فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۱۳٬۴۱۵ مورد.
منبع:
سراج منیر سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۰
83 - 100
حوزههای تخصصی:
ا انسجام از جمله علومی است که مختص به قرآن کریم می باشد و علما برای آن اهمیت زیادی قائل شده اند؛ و انواع متفاوت آن را از قرآن کریم استخراج کرده اند. ابوالعلاء معری به تأثیر از آن دو نوع از انواع انسجام را در نثر خود به کار برده است؛ بنابراین آنچه از انسجام در کتاب معری دیده می شود ابداع نیست بلکه تقلیدی محض از قرآن کریم می باشد. این مقاله در پی آن است تا این دو نوع انسجام را در نزد معری بررسی نماید سپس تفاوت های آن با انسجام در قرآن کریم را بیان نماید؛ که یکی هماهنگی بین اسلوب های خبر از صفات خداوند با جمله های قبل از آن می باشد که بر خلاف قرآن کریم که همه صفات خداوند بر دو وزن فعول و فعیل آمده است و معری همه آن ها را بر وزن اسم فاعل ذکر کرده است؛ و به نظر می آید بازی او با کلمات و واژگان، عاملی است که او را به سمت آوردن صفاتی برای خداوند متفاوت از آنچه در قرآن کریم دیده می شود، سوق داده است؛ و انسجام دوم، آغاز کردن یک رجع با موضوعی است که رجع قبلی با آن خاتمه یافته است؛ بنابراین یک هماهنگی بین آغاز یک رجع در نزد معری و پایان رجع قبلی وجود دارد آن گونه که در قرآن کریم مشاهده می شود که یک سوره با موضوعی ادامه می یابد که سوره قبلی با آن موضوع پایان یافته است.
کارکرد حدیث در دانش کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
165 - 194
حوزههای تخصصی:
علم کلام، علمی است که درباره اصول و عقاید اسلامی بحث می کند و با استفاده از روش های مختلف استدلال به دفع شبهات مخالفان می پردازد. حدیث نیز به معنای سخنی است که حاکی ازقول وفعل وتقریر معصوم باشد.این پژوهش باروش تحلیل محتوا به کارکرد حدیث درکلام می پردازد و این نتیجه به دست آمد که در دوره نخست کلام اسلامی بنای متکلمان بر آن بود که اعتقادات اسلامی را با ذکر آیات و روایات بیان کنند و حتی دردوره کلام عقلی نیز حدیث به کلی کنار گذاشته نشده بود ولی امروزه یکی از مشکلات اساسی که در کلام وجود دارد فاصله گرفتن آن ازکلام نقلی است در حالی که حدیث در تبیین مسائل کلامی به ویژه در برخی از مسائل جدید آن، همچنان جایگاه برجسته ای دارد. حدیث درتبیین مسائل کلامی بویژه دربرخی ازمسائل جدیدآن، همچنان جایگاه برجسته ای دارد و حائز اهمیت است .
شکستن نرم معمول زبان (تقدیم، تأخیر و التفات) در جزء 27 قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
هویت هستی شناسی هر متن مرهون دو مؤلفه معنا و محتوا از یک سو و ساختار و هندسه رویین از سوی دیگر است. ساختار و هندسه رویین و شیوه بیان در کشف لایه های زیرین متن و رسیدن به برداشت های جدید از متن کارایی بسزایی دارد. آشنایی زدایی یکی از مفاهیم اساسی در نظریه فرمالیست های روس است. بر اساس این نظریه، نویسنده متن سعی دارد تا با تغییر در ساختار و هندسه رویین و غریبه کردن نُرم های عادی زبان و مفاهیم آشنا و افزودن بر دشواری متن، مدت زمان درک خواننده را طولانی تر کند و لحظه ادراک را به تعویق بیندازد و بدین سان سبب ایجاد لذت و ذوق ادبی گردد. قرآن کریم اعجاز جاودان پیامبر است. یکی از ابعاد اعجاز، اعجاز ادبی است. سازوکارهای ادبی و ساختار های گوناگون در قرآن کریم چنان مسحور کننده و شگفت آور است که در هر زمان می توان از زاویه ای متفاوت به آن نگریست. این پژوهش می کوشد تا با روش تحلیلی توصیفی، بهره مندی قرآن از امکانات زبانی و شگردهای زیبایی آفرینی را با ارائه نمونه هایی از آشنایی زدایی درآیات شریف جزء 27 قرآن به تصویر کشد و در نهایت با تکیه بر تفاسیر ادبی قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسران، تأثیر این امر را در کشف معنای مقصود توسط مخاطب و کسب التذاذ را که منجر به تدبر و تفکر بیشتر در آیات قرآن توسط مخاطب می شود، نظاره گر باشد.
