فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
333 - 352
حوزههای تخصصی:
«جوع» یکی از نمایه های اخلاقی و عرفانی ماست که همواره در دو حوزه ادبیات تعلیمی و ادبیات عرفانی مورد توجه بوده است. همه فرق صوفیه در ضرورت «جوع»، به عنوان یکی از ارکان اساسی سیر و سلوک اتفاق نظر دارند. در چیستی معنای جوع، گروهی «جوع» را به معنای «به اندازه خوردن» و گروهی آن را معادل «روزه» دانسته اند و برخی نیز آن را تا حد «سد جوع» (نخوردن مگر به ضرورت) معنا کرده اند. جوع در قرآن کریم وسیله ای برای آزمایش صابران است. با توجه به اینکه به این مسئله در جوع در قرآن کریم و سخنان بزرگان دین اشاره شده است؛ از دیرباز عرفا جوع را فضیلت اخلاقی می دانستند و در آثار خود به این مهم پرداخته اند. یافته های پژوهش حاکی از این است که همه عرفا جوع را وسیله تقرب الهی دانسته و از این جهت بدان اهمیت داده اند وگرنه گرسنگی صرف برای آنها ارزش خاصی ندارد، بلکه جوع را مقدمه قرب الهی و به تبع آن مشاهده حق دانسته اند. در واقع هدف اصلی آنان از تأکید بر این موضوع کمک به سالک برای رسیدن به حق تعالی و درجات خاص عرفانی بود. با توجه به اهمیت جوع از دیدگاه عرفا و نگرش خاص آنها به این مسأله، مقاله حاضر بر آن است تا دیدگاه عرفا را از ابتدا تا قرن هفتم هجری قمری درباره این مهم بررسی کند و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه های آنها را مورد بررسی قرار دهد.
مهم ترین عامل رفع فساد از اجتماع از دیدگاه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ یکی از دغدغه های مهم انسان ها، به ویژه انسان های بزرگ همچون انبیا و اولیای الهی رفع فساد و اختلاف در جوامع بشری بوده است. انسان موجودی است که هویت اجتماعی دارد و گرایش به زندگی اجتماعی، ریشه در طبیعت و فطرت او دارد. از سوی دیگر، شکی نیست که تزاحم و تضاد منافع و در نتیجه اختلاف و فساد از لوازم زندگی اجتماعی اوست؛ ازاین رو، انسان ها برای جلوگیری از این اختلاف و فساد به تشکیل حکومت روی آورده اند؛ حکومتی که بتواند عدالت را در جامعه ایجاد کند و مانع ایجاد فساد و اختلاف در جامعه شود. اما چه نوع حکومتی می تواند چنین هدفی را محقق کند؟ در این مقاله ثابت خواهیم کرد که براساس دیدگاه ابن عربی، تنها حکومتی که می تواند چنین هدفی را تحقق بخشد، حکومتی است که در رأس آن انسان کامل و خلیفه الله یا هر انسان جامع الشرایط و خودساخته عاری از حب مقام باشد و هدفش برپایی دین خدا و اجرای فرامین و احکام خدا باشد و تنها راه ریشه کنی فساد و اختلاف در جامعه، اطاعت از چنین امام و حاکمی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به بحث خلیفه الله و ملاک خلافت او و ارتباط تنازع اسماء متقابل الهی با لزوم حکومت او و مظهریت او برای اسم «الحَکَم العدل» و همچنین زعامت اجتماعی او از دیدگاه ابن عربی خواهیم پرداخت، سپس عامل اصلی و مهم برپایی عدالت و رفع اختلاف و فساد از جامعه را از منظر ابن عربی بیان خواهیم کرد و در نهایت به ساختار بهتر و درست تر انتخاب امام و دیگر مدیران کلان جامعه اسلامی در صورت نبود و غیبت خلیفه الله و امام معصوم اشاره خواهیم کرد.
