فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۸۹۵ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
101 - 122
حوزههای تخصصی:
شخصیت والا و سیره انسانی و نبوی پیامبر اکرم)ص( همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. عرفای فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبت های گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستی بخش، به بزرگداشت و مدح پیامبر، مقام نبوت و مخصوصاً خاتمیت و سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت در کل کائنات توجه داشته اند. در این مقاله تلاش شده تا به شیوه توصیفی-تحلیلی سیمای حضرت رسول (ص) در دو کتاب مرصادالعباد و کشف المحجوب که خود از امهات متون گران سنگ ادبیات فارسی می باشند مورد بررسی و مقایسه قرارگیرد. هدف این جستار مقایسه کیفیت تبیین سیمای پیامبر(ص) در دو اثر مذکور است. در این راستا نشان دادن برتری های پیامبر اکرم ، ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت و بیان خاتم بودن و منسوخ کردن ادیان دیگر توسط پیامبر(ص) قابل بیان می باشد. بدین منظور مباحثی چون مقایسه پیامبر اکرم با پیامبران دیگر مانند حضرت موسی، ابراهیم و ...، شریعت پیامبر به ویژه مقیّد بودن مؤلّف هر دو کتاب به آن و علل فرستادن شریعت پیامبر و جنبه های دیگری از ابعاد شخصیتی و تاریخی آن حضرت همچون واسطه آفرینش بودن، معراج، سایه نداشتن پیامبر و ... از منظر نجم دایه و هجویری مطمح نظر بوده است. نتایج پژوهش نشان از جایگاه خاص پیامبر و شریعت وی در سلوک عرفانی هر دو عارف دارد.
تجلی ذاتی خدا در کائنات به روایت عهد عتیق و قرآن با تکیه بر تفاسیر عرفانی قرن سیزدهم میلادی و قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
147 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت خداوند، از طریق درک تجلی ذاتی خدا در کائنات است که به کمک اسماء و صفات و افعال حاصل می شود. یهودیان به رغم پایبندی به توحید در متون دینی و معتبرشان، بعضاً تمثل و تجسد را به ذات الهی نسبت داده اند درحالی که قرآن کریم باوجود پذیرش تمثل برای برخی موجودات، تمثل و تجسد را برای ذات خداوند نفی می کند و قائل به تجلی ذاتی در تمام خلقت است. خدا در عهد عتیق با اسامی متعددی معرفی شده و در مواردی صفات انسانی دارد و بر یهودیان به طرقی ملموس، متجلی می شود. حضور خداوند در سراسر عهد عتیق با عنوان «شخینه» به مثابه مخلوقی جدای از خداوند به بندگان اعلام شده و حضور خداوند در بین مردم به حضور شخینه مشروط است درحالی که قرآن، حضور الهی را دائمی می د اند. تجلی ذاتی خدا در قرآن به گونه ای است که شائبه تشبیه در آن نباشد درحالی که در تورات دست کم در مواردی به حضور مستقیم و تصورات انسانی از خداوند اشاره شده است و همین استفاده از الفاظ انسانی و نسبت دادن رفتار های انسانی به خداوند در عهد عتیق، شناخت خدا را از مدار تنزیه وارد مدار تشبیه نسبتاً شدیدی می کند؛ هرچند که می توان وجود چنین عباراتی را صرفاً برای نزدیک تر ساختن مفهوم ذات الهی به ذهن بشر دانست و آن ها را به منظور درک عامه به گونه ای تأویل نمود که با تنزیه خداوند منافات نداشته باشد ولی هیچ کتابی مانند قرآن، به تنزیه خداوند از هرگونه باور شرک آلود نپرداخته است. بر اساس آموزه های قرآن، خداوند در همه مخلوقات تجلی کرده است و ذات الهی قابل رؤیت نیست و نخواهدبود.
