فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۳٬۴۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
67 - 86
حوزههای تخصصی:
آیه امانت از آیات متشابه و کلیدی قرآن در باب خلقت انسان می باشد که معرکه آرای متنوع و گاه متضاد مفسران گشته است. از میان معانی متعددی که مفسران برای امانت برگزیده اند؛ همچون شریعت، ولایت، فطرت، روح منفوخ و ...، به نظر می رسد معنایی که برخی عارفان به آن رسیده اند، یعنی خلافت تامه انسان از جانب خداوند و همچنین معنای اختیار، از دقت بیشتری برخوردار است؛ چرا که اولاً این معانی بر اساس حقیقت مؤکد قرآن مبنی بر شعور، ادراک و عقلانیت همه کائنات، استوار گشته اند، ثانیاً اختصاص به انسان دارند، ثالثاً تکوینی بوده و در راستای سایر آیات خلقت هستند، رابعاً مناسب ترین توجیه را برای واژگان اشفاق، ظلومیت و جهولیت در آیه امانت فراهم می کنند. ازاین رو بسان دو روی سکه امانت اند.
نقد ترجمه های قرآن درباره ظلمِ منسوب به برخی پیامبران در قرآن (مطالعه موردی: داستان حضرت آدم (ع)، حضرت یونس (ع)، حضرت موسی (ع))
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی کلامی مطرح در میان مفسران مسلمان، مسئله عصمت پیامبران است. ظاهر متشابه برخی آیات قرآن کریم با این مبنا، ناسازگار می نمایاند. ازجمله مهم ترین این آیات، آیاتی است که واژه «ظلم» و غفران آن را درباره برخی پیامبران مطرح می کنند. سؤال اصلی این است که با توجه به مبنای عصمت، چه راهکار تفسیری و تأویلی برای تبیین و رفع تشابه این گونه آیات وجود دارد؟ و این تفسیر و تأویل، چگونه در ترجمه آیات، قابل بازنمایی است؟
اکثر ترجمه های قرآن بدون توجه به تفسیر و تأویل و تنها بر اساس معنای اصطلاحی واژگان، به ترجمه این دست آیات اقدام کرده اند که در بیشتر موارد، علاوه بر عدم موفقیت در رفع تشابه آیه، بر تشابه آن نیز افزوده اند.
این آیات درباره سه پیامبر بزرگ خدا یعنی حضرت آدم (ع)، حضرت موسی (ع) و حضرت یونس (ع) نیز مطرح است که در این مقاله کوشش شده به روش تحلیلی- توصیفی، با عدول از مفهوم اصطلاحی «ظلم» و «غفران» و مراجعه به ریشه واژگان و نیز با توجه به فضای سیاق این آیات، ترجمه ای دقیق بر اساس رویکرد تفسیری منطبق با مبنای کلامی عصمت، ارائه شود. نتیجه حاصل از این پژوهش، آن است که به نظر می رسد، یکی از مهم ترین راهکارها برای رفع تشابه آیات متشابه، رجوع به مفهوم لغوی واژگان باشد که در تفسیر و ترجمه صحیح آیات متشابه بسیار مؤثر خواهد بود.
تبيين ربوبیت عامه الاهي در سوره مُلك بر پایه تفسير ساختاري با تأکید بر تفسیر المیزان
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
35 - 56
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار هندسی آیات قرآن کریم بر پایه اهداف سور، روی آورد جدید دوران معاصر است که از آن، با عنوانِ تفسیر ساختاری یاد می شود. در این روش، روابط بین آیات در پرتو غرض سوره کشف شده و با توجه به ساختار سوره و سیاق آیات، می توان به معنای روشن و منطقی آیات دست یافت. هدف مقاله حاضر، بررسی ساختاری سوره مبارکه مُلک است که با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر برخی از تفاسیر شیعه و اهل سنّت و با تأکید بر تفسیر شریف المیزان، سامان یافته است. بررسی ها، نشان می دهد که هدف اصلی این سوره، ناظر به تبیین و توصیفِ فرمان روایی و ربوبیت عامه الاهی بر جهان هستی و زندگی انسان هاست و مواردی هم چون دلایلِ این ربوبیت و فرمان روایی، تأثیر اعتقاد به ربوبیت خدا در سرنوشت اخروی انسان ها و نشانه های تدبیر و ربوبیت الاهی در زندگی انسان ها، به عنوان اهداف فرعی و ثانوی، مورد توجه بوده اند.