تأملی عرفان شناختی در داستان ماهان کوشیار هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله، تأملی عرفان شناختی در داستان ماهان کوشیار در هفت پیکر نظامی است. این
پژوهش درپیِ جواب دادن به این سؤال است که در شعر نظامی، داستان ماهان کوشیار از چه
ساختاری برخوردار است و چه مؤلفه هایی دارد؟ این مؤلفه ها در اندیشه و شعر او به چه صورتی به
چه راهکارهایی برای سیر داستان انجام دادهاند؟ ،« عرفان » و « شناخت » ؟ کار رفته است
شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از (Content Analysis) در این مقاله، تحلیل محتوایی
آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.
انسانگرایی و رهایی انسان از مشکلات موجود- البته با ساختار و چهارچوبی که نظامی هنگام طرح
داستان ایجاد کرده است- و راهکارهایی که عرفان و شناخت انسان ارائه کرده است، از مهم ترین
مبانی تحلیل این داستان محسوب میشود.
بررسی تقویت بنیان خانواده در پرتو آموزه های قرآن و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
212 - 233
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده، اصلی ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ های گوناگون و زمینه ساز خوشبختی و یا بدبختی انسان ها و امت هاست؛ از این رو تعالیم اسلام و همچنین آموزه های عرفانی که برنامه سعادت و تکامل بشر است، عنایت ویژه ای به سلامت، رشد و پویایی این نهاد سرنوشت ساز دارند. خانواده نهادی است که بر پایه ازدواج مرد و زن، شکل می گیرد و با تولید مثل، توسعه می یابد. این نهاد، اساس سازندگی شخصیت انسان و مهمترین عامل تکامل جامعه است. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی بوده و یافته ها حاکی از آن است که اسلام و همچنین آموزه های عرفانی برای تأسیس و تحکیم این نهاد سرنوشت ساز و پیشگیری از فروپاشی آن، رهنمودهای بسیار مهمی عرضه کرده است. تأمل در این رهنمودها، به روشنی نشان می دهد که این دو منبع غنی، ریشه در وحی الهی دارند و منطبق با فطرت انسانی هستند و برای صیانت خانواده و پیشگیری از فروپاشی آن، راهی جز عمل به رهنمودهای این آیین الهی نیست.
بررسی ولایت در آثار قشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
اصل ولایت به عنوان اساس طریقت تصوّف و باطن نبوّت به شمار می رود. مقام ولایت متعلّق به کسانی است که خداوند متولّی ایشان گشته و به عنوان دوست ویژه خود برگزیده است. مسأله ولایت که به پیر و ولیّ این امکان را می دهد تا با تصرّف در احوال مرید او را به سر منزل مقصود برساند. از نکات مورد تأکید صوفیان در تمام دوره های عرفان و تصوّف اسلامی است. قشیری در آثار خود، بویژه در رساله قشیریّه به بیان بسیاری از مفاهیم بنیادین عرفان و تصوّف از جمله ولایت پرداخته و قدیمی ترین تعریف از آن را ارائه داده است و به دلیل تأثیر وی بر آثار پسین، بررسی آثار او در باب ولایت می تواند روشنگر عقاید کلّی پیرامون این مسأله در تصوّف اسلامی باشد؛ ازاین رو در این پژوهش که با نگاهی متن محور و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، مبانی عرفانی ولایت و عوامل تحقق آن در انسان از دیدگاه قشیری تبیین و به نحو نظام مند ارائه شده است. نتایج حاکی از آن است که ولایت نزد قشیری امری عطایی و یا کسبی و متعلّق به کسانی است که خداوند افعال و اوصاف بشری را از آن ها زدوده و به اوصاف الهی بدل کرده و بیشترین کارکرد آن در رابطه مرید و مرادی است. او کرامات را امری موهومی و نشانه صدق ولیّ می داند.
