحمد سعداوی الروائی العراقی المعاصر موضوع اهتمامه للتّطرّق إلیها فی أعماله؛ حیث باتت روایه إنّه یحلم أو یلعب أو یموت تصویراً وسرداً یعالج ما ینقص المجتمع تقویضه. هذه الروایه یثور على العاهات الثقافیه بتصویره فضاءات فساد استخدام القوّه بأحسن ما یکون. هذا وقد عالج المقال العاهات الثّقافیه عبر الخطاب الفوکولی الّذی یعتمد على تقنیات القوّه لیکشف عن تأثیرات السّلطه وما نتج عنه من العنف. فیتطرق المقال إلى تبیین الأنساق المضمره الثّقافیه والتّاریخیه عبرَ البیئه الحضاریه وما یُتقن الاختفاء تحتَ عباءه النّص على أساس المنهج الوصفی – التحلیلی. فجُلّ ما توصل إلیه هو أنّ استخدام القوّه بأنواعه الثّلاثه المتمثّله فی نظریه فوکو أدّت إلى عاهات ثَقافیه تتمثّل فی ضعف إیدیولوجیا والهجره والانحطاط الخلقی الذی یتظاهر فی السبّ والتّوبیخ والشّجار والعصیان والاستهزاء بمشاعر الآخرین، مروراً بالمنابزه بالألقاب ووصف الآخرین بالصّفات السیئه.
الأسلوب المسجوع في الآیات القرآنیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یمثل القرآن الکریم أساساً لکل مظاهر الحیاة العقلیة والبشریة المتطورة الناشدة للغایات السامیة والقویمة، ذات الأهداف النبیلة الساعیة إلى منح الفرص المتساویة لزهو الشعوب واستقلالها فی کل المجالات دائماً وأبداً. ولذلک فقد کانت آیاته المبارکة بمثابة براهین خالدة عظیمة أولت تصویر تلک المظاهر من خلالها بأبلغ الکلمات والعبارات وبأعمق المعانی والدلالات التی تسطرت تباعاً على صدرسید الکائنات محمد علیه وآله أفضل الصلاة والسلام. ومن هنا صارت آیات القرآن الکریم موضع اهتمام الأدباء کما العلماء، فی إظهار رقة وجمالیة الأسالیب القرآنیة التی کسبت القلوب وأجبرتها على الاستماع والإنصات، والخشوع عند تردیدها فیما بعد. ما یعنی أن أسلوب القرآن الکریم البلاغی، کان له الأثر العمیق فی إرساء دور الآیات القرآنیة فی التبلیغ والدعوة، جراء الأسلوب المعجز الذی تمیزت به هذه الآیات والذی نطلق علیه «السجع». لذا، سنحاول فی هذه المقالة أن نقدم دراسة وافیة حول هذا الأسلوب الأدبی والجمالی الذی تمیز به القرآن.
بررسی و نقد کتاب أسلوب علی بن أبی طالب علیه السلام فی خطبه الحربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که ارتباطی تنگاتنگ با مسایل زبان شناسی دارد و ناقدان در بررسی و تحلیل متون به آن توجهی ویژه دارند، سبک شناسی است که بین روش علمی در مطالعات زبانی و روش نقدی در مطالعه متن ادبی توازن ایجاد کرده است. از سوی دیگر، وجود تألیفاتی در تطبیق این روش بر متون خلأیی بزرگ در این زمینه به حساب می آید که کتاب أسلوب علی بن أبی طالب(ع) فی خطبه الحربیه گامی در راستای پر کردن خلأ موجود بوده است. بدون شک هر نگاشته ای دارای جنبه های ارزشمند و احتمالاً کاستی هایی است که مطرح نمودن و بررسی و نقد آنها می تواند زوایایی را برای نویسنده آشکار کند که از دید وی مخفی بوده و، از این رهگذر، مسیر برای ارایه هر چه بهتر تألیفات هموار شود. با این توصیف و برای تحقق چنین هدفی در مقاله حاضر به بررسی و نقد کتاب أسلوب علی بن أبی طالب(ع) فی خطبه الحربیه اثر علی احمد عمران پرداخته شده و، بعد از ذکر مقدمه و تعریف کتاب و اشاره به نقاط قوت آن، کاستی های کتاب در چند محور اساسی بیان شده است. مهم ترین یافته های پژوهش، که یافتن همان کاستی ها و محاسن و جنبه های نوآورانه کتاب است، در متن مفصلاً ذکر شده و همه آنها حاکی از آن است که هر چند اثر با سرفصل وزارت علوم خیلی متناسب نیست، اما می تواند به عنوان کتاب کمک درسی، که به تطبیق نظریه ای جدید بر متنی ارزشمند چون نهج البلاغه پرداخته، مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
الواقعیه السحریه فی روایه "فی ممر الفِئران" لأحمد خالد توفیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الواقعیه السحریه تعنی الجمع والمزج بین الواقع والسحر والخیال؛ أی الواقع واللاواقع. العجائبیه ظاهره حاضره فی الروایه العربیه، یتجلی من خلالها اهتمام الکاتب العربی باستکشاف شکل کتابه الروایه من خلال عبور الحدود التقلیدیه للروایه مع فتح المجال لفئه التساؤل عن الواقع من خلال هذا الشکل الجدید من السرد. ظهر هذا الاتجاه الأدبی فی الروایات العربیه ومؤلفیها، ومن بینهم أحمد خالد توفیق (1962-2018 م)، وهو من رواد أدب الرعب فی الأدب العربی المعاصر. کتب توفیق مؤلفات وروایات طویله فی هذا المجال. ومن أشهر روایاته هی "فی ممر الفئران" المستوحاه من قصته السابقه "أسطوره أرض الظلام" رقم 68 من سلسله کتاب ماوراء الطبیعه. یتناول أحمد توفیق فی هذه الروایه القضایا الاجتماعیه فی مصر على ضوء أدب الواقعیه السحریه؛ بلون الخوف والسحر والخیال والرعب والظلام والأسطوره وغیرها؛ لذلک یهدف هذا البحث إلى إعاده قراءه أحداث الروایه بالمنهج الوصفی-التحلیلی بهدف الکشف عن الأبعاد الاجتماعیه والسیاسیه للروایه. أمّا أهم النتائج التی توصلنا إلیها فهی: إنّ الروائی أحمد خالد یصور المجتمع المصری وکیفیه مواجهته بالفقر والجهل والظلام والخوف من الأعداء. یتحدث خالد عن مشاکل شعبه وهی الیأس والحرمان واضطهاد الأعداء مثل أمریکا وإسرائیل وغیرها. یشرح لنا الروائی کل هذا من خلال الواقعیه السحریه بخیال واسع وتقنیات مختلفه، ویمزج عناصر الواقع مع الخیال والأساطیر الیونانیه مثل أودیسیوس، وبرومیثیوس، وما إلى ذلک، ویصف الشخصیات الأسطوریه والرهیبه بعنایه.