تحلیل نظام گفتمانی سوره منافقون بر اساس نشانه-معناشناسی
حوزههای تخصصی:
گذر از ساختار گرایی و ورود به مرحله نشانه - معنایی بیانگر این مطلب است که معنا امری متکثر و تعدد پذیر، از پیش تعیین نشده و حصار نا پذیراست که فرصت خوانش های متعدد و پویا را در گفتمان ها فراهم می سازد. همچنین، به دلیل اینکه نشانه - معناشناسی، منحصراً از طریق تبیین وجوه نشانه ای موجود درون متن صورت می گیرد، می تواند ابزاری مناسب برای مطالعه گفتمان های دینی باشد. ازاین رو در این پژوهش، یکی از گفتمان های چالشی در قرآن کریم، تحت عنوان سوره منافقون انتخاب گردید، تا ساختارهای شکل گیری، تولید و دریافت معنا، شگرد ها، ابزارهایی که منافقان سعی در پنهان کردن چهره حقیقی شان دارند و استراتژی های قرآن کریم برای آشکار-ساختن حقیقت آنان، بررسی گردد. روش تحقیق، روش توصیفی - تحلیلی با اتکا بر ابزار نشانه - معناشناسی است. نتایج بررسی روابط بین نشانه های سوره منافقون نشان می دهد که منافقان برای کنش نفاق، استراتژی و شگردهای مختلفی را پایه ریزی می کردند که مهم ترین آن عاطفی سازی فضای گفتمان است. از دیگر نتایج تحقیق، اشاره به استراتژی قرآن کریم است که همواره، در مقابل نشانه های منافقان، نشانه های چالشی ، تناقضی، تقابلی، دگرسویی را انتخاب می کند تا جریان عاطفی را که به راه انداخته اند به سمت شناخت و شناساندن چهره حقیقی آنان، هدایت کند.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی دربارۀ متشابهات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهری دارند و باطنی، که هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگیشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیده آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا دانی، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همین اساس، او بر این باور است که بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، میتوان بر مبنای اصول فلسفی عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعه معنایی داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسیر میکند. او به امکان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم میشوند. در این پژوهش، دیدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه دارای مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است.
اقسام مواجهه با روایات تفسیری در مدرسه تفسیری اصفهان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
123 - 153
حوزههای تخصصی:
از جمله مدارس مهم در تاریخ تفسیر امامیه، مدرسه تفسیری اصفهان است که از تأثیرگذارترین مدارس تفسیری در تاریخ تفسیر محسوب شده و شناخت روش های تفسیری آن از اهمیّت بسزایی برخوردار است. نیل به تفسیر صحیح آیات قرآن در گرو شناخت روش های تفسیری مفسران بوده که بر اساس این شناخت درکی صحیح از درستی و نادرستی برداشت های قرآنی مفسر به دست می آید. در این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و با مطالعه دقیق روش های تفسیری تفاسیر اصفهانی، روش های مواجهه مفسران این دیار با روایات به دست آمده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روایات تبیینی جهت بیان معنا و مصداق، روایات مؤید معنای لغوی و مؤید مطلب و برداشت شخص مفسر، روایات فضائل سور و شأن نزول آیات، روایات همسو با دلالت قرآن، روایات مبین تأویل آیات، ترجیح معنای روایی بر دیگر اقوال، جمع بین روایات بیان مصداق، تعامل با روایات همگون یا ناهمگون جهت بیان مصداق و جری و تطبیق و یا جهت رفع اجمال آیه و یا به دلیل برون رفت از تعارض ظاهری روایت با حمل بر مراتب مختلف در مواجهه با روایات تفسیری مفسران در مدرسه تفسیری اصفهان دیده می شود.
خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا علیهم السلام با تطبیق بر نصوص قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن آیات متعددی، از مصونیت انبیا علیهم السلام و بویژه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، از ارتکاب معاصی، خطا، لغزش و نسیان سخن گفته و به اطاعت مطلق از ایشان، امر نموده است؛ همان اطاعتی که با قید اطلاقش از عصمت انبیای عظام علیهم السلام، پرده برداشته و ساحت مقدسشان را منزه از هر گونه رجس و پلیدی می داند. با این حال از جستاری در میراث مکتوب روایی، تاریخی و تفسیری اهل سنت، به روایاتی پیرامون شخصیت، شئون و مقامات انبیای الهی علیهم السلام برمی خوریم که محتوا و ماهیتشان، تضاد و تناقضی آشکار با نصوص قرآن کریم دارد. این اخبار که اتهامات سخیف و ناروایی را به ساحت مقدس آن حضرات علیهم السلام، منتسب می کنند، مع الأسف مستند آراء و عقائد کلامی اهل سنت نیز قرار گرفته و نگرش و باور ایشان را نسبت به ابعاد مختلف شخصیت و مقامات انبیا علیهم السلام و از جمله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، تا حد زیادی تغییر داده است. انگاره عالمان غیر شیعی در باب عصمت انبیا علیهم السلام نیز در شمار مقاماتی است که از این مسأله مستثنی نبوده است. بر این اساس نگارنده در این نوشتار با عنایت به اهمیت مسأله عصمت انبیا علیهم السلام و تبیین حقیقت و گستره آن، ضمن تطبیق آراء و نظریات پیروان مذاهب مختلف اهل سنت پیرامون عصمت انبیا علیهم السلام به صورت کلی و عصمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به صورت ویژه بر نصوص قرآن کریم، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
مبانی کلامی ربط علل طبیعی با آیات توحیدی از دیدگاه علامه طباطبائی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه ابن عربی که مبنای کلامی اشعری دارد، هیچ نقشی برای انسان و علل طبیعی در نظام عالم قائل نیست؛ و این به دلیل اعتقاد وی به جبر است. عالمه طباطبائی دیدگاه شیعه دارد و برای علل طبیعی نهتنها بی نقش در نظر نمیگرفت، بلکه نقش طولی در نظر میگیرد و نقش طولی جبر نیست و آنچه جبر است نقش عرضی است؛ بنابراین باد و باران و امثال این علل طبیعیاند که نقش کارگزاری در نظام عالم دارند و هیچ منافاتی با توحید ندارد، ظاهراً ابن عربی آیات توحیدی را مقدم میدارد و این علل طبیعی را کنار میگذارد؛ اما عالمه طباطبائی آیات توحیدی را همانطور معنا میکند که علل طبیعی را بهعنوان علل طولی میداند و دقیقاً مطابق با توحید میداند و مخالف با مسئله توحید نیست. در این پژوهش آگاهانه یا ناآگاهانه این دو دانشمند طبق تأثیرپذیری از مبانی کالمی که برای خود دارند اینگونه دو روش متفاوت در قبال یک موضوع را اختیار کردهاند. این مقاله به شیوه کتابخانه-اسنادی به مطالعه آثار نگاشته شده عالمه طباطبائی و ابن عربی و بهصورت روش کار تطبیقی جزئی با توجه به مبانی کالمی ربط علل طبیعی با آیات توحیدی به جمعبندی مطالب پرداخته است
تأثیرگذاری طبقات ورّاث در تحقق عول؛ مطالعه تطبیقی فقه مذاهب اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
278 - 262
حوزههای تخصصی:
عول که کاستن از سهم الارث ورّاث و افزایش تعداد سهام جهت تأمین سهام همه وراث می باشد، راه حلی از جانب فقها در زمان اجتماع حقوقِ ارثیِ ورثه بر ترکه متوفی است، هنگامی که مال به تمام سهم الارث افراد وفا نکند و امکان اسقاط و محروم ساختن ورثه هم نباشد. فقها درباره این مسأله دو دیدگاه موافق و مخالف مطرح نموده اند و مخالفان با رد عول به دلیل مخالفت با آموزه های فقهی، نقص در سهام ترکه ی صنف به خصوصی از صاحبان سهم (ورّاث) را به عنوان راهکار قرار داده اند؛ در حالی که این راه حل هم با مشکلات عدیده ای روبرو است. در این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است، پس از بررسی و تحلیل سهم الإرث اصناف سه گانه ی برادران و خواهران در قرآن کریم، می توان به این نتیجه رسید که اگر صنف قوی تر بر صنف ضعیف تر مقدم گردد و به عنوان قاعده ای در اعطای سهم به ورثه قرار داده شود، توسل به عول را منتفی می نماید و راه برون رفتی برای حل مشکلات و تعارضات پیش آمده در نظریه مخالفان نیز خواهد بود.
تفسیر تطبیقی آیه 54 سوره مائده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۸۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
آیه پنجاه و چهارم سوره مائده که به آیه ارتداد نامبردار است، از مهم ترین و چالش برانگیزترین آیات میان مفسران فریقین است. درباره تفسیر و تعیین مصداق «قوم» در آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه ...»، مفسران اهل سنت غالباً ابوبکر، ابوموسی اشعری و انصار را معرفی کرده و مفسران شیعه، علی×، سلمان فارسی و یارانش و حضرت مهدی# و پیروانش را مصداق آیه شریفه دانسته اند. در مقاله پیش روی، دلایل هر یک از مفسران مذکور با روش توصیفی تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در پایان، حضرت مهدی# و یارانش به عنوان مصداق أتمّ و أکمل آیه، قول مختار و نظریه برتر شناخته شده است. البته از آنجا که این قول از باب تطبیق است، شامل تمام مؤمنان و رزمندگانی که تا زمان ظهور آن حضرت، پدید آیند و واجد اوصاف مذکور در آیه باشند، نیز می شود. واژگان کلیدی
رابطه تشریع نمازبا حدیث "لا صَلاهَ الّا بِفاتِحَهِ الکِتابِ" در شناخت نخستین سوره نازله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
مسأله اولین سوره نازله توسط قرآن پژوهان مورد تحقیق قرار گرفته است و نهایتاً با عنایت به ادلّه و قرائن مربوطه، یکی از سوره های مدثر، علق، حمد به عنوان نخستین سوره نازله برگزیده شده است. قائلان به تقدم نزولی سوره حمد به شواهد و ادله متعددی تمسک کرده اند؛ مانند برپایی نماز توسط پیامبر(ص) و یاران وی و حدیث "لا صَلاهَ الّا بِفاتِحَهِ الکِتابِ" . هدف از این پژوهش، تبیین رابطه تشریع نماز و حدیث " لا صَلاهَ الّا بِفاتِحَهِ الکِتابِ" با نخستین آیات و سُوَر نازله، در راستای اعتبار بخشی به ظنّ حاصل از تاریخگذاری نخستین آیات یا سُوَر نازله است. با بررسی رابطه این دو دلیل به روش توصیفی- تحلیلی در تعیین اولین سوره نازله و تأمّل در توجیه های ذکر شده ی مقابل آن دو، دانسته می شود که نیازی نیست نخستین بودن نزول سوره حمد را بر اساس آن دو دلیل اثبات کرد. با التفات به روش رایج در جمع بین روایات دال بر نخستین آیات و سُوَر نازله می توان گفت که پنج آیه ابتدایی سوره علق در ابتدای بعثت و سپس آیاتی از اول سوره مدّثر نازل شده است. سوره حمد اولین سوره نازله کامل محسوب می شود.
بررسی تطبیقی چگونگی تکلم خدا با حضرت موسی علیه السلام در تفاسیر فریقین، با تأکید بر آیه 30 سوره قصص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
204 - 229
حوزههای تخصصی:
تفسیر آیاتی که در آن از تکلم خداوند سخن رفته، یکی از اختلافات حل ناشده ای است که همواره میان مفسران وجود داشته و دارد. از جمله آیاتی که به تکلم خدا اشاره دارد و مفسران بسته به عقاید و آراء خود دیدگاه های متفاوتی را در تفسیر آن ارائه داده اند، آیه 30 سوره قصص می باشد. این آیه به چگونگی تکلم خدای تعالی با حضرت موسی(ع) اشاره دارد. مفسران فریقین نظرات متفاوتی را پیرامون این آیه بیان داشته اند که می توان آن نظرات را به پنج دسته تقسیم کرد: 1- خدا با صوت خویش با موسی(ع) سخن گفت. 2- خدا با کلام نفسی که منزه از حروف و اصوات است با موسای کلیم سخن نمود. 3- خدا از طریق خلق اصوات در درخت با حضرت موسی(ع) تکلم کرد. 4- خدا از طریق تجلی یافتن در درخت با موسی(ع) سخن گفت. 5- خداوند از طریق وحی و به واسطه فرشته وحی، با موسی(ع) هم کلام شد. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با گرایش انتقادی، همه دیدگاه ها بررسی و ارزیابی شد و این نتیجه حاصل شد که فقط دیدگاه پنجم – به دلیل سازگاری با وجوه مختلف نحوی که برای آیه ذکر شده و همچنین سازگاری با سایر آیات قرآن و عدم مخالفت با موازین عقلی– تفسیر صحیحی است.
ریخت شناسی داستان حضرت یوسف «ع» براساس الگوی پراپ در تفاسیر البرهان و الدر المنثور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی ازجمله رویکردهای نوین زبانشناسی و شیوه ای در نقد متون و ادبیات داستانی و روایی است که با تحلیل ساختار روایت، ضمن توصیف لایه های پنهان داستان، درصدد معرفی الگوهای حاکم بر روایت و اغراض نهفته در آن است. یکی از الگوهای شایان توجه در تحلیل ساختار داستان، الگوی پراپ است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختار روایت داستان حضرت یوسف(ع) براساس الگوی پراپ انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان دادند کنش ها و گزاره های داستان حضرت یوسف(ع) در این متون به جز دو مورد که مربوط به زمان شرارت دوم داستان و بخشیده شدن هر دو شریر است، با الگوی پراپ تطابق دارد. همچنین، مشخص شد خویش کاری های اصلی استخراج شده، مطابق با آیات قرآن است و خداوند مسیر اصلی حرکت حضرت یوسف(ع) را از کودکی تا رسیدن به وزارت مصر و تعبیر خواب او را در قرآن کریم ترسیم کرده است. به عبارت دیگر، خداوند تمام وقایع لازم برای شکل گیری ساختار یک متن روایی را درباره این داستان در قرآن بیان کرده است. همچنین، این انطباق نشان می دهد رسیدن به کمال انسانی با گذشتن از مسیر سختی ها میسر می شود و هر حرکت و قدمی که به سوی کمال شکل گرفته، نقطه آغاز آن با سختی یا شرارتی است که بر حضرت یوسف(ع) وارد آمده است.
بررسی نظر فقیهان، مفسران و روایات اهل بیت(ع) درباره آیه «بسم الله الرحمن الرحیم»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
90 - 118
حوزههای تخصصی:
بحث درباره آیه شریفه «بسم الله الرحمن الرحیم» همواره میان فقیهان و مفسران مطرح بوده است، زیرا غیر از قرائت قرآن کریم، صحت نماز به آن وابسته است. اختلاف درباره آن نیز عجیب است تا جایی که برخی آن را براساس جزء قرآن نمی دانند و برخی جزء تمام سوره ها می دانند. در همین زمینه، روایات بسیاری وارد شده است؛ البته برخی از آنها عظمت آیه و فضائل بسمله را بیان می کند. با توجه به روایات و دیدگاه فقیهان و مفسران بی شک که این آیه جزء سوره ی حمد است. بسیاری از اهل سنت نیز بر این باورند؛ اما در مورد جزئیت آن نسبت به تمامی سوره ها (غیر از سوره توبه) میان شیعه و اهل سنت اختلاف است. معروف و مشهور میان علمای شیعه این است که بسم الله جزء تمام سوره هاست. در میان علمای شیعه ابن جنید نیز معتقد است بسم الله تنها جزء سوره حمد است. اخیراً برخی فقهای شیعه نیز شبیه ابن جنید فتوا داده اند و آن را جزء تمام سوره ها نمی دانند. با توجه به تاثیر آشکار این مسئله در احکام نماز و برخی عبادات دیگر که تا حدی به صورت دوران میان محذورین بوده و قابل احتیاط نیست، در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای این مدعا مجدد بررسی شد و معلوم گردید که برخلاف ادعای تواتر روایی و ادعای اجماع از سوی برخی فقها، دلیل قاطعی برای جزئیت این آیه کریمه درباره تمام سوره ها وجود ندارد.
تحلیل انتقادی نظریه مشهور امامیه در اشتراط ولوغ برای وجوب تعفیر ظروف آلوده به بزاق دهان سگ
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
210 - 186
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر مشهور فقهای امامیه، برای تطهیر ظروفی که از طریق تماس مستقیم با دهان سگ نجس شده باشد لازم است آن را (تعفیر) نمود؛ تنها مدرک برای اثبات این مطلب روایات است و در آیات قرآن کریم یا ادله عقلی و حتی اجماع، نمی-توان دلیل معتبری برای آن یافت؛ در روایات مربوط به حکم تعفیر از سه عنوان ( ولوغ الکلب، شرب الکلب، فضل الکلب) به صراحت نام برده شده است؛ در کنار این عناوین منصوصه عنوان غیر منصوص (لطع الکلب) نیز مورد نظر فقها بوده است؛ در مقاله حاضر مشخص خواهد شد هر یک از عناوین چهار گانه مذکور گستره معنایی خاصی دارد و حکم تعفیر برای همه آن موارد قابل تطبیق نمی باشد؛ همچنین نظر مشهور امامیه در مورد موضوعیت داشتن عنوان (ولوغ) برای حکم تعفیر ، مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت؛ با توجه به بررسی های انجام شده، عنوان (ولوغ الکلب) علی رغم اینکه در برخی روایات مورد اشاره قرار گرفته لکن از اعتبار لازم برای استناد برخوردار نمی باشد؛ در این پژوهش با مقایسه و بررسی ادله این چهار عنوان مشخص خواهد شد تنها موضوع (فضل الکلب) از پشتوانه علمی قابل قبولی برخوردار است و عنوان (لطع) نیز که از موضوعات منصوص در حکم تعفیر نمی باشد تنها در صورتی ملحق به حکم تعفیر خواهد بود که منجر به تحقق مصداق (فضل الکلب) باشد.
واکاوی چیستی «سیاق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آگاهی تفصیلی از چیستی «سیاق» در تفسیرِ متن و در مقام سنجش اعتبار تفسیرهایی که مفسران متن با استناد به سیاق ارائه داده اند، ضرورتی آشکار است؛ اما آنچه با عنوان تعریف «سیاق» در حوزه دانش تفسیر متن ارائه شده از جهاتی محل نقد و نظر است. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی تعریف برخی محققان از «سیاق» ارائه و بررسی گردیده و چیستی سیاق، به مثابه نوعی دلالت کننده متمایز از سایر دلالت کننده های لفظی روشن می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که «ساختار کلی کلمات یا جملات» که در اصطلاح دانش اصول، واجد وضع نوعی است، نمی تواند بیانگر چیستی سیاق باشد، بلکه «سیاق» عبارت است از: «روابط دلالتگر فاقد وضع نوعی که متکلم میان اجزای دلالتگر کلامش ایجاد می کند». کارآمدی این تعریف در عرصه فهم و نقد استنادات مفسران به سیاق برای نمونه، در استظهار متعلق تفکر در آیه 44 سوره نحل در پرتو طرح و نقد دیدگاه علامه طباطبائی و دفاع از صحت دیدگاه مشهور تطیبق و اثبات می شود.
کارکرد هماهنگی آوایی در القای معنا بر اساس نظریه موریس گرامون (مطالعه موردی: سوره های هود و یوسف)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۵)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از زیبایی های ادبی و ساختارهای زبانی و موسیقایی شگفت آوری برخوردار است. ازجمله تجلیات اعجاز این کتاب الهی، تکرار صامت ها و مصوت هاست که تحت عنوان هماهنگی آوایی، معانی خاصی را به مخاطب القا می کند و علاوه بر افزایش برجستگی در کلام الهی، به جذب بیشتر مخاطب می انجامد. جستار حاضر تلاش دارد تا بر اساس نظریه موریس گرامون، با تبیین میزان هماهنگی فرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیر بر مخاطب، به خوانش و تحلیل هماهنگی آوایی در القای معنا دست یابد. ازاین رو به بررسی شاخصه های موسیقایی آیات دو سوره هود و یوسف، به ویژه واکه ها و همخوان ها به شیوه توصیفی- تحلیلی پرداخته و این نتیجه حاصل شده است که تکرار واکه ها و همخوان ها در آیات قرآن کریم، به انتقال مقصود کمک کرده و مخاطب را بیش از پیش به سوی کشف القای معنا رهنمون می سازد.
بررسی تطبیقی تأثیر پذیری ملا حسین کاشفی از آیات قرآن کریم در مقتل نویسی (روضه الشهداء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم بر نقل قصه و بیان سرگذشت انبیاء و امم گذشته بسیار تاکید می کند. بهره وری از این ظرفیت خصوصا در تالیف و تحلیل حوادث تاریخی از جمله در قیام امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است. ملا حسین کاشفی از معدود افرادی است که هنگام بیان وقایع قیام امام حسین(ع) از آیات بسیاری بهره جسته و در این باره بسیار ماهرانه و با ظرافت بسیار خاصی، ضمن استناد به آیاتی از قرآن، درصدد تحلیل و بررسی قیام عاشورا برآمده بود. شاید بتوان ادعا کرد در میان مقتل نویسان، کسی به اندازه کاشفی - که از علمای اهل سنت است- اینگونه به مقتل نگاری روی نیاورده و در مواردی هنگام تطبیق و بیان شان نزول آیات، دیدگاهی را برگزیده که مطابق دیدگاه شیعیان است. نوشته حاضر به کیفیت و روش کاشفی در بررسی و تحلیل وقایع عاشورا با استناد به آیات پرداخته و در پی پاسخ به چرایی و چگونگی استناد کاشفی به آیات است. در پرتو بررسی که صورت گرفت این نتیجه بدست آمد که انتخاب نوع آیات و تحلیل و بررسی که کاشفی در مورد آیات انجام داده، به نوعی بازگو کننده ی افکار و اعتقادات درونی کاشفی در مورد مشروعیت بخشی به خلافت خلفای سه گانه، عدم مشروعیت بخشی و طعنه زدن به حکومت بنی امیه و لزوم احترام و اکرام اهل بیت(ع) است و هدف کاشفی از ضمیمه کردن آیات به گزارش های تاریخی، تفسیر، توضیح و تایید یا نقد و بررسی یک گزارش است.
A Critical Study of Zamakhsharī’s Interpretive Thoughts in Al-Kashshāf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tafsīr-e-Kashshāf is one of the most important interpretations that has been considered by most commentators of the Qur’an. From Zamakhsharī’s point of view, the science of semantics and expression is the most important and necessary knowledge for the interpretation of the Qur’an. In his view, not only with the help of this science, the rhetorical aspects of the Qur’an are known, but also the subtleties and beauties of the Qur’an are known only in the light of this knowledge. According to Zamakhsharī, the most delicate and precise topics of rhetorical sciences are the industry of Takhyīl (i.e. some kind of imagination), without which the interpretation and understanding of the verses of the Qur’an is not possible. The industry of Takhyīl is a kind of compound simile that is used to depict wonderful meanings and indescribable concepts that cannot be explained by a simple description. Zamakhsharī, while considering the verses of the Qur’an as miracles, eloquence and rhetoric, does not count all the verses as rhetoric on the same level. Zamakhsharī has tried to prove the legitimacy of his religion by interpreting the verses of the Qur’an. Zamakhsharī has opened a new horizon in the subject of Qur’anic rhetoric and has been able to introduce new points and materials on the topics that Abdul Qāhir Jurjānī (d. 471 AH) has invented about the rhetoric and meanings of the miracles of the Qur’an.
مؤلّفه های تقریب گرایی درونی امّت اسلامی در پرتو تفسیر آیه 94 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۶۴-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
درون مایه آیه 94 سوره نساء، تمرکز بر مؤلّفه های تقریب گرایی امّت اسلامی است که همزیستی مومنان را از طریق تقویت دوستی و محبّت قلبی آنان در پی دارد. موضوع محوری آیه نهی از عوامل پدیدآورنده کشتار درونی و اهمیت تبیین رویدادها جهت جلوگیری از تکرار و پیامدهای پشیمان گر آن است. مقاله حاضر درصدد آن است تا به بیان مؤلّفه های تقریب امّت اسلامی بر پایه تفسیر آیه فوق بپردازد. یافته های مقاله بیانگر آن است که توجّه به مقتضیات ایمان ازجمله موضوع ولاء مثبت مؤمنان و ولاء منفی آنان، نسبت به دشمنان، مدنیّت یا همان فهم حدود روابط درونی و کاربست آن بر پایه آموزه های دینی، پرهیز از چالش های تقریب گرایی درصورتی که با دید راهبردی مورد توجّه قرار گیرد، بسیاری از اختلاف ها و تبعیدها را به تقریب درونی امّت اسلامی سوق خواهد داد.