فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 141
حوزههای تخصصی:
در مجموعه کتب عهد جدید، کتاب اعمال رسولان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت را می توان در نکاتی همچون اطلاعاتی که درباره تأسیس و گسترش کلیسای اولیه مسیحی به لحاظ جغرافیایی و الهیاتی همراه با گزارشی از مأموریت های تبشیری رسولان ارائه می کند، و به ویژه نقشی که این داده ها در معرفی پولس رسول، تأیید شخصیت رسولانه او و تلاش های بی وقفه اش در لحظات بحرانی صدر مسیحیت و دفاع از پیام مسیح در برابر معارضان یهودی و غیریهودی دارد، بررسی و تحلیل نمود. در این راستا، کتاب اعمال رسولان، به مثابه حلقه ارتباط میان دو مجموعه «اناجیل» و «رسالات» پولس در سده نخست به شمار می آید. افزون بر این، شبهات موجود در باب نویسنده این کتاب (لوقا) و حجیت و سبک نگارش او، و اتفاق نظر بر یکی بودن نویسنده دو کتاب اعمال و انجیل لوقا، و توالی و پیوستگی موضوعی آنها که نهایتاً این دو را ذیل عنوان «تاریخ لوقا» به منزله یک «کتاب مرجع» قرار می دهد، بحث و فحص می شود. در واقع، تبیین ویژگی های تاریخی، محتوایی و الهیاتی این کتاب در همسازی با بستر هلنیستی زمانه که سبب جایگاه خاص آن شده، مد نظر این مقاله است.
رابطه علم و دین از منظر علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
نزاع میان علم و دین، در مغرب زمین، و مخصوصاً بعد از رنسانس، ریشه دارد که تدریجاً در مشرق زمین نیز گسترش یافت و مورد توجه عالمان مسلمان قرار گرفت. در همین راستا، علامه حسن زاده آملی با تکیه بر سنت جامع تفکر اسلامی، به تبیین رابطه این دو پرداخته است، که تحقیق پیش رو در مقام تبیین و بررسی آن، در نهایت به این نتایج دست یافته است: علامه حسن زاده در تعریف علم، با اصالت دادن به حیث کاشفیت علم، تقلیل آن را به علوم تجربی ناصواب می دانند. وی در تعریف دین نیز با دینِ حق دانستنِ اسلام، دین را به معنای جعل تشریعی الهی مبتنی بر اسرار تکوینی آفرینش، در جهت سعادت ابدی انسان دانسته اند و نهایتاً در تبیین رابطه میان علم و دین، نظریه معاضدت را، چه در حیطه علوم تجربی، چه ریاضی و چه فلسفی و عرفانی، ارائه نموده اند.
تحلیل رویکرد نجم رازی در تعامل با نفس امّاره با تکیه بر مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
313 - 332
حوزههای تخصصی:
«مبارزه با نفس اماره» از دغدغه های مهم شریعت، اخلاق و عرفان اسلامی است و روش هایی نیز برای انجام این جهاد به راهروان توصیه شده است. نجم رازی در مرصادالعباد با رویکردی ویژه و نسبتاً منحصر به فرد، به موضوع تعامل با نفس و کیفیت آن می پردازد. نگارنده مقاله پیش رو کوشیده است تا با روش تحلیل و توصیف، محتوای کیفی اندیشه رازی درباره جهاد علیه نفس اماره را تبیین نماید. یافته های پژوهش نمایان گر آن است که رازی به برخورد اعتدالی و دور از افراط و تفریط با نفس اماره باور دارد و هر گونه تندروی یا سهل انگاری در مواجهه با نفس اماره را به زیان سالک می داند. در اندیشه او، نفس اماره فی نفسه سرچشمه بدی ها نیست و صفات مذمومِ نفسانی بنا به اقتضای حکمت الهی و از برای مصلحتی به نفع بشر در نفس به ودیعه نهاده شده اند. او همچنین معتقد است که جوهره نفس بشری از استعداد و قابلیت استحاله برخوردار است، به گونه ای که ادبار آن از حق، نفس را اماره بالسوء می کند و اقبال به حق، نفس را به مسیر اطمینان سوق می دهد.