نگاره های رنگارنگ عرفان در شعر یدالله مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
119 - 134
حوزههای تخصصی:
یدالله مفتون امینی از شاعران معاصر و از شاگردان نیما به شمارمی رود. دفترهای شعری او، هریک ویژگی خاصی دارد که او را در شمارِ شاعران سرآمد معاصر قرا داده است. مفتون، شاعرِ رنگ و تصویر و حرکت است. با وسواس خاصی سخن می گوید و رنگ های خاصی را برای پروراندن ایماژهای خود به کارمی گیرد. از رنگ های متعدد و متضادی بهره می گیرد. رنگ آمیزی سخن، فقط دالّ بر ناتورالیست بودن شاعر نیست. او مسئولیت خاصی را بر دوش هریک از رنگ ها نهاده است. با تحلیل اشعار تمام دفترهای شعر او، متوجه وحدت و انسجام خاصی بین رنگ ها و نحوه به کارگیری آن ها به دست شاعر هستیم. در کنار اینها، رویکرد عرفانی خاصی به دنیا و گزارش وضعیت انسان در ج هان معاصر دارد. در این باره هم به نیکی به رنگ ها و جایگاه آن ها در عرفان و تصوف اسلامی ایرانی اِشعار داشته و با مهارت خاصی آن ها را استفاده کرده است. در این مقاله نگرش مؤلف به اطراف خود، ویژگی عرفانی اشعار و درون مایه هایی که به وسیله رنگ ها طرح شده، بررسی شده است.
اعمال رسولان، نگاهی تاریخی- تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 141
حوزههای تخصصی:
در مجموعه کتب عهد جدید، کتاب اعمال رسولان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت را می توان در نکاتی همچون اطلاعاتی که درباره تأسیس و گسترش کلیسای اولیه مسیحی به لحاظ جغرافیایی و الهیاتی همراه با گزارشی از مأموریت های تبشیری رسولان ارائه می کند، و به ویژه نقشی که این داده ها در معرفی پولس رسول، تأیید شخصیت رسولانه او و تلاش های بی وقفه اش در لحظات بحرانی صدر مسیحیت و دفاع از پیام مسیح در برابر معارضان یهودی و غیریهودی دارد، بررسی و تحلیل نمود. در این راستا، کتاب اعمال رسولان، به مثابه حلقه ارتباط میان دو مجموعه «اناجیل» و «رسالات» پولس در سده نخست به شمار می آید. افزون بر این، شبهات موجود در باب نویسنده این کتاب (لوقا) و حجیت و سبک نگارش او، و اتفاق نظر بر یکی بودن نویسنده دو کتاب اعمال و انجیل لوقا، و توالی و پیوستگی موضوعی آنها که نهایتاً این دو را ذیل عنوان «تاریخ لوقا» به منزله یک «کتاب مرجع» قرار می دهد، بحث و فحص می شود. در واقع، تبیین ویژگی های تاریخی، محتوایی و الهیاتی این کتاب در همسازی با بستر هلنیستی زمانه که سبب جایگاه خاص آن شده، مد نظر این مقاله است.
مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
309 - 330
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان « مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار» سعی دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به منظور کشف شاخص های برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ارائه نماید. جبر و اختیار از نکات کلیدی و کاربردی اشعار مولانا و سعدی است، که اصطلاحاتی از قبیل: تقدیر و سرنوشت ، خیر و شرو جبر و تفویض... را نیز دربرمی گیرد. اختیار در اندیشه مولانا تا اندازه ای فراتر از اختیار در باور سعدی است .جبری هم که مولانا از آن سخن می گوید با جبری که سعدی در آثار خود بیان می نماید تا حدی متفاوت است .مولانا در مثنوی گاه از منظرعرفان و گاه از دیدگاه کلامی به این دو موضوع پرداخته است؛ مثلاً درباره جبرو اختیارسالک معتقد است زمانی که وی در آغاز سیر و سلوک قراردارد در حالت اختیار است؛ اما وقتی به مقام فناءفی الله و معیت حق می رسد دیگر اختیاری از خود ندارد بلکه وجود او در جبر مطلق است. نگرش سعدی بیشتر به جبر گرایش دارد و کمتر از اختیار سخن می گوید جبر در اندیشه او طبق نظریه اشعری ، حاکمیت مطلق قضا و قدری است که بر کل جهان حاکم است و انسان در چارچوب یک جبر از پیش تعیین شده در این جهان حرکت می کند. در نهایت در طرح مسئله اختیار، مولوی و سعدی با توجه به اینکه انسان راجع به امور نفسانی و روحانی خویش صاحب اختیار است، به مجاهدت نفسانی و تربیت نفس پرداخته اند .
