فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
168 - 194
حوزههای تخصصی:
فقه الحدیث در آموزه های اهل بیت (ع) از جایگاه رفیعی برخوردار است؛ به طوری که فهم یک حدیث را بر نقل هزار حدیث برتر دانسته اند. نگاهی به تاریخ فقه الحدیث نشان می دهد که بحث از فهم و مقصود واقعی کلام معصومان از عصر حضور مورد توجه بوده و ضرورت تمسک به سنت و حدیث، ایجاب می کرده که ضوابطی برای فهم درست آن ایجاد گردد. از روایات اهل بیت(ع) به ویژه احادیث امام رضا(ع) چنین برمی آید که آن بزرگواران در صدد تعلیم اصول و روش های صحیح فهم حدیث به پیروان خود بوده تا در زمان غیبت نیز بتوانند با بهره گیری از این مبانی و روش فهم صحیح از روایات بهره برده، راه هدایت را از آن در هر زمان و شرایطی بیابند. آنچه از واکاوی روایات امام رضا(ع) به دست می آید عبارت اند از: گونه های روش شناختی فهم حدیث، عدم مخالفت با نصوص قرآن، تبیین دلالت متن، توجه به سوءبرداشت و تفسیر نابه جا از حدیث امام، توجه به وجود احادیث متشابه و شیوه ارجاع به محکمات، توجه به اختلاف افهام مخاطبان، تقطیع حدیث، توسعه در معانی کلمات حدیث، معنا شناخت واژگان، فهم حدیث در پرتو سبب صدور، توجه به پدیده جعل و رد اصل حدیث منسوب به ائمهA.
ساخت گرایی؛ رهیافتی روش شناختی در فهم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
114 - 133
حوزههای تخصصی:
فهم متون نهج البلاغه همیشه ساده نیست و گاه دشواری هایی دارد که عبور از آن ها نیازمند تجهیز به روشی علمی است؛ روشی که بر اساس اقتضائات نهج البلاغه تعریف گردد و به تناسب ویژگی های آن تنوع یابد. ویژگی هایی نظیر سبک، ساختار و محتوا از جمله مؤلفه هایی است که در فهم نهج البلاغه تأثیر می گذارد و سبب دریافتی متفاوت از آن می گردد. آنچه در این مقاله به بحث گذاشته شده، نگره ای روش شناختی است که با مطالعه تطبیقی میان دو دانش فقه الحدیث و زبان شناسی، درصدد ارائه رویکردی نو برای فهم نهج البلاغه است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که توجه به ساختار حدیث به عنوان یکی از عناصر زبان شناختی، نقش زیادی در روش فهم نهج البلاغه دارد و موجب شکل گیری رهیافتی به نام ساخت گرایی می گردد؛ رهیافتی که بر اجزا و کلمات متن تکیه دارد و از طریق کشف روابط معنایی بین آن ها در قلمرو بافت متن، به مراد متکلم نایل می آید.
تحلیل ساختار روایی واقعه عاشورا بر اساس الگوی روایت شناسی گریماس مبتنی بر متن وقعه الطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
161 - 186
حوزههای تخصصی:
الگوهای روزآمد مطالعاتی از جمله الگوی «روایت شناسی» گریماس، به دریافت زوایای پنهان وقایع کمک شایانی می کند. یکی از حوادث مهم تاریخ اسلام واقعه دهم محرم 61 هجری است؛ عاشورا حادثه ای نیست که رویداد آن محدود به زمان و یا مکان خاصی باشد. مطابق با احادیث موجود، هسته ابتدایی این حادثه پس از مرگ معاویه در مدینه تشکیل شده و بعد از جریانات گوناگون در روز عاشورا با شهادت امام حسینR و یارانشان خاتمه می یابد. این حادثه مهم تاریخی در کتب گوناگون از جمله مقتل ابی مخنف نقل شده است. پژوهش حاضر با واکاوی متن «وقعه الطف» بر آن است تا با بهره گیری از الگوی «روایت شناسی» گریماس، زوایای مختلف این حادثه را در سه موقعیت مکانی مدینه، مکه و کربلا مورد بررسی توصیفی تحلیلی قرار داده و به این پرسش بپردازد که در واقعه عاشورا چه کنشگرانی حضور دارند و هریک در به وقوع پیوستن این حادثه تا چه میزان نقش داشته اند؟ دستاوردهای حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در هر سه موقعیت مکانی، این «روایت» با الگوی گریماس تطبیق کامل دارد. برخی از کنشگران در مقاطع گوناگون ثابت و برخی دیگر متغیر هستند. افزون بر این، به نظر می رسد کنش های رویداده توسط امام حسینR به عنوان کنشگر اصلی، همواره نوعی واکنش است. این مطلب عبارت اُخرای کلام امام حسینR است که فرمودند: «إنی لم أخرج أشرا و لا بطرا.»
تحلیل أسلوب «بلغنی» التعبیری فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه ربیع و صیف ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ق) العدد ۲ (المتوالی ۸)
27 - 40
حوزههای تخصصی:
یعد تعبیر "بلغنی" من التعابیر البارزه فی نهج البلاغه. وتم استخدام هذا التعبیر ۱۳ مره فی مواضیع مختلفه، وتکرار هذا التفسیر فی تعابیر مختلفه مع تماسکه النصی إلى جانب وحده غرض التوبیخ، جعل من کلمه "بلغنی" أسلوبًا للتعبیر؛ أسلوب یمکن أن یجعل خطاب نهج البلاغه أکثر وضوحًا. ففی هذا البحث تم شرح طرق استخدام کلمه بلغنی بالمنهج الوصفی التحلیلی، وحسب المحور النحوی، یتم تحلیل المفاهیم المستمده من مجموعه العبارات. وتظهر نتیجه البحث أن أسلوب تعبیر بلغنی مصحوب بکلمات أخرى مثل «بلغنی أنّ، فقد بلغنی، وقد بلغنی، لقد بلغنی ولئن بلغنی أنّ وغیرها». بناءً على الموضوع والغرض المحدد الذی تم تقدیمه بهیکل مختلف بحیث تکون الاختلافات الطفیفه فی کل بنیه مناسبه لموضوع بلغنی والغرض منه وترتبط بمحوره النحوی. بالإضافه إلى هذا الأسلوب المتمثل فی کلمه بلغنی فی التعبیر فی المحورین النموذجی والنحوی بشکل عام، فإنه یحتوی أیضًا على رسائل یمکن اعتبار أهمها بعدًا رقابیًا قویًا فی هیکل حکومه الإمام (ع).
چیستی اصطلاح حدیثی روایت منتقله و ملاک انتقال و نقد و بررسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
275-300
حوزههای تخصصی:
اصطلاح روایت منتقله به منقولی گفته می شود که در ملاحظه اول، روایتِ نقل شده از معصومR است و با توجه به شواهد و قراین، از منابع اهل تسنّن(مکتب خلفا) به کتب شیعی(مکتب اهل بیت) به عنوان حدیثی شیعی مندرج شده است و عالمان بعدی غالباً به سبب پذیرش تسامح در ادلّه سنن و یا اعتماد به منابع متقدم دیگر محدثان و مفسران شیعه، به عنوان روایت معصومR تلقی نموده اند. خواه سرانجام پژوهش بر روی آن، به این نتیجه منجر گردد که روایت منتهی به معصومی دیگر است نه معصوم مندرج در منبع شیعی، یا در صدور آن از هر معصومی تردید پیدا شود و یا در عدم صدور آن از معصوم یقین شود. اما اینکه این نقل که منتقله بودن آن اثبات شده، استوار است یا نه، معتبر است یا نه، مرحله بعدی پژوهشِ روی روایات منتقله است. گرچه افرادی چون علامه تستری و برخی از نویسندگان معاصر، با تعابیری دیگر به روایات منتقله در آثار خود اشاره داشته اند، به گونه مشخص، علامه عسکری اولین محققی است که در این زمینه با تفصیل بیشتری وارد شده است. به صورت اجمالی، عدم وجود روایت در منابع اصیل و عتیق شیعی و نقل از طریق راویان غیر شیعی، وجود راویان مشترک، وجود شیخ اجازه عامی در میان اساتید صاحب منبع متقدم شیعی، عامی بودن صاحب کتاب، غیر موجود بودن در دیگر کتب معتبر شیعه حتی به الفاظ مشابه، تقریبی بودن تفکر صاحب کتاب، حساسیت کمتر محدثان نسبت به نقل در زمینه غیر فقه از ملاک های منتقله بودن روایت است. معلوم نبودن انتساب کتابی که حدیث در آن مندرج شده، به مؤلف آن، اضطراب متن، وضعی و جعلی بودن روایت، عدم انطباق با تاریخ قطعی اثبات شده یا مشهور، عدم سازگاری با ضروریات دین و مذهب و مبانی متقن کلامی، ناسازگاری با حکم عقل بدیهی و یا استبعاد عقلی داشتن، مخالفت با آیات قرآن یا سنت قطعی یا اطمینان آور، رجحان داشتن خبر معارض با آن و به طور کلی عدم وجود روایت در منبع معتبر، عدم شهرت راوی به راستگویی و امانتداری در نقل حدیث یا اشتهار وی به دروغ گویی و خیانت، از جمله اسباب نااستوار بودن یک روایت منتقله و نقد آن است.
فهرست حُمَید در آینه فهرست شیخ طوسی
منبع:
پژوهش های رجالی سال چهارم ۱۴۰۰ شماره ۴
93-112
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های پی بردن به میزان اعتبار اطلاعات موجود در کتب رجالی، کشف منابع این کتب و خصوصیات آن است. از این دریچه می توان اطلاعات را به شکل صحیح گردآوری نمود، و به جای تفسیرهایِ غلطِ برگرفته از مباحث غیر رجالی، به دور از هرگونه ظاهر نگری، به تفسیری صحیح از آن دست یافت. یکی از منابع مهم رجالی، فهرست شیخ طوسی است که اطلاعات بسیاری از منابع پیشین خود را گزارش داده است. اهمیت این اثر از آن جهت است که انتقال دهنده میراث فهرستی قبل از خود، بدون دخل و تصرفات اجتهادی است. از منابعی که شیخ در این کتاب از آن بسیار بهره برده، کتابی است که اطلاعات فهرست حُمَید در آن منعکس شده است. در نگاه اول به نظر این منقولات از فهرست حُمَید بن زیاد متخذ است، اما بررسی مطرح شده در نوشته حاضر، نشان می دهد کتاب فهرست حُمَید در دسترس شیخ نبوده، یا لااقل در هنگام تألیف فهرست از آن بهره نبرده است؛ بلکه ایشان در نقل این اطلاعات از کتاب دیگری استفاده کرده، که فهرستِ فهرستِ حُمَید بوده است. ترتیب قرار گیری عناوین و ارسال های هدفمند فراوانی که در ناحیه مشایخِ مشایخِ حُمَید مشاهده می شود، مهم ترین شاهد بر این مدعا است. با توجه به این نظریه، استفاده از طرق موجود در این کتاب، برای بحث های رجالی، از جمله تمییز مشترکات و توحید مختلفات با مشکل مواجه می شود.
بررسی دیدگاه اندیشمندان مسلمان درباره مدیریت زنان و مفاد روایت «لن یفلح قوم اسندوا امرهم الی امرأه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
104 - 131
حوزههای تخصصی:
فرو دست شمردن زنان، نادیده گرفتن توانایی های آنان و ناکارآمد دانستن مدیریت زنان، یکی از جریانات قابل مشاهده در تاریخ جوامع، از جمله جوامع مسلمان است. مطالعه موردی این پژوهش روایت «لن یفلح قوم اسندوا امرهم الی امراه» است. بررسی آرای موافقان و مخالفان روایت، عوامل و زمینه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی صدور و پذیرش چنین روایاتی، مسأله پژوهش حاضر است.طی این جستار، با روش پژوهش تحلیل انتقادی، تفکرات محدود کننده ای بازنمایی می گردد که به تدریج، با بازگشت به سنن جاهلی، زنان را نه تنها از مدیریت و تصمیم گیری های کلان سیاسی و اجتماعی، که از سواد آموزی، رفتن به بازار و حتی حضور در مساجد نیز نهی کرده و تا حصر خانگی زنان پیش می رود. فارغ از بحث های مربوط به تاریخ گذاری این حدیث و با فرض صحت، روایت از قرن دوم تا هشتم هجری مورد قبول اغلب جریان های فکری جامعه اهل سنت بوده و به دلیل کثرت نقل، وارد متون حدیثی شیعی، مانند الخلاف و بحار الانوار نیز گردیده است. با وجود ورود به منابع شیعی این تفکر در میان شیعیان طرفداران کمتری دارد. با مطالعه شرایط تاریخی دهه های اولیه متوجه می شویم که عوامل و زمینه هایی مانند فتوحات، سرگرم شدن صحابه و تابعین به جنگ، اِعمال سلیقه های فردی خلفا باعث برگشت به سنت های جاهلی قبیله ای و نادیده گرفتن زنان می شوند. جریان نو اندیش دینی، با نگاه منتقدانه، معتقد است متن این گونه روایات چه جعلی دانسته شود و چه برخاسته از فهم تاریخی و منطقه ای، نتیجه حاصل از آن، دور افکندن چنین روایاتی است.
بررسی انتساب سند کتاب سلیم به شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
150 - 177
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، مناقشاتی درباره شخصیت سلیم و نیز صحت و اعتبار کتاب سلیم بن قیس در منابع شیعی وجود داشته است. موافقان اعتبار کتاب سلیم، بدون توجه به مشکلات محتوایی این کتاب، و نیز وضعیت نسخه هایِ خطی مشوش کتاب سلیم، اصرار دارند تا با بیان نظرات تأییدی دانشمندان و علمای پیشین و اسناد قابل قبول برای کتاب سلیم، نسبت به اعتبار این کتاب اقدام، یا وضعیت اعتبار آن را تصحیح یا پررنگ نمایند. در این میان، اسناد شیخ طوسی بر ابتدای یک مدل از نسخه های خطی کتاب سلیم، بسیار حایز اهمیت است؛ اما با توجه به ابهامات جدی موجود در سند منسوب به شیخ طوسی، و نیز با توجه به دلایل و قراینی که از آثار شیخ طوسی و منابع پیشینیان او وجود دارد، به نظر می رسد که اسناد نونویس موجود در یک نسخه خطی کتاب سلیم، سند و طریق شیخ طوسی نیستند و برخی افراد، دانسته یا نادانسته آن را به صورت جعلی در نسخه برداری های خود از کتاب منسوب به سلیم، آن را بر نسخه خطی متأخر کتاب سلیم افزوده اند.
تحلیل آرای حدیثی شیخ حرعاملی نسبت به مسئله زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
45 - 71
حوزههای تخصصی:
آشنایی با دیدگاه های علما، پیش نیاز هر گونه داوری درباره دیدگاه اسلام درباره مسئله زن است. یکی از علمای تأثیرگذار در مباحث زنان شیخ حر عاملی است. به طوری که برخی از مسائل زنان، میراث برجای مانده از آراء این عالم اخباری است. در نوشتار حاضر تلاش می شود دیدگاه های حدیثی «شیخ حر عاملی» را در مسئله زن و تأثیرات آن بر مباحث زنان بررسی کنیم. با واکاوی آراء حدیثی حر عاملی در مسائل زنان و با مقایسه دیدگاه های وی با علمای قبل از او به این نتیجه می رسیم که افزایش تعداد روایات در کتب وی، نوع چینش روایات، نوع باب بندی روایات و شرح روایات در مسائل زنان تاثیر به سزایی گذاشته است. به ویژه در تشدید مسائلی چون: مردسالاری، خانه نشینی زنان، تشویق به متعه و تعدد زوجات میتوان تغییرات ایجاد شده را مشاهده کرد.
بررسی سندی و محتوایی گزاره حدیث انگاشته «من طلَبَنی وجدَنی و...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
116 - 141
حوزههای تخصصی:
مواریث حدیثی به عنوان یکی از مهم ترین راه های دست یابی به معارف الهی، نیازمند حفظ آن از فراموشی و حراست از آن در برابر آسیب هایی است که این گنجینه ارزشمند را تهدید می کند. راهیابی عبارت های حدیث نما به مجموعه های روایی از جمله این آسیب هاست. یکی از گزاره هایی که به نظر می رسد در فضای تصوف و عرفان تولد یافته و به تدریج، به برخی منابع راهیافته است، عبارت است از: «من طلَبَنی وجدَنی، و من وجدَنی عرفَنی، و من عرفَنی أحبَّنی، و من أحبّنی عشَقنی، و من عشقنی عشقتُه، و من عشقتُه قتلتُه، و من قتلتُه فعلیّ دیتُه، و من علیّ دیتُه فأنا دیتُه». دغدغه این پژوهش - که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته - ردیابی این عبارت در منابع روایی و عرفانی و بررسی محتوایی آن است. یافته های این جستار نشان از آن دارد که این گزاره در منابع اولیه حدیثی وجود ندارد و به تدریج، با توجه به سازگاری با مشرب اهل تصوف و عرفان، به منابع روایی و عرفانی راه پیدا کرده است. افزون بر این، کاربرد اندک واژه عشق در روایات آن هم بیشتر در مفهوم منفی و برخی ناهمخوانی محتوایی آن با قرآن و سنت، پذیرش آن را به عنوان روایت، مورد تردید قرار داده است.
روش شناسی ابن صدیق الغماری در کشف و تصحیح علل متن حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
309 - 338
حوزههای تخصصی:
ابن صدیق الغماری از محدثان معاصر اهل سنت و از بزرگان مدرسه حدیثی مغرب و از معتقدان به پالایش حدیث است. وی پس از سال ها پژوهش و تدریس حدیث در الازهر و طنجه، با روش شناسی مبتنی بر عدم تقلید از محدثان بزرگ به علل الحدیث به عنوان یکی از دشوارترین علوم حدیثی وارد شده است. او به شکل کاربردی با استدلال، اجتهاد و پرهیز از تقلید، بسیاری از روایات نبوی مُعَلَّل را تصحیح کرده اما به واسطه آراء حدیثی و فقهی خاص خود، از طرف سلفیه و وهابیون به مخالفت با سنت متهم شده است. بررسی نویسندگان مقاله نشان می دهد ابن صدیق از منتقدان جدی محدثانی است که در مطالعات حدیثی، صرفاً به سند اهتمام داشته اند. او با اجتهاد و بهره گیری از قواعد حدیثی ادراج، توجه به معنای واژگان، نکاره در متن، رکاکت معنوی، ترکیب حدیث، تقطیع، ناسخ و منسوخ، همانندسازی و اضطراب در متن، به تصفیه احادیث نبوی با رویکرد به متن، اقدام کرده است. عمل وی در حفظ و دفاع از سنت نبوی، از دو جنبه تصحیح روایاتی که محدثان متقدم اهل سنت تضعیف کرده اند و یا تضعیف برخی از روایاتی که اکثریت آنان صحیح دانسته اند، قابل توجه است. با توجه به نظرات وی در حدیث و قرابت آن ها با آراء شیعی، بررسی و مطالعه آثار وی ضروری به نظر می رسد. در راستای این هدف، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، رویکرد او را در کشف و تصحیح علل متنی با تکیه بر کتاب المداوی لعلل الحدیث، مورد بررسی قرار داده است.
بررسی سندی و محتوایی روایات شیعی در مورد خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
339 - 368
حوزههای تخصصی:
تعداد قابل توجهی از روایات مهدویت در منابع شیعی، در خصوص وقایع دوران پیش از قیام حضرت مهدیZ است و برخی از این روایات، در خصوص پرچم ها و شخصیت های دوره پیش از ظهور است که یکی از آن ها خراسانی است و از مشرق، با پرچم های سیاه خروج خواهد کرد. این پژوهش، کیفیت اسناد و محتوای روایات خراسانی در منابع حدیثی شیعه را به شیوه کتابخانه ای بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که در این منابع، فقط چهار حدیث در خصوص خراسانی وجود دارد و از میان این روایات، فقط روایت بکر بن محمد ازدی صحیح تلقی می شود که در آن هم، به جزئیات قیام خراسانی و مشخصات تفصیلی آن پرداخته نشده است. با قطع نظر از ضعف سندی، جوانب مختلف قیام خراسانی، ویژگی های آن و پرچم های سیاه در سه روایت دیگر، مورد توجه قرار نگرفته و از طریق آن روایات، نمی توان ابهامات مطرح در خصوص خراسانی را با تطبیق بر اشخاص خاص برطرف کرد.
ابن قولویه: محدثی در گذر از نصّ به اجتهاد (ظهور و افول یک محدث قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
81 - 112
حوزههای تخصصی:
ابن قولویه محدث و فقیه متقدم شیعی، از خاندانی محدث بود. وی تأثیرگذارترین استاد شیخ مفید بود و محدثان و بزرگان نامداری چون شیخ صدوق و ابن غضائری نزدش شاگردی کرده اند. حیات علمی وی در مکتب حدیث قم آغاز شد و پس از فعالیت در چند بوم حدیث مهم شیعه، در بغداد وفات یافت. نقش وی در انتقال حدیث و کتب راویان میان این بوم ها و سرزمین های اسلامی، در سده چهارم مؤثر و کارآمد بود. او در خراسان، ماوراءالنهر و مناطق مختلف عراق و مصر به تعلیم و تعلم حدیث پرداخت. مطالعه اسامی کتاب ها و برخی اعتقادات ابن قولویه نشان می دهد او از اساتید و اعتقادات شیعیان خراسان مانند عیاشی و برخی باورهای اسماعیلیه، بیش از سایر بلاد تأثیر گرفته است. محصول این سفرها فقط کتاب کامل الزیارات نبود، بلکه بیست کتاب با موضوعات فقهی به او نسبت داده شده است. این پژوهش با اشاره به تجارب و تحلیل دستاوردهای حضور وی در شهرهای مختلف، کوشیده است درباره سبب وانهاده و کنار زده شدن ابن قولویه که اندکی پس از وفات وی رخ داده، کاوش کند. دیدگاه فقهی مشهور ابن قولویه، نظریه عددیه است که به نظر می رسد افزون بر اوضاع علمی، فرهنگی و اجتماعی سده چهارم و پنجم، این رأی هم به طور خاص، در باقی نماندن نشان علمی از فقیهی نامدار چون او، سهم عمده ای داشته باشد.
بررسی سندی و دلالی روایت تمهید مقدمات گناه یوسف در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
215 - 234
حوزههای تخصصی:
یکی از واقعیت های تلخ تاریخی، به ویژه درباره داستان های پیامبران الهی، روایات جعلی و ساختگی فراوانی است که در منابع تاریخی و تفاسیر روایی به چشم می خورد که از آن به اسرائیلیات تعبیر می شود. از جمله آن آیات که بیشترین روایات جعلی در تفسیر آن وارد شده، آیه 24 سوره یوسف است. برخی مفسران اهل سنّت، خاصه طبری، ذیل این آیه روایاتی را ذکر کرده که با صراحت، همت و عزم قطعی حضرت یوسفR بر انجام فعل ناشایست را متصور می شود. لذا این پژوهش درصدد است تا بیان کند اولاً این دیدگاه به هیچ وجه با مقام والای پیامبر معصوم سازگار نیست و حتی با مبانی اعتقادی مسلمانان در حیطه عصمت پیامبران در تناقض است؛ ثانیاً مضمون این روایت از لحاظ متن و سند در نزد بزرگان شیعه و اهل سنّت مخدوش می باشد؛ زیرا روایاتی مورد قبول است که در تعارض با قرآن، سنت قطعی و دلیل معتبر عقلی نباشد، درحالی که این روایت طبری اینچنین نیست.
روش های نقلی استنباط در مدرسه کلامی شیراز(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی گردآوری شده، روش نقلی استنباط گزاره های کلامی در مکتب شیراز بررسی شده است. مکتبی که برای مدت سه قرن یعنی قرون هشتم، نهم و دهم کانون اصلی جمعی از متفکران و بزرگانی چون میر سید شریف جرجانی، صدرالدین دشتکی، جلال الدین دوانی، غیاث الدین منصور دشتکی، محقق خفری و ... بود. در مدرسه عقل گرای شیراز، نقل با دو شرط معتبر و مثبت گزاره اعتقادی می باشد: اولاً، متواتر و یا حداقل مشهور باشد و ثانیاً، دلیل عقلی دیگری با نقل در تعارض نباشد. فقط در یک صورت با وجود معارض عقلی، نقل مقدم است و آن در جایی است که نقل اثبات کننده ضروریات دین باشد. در این مورد نقل، قطعاً مقدم خواهد بود. در روش های نقلی استنباط، عقل، نقش خادم را در تأیید قابلیت استنباط روش های نقلی دارد. ازجمله روش های نقلی استفاده شده می توان به نقل متواتر و مشهور، تمسّک به ظواهر کلام، استلزامات نقلی، اعتباربخشی نقل توسط عقل و منقولات ضروری دین اشاره کرد.
روایات اسما و صفات و اثبات وجه امکانی واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
213-228
حوزههای تخصصی:
احادیث، سه گانه ای از اثبات تا نفی اسماء و صفات را بیان کرده که در طول تاریخ محل نزاع و پدیدار شدن مکاتب مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی شده است و از الهیات سلبی تا الهیات ایجابی را در بر گرفته است؛ این پژوهش با تمرکز بر روایات اسماء و صفات، خاصه روایات حدوث اسماء و استخراج مبانی عقلی از این روایات، تئوری «وجه امکانی واجب الوجود» را پردازش کرده و آن را معیاری برای تبیین و وجه الجمع اختلاف نظرات در حیطه الهیات سلبی و ایجابی قرار داده است.
بررسی حدیث سبعه احرف در منابع شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره نزول و یا جواز قرائت قرآن کریم، به قرائات گوناگونی احادیث متعددی صادر شده است که از مجموع آن ها به حدیث سبعه احرف یاد می شود. احادیث یادشده از احادیث بحث برانگیز در قرائت و مؤثر در حجیت گوناگونی برداشت از قرآن کریم است که فقیهان و عالمان قرائت آن ها را بررسی کرده اند. آنان به طور عمده به روایاتی پرداخته اند که از منابع اهل سنت نقل شده است. عالمان و فقیهان شیعه نیز در بررسی آن روایات، به روایاتی از منابع شیعه پرداخته اند که نزول قرآن بر سبعه احرف را نفی می کند و از بررسی روایاتی که دلالت بر اثبات نزول قرآن بر سبعه احرف دارد، غفلت کرده و یا به دلیل عدم اعتماد به اسناد آن ها، از بررسی آن ها صرف نظر کرده اند. در این مقاله، افزون بر بررسی احادیثی که نزول قرآن بر هفت حرف را نفی کرده و احادیث اثبات کننده نزول قرآن بر هفت حرف که از منابع اهل سنت به منابع شیعه وارد شده، احادیث اثبات کننده نزول قرآن بر هفت حرف که بالاصاله در منابع شیعه موجود است، نیز بررسی شده است.
بررسی و رفع تعارض در روایات آمدن یا نیامدن نام اهل بیت (ع) در قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
205 - 228
حوزههای تخصصی:
صیانت قرآن از تحریف از مهمترین موضوعات مورد تأکید عالمان شیعی می باشد که در ذیل آن، موضوع رفع تعارض در روایات آمدن یا نیامدن نام اهل بیت(ع) در قرآن مطرح شده است. نگارنده به بررسی دلالی و رفع تعارض دو دسته روایت که در بادی امر وجود تعارض در آنها مشهود است، پرداخته است. روایت اول، تصریح به عدم ذکر نام اهل بیت(ع) در قرآن به منظور صیانت آن از تحریف دارد و روایت دوم در ذیل آیه 50 سوره مریم اشاره به نام امام علی(ع) در تفسیر واژه «علیاً» دارد. در مواجهه با این دوگانه متعارض نما، نگارنده با ابزار کتابخانه ای و روش توصیف و تحلیل مباحث به بررسی دلالی و سندی دو روایت پرداخته و مباحث این نوشتار را کشف، استخراج و به شیوه کنونی بیان نموده است. در پس چینش آیات قرآن در سوره ها، اسراری نهفته است که حکایت از رعایت مهندسی دقیقی دارد. هندسه ای که دو ضلع دارد: از طرفی سخن حق را باید به گوش مخاطبان برساند و از طرفی این سخن حق نباید مورد سوء استفاده، تحریف و تغییر دشمنان و بدخواهان دین خدا قرار گیرد. آیه 50 سوره مریم همین گونه است.
تحلیل شیوه های مهرورزی در تربیت دینی کودک از منظر روایات
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
64 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تربیت دینی کودکان از جمله مسایل مهم و اساسی یک جامعه دینی است و از سویی دیگر نیروی محبت در تربیت دینی کودک نیرویی انگیزاننده و تحول آفرین بوده و او را به سمت رشد و کمال هدایت می کند. از اینرو محبت جایگاه خاصی را در تربیت به خود اختصاص داده است که جهت تاثیرگذار بودن آن لازم است این امر قلبی ابراز شود و لذا هدف محوری این پژوهش بررسی و تبیین شیوههای مهرورزی و ابراز محبت در تربیت دینی کودک از منظر آموزههای اسلام است. روش تحقیق: برای انجام این تحقیق با رجوع به آیات و روایات از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. یافته ها و نتایج: رهآوردهای پژوهش نشان می دهد که روایات شیوههای مختلفی را جهت مهرورزی مطرح می کنند که می توان آن را در دو گونه شیوههای گفتاری و رفتاری دسته بندی کرد. در بخش شیوههای گفتاری، روایات مهمترین شیوههای مهرورزی را خطاب با نام نیکو، سلام کردن و استفاده از جملات محبت آمیز مطرح کرده و در بخش رفتاری نیز به معانقه، بوسیدن، حفظ عزت و احترام کودک، همبازی شدن با کودک، هدیه دادن، مدارا کردن و نوازش و دست کشیدن بر سر کودکان، اشاره شده است که مربی با بهرهگیری از این شیوه های می تواند ضمن ابراز محبت به متربی کودک، به تربیت دینی وی پرداخته او را در این دنیا پر آشوب از چنگال اهریمنها نجات داده فضائل اخلاقی و باورهای دینی را در آنان تقویت نمود.
دراسه العلاقات الدَّلالیه بین مفردات خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه ربیع و صیف ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ق) العدد ۲ (المتوالی ۸)
111 - 125
حوزههای تخصصی:
هذه الدراسه تحاول الکشفَ عن تقنیات التماسک النصیّ المنتظمه فی خطب نهج البلاغه فبرغم کثره البحوث والدراسات التی عُنیت بذلک، لم تُدرس خطب نهج البلاغه من وجهه نظرٍ لسانیه کما لم یبحث الدارسون والشارحون والمترجمون قضیه العلاقات الدلالات القائمه بین القضایا الأدبیه و اللغویه والدینیه. فعلم الدلاله حجر أساس لمعارف لغویه حدیثه. فمن أجل هذا یقصد الباحث فی هذه المقاله إلى أن یعالج العلاقات الدلالیه بین مفردات خطب نهج البلاغه بأسلوب وصفی - تحلیلی ، فیحاول هذا البحث تسلیط الضوء علی أن نصّ نهج البلاغه لیٍس هو مفردات ومصطلحات دینیه فحسب، بل هو یفید دلالات ذات وقع کبیر فی نفسیه القرّاء، إذ یعمد الإمام علی إلى توظیف أنواع المفردات بدلالاتها المختلفه فی کلامه الرصین. وقد أثبتت نتائج هذه الدراسه أن الإمام علی قد تناصّ فی کلامه مع التعبیر القرآنی وصوره وأسالیبه لأن لغته تطابُق صادق بین المعنى والأداء اللفظی فکان ذلک سرّ بلاغته وفصاحته التی انفرد بها عن أبناء عصره. فضلًا عن کونه قد استبدل البناء اللغوی الجاهلی بآخر جدید لم یألفه العرب فی العصور المنصرمه ولم یتصوروا أن غیر الشعر یمکن أن یؤثر فیهم .ولا شکّ فی أن دراسه اللمحات الدلالیه هی مفتاح لکشف سرِّ إعجازه وبلاغته.