فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۴٬۸۲۱ تا ۴٬۸۴۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            روابط عمومی در سازمان های سیاسی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            بررسی عوامل موثر بر بر نگرش دختران نسبت به روابط با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                چکیده:درجامعه ماگسترش روابط و دوستی دختران و پسران،بعنوان رفتاری فرهنگی و اجتماعی،پدیده نسبتا جدیدی است که درسالهای اخیرابعادتازه ای یافته است.نتایج برخی ازپژوهش ها حاکی از آنندتغییرارزشهاوسبک زندگی نوجوانان و جوانان در بروزاین پدیده نقش مهمی ایفا می نمایند.دراین زمینه روندتغییرات ودگرگونیهای فرهنگی واجتماعی در عصر ارتباطات و اطلاعات با چنان سرعتی انجام گرفته که افراددر عین حال که از آن متاثرند،گاه در مواجه وانطباق با آن،با مشکلاتی نیز روبریند.این پژوهش بااهدافی چون سنجش نگرش دختران نسبت به رابطه با جنس مخالف و بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی موثربرآن انجام شده است.با بکارگیری روش پیمایشی،جامعه آماری پژوهش، دختران دانش آموز در مقطع سنی 18-16 دبیرستانهای منطقه 13 آموزش و پرورش تهران را شامل شده و تعداد381 نفراز آنان به شیوه نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند.یافته های پژوهش نشان می دهدنگرش تعدادقابل ملاحظه ای(7/45 درصد)از دختران دانش آموز نسبت به این گونه روابط مثبت،3/32%درصد بینابین و22%درصد از دختران منفی است.نتایج آزمون فرضیات نشان می دهدمیان متغیرهای مستقل نگرش خانواده ودوستان،اعتقادات،ارزشهاوپایبندی دینی،سبک زندگی وپایگاه اقتصادی اجتماعی بانگرش دختران نسبت به رابطه باجنس مخالف،رابطه ای معناداروجوددارد.نتایج تحلیل چندگانه نشان دادسه متغیر نگرش خانواده،ارزشها و پایبندی دینی و نگرش دوستان،بر روی هم45درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.            
            بررسی گفتمانی فرایندهای ارتباطی و بیانیه های تبلیغاتی در بمب گذاری های سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                خشونت سیاسی، کنشی جمعی است که هدف و بهانه های دستاویز آن به لحاظ نمادین، اجتماعی و نه شخصی می باشد و در این میان، بمب گذاری، نمادین ترین گونة ممکن است. در همین راستا، این مقاله به دنبال آن است که با ارائه مدلی ارتباط شناختی، فرایند بمب گذاری را به مثابه یک واقعه رسانه ای مورد مطالعه قرار دهد و این نوع نگاه را در بررسی اهداف، معانی و گفتمان خشونت سیاسی عملیات های بمب گذاری سال های (1389-1387) در استان سیستان و بلوچستان ایران بسط دهد. مقاله حاضر بر اساس مدل ارتباط شناختی بمب به مثابه واقعه رسانه ای طراحی شده و به دنبال بررسی نحوه رمزگذاری گروه معارض در عملیات بمب گذاری می باشد. در این میان، به منظور استخراج معانی و مضامین مقوم گفتمان مشروعیت بخش این نوع خشونت، از روش تحلیل محتوای کیفی مضمونی بهره برداری شده تا با اتکا بر آن بتوان به کدگذاری و کشف شاخص های معنایی اصلی در محتوای این مقوله های کلامی پرداخت.            
            رسانه های جمعی و نظم اجتماعی: (مطالعه تطبیقی شهرهای تهران، لندن و بمبئی)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                رسانه های جمعی، نقش مهم و تأثیرگذاری بر رفتار شهروندان دارند، در