فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اجتهادی «برگزاری نماز جماعت در مدارس» و استنباط حکم آن و نیز احکام روشهای تربیتی در این زمینه و روشهای آسیب زا، هدف این پژوهش بود. روش: این پژوهش برای حل مساله خود از روش اجتهادی مبتنی بر روش شناسی دانش فقه (و فقه تربیتی) بهره گرفته و میزان مطلوبیت نماز جماعت و روشهای مفید و نامفید آنرا با مراجعه به قرآن و سنت و عقل و قواعد فقهی استنباط نموده است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که اقامه نماز جماعت، بر کارگزاران تربیتی مدرسه از باب وظایف عام هدایتی هر مسلمان، متسحب است و بعنوان کارگزار حکومت اسلامی و یا نائب/وکیل/اجر خانواده مسلمان واجب است. همچنین در جمهوری اسلامی ایران، تکلیفی قانونی است. روشهای برگزاری نماز خود، محکوم به احکام و ضوابطی هستند و از مهمترین ضوابط شرط احتمال تاثیر و حرمت إضرار و إضلال در انتخاب سبک ها و روشهای تربیتی است. همچنین بهره گیری از إجبار شدید (واداشتن متربی با سلب اختیار) و إکراه شدید (واداشتن متربی با تهدید جان و آبرو) و إکراه متوسط (واداشتن متربی با تهدید به سلب حقوق الزامی) در اقامه نماز جایز نیست. همچنین درصورتی که اقامه نماز جماعت موجب تنفر از نماز و یا تثبیت نفاق و دورویی (در بلندمدت) شود، حرام و واجب است کارگزاران مدرسه، روش های مفیدتر و مبتنی بر کارشناسی دقیق، را جایگزین نمایند. نتیجه گیری: این نوشتار نشان داد که فقه تربیتی ظرفیت خوبی برای استخراج تجویزات تربیتی اسلام در یک مساله (نماز جماعت و مسائل پیرامون آن) دارد و می تواند در کنار تحقیقات فلسفی، تاریخی، تطبیقی و تجربی در تربیت پژوهی به کار آید.
دلالت های تربیتیِ ادوار سه گانه کودک در متون اسلامی، برای مقطع بندی تحصیلی در نظام رسمی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
241 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روش های تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
تبیین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه براساس تفاسیر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تببین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه، براساس تفاسیر ملاصدرا، می پردازد. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای قیاسی استقرایی انجام شده است، برای تبیین چگونگی تربیت اخلاقی به تحلیل محتوای تفاسیر ملاصدرا پرداخته و اصول و روش های تربیت اخلاقی را واکاوی کرده است. اصول و روش های تربیت اخلاقی در دو دسته سلبی و ایجابی ناظر به دو مرحله اصلی تخلیه و تحلیه در تربیت اخلاقی متعالیه دسته بندی شده اند. بر این اساس، در بخش سلبی، پنج اصل و هفت روش و در بخش ایجابی نیز هشت اصل و شش روش استخراج شده است. اصول بخش سلبی عبارتند از: تهذیب ظاهر، مراقبت از اعمال، تهذیب نفس، دوری از حبّ دنیا و مراقبت از خواطر ذهنی. اصول بخش ایجابی نیز عبارتند از: عقل ورزی، تفکر، مراقبت در مسیر کسب علم، تکرار، ایجاد ملکات نیکو، تعدیل قوای جسمانی و نفسانی، توجه به تفاوت وسع ها و به گزینی در معاشرت. روش های سلبی عبارتند از: ریاضت، زهد، انفاق، دوری از هم نشین بد، پاسخ به شبهات، دوری از عادات نامناسب، دوری از افراط و تفریط. روش های ایجابی نیز عبارتند از: اطاعت از شرع، عمل به مقتضای علم، برهان، تذکر، ایجاد عادات پسندیده و موقعیت مداری.