چیستی و ساختار منطقی قیاس مساوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیاس مساوات در ظاهر همانند یک قیاس اقترانی حملی بسیط است که البته صدق آن به صدق مقدمه خارجی «مساوی مساوی با یک چیز، مساوی با آن چیز است» وابسته است. به همین دلیل برخی بر این باورند که ارسطو با قید «انتاج بالذات» در تعریف قیاس، در مقام خارج کردن قیاسهایی مانند قیاس مساوات است. از سخنان ابن سینا بدست می آید که قیاس مساوات یک اقترانی حملی است که از هیئت قیاسی خود بیرون رفته و حدود آن از چینش منطقی برخوردار نیست، چراکه مقدمات این قیاس نه در همه حد وسط، بلکه تنها در بخشی از آن اشتراک دارند. خواجه طوسی تلاش کرده هیئت قیاسی و ترتیب منطقی حدود قیاس مساوات را بیان کند و در این راستا آن را به دو گونه اقترانی حملی بسیط و اقترانی حملی مرکب، تصویر کرده است. او همچنین به سخنان فخر رازی در اینباره نیز پاسخ داده است؛ فخر رازی معتقد است قیاس مساوات دارای حد وسط متکرر نیست و به همین دلیل نمیتوان آن را یک اقترانی شمرد بلکه باید آن را قیاسی دانست که تنها به بداهت عقلی منتج است. قطب الدین رازی اما از یکسو در شرح سخنان خواجه طوسی، قیاس مساوات را یک اقترانی مرکب دانسته و اقترانی بسیط بودن آن را دچار اشکال میداند و از دیگر سو، در شرح مطالع، همانند فخر رازی، قیاس مساوات را فاقد تکرار حد وسط شمرده و انتاجش را با لحاظ دو مقدمه داخلی و مقدمه خارجی آن، بدیهی میداند. خونجی ساختاری جدید برای قیاس مساوات طراحی میکند و مقدمه خارجی این قیاس را «هر مساوی ب، مساوی است با هر چیزی که ب با آن مساوی است» میداند که البته این دیدگاه وی با اشکال روبرو است. شهرزوری قیاس مساوات را در صورتی که منتج «الف مساوی ج است» باشد، بیرون از تقسیم قیاس به اقترانی و استثنایی شمرده و در صورتی که منتج «الف مساوی مساوی ج است» باشد، یک اقترانی حملی بسیط دانسته است. ملاصدرا با ردّ دیدگاهی که قیاس مساوات را فاقد تکرار حد وسط دانسته، آن را یکی از قیاسهای اقترانی حملی مرکب مفصول النتائج میداند که حد وسط در هر دو قیاس آن تکرار شده است. سخن ملاصدرا که همسو با سخن خواجه طوسی است، بیانگر دیدگاه درست درباره ساختار منطقی قیاس مساوات است.