تحلیل و بررسی دیدگاه روزبهان بقلی در عشق عفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
181 - 202
حوزههای تخصصی:
در اندیشه صوفیان، عشق یکی از مهمترین مباحث عرفانی محسوب می شود. عرفا برمبنای حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اساس آفرینش را عشق و محبت حق می دانند. با توجه به معنای عشق، این اصطلاح در طول تاریخ تصوف مناقشه برانگیز بوده است. در قرون اولیه ابتدا عشق را در مورد امور جسمانی و مادی به کارمی بردند ولی با گسترش اندیشه های عرفان و ظهور عرفای بزرگی چون رابعه عدویه و غزالی و روزبهان بقلی این عشق جنبه لاهوتی می-یابد. این جنبه لاهوتی عشق، سبب ظهور عشق عفیف در عرفان شده است. عشق عفیف به فرایند تحقق این عشق لاهوتی در دو محور عشق عذری و عشق روزبهان بقلی می پردازد. هرچند عشق عذری و عشق روزبهان تحقق عشق الهی را ترسیم می کنند اما اندیشه خاصی که روزبهان بقلی درباره عشق عفیف بیان می کند جلوه ی ویژه ای به آن می بخشد. روزبهان بقلی برخلاف قائلین عشق عذری، که عشق عفیف را انتقال عشق انسانی به الهی می دانند از تحول عشق سخن می گوید. در این نوشتار سعی بر آنست تا عشق عفیف در دو دیدگاه عشق عذری و روزبهان بقلی بررسی و به تفاوت های چشمگیر آن ها پرداخته شود.
عرفا و کرامت حلال خواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
167 - 186
حوزههای تخصصی:
کرامات عرفا و حکایت های مربوط به آن ها حجم وسیعی از قصه های عرفانی را تشکیل می دهد و یکی از مباحث کلیدی متون عرفانی فارسی به شمار می رود. در یک طبقه بندی کلّی انواع مختلف کرامات به سه گونه اصلی اِخبار از غیب، اشراف بر ضمایر و تصرف در عالم هستی تقسیم بندی می شوند که هرکدام شامل چندین گونه فرعی می باشند. یکی از گونه های فرعی کرامات اِخبار از غیب، تشخیص ویژگی حرام یا شبهه ناک بودن لقمه و غذا از طریق فراست و با تعلیم الهی است. این کرامت برپایه این اعتقاد صوفیان بنا شده است که اگر همه عالم را خون مطلق فرا بگیرد مؤمن از آن جز حلال نمی خورد. در این کرامت، عارف بدون هیچ نشانه ای و گاه با نشانه هایی همچون جنبیدن رگ انگشت، دراز نشدن دست به سوی حرام، احساس سیری و پایین نرفتن لقمه حرام از گلو، ندارسیدن به دل، سخن گفتن طعام حرام، دیدن سیاهی، نجاست و خونابه در غذا و... همراه است. گاهی مخالفان عرفا از این شیوه برای امتحان و آزمودن حقانیت آن ها استفاده می کردند و غالباً پس از تشخیص عارف، استغفار کرده و از مریدان عارف می شده اند. در این مقاله سعی شده است ضمن گردآوری، دسته بندی و تحلیل این گونه از کرامات در کتب عرفانی متقدم، به نمونه هایی متأخر از این کرامت نیز اشاره شود.
موضوع «بازگشت» و «سکینه» انسان در حیات روحیِ او، جستاری در کتاب مقدس و قرآن، با تأکید بر سه «مرکزیت دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
349 - 325
حوزههای تخصصی:
«هبوط» یا «اخراج» انسان از بهشت، حیاتی را برای بشر در کره خاکی رقم زده است، که ظاهر و باطن آن آمیخته با انواع ناآرامی هاست؛ ناآرامی هایی که همواره به انسان گوشزد می کنند که مأوا و مثوای نهایی وی بر روی کره خاکی نیست و بر اوست که در اندیشه تدارک راه امنی برای بازگشت خود به سوی معاد و دارالسلامِ سکینه و رحمت الهی باشد. خدایی که برای انسان، آن هبوط و نزول را رقم زده، راه بازگشتی را نیز برای همو ترسیم کرده است که به صورت های مختلف در زبان ادیان الهی بیان شده است. امن و امان، سِلم و سلام و سکینه و رحمت، کلیدواژه هایی برای مفاهیم و موضوعات گمشده بشر، و «اورشلیم و مکه و در نهایت، مدینه النبی» با مرکزیت پیامبر رحمت(ص) -که «رحمه للعالمین» و منبع امن و اسلام و تزکیه و تطهیر از عوامل آلودگی و ناآرامی است و در بیان پیامبران پیشین نیز به وی بشارت داده شده است - مواضع و رموز بارزی در این باب اند. مقاله به صورت توصیفی و تطبیقی موضوعات مورد اشاره را تحلیل و نقش بارز پیامبر اکرم(ص) را در ترسیم راه سکینه و آرامش در قالب های مختلف روحی، جسمی، فرهنگی و معنوی واکاوی می کند.
نقش روانشناسی و عرفان در تقویت صلح درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صلح درون عبارتی است آرمانی که معانی متفاوتی را در ذهن انسان متبلور می سازد، با مطالعه و بررسی پیرامون این مفهوم روانی و متعالی، می توان به دستاورد های شگرف علمی با هدف سلامت روحی، ذهنی و جسمی انسان ها نائل آمد.آنچه که در این مقاله تبیین گردید، مفهوم صلح درون از منظر روانشناسی و عرفان به ویژه عرفان اسلامی بود، که در آن برخی از مؤلفه های روانی، روحی و رفتاری، مورد بررسی قرار گرفت. در مقدمه این مقاله روند تدوین مطلب توضیح داده شده و پیرامون واژگان کلیدی و دو موضوع اصلی یعنی نقش روانشناسی و عرفان در تقویت صلح درون، مطالبی به صورت اختصاری گنجانده شده است. در متن اصلی نخست آیه ای از قران در خصوص صلح کلی آمده است. سپس در دو بخش شامل تفسیر آیه مذکور و نظر مولانا مطالبی نگاشته شده است. صلح درون درقالب عناوینی مانند: کل نگری، فردیت، وحدت، ازمنظر روانشناسی و عرفان، تبیین گردیده و نیز تأثیر عناصری چون عقل و عشق، خودپنداره، خود کامرواسازی و طبیعت انسان در تقویت صلح درون مورد بررسی قرار گرفت.
نشانه شناسی عنوان مثنوی های عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
272-245
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی علم مطالعه انواع نشانه ها، عوامل حاضر در فرایند تولید معنا و تعبیر آن ها و قواعد حاکم بر نشانه هاست. یکی از حوزه های نشانه شناسی، عنوان اثر است. عنوان در آثار عرفانی عطار از جمله منطق الطیر، مصیبت نامه، اسرارنامه و الهی نامه نشانه ای است که معناهای ضمنی فراوانی در بطن خود دارد. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی، نشانه شناسی عنوان در آثار عطار، ویژگی های عنوان از لحاظ معنا و کارکردهای آن مورد بررسی قرار گرفت تا دلالت های ضمنی آن ها آشکار شود. هدف از این پژوهش کشف روش های به کاررفته در گزینش عنوان و نوع رابطه عنوان با متن و تحلیل نشانه های موجود در متن و نوع رابطه آن ها با عنوان است. یافته های پژوهش نشان دهنده به کارگیری دو روش بینامتنیت و نمادپردازی در گزینش عنوان است. بررسی نشانه شناسی متن اثر نیز نشان می دهد که عناوین به مثابه متنی موازی با متن اصلی قرار گرفته و در شخصیت پردازی و معرفی موضوع و محتوا وارد شده و با هدف معناافزایی و تکمیل معناهای متن حرکت کرده و به واسطه محور جانشینی به وسیله نشانه های موجود در متن تقویت شده است. بررسی نشانه ها در محور هم نشینی نشان می دهد که معناها در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته و به تولید معناهای مورد نظر شاعر انجامیده است.