تحلیلی بر هویت معرفتی دانش اخلاق کاربردی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی را می توان به عنوان شاخه ای از اخلاق هنجاری شناخت که عهده دار حل مسائل اخلاقی به ویژه در دوراهی ها و تعارض های اخلاقی است. این شاخه از اخلاق را می توان با سنجه آموزه های اسلامی مورد بازخوانی و بازسازی قرارداد. در این صورت می توان از امکان اخلاق کاربردی اسلامی سخن گفت. اخلاق کاربردی اسلامی می تواند در تمام مراحل حل یک مسئله اخلاقی از تصور، داوری و قضاوت، حکم اخلاقی، تصمیم و اجرای آن پیشنهاداتی را ارائه کند. در این صورت می توان برای اخلاق کاربردی اسلامی ضمن بیان تعریف کاربردی و عملیاتی، به منابع، مبانی، اصول و روش های حل مسائل اخلاقی در موقعیت های خاص و دشوار پرداخت. این مقاله عهده دار تبیین این مسئله در عرصه امکان و عمل و ارائه ی یک الگوی حداقلی از اخلاق کاربردی اسلامی و ارائه یک تعریف پیشنهادی است. این دانش مرتبط با حوزه علوم اسلامی می تواند ظرفیت عظیمی را برای عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و حرفه ها برای گره گشایی در مسائل اخلاقی فراهم کند.
جایگاه حق سرگرمی در منظومه حقوق اخلاقی انسان از نگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
201-217
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری و پدید آمدن سرگرمی های جدید و اهمیت یافتن سرگرمی در سبک زندگی انسان امروزی، سرگرمی به عنوان یک حق برای بشر و نه صرفاً یک فعالیت اختیاری مطرح شده است. اینکه سرگرمی از منظر اسلامی یک حق برای انسان محسوب می شود یا خیر و اینکه در صورت وجود این حق، جایگاه آن در منظومه حقوق اخلاقی انسان چیست، از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به دنبال روشن ساختن این جایگاه است. در این پژوهش، این نتایج حاصل شد که از منظر اسلامی، سرگرمی یک حق در منظومه حقوق اخلاقی انسان محسوب می شود و این حق، یک حق فطری و ازجمله حقوق طبیعی انسان است؛ بنابراین نیاز به سرگرمی یک نیاز توهمی و القایی نیست و ریشه در طبیعت انسان دارد و جایگاه آن تا جایی است که به مسئولیت های اساسی انسان، ازجمله مسئولیت های کاری، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و در رأس آن ها مسئولیت های دینی آسیب نزند و موجب تجدیدقوا برای این مسئولیت ها شود.
راهکارهای خانواده در افزایش عزت نفس کودکان ازمنظر اسلام
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
93 - 107
حوزههای تخصصی:
چکیده
در نگرش اسلامی انسان موجودی شریف است. ازاین رو عزت نفس یکی از مهمترین شاخصه های انسان سالم (مؤمن) ازمنظر دینی است؛ زیرا او را در رسیدن به کمال و رستگاری یاری می کند. ازاین رو حفظ و تقویت این ویژگی مهم بر هر فردی لازم و ضرورت است. پایه های عزت نفس از کودکی بنا نهاده می شود و نوع ارتباط والدین و چگونگی رفتار آنها تأثیر زیادی بر خودارزشمندی کودکان دارد. پژوهش حاضر با پارادایم تفسیرگرایی به تحلیل محتوای متون دینی می پردازد و بااستناد به آیات و روایات باروش قیاسی و استقرایی ابعاد رفتاری و روان شناختی مرتبط با عزت نفس و راهکارهای ارتقای آن در فرزندان را استنتاج می کند. آنچه از این مطالعه به دست آمده این است که والدین با راهکارهایی مانند محبت، تکریم، توجه به تفاوت های فردی و واگذاری مسئولیت به کودکان می توانند عزت نفس و اعتمادبه نفس را در آنها افزایش دهند.