نقد و بررسی ترجمه های آیه هفتم سوره آل عمران با تاکید بر نقش «واو» در «و الراسخون فی العلم»
منبع:
تفسیرپژوهی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
118 - 81
حوزههای تخصصی:
در آیه هفتم سوره آل عمران آیات قرآن به دو بخش محکمات و متشابهات تقسیم و علم تأویل آیات متشابه به «الله» نسبت داده شده است. در این آیه در کنار «الله» نام عده ای دیگر با تعبیر «و الراسخون فی العلم» به میان آمده است. این که «واو» در «و الراسخون» استیناف است یا عطف، محل اختلاف است. در صورت استیناف بودن، علم تأویل آیات متشابه منحصرا نزد خداست. اما در صورتی که عطف باشد، راسخان در علم نیز تأویل آیات متشابه را خواهند دانست. مقاله حاضر با مراجعه به پنجاه و پنج ترجمه فارسی قرآن و مقایسه و طبقه بندی آنها به این نتیجه رسید که تمام ترجمه ها به لحاظ استیناف یا عطف بودن «واو» در یکی از دسته های سه گانه قرار می گیرند: 1. نص در استیناف: (چهارده ترجمه)، 2. ظهور در استیناف: (هجده ترجمه) و 3. نص در عطف: (بیست و سه ترجمه). بر خلاف تصور اولیه کم نبودند مترجمان شیعی که «واو» را نص در استیناف و یا حداقل ظاهر در آن دانسته بودند. البته اکثر قریب به اتفاق مترجمان اهل سنت «واو» را نص در استیناف ندانسته، بلکه تنها ظاهر در آن گرفته بودند. و نکته آخر: در این که مصداق واقعی راسخان در علم اهل بیت (ع) هستند و این بزرگواران با تعلیم الهی، تاویل آیات متشابه را می دانند، در بین امامیه هیچ اختلافی نیست.
حوزه های وحدت، عوامل و راهکارهای ایجاد آن از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
49 - 72
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین ضروریات مکتب اسلام وحدت اسلامی می باشد. این مقاله با بکارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل داده ها در صدد تبیین حوزه های وحدت و راهکارهای ایجاد آن است. مسأله وحدت به قدری حائز اهمیت است که از همان صدر اسلام مورد توجه بوده، به گونه ای که در آیات بسیاری از قرآن به صورت تلویحی- در آیات مکی- و تصریحی - در آیات مدنی- آمده است. انواع وحدت در سه حوزه جوامع بشری، ادیان و اسلام مطرح است. وحدت در حوزه جوامع بشری در آیاتی همچون ﴿یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا﴾(الحجرات/13) نمود می یابد. در حوزه وحدت ادیان، مصادیقی از جمله مصدق هم بودن کتب آسمانی، یکسانی ملاک جزا و پاداش در مورد همه انسان ها و پیروی از دین واحد ابراهیم اهمیت می یابد. در حوزه وحدت اسلامی هم عواملی همچون قرآن، توحید، کتاب و ... نقش محوری داشته و مواردی چون تحکیم مشترکات، مدارا، انصاف و ... به عنوان راهکارهای ایجاد آن هستند.
بررسی و آسیب شناسی ترجمه حرف تعریف (ال) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله تعریف به (الف و لام) یکی از مباحث مهم بلاغی قرآن در موضوع علم معانی است و دقت و توجه لازم نداشتن در ترجمه حرف مدّ نظر سبب تغییر معنا و مراد واقعی کلام الهی و برداشت ناصحیح از آیات الهی می شود. باتوجه به دقت لازم نداشتن مترجمان، در نمونه های متعددی ضرورت بازنگری و آسیب-شناسی ترجمه قرآن لازم به نظر می رسد. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در این روش محقق ابتدا در بررسی ای اجمالی از همه آیات قرآن کریم چند نمونه از آیاتی که معنای (الف و لام) موجود در یک کلمه آن آیه، تأثیر به سزایی در تنوع برداشت از مفهوم آن آیات داشته را شناسایی و ده نمونه از ترجمه های مترجمان محترم را بررسی کرده است؛ ترجمه هایی که جزء پرکاربردترین ومتداول ترین ترجمه های دردسترس به زبان فارسی است. در این بررسی مشخص شد، توجه به معنای (ال) در ترجمه های بررسی شده، بازتاب زیادی ندارد و ناگزیر در برخی ترجمه های قرآن کریم نسبت به انتخاب نوع و ترجمه معنای (ال) باید بازنگری جدی صورت پذیرد. واژه اسلام در آیه (19/آل عمران) و واژه های ذکر و أنثی در آیه (36/ آل عمران)، (ولیس الذکر کالانثی) و (ال) موجود در کلمات خلق و امر در آیه (54/ اعراف) ازجمله نمونه هایی است که در ترجمه الف ولام نسبت تأمل برانگیزی از ترجمه های متفاوت و بعضاً مخالف با آنچه در میراث تفسیری و نحوی و بلاغی است را دارد. همچنین در این بررسی در پایان تحلیل هرآیه ترجمه ای پیشنهادی مبتنی بر مستندات نحوی بلاغی و متکی به میراث علمی و تفسیری ارائه شده است. روش گردآوری به صورت کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی است.