مفاهیم نمادین نور در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیده های رازآمیز بسیاری روبه رو بوده است و یکی از رازآمیزترین این پدیده ها برای او، نور بوده است. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحت تأثیر قرارداده و افزون بر جنبه مادی و فیزیکی حیات بشر، به تدریج بر جنبه ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکنده است. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشم انداز بحث هایی ظریف را فراروی آدمی گشوده است. در کنار همه این ویژگی ها، نور به عنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونه های هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهره مند کرده است. در این مقاله با استفاده از نظریه نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیین می شود. و نیز سعی کردهایم به بررسی لایه ها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزله نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقوله فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیده نور بپردازیم تا دریچه ای دیگر برای شناخت کامل تر دیوان این شاعر برجسته گشوده شود.
چگونگی نمود عنصر «شرّ» در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
349 - 368
حوزههای تخصصی:
وجود شرّ قرن ها، به عنوان مسئله ای برای خداپرستان بوده است. باور به اینکه جهان، با شمار زیاد شرور مخلوق و تحت نظارت مطلق خیر اعلی و قادر مطلق و دانای مطلق باشد، مشکل به نظر می رسد. اهمیت جهان بینی درخصوص شرور تا بدان جاست که به عنوان یکی از مضامین مهم و برجسته، نه تنها در متون کلامی و فلسفی و حکمی، بلکه در متون عرفانی نیز به وفور دیده می شود. در این مقاله نگارندگان پس از اشاراتی کوتاه به پاسخ هایی که به مسئله شرور داده شده است، با روش توصیفی-تحلیلی، به مصداق های مسئله شرّ در منظومه عرفانی حدیقه سنایی می پردازند. حکیم سنایی از نظر اصول اعتقادی و کلامی دنباله رو اشعری – ماتریدی است و در این سپهر فکری به آن اندیشیده است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید حاکی از آن است که سنایی با رویکردی عرفانی در مسئله شرور با حکمای الهی متفق القول است و شرور را به طور کلی نفی می کند. بر اساس منظومه فکری او، اراده الهی خیر محض است و این اصل از اساسی ترین پایه های جهان بینی اوست و با تعبیرهای متفاوت از آن سخن گفته است.
بررسی طرح واره های قدرتی در گلشن راز بر اساس آراء مارک جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
82-53
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی شناختی، «طرح واره ها» اهمیت بسزایی دارند؛ زیرا از ساختاری نظام مند برخوردارند که مفاهیم انتزاعی را به ساختار مفهومی معنی دار، عینی و جسمی شده تبدیل می سازند تا برای مخاطبان قابل درک شوند. از میان اندیشمندان این حوزه، مارک جانسون ساختار هفت گانه ای را برای بررسی طرح واره های قدرتی ارائه کرده است که به وسیله آن می توان متون ادبی مختلف از جمله منظومه گلشن راز شبستری را برکاوید. بنابراین، جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، مسئله انواع طرح واره های قدرتی را در این منظومه بررسی کرده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که طرح واره اجبار در منظومه گلشن راز ، در دو مقوله واژگانی و دستوری کاربرد داشته است. در این منظومه، با طرح واره حرکت مواجهیم که پیماینده این مسیر، حرکتی را در جهت نیل به مقصود آغاز می کند، اما مانع هایی بر سر راه او وجود دارد که مانع از رسیدن به وصال است؛ بر اساس نظریه جانسون، هر سه حالت متوقف شدن در برابر مانع، گذر از وسط مانع و پشت سر گذاشتن مانع به هر طریق ممکن، را در این اثر می توان مشاهده کرد. علم ظاهری یا شریعت سبب انحراف از مسیر عارف شده و شبستری سه عامل ترک استدلال، متوقف نشدن در یک مرحله و پالودن نفس را گامی استوار در جهت رفع مانع دانسته است. در بطن طرح واره قدرتی جذب، دو طرح واره نزولی و صعودی نهفته است؛ طرح واره نزولی، حرکت از وحدت به سوی کثرت و طرح واره صعودی، حرکت از جزء به سوی کل می باشد. در طرح واره توانایی، عارف پس از انقطاع از عالم سفلی، توانایی صعود به عالم علوی را دارد.