رویکرد حاکم بر پژوهش های حوزه اخلاق در ورزش(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
111 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناخت رویکرد حاکم بر پژوهش های حوزه اخلاق در ورزش با تاکید بر ورزش جمهوری اسلامی ایران بود. روش پژوهش بر مبنای رویکرد کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون می باشد. همچنین، داده های موردنیاز پژوهش، از کلیه مقالات علمی- پژوهشی، رساله و پایان نامه های حوزه اخلاق در ورزش به دست آمد. جهت تأیید و میزان انتقال پذیری تحقیق، نتایج و یافته های پژوهش در اختیار چهار تن از اساتید حوزه علوم ورزشی قرار گرفت و روایی درونی و بیرونی آن تائید گردید. در راستای قابلیت سازگاری یا اطمینان از کیفیت پژوهش، روش تجزیه تحلیل داده ها در اختیار دو داور حوزه تخصصی اخلاق ورزش قرار گرفت و تائید شد. نتایج نشان داد 55 مفهوم یا کد اولیه، 13 تم فرعی و 5 تم اصلی اخلاق سازمانی، اخلاق پژوهشی، اخلاق ورزشی، اخلاق اقتصادی و اخلاق رسانه ای در قالب گفتمان حاکم بر پژوهش های حوزه اخلاق در ورزش محوربندی می شوند. ضمناً در اخلاق سازمانی، اخلاق قانونی، اخلاق نیروی انسانی در ورزش و حفظ و ترویج ارزش های اخلاقی درسازمان موردتوجه قرارگرفته است. اخلاق دین محور، اخلاق سیاسی، اخلاق اجتماعی و فرهنگ ورزش نیز از ابعاد مهم اخلاق ورزشی بودند. اخلاق مالی و بازاریابی در ورزش مولفه های اخلاق مالی در ورزش را شکل می دهند. همچنین، پیشگیری از فساد مالی در ورزش از طریق نقش آفرینی رسانه ها و افزایش سواد رسانه ای در عرصه رسانه و ارتقاء آگاهی جامعه ورزش نسبت به محتوای انواع رسانه ها، از دیگر نتایج تحقیق حاضر است.
مؤلفه های سواد دینی معلمان: مرور نظام مند بر اساس مدل رایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد دینی معلمان از شاخص های مهم در تربیت دینی فراگیران است از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های سواد دینی معلمان است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. جامعه پژوهش، متشکل از 143 مقاله درباره مؤلفه های سواد دینی معلمان است که بین سال های 2011 تا 2022 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 30 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه های سواد دینی معلمان در 4 محور و 56 عامل طبقه بندی شدند. این محورها شامل محورشناختی – دانشی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل تخصصی و حرفه ای معلمان در زمینه دین و سواد دینی)، محور عاطفی- نگرشی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل نگرشی در زمینه دین و تربیت دینی)، محور رویه ای – راهبردی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل رویه ای معلم در تربیت دینی فراگیران) و بعد ارتباطی و تعاملی در آموزش دین(مشتمل بر عوامل ارتباطی معلم در زمینه دین و تعاملات او در زمینه مسائل دینی) می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت سواد دینی معلمان در تربیت دینی فراگیران علاوه بر شاخص های شناختی و تخصصی به عوامل مختلفی چون ابعاد عاطفی و نگرشی، رویه ای، ارتباطی و تعاملی وابسته است.
فراترکیب مطالعات اخلاقِ سازمانیِ دین مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
69 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با روش فراترکیب به شناسایی ابعاد، مقوله ها و مؤلفه های مرتبط با «اخلاق در سازمان و مدیریت» در پژوهش هاِی متأثر از آموزه های ادیان توحیدی پرداخته و پس از تحلیل محتوای 30 منبع (از 236 منبع) با نرم افزار Maxqda به 343 کد توصیفی، 46 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی شامل حضور انگاره های دینی- ایمانی، مدیریت سرمایه های انسانی با توجه به میراث حاصل از آموزه های ادیان، شاکله شخصیتی و عادتواره ها و ویژگی های روانشناختی توصیه شده، نظارت و ارزیابی اخلاقی، پرورش سرمایه های انسانی و توسعه مهارت ها، توسعه شایستگی های مدیریتی معطوف به ارزش های دین بنیان، پای بندی به مرامنامه و یا منشور اخلاق سازمان رسیده است. درک و مفهوم سازی مضامین اخلاقی نهفته در سرمایه های فرهنگی برای سازمان ها مفید بوده و انگاره ای کاربست پذیر است. همچنین ابتنای بر دین به عنوان یک رویکرد تحقیقاتی ظرفیت آن را دارد که با بسط گفتمان انتقادی و عرضه گفتمان های رقیبِ دین مبنا در شبکه جهانیِ دانش مدیریت و نظریه سازمان مساهمت نماید.