بررسی و تحلیل عناصر ساختاری داستان در مناظره های صوفیانه متون عرفانی سده پنجم و ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
47 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای ارتباط کلامی در متون عرفانی، مناظره یا گفتگو است که به اهداف متفاوتی صورت می گیرد. در مناظره، هدف بیان دیدگاههای خود و تلاش برای اثبات برتری آن است. در کنار این هدف اصلی که به طور صریح بیان می شود، مانند هر متن دیگری، اطلاعاتی نیز به صورت غیرمستقیم به خواننده منتقل می شود. از آنجا که مناظره دارای قالب داستان است، از طریق تحلیل ساختار داستانی نیز میتوان به استخراج، مطالعه و بررسی آن پرداخت. در این پژوهش، مناظرههای موجود در متون نثر عرفانی فارسی سدههای پنجم و ششم بررسی می شوند تا ضمن روشن شدن اهداف صریح مناظرهها از طریق نقل شواهد، اطلاعات غیرمستقیم آن نیز با بررسی عناصر داستانی، مورد مطالعه قرار گیرد. برای استخراج، مطالعه و رده بندی اطلاعات غیرمستقیم متن، پژوهشی به روش توصیفی-تحلیلی و همچنین تحلیل آماری در چارچوب بررسی «عناصر داستان» صورت خواهد گرفت و عناصر ساختاری داستانی مانند حجم، پیرنگ، کشمکش، شخصیت، زاویه دید، لحن، مکان و زمان بررسی میشوند. به دلیل آموزشی و تبلیغی بودن متون صوفیانه و ضرورت ارسال سریع و صریح پیام، حجم نزدیک به 70 درصد مناظرهها کوتاه است و در ساختار داستانهای مینی مال جای میگیرند. به دلیل روایی و قداست سازی برای مشایخ و بزرگان درگذشته در عرفان، از سه زاویه دید سوم شخص 76 درصد و اول شخص 3 درصد و به ندرت تک گویی استفاده شده است. این مساله میرساند که ممکن است داستانهای مرتبط با مشایخ در ادوار بعدی تکوین یافته است.
عشق و رابطه آن با زیبایی، نور و حیرت از منظر ابن الخطیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
123 - 150
حوزههای تخصصی:
لسان الدین بن الخطیب مورخ، ادیب، شاعر و متصوف، شخصیتی جامع در تمدن اسلامی در اندلس است. کتاب روضه التعریف بالحب الشریف او در مورد محبت و عشق الهی است. این اثر به شکل کنایی درخت عشق الهی را به تصویر می کشد که در خاک نفس انسانی ریشه دوانیده است. تنه اصلی درخت را تأمل ها و معرفت ها تشکیل می دهد، شاخه های آن عاشقان و معشوقان هستند و گلهای آن ارواح پاک انسانی است که سر انجام به میوه فنای فی الله منجر می شود. این نوشتار بر آن است که ضمن بیان هستی شناسی عشق از منظر ابن الخطیب، نظریات او را در مورد زیبایی، نور و حیرت مورد بررسی قرار داده، به این سوال ها پاسخ دهد که ابن الخطیب در کتاب «روضه التعریف بالحب الشریف چه تصویری از عشق ارائه داده است؟ و از نظر او این عشق با نور، زیبایی و حیرت چه رابطه ای دارد؟ نتیجه حاصل از این جستارحاکی از آن است که حیرت از منظر او ناشی از عشقی است که از معرفت حاصل می شود. این عشق زاییده زیبایی است و با اشراق نور نورالانوار در جهان هستی پدید می آید.
بررسی الهامات و القائات در تذکره الاولیاء عطّار نیشابوری از منظر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
349 - 366
حوزههای تخصصی:
آفرینش انسان به گونه ای است که بر مبنای حرکت جوهری و اشتدادی خود، به مرتبه ای دست می یابد که مستعد دریافت الهامات الهی یا القائات شیطانی و انواع خطورات گردد. «خواطر» بر دو نوع بوده که دسته ای الهی است و از جانب خداوند بر قلب آدمی واردمی گردد و آن را «الهام» نامند و دسته ای نیز از جانب شیطان بر قلب انسان فرود می آید که «القاء» نامند. گاهی الهامات الهی باواسطه و گاهی نیز بدون واسطه صورت می پذیرد. یکی از واسطه های الهام «ملائکه» هستند. نقطه مقابل الهام، القاء می باشد که از جانب شیطان صورت می پذیرد. تذکره الاولیاء، کتابی عرفانی در شرح احوال بزرگان اولیاء، نوشته شیخ فریدالدّین محمّد عطّار نیشابوری است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی – توصیفی می باشد. چون موضوع این مقاله برای اولین بار ارائه می شود از این لحاظ حائز اهمیت است. درکتاب تذکره الاولیاء الهامات بیشتر از القائات بوده و اکثراً از طریق شنیداری صورت گرفته است. نویسندگان در این مقاله درصدد آن هستند که نمونه هایی از الهامات و القائات را از کتاب تذکره الاولیاء مورد بحث و بررسی قراردهند.