تفسیر عرفانی آیه 35 سوره نور بر اساس «کشف الاسرار و عده الابرار» میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
157 - 174
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی در علوم اسلامی از جایگاه برجسته ای برخوردار است، این نوع تفسیر که عهده دار استخراج معانی باطنیِ پوشیده شده در حجاب الفاظ ظاهری آیات قرآن است، مورد توجه بسیاری از عرفای مسلمان قرارگرفته و تفاسیر متعددی از بزرگان عرفان ایران و جهان برجای مانده که بخش عمده ای از ثروت و قیمت ادبیات عرفانی ما مدیون این آثار است. یکی از این تفاسیر عرفانی کتاب کشف الاسرار و عُدّه الابرار است که توسط رشید الدین میبدی نوشته شده است. وی روش خود را در تفسیر، نخست ترجمه آیه، سپس بیان تفسیر و در نهایت تأویل آیات ذکرکرده است که قسمت سوم تفسیر وی یعنی تاویل که همان تفسیر عرفانی آیات است، حوزه اختصاصی این پژوهش است، چون در این بخش از تفسیر با معانی پنهان کلام درگیر است. شناخت شیوه بیان مفسر با توجه به نظام فکری اش و نوع تفسیر و انگاره های عارفانه در آن ما را در فهم بهتر آیات و تأویل و تفسیر آن ها یاری می کند. یکی از آیات بحث برانگیز با ظرفیت تفسیرپذیری بالا در قرآن آیه 35 سوره نور است که بسیاری از اندیشمندان و عرفا را بر آن داشته تا در تفسیر این آیه همت گماشته و هریک با شیوه خود به بحث و بررسی این آیه بپردازند. ما نیز در این تحقیق برآنیم تا با روش توصیفی - تحلیلی این آیه را با توجه به نگاه عرفانی میبدی در کشف الاسرار مورد واکاوی قراردهیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لفظ نور در این آیه صرفاً امری حسی و ملموس نیست بلکه معانی عرفانی دیگری دارد که همگی حاکی از رحمت و فیض الهی هستند.
بررسی و تحلیل امنیت از دیدگاه عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
277 - 295
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم محوری و اساسی در مباحث حاکمیت در اسلام امنیت است که مطابق آیات و روایات تأکید زیادی بر آن شده است. از دیرباز یکی از دغدغه های اساسی بشر، تأمین امنیت در حوزه های مختلف زندگی بوده است. بسیاری از جنگ ها و صلح ها برای تأمین و حفظ امنیت رخ داده و می دهد. امنیت در اسلام از لحاظ معنی و مفهوم اصطلاحی، دارای بُعد و افق گسترده و فراگیری است. از سویی در یک جامعه یکی از مهم ترین کارکردهای نهاد حاکمیت، تامین امنیت در همه ابعاد و حوزه هاست. امری که در حکومت هایی بر مبنای اسلام ، علاوه بر پشتیبانی های نظری مدرن، از آبشخور تفکرات اسلامی نیز بهره مند می باشد. قرآن و سنت وظیفه حاکمیت را در بسترسازی امنیت، به صورت یک تکلیف بیان نموده اند. عرفان اسلامی نیز از این موضوع بی نصیب نمانده و امنیت با گونه ها و نمونه های مختلف در کلام عرفا نمود و بروز نموده است. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به این موضوع اساسی بپردازد. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که عرفا به تبعیت از قرآن و سنت به امنیت، به عنوان امکانی برای سعادت دنیوی و اخروی نگاه می کند و دیدگاه عرفا به تبعیت از قرآن، مبتنی بر پیاده سازی عملی امنیت در جامعه است.