منابعی کهن در شناخت اندیشه های فرقه اسحاقیه: پژوهشی درباره اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی و بازیابی قطعاتی برجای مانده از آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 63
حوزههای تخصصی:
بی شک آثار فِرق نگاری اسلامی بی تأثیر از منازعات کلامی جدلی به ویژه درباره گروه های منتسب به شیعیان نبوده است. بنابر یک نظر، اسحاقیه یکی از همین فرقه های غالی شیعی است که جهت گیری های کلامی در گزارش اندیشه های مؤسّس آن ابویعقوب اسحاق بن محمد بن أبان نخعی احمر بصری مؤثر بوده است، از این رو برخی تلاش هایی را برای تنزیه وی از این اتهامات مبذول داشته اند. امروزه به واسطه میراث نصیریان، برخی متون و نقل قول های منسوب به وی در اختیار است که در صورت درستی انتساب آن ها می توان به منابعی دست اول در شناخت اندیشه های وی دست یافت. اهمیت این نقل قول ها در آن است که اطلاعاتی بی واسطه درباره اندیشه های اسحاق احمر و تعالیم اسحاقیه به دست می دهد. این نوشتار می کوشد تا ضمن بازیابی این قطعات باقی مانده از آثار متعدد اسحاق و تاریخ گذاری آن ها، متونی دست اول از میراث اسحاقیه برای شناخت اندیشه ها و تعالیم آن ها ارائه نماید.
بررسی مضامین عرفانی در سروده «کیف صعد ابن الصحراء الی الشمس» اثر عبدالله الصیخان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
85 - 100
حوزههای تخصصی:
دلالت های لایه ای و چندگانه اصطلاحات و نمادهای عرفانی، سبب گردیده تا شاعران معاصر عربی برای بیان اندیشه های و دغدغه های زمانه خویش از زبان عرفان بهره جویند تا ضمن غنا بخشیدن به آثار خویش، مخاطب را در دریافت مفاهیم و پیام ها دچار چالش و کنکاش ذهنی نمایند تا از این رهگذر، تأمل دوچندان در آثار آنان کرده و به رمزگشایی از اندیشه صاحبانش همت کنند. عبدالله الصیخان یکی از شاعران معاصر سعودی است که با تأمل در آثار او می توان ردپای مضامین عرفانی را مشاهده نمود و کاربست زبان عرفان و تصوف در سروده هایش رنگ بدیعی به شعرش بخشیده است. وی در سروده (کیف صعد ابن الصحراء الی الشمس) به بیان برخی مضامین و اصطلاحات عرفانی پرداخته است. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مضامین و مفاهیم عرفانی در این سروده بپردازد. شاعر مضامین عرفانی را در جهت بیان افکار و اندیشه های خود به کاربرده است ابن الصحراء در این سروده نماد یک انسان بدوی است که به دنبال کشف حقیقت و معرفت و کمال و به دنبال سیرعرفانی است یا اینکه او نماد خود شاعر است که سفر خود را از زمین به سوی آسمان آغازکرده است تا به خورشید دست یابد. او می کوشد تا با پشت سرگذاشتن مراحل عرفانی به تجلی گاه حق دست یابد و با فراخوانی شخصیت ابن صحرا برآنست تا پوشیده و در پرتو این مضامین آرا و اندیشه های خود را بیان کند.