تحلیل و تطبیق عشق از منظر شیخ علاءالدوله بیابانکی و حضرت امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
329 - 348
حوزههای تخصصی:
عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنان که بدون در نظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخورداربوده و هست؛ ازاین رو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به خصوص در کلام شیخ علاءالدوله و امام خمینی (ره) که موردبحث این تحقیق است، عشق را می توان از جنبه حقیقی موردبررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگی هایی است که در اشعار علاءالدوله می توان دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به کاربرد و در مقایسه با اندیشه های حضرت امام (ره) در این موضوع، می توان دریافت که عرفان عاشقانه شاعران خراسان تا چه حدّ توانسته است در آرای عرفانی یک عارف معاصر هرچند با مشربی متفاوت، تأثیرگذار باشد. دست آورد پژوهش به طور مشخص این است که امام خمینی(ره) به عنوان عارفی برخاسته از مکتب ابن عربی و با مشرب صدرایی، مبانی عرفان عاشقانه خراسان را می پذیرد و در دیوان اشعار خود به گونه ای دیگر بیان می دارد؛ اما گاه به خصوص در اشعار خود، همان اصول را به گونه ای دیگر و به بیانی رایج در مکتب ابن عربی، مطرح ساخته است و تحت تأثیر رویکرد رایج در فقه شیعی، به اصول ناظر به برخی از سنن عرفان عاشقانه، همچون عشق مجازی، توجهی نداشته است.
تحلیل صوفیان ریایی درهفت اورنگ جامی براساس نظریه کارکردهای نگرش درروانشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
61 - 84
حوزههای تخصصی:
نگرش ها، ارزیابی های نسبتاً پایداری از پدیده های مختلف جهان اجتماعی در ذهن افراد هستند. نظریه کارکردی نگ رش، به واکاوی انگیزه های درونی انسان، علت ایجاد نگرش ها و نقش و کارکرد آن ها در ایجاد رفتارهای اجتماعی می پردازد. در مثنوی هفت اورنگ، بهره گیری شاعر از شیوه تمثیل پردازی و استفاده از قالب حکایت، در غالب موارد به ظهور و بروز نگرش های جامی درباره مسائل فردی، بینافردی و اجتماعی کمک فراوانی کرده است. جستار حاضر با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی موضوع «صوفیان ریایی» را از منظر تحلیل شخصیّت و رفتار آن ها، بر اساس نظریه کارکرده ای نگرش مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که نگرش طبقات مختلف اجتماعی در برابر پدیده ریاکاری و نمود آن در دوران جامی با عنوان «صوفیان ریاکار» را می توان در قالب دو «کارکرد سودجویانه» و «کارکرد ازرش خواهانه» طبقه بندی کرد. همچنین نقش اوضاع و احوال سیاسی، فرهنگی، سنن و آداب و رسوم جامعه و نیز کارکرد عرفان در این زمینه قابل تأمل و بررسی است. با وجود ثبات نسبی در دیدگاه جامی، بررسی تناقض در نگرش با عنوان «ناهماهنگی شناختی» نیز، در هفت اورنگ جامی حائز اهمیت است که شاعر از دو رویکرد «توجیه نگرش» و «اقتدا به تقدیرگرایی» در این مؤلفه، بهره گرفته است.