گونه شناسی تفسیر قرآن کریم بر پایه ادعیه مأثوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم پس از آنکه دوره های نخستین خود را پشت سر گذاشت و حدیث (به عنوان تنها منبع شناخت) در تفسیر قرآن نقش ایفا نکرد، صبغه اجتهادی به خود گرفت و نیازمند منابع بیشتر برای فهمی دقیق تر شد. به ویژه اینکه آن منبع، جنبه شرعی داشته و دارای سنخیت کاملی با خود قرآن از جهت انتساب به معصوم باشد. در جستجوی این مهم با منبع یا اصلی دیگر برای تفسیر قرآن یعنی ادعیه رسیده از معصومان مواجه می گردیم؛ چه حجیت این ادعیه به مثابه خبر صحیح برای تفسیر قرآن است. ادعیه دارای ظرفیت گسترده ای برای تفسیر است؛ لذا می توان به آن به عنوان یکی از منابع تفسیری نگریست؛ چه، این معارف دینی علاوه بر فلسفه اصلی خود، یعنی عرض نیاز انسان در پیشگاه خالق متعالی و درخواست بخشش، دربردارنده وجوه مشترکی از معارف الهی با قرآن است. البته در ادعیه به طور صریح به تفسیر آیات قرآن پرداخته نشده اما مضامین برخی از این دعاها بدون تردید، تفسیر آیاتی از قرآن محسوب می شود. تفسیر قرآن براساس ادعیه شامل گونه های مختلفی از این قرار است: تبیین اجمال مفردات، رفع ابهام آیات، تفصیل امور کلی، بیان مصداق مفاهیم، تعلیل مضامین آیات، کشف وجوه اعرابی و پاسخ به پرسش هایی که ممکن است درباره یک آیه مطرح شود. همچنین در این گفتار، به رجحان تفسیر مطرح شده در دعا بر سایر آرای تفسیری توجه داده شده و به ادعیه و تفسیر بیان شده در آن، به عنوان یکی از مرجحات در تعارض آرای تفسیری نگریسته شده است.
بررسی و تحلیل برخی عناصر فرهنگی در ترجمه تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد واعظانه، نوعی گرایش تفسیری است که در سده های مختلف از سوی مفسران قرآن کریم در تفسیر آیات الهی مورداستفاده قرارگرفته است. در این رویکرد، کاربرد زبان و اصطلاحات روزمره مخاطب، داستان ها و قصه ها، به ویژه قصه های اساطیری به منظور جلب توجه مخاطبان و اقناع عاطفی آن ها پر شمار است. گفته می شود یکی از تفاسیر مهم باملاحظه این نوع گرایش، ترجمه ی تفسیر طبری است و همگرایی مترجمان تفسیر طبری با برخی باورهای فرهنگی مخاطبان از عناصر مهم وقابل توجه در رویکرد تفسیر واعظانه این اثر است. به دیگر سخن مفسران این تفسیر باملاحظه عناصر فرهنگی مردم آن عصر ترجمه تفسیری را به گونه ای رقم زده اند که این جنبه تفسیری مشهود گردد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های گرایش واعظانه در ترجمه تفسیر طبری کدام است؟ در یک نگاه کلی می توان دستاورد این تحقیق را در این نکته اساسی مورد تأکید قرارداد که مؤلفان این تفسیر مؤلفه های فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به کار رفته در مفاهمه مخاطبان آن روزگار را در خود منعکس ساخته واز این رهگذر کوشش کرده اند بین این فرهنگ و فرهنگ اسلامی پیوندی برقرار سازند. پیوندی که هدف آن تأثیرگذاری بر مخاطب و ایجاد فرآیندی است که در نهایت به رشد و ارتقا شخصیت تربیتی و معنوی آنان بیانجامد. کاربست این چنین شیوه ای در تفسیر غالباً در رویکردهای تفسیر واعظانه ملموس است.