بررسی تطبیقی خودشناسی و خودآگاهی از نگاه ابن عربی و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
مسأله شناخت خود در علوم انسانی بویژه عرفان و روان شناسی جایگاهی ویژه دارد. تعبیر مرسوم از «شناختِ خود» در عرفان، «خودشناسی» و تعبیر مرسوم از آن در روان شناسی تحلیلی، «خودآگاهی» است. علی رغم تفاوت ظاهری این دو اصطلاح می توان از منظری تطبیقی به بررسی این دو مفهوم پرداخت. در این مقاله، ابن عربی به نمایندگی از عرفان اسلامی و یونگ به نمایندگی از روان شناسی تحلیلی برگزیده شده اند. ابن عربی به منظور خودشناسی از مفاهیمی همچون تزکیه نفس، ذکر و فکر بهره می گیرد و یونگ از طریق پژوهش در ناخودآگاه، تحلیل رویاها و مراقبه به بررسی خودآگاهی پرداخته است. در نتیجه مقایسه دیدگاه ها و بیان تفاوت ها و شباهت ها، راهکارهای عینی که در دسترس یا درخور فهم انسان باشند مطرح شده است. به عنوان مثال شناخت پذیری نفس در عین شناخت ناپذیری آن و امکان پذیری شناخت خود از طریق آگاهی درونی؛ همچنین مراقبه، تزکیه و توجه به جسم از جمله راهکارهای مشترک و قابل دسترسی است که مطرح شده است. با ارائه راهکارهای قابل دسترس در این مقاله می توان به وحدت نزدیک تر شد. نهایتاً می توان گفت سنّت عرفانی ابن عربی در باب شناخت خود به دیدگاه های روان شناسی معاصر نزدیک شده است. این مقاله بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش مقایسه ای شکل گرفته است.
نقش لیبرالیسم و فروپاشی کمونیسم در گسترش عرفان و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
349 - 366
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه لیبرالیسم متکی بر آزادی فردی و معتقد به کرامت ذاتی انسان است از عصر روشنگری راه را برای معنویت هایی گشود که اصالت را به کرامت ذاتی انسان می داند و عرفان از آن جمله بود، از طرف دیگر مهم ترین ایدئولوژی مخالف با دین و معنویت که با عرفان نیز همخوانی نداشت کمونیست بود که علی رغم درخشش سریع خود با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان دوران جنگ سرد به سرعت کم نور شد و بزرگ ترین مکتب مادی مخالفت با معنویت از صحنه جهانی کناررفت و با عبور این ابر تاریک، زمینه برای گرایش به عرفان هموارگردید و اندیشه لیبرالیسم که با مبانی معنویت منافاتی نداشت بلکه احیای دین و معنویت و عرفان را سرعت بخشید و در عصر فرا تجددگرایی (پست مدرنیسم) شاخه های متعدد عرفان گسترش یافت و عرفان اسلامی نیز در این میان با استقبال در سراسر جهان مواجه گردید و انسان شناسی جهانی با محوریت اصالت انسان و حاکمیت عشق و محبت عرفانی در جامعه مطلوب جهانی و اهداف جامعه بین الملل خودنمایی کرد و جهانی شدن با گرایش به معنویت همسوگردید.
تحلیل و بررسی تطبیقی انسان شناسی در آراء مولوی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 94
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی، شناخت انسان از ارکان مهم دستیابی به معرفت حقیقی به شمار می رود و به همین دلیل توجه به دیدگاه های انسان شناختی عرفا در تبیین مبانی و اصول بینش عرفانی آنان دارای اهمّیت بسیاری است. ما در این پژوهش، مولوی و ابن عربی را به عنوان نمایندگان سنّت اول و دوم عرفانی در نظرگرفته ایم؛ مولوی به عنوان عارف بزرگ سنّت اول که وسیع ترین مجال را برای طرح دیدگاه های این سنّت در حوزه انسان شناسی فراهم کرده است و محیی الدین ابن عربی به عنوان چهره برجسته سنّت دوم عرفانی که آرا و اندیشه های عرفانی وی، الهام بخش بسیاری از بزرگان عرفان و ادب اسلامی بوده است. مقاله حاضر، از طریق مقایسه و تطبیق دیدگاه های مولوی و ابن عربی درباره کلیّات مبانی انسان شناسی، بررسی مراتب انسان و تبیین ویژگی های انسان های کمال یافته، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا نظام فکری و مبانی عرفانی این دو عارف پرآوازه، متفاوت از یکدیگر اند.