تبیین و مقایسه سیمای پیامبر اکرم (ص) در دو متن عرفانی کشف المحجوب و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
101 - 122
حوزههای تخصصی:
شخصیت والا و سیره انسانی و نبوی پیامبر اکرم)ص( همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. عرفای فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبت های گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستی بخش، به بزرگداشت و مدح پیامبر، مقام نبوت و مخصوصاً خاتمیت و سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت در کل کائنات توجه داشته اند. در این مقاله تلاش شده تا به شیوه توصیفی-تحلیلی سیمای حضرت رسول (ص) در دو کتاب مرصادالعباد و کشف المحجوب که خود از امهات متون گران سنگ ادبیات فارسی می باشند مورد بررسی و مقایسه قرارگیرد. هدف این جستار مقایسه کیفیت تبیین سیمای پیامبر(ص) در دو اثر مذکور است. در این راستا نشان دادن برتری های پیامبر اکرم ، ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت و بیان خاتم بودن و منسوخ کردن ادیان دیگر توسط پیامبر(ص) قابل بیان می باشد. بدین منظور مباحثی چون مقایسه پیامبر اکرم با پیامبران دیگر مانند حضرت موسی، ابراهیم و ...، شریعت پیامبر به ویژه مقیّد بودن مؤلّف هر دو کتاب به آن و علل فرستادن شریعت پیامبر و جنبه های دیگری از ابعاد شخصیتی و تاریخی آن حضرت همچون واسطه آفرینش بودن، معراج، سایه نداشتن پیامبر و ... از منظر نجم دایه و هجویری مطمح نظر بوده است. نتایج پژوهش نشان از جایگاه خاص پیامبر و شریعت وی در سلوک عرفانی هر دو عارف دارد.
بررسی تأثیر ادیان و مذاهب و فرق پیش از مانی بر مانویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مانی پیامبری باستانی در سرزمین بابل بود که در قلمرو دولت های ایرانیِ اشکانی و ساسانی می زیست و از جانب مادر نسب از پادشاهان اشکانی داشت وی در اواخر سلطنت اشکانیان متولد شده و دوره کودکی تا مرگ در عصر ساسانیان را در این گیتی تجربه نمود. مانی در مکانی به دنیا آمد که برای آوردن یک دین جامع و جهان شمول شرایط و زمینه های مناسبی داشت و بعد از مطالعات و سفرهایی که به سرزمین ها و مناطق مختلف داشت مدعی شد که به وی الهام شده و چنین وانمود کرد که به عنوان پیامبر آخر الزمان برگزیده شده است. مانی به عنوان یک پیامبر ایرانی دینی آورد که برگرفته از ادیان و مذاهب و فرق قبل از وی مانند زروان، مهر، زرتشت، مسیح، بودا، صابئی و چند نمونه دیگر بود و با بررسی آیین ها، ادیان، مذاهب و فرق ذکر شده این حقیقت بر ما آشکار می شود که دین مانی یک دین اتقاطی و تلفیقی است که مؤسس آن در هر دینی که به منطقه پیروان آن مانند هندوستان، آسیای صغیر و سایر نقاط سفر می کرد و یا هواداران و مبلغان او به قلمرو آن قدم می گذاشتند و قصد داشتند تا پیروان آن را به آیین خود جذب کند، اصول یا فروعی را بر می گرفت. تحقیق مورد نظر نیز با تکیه بر شواهد و شباهت های موجود مانویت با آیین ها، مذاهب و فرق توحیدی و غیر توحیدی قبل از خود صورت گرفته است.
بررسی معراج نامه بایزید بسطامی بر اساس الگوی سفر جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
193-224
حوزههای تخصصی:
بایزید بسطامی از چهره های درخشان عرفان اسلامی در قرن دوم هجری است. عرفان او عرفانی عاشقانه و شورانگیز است تا جایی که به او لقب «سلطان العارفین» و «سلطان العاشقین» داده اند. از دیگر دلایل شهرت این شخصیت، «شطحیات» اوست. معراج نامه یکی از نمونه های شطحیات اوست که از تجربه ای نامتعارف و به دور از هنجارهای زندگی عادی حکایت می کند و ماهیتش وحدت وجود و هدف آن وصال خداوندی است. بایزید برای تجربه این حالات به شیوه سکر و خلسه عرفانی، به لایه های تودرتوی ذهن و ضمیر ناخودآگاه سفر می کند. در این مقاله این سفر درونی از رهگذر الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. این الگوی کلی که از چند کهن الگوی دیگر چون پیر فرزانه، آنیما و... ترکیب شده، با بیشتر سفرهای قهرمانی و اساطیری جهان سازگار است. در پژوهش حاضر، بیشتر مراحل سفر قهرمان کمبل به ویژه در بخش های جدایی و تشرّف آشکارا در معراج نامه بایزید دیده می شود. اما در بخش بازگشت شتاب ناگزیر قهرمان سبب حذف و ادغام برخی مراحل شده است که این نکته، بیانگر ماهیت متفاوت سفر درونی عارف نسبت به سفرهای قهرمانی دیگر است. بررسی تطابق یا عدم تطابق مراحل معراج بایزید با مراحل سفر تک اسطوره کمبل، ازسویی انعطاف و تعمیم پذیری الگوی کمبل را نشان می دهد و ازسویی دیگر، نشانگر جایگاه شهودی بایزید در هر مرحله بوده و جامعیت این معراج نامه عرفانی را بر اساس یک الگوی پذیرفته شده جهانی می رساند.