من» حقیقیِ انسان: مقوله پیونددهنده خداشناسی و اخلاق در اندیشه شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
143 - 162
حوزههای تخصصی:
استاد شهید مرتضی مطهری از جمله متفکران مسلمان است که کوشیده است نشان دهد وجود و حجیت اخلاق متکی بر خداوند است. مسأله ی محوری ما در این مقاله آن است که با نگاهی جامع به آثار شهید مطهری و بازسازی بخش های مختلف این آثار نشان دهیم که وی ابتنای وجود اخلاق بر خداشناسی را چگونه و با چه ایده ی وحدت بخشی توضیح می دهد. پاسخی که از متن آثار شهید مطهری به این پرسش می دهیم آن است که «من» انسان یک حقیقت ذومراتب است که مراتب پایین آن را می توان «من» پنداری نامید و مرتبه ی عالی را «من» حقیقی یا برتر.«من» حقیقی زاینده ی اخلاق است و خداوند «من» برتر انسان است. بنابراین، در واقع خداوند مبدأ، غایت و پشتوانه ی اخلاق است. بر این اساس، می توان گفت که من حقیقی انسان، مقوله ی پیونددهنده ای است که شهید مطهری از طریق آن ابتنای اخلاق بر خداشناسی را توجیه می کند.
راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از دیدگاه متون اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
شکرگزاری از خداوند از فضایل فراموش شده در جامعه اسلامی است. در قرآن و روایات اسلامی بر انجام این فضلیت اخلاقی تأکید بسیار شده و آثار شگفت انگیز و معجزه آسایی برای آن ذکر نموده اند، همچنانکه از ناشکری به شدت نهی و سرزنش شده است. برای ترویج و گسترش این آموزه دینی و بهره مندی از آثارِ شگرف آن در زندگی لازم است تا راهکارهای آراسته شدن به آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، ارایه راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از خداوند از دیدگاه متون اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، به روش توصیفی تحلیلی، متون اسلامی به ویژه متون روایی، بررسی شد و شش راهکار کلی برای آن به دست آمد که بدین قرار است. نخست: توجه و یادآوریِ نعمت هایِ ظاهری و مادی، دوم: توجه و یادآوریِ نعمت های پنهان و معنوی، سوم: مقایسه خود، با زیردستان در امور مادی، چهارم: مقایسه وارونه، پنجم: مقایسه با وضعیتِ بدتر، در امور ناخوشایند و ششم: مقایسه داشته ها و نداشته ها.
نگاهی تحلیلی و انتقادی به فضیلت «شجاعت» در اخلاق نیکوماخوسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
81 - 107
حوزههای تخصصی:
«شجاعت» از دیرباز یکی از فضایل اخلاقیِ مهمّ و مشترکِ جوامع بشری گوناگون به شمار می رفته است. طیّ قرون متمادی فهم های مختلف و متنوّعی از این فضیلت اخلاقی وجود داشته اند که به توسعه و تضییقِ قلمروِ کاربردِ آن در مرزبندی با رذایل و مفاهیم دیگر انجامیده اند. این اختلاف و تنوّعِ فهم ها از فضیلت شجاعت در میان فیلسوفانِ یونان باستان نیز دیده می شود. ارسطو نیز در آثارِ اخلاق شناختیِ خود، به ویژه در کتابِ مشهورِ اخلاقِ نیکوماخوسی، از این فضیلت اخلاقی به تفصیل بحث کرده است. کوشش برای یافتن مؤلّفه های فضیلت شجاعت در سخنانِ پرظرافتِ ارسطو در آن کتاب ما را به حقیقتِ شجاعت رهنُمون می سازد. ما در این مقاله کوشیده ایم که ابتدا مؤلّفه های فضیلت شجاعت در اخلاقِ نیکوماخوسی را استخراج و بیان کنیم؛ سپس بر اساسِ مؤلّفه های به دست آمده که بیست وپنج مورد در شش بخش اند، تحلیلی از نظرگاه کلّیِ ارسطو درباره حقیقتِ شجاعت و شخص شجاع به دست دهیم و سرانجام به ارزیابیِ آرای ارسطو و مناسبات میان آنها بپردازیم.
بازخوانی انتقادی مؤلفه های سعادت در نظریه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
135 - 165
حوزههای تخصصی:
هرگونه نظریه پردازی دربارهٔ مفهوم سعادت، مستلزم تبیین مؤلفه های مختلف آن (از جمله مقدمات، شروط، مصادیق و اجزا) است. توجه به نقش بنیادین سعادت در حکمت عملی که به عنوان واسطه و تضمین کنندهٔ امتداد عملی فلسفه شناخته می شود، بیانگر اهمیت مضاعف چنین تبیینی در کاربست عملی نظریه خواهد بود. در نظریهٔ سعادت ارسطو که بر عناصر مفهومی خاصی مانند خیر/غایت أعلی، خودبَسندگی، کارکرد، فضیلت و فعالیت مُبتنی است، دو فضیلت نظری و اخلاقی به عنوان اجزای سعادت و مواردی همچون ثروت، دوستی و سلامتی به مَنزلهٔ شروط آن مطرح شده اند؛ اما ابهام موجود در سخنان ارسطو سبب بروز اختلافی اساسی در میان مفسران آثار وی و نیز در آراء فیلسوفان مسلمان گردیده و آنها را به دو گروه طرفداران «سعادت غالب» و «سعادت جامع» تقسیم کرده است که در دیدگاه اول تنها فضیلت نظری دارای اهمیت ذاتی و اولی است و در دیدگاه دوم، فضایل نظری و اخلاقی به طور همزمان مورد توجه ذاتی قرار می گیرند. ریشه یابی ابهام مذکور و ارائهٔ راهکاری برای رفع آن در جهت افزایش کارآمدی عملی اهدافی هستند که در این نوشتار از طریق بازخوانی انتقادی نظریهٔ ارسطو به روشی تحلیلی مورد پِی جویی قرار گرفته اند. به نظر می رسد می توان با پایبندی به تعریف سعادت به عنوان «غایت بالذات» (در مقابل غایت نهایی) و توجه به کلّ ماهیت نوعیه (به جای فصل) در استدلال موسوم به «برهان کارکرد»، نظریه «سعادت شامل» را پیشنهاد نمود که مؤلفه های سعادت را توسعه می دهد، طبقه بندی مناسبی از آنها ارائه می نماید و درنتیجه کارآمدی عملی بیشتری در حلّ تزاحم های میان آنها خواهد داشت.
«عدالت» به مثابه «مسئولیت» از منظر قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
95 - 118
حوزههای تخصصی:
«عدالت» از جمله مفاهیم اخلاقی است که از منظرهای گوناگون بدان پرداخته شده است. در این پژوهش با روش توصیفی۔تحلیلی و با تکیه به قرآن و حدیث ، به عدالت از منظر هنجاری پرداخته شده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که عدالت به مثابه مسئولیتی در قبال دیگران چه معنا و لوازمی در حوزه اخلاق دارد و در این چارچوب ، ربط و نسبت عدالت با دیگر مفاهیم اخلاقی (احسان و نیکوکاری) چیست؟ در پاسخ به این پرسش ، ضمن تأکید بر اینکه عدالت مفهومی پایه و نخستین است ، تبیین گردید که عدالت ورزی ، نخستین وظیفه و مسئولیت عاملان اخلاقی و به ویژه حاکمان است. عدالت به مثابه مسئولیتی وجوبی است که پس از تحقّق آن ، مسئولیت های خیرخواهانه و نیکوکارانه ، قابلیت اجرا دارند. عامل اخلاقی هرچند که مسئولیت رفتار برابر با دیگران دارد ، اما این نگاه برابر و مساوات گونه ، همهٔ داستان عدالت نیست. مسئولیت انسان بر پایه عدالت فراتر از مساوات و برابری است. عدالت ، اقتضائات دیگری از جمله انصاف و جبران هم دارد که مبتنی بر آنها مفاهیم اخلاقی معنادار خواهند شد. عدالت به مثابه مسئولیت ، اقتضای تعادل و انصاف میان خود و دیگران را دارد و در موقعیت هایی انسان را ملزم به پذیرش مسئولیت جمعی می کند.
کاربست های قیود اخلاقی در ادبیات کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی و کردی با هم قرابت و خویشاوندی دارند و این قرابت و نزدیکی را می توان در مقوله های دستوری و زبانی نیز مشاهده کرد. هدف اصلی این پژوهش کاربست های قیود اخلاقی در ادبیات کردی و فارسی است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تطبیقی است دقیق تر دستور، بخشی است از زبان شناسی که درباره ساخت آوایی و صرفی و نحوی و معانی زبان بحث می کند. به هرروی، این پژوهش، پژوهشی دستوری است که به تحلیل تطبیقی قید از منظر ساختار، وابستگی، کاربرد و ... در زبان فارسی و کردی می پردازد.هر بخش، خود به زیر بخش های کوچک تری نیز بنا بر اقتضائات پژوهش، تقسیم می شود. در هر مورد، تعاریف مربوطه از منابع معتبر استخراج شده و سپس شاهد مثال هایی برای آن ذکرشده است و درنهایت نیز، با نگاهی انتقادی به تعاریف و مفاهیم نگریسته شده و هر جا نیاز بوده است نقدهایی بر آن ها واردشده است.. نتایج نشان داد که اگرچه بررسی چگونگی ساختمان قیدر به سب اینمه در گروه و در جمله واجد بررسی می باشد اما به صورت کلی در دو زبان مورد بررسی مانند هم می باشند. به گونه ای که قیدها در زبانهای فارسی و کردی در دستور گروه قیدی به یک گونه هستند و در شرایط ساختی قید در زبان کردی و فارسی مشابه همدیگرند. همچنین قید در شرایط واژه سازی در کردی و فارسی تغیرپذیر نیست. از نظر معنایی همه واژه های قیدی کردی و زبان فارسی هم مانند هستند.
تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مولفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مؤلفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب است.
روش: روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید حوزه تعلیم و تربیت و در بخش کمّی کلیه معلمان دوره دوم ابتدایی نواحی یک و دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1401- 1402 است. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدف مند، در بخش کمّی از روش تمام شماری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 20 نفر از صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت در دانشگاه شهید باهنر و دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1401 و در بخش کمّی پرسش نامه استخراج شده از نتایج مصاحبه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش سه مرحله ای (استراوس و کوربین (2006) و در بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. جهت تأمین روایی و پایایی بخش کیفی از روش لینکلن و گوبا (1985) که مشتمل بر شاخص های چهارگانه مقبول بودن، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری و تأییدپذیری است، استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 13 مقوله اصلی و 33 مقوله فرعی شناسایی شدند. سپس پرسش نامه ای جهت اعتبارسنجی الگو طراحی شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (92/0) و روایی (صوری و محتوایی) بر اساس نظرات اساتید در حوزه تعلیم و تربیت و با استفاده از روش سیگمای شمارشی (85/0) محاسبه شد. در بخش کمّی نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که هر 33 مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر برنامه درسی تربیت اخلاقی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی و با تمرکز بر الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی می توان به بهبود تربیت اخلاقی دانش آموزان ابتدایی کمک کرد.
جلوه های ظهور جرم انگاری امنیت مدار در جرائم علیه امنیت در حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
امنیت گرایی یکی از برساخت های ناروایی است که بر پیکره ی سیاست جنایی تحمیل می گردد و به معنای روند انحرافی در تشکیل یک فرایند پاسخ دهی به پدیده ی مجرمانه است. امنیت گرایی سیاست جنایی می تواند معیاری برای تمیز یک سیاست جنایی کارآمد و مطلوب از یک سیاست جنایی ناکارآمد و نامطلوب باشد؛ در نتیجه سیاست جنایی هر جامعه می بایست برای جرم انگاری و خلاف قاعده دانستن اعمال و اقدامات افراد که تا پیش از این مباح تلقی می شدند، توجیه مناسب ارائه دهد. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. در این مقاله سعی شده است به این پرسش مهمترین مختصات جرم انگاری امنیت مدار در حقوق کیفری ایران کدام است؟ پاسخ مناسب داده شود. بنظر می رسد مهمترین مختصات جرم انگاری امنیت مدار در حقوق کیفری ایران شامل جرم انگاری اندیشه مجرمانه ، جرم انگاری اعمال مقدماتی،ابهام سازی تقنینی و جرم انگاری های نوین نیز می باشند. هدف از مقاله حاضر تشریح جلوه های گرایش به جرم انگاری تهاجمی در حقوق کیفری ایران می باشد.
تربیت متعالی در دیدگاه امام محمد غزالی و آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسان گرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتاب ها، مقالات و سخنرانی هاست. بررسی نشان می دهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوت هایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی می داند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالی که مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایین تر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید می کند. اگرچه ارزیابی نشان می دهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آن چنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، می تواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.
طراحی مدل رهبری سالم با رویکرد اخلاق محوردر شرکت های دولتی حوزه صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 103
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، کاهش استرس های مرتبط با کار از یک سو و از سوی دیگر توجه به رفاه و بهزیستی رهبر و پیروان از اهمیت ویژه ای برخوردار است که این موضوع در رهبری سالم نهفته است. تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل رهبری سالم در شرکت های دولتی انجام گرفت. این تحقیق در زمره تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. در گام کیفی تحقیق،از روش تئوری داده بنیاد برای طراحی مدل استفاده شد.بدین منظور با 24 نفر از خبرگان اجرایی در شرکت های دولتی و خبرگان دانشگاهی که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند، قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه عمیق به عمل آمد. براساس یافته ها، 6 دسته عوامل بر مبنای الگوی پارادایمی استراوس و کوربین (1998) شامل عوامل علی، رهبری سالم (پدیده محوری)، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد.سه بعد نگرشی ارزشی-نگرشی، دانشی و رفتاری برای رهبری سالم شناسایی شد. در بخش کمی نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS به اعتبارسنجی الگوی تحقیق پرداخته شد. بدین منظور با ابزار پرسشنامه از 158 نفر از مدیران در شرکت های دولتی نظرخواهی به عمل آمد. براساس یافته ها، کلیه عوامل شناسایی شده و ساختار مدل تحقیق تایید شد. مقدار ضریب تعیین محاسبه شده نیز برای متغیرهای رهبری سالم، راهبردها و پیامدها به ترتیب 379/0، 607/0 و 393/0 است که مقادیری قابل قبول است. نهایتا، نتایج نشان داد که رهبری سالم در شرکت های دولتی پدیده ای چندوجهی است که بهره گیری از آن می تواند نتایج مثبت و ارزشمندی ایجاد کند.
آزادی ملاقات با متهم در سنجه شریعت، اخلاق و قانون(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برپایه قوانین رایج، درشمار زیادی ازجرائم، از زمان توجه اتهام ومقدمات رسیدگی تا تکمیل پرونده قضائی برای صدور حکم نهائی، متهم تحت نظر قرارمی گیرد. این پرسش مطرح است که اقتضای مبانی شرعی واخلاقی درخصوص ملاقات آزادانه وی با افراد، ازجمله وکیل، چیست؟ پژوهش بنیادی حاضر، به روش توصیفی تحلیلی، به تحلیل اخلاقی مسأله با ریشه های فقهی و بررسی تعارض های احتمالی برخی قوانین می پردازد؛ یافته ها حاکی از آن است که بامحک اخلاق وملاک اعتدال میان رعایت حال متهم وحفظ حریم جامعه، منع مطلق ملاقات، چه بسا غیراخلاقی، آسیب زا وناموجّه بوده، جواز مطلق آن نیز ممکن است درتعارض با اخلاق، حکمت و قانون قرارگیرد. درواقع، هدف اصلی ازوضع چارچوب های متنوع درتدابیر سیاست مدن، تأمین فضائل ومکارم اخلاق، چون، قسط،عدل،انصاف واعتدال درامور بوده که عامل اصلاح رعیّت وبلاد دانسته شده است. نتایج، بیانگر آنست که اگر به تشخیص قاضی عادل، ملاقات بامتهم، فرایند کشف حقیقت را دچارتأخیر یاآسیب کند، مثل این که راه مجادله وگریز ازقانون را به او بیاموزد، بحکم عقل، فطرت واخلاق، باید تاسرحدّ تأمین مصالح، آن را محدودکرد. ازسوی دیگر، ممکن است منع مطلق ارتباط متهم با دیگران، آسیب های روحی یاجسمی ناروا برای او یا بستگانش بدنبال داشته، درتعارض با حقوق شهروندی قرار گیرد. بنابراین، درمجموع، باید با لحاظ مبانی عقلی واخلاقی، راه اعتدال پیموده و درجهت تأمین عدالت، ضمن به رسمیت شناختن حق ملاقات و حضور وکیل، بسته به چند وچون شواهد موجود علیه متهم، با تحدید یا نظارت برآن، باابزارهای نوین، راه تحریف حقیقت را تاسرحدّ امکان، بست؛ چه، یکسان پنداشتن متهمی که شواهد روشنی علیه او وجود دارد، اماهنوز حکم قطعی محکومیتش صادرنشده، با شهروند عادی غیرمتهم، درتنافی با ارتکاز عقلائی است.