معروف و منکر از منظر تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
381 - 400
حوزههای تخصصی:
معروف و منکر از جمله اموری است که همواره مورد توجه شریعت قرارداشته و بر هیچ اندیشمندی جایگاه و نقش کلیدی آن ، به منظور تحقّق احکام و فرامین الهی پنهان و پوشیده نیست. در این میان ، آنچه بیش از پیش مورد توجه محققان و اهل قلم قرارگرفته است ، نگاه سنتی به مسئله امر به معروف و نهی از منکر و ذکر مصادیق مختلف و بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی آن بوده است و اما آنچه نادیده انگاشته شده، تأویل معروف و منکر و به عبارت دیگر مصداق اتّم و اکمل و به دیگر سخن تأویل اعظم این دو پدیده می باشد .بدین منظور، این مقاله درصدد بررسی معروف و منکر از منظر تأویل خواهدبود. نگارندگان بر این باورند که محقّق گشتن معروف- با تعریف و تأویلی که از آن ارائ می شود- خود زمینه ساز بروز و ظهور تمام مصادیق معروف خواهدبود و در مقابل، انکار چنین معروفی، به انکار دیگر معروف ها و امر به تمام منکرها خواهدانجامید. بدین منظور ابتدا بحثی کوتاه درباره تأویل و رسوخ در علم خواهیم داشت و به دنبال آن به بررسی تأویل از منظر عرفا و فلاسفه و انواع تأویل به روایت نعمانی و به نقل از امیرالمؤمنین (ع) همت خواهیم گمارد و پس از آن بخشی از این انواع تأویل را که در ارتباط با موضوع مورد بحث است، مورد توجه قرارخواهیم داد.
تحلیل و تطبیق عشق از منظر شیخ علاءالدوله بیابانکی و حضرت امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
329 - 348
حوزههای تخصصی:
عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنان که بدون در نظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخورداربوده و هست؛ ازاین رو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به خصوص در کلام شیخ علاءالدوله و امام خمینی (ره) که موردبحث این تحقیق است، عشق را می توان از جنبه حقیقی موردبررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگی هایی است که در اشعار علاءالدوله می توان دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به کاربرد و در مقایسه با اندیشه های حضرت امام (ره) در این موضوع، می توان دریافت که عرفان عاشقانه شاعران خراسان تا چه حدّ توانسته است در آرای عرفانی یک عارف معاصر هرچند با مشربی متفاوت، تأثیرگذار باشد. دست آورد پژوهش به طور مشخص این است که امام خمینی(ره) به عنوان عارفی برخاسته از مکتب ابن عربی و با مشرب صدرایی، مبانی عرفان عاشقانه خراسان را می پذیرد و در دیوان اشعار خود به گونه ای دیگر بیان می دارد؛ اما گاه به خصوص در اشعار خود، همان اصول را به گونه ای دیگر و به بیانی رایج در مکتب ابن عربی، مطرح ساخته است و تحت تأثیر رویکرد رایج در فقه شیعی، به اصول ناظر به برخی از سنن عرفان عاشقانه، همچون عشق مجازی، توجهی نداشته است.
بررسی تطبیقی غایت زندگی اخلاقی انسان در قرآن کریم و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
هر شیء یا جریانی که در خلقت وجود دارد؛ به همان اندازه که وجود و آثار آن اهمیت دارد؛ شناخت هدف و غایت وجود آن نیز ضرورت دارد. انسان موجودی ذی شعور و دارای دو بعد جسمانی و نفسانی است و این پیچیدگی و گستردگی انسان، اهمیت هدف و غایت خلقت او را دو چندان می کند. هدف زندگی یکی از پرسش های اساسی است که در طول تاریخ حیات انسان مطرح بوده است. انسان در مقابل این پرسش، پیوسته به دنبال پاسخی منطقی و قانع کننده است. در مقام پاسخ، فیلسوفان درباره غایت و هدف زندگی، تفسیر های گوناگونی ارائه داده اند. برخی از این تفسیر ها مادی گرایانه و برخی پنداری و خیالی است. در مقابل، دین، معنای زندگی و غایت خلقت انسان را در گرو بندگی و عمل به دستورات الهی می داند. کتاب های مقدس قرآن کریم، تورات و انجیل شناخت غایت انسان را مبنایی مهم در اخلاق محوری انسان می دانند. این اهداف دارای سلسله مراتب هستند؛ هر کدام غایات مقدماتی، میانی و نهایی برای زندگی انسان تعریف نموده اند. این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی است به دنبال شناسایی غایات مقدماتی، میانی و نهایی؛ و قوت و ضعف آنها در کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی می باشد.
بررسی تاریخی- اجتماعی ارتباط عرفان متصوفه با سیاست و قدرت در ایران عصر مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
205 - 224
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، درصدد واکاوی نوع مناسبات سیاسی- اجتماعی عرفان متصوفه با سپهر سیاست و قدرت سیاسی در ایران تحت حاکمیت مغول است. در این چارچوب با روشی تحلیلی و تاریخی بازه زمانی میان سال های 1200م تا 1500م را مورد کنکاش قرارمی دهد. پرسش مهم این است که آیا عرفان متصوفه در شرایط دشوار تاریخی فوق، با سلاطین و امرای مغول وارد مناسبات همگرا و تعاملی شد یا به روابط واگرا و تقابلی، یا دست کم انزواگرایانه روی آورد؟ در پاسخ بیان می شود که روحیات متساهل مغولان، هم شکلی ساختاری میان جایگاه ساحران و بعضی باورهای مغول ها با منزلت عرفا و آموزه های متصوفه، و نیاز مغولان به تبدیل قدرت سخت به اقتدار از طریق مشروعیت بخشی به قدرت، مجموعاً باعث توجه، احترام، کمک های مالی و حتّی گاهی اخذ مشاوره سیاسی سلاطین مغول از پیران متصوفه گردید. در چنین موقعیتی، برخی طریقت های صوفی به اتکای قدرت روحانی، قدرت انضباطی و دانش خود، به همکاری و مشروعیت بخشی به نظام سلطنت سکولار حاکم می پرداختند؛ امّا گروهی دیگر با زاویه نشینی از همگرایی با قدرت سیاسی روی گردان شدند. همچنین، قدرت سیاسی (حکومت) مغول، تحت تأثیر قدرت روحانی، قدرت انضباطی، و دانشی قرارگرفتند که در یَدِ عرفان متصوفه بود. بنابراین در شبکه روابط سلسله مراتبی قدرت، قدرت نه تنها از بالا به پایین، بلکه از پایین به بالا هم (گرچه به صورت نابرابر) در جریان بود و خانقاه ها به منزله کانونی برای اعمال قدرت روحانی و قدرت انضباطی عرفان و صوفیان ظاهرمی شوند.
نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
123 - 146
حوزههای تخصصی:
امام خمینی (ره) در حوزه های مختلف علومی چون فقه، فلسفه، عرفان، تفسیر و سیاست به اذعان و اقرار اهالی فن و تخصص صاحب نظر و اندیشه بوده اند و به تبع آن آثار گرانبهایی اعم از گفتاری و نوشتاری از ایشان برای اهالی فکر و اندیشه به یادگار مانده است. امام خمینی(ره)، فقیهی جامع الشرایط و مجتهدی آگاه به مقتضیات زمانه بودند. تسلط کم مانند بر مباحث فقهی از یک سو و توانایی تحلیل درست مسائل روز، از سوی دیگر، آثار نوشتاری ایشان را در زمره بهترین و تأثیرگذارترین آثار قرارداده است. در مقاله حاضر به بررسی نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی پرداخته شده است. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی نقش تاثیرگذاری داشته است. بر این اساس امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در تعامل با روحانیون، حجاب اکبر، اجتهاد پویا و سنتی، دانشجویان داخل و خارج از کشور، عموم مردم، ارتش و در جریان کاپیتولاسیون و قیام 15 خرداد از ادبیات عرفانی بهره گرفته اند.