تفسیر عرفانی آیه 35 سوره نور بر اساس «کشف الاسرار و عده الابرار» میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
157 - 174
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی در علوم اسلامی از جایگاه برجسته ای برخوردار است، این نوع تفسیر که عهده دار استخراج معانی باطنیِ پوشیده شده در حجاب الفاظ ظاهری آیات قرآن است، مورد توجه بسیاری از عرفای مسلمان قرارگرفته و تفاسیر متعددی از بزرگان عرفان ایران و جهان برجای مانده که بخش عمده ای از ثروت و قیمت ادبیات عرفانی ما مدیون این آثار است. یکی از این تفاسیر عرفانی کتاب کشف الاسرار و عُدّه الابرار است که توسط رشید الدین میبدی نوشته شده است. وی روش خود را در تفسیر، نخست ترجمه آیه، سپس بیان تفسیر و در نهایت تأویل آیات ذکرکرده است که قسمت سوم تفسیر وی یعنی تاویل که همان تفسیر عرفانی آیات است، حوزه اختصاصی این پژوهش است، چون در این بخش از تفسیر با معانی پنهان کلام درگیر است. شناخت شیوه بیان مفسر با توجه به نظام فکری اش و نوع تفسیر و انگاره های عارفانه در آن ما را در فهم بهتر آیات و تأویل و تفسیر آن ها یاری می کند. یکی از آیات بحث برانگیز با ظرفیت تفسیرپذیری بالا در قرآن آیه 35 سوره نور است که بسیاری از اندیشمندان و عرفا را بر آن داشته تا در تفسیر این آیه همت گماشته و هریک با شیوه خود به بحث و بررسی این آیه بپردازند. ما نیز در این تحقیق برآنیم تا با روش توصیفی - تحلیلی این آیه را با توجه به نگاه عرفانی میبدی در کشف الاسرار مورد واکاوی قراردهیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لفظ نور در این آیه صرفاً امری حسی و ملموس نیست بلکه معانی عرفانی دیگری دارد که همگی حاکی از رحمت و فیض الهی هستند.
تحلیل تطبیقی نوع نگرش به جهان هستی در چگونگی اثبات و ارتباط خدا با ما سوی الله در فلسفه مشایی، صدرایی و عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 177
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی نوع نگرش به جهان هستی در چگونگی اثبات و ارتباط خدا با ماسوی الله در فلسفه مشایی،صدرایی و عرفان نظری چکیده: پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی تطبیقی به تطوّر فکری و تحلیل بسترهای ظهور براهین متنوّع فلسفی در اثبات ذات حق و تأثیر آن در تبیین کیفیت ارتباط خدا با ماسوی الله در فلسفه مشایی ، صدرایی و عرفان نظری پرداخته است.دار هستی در عین اینکه یک حقیقت است اما در مقام شناخت، تفسیرهای متعددی از سوی فلاسفه و عرفا صورت گرفته است. بر هستی شناسی مشایی، تحقّق ماهیات و تکثّر اشیاء حاکم است و هیچ سنخیتی بین ذات واجب الوجود با سایر اشیاء وجود نداشته اما در عین حال همه اشیاء تحت إحاطه خداوند بوده و در حدوث و بقائشان به حق نیازمندند.در هستی شناسی صدرایی، عالم هستی دار وجود و وحدت است نه ماهیات و کثرت، و وجود یک حقیقت دارای مراتب است که أعلی مرتبه آن وجود حق تبارک وتعالی است و سایر اشیاء به اضافه اشراقی و معیّتِ قیّومیّه حق تعالی موجودند. در هستی شناسی عرفانی نه تنها ماهیت بهره ای از حقیقت ندارد بلکه خود وجود هم عاری از شدت و ضعف و تحقق مراتب است، بلکه وجود یک حقیقت شخصی است که همان ذات حق تعالی است و دارای ظهورات مختلف بوده و برخلاف فهم فلسفی، اشیاء سهمی از وجود نداشته و خداوند در عین اینکه با همه اشیاء و مظاهر است اما مبرّای از همه تعیّنات اشیاء بوده و غیر آنهاست.از دستاوردهای این پژوهش، تحلیل براهین فلسفی در اثبات ذات حق،تبیین تأثیر هستی شناسی در چگونگی ارتباط خدا با موجودات و تطبیق سه نظام فکری مشایی،صدرایی و عرفانی است.