تحلیل تعارض اولیه عبارات ابن عربی درباره قلمرو نفس رحمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابن عربی عبارات به ظاهر مختلفی در تفسیر نفس رحمانی و تعیین قلمرو آن دارد که ممکن است سبب برداشت نادرست یا حتی انتساب تناقض گویی به وی شود. در بعضی عبارات، نفس رحمانی را به تعین اول، در برخی دیگر به تعین ثانی و در مواضع متعددی، خاص تعینات خلقی اطلاق کرده است. او در عبارات خود، علاوه بر این سه اطلاق، جامعیت نفس رحمانی را مطرح می کند. از کنار هم گذاشتن این موارد و براساس مؤیدات دیگر در کلام او، می توان اثبات کرد که از نظر وی، نفس رحمانی حقیقتی گسترده ای است که از تعین اول آغاز می شود و تا عالم ماده ادامه دارد و شامل فیض اقدس و مقدس است. ابن عربی در برخی عبارات خود، به این مطلب تصریح کرده است که حقیقت نفس رحمانی چیزی جز شمول بر تمام تعینات حقی و خلقی نیست؛ به همین دلیل است که نفس رحمانی را هم واجب و هم ممکن، هم حادث و هم قدیم معرفی کرده است. ازآنجاکه انسان کامل در قوس صعود، با نفس رحمانی اتحاد می یابد و مظهر تامّ همه اسما و صفات می گردد، به انسان هم، نفس رحمانی اطلاق کرده است.
مطالعه شیوه های بازنمایی مفهوم«خدا» در ساحت شعر و اندیشه «حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
296 - 314
حوزههای تخصصی:
حافظ شاعر اندیشه وری است که علاوه بر بیان تجربه های عاطفی و احساسی، به دنبال بیان معنی و حقیقت این تجربه ها و تأملات معنوی خود درلابه لای اشعارش می باشد و می توان ژرف ساختی معرفتی را در کاربرد واژگان هستی شناسانه « خدا ، انسان ، ملکوت ، جهان و ... » در شعر و اندیشه او جست وجو و کشف کرد. در این میان ، واژه و مفهوم «خدا» از پربسامدترین مفاهیم کلیدی دیوان حافظ است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که : «خدا» در شعر و اندیشه حافظ چه معنا یا مفاهیمی دارد؟ یافته ها حاکی از آن است که: اندیشه و نگاه معرفتی حافظ در فضایی «خدامحورانه» طرح می شود این نگاه معرفتی از قرآن و متون عرفانی متأثر است و کهن الگوی داستان آفرینش و ماجرای خلقت و هبوط حضرت آدم دستمایه نگره و انگاره حافظ به حقیقت جهان هستی است اما نحوه، رنگ و جنس نگرش خداباورانه در شعر او یکدست نیست و می توان مصادیق پرشماری برای رویکردهای عامیانه، عابدانه، وحدت وجودی، شهودی و... در دیوان او ارائه کرد و زمینه هایی از اندیشه های رایج در آن روزگار را _ از قبیل: کلام اشعری ، نگاه جبرگرایانه، اندیشه های صوفیانه و کلامی و…_ در شعر خواجه سراغ گرفت و نشان داد اما نگرش او غالباً شخصی ، ابتکاری و مستقل می نماید و رویکرد «عاشقانه و دوستانه» از حضور معنادارتری در فحوای شعرش برخوردار است.