بررسی نظریه تفسیری ابن عربی در مورد تکثر معنای قصدی، مبانی فلسفی و اثرات فقهی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کلام الهی اصلی ترین منبع فهم آموزه های اسلامی است که در تفسیر آن، دستیابی به نیت صاحب متن اهمیت دارد. اما آیا معانی مقصود خدای متعال می توانند متعدد باشند؟ در این راستا، نظریه تفسیری ابن عربی قابل توجه است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و نقد وحدت و کثرت معانی مقصود در آثار ابن عربی، تحلیل مبانی فلسفی مقصود نبودن معانی نادرست الفاظ و مقصود دانستن تمامی احتمالات معنایی درست می پردازد و در نتیجه اثبات می کند تمامی معانی محتمل درست واژگان، مقصود خدای متعال هستند. سپس برخی از پیامدهای این نظریه در تفسیر قرآن کریم و استنباطات فقهی از آن را بررسی نموده و در پرتو آن آشکار می سازد که تکثر معنای قصدی در تفسیر کلام الهی، راه را برای دریافت معارف بیشتری از قرآن و سنت می گشاید. همچنین در این نوشتار نظریه تکثر معنای ابن عربی با نظریه برخی از اندیشمندان هرمنوتیک مقایسه شده است.
بررسی تطبیقی مواضع اختلافی تفسیر المیزان و تسنیم در حوزه واژگانی با تأکید بر مطالعه موردی پنج واژگان
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
107 - 132
حوزههای تخصصی:
تفسیر المیزان و تسنیم، دو تفسیر گرانسنگ دوران معاصر است که از استاد علامه طباطبایی و شاگرد برجسته و فرهیخته ایشان، آیت الله جوادی آملی، به جامعه اسلامی ارایه شده است. بررسی ها نشانگر آن است که اختلاف مبنایی در تفسیر المیزان و تسنیم، وجود ندارد؛ ولی در مواضعی همانند مفهوم واژگانی، نقش اعرابی یا تعیین مصداق در برخی واژگان، اختلافاتی وجود دارد که پژوهشگر را در دست یابی به فهم درست آیات، رفع اختلاف و یا انتخاب موضع درست، یاری می کند. در پژوهش پیش رو، مواضع اختلافی تفسیر المیزان و تسنیم در پنج واژگان موارد اختلافی؛ "الجمل" در اعراف/40، "سریّا" در مریم/24، "الوف" در بقره/243، "واردها" در مریم/71 و"ما" در یس/35-"مَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ" - مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است و با دلایل علمی، نظر برتر جهت دست یابی به فهم بهتر قرآن، انتخاب شده است.
تحلیل و نقد پیش فرض های کلامی فریقین در ترجمه آیات امامت و فضایل حضرت علی (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۰
27 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم نزد فریقین، بحث پیرامون آیات دلالت کننده بر عظمت و فضایل امام علی (ع) است. ازآنجاکه پیش فرض های کلامی مذهب شیعه و اهل سنت درباره امامت و ولایت یکسان نیست، این دو گروه به مسئله امامت یکسان نمی نگرند؛ بنابراین ترجمه این آیات به زبان فارسی متأثر از پیش فرض های کلامی است. البته مترجمان اهل سنت دراین باره دیدگاه یکسانی ندارند؛ برخی از آن ها آگاهانه و با غرض ورزی، پیش فرض های عقیدتی خود را در ترجمه به کار گرفته اند. برخی نیز این مفروضات را در ترجمه دخالت نداده اند و با موضعی سکوت آمیز از دامن زدن به تعصبات فرقه ای پرهیز کرده اند. این پژوهش بر آن است ضمن بهره گیری از روایات معتبر و آرای مفسّران فریقین پیرامون آیات امامت و فضایل امام علی (ع)، شاخص ترین ترجمه های تفسیری اهل سنت (دهلوی، خرم دل و انصاری) و شیعه (الهی قمشه ای، مشکینی و مکارم شیرازی) را بررسی و تحلیل کند. از این رهگذر می توان پس از بیان ضعف ها و قوّت های احتمالی، تأثیر پیش فرض های کلامی و تعصب های موجود را در ترجمه های اهل سنت دقیق تر نمایان ساخت. افزون بر آن می توان مطابق مبانی کلامی، انتقال صحیح محتوای این آیات را در ترجمه های شیعی مورد سنجش قرار داد.
سبک شناسی سوره حُجُرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۰
55 - 81
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن کریم، اعجاز ادبی آن است که این امر موجب شده که قرآن کریم از دیرباز مورد توجه ادیبان و زبان شناسان قرار گیرد. با رشد و گسترش مباحث زبان شناسی در حوزه های تئوری و کاربردی، دانشمندان اسلامی به ارزش های این دانش پی برده و قوانین و شیوه های آن را با دقت مورد بررسی قرار داده و در پی اجرای آن در قرآن کریم به عنوان بلیغ ترین کلام هستند. در راستای این هدف، در این نوشتار به تحلیل سبک شناسانه سوره حجرات پرداخته شده است. در تحلیل سبک شناسانه این سوره به سه سطح زبانی، ادبی و فکری توجه شده است. در سطح زبانی این سوره به نکات آوایی، صرفی و نحوی توجه شده است. در سطح ادبی به مجاز، استعاره، کنایه و طباق پرداخته شده است و در سطح فکری نیز به تصویر پردازی های قرآن در مورد غیبت و همچنین علم خداوند، اشاره شده است.
وحی تسدیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
65 - 103
حوزههای تخصصی:
ارتباط خداوند با انسان، صرفاً از طریق وحی تشریعی بر پیامبران نیست؛ بلکه بر غیر پیامبران هم وحی می شود که از آن به وحی تسدیدی یا وحی تأییدی یا الهام، تعبیر شده است. این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی، انجام شده در صدد پاسخ به این پرسش است که اولاً انواع وحی الهی چیست و ثانیاً تفاوت وحی تسدیدی با سایر اقسام وحی چیست؟ نتایج پژوهش، گویای این است که در «وحى تسدیدی»، خداوند، هر بنده مؤمنی را که قصد و نیت انجام کارهای خیر دارد، در انجام کار خیر از طریق الهام تأیید می کند. این وحی که شامل حال پیامبران، امامان معصوم و اولیای الهی است، از نظر ماهیت، تفاوتى با الهام ندارد و به عبارت دیگر، وحی تسدیدی، همان الهام به انجام عمل است؛ اما بین وحی تسدیدی با وحی تشریعی و تحدیث، تفاوت های دقیقی وجود دارد.
مفهوم شناسی تأویل و کاربرد آن در تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
واژه تأویل بارها در قرآن به کار رفته و قرآن برای خودش ، قائل به تأویل شده که تلاش های بسیاری را برای یافتن مفهوم صحیح آن به خود معطوف ساخته است؛ علامه طباطبایی نظری جدید برای تعریف تأویل ارائه داده که شناخت آن، در کشف مراد قرآن از تأویل اهمیت ویژه ای دارد. در مقاله حاضر تلاش شده با استفاده از روش کتابخانه ای، تعریف علامه طباطبایی از تأویل در عرف قرآن، تبیین و عملکرد ایشان در کاربرد این واژه در المیزان،گردآوری گردد تا با تعریف ایشان، برداشتی صحیح از معنای تأویل در کاربرد این واژه در قرآن و تفسیر آن بدست آید و مشخص گردد که هیچ یک از تعریف های دیگر تأویل، به جز تعریف علامه طباطبایی، با مراد قرآن مطابقت ندارند و تأویل در تعریف علامه، از سنخ مفاهیم نیست، بلکه حقیقت واقعی و عینی یک واژه یا عبارت قرآنی است که در تمام تفسیر المیزان رعایت شده و تأویل، بر اساس تعریف رایج(بازگرداندن معنای ظاهری)، با هر انگیزه ای باشد، نادرست ارزیابی شده است.
تشکیک خاصی وجود از دیدگاه آقاعلی مدرس و تفاوت آن با سایر انواع تشکیک خاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکمت متعالیه مناط تشکیک خاصی، بازگشت مابه الاشتراک به مابه الامتیاز است. این، یک ضابطه و معیار عام است بگونه یی که بر اساس آن حداقل سه قسم تشکیک خاصی را میتوان تعریف نمود. در قسم اول از انواع تشکیک خاصی، کثرت بر وحدت غلبه یافته است بگونه یی که تمام موجودات و کثرات هستی صرفاً در سنخ وجود با یکدیگر اشتراک دارند. در قسم دیگر غلبه وحدت بر کثرت حاکم است بگونه یی که تمام کثرات عالم وجود، مراتب یک وجود واحد هستند. در این بین، قسم سومی نیز مطرح است که راه میانه یی بین دو قسم دیگر را در پیش گرفته است. در این قسم از تشکیک خاصی وجود که از بیانات آقاعلی مدرس در کتاب بدایع الحکم قابل استنتاج است، غلبه وحدت بر کثرت در میان کثرات امکانی حاکم است، زیرا تمامی آنها مراتب یک وجود واحد اطلاقی هستند در حالیکه میان واجب تعالی و مجموع کثرات امکانی، غلبه کثرت بر وحدت حکمرانی میکند.
نگرشی شناختی- وجودی در رشد و تربیت ارادی «شخصیت» بر مبنای اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«من» یا «خود» در نظریه» صدرایی با خودآگاهی عجین است. پیدایش و ظهور «من» با آگاهی از خود آغاز شده و سپس با آگاهی نیز تکامل و رشد یافته و دارای مراتب گوناگون میگردد. آنچه این نوشتار بر اساس مبانی فکری ملاصدرا درصدد بیان آن است، در نظر گرفتن رشد «من» یا «شخصیت» است. «شخصیت» بمعنای اصطلاحی آن، که در اثر تربیت و عوامل مؤثر دیگر ایجاد میگردد، در حوزه «منِ» متعالی و رشدیافته شکل میگیرد، زیرا «من» از همان آغاز پیدایش، شخص و یک هویت وجودی خاص است، اما شخصیت که بیشتر نمایانگر صفات و ویژگیهای ارادی فرد است، در مراحلی از سیر تکاملی و تربیت صحیح عقلانی آن بروز می یابد. جستار حاضر با بررسی تحلیلی خاص، فرایند این رشد صحیح را که عمدتاً پس از بلوغ حاصل میشود، واکاوی میکند.
نقد و بررسی کارکردگرایی با نگاهی به علم النفس ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه نفس و بدن یکی از مسائل و معضلات فلسفه است. نظریه دوگانه انگاری جوهری (دکارتی و افلاطونی) یکی از راه حلهای این معضل است. آنها معتقدند نفس و بدن دو جوهر و قلمرو متفاوت هستند و دارای ویژگیهای خاص خود. فلاسفه ذهن معاصر برای برون رفت از مشکلات دوگانه انگاری جوهری، دیدگاه هایی اتخاذ کرده اند. نظریه های رفتارگرایی و اینهمانی ذهن و بدن، نفس بعنوان جوهر را انکار کرده و بجای لفظ «نفس»، ذهن و حالات ذهنی را بکار میگیرند و بترتیب معتقدند: حالات ذهنی همان حالات رفتاری و مغزیند. اما حامیان کارکردگرایی با عنایت به مشکلات دوگانه انگاری و دیدگاه های رفتارگرایی و اینهمانی ذهن و مغز، تفسیری بیطرفانه از ذهن (مجرد یا فیزیکی بودن ذهن) دارند و حالات ذهنی را همان حالات کارکردی میدانند که بر اساس درونداد، برونداد و سایر حالات ذهنی، نقشهای کارکردی خاصی را ایفا میکنند. حکما و متکلمان اسلامی نیز با معضل نفس و بدن و دوگانه انگاری جوهری (افلاطونی) مواجه بود ه اند. ابن سینا و سهروردی تقدم نفس بر بدن (نظریه افلاطون) را انکار نموده اما ذات نفس را مجرد و بدن را جسمانی میدانند. بیشتر متکلمان، نفس بعنوان جوهر مجرد و قائم بذات را رد نموده و نفس را جسم لطیف میدانند. ملاصدرا همانند کارکردگرایان، به مشکلات جوهر مجرد دانستن یا جسمانی بودن نفس واقف بوده و معتقد است: ذات نفس، مجرد صرف و مادی صرف نیست بلکه نفس در ابتدا جسمانی است و سپس با حرکت جوهری، مجرد میگردد؛ نفس بر اساس وحدت حقه ظلّیه، جامع و برزخ جسمانیت و تجرد است و بر اساس حالات مراتبش، مادی و مجرد میگردد. هرچند هم کارکردگرایان و هم ملاصدرا، مجرد و جسمانی بودن محض ذهن (نفس از نگاه ملاصدرا) را انکار نموده اند اما ملاصدرا از آنجایی که هستی را منحصر به طبیعت ندانسته، دقیقتر از کارکردگرایان که نگاه فیزیکالیستی به ذهن دارند رابطه نفس و بدن را تبیین کرده است.
بررسی تفسیرآیات قضاوت حضرت داود و سلیمان (ع) از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
77-98
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه در قرآن کریم در مورد جزئیّات داستان و چگونگی قضاوت داود و سلیمان ^ درباره گوسفندانی که شبانه وارد مزرع ای شده و آن را تباه ساخته بودند، سخن به تفصیل نیامده است. روایات متعددی، با اختلاف در نقل، در مورد تفصیل قصّه و چگونگی قضاوت حضرت داود و سلیمان ^ در تفاسیر فریقین در تفسیر این آیات حکایت شده است. از این رهگذر، اختلاف ها و برداشت های تفسیری متنوعی از ناحیه مفسران فریقین پدید آمده است. بنابراین نویسنده در این مقاله برآن است تا برداشت های تفسیری مفسران فریقین درباره این آیه را ارائه کرده و عواملی که موجب ارائه چنین تفسیرهای متفاوتی از آیه شریفه شده است را روشن سازد. در نتیجه این پژوهش، روشن می شود که آن دسته از روایات که حاکی از اختلاف داود و سلیمان در حکم است که همه آنها موقوف یا مقطوع بوده و به سبک داستان سرایان به جزئیات داستان توجه دارند و با آیات و روایات قطعی هم خوانی ندارند، مصدری جز یهود نداشته و از جمله اسرائیلیاتی هستند که ناخواسته وارد جرگه احادیث اهل تسنن شده و در اثر غفلت، از منابع ایشان به منابع تفسیری و روایی شیعه نیز منتقل شده است، که اعتماد به آنها شایسته نیست.
معناشناسی «تبشیر» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
73 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش درباره واژه های قرآن از آن جهت اهمیت دارد که قرآن، منبع معارف و دستورهای زندگی انسان و در حقیقت کتاب انسان است. یکی از راه های دستیابی به فهم بهتر قرآن برای رسیدن به سعادت و کمال، معناشناسی واژه های قرآنی است. این پژوهش با عنوان «معناشناسی تبشیر در قرآن کریم» با شیوه کتابخانه ای و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در صدد است که حوزه های معنایی واژه تبشیر را با توجه به مجاورت کلمات و تقابل آن ها و ساختار آن در قرآن را مورد بررسی قرار دهد. برای دستیابی به این مهم از دانش معناشناسی که ابزاری برای ژرف اندیشی و ایجاد نگاهی عمیق و فراگیر است، واژه تبشیر و واژه های مرتبط با آن با بکارگیری قاعده سیاق هسته معنایی تبشیر و ارتباط نظام مند مؤلفه های مرتبط با آن تبیین گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که واژه های «ایمان»، «احسان»، «صبر»، «اسلام» و «تواضع» مفاهیم همنشین «تبشیر» و واژه «انذار» در تقابل با تبشیر قرار دارد. لذا انسان مؤمن اگر بتواند صفات مذکور را در خود تقویت کند می تواند به عنوان مبشر الهی مطرح باشد. همچنین خداوند قرآن کریم، ملائکه و برخی از انبیای الهی از مصادیق مبشرین در قرآن کریم می باشند.