مورخ شهیر، عارف گمنام شرف الدین علی یزدی در آینه «التوحید من نفس الرحمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
254 - 276
حوزههای تخصصی:
یکی از عرفای گمنام قرن نهم شرف الدین علی یزدی است که به واسطه اثر معروف خود، ظفرنامه تا کنون به عنوان مورخی شهیر از وی یاد شده؛ هرچند کشف آثار و تحقیقات معاصر ابعاد دیگر شخصیت علمی او را هویدا کرده است لیکن معرفی نسخه خطی تازه یاب رساله تهلیلیه «التوحید من نفس الرحمن» سبب پیدایی و شناخت وجهه عرفانی این مورخ، ادیب، ریاضی دان، منجم، لغوی و موسیقی دان یزدی شده که تا کنون مهجور مانده است. در این پژوهش ضمن واکاوی زندگی و شخصیت معنوی شرف الدین علی یزدی کوشش شده است با بررسی اندیشه های عرفانی وی در سه مقوله اساسی خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی، منظومه عرفانی این دانشمند تبیین شود. شرف الدین علی یزدی قائل به وحدت ذاتی در ضمن کثرات رتبی است و آفرینش عالم را که صورتی از نَفَس رحمانی است، نمایشی مترتب بر ظهور اسمای حسنی و بر مدار عشق می داند. قرائن و شواهد تاریخی حکایت از تبعیت وی از شاه نعمت الله ولی در سلوک داشته و طی طریق در کنار اشتغالات سیاسی و اجتماعی وی بسیار بارز و حائز اهمیت است.
نسبت میان «رندِ نظرباز»(انسان کامل عالم عرفان) و «دازاین»(ابرانسان عالم غرب)، در پدیدارشناسی «حریم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
187 - 210
حوزههای تخصصی:
حریم، از اساسی ترین مفاهیم پرتکرار در پارادایم معماری است که تا به امروز تعریفی ریشه ای و فلسفی از آن ارائه نشده است. دشواره تعریف حریم، از وابستگی آن به مفاهیم انتزاعی تری چون فرهنگ و جهان بینی نشأت می گیرد و فراوانی تعداد و تنوع المان های فرهنگی، تبیین آن را به مراتب دشوارتر خواهدکرد. پدیدارشناسی به عنوان یک شاخه فلسفی، ازآنجاکه سعی در حذف فاکتورهای وابسته و دسترسی به جوهره مفاهیم دارد می تواند در این مورد کارآمدترین ابزار فلسفی باشد. با این همه، پرسش اساسی تری مطرح می شود: حال که پدیدارشناسی خود ماحصل فرهنگ و تفکر غربی است؛ آیا می توان آن را در تعریف مفهوم حریم در ایران به کاربست؟ یا به تعبیری آیا زبان هستی شناسانه ایرانیان متفاوت از زبان هستی شناسانه غرب است؟ هدف این پژوهش ضمن پاسخ به پرسش های بالا، یافتن تفاوت ها و نسبت های اندیشه هستی شناسانه غرب و ایران در پدیدارشناسی حریم است. این پژوهش تلاش دارد تا با رویکرد کیفی ابتدا، ادبیات موضوعی اندیشه هستی شناسانه غرب و پهنه فرهنگی ایران را مورد بررسی قراردهد و سپس به شیوه تحلیلی-تفسیری، به مقایسه پدیدارشناسی مفهوم حریم در این دو پارادایم بپردازد. در پدیدارشناسی هایدگری، دازاین به عنوان ابرانسان، فضا را با اگزیستانس خود مکان مند می کند. ابزار دازاین جهت مکان بخشی، جهت گیری او به جهان در دو عامل تقرّب و دوری کردن است. لذا برای دازاین، حریم نه متأثر از فاصله و اندازه؛ که از التفات و توجه او به فضا و چیزهاست. از آن سو، رند نظرباز در مقابل دازاین، به عنوان الگوی کامل انسانی در سنت تأویلی شاعرانه و اندیشه هستی شناسانه پهنه فرهنگی ایران حضور دارد. ماهیت مکان در نظر رندِ نظرباز، منبعث از اسطوره آفرینش و دوگانه درون و بیرون است. ماهیتی که بازتاباننده خاطره ازلی باشد و از همین رو، ریشه ای ترین عنصر ادراک حریم، توجه به درونِ خویشتن خویش است.
قاعده زرین اخلاق در ادیان و خاستگاه آن در روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
165 - 180
حوزههای تخصصی:
قاعده زرین اخلاق، که اغلب با عبارت «آن چه برای خود می پسندی، برای دیگران نیز بپسند» شناخته می شود، از دیرباز در ادیان و فرهنگ های مختلف مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. از میان تعاریف ارائه شده در فرهنگ های مختلف و به زبان های گوناگون، تعریفی که هری ج. گنسلر در کتابش، اخلاق و قاعده زرین، ارائه کرده است، جامع تر و مقبول تر می نماید: «با دیگران فقط به-گونه ای رفتار کنید که رضایت دارید با شما در شرایط مشابه، همان گونه رفتار شود». مسأله مطالعه پیش رو، این است که خاستگاه این قاعده اخلاقی چیست و چه خصوصیتی در این قاعده وجود دارد که سبب شده است، صرف نظر از نوع دین، فرهنگ و دوران زندگی، مورد توجه مخاطبان و موافقان بسیاری قرار بگیرد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی منابع اسلامی، روایات موجود در این حوزه و دسته بندی آن ها، در می یابیم که علت پویایی و بقای این قاعده اخلاقی در ادیان و مکاتب گوناگون، تمایل عقل و فطرت به مفاهیمی مانند عدالت، تواضع و انصاف است که طبق روایات اسلامی، این مفاهیم، خاستگاه رعایت قاعده زرین اخلاق هستند و در نهایت نتیجه گرفته می شود که خاستگاه قاعده زرین اخلاق طبق روایات، فطرت انسان و پذیرش عقلی این قاعده است و از میان گزاره های طرح شده توسط جاناتان هایت در مورد ریشه مسائل اخلاقی، این مطالعه بر رویکرد ذات گرا تأکید می کند.
تأثیر اندیشه وحدت وجود ابن عربی بر سته داعی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
367 - 386
حوزههای تخصصی:
محیی الدین ابن عربی(560-638ه ) عارف بزرگ اسلامی در سده ششم و هفتم هجری، اندیشه های خاصی را وارد عرفان اسلامی کرد. بخشی از این اندیشه ها تحت عنوان وحدت وجود، پس از او در بسیاری از متون عرفانی صبغه ویژه ای دارد. شاه داعی شیرازی(810-870ه )، شاعر و عارف سده نهم هجری از کسانی است که تأثیرات فراوانی از ابن عربی پذیرفته است. او در شرح نسائم گلشن که بر گلشن راز شیخ محمود شبستری نوشته، به افکار ابن عربی پرداخته است. به علاوه در لابه لای دیوان غزلیات و ستّه اش – به ویژه مثنوی مشاهد- به وفور جوانب فکری ابن عربی، مخصوصاً مسئله وحدت وجود، دیده می شود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات و داده ها با استفاده از فیش جمع آوری شده است. نتیجه پژوهش به خوبی نشان می دهد که شاه داعی اندیشه وحدت وجودی خود را از محیی الدین ابن عربی وام گرفته است و آن را با بهره گیری از تمثیلات و تبیینات خود ساده کرده و آن را به گونه دیگری بیان کرده است.
جلوه هایی از درون مایه های عرفانی در اشعار وحشی بافقی باتأکیدبرمنظومه خلدبرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
331 - 348
حوزههای تخصصی:
بی تردید وحشی بافقی یکی از مشهورترین شاعران دوره صفوی است که اهمیت او در سبک خاص بیان اوست. هنرآفرینی در مضمون و بیان احساسات و عواطف شاعرانه با زبان روان و ساده وصمیمی وی را در زمره شاخص ترین شاعران مکتب وقوع قرارداده است. اشعاروی را از زوایای مختلف می توان بررسی کرد. درون مایه های عرفانی در اشعار وحشی بافقی به ویژه در منظومه خلدبرین، از وجوه زیبای زبان و اندیشه های اوست. نگارنده با پردازش توصیفی-تحلیلی اشعاروحشی، به این نتیجه رسیده که وی با آن همه شور و شرر عاطفی و الهام شاعرانه که داشته عشق عرفانی یکی از درونمایه های فکری و شعری وی بوده است. دربیشتر آن ها، عواطف شدید و احساسات و درد و تألم درونی شاعر با زبانی روان و ساده و دلپذیر با نیرومندی هرچه تمامتر بیان شده و اگرچه منظومه های غنایی و عاشقانه وحشی، عشق مجازی او را نمایان کرده است، اما در عین حال خود آن را پلی برای حقیقت دانسته است.
بازشناسی تطبیقی پردازش اشاری تفاسیر عارفان در تفسیر روح المعانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریافت لطایف معنایی قرآن کریم در تمام عرصه های هدایتی کلام وحی با گستره ی اعتقادات، احکام، اخلاق و مسائل فردی و اجتماعی کوششی فراگیر از سوی دانشمندان مسلمان است. تلاش هایی که گاه به صورت مستقل و در عنوان تفسیر انجام گشته و گاه در خلال آثار اخلاقی و عرفانی متبلور شده است. تفسیر روح المعانی به عنوان یکی از تفاسیر ارزشمند سده های متأخر اسلام با رویکرد جامع و جلوه های اشاری قابل توجّه است. نسبت صوفیانه به آلوسی، تأثیر باورهای صوفیانه او در تفسیر روح المعانی، جایگاه تفسیر او در میان تفاسیر قرآن، تأثیری که تفاسیر پس از او از روح المعانی پذیرفته اند و کاربرد رویکرد صوفیانه در تفسیر او، مطالعه روی این تفسیر با نگاه تأثیرپذیری از رویکرد صوفیانه را ضروری می کند. بررسی هایی که بر تفاسیر انجام می شود در دو قالبِ بررسی پیشاتفسیری و از نوع روش تفسیری، منبع و مبانی در تفسیر و مسائلی از این دست است. گونه دیگر بررسی محتواهای تفسیری است. نوشتار پیش رو که موضوع بازشناسی پردازش اشاری تفاسیر عارفان در تفسیر روح المعانی را دنبال کرده از جنس مطالعه نوع دوم است و قصد دارد تا چگونگی بازتاب و تبیین تفاسیر عارفانه توسط آلوسی را بررسی کند. در راستای این هدف با رویکردی توصیفی تحلیلی ابتدا شیوه های بیان اقوال عرفانی در تفسیر روح المعانی را استخراج می کنیم. پس از آن مفاهیم و اصطلاحات مهم نزد صوفیه را استخراج و بررسی می کنیم که کدام یک در تفسیر آلوسی به کار رفته و در آخر نیز خوانش آلوسی از این گزاره ها را بیان خواهیم کرد. در راستای رسیدن به این هدف گزاره هایی را توصیف و بخشی را تحلیل می کنیم.
عشق در اشعار عرفانی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
73 - 94
حوزههای تخصصی:
امام خمینی ، قائل به پوشیده بودن مفهوم عشق به اقتضای پوشیدگی ذات الهی است. وی از سویی بر این عقیده است که عالم هستی همگی سایه حضرت محبوبند حتی عشق جبلی و فطری نیز متعلق به محبوب است و از سویی دیگر آن محبوب مطلق را در نهایت خفا وصف کرده است، تا جایی که حتی به کاربردن واژگان غیب باطن را نیز در باب ذات الهی از سر ناچار و اضطرار می داند. زبان غزل و مطلع های شورانگیز و مضامین عاشقانه و عبارات بی پروا، مجالی برایدرس و بحث عرفان نمی گذارد و اگر اثری و ثمری از عرفان هست، لُبّ و عصاره آن استکه چون حلقه بر درِ عشق، سر می کوبد و حاجت می گوید. وصل عبارت است از وحدت حقیقت، چون سرّ به حق متصل گشت جز حق نبیند و نفس را از خود به طوری غایب گرداند که از کس خبر ندارد. امام با همه عظمتی که برای ارباب عرفان قائل است، ولی شخصیت عرفانی او از همه آنان ممتاز است. حضرت امام(ره) در آثار عرفانی خود به مقام وصل با موضوعات مختلف اشاره کرده است. امام معتقد است که چشم پوشی از لذت های دنیوی نه تنها حجاب های ظلمانی را کنارمی زند بلکه پرده های نور را یکی پس از دیگری از میان برمی دارد. روحیه ملامت گری در مکتب عرفانی امام در شعرشان مشهود است. همچنین غزل هایشان در کلام و محتوا متناقض نماست.