نشانه شناسی رمزگان های زبانی در سروده «ملحمه الهجره الثالثه» از «کاظم السماوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
170 - 186
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی رمزگان ها، یکی از روش های نوینی است که ناقدان در بررسی و تأویل متون ادبی به آن اهتمام ورزیده اند و از مفاهیمی اساسی است که نشانه ها به وسیله آن، معنای ویژه خود را می یابند. کاظم السماوی (1919- 2010م) از شاعران توانمند معاصر عراق است که بخش قابل توجّهی از شعر وی را نشانه ها، نمادها و اسطوره ها تشکیل می دهد. سروده «ملحمه الهجره الثلاثه» از اشعاری است که وی در آن، با خلق مجموعه ای از نشانه ها؛ پیام مورد نظر خود را با مخاطب در میان می گذارد. این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی- تحلیلی، با استفاده از نسخه های خطّی و کتابخانه ای، به بررسی این قصیده برای یافتن مهم ترین رمزگان های زبانی آن و بیان ارتباط آن ها با زندگی شاعر از یک سو و نقش آن در هماهنگی قصیده از سوی دیگر، پرداخته است. هدف از بررسی و تحلیل این قصیده از منظر رمزگان ها آن است تا خواننده تا حدّ زیادی با زوایای پنهان شعر سماوی و اندیشه وی آشنا شود. نتایج نشان می دهد که نشانه های شخصیّت شاعر و گرایش های شخصی او به طور واضح در رمزگان های مربوط به صاحب متن و عنوان تجسّم یافته است؛ همان طور که یکپارچگی قصیده به کمک رمزگان های زیبایی شناختی و بینامتنی به اضافه دیگر رموز محقّق شده است که این امر، بر ارزش ادبی قصیده افزوده است. همچنین، بررسی ها، حاکی از آن است که سروده حاضر، برخاسته و متأثّر از زندگی وی و سال های دراز غربت و تبعید است که شاعر به صورت آگاهانه بسیاری از رمزگان ها را برای بیان مقصود خود که همان برانگیختن حسِّ مبارزه و مقاومت است بکار گرفته است. وی به خوبی توانسته است در پسِ این نشانه ها، مقصود خود را بیان و با خواننده ارتباط برقرار کند. کلیدواژه ها : نشانه شناسی، رمزگان ها، کاظم السماوی، ملحمه الهجره الثلاثه. نشانه شناسی رمزگان ها، یکی از روش های نوینی است که ناقدان در بررسی و تأویل متون ادبی به آن اهتمام ورزیده اند و از مفاهیمی اساسی است که نشانه ها به وسیله آن، معنای ویژه خود را می یابند. کاظم السماوی (1919- 2010م) از شاعران توانمند معاصر عراق است که بخش قابل توجّهی از شعر وی را نشانه ها، نمادها و اسطوره ها تشکیل می دهد. سروده «ملحمه الهجره الثلاثه» از اشعاری است که وی در آن، با خلق مجموعه ای از نشانه ها؛ پیام مورد نظر خود را با مخاطب در میان می گذارد. این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی- تحلیلی، با استفاده از نسخه های خطّی و کتابخانه ای، به بررسی این قصیده برای یافتن مهم ترین رمزگان های زبانی آن و بیان ارتباط آن ها با زندگی شاعر از یک سو و نقش آن در هماهنگی قصیده از سوی دیگر، پرداخته است. هدف از بررسی و تحلیل این قصیده از منظر رمزگان ها آن است تا خواننده تا حدّ زیادی با زوایای پنهان شعر سماوی و اندیشه وی آشنا شود. نتایج نشان می دهد که نشانه های شخصیّت شاعر و گرایش های شخصی او به طور واضح در رمزگان های مربوط به صاحب متن و عنوان تجسّم یافته است؛ همان طور که یکپارچگی قصیده به کمک رمزگان های زیبایی شناختی و بینامتنی به اضافه دیگر رموز محقّق شده است که این امر، بر ارزش ادبی قصیده افزوده است. همچنین، بررسی ها، حاکی از آن است که سروده حاضر، برخاسته و متأثّر از زندگی وی و سال های دراز غربت و تبعید است که شاعر به صورت آگاهانه بسیاری از رمزگان ها را برای بیان مقصود خود که همان برانگیختن حسِّ مبارزه و مقاومت است بکار گرفته است. وی به خوبی توانسته است در پسِ این نشانه ها، مقصود خود را بیان و با خواننده ارتباط برقرار کند.