بررسی الهامات و القائات در تذکره الاولیاء عطّار نیشابوری از منظر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
349 - 366
حوزههای تخصصی:
آفرینش انسان به گونه ای است که بر مبنای حرکت جوهری و اشتدادی خود، به مرتبه ای دست می یابد که مستعد دریافت الهامات الهی یا القائات شیطانی و انواع خطورات گردد. «خواطر» بر دو نوع بوده که دسته ای الهی است و از جانب خداوند بر قلب آدمی واردمی گردد و آن را «الهام» نامند و دسته ای نیز از جانب شیطان بر قلب انسان فرود می آید که «القاء» نامند. گاهی الهامات الهی باواسطه و گاهی نیز بدون واسطه صورت می پذیرد. یکی از واسطه های الهام «ملائکه» هستند. نقطه مقابل الهام، القاء می باشد که از جانب شیطان صورت می پذیرد. تذکره الاولیاء، کتابی عرفانی در شرح احوال بزرگان اولیاء، نوشته شیخ فریدالدّین محمّد عطّار نیشابوری است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی – توصیفی می باشد. چون موضوع این مقاله برای اولین بار ارائه می شود از این لحاظ حائز اهمیت است. درکتاب تذکره الاولیاء الهامات بیشتر از القائات بوده و اکثراً از طریق شنیداری صورت گرفته است. نویسندگان در این مقاله درصدد آن هستند که نمونه هایی از الهامات و القائات را از کتاب تذکره الاولیاء مورد بحث و بررسی قراردهند.
نمادشناسی«باز» در نقد اسطوره ای– کهن الگویی در ادبیّات عرفانی (مطالعه موردی: منطق الطّیرعطّار و مثنوی مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
135 - 156
حوزههای تخصصی:
در اسطوره های آفرینش بسیاری از اقوام بشری، آفرینش با "کلمه" و "سخن" آغاز می شود.اسطوره-کهن الگوها هم چون لوح فشرده گاه، نگرش بشر را از آغاز تا بی زمان و بی مکان همراهی می کنند. در این میان، پرندگان جایگاه وسیعی در نمادپردازی کهن الگوها دارند. کهن الگوی باز که با خورشید ارتباط دارد، مورد تّوجه عطار و مولانا قرارگرفته است و رمزی از حرکت انسان از نفس گیاهی و حیوانی به شاخص انسانی تا پرواز به عالم قدس و سیر در لامکان است. در بررسی های به عمل آمده: عطار در نماد باز به دو بُعد خیر و شر توجّه دارد و به شناخت انسان از ماهیّت خود می پردازد و می خواهد انسان خود را از دلبستگی به مردار دنیا رهاکند و سپس در مرحله بالاتر از هم دمی با شاهان و جاه و مقام دل کنده ، او را تا رسیدن به سیمرغ همراهی می کند. مولانا با نگرش به اسطوره-کهن الگو و شیوه پردازش داستان های عطار، در نگرش عرفانی بُعد انسان کامل را درتکمیل سفرمرغان به طور نمادین ذکرمی کند و نمونه هایی از باز- انسان کامل ارائه می دهد. انسان کامل در نظر مولانا؛ نخست شامل انسان های هم دوره او چون شمس تبریزی، حسام الدین چلبی وسپس اسطوره های دینی اند که از حقیقت محمدی سرچشمه می گیرند مانند علی (ع). در این روش با ذکر شواهد به روش کتابخانه ای- فیش برداری به گونه استقرایی(جزء به کل) پرداخته ایم.