نیایش و ستایش در مثنوی های عطّار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیایش و ستایش معبود یکی از روحانی ترین لحظه های زندگی هر مؤمن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقّی و درک مؤمنان از دین، شیوه ها و شکل هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روح های لطیف و حسّاس، در لابه لای اشعار خود، مناجات هایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از لطیف ترین فرازهای آثارشان است. مناجات های عطّار که در لابه لای مثنوی هایش (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه) پراکنده است، گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستان هایش نقل شده اند. بی پروایی و جسارت و صمیمیّتی که در این مناجات های عارفانه وجود دارد، به آن ها عمق خاصّی بخشیده است. نگاه برخاسته از عمق جان عطّار که انواع لایه های گفت و گوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می شود، رنگ آسمانی به نیایش هایش می دهد.بنا به اعتقاد عطّار، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ برای نوع بشر است و حتّی در این راه، شور و شوقِ دعاکردن را نیز خودِ خداوند در آدمیان ایجاد می کند و برای انجام آن توفیق می دهد. درون مایه نیایش های عطّار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشقِ او نسبت به خدا و بیان درخواست هاست. مهم ترین دعا و خواسته وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایش های عطّار آشکار می گردد که او مؤمنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه، پای از جاده شریعت بیرون ننهاده و در تصوّف جانب اعتدال را اختیار کرده است.
کارکردهای معرفتی بُعد جسمانی انسان از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۱۴۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
نقش و کارکرد بُعد جسمانی انسان در ابعاد مختلف پس از اثبات ضرورت بعد جسمانی انسان، از مسائل مهم و قابل توجهی است که هرچند در فلسفه ملاصدرا و عرفان ابن عربی به آن اشاره مستقیمی نشده و باب مستقلی به آن اختصاص نیافته، از آراء و مبانی این دو دانشمند قابل استخراج است. از جمله این کارکردها می توان به کارکردهای معرفتی و نقش بعد جسمانی انسان در فرایند شناخت و معرفت اشاره کرد. این مقاله که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگاشته شده، بر آن است که موارد متعدد کارکردهای معرفتی بعد جسمانی انسان را از منظر ابن عربی و ملاصدرا استخراج نموده و میان آن ها از منظر این دو شخصیت، ارزیابی مقایسه ای بنماید. در نهایت این نتیجه به دست آمده است که بعد جسمانی انسان نزد این دو دانشمند از جهت معرفتی نقش مهمی در تحقق مقوله علم و معرفت و توابع آن، شکل گیری تخیل در انسان به عنوان یکی از مواد کسب معرفت، شناخت خداوند به عنوان عالی ترین موضوع معرفت و شناخت عالم و حقایق باطنی آن به عنوان موضوعی فراروی انسان دارد. این مقاله نشان می دهد که از منظر ابن عربی و ملاصدرا گذشته از اشتراکات زیادی که درباره کارکردهای بعد جسمانی انسان در تحصیل علم، شناخت خداوند و عالم وجود دارد که حاکی از تأثیر ملاصدرا از ابن عربی نیز هست، اختلافاتی هرچند اندک نیز در نحوه تبیین بر اساس مبانی و آراء آن دو دیده می شود.
تحلیلی از تأثیر آیات و روایات در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. عطار از عارف شاعرانی است که شیفته قرآن و عرفان بود و به علوم دینی از قبیل تفسیر، حدیث و روایات احاطه کامل داشت. سراسر آثارش مملو از مضامینی مأخوذ از آیات و روایات است و ازین روی در سروده های او که یکسره عرفانی و ایمانی است، بازتاب و تجلی کلام خدا و روایات به فراوانی قابل مشاهده است. وی در خلق آثار خود به شیوه ای بر خلاف گذشتگان خود دست یازیده است. انتخاب زبان ساده و مردمی، بکارگیری داستان و تمثیل، بیان از زبان مردم عادی، بیان از زبان حیوانات و تحریک عواطف و احساسات مردم از روش های وی بوده است. وی در اشعار خود گاه مستقیما آیات را به کار برده، گاهی قسمتی از آن، گاه با تغییرات جزیی و بالاخره از معانی و مفاهیم آن بهره گیری کرده است. در این مقاله با تأمل در آثار منظوم وی شامل اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، مختارنامه و دیوان قصاید و غزلیات، سعی شده است تاثیرپذیری مستقیم یا غیرمستقیم این آثار عنوان گردد.