فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۲٬۰۶۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
The study of surahs' structure has attracted researchers' attention in recent years. One of the theories herein is the theory of Topic Sameness which acknowledges that each surah of Quran has formed on a single topic. The theory of Introduction and Explanation as one of the most important branches of Topic Sameness, proposes that the Almighty states the topic of each surah at the first section, elaborates it at different parts of the surah in the forms such as stories, signals of nature, and future predictions, and concludes from the stated contents at the final part. In this paper, we accordingly intend to study the two theories using NLP techniques for the first time. In this regard, based on the three methods of tf-idf, word2vec and roots' accompaniment in verses, the similarity of Quranic roots is computed. Then, the amount of similarity of the concepts within surahs to each other is calculated and compared with the random mode. The results show that the studied surahs hold the inner coherence between the concepts so that they have been formed on a single topic or a few topics related to each other. In addition, the study on the similarity between the first and the body sections of each surah shows that the structure of Introduction and Explanation seems to be true for many surahs by the designed methodology. At the end, by comparing the similarity of surahs to each other versus their order distance in Quran and their revelation time distance, we realized that the whole Quran is also relatively organized in terms of surah' ordering.
فرایند گذار از نبوت انکاری به نبوت باوری در سیر نزول قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
239 - 268
حوزههای تخصصی:
چگونگی تغییر عمیق باور مشرکان عصر نزول از تکذیب پیامبر(ص) تا یقین به رسالت و پذیرش ولایت تام او، سؤالی در خور توجه است. چینش آیات محوری پیرامون نبوت بر اساس ترتیب نزول، سبب دستیابی به فرایند تحول آفرینی و روش خاص قرآنی در نهادینه سازی باور نبوت در جان اعراب است. بر این اساس، این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به فرایند تحول آفرینی قرآن کریم در بعد نبوت باوری در سه مرحله دست یافته است. در اولین مرحله، قرآن کریم در نخستین سور مکی با طرح رسالت پیامبر(ص) و بیان اجمالی مباحث کلیدی پیرامون آن، از بعد انگیزشی جامعه را برای پذیرش حقانیت نبوت پیامبر(ص) آماده ساخته است. در دومین مرحله با ظهور مخالفت ها و شبهه افکنی ها، با ارائه احتجاجات روشن، به تخریب پایه های استدلالی مشرکان و تبیین نبوت و اثبات حقانیت آن از بعد شناختی پرداخته است و در مرحله سوم بعد از دوران مدنی با تبیین جایگاه حقیقی پیامبر(ص) در جهت تعمیق و عملیاتی ساختن نبوت باوری از طریق تبیین وظایف عملی در مقابل پیامبر(ص) و رفتارسازی مبتنی بر ولایت پذیری، در جهت تحقق اهداف رسالت گام برداشته است.
بررسی نظر فقیهان، مفسران و روایات اهل بیت(ع) درباره آیه «بسم الله الرحمن الرحیم»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
90 - 118
حوزههای تخصصی:
بحث درباره آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» همواره میان فقیهان و مفسران مطرح بوده است، زیرا غیر از قرائت قرآن کریم، صحت نماز به آن وابسته است. اختلاف درباره آن نیز عجیب است تا جایی که برخی آن را براساس جزء قرآن نمی دانند و برخی جزء تمام سوره ها می دانند. در همین زمینه، روایات بسیاری وارد شده است؛ البته برخی از آنها عظمت آیه و فضائل بسمله را بیان می کند. با توجه به روایات و دیدگاه فقیهان و مفسران بی شک که این آیه جزء سوره ی حمد است. بسیاری از اهل سنت نیز بر این باورند؛ اما در مورد جزئیت آن نسبت به تمامی سوره ها (غیر از سوره توبه) میان شیعه و اهل سنت اختلاف است. معروف و مشهور میان علمای شیعه این است که بسم الله جزء تمام سوره هاست. در میان علمای شیعه ابن جنید نیز معتقد است بسم الله تنها جزء سوره حمد است. اخیراً برخی فقهای شیعه نیز شبیه ابن جنید فتوا داده اند و آن را جزء تمام سوره ها نمی دانند. با توجه به تاثیر آشکار این مسئله در احکام نماز و برخی عبادات دیگر که تا حدی به صورت دوران میان محذورین بوده و قابل احتیاط نیست، در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای این مدعا مجدد بررسی شد و معلوم گردید که برخلاف ادعای تواتر روایی و ادعای اجماع از سوی برخی فقها، دلیل قاطعی برای جزئیت این آیه کریمه درباره تمام سوره ها وجود ندارد.
بررسی و تحلیل وجوه ادبی در تفسیر قرآن (نمونه موردی: تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
107 - 128
حوزههای تخصصی:
منابع ادبی به عنوان یکی از منابع تفسیر نقش بسزایی در فهم درست از آیات دارند و مقصود از آن، واژگان و متون ادبیات عرب است که یاری گر مفسّر در فهم معنای لغوی، ساختار نحوی و بلاغی آیات است و جایگاه متقدمی نسبت به سایر منابع دارند؛ زیرا بدون فهم واژگان و ساختار ادبی قرآنی، اولین مرحله ی فهم شکل نمی گیرد. ابن کثیر مورخ ، مفسّر و محدّث شافعى قرن هشتم، صاحب «تفسیر القرآن العظیم « است که ضمن تفسیر نقلی آیات، در موارد بسیاری از داشته های ادبی خود نیز بهره گرفته است. نگارنده در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، میزان و چگونگی بهره برداری مفسر از وجوه ادبی(صرف و نحو، بلاغت و مفاهیم ادبی) در تبیین آیات را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه ی پژوهش نشان داده که وی، وجوه ادبی را در قالب بیان آراء مستقل با استناد به شواهد شعری معتبر و یا نقد آراء ادبی دیگر علماء یا نقل قول مستقیم آراء پرداخته است.
مبانی تفسیری مفسران مدرسه تفسیری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
89 - 106
حوزههای تخصصی:
اصفهان از دیرباز مهد عالمان، محدثان و مفسران فراوانی بوده است. تلاش و اندیشه ورزی این اندیشمندان، اصفهان را دارای مکتب و مدرسه ای تأثیرگذار در علوم اسلامی بر دیگر مکاتب کرده است. از این میان مکتب تفسیری اصفهان و مفسران به نام آن، درخور تحلیل و بررسی است. مفسران شاخص اصفهانی سه دوره متقدم، صفویه و معاصر و به دو قسم عقل گراها و اخباری ها تقسیم شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای به تنقیح و تحلیل مبانی، تطبیق آن ها با یکدیگر و شفاف سازی زوایای پنهان آن پرداخته است. در بیان مبانی مدرسه تفسیری اصفهان؛ مبانی قرآنی، روایی، ادبی، اصولی، کلامی، فلسفی، عقلی و اخلاقی، عرفانی، انفرادی و گروهی آنان بیان شد. مبانی قرآنی مفسران اصفهانی مشترک بوده و در مبانی روایی، برخی بشدت اثبات گرا بوده اند و شدت و ضعف کاربرد روایات در تفاسیرشان موجب تفاوت مبانی روایی آنان شده است. برخی مفسران عقل گرا و اخباری، صبغه شهودی داشته و تفسیر آیات را براساس شهود باطنی و نگاه عرفانی بیان کرده اند و برعکس برخی نگاه عرفانی نداشته و این مبانی را رد می نمایند
Existentialistic Analysis of Time-Faith Relation, with a Look at Surah Al-ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
91 - 100
حوزههای تخصصی:
Time is the basis of human life in this world and it is not only his biological background, but also a background for his intelligent life. Man thinks about time and looks at it from the angles of different sciences; from physics to philosophy; and from cosmology to anthropology. The concept of "Time" has also received attention in the Qur'an, and due to the dedication of an independent surah to this concept and the oath to time has assigned a special place to it in the form of the concept of "al-ʿAṣr". The epistemological connection of this concept with the concepts of "Man", "Loss", and "Faith" is very important from an existential point of view, which organizes the current approach in this article. The existential and existentialistic condition of man is the condition of this world that requires timing. This is a possibility for humans, which indicates a time limit for humans. This situation is associated with the feeling of loss in the passage of time, which is absolute and inseparable from the situation of this world. This is the human condition and, of course, it is a condition that presents possibilities to the human being. Time passes on man and confronts man with the concept of eternity and immortality. Eternity is placed in front of man as a possibility to face an existential contradiction in order to achieve salvation as an existential concern by choosing faith in a transcendental and spatial origin and destination.
سنجش مطابقه ای مبحث اعجاز قرآن در دیدگاه آیت الله خویی و علامه طباطبایی با رویکردی انتقادی به کتاب «البیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
30 - 84
حوزههای تخصصی:
بحث پیرامون اعجاز قرآن از جمله بحث های «پسینی» قرآن کریم است؛ به این معنا که در خود قرآن و حتی در سنت پیامبر، صراحتی در لفظ معجزه یافت نشده است. بدون شک، ارائه معجزه از ضروریات ادعای یک پیامبر مبنی بر ارسال وی از سوی پروردگار است، لیکن اینکه پیامبر اسلام چه معجزاتی داشته اند مورد اختلاف دانشمندان مسلمان است؛ چه رسد به مستشرقین. آنچه میان مسلمانان اجماعی است، این است که صرف نظر از سایر معجزات پیامبر اسلام، قرآن کریم معجزه جاوید ایشان است. یکی از بزرگان متأخر که سعی نموده تا اعجاز قرآن را با ذکر مقدمات و اقامه دلائل نقلی و عقلی اثبات نماید، آیت الله سید ابوالقاسم خوییرضوان الله علیه است که در کتاب «البیان فی تفسیر القرآن» به این موضوع پرداخته است. در این مقاله سعی شده تا مقدمات، روش شناسی و ادله عقلی و نقلی ایشان در بحث اعجاز قرآن تبیین شده و با روشی توصیفی و تحلیلی مورد انتقاد قرار گیرند؛ در نتیجه ثابت شد بیشتر استدلال های ایشان یا دارای دور بوده یا اینکه تمام، نیستند؛ و این یافته منافاتی با اثبات اعجاز قرآن از سایر طرق و نیز منافاتی با جایگاه بی بدلیل آیت الله خویی ندارد.
بررسی ضرورت و اهمیت فقهی و حقوقی رعایت اصل اهلیت در ثبت و سند با رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
121 - 154
حوزههای تخصصی:
جلوگیری از تضییع حقوق دیگران، حفظ مال افراد در قرآن کریم و روایات ائمه اطهار بیش از همه امور بر آن تأکید شده است. با توجه به حساسیت این مهم تأکید بر اهلیت و مالکیت در فرایند ثبت و سند درآیات و روایات بسیار به چشم می خورد. درواقع پژوهش های انجام شده نیز در راستای نشان دادن اهمیت مالکیت و اهلیت در مباحث فقهی و حقوقی است. این پژوهش به روش کیفی و کتابخانه ای ضرورت و اهمیت بحث مالکیت و شرایط مهم آن چون اهلیت در ثبت سند را با رویکرد قرآنی موردبررسی قرار می دهد و در انتها مشخص می شود که ثبت، مالکیت به همراه داشتن شرایطی چون اهلیت برای مالک یک ضرورت حقوقی، دینی، شرعی، عقلی و اخلاقی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر این است که ضرورت منطقی و عقلی اهلیت در ثبت اسناد را از منظر قران مبرهن سازد و به طور دقیق مشخص کند این مصحف شریف چگونه شایستگی لازم اشخاص را برای اهلیت در امور حقوقی به ویژه ثبت سند تبیین کرده است.
Formation of the Universe from the Viewpoint of the Quran and Science(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the matter of the formation of the universe, the holy Qur’an mentions various phenomena, each playing a special role in the evolution of the universe. In this article, we describe two celestial phenomena that have been discussed in verses (Q.21:30) and 41:11, and we assess the possibility of matching these two verses with new scientific findings. Our approach in this study is that we first examine the plausible meanings of the verses through lexical, morphological, syntactic and interpretive analysis. Then we propose possible scientific phenomena compatible with achieved meanings of the verse and evaluate their conformity. Results of this study show that the reference of the Qur’an to the two phenomena, i.e., “coalescence and separation of the skies and the earth,” and “the formation of the sky from smoke,” can be compatible with the scientific phenomena of the Big Bang, the formation of the solar system and the formation of the earth and its atmosphere.
حکم فقهی ممتنعین زکات از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زکات ﻣﺎل از واﺟﺒﺎت دین اﺳﻼم اﺳﺖ که در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است. در زمان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)، امتناع از پرداخت زکات مذموم بوده و تعزیراتی برای این جرم منظور می شده است. فقها نیز به استناد آیات و روایات در مورد ممتنعین زکات، فتوا بر مذمت داده و احکامی برای آنان صادر کرده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی تدوین یافته است، پس از مفهوم شناسی و بررسی آثار، احکام و تعزیر ممتنعین زکات، در پی پاسخ به این سؤالات است که در آیات و روایات چه تعزیراتی برای ممتنع زکات بیان شده و امکان بهره وری از آیات و روایات در عصر حاضر چگونه است. یافته های حاصل از این پژوهش، نشان می دهد، مشهور فقها به تعزیر ممتنع زکات معتقدند و گرچه در فقه برای وی، مجازات تعیین شده است، اما به نظر می رسد ترک واجب شرعی به استناد برخی روایات و قاعده درء، قابل تعزیر نیست و از نظر قانونی نیز جرم محسوب نمی شود و برای آن مجازاتی تعیین نشده است.
استنتاج شیوه های تربیت دینی در حوزه اعتقادات از طریق ماهیت دین در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
153 - 180
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، چهار شیوه مهم تربیت دینی در حوزه اعتقادات از طریق ماهیت دین در قرآن کریم استنتاج شده است. بدین منظور به بررسی دو مقوله «ماهیت دین» و «شیوه های تربیت دینی» پرداخته ایم. ابتدا جهت فهم صحیح ماهیت دین در قرآن کریم، تمامی آیات مشتمل بر ریشه «د ی ن» مورد تفحص قرار گرفته است. سپس برای راهیابی به شیوه های تربیت دینی در قرآن کریم از روش استنتاجی بهره گرفته ایم. در روش استنتاجی با استفاده از دو مقدمه «هنجارین» و «واقع نگر» به «نتیجه» که شیوه تربیت دینی است، دست یافته ایم. در ادامه، راهکارهای قرآن کریم برای رسیدن به شیوه های تربیت دینی تبیین شده است. برای مثال، یکی از راهکارهای قرآن کریم برای رسیدن به شیوه اعتقاد به جزای اعمال، بهره گیری مستقیم از کتب آسمانی در جهت شناخت اعمال مناسب می باشد. از جمله نوآوری های پژوهش حاضر، دستیابی به شیوه های تربیت دینی از طریق کشف ماهیت دین و تبیین هدف تربیتی از یکسو و استفاده از شیوه استنتاجی به عنوان روش پژوهش از سوی دیگر می باشد. از دستاوردهای این مقاله می توان در جهت ارائه الگوی نظری تربیتی برای نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی استفاده نمود.
تحلیل تفسیری فقهی شرطیت خوف نوعی در حرمت القاء در آیه تهلکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
213 - 237
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات قرآن کریم که فقیهان در مباحث مختلفی مورد استناد قرار داده اند، آیه «وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللّٰه وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَهِ و...» (بقره/ 195) است. گرچه استفاده حرمت القاء در تهلکه از این آیه، جای بحث ندارد، در تعیین گستره حرمت و چگونگی برداشت از آیه، بحث های زیادی مطرح است. این مقاله که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده، در پی پاسخ به این سٶال است که آیا ملاک حرمت القاء در تهلکه، احتمال، گمان، ترس با ملاک شخصی یا ترس نوعی است؟ این جستار پس از بیان معنای آیه و مطرح نمودن دیدگاه ها، به نقد ملاک های ارائه شده پرداخته و اولاً با توجه به نقدهای وارده بر سایر دیدگاه ها و با عنایت به اینکه مورد نمی تواند مفهوم کلی و وسیع آیه را تقیید بزند، عمومیت القاء در تهلکه را پذیرفته، و ثانیاً با توجه به اینکه در شریعت اسلام، احکام بر عناوین و موضوعات بار می شود و نیز به خاطر بعید بودن التزام فقیهان به لوازم خوف شخصی و به دلیل تنقیح مناط فتوای فقیهان در نظایر آیه، نظریه ترس نوعی را که همان حکم عرف به تعریض شخص به هلاکت می باشد، پذیرفته است. بنابراین القاء در صورتی حرام است که از دیدگاه عرف برای نوع انسان ها موجب هلاکت باشد.
Investigating the story of Noah’s Flood according to Qur'anic verses and archaeological researches(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
129 - 153
حوزههای تخصصی:
One meaning of the word āyah in Qur’anic context refers to a sign, which is a divine miracle as attested in verse (Q.54:15): Certainly We have left it as a sign; so, is there anyone who will be admonished? The verse refers to the story of Noah’s Ark and his nation’s penalty, which is presented as a sign for posterity. There are various perspectives among interpreters about the reference of pronoun it in the verse, depending on whose antecedent, the verse can be considered as one of the verses expressing divine miracles. The present study tries to investigate the aforementioned verse and its miraculous aspects through an interdisciplinary method between the Qur’an and archaeology. Based on conducted studies, the word āyah implies to Noah’s Ark or the Flood phenomenon and rescuing a few of his nation who are the only survivors of humankind. Given archaeological studies, there is no certain evidence yet to confirm the remains of the Noah’s Ark and the verse cannot thus be considered as a scientific miracle. As a result, the miraculous aspect of the verse indicates giving notice of the unseen which is verified in verse (Q.11:49).
Scientific Explanation of Hail Based on the Verse 43 of Surah al-Nūr from the Noble Qurʼan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Hail is an atmospheric rainfall with a complex mechanism. The Greeks were among the pioneers of knowledge in ancient times and they termed “hail” as “frozen rain” (Anaximander) and “instant freezing of water and moisture” (Aristotle, n.d.). These two meanings are inconsistent with current scientific facts. The Noble Qurʼan is the most authentic text to encourage Muslim believers to think about creation and strengthen their faith in the eternal power of the Creator. For instance, the mechanism of hail falling has been expressed in the verse (Q.24:43) with specific and gradual indications. In this research, first, by library method, different explanations of this verse were obtained from valid interpretive sources and then, the scientific findings of meteorologists and climatologists on hail were extracted from reference scientific texts on atmospheric sciences. In the third stage and based on comparative method, the scientific rules were placed next to interpretations to test the novelty and degree of the allusions of this verse. We found that the stages of hail falling included:“invisible water vapor rises from the sea,” “water vapor ascends into the atmosphere,” “reaching the condensation stage,” “cloud formation,” “convergence of ascending currents,” “formation of cumulonimbus cloud,” “growth of hailstones during successive ascents and descents by adsorption and freezing of ice needles,” and finally “their fall down over ground” respectively. Meanwhile, the steps in the Noble Qurʼan are mentioned in verse (Q.24:43) in the following order:“clouds movement slowly,” “clouds convergence,” “clouds accumulation,” “the formation of mountain-like clouds,” and “hail falling from the clouds.” The results also showed that likening cumulonimbus cloud in the verse (Q.24:43) to “mountain” have four respects that were beyond the comprehension of the people at the time of the revelation of the Qurʼan. Nowadays, these features are known to stationary and satellite meteorological instruments. These four characteristics are “cloud layer temperature,” “their constituent phase,” “troughs and ridges inside the cloud” and “cloud height up to the tropopause.” Based on these four characteristics, the Noble Qurʼan considered the cloud of cumulonimbus as similar as “mountains.” Meteorologists divide any cumulonimbus cloud into three floors, including cold at the bottom, super-cold at the top and intermediate in the middle. We find these three floors in the same way in the high mountains. These floors are the current rivers (liquid phase), snow and ice reserves (solid phase) and in the middle region a combination of two liquid and solid phases, namely water and ice. Images from the cumulonimbus from above the atmosphere show dark and deep valleys and light and raised ridges. The fourth feature is to be said, none of the surface phenomena are as high as the mountains. Finally, meteorological findings show that it is the only cumulonimbus that rises from the ground to a height of 12,000 meters and more.
تحریف ناپذیری قرآن از دیدگاه استاد مطهری
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
100 - 124
حوزههای تخصصی:
شبهه تحریف قرآن که متأسفانه از سوی برخی دوستان ناآگاه و دشمنان آگاه مطرح شده است، امروزه یکی از چالش های فرارو در عرصه قرآن پژوهی به شمار می آید. کتاب ها و پژوهش های بسیاری در این خصوص در یکی دو سده واپسین نوشته شده که نشان از اهتمام عالمان شیعهدرباره دفاع از ساحت قرآن دارد. شهید مرتضی مطهری از قرآن پژوهان معاصر در نوشته های خود نگاهی ژرف کاوانه به قرآن وآیات الهی داشته و تمام همت خود را در تبیین مفاهیم و معارف قرآن به کار برده و با ادله محکم ساحت قرآن کریم را از شبهه تحریف قرآن مبرا می داند. ایشان گرچه تألیف مستقلی در این زمینه ندارد، اما در آثار گوناگون خود به تبیین مسئله تحریف قرآن پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که دیدگاه شهید مطهری درباره تحریف قرآن چیست؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهید مطهری در کتاب های گوناگون خود شبهه تحریف قرآن را با استناد به ادله مختلف مانند: آیات قرآن، دلیل عقلی، دلیل تاریخی، اعجاز، تواتر قرآن، جامعیت و جاودانگی قرآن و خاتمیت رد می کند.
بررسی سبک شناسی سوره مطففین بر اساس سه سطح آوایی، ترکیبی و بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی علمی است که با بررسی توصیف ها و تحلیل ها به جنبه های ادبی موجود در یک متن می رسد و معانی و مفاهیم یک متن ادبی را به طور واضح و روشن به خواننده انتقال می دهد. قرآن کریم، که یک معجزه الهی است، به عنوان یک متن ادبی به خصوص در سال های اخیر مورد توجه سبک شناسان قرار گرفته است. این مقاله به دنبال آن است که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دانش سبک شناسی، سوره مطففین را در سه سطح آوایی و ترکیبی و بلاغی مورد بررسی قرار دهد تا از این طریق به جنبه های ادبی و معنایی سوره پی بیرد. در سوره مطففین در سطح آوایی با به کارگیری سجع، سبب آهنگین بودن سوره و جذب مخاطب می شود. در سطح ترکیبی با به کار بردن جملاتی مانند تقدیم و تأخیرها خط بطلانی بر روی باورها و عقاید مشرکان می کشد. در سطح بلاغی نیز با به کارگیری اسلوب حصر مالکیت خداوند و اینکه همه چیز به اجازه خداوند است، اشاره می کند.
بررسی تطبیقی رویکرد قرآن پژوهی «آمنه ودود» و «عایشه بنت الشاطی» (با تأکید بر مبانی و روش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
3 - 28
حوزههای تخصصی:
شناخت رویکردهای قرآن پژوهی مفسران، زمینه فهم، تحلیل و نقد آرا و نظرات ایشان را فراهم می سازد؛ زیرا متون تفسیری، متأثر از جهان بینی و انگاره های ذهنی مفسر و نیز بازتابی از اقتضائات فرهنگی و اجتماعی عصر اوست. تأثیر عنصر جنسیت نیز در فهم متون دینی از جمله مقولاتی است که اخیراً در حوزه فهم و تفسیر قرآن، موضوعیت یافته است. از این رو، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در یک بستر تطبیقی به بررسی گرایش، مبانی و روش های تفسیری «آمنه ودود» و«بنت الشاطی»، دو تن از بانوان قرآن پژوه پرداخته است. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که گرایش تفسیری آمنه ودود، اجتماعی، فراجنسیتی و عدالت محورانه است. او در این راستا از روش هرمنوتیکی و تحلیل های فلسفی در تبیین گفتمان های قرآن بهره برده است. جهت گیری مبانی و روش ها در فهم قرآنیِ آمنه ودود در تفسیر اجتماعی اش، او را به احکام اسلامی در حوزه زنان می کشاند تا خوانشی نو و عصری از آن ها ارائه دهد. اما گرایش تفسیری بنت الشاطی، ادبی کلامی در راستای اعجاز بیانی قرآن است. او تلاش دارد تا از نگاه زبان شناسانه، بر اعجاز بیانی قرآن تأکید کند و آرایی همسو با جریان تفسیر بیانی را مطرح نماید.
ظرفیت سنجی تفسیر موضوعی در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
93 - 120
حوزههای تخصصی:
علی رغم غلبه نگرش فلسفی در رویکردهای انتقادی به علوم انسانیِ مدرن که چندین دهه است در جهان اسلام و در ایران بسیار رایج شده است، همچنان فقدان رویکردهای قرآنی در تولید علوم انسانی قرآن بنیان احساس می شود. در این راستا به نظر می رسد که می توان از ظرفیت روش تفسیر موضوعی برای ورود قرآن کریم به ساحت علوم انسانی بهره جست. تفسیر موضوعی با توجه به درون یا برون قرآنی بودن موضوع آن، در نقد ساختار دانش مدرن و تحقیقات علوم و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی، کارکردهای متعددی دارد. از تفسیر موضوعیِ درون قرآنی می توان در جهت «نقد مبناییِ» مبانی عام علوم انسانی مبانی معرفت شناسی، ارزش شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی و همچنین ابتناء و پی ریزی علوم انسانی بر پایه مبانی به دست آمده از قرآن کریم بهره برد. از تفسیر موضوعی برون قرآنی مانند رویکرد استنطاقی شهید صدر برای پاسخ دهی به مسئله های علوم انسانی استفاده می شود که این فرایند با چالش هایی از جمله پیچیدگی و چندتباری «موضوعِ» علوم انسانی مواجه است که در اصطلاحات مدرن این حوزه وجود دارد. برای حل این مسئله، در مواردی می توان به منظور فرایندشناسی تغییر مؤلفه های مفهوم مدرن از رویکرد «تاریخ انگاره» و همچنین از رویکرد «تحلیل موضوع» به مؤلفه های معنایی بهره جست و با تجزیه دقیق آن موضوع به چند مؤلفه نشان داد که مؤلفه ها لزوماً محصول عصر مدرن نیستند و می توان آن ها را در قرآن کریم پی جویی نمود. سپس از «ترکیب» نتایج به دست آمده بر اساس تفسیر موضوعی، به دیدگاه قرآن کریم نسبت به موضوع مدرن در حوزه مورد نظر دست یافت.
چالش های تفاسیر و ترجمه های قرآن درباره وزن «أفعل تعیین» به عنوان یکی از سیاق های حصر در قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
71 - 99
حوزههای تخصصی:
وزن «أفعل» یکی از اوزان بسیار پرکاربرد در قرآن کریم است که نیازمند بازنگری در تفسیر و ترجمه است. بیشتر مفسّران و مترجمان قرآن، این وزن را به صورت تفضیل، تفسیر و ترجمه کرده اند؛ درحالی که با توجه به سیاق بیشتر آیاتی که این وزن در آن ها به کار رفته است، روشن می شود که کاربرد آن در بیشتر آیات، برای تعیین و حصر است و نه تفضیل. بدین معنا که برخلاف باور عمومی، وزن «أفعل» و «فُعلی» همواره به معنای «تفضیل» نیست تا در ترجمه فارسی از «تر و ترین» استفاده شود، بلکه گاهی «أفعل» و «فُعلی» برای بیان «تعیین» و حصر است؛ زیرا «أفعل» و «فُعلی» زمانی به مفهوم و معنای «أفعل تفضیل» است که برای مقایسه بین دو چیز یا دو کس به کار رود؛ درحالی که گاهی اصلاً مقایسه ای در کار نیست. این نوع استعمال وزن «أفعل» در امر واجب و معیّن است که در قرآن کریم بارها استعمال شده است و در این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی، نمونه هایی از این نوع کاربرد در قرآن با توجّه به تأثیر زیاد آن در تفسیر و ترجمه آیات، واکاوی شده است.
تحلیل ساختار روایی داستان زکریا در قرآن کریم و عهدین بر اساس رویکرد تحلیل روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
19 - 40
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی یکی از شاخه های نوظهور مطالعات ادبی است که غایت خود را تحلیل علمیِ متون روایی قرار داده است و در این میان، رویکردهای چندی در این عرصه از سویی منتقدان ادبی و معناشناسان مطرح شده است که یکی از پربسامدترین آن ها، رویکرد روایت شناسیِ آلژیرداس گریماس است، از سوی دیگر، همواره بخشی از مطالعات قرآن کریم، به داستان های آن مربوط بوده است زیرا، بخش قابل توجهی از این متن مقدس، به داستان اختصاص یافته است و داستان های چندی در آن بیان شده اند که در این میان، برخی از آن ها مثل داستان زکریا، قصه مشترکی با عهدین دارند. بنابراین، پژوهش حاضر به منظور تحلیل روایت زکریا، رویکرد روایت شناسی گریماس را مد نظر قرار داده است و کوشیده با تحلیل پیرنگ و مدل کنشگران روایت قرآنی زکریا به تحلیل علمی این متن دست یابد اما از آن جا که متن ها در ارتباط بینامتنی با یکدیگر شکل می یابند، تحلیل روایی روایت عهدینی زکریا نیز مورد نظر قرار گرفته است تا با مطالعه روایت شناختی دو داستانی که یک فابیولا را مدنظر داشتند از شیوه داستان پردازی آن ها در این مورد، آگاهی بیشتری به دست آید و در پایان، ضمن تحلیل روایی دو روایت، ارتباط بینامتنی این دو متن آشکار و التفات قرآن کریم به داستان عهدینی نمایان می شود.