مراتب عرفانی عالم درآثار مولوی وسهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
267 - 286
حوزههای تخصصی:
در آثار مولانا مطالبی منسجم درباره مراتب عالم مطرح شده است: عقل اول، نور محمدیه، حرف و انسان کامل و ... از نام های متفاوتی است که به یک جریان واحد؛ یعنی اولین مخلوق یا صادر اول، اطلاق شده است. خلقت در مراتبی شکل گرفته است که از آن با نام کلی عوالم چندگانه نام برده شده است. عالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، از نام های آشنای عرفان اسلامی در این زمینه است. این مراتب را می توان در آثار سهروردی، فیلسوف و نظریه پرداز فلسفه اشراق نیز ملاحظه کرد. فارغ از دسته بندی هایی که گاه تعیین آبشخور حقیقی آن دشوار می نماید، دو عالم اصلی ملک و ملکوت یا نور و ظلمت در آثار مولوی و سهروردی وجوددارد که سمبل جهان پست مادی و جهان برتر علوی است. در این پژوهش به بررسی مراتب عالم در آثار مولوی و سهروردی می پردازیم. در آثار مولوی و سهروردی، شاهد گرایش این دو اندیشمند به نمادپردازی و نام گذاری عوالم هستیم؛ مولانا از شهرهای حقیقی در جهت تبیین مفاهیم عالم نور و ظلمت استفاده می کند و سهروردی از اسامی هورقلیا، جابلسا و جابلقا. این تقسیم بندی ها مراتب هبوط و سلوک سالک را مشخص می کند.
فهم تمثیل آیه نور از نگاه تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
339 - 360
حوزههای تخصصی:
خداوند سبحان جهت تبیین قرآن مبین، همزمان با نزول آن، مهم ترین و دقیق ترین روش های فهم آن را نیز بیان فرمودند. در آیات 7 آل عمران، 44 نحل، 59 نساء به این حقیقت اشاره شده است. از زیباترین و نغزترین اسلوب های قرآن در راستای تذکر و تفکر مخاطب، تمثیل های قرآن است که با توجه به محتوای این تمثیل ها، بررسی روش های فهم عرفانی آن ها برای برخی از مفسرین مهم و قابل توجه بوده است. آیه نور به جهت محتوای سراسر تمثیلی از عمیق ترین مثل های قرآنى است که تبیین این آیه از منظر تفاسیر عرفانی، موجب فهم تمثیل های آیه می گردد. لذا در این پژوهش فهم تمثیل آیه نور از نگاه تفاسیر عرفانی بررسی خواهدشد تا صحیح ترین فهم ها از تمثیل های این آیه از منظر عارفان قرآن، تبیین گردد که به واسطه این مهم، فهم های ناصواب نیز مشخص خواهندشد. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی ارائه شده است جهت نیل به این هدف از روش های کتابخانه ای، فیش برداری و تحلیل اطلاعات نیز استفاده شده است تا مطالعه دقیقی بر روی این مسئله انجام پذیرد. و دستاورد این تحقیق عبارتند از: کلمه نور در کتب آسمانی به ویژه در قرآن کریم با قرابت ها و اضافات مختلف بسیار ذکرشده است که همه آن ها به خداوند سبحان برمی گردد.
رابطه علم و دین از منظر علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
نزاع میان علم و دین، در مغرب زمین، و مخصوصاً بعد از رنسانس، ریشه دارد که تدریجاً در مشرق زمین نیز گسترش یافت و مورد توجه عالمان مسلمان قرار گرفت. در همین راستا، علامه حسن زاده آملی با تکیه بر سنت جامع تفکر اسلامی، به تبیین رابطه این دو پرداخته است، که تحقیق پیش رو در مقام تبیین و بررسی آن، در نهایت به این نتایج دست یافته است: علامه حسن زاده در تعریف علم، با اصالت دادن به حیث کاشفیت علم، تقلیل آن را به علوم تجربی ناصواب می دانند. وی در تعریف دین نیز با دینِ حق دانستنِ اسلام، دین را به معنای جعل تشریعی الهی مبتنی بر اسرار تکوینی آفرینش، در جهت سعادت ابدی انسان دانسته اند و نهایتاً در تبیین رابطه میان علم و دین، نظریه معاضدت را، چه در حیطه علوم تجربی، چه ریاضی و چه فلسفی و عرفانی، ارائه نموده اند.