فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
81 - 96
حوزههای تخصصی:
نگاه اسلام به همه ابعاد جوامع بشری نگاهی وسیع و همه جانبه است. نظریات، راهبردها و رهیافت های اقتصادی آن نیز برای حل مسائل بشری از متین ترین و معتدلترین نظریات می باشد. هدف از این نوشتار بررسی مبانی فقهی تشویق به کسب ثروت حلال در جامعه اسلامی از منظر مقام معظم رهبری است، بنابراین این نوشتار در محدوده فقه وبه روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. دستاوردهای پژوهش بر آن است : نظریات اسلام در خصوص چگونگی برپایی نظام مالی، استخراج معیارها، ملاکهای اقتصادی، مالکیت خصوصی، عدالت اجتماعی و.... می تواند برای جامعه بشری، اقتصادی پاک و سالم بنا نهد، اقتصادی که در سایه آن، انسان بتواند به تکامل مناسب روحی و منعوی دست یابد. در این راستا مسأله تعدیل ثروت برای برقراری عدالت اجتماعی یکی از مهمترین سیاستهای اقتصاد اسلام می باشد تبیین ابعاد مسئله تعدیل ثروت و راهکارهای تحقق آن در جامعه اسلامی مستلزم بحثی بسیار مستوفی و مبسوط است.
واکاوی تاریخی مفهوم «الجفاه الطغام»؛ توصیفی از حضرت علی (ع) درباره شامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر «الجفاه الطغام» در سه خطبه نهج البلاغه، خطاب به اهل شام بکار رفته است. امام علی(ع) این گروه را تندخو و در شمار اراذل و اوباش جای داده که تنها اتحاد، موجب پیروزی شان شده است. نکته قابل توجه، استعمال جفاه طغام به دو صورت معرفه و نکره و اظهار تعجب علی(ع) از جفاه طغام است که بدون دریافت «مَعُونه»، به اطاعت از معاویه درآمده اند. درباره این نسبت، شارحان، تعجب امام(ع) را تنها به تبعیت بدون عطا منحصر کرده اند. برخی از شارحان معنای لغوی را پاداش و مستمری دانسته اند اما تعجب خود را این چنین ابراز داشته که محال است معاویه به سپاهیان، عطایی نداده باشد؛ تحلیل برخی آن است که مَعونه به معنای پرداخت های مازاد بر حقوق ماهیانه است که به تیمارداری ستوران و تعمیر اسلحه اختصاص می یافته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی مفهوم جفاهطغام را بازشناسی کرده است. در پایان این نتیجه به دست آمد که هرگروه عالی رتبه یا دون پایه ای که اقتدار، وفاداری و اطاعت از حاکمیت حضرت علی(ع) را نادیده گرفته، ب ه فکر تصاحب قدرت یا معترض سیاست های حضرت بوده و امنیت ش هرها را ب ره م زند، همگی در شمار موصوفان به «الجفاه الطغام» قرار می گیرند. در این میان، گروه هایی هویت یابی شدند که از معاویه، معونه و عطایی دریافت نمی کردند که دقیقا با توصیف امام، سازگار است. با شناخت هویت طغام این نکته حاصل شد که اظهار تعجب علی (ع) تنها از جفاهطغام نیست که بدون معونه از معاویه اطاعت می کنند؛ بلکه حضرت متعجب از صحابیانی هستند که حقوقی برابر را نپذیرفته و روش های ایشان را خوش ندارند.
نفاق سیاسی خواص در دین گریزی عوام و تأثیر آن در ناکارآمدی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفاق پدیده ای است که در آموزه های دین به این صفت و نیز پیامدهای آن در سطوح مختلف اشاره شده است. نفاق آن هم درسطح خواص، خسارت های زیان بار به بار می آورد. از جمله پیامدهای جبران ناپذیر این صفت مذموم، بدبینی و فاصله گرفتن مردم از دین و شریعت است. خواص در صورت ضعف و تزلزل در ساحت شناخت و بینش، جهت دست یافتن به قدرت یا حفظ جایگاه خود، تدریجاً صفت نفاق را پیدا می کنند. تاریخ نیز بیانگر این حقیقت است که عملکرد منافقانه برخی خواص، آسیب های جبران ناپذیری وارد نموده است. رویکرد اساسی در این جستار، بررسی نفاق خواص جامعه در حکومت دینی و تأثیر آن در دین گریزی عوام است. این جستار در مقام بررسی این مسئله است که ابتلای خواص جامعه مبتلا به این پدیده مذموم و عملکرد منافقانه آنان الزاماً در عوام تأثیر منفی گذاشته و باعث بدبینی و حتی فاصله گرفتن آنها از دین شود. خواص منافق در طول تاریخ لطمات جبران ناپذیری بر پیکره جامعه وارد نموده اند. در عصر حاضر بعد از تحقق حکومت اسلامی در منطقه و اتمام دوران دفاع مقدس، مدعیان دین و خدمت به مردم تدریجاً در بدنه نظام نفوذ نمودند. آنان با استفاده ابزاری از دین و نمادهای آن، در راستای عوام فریبی، اعتماد توده مردم را نسبت به خود جلب نمودند. عملکرد نابه هنجار آنان عامه مردم را دچار تضاد نمود، موجب گردید مردم نسنجیده به پای دین بگذارند. هدف اساسی در این جستار، بررسی پیوند ناگسستنی میان نفاق خواص جامعه و تأثیرگذاری عملکرد منافقانه آنان در عرصه های مختلف از جمله در عرصه سیاست و مدیریت جامعه، بر اعتقادات دینی توده مردم و در نتیجه دین گریزی آنان است. پرسش اصلی نیز این است: چگونه نفاق سیاسی خواص جامعه موجب ناکارآمدی دین می شود؟ روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای است.
پرستشگاه در سنت زرتشتی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
95-110
حوزههای تخصصی:
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
تبیین جامعه شناختی الگو رفتارها و هم رایزنی در سیره علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمود سیره حضرت امیر (ع) در منابع تاریخی دارای وجوه ممتاز و ابعاد بی نظیری است که نمایانگر وسعت شخصیت با ثبات و پایدار وی، به عنوان الگو و اسوه جوامع مسلمان است. در کنار شخصیت بی بدیل نظامی به هنگام غزوه و جهاد با کفار و منافقین، شجاع و دلیر, و در صحنه اجتماع و خانواده نرم خو، صلح جو و مهربان متکی بر عقل و درایت بود. گرچه منابع از منش نظامی امام علی (ع) بسیار گفته اند، اما آنچه امام را از هم عصرانش به عنوان یک حاکم و خلیفه ی سرآمد، ممتاز می کند، برخورداری از کمال عقل در کارویژه های سیاسی و دیپلماسی است. چنانکه در سیره سیاسی و فرهنگی حضرت مجموعه ای از مذاکرات و همرایزنی های سیاسی و فرهنگی وجود دارد که می توان از خلال آنها به شخصیت والا و عقلانی ایشان در اتخاذ راهبردهای حکومتی دست یافت.در طول تاریخ این الگو رفتارها به مثابه راهبردهای اجتماعی سرمشق شیعیان بوده است. بر این اساس خواست مقاله حاضر مطالعه ابعاد همرایزنی های امام علی (ع) در خلال خلافت هر چند کوتاه مدیت اما عمیق و پر دامنه ایشان است. این مقاله می خواهد به این پرسش ها پاسخ دهدکه: ابعاد مذاکرات امام علی (ع)به عنوان الگو رفتارهای سیاسی در خلال خلافت ایشان چه بوده است؟ گروه های هدف همرایزنی های سیاسی از منظر امام علی کدامند؟ و نتایج راهبردهای فرهنگی در مناسبات سیاسی ایشان چیست؟ این پژوهش برپایه مطالعات تاریخی، توصیفی و تحلیلی متکی بر منابع تاریخی و با استناد به مکتوبات امام علی(ع) در نهج البلاغه تدوین و تنظیم شده است.
بررسی سنخیت انسان کامل با حق تعالی و استخلاف از او در نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
157 - 190
حوزههای تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی سنخیت نفس انسان با حق تعالی و استخلاف از او در نظر صدرالمتألهین است. در این تحقیق، پرسش ها و مسائلی طرح و تبیین می شوند؛ نفس انسان با حق تعالی چه مناسبتی دارد؟ چرا انسان کامل به عنوان خلیفه جامع حق تعالی انتخاب شده است؟ در پاسخ، این مدعا به ثبوت می رسد که نفس انسان از حیث ذات، صفت و فعل، مثال و مظهر حق تعالی است و انسان کامل، مظهر تام اسماء و صفات اوست. سنخیت بین حق تعالی و انسان کامل، با تطور و اشتداد وجودی نفس در قوس صعود، به فعلیت می رسد و انسان کامل، مثال و مظهرتام حق تعالی می شود. بر اساس سنخیت انسان کامل با حق تعالی در ذات، صفات و افعال، استخلاف انسان از حق تعالی، توجیه و وی خلیفه جامع حق تعالی می گردد. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیلی است و مهم ترین نتایجی که این تحقیق به آنها دست یافته عبارت اند از: حق تعالی، مرآت اشیاء است؛ اشیاء از جمله نفس، ظل و مظهر و مرآت حق تعالی هستند؛ مرآتیت نفس، سبب معرفت به حق تعالی است؛ نفس دارای درجات و تطور وجودی تکاملی است؛ مناسبت فعل و فاعل، بر اساس کریمه «کل یعمل علی شاکلته»، ثابت است؛ بر اساس سنخیت بین فعل و فاعل و انسان کامل با حق تعالی در ذات،صفات و افعال و مظهریت تام وی در اسماء از واجب تعالی، انسان کامل، خلیفه جامع حق تعالی است.
تناقض نمایی عصیان و عصمت حضرت آدم؛بررسی شبهات عصمت ناظر بر آیات دالّ بر معصیت آدم بر اساس تحلیل سید مرتضی و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
103 - 124
حوزههای تخصصی:
عصمت انبیا از اصول مسلم و قطعی امامیه است، اما ظاهر برخی آیات قرآن که بر معصیت و خطای حضرت آدم دلالت دارد، موجب اشکال و شبهه در اصل عصمت انبیا شده است. این تحقیق، شبهات عصمت ناظر بر آیات دال بر معصیت و خطای آدم را براساس تحلیل سیدمرتضی و علامه مجلسی بحث و ارزیابی کرده است. آن دو بزرگوار باتوجه به ظواهر برخی آیات، حدود هفت شبهه را بر عصمت آدم و درنهایت عصمت همه انبیا، بررسی کرده و پاسخ گفته اند. تمامی این شبهات برگرفته از تعبیراتی مانند عصیان، غوایت، ظلم، توبه، لغزش، غفران و مخالفت با نهی الهی است که در قرآن نسبت به حضرت آدم به کار رفته است. آنچه از پاسخ سیدمرتضی و علامه مجلسی به دست می آید این است که بر اساس مبانی عقلی و نقلی امامیه اولاً مفاهیم و تعبیراتی مورداستدلال، معانی و کاربردهای متعدد دارد و تنها دال بر معصیت و گناه نیست. ثانیاً این مفاهیم از نوع مفاهیم مشکک بوده و نحوه صدقشان بر مصادیق خود یکسان نیستند. ثالثاً عصیان حضرت آدم مخالفت با امر استحبابی و ترک اولی بوده است و چهارم اینکه به خاطر ادله قطعی بر عصمت انبیا، از ظواهر نصوص مورداستدلال، دست برداشته می شود. روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی با رویکرد اجتهادی است.
اقتباس ها و امتصاص های قرآنی در ادعیه رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
148 - 176
حوزههای تخصصی:
کلام گهربار ائمه اطهار(ع) پس از قرآن کریم، گران قدرترین میراث دین مبین اسلام بوده که مبتنی بر آیات قرآن کریم صادر شده و تفسیری حقیقی و روشن از این کتاب آسمانی ارائه می دهد. به همین منظور، تحلیل و بررسی این مطلب که در کلام نورانی اهل بیت(ع) چه میزان آیات قرآنی کاربست داشته و چه نوع رابطه بینامتنی میان آن ها و آیات قرآنی برقرار است، یکی از مسائل پژوهشی مورد علاقه اندیشمندان حوزه علوم قرآن و حدیث است. در این مقاله به مطالعه مجموعه کامل ادعیه امام رضا(ع) پرداخته و تلاش شده در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوعات اصلی این ادعیه و میزان و کیفیت بهره مندی از آیات قرآنی در آن ها نشان داده شود. در مرحله دوم با استفاده از روش بینامتنیّت به تحلیل انواع روابط بینامتنی موجود در متن ادعیه پرداخته و ضمن ارائه گزارشی دقیق از انواع این روابط، نمونه هایی از پیچیده ترین نوع روابط بینامتنی صورت گرفته میان این ادعیه و آیات قرآن در قالب نفی متوازی یا امتصاص را توضیح داده ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموعه 104 دعای صادر شده از امام رضا(ع)، 540 آیه قرآنی به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقتباس شده که بخش عمده آن ها به صورت غیرمستقیم و با رابطه بینامتنی نفی متوازی یا امتصاص بوده که در واقع تلاشی برای تکمیل معنای متن حاضر به واسطه بهره مندی هوشمندانه از متن غایب و همچنین افزایش معنای متن غایب در پرتو توجه مضاعف به متن حاضر است. این مطلب نشان می دهد آن امام همام ضمن بیان نکات آموزشی و معرفتی در ادعیه، در پرتو تأکید مضاعف بر عناصری خاص، به تفسیر آیات قرآن و تبیین کاربرد صحیح آنها نیز اشاره کرده اند.
مفهوم مهدویت در تحقق تمدن اسلامی از منظر رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
37 - 52
حوزههای تخصصی:
تمدن اسلامی بر پایه شریعت استوار گردیده است و کلیه مؤلفه های آن بسان؛ دین، اخلاق، علم و عدالت مطابق با قرآن کریم و سنت رسول الله و امامان شیعه بوده و در کل توحیدی است. از طرفی هم، مهدویت از جمله مفاهیمی است که در طول تاریخ اسلام و قرون متمادی همواره راه نجات از استبداد و ستم و تحقق عدالت اجتماعی بوده است. پس اتخاذ چنین رویکردی به مفهوم مهدویت در انسجام انقلاب اسلامی و شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی مؤثر است. لذا هدف از انجام این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که مهدویت از چه طریقی می تواند در تحقق تمدن اسلامی نقش داشته باشد؟ بنابراین در این مقاله تلاش می-شود تا ابعاد و زوایای مختلف این موضوع با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای مورد توصیف و تحلیل قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که، مهدویت آرمان غایی و هدف اصلی انقلاب اسلامی ایران است، اما برای دست یابی به آن و پیدایش و حفظ تمدن اسلامی باید به الزاماتی همچون، توجه مستمر به آموزه ها و اندیشه-های مهدویت، جهاد تبیین برای راهنمایی مردم و زمینه سازی ظهور، انتظار محوری در سبک زندگی اسلامی در همه سطوح و نیز تربیت افراد متدین و عالم توجه نمود تا بدین طریق، موانع برداشته شود و جامعه به سوی ترقی و تعالی حرکت نماید.
رسم «ساتی» و چرایی آن با توجه به جایگاه زنان هندو و مقایسه آن با اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
یکی از سنت های هندوان رسم «ساتی» است که در آن زنِ شوهر مرده به همراه وی سوزانده می شود. این سنت در طول تاریخ هند، افت وخیزهایی را تجربه کرده و سرانجام با توجه به مخالفت های افراد و گروه های مختلف ممنوع اعلام شده است. مطالعات انجام شده بیانگر انگیزه های گوناگون نسبت به انجام این سنت است. از نگاه برخی محققان، این عمل با انگیزه الهی و با تأسی به الهه داکشیانی، و از نگاه عده ای دیگر علت آن مشوق ها و عقوبت های اجتماعی است که زن بیوه را ملزم به انجام چنین عملی می کرده است. اعتقاد به تناسخ در کنار عشق و محبت زن نسبت به شوهر از دست رفته و ملحق شدن به او از دیگر عواملی است که تمایل به این رسم را تشدید می کرده است. البته بی توجهی به نیازهای عاطفی و اجتماعی بیوه زنان نیز سبب شده است این خودسوزی نوعی رفتار خشونت آمیز قلمداد شود که فرجام این سنت شاهدی بر این ادعاست. عنایت دین مبین اسلام نسبت به وضعیت این گروه از زنان نشان دهنده نگاه متعالی تعالیم آن و رعایت مصالح فردی و اجتماعی در این مسئله است.
در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، رسم ساتی تبیین شده و پس از بررسی ریشه های فکری آن به مقایسه جایگاه زن در هندوئیسم و اسلام پرداخته می شود.
تحلیلی از روش های امام علی(ع) در مدیریت بحران های سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت امام علی(علیه السّلام) همانند سایر حکومت ها در بازده زمانی خود از بیشترین بحران های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و.....مواجه بوده است. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی در این مورد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که روش های امام علی(علیه السّلام) درمدیریت بحران های سیاسی و اجتماعی چگونه بوده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که حضرت توانست با سه روش؛ معرفتی، عاطفی و رفتاری بحران های سیاسی و اجتماعی دوران حکومتش را مدیریت نماید. تبیین باورها و اعتقادات،آگاهی بخشی سیاسی و اجتماعی، افشاگری سیاسی مخالفان و پاسخ به شبهات از مهم ترین روش های معرفتی ، محبت و مهرورزی، رفق و مدارا، موعظه از مهم ترین روش های عاطفی و کاربست اصول اخلاقی ، مشورت، پایبندی به تعهدات، مواجهه با بدعت گذارای و خشونت بجا از روش های رفتاری حضرت در مدیریت بحران های سیاسی و اجتماعی می باشند.
تحلیل کلامی نظریات تفسیری متکلمین درباره مفهوم «لقاءالله»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
131 - 155
حوزههای تخصصی:
مسئله «لقاءالله» با هویتی کلامی یکی از مسائل مهم قرآنی است که خداوند درباره تصدیق و تکذیب آن «وعده و وعید» فراوانی داده است واز اصول اعتقادات یا فروع اصلی آن ها محسوب می شود. به همین جهت تأملات پژوهشی پیرامون آن دارای ضرورت است و تضارب آراء دیدگاه های کلامی وعرفانی درباره این مفهوم ازیک سو واختلاف نظر امامیه واهل تسنن پیرامون آن از سوی دیگر بر ضرورت تحقیق می افزاید. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی نظرات مفسرین امامیه واهل تسنن سعی نموده است به روش توصیفی، تحلیلی به استقراء وسیع در آرای ایشان پرداخته و به تحلیل تأثیر مبانی کلامی ایشان در نظرات تفسیری آنان درباره مساله لقاءالله بپردازد. از یافته های تحقیق این است که نشان داده مبنای کلامی نظیر «تجسیم» و «تشبیه» زمینه ساز تفسیر لقاءالله به مواردی نظیر رؤیت جسمانی است و مبنایی نظیر «تنزیه صرف» زمینه ساز تفسیر لقاءالله به مواردی شبیه لقاء ثواب و عقاب است. امامیه با مبانی کلامی که با مشی معتدل بین تنزیه و تشبیه جمع نموده اند با حمل لقاءالله بر شهود باطنی و رؤیت تجلیات الهیه، دارای موضع تفسیری متفاوتی شده اند.
رویکردها در طراحی نظامات دینی با تأکید بر عرصه اخلاق و تربیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
39 - 58
حوزههای تخصصی:
دین مدعی جامعیت نسبت به همه عرصه های زندگی و پاسخگویی به نیازهای بشر تا روز قیامت است. اگر در عصر تشریع، نیازهای فکری مردمان با ارائه استدلالاتی ساده و روان پاسخ می گرفت اما دین برای اعصار بعد نیز ذخایر پنهانی داشت که شکافندگان علم دین یعنی صادقین؟عهم؟ متناسب با نیازهای فکری جدید به آشکار کردن این گنجینه های نهان پرداختند. باور به غنای دین، ما را نیز به این باور رسانده است که دین برای عصر ما نیز جوابگو است؛ عصری که در آن، ما نیاز به ارائه نظامات دینی برای عرصه های مختلف زندگی هستیم. این دغدغه سال ها است که اندیشمندان دینی را به تلاش های پردامنه ای کشانده و این نوشته کوتاه می کوشد تا گزارشی اجمالی از این جنبش علمی ارائه دهد. کوتاهی فرصت و فرودستی نویسنده، این گزارش را محدود به مشهورترین رویکردها و با تأکیدی خاص بر حوزه تخصصی راقم این سطور یعنی اخلاق و تربیت همراه کرده است. گزارش با ارائه رویکردی تازه و متفاوت در عرصه نظام سازی دینی به پایان می رسد که شاید با نقد ناقدان بتواند به گامی پیشتر در این عرصه خطیر بیانجامد.
بسط ولایت مهدوی و جهانی شدن دین در اندیشه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
40 - 69
حوزههای تخصصی:
وجود رهبری الهی، حضور دین و مکتب، ایجاد تشکل مؤمنان (حزب الله) و تشکیل دولت اسلامی از ارکان چهارگانه ای هستند که برای بسط ولایت مهدوی در زمین و جهانی شدن دین لازم و ضروری است. در زمان غیبت رهبری الهی در قالب ولایت فقیه جامع الشرایط متجلی است و دین الهی نیز در قالب قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام موجود است. اما دو رکن دیگر یعنی تشکل مؤمنان و حزب الله (امت سازی) و دولت اسلامی را باید محقق کرد و به هر میزان این دو رکن تحقق پیدا کنند و دایره شمول بیشتری را در بر بگیرند، یک گام به سمت بسط ولایت الهی به پیش خواهیم رفت و به جهانی شدن دین کمک خواهیم کرد که نقطه اوج آن در زمان ظهور اتفاق خواهد افتاد. بدین جهت بررسی چگونگی بسط ولایت مهدوی در زمین و به تبع آن جهانی شدن دین، از امور مهم و ضروری برای پژوهش و تحقیق است. حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) از معدود فقهایی است که با نگاه راهبردی به امامت و مهدویت در صدد بود با نشان دادن چگونگی بسط ولایت مهدوی برای تمام بشریت و در همه پهنه جهان هستی، به جهانی شدن دین کمک کند. ایشان برای تحقق این امر مهم هم به آیات قرآن کریم و هم به روایات استشهاد کرده است؛ بنابراین فرضیه این پژوهش آن است که در اندیشه آیت الله صافی گلپایگانی (ره) با بسط ولایت مهدوی می توان به جهانی شدن دین کمک کرد. در این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی بسط و گسترش ولایت مهدوی و جهانی شدن دین در اندیشه حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) مورد بررسی قرار گرفته و به این سؤال اصلی که در اندیشه حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) چگونه می توان ولایت مهدوی را به هدف جهانی شدن دین بسط و گسترش داد؟ پاسخ داده شده است. تبیین ارکانی چون ضرورت وجود امامت و رهبری الهی در زمین و ضرورت وجود دین الهی و تشکل مؤمنانه و امت سازی اسلامی با تأکید بر نقش دولت اسلامی در این حوزه از یافته ها و نوآوری های این مقاله است.
بررسی و نقد نحوه خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
33 - 60
حوزههای تخصصی:
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند می پردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدی ترین مباحث در ترسیم هستی شناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهان بینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهان بینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک می کند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگی ش به دست آید، زیرا با ترسیم مدل های هستی شناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، می توان خطاها و ضعف های محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) می کند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندان که در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
تحلیل و بررسی الهیات سلبی بمثابه تقریر نظریه «عینیت» در اندیشه کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
61 - 84
حوزههای تخصصی:
«الهیات سلبی» به مثابه نظریه ای مهم و پرطرفدار در ادیان ابراهیمی، بر مؤلفه سلبی گروی در حوزه خداشناسی تأکید داشته، ساحت ها، رویکردها و تقریرهای مختلفی دارد که شاخص ترین آن ها در میان متکلمان امامیه، رویکرد الهیات سلبی به مثابه تقریر نظریه «عینیت» است. این رویکرد، رابطه نظریه عینیت و الهیات سلبی را در کانون بررسی قرار داده، در پی سازگار انگاری این دو نظریه است و مورد پذیرش ثقهالاسلام کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد قرار دارد. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی این رویکرد سامان یافته، آشکار می شود که این نظریه سه مؤلفه برجسته دارد؛ 1. سلبی انگاری صفات ثبوتی در ساحت هستی شناختی؛ 2.سازگاری سلبی انگاری صفات ثبوتی با بساطت ذات الهی و ناسازگاری ثبوتی انگاری آن ها با بساطت ذات(برهان نظریه)؛ 3. تقریر نظریه عینیت در سایه سلبی انگاری صفات ثبوتی. با این همه، به نظر می رسد هیچ کدام از این مؤلفه ها موجه نیست و این نظریه علاوه بر اشکالات درونی، نمی تواند تقریرکننده نظریه عینیت باشد.
بررسی رهیافت و اشکالات تئودیسه «جبران الهی» مک کورد آدامز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
289 - 316
حوزههای تخصصی:
مسئله «شر» که از آن تعبیر به «پناهگاه الحاد» می شود، در کلام جدید بحثی زنده و پویاست که با تقریرات و نیز دفاعیات و تئودیسه های متعدد مواجه است. «تئودیسه جبران الهی» تلاشی الهیاتی از سوی «مک کورد آدامز» برای تبیین چگونگی سازگاری منطقی شرور با خدای مطلقاً خیرخواه است که کمتر به زوایا و نقد آن توجه شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، سعی در تبیین این رهیافت شده و به بیان و ارزیابی اشکالات و دفاعیات آن پرداخته شده است. آدامز در رهیافت خود سعی در تغییر نگاه به مسئله شر از «مسئله ای انتزاعی» به «مسئله ای وجودی» دارد و با عبور از پاسخ های ابزار انگارانه مبتنی بر بهترین جهان ممکن به ارتباط وجودی و معنابخش شرور ورود نموده و تعالی بخشی شرور را از طریق اتصال و همگونی وجودی با خداوند که والاترین پاداش و جبران الهی است، مطرح می سازد. هچنین وی بر ناقص بودن درک ما از اهداف الهی، توصیه به خروج از حالت تدافعی در مواجهه با مسئله شرور، تمرکز بر ذات بی نهایت خیر الهی و تجارب خداگونه تأکید نموده است. از جمله اشکالات این نظریه تقابل فلسفه و دین در مسئله شر، عدم الزام اخلاقی خداوند، عدم کفایت جبران، عدم توجیه این جهانی شرور، عدم تلاش برای کاهش شرور می باشد.
بررسی و نقد دیدگاه نسل دوم جریان روشنفکری دینی ایران در انکار میلاد امام دوازدهم(عج) با تکیه بر گزاره های تحلیلی فلسفه علم تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
255 - 272
حوزههای تخصصی:
مهدویت باور اصیل اسلامی است. البته برخی از علمای شهیر اهل سنت بر ولادت امام دوازدهم هم صحه گذاشته اند. پیشران روشنفکری دینی زمانه با تشکیک در منابع تاریخ اسلام از جمله حدیث، دستاوردهای مدرنیته را تقدیر تاریخی می داند و با ستایش اندیشه پسامدرن و تاسی به اندیشه نومعتزلی و عرفان، میلاد امام دوازدهم را به دلیل کمبود شواهد از نظر تاریخی رد می کند. این پژوهش براساس منابع کتابخانه ای، از روش های استدلالی در بررسی و نقد این ادعا استفاده کرده است. هدف این تحقیق نگاهی نو به موضوع مهدویت با به کار بستن روش تحلیلی بحث های فلسفه علم تاریخ است. بر این اساس، نادیده گرفتن وقایع تاریخی به بهانه کمبود شواهد، تحریف تاریخ است و این شواهد به درد فرد شکاک نمی خورد. راه فهم گزاره های تاریخی نیز همدلی و بصیرت است و معنای عینیت، گزینشی منطقی در میان این گزاره هاست. همچنین شواهد میلاد براساس زاویه دید و مسئله ارزش ها، گزینشی منطقی است. ثمره نگاه پست مدرن، شکاکیت مطلق و ویرانی پایه های علوم از جمله تاریخ است، اما به دلیل برخورداری این رویکرد از عناصر پلورالیسم و نسبی گرایی، نمی توان میلاد امام دوازدهم را با این دید انکار کرد.
انتظار و فرایند سامان دهی عناصر اخلاقی در دفاع از جبهه حقّ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
65 - 82
حوزههای تخصصی:
انتظار حالتی نفسانی و ترکیبی از معرفت و کنش هائی است که در جهت حرکت و زمینه سازی برای ظهور منجی موعود انجام شده و از سه عنصر معرفت به آینده و آینده نگری مثبت، امید به تحقّق آینده مثبت و حرکت به سوی تحقق آن تشکیل شده است که این حرکت حوزه رفتارهای اختیاری و اخلاقی انسان منتظر را شامل می شود. انسان منتظر، بهترین وضعیت را زمان ظهور و حضور منجی و تحقق حکومت صالحان می داند، پیوسته درصدد اقداماتی برای تحقق آن وضعیت است. ماهیت و حقیقت چنین انتظاری دارای عناصری اخلاقی است که در قالب فرایند و سازوکاری خاص می توانند به دفاع از جبهه حق و نیروسازی برای زمینه سازی ظهور منجی موعود کمک کنند. پژوهش حاضر می کوشد مهم ترین عناصر اخلاقی معطوف به پذیرش حقیقت انتظار را در قالب فرایندی تعریف کند که از کمال گرائی اخلاقی آغاز و به اصل کرامت انسانی منتهی می شود. که در این صورت براساس این فرایند، سازوکاری برای دفاع از جبهه حق تعریف می شود. نتیجه پژوهش نیز این خواهد بود که پیوند و نسبتی وثیق بین حقیقت انتظار، عناصر اخلاقی و دفاع عوامل انسانی از جبهه حق و در نهایت نیروسازی برای ظهور منجی وجود دارد.
نقد و بررسی نظریه «ناتانا دیلانگ» در مورد ماهیت دعوت محمد بن عبدالوهاب و ارتباط آن با گروه های سلفی جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
249 - 272
حوزههای تخصصی:
«ناتانا دیلانگ» از شرق شناسان معاصر، مدعی است علی رغم چهره سیاهی که تا کنون از «محمد بن عبدالوهاب» ترسیم شده است، وی یک فرد اصلاح طلب دینی بوده است که با توجه به فضای شرک آلود آن زمان و عبادت قبور، توسل و... ظهور کرده است، لیکن مسیر دعوت او در طی زمان دچار انحراف شده و از «احیاگری» و «اصلاح طلبی» به سمت الگو شدن برای گروه های سلفی جهادی سوق پیدا کرده است. از سویی گروه های سلفی جهادی معاصر نظیر «القاعده» و نظریه پردازان آن مانند سید قطب بیشتر تحت تأثیر «ابن تیمیه»، عالم حنبلی قرن هشتم هجری هستند. تا کنون در مورد دیدگاه شرق شناسان در مورد وهابیت و به خصوص «ناتانا دیلانگ بس» به زبان فارسی کار چندانی نشده است. یافته های این تحقیق که به روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد به خلاف ادعاهای ناتانا دیلانگ، فضای دوره محمد بن عبدالوهاب اصلاً به آن صورتی که وهابیت و خانم دیلانگ اشاره می کنند شرک آلود نبوده است و وی بیشتر در قامت یک فرد تکفیری ظاهر شده تا یک اصلاح طلب؛ محمد بن عبدالوهاب تحت تأثیر و یا به عبارتی دیگر مقلد ابن تیمیه بوده است و آرای فقهی و کلامی جدیدی از خود ندارد. گروه های سلفی جهادی در آثار خود بیشتر به آثار ابن تیمیه و نیز محمد بن عبدالوهاب استناد می کنند. وهابیت فعلی حاکم بر عربستان سعودی یک وهابیت استحاله شده است و گروه های سلفی جهادی مانند داعش سعی دارند آن را به نقاوت و خلوص اولیه آن بازگردانند.