فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
معارف ۱۳۶۸ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل عرفانی مسئله لقاءالله از دیدگاه تفسیر بیان السعاده
حوزههای تخصصی:
مفهوم لقاءالله در قرآن دارای گونه های کاربردی متعددی است. اصلی ترین معانی آن در دیدگاه های مفسران عبارتند از: 1. شهود باطنی و دیدار خدا 2. مرگ 3. ملاقات ثواب و عقاب. نظریات کلامی_عرفانی ای نظیر تنزیه صرف، نظریه جمع بین تنزیه و تشبیه، نظریات حوزه تجلی و ظهور ذات و اسما و صفات الهی از اصلی ترین نظریات تأثیر گذار در آراء تفسیری است. این مقاله ضمن مرور اجمالی بر این آراء و مبانی به شرح دیدگاه های تفسیر بیان السعاده پرداخته است و ضمن بیان معنای عرفانی لقاءالله و شرایط رسیدن به این مقام با استقراء و تدبر در آیات مربوط بدان زمینه ها پیامدهای تکذیب لقاءالله یا تصدیق آن را به تفکیک بیان نموده است.
رساله ای درباره عشق
منبع:
معارف ۱۳۶۸ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
ماهیت مکاشفه عرفانی از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه عرفانپژوهی در دو قرن اخیر، مساله ماهیت مکاشفه عرفانی است که بهصورت پراکنده در آثار حکما و عرفای مسلمان به آن پرداخته شده است. ملاصدرا نیز با رویکردی پیشینی و مبتنی بر آرای خود در نفسشناسی و جهانشناسی و با تاکید بر اصولی چون صیرورت اشتدادی نفس و اتحاد آن با مدرکات خود، تجارب عرفانی را واقعیتی معرفتزا میداند که در اثر تزکیه باطنی برای آدمیان حاصل میشود. در بیانات ملاصدرا میتوان به همان اوصافی دست یافت که برخی ذاتگرایان معاصر با رهیافت پسینی خود درباره مکاشفه عرفانی بدان رسیدهاند.
اغلب یا همه مکاشفات شخصی ملاصدرا از سنخ مکاشفه معنوی و مشتمل بر آگاهی از حقایق کلی هستی است؛ چنانکه او اصول حکمت متعالیه مانند اصالت و وحدت شخصی وجود را محصول الهام غیبی میداند. با این همه، در آثار وی شواهدی هست که مبین ویژگیهای مشترک تجارب و مکاشفات عرفانی میباشند و از اینرو میتوان وی را در زمره ذاتگرایان محسوب کرد.
مثال و خیال؛ جایگاه عوالم واسط در هستی شناسی و معرفت شناسی عرفانی و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة عالم مثال نظریه ای هستی شناختی است که عمدتاً در فلسفه، کلام، و به ویژه عرفان کارایی دارد. عالم خیال نیز عالمی است که انسان در ارتباط با عالم مثال به آن دست می یابد. امروزه کارایی های جدیدی برای این عوالم در فلسفة دین، روان شناسی، فلسفة ذهن، هنر، و ادبیات نیز تعریف شده که اهمیت بسیاری است. نوع نگرش فرهنگ غرب به عوالم ماورا، ازجمله مثال و خیال، دچار آفاتی است که اگر بدان توجه نکنیم، می تواند ما را به رغم برخورداری از تراث عظیم علمی و معنوی در این زمینه، به همان معضلاتی دچار کند که امروزه در غرب به آن مبتلا هستند. تعریفی که آنان از این عوالم و کارکردهایشان ارائه داده اند، به قیمت نادیده گرفتن و زیر سؤال بردن بسیاری از آموزه های دینی، مثل توحید و معاد تمام شده است. از این رو، ما در این نوشتار درصدد بیان جایگاه اصلی این عوالم در عرفان اسلامی، با توجه ویژه به آرای سهروردی، ابن عربی، و ملاصدرا برآمده ایم، همچنین مقالة حاضر به یکی از کارایی های جدید این بحث در دنیای معاصر، یعنی در هنر، اشاراتی می کند، و ثمرة نگرش عرفانی اسلامی به این نظریه را با نگرش غربی مقایسه کرده است
اختیار خبیث؛ نقدی بر دیدگاه مولوی درباره حضرت ابوطالب(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره کلیات شخصیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
الهیات فازی ،روایت دیدگاه عرفانی امام خمینی (س) در مساله تنزیه و تشبیه
حوزههای تخصصی:
پیش از این در شماره 11 و 12 نخستین بخش از معرفی وشرح نقدهای عرفانی امام خمینی بر متن و شرح کتاب فصوص الحکم ابن عربی،ضمن معرفی و توصیف کمی و کیفی این نقدها که در قالب مجموعه ای از تعلیقات ایشان بر شرح فصوص قیصری به جا مانده است ، به طرح فهرست وار گوشه ای از این تعلیقات و سپس شرح یکی از آنها پرداختیم [س 3 1380].
اکنون در این مقاله در نظر داریم که به شرح و تحلیل یک تعلیقه انتقادی دیگر از امام بپردازیم. این تعلیقه در فص نوحی و به مناسبت بحث تنزیه و تشبیه در دعوت نوح(ع) به نگارش درآمده است. شکی نیست که یکی از مهمترین و بنیادی ترین مباحث در حوزه کلام و الهیات، مبحث الهیات تنزیهی و تشبیهی و طبقه بندی ادیان براساس این دو نوع الهیات است . بحث از الهیات تنزیهی و تشبیهی در واقع بحث بر سر مسأله منطق دعوت انبیا یعنی تعیین نوع این دعوت در انبیا و ادیان الهی از میان دو نوع تنزیهی یا تشبیهی آن است. حضرت امام در این تعلیقه، ضمن بیان دیدگاه انتقادی خود در این خصوص، به نقد دیدگاه استادش، عارف شاه آبادی، نیز می پردازد.
توبه:جایگاه و فرایند تحقق آن (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۲
حوزههای تخصصی:
توبه به معناى بازگشت و ترک گناه است؛ بندهاى که به وسیله گناه و جسارت در حق مولى از خدا دور شده، اینک قصد بازگشت و تقرب به معبود خویش دارد. انسان براى انجام توبه، نیازمند داشتن انگیزه است. توجه به ضررهاى گناه و نقشى که توبه در صیانت انسان دارد، انگیزه خوبى براى توبه است. گناه، علاوه بر ضررهاى جسمى، ضررهاى بىشمار روحى و روانى براى انسان در پى دارد. متأسفانه برخى افراد به آفات و ضررهاى جسمانى بیمارى توجه دارند و درصدد رفع آنند، اما کمترین توجهى به آفات روحى گناهان ندارند، آفاتى که به مراتب از بیمارىهاى جسمى سهمگینتر است.
از جمله آفات و پیامدهاى گناه، حرمان انسانى از هدایت الهى است. گناهان علاوه بر آفات فردى، آفات و ضررهاى اجتماعى نیز براى انسان دارد؛ کسى در اجتماع به فرد دروغگو اعتماد نمىکند، همچنین عذابهاى شدید اخروى براى گناهکاران مهیاست. توجه به ضررها و زیانهاى دنیوى، اخروى، جسمى، روحى، فردى و اجتماعى گناه، انگیزه خوبى براى بازگشت عبد به سوى معبود خویش است.
«دانشِ مستی»
حوزههای تخصصی:
خیام، داناترین دانشمند روزگار خود بوده است اما آنچه وی را از همالان ممتاز می کند، اعتراف او به نادانی خویش است. این دانائی در روانش به حیرتی شورانگیز از دست حیرانی عارفان، استحاله پذیرفته، جان او را به هیئت جامی جهان بین درآورده است. این اقرار به نادانی وقتی از زبان و خامه این داناترین روزگار، برآمده باشد، چونان برترین دانش ها در گوش جانِ دل آگاهان، جان خوش تواند کرد. این همان دانائی است که خیام از آن به عنوان «دانش مستی» در ترانه ای از آن خویش یاد کرده، آن را از همه دانش های خود، والاتر شمارده است.حکیمان در استدلالات فلسفی شان، دور و تسلسل را باطل دانسته اند، حال آن که واقعیت جهان، دوری و تسلسلی است. وقتی جستجو آغاز می گیرد، یافتن تحقق می پذیرد. که مبدا و منتهای همه امور عالم یکی است. عارفان و از آن میان خیام، می دانسته اند که چون در چنبر افتادی دیگر از فرمان او، سرپیچی نمی توانی کرد. به قول عارف بزرگ روزگارمان: شادروان کیوان قزوینی «عرفان خیام با مغزتر از مشایخ و اقطاب مشهور بوده و شاید به توسط اروپائیان، بعد از این منتشر شود که بهترین عارف اسلام، خیام بوده و بهترین حکیم اسلام، شیخ الرئیس». خیام نمودار یگانگی ظاهر و باطن، حقیقت و مجاز، ایمان و کفر و همه دوگانگی های ازلی و ابدی روان انسان است و چنین شخصیتی که در وجود وی همه ی تضادها به وحدت رسیده اند، بیش از تمام عارفان رسمی، عرفان را نمایندگی تواند کرد. اگر گفتن سخنان شطح آمیز، نشانه ای از درک عارفانه قایل خویش است، زیستن شطاحانه، عین عارف بودن است و خیام، چونین زیسته است.
انسان کامل از دیدگاه جمعی از عرفای نامدار اسلامی
حوزههای تخصصی:
اصطلاح انسان کامل برای اولین بار توسط محیی الدین عربی در قرن هفتم هجری وارد عرفان اسلامی شده، و پس از او، دیگران این بحث را با بیانات مختلف مطرح کردند.
سخنان و آثار گهربار عرفا و اندیشمندان اسلامی در پژوهش حاضر، تنها قطره ای از دریای بیکران عرفان اسلامی است که دایره هستی را در انسان کامل خلاصه کرده است. چرا که، انسان کامل، مرکز عالم (قطب عالم) است و همه چیز بر مدار او می گردد، حتی گردش افلاک نیز به حرمت اوست و راه یافتن به دنیای علم و معرفت و حقیقت تنها با دستگیری او میسر می شود.
در این پژوهش، موضوع «انسان کامل» را از دیدگاه جمعی از عرفای نامدار اسلامی مورد تحقیق و بررسی قرار دادیم و در پایان نیز بعد از یک نتیجه گیری کوتاه، فهرست منابع و مآخد مورد استفاده را آورده ایم.
روایت خضر (ع) در کشف الاسرار (اشاراتی به دقایق و نکات و مبانی سیر و سلوک و اسرار و رموز عرفانی)
تأثیر پذیری تصوف ایرانی از آیین بودا با تمرکز بر اندیشه ی مُدارا طلبی و شفقت بر خلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطه ی عزیمت فکری آیین بودا و تصوف ایرانی (خراسانی)، تمرکز بر مفهوم رنج و رهایی انسان ها از رنج است. در هر دو آیین، در جهت تقلیل مرارت انسان ها، اصل شفقت به عنوان مبنا اختیار شده است. صوفیان خراسان ، هم به لحاظ جغرافیایی و هم به لحاظ فرهنگی متأثر از فرهنگ و عرفان بودایی هستند و شباهت های انکار ناپذیر و چشمگیری بین بودیسم شرقی و صوفیسم خراسانی وجود دارد. با توجه به چالش های خونین معاصر و جدال های دینی و فرقه ای، طرح دوباره ی مفهوم شفقت می تواند به گفتگوی ادیان و فرهنگ های درحال نزاع یاری برساند.در این مقاله از رویکرد مقایسه ای و روش تحلیل متون مکتوب بودایی و تصوف خراسان استفاده شده و ضمن اشاره به درگاه های نفوذ آیین بودا در تصوف ایرانی، کوشش شده است تا همانندی های این دو مشرب عرفانی، در باب مفاهیم قبیل مدارا و شفقت مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
اهمیت و جایگاه تفکر در سیر و سلوک
حوزههای تخصصی:
گرایش به عوالم غیب و کشف اسرار ماوراء طبیعت و بهره مندی از جذبات وصول، امری فطری است و همه انسانها درکمون ذات خویش در جستجوی راهی برای پاسخ گویی به این نیاز اساسی می باشند. بر این اساس شاهد ظهور دستورالعمل های مختلف و بعضاً متضاد در سیر و سلوک می باشیم، تا آنجا که هر گروهی مسلکی را برگزیده و به آن خشنود است. در این مختصر سعی شده است ماهیت تفکر به عنوان تنها عامل کمال و سیر و سلوک و معیار تقید فرد به شریعت و خودشناسی اصلی ترین موضوع تفکر مورد بررسی قرار گیرد، سپس با اشاره به تلازم و تطابقی که شریعت با طریقت و حقیقت دارد این مطلب اثبات گردد که براساس روایات و آثار عارفان ربانی، قلب عقول بالاترین موهبت الهی و اولیاء خاص و تفکر مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت است.
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.
کشف محجوبی دیگر
حوزههای تخصصی: