فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در آیاتی از قرآن ازجمله آیات: بقره / 75، نساء / 46 و مائده / 13 و 41 واژه تحریف به صراحت آمده است. این اصطلاح قرآنی که در رابطه با اهل کتاب به کار رفته، غالباً از سوی مفسران با تحریف عهدین پیوند داده شده است. گرچه آیات تحریف، جزئیات چگونگی و نوع این تحریف را بیان نکرده است، اما با توجه به آنچه از بررسی روایات مربوطه به دست می آید، می توان نتیجه گرفت که اصطلاح قرآنی تحریف در فضای مطالعات تفسیری اندکی توسعه معنایی یافته است. بازکاوی مفهوم تحریف، این اصطلاح قرآنی را بر شاخصه هایی چون ماهیت فرانوشتاری و تمرکز بر یک مصداق خاص استوار می داند.
مقایسه دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبائی، پیش از «المیزان»، تفسیر «البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» را با اهتمام به روایات تفسیری و تلاش در جهت بیان سازگاری میان قرآن و روایات، نگاشتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به هدف شناساندن آن دو تفسیر و بیان امتیازات «المیزان»، به اشتراکات و تفاوت های آن دو می پردازد. دو تفسیر مزبور، اشتراکاتی مانند بیان هدف سوره و بررسی روایات دارند.
در تفاوت های شکلی ساختاری، «المیزان» در پرداختن به تفسیر آیات، از جامعیت نسبی برخوردار است. نقل و بررسی روایات تفسیری، در پایان بحث تفسیری و طرح مباحث موضوعی مستقل در «المیزان» آن را متمایز از «البیان» ساخته و در نهایت، اینکه برخی عبارت های «البیان» در «المیزان»، اصلاح شده است.
در تمایزهای شکلی محتوایی، شاخصه مهم «المیزان»، تنوع در تفسیر قرآن به قرآن و توجه به نقش سیاق است که در «البیان» به آن گستردگی نیست. همچنین در «المیزان» برخی از قرائات آیات، بررسی شده و شبهات قرآنی پاسخ یافته است. منابع «المیزان» نیز بسیار گسترده تر است.
معاد جسمانی از منظر علّامه طباطبائی، با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
علّامه طباطبائی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحب نظر بوده ، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان دربارة معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشه های علّامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاه های انسان شناختی ایشان همچون دوساحتی بودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانه بودن آن، رابطة نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن می پردازیم. به نظر می رسد ایشان علی رغم پذیرش بیشتر آموزه های فلسفی حکمت متعالیه و تأثیر دادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریة صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن می داند، اصل حرکت جوهری را همان گونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح می کند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه می دهد که می توان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
حیات برزخی از منظر حکمت متعالیه، قرآن و سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدن ابزاری برای نفس مجرد انسانی است که به وسیله آن می تواند استعدادهای نهفته خود را متبلور و شکوفا سازد. نفس، پس از قطع علاقه از بدن، در وعایی دیگر به نام عالم «برزخ» یا عالم «مثال»، با تعلق گرفتن به «قالب مثالی» یا «جسم برزخی»، به حیات خود ادامه می دهد؛ حیاتی که همراه لذایذ یا رنج های ویژه ای است که نتیجه افکار، عقاید، اعمال، صفات و ملکات راسخ در نفوس در طول حیات دنیوی خواهد بود. این نوشتار، ابتدا به اثبات برزخ، از منظر حکمت متعالیه، قرآن و سنت می پردازد، سپس به برخی ویژگی های برزخ و برزخیان اشاره می کند، و آن گاه دیدگاه برخی از فلاسفه را که معتقدند در برزخ، «تکاملی برای افراد وجود ندارد» به نقد کشیده است. نویسنده معتقد است فلسفه، هرگز نمی تواند مدعی شود که برای برزخیان ارتقای درجه و تکامل یا سقوط بیشتر امکان ندارد، به علاوه بر این دیدگاه نه تنها مخالف بسیاری از روایات وارده در مورد عالم برزخ است، که با ظاهر برخی از آیات شریفه قرآنی نیز سازگاری ندارد.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولی الامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولی الامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولی الامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) می داند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولی الامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولی الامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
مکتب عقل در تفسیر
بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در نقل سرگذشت فردی انسان و نیز اقوام و تمدن های گذشته، از حوادثی یاد می کند که به مثابه قوانینی کلی، در صورت فراهم آمدن زمینه هایش، هر زمان قابل تکرارند. یکی از این سنت ها که در آیات نسبتاً بسیاری از قرآن منعکس شده، سنت استدراج است. این سنت در هر دو حوزه فردی و اجتماعی رخ می دهد. مطالعه معناشناختی مفهوم استدراج در قرآن، و بررسی آرا و دیدگاه دانشمندان مسلمان درباره عوامل و فلسفه سنت استدراج، هدف اصلی نوشتن این مقاله است.
معناشناسی تاریخی و توصیفی «عَدْن» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «عَدْن» در قرآن واژه ای دخیل است. اعراب جاهلی پیش از نزول قرآن با کاربرد این واژه به معنای سرزمینی که بهشت اولیهٔ حضرت آدم در آن قرار داشته و در کتب عهد عتیق و تلمود و به تبع آن تعالیم یهودی و مسیحی به کاررفته است، آشنا بوده اند. این واژه در قرآن تطوّر معنایی پیدا کرده و برای بهشت اخروی به کاررفته است. احتمال استعمال فعلی و مصدری این واژه پیش از نزول قرآن مورد تردید است. تعبیر «جنّات عَدْن» در قرآن تمایز مشخصی با سایر تعابیر ندارد و نظیر سایر تعابیر در مقام توصیف یک واقعیت، یعنی بهشت اخروی است.
بررسی سندی و دلالی احادیث «راسخون فی العلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیر باز مورد بحث و اختلاف بوده، این است که تأویل آیات قرآن را چه کسی می داند؟ از این رو، دو دیدگاه در بین دانشمندان علوم قرآنی به وجود آمده و مستند هر دو گروه آیه 7 آل عمران است که آیا در این آیه «راسخون» به «الله» عطف شده یا خیر؟ و اینکه آیا راسخون به تأویل قرآن آگاه هستند یا خیر؟ هر چند به حکم عقل و دلایل متعدد نقلی، آگاهی راسخان از تأویل قرآن روشن است، اما آنچه که در اینجا جای بحث دارد این است که راسخان در علم در این آیه چه کسانی هستند؟ از آنجا که تنها منابع ما در این مورد، روایات وارده از معصومین : است، در این نوشتار به بررسی و تحلیل این احادیث پرداخته و اعتبار این روایات را از نظر سند و دلالت بررسی کرده ایم. از رهگذر این بحث که روایات صحیح السند و صریح الدلالة نیز به آن گواهی می دهند، پیامبر(ص) و اهل بیت: تنها عالمان به علم تأویل و راسخان حقیقی در علم قرآن هستند.
تفسیر تطبیقی آیه نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد اصلی از «نور» در آیه شریفه نور، به قرینه فراز «یهدی الله لنوره من یشاء» و با استفاده از روایات، هدایت است و معانی دیگری که برای آن ذکر شده، فرعی و در راستای همین معنا است. هدف خدای متعال از ذکر «مشکاه»، «مصباح» و «زجاجه» با معانی فراوانی که برای آن ها ذکر شده، در این آیه، آن است که یک چراغدان و چراغی به همراه یک حباب را برای مخلوقاتش، تمثیل بزند تا چگونگی نوردهی خود را برای آن ها به صورت یک مثال ملموس، توضیح دهد، همچنانکه این نکته از فراز «یضرِبُ اللهُ الأمثالَ لِلنّاسِ» فهمیده می شود. فرازهای «کأنها کوکب درّی»، «یوقد من شجره مبارکه لا شرقیه و لا غربیه»، «یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نارٌ» و «نورٌ علی نورٍ» برای نشان دادن شدت روشنایی آن چراغ و چراغدان است. از فراز «یهدی الله لنوره من یشاء» که نورش به افراد خاصی اختصاص داده و با توجه به فراز اول آیه که نور را به آسمان ها و زمین اضافه کرده، فهمیده می شود که خدای سبحان، دو نور عام و خاص دارد.
رسائلی پیرامون تفسیر و علوم قرآن منسوب به اهل بیت(ع)
حوزه های تخصصی:
مصلحت اندیشی قرآن کریم در اِخبار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف پاسخ به بخشی از شبهات موجود دربارة اِخبارهای قرآن کریم، به روش «تفسیر موضوعی» می پردازد که آیا امکان دارد قرآن به هدف تأمین مصلحت هدایت مردم یا به هدفی دیگر، در اِخبارهای خود خلاف را خبر دهد و در اصطلاح مصلحت اندیشانه عمل کند؟ این مصلحت اندیشی مذموم مستقیماً از جمله موضوعات قرآن نیست، اما می توان به ضمیمة کاوش در معنای لغوی و اصطلاحی «مصلحت»، نظر قرآن نسبت به آن را از مضامین برخی آیات برگرفت. ریشة لغوی «مصلحت اندیشی» بار معنایی مثبت دارد، اما این واژه گاهی معنایی منفی نیز می یابد. برای یافتن پاسخ قرآنی به این سؤال، دو مسیر پیموده می شود: بررسی آیات دربر دارندة اوصاف، کارکردها و اهداف قرآن کریم؛ و کاوش در آیات بیانگر اوصاف و مقاصد خداوند به عنوان ماتن قرآن. حاصل پژوهش حاضر این است که قرآن عوامل و نشانه های مصلحت اندیشی مذموم را ندارد.
تفسیر آیات مشکله قرآن مجید(4)
حوزه های تخصصی:
روشهای تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
احتباک و آثار معنایی آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«احتباک» در بدیع، بدین معناست که در دو کلام پیاپی، از جملة اول، قسمتی که مشابه آن در جملة دوم بیان شده است حذف شود و از جملة دوم نیز بخشی که در جملة اول بدان اشاره شده است حذف گردد. این صنعت با خلق ظرفیت های معنایی در بخشی از آیات قرآن، معنای گسترده ای را در قالبی محدود، به نمایش می گذارد که پژوهش در آن، نشانگر تأثیر علم بدیع در تفسیر است؛ به این صورت: الف. گاه ایجاز، اقتضا می کند در دو موضوع متقابل با احکام جداگانه ، تنها به اصل یکی از دو موضوع و حکم موضوع دیگر، پرداخته شود تا شنونده، اصل متقابل دیگر و حکم لنگة مذکور در کلام را خود کشف کند. ب. گاهی که دو طرف تشبیه انطباق کامل ندارند به مدد احتباک، عدم انطباق ظاهری توجیه می شود. ج. در برخی آیات، که دو فعل متفاوت از حیث زمان به کار رفته و شبهة ناهماهنگی پدید آورده است، صنعت احتباک چنین مواردی را تحلیل می کند. د. احتباک، برخی از شبهات محتوایی آیات و ناسازگاری ظاهری میان آنها را پاسخ می دهد. این مقاله، حاوی نمونه های متعدد قرآنی و تفسیری در این زمینه است.
بازخوانی نظریه شهید صدر در تفسیر موضوعی قرآن کریم با تکیه بر اندیشه هرمنوتیکی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهید سید محمد باقر صدر از معدود اندیشمندانی شمرده می شود که در زمینه تفسیر موضوعی قرآن کریم اقدام به نظریه پردازی نموده است. مفهومِ محوری در نظریه ایشان «استنطاق» است که به معنای ارائه پرسش های جدید به قرآن جهت اخذ پاسخ های مناسب از آن می باشد. عدم توضیح مبسوط این نظریه توسط ایشان از سویی و کارآمدی فراوان آن از سوی دیگر بسط این نظریه را ضروری می سازد. وجود «الگوی گفتگو» در نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر که دارای همسانی الگویی با نظریه شهید صدر است، زمینه را فراهم می آورد که با استفاده از «روش مطالعه تطبیقی نامتوازن» دست به بازخوانی نظریه شهید صدر زده و آن را در قالب نظریه ای بسط یافته ارائه نمود.
از رهگذر این مطالعه تطبیقی، پی جویی مؤلفه هایی همچون گفتگوی معرفتی مفسّر و قرآن، لایه های گوناگون معنای قرآن، لایه های مختلف فهم مفسّران، پرسش سازی های مبتنی بر نیازهای عصری و پاسخ یابی های متناسب با این نیازها در نظریه شهید صدر ممکن می گردد. این پژوهش علاوه بر روشن ساختن ابعاد نظریه شهید صدر، اهمیت پرداختن به تفسیر موضوعی در کنار تفسیر ترتیبی را نیز معلوم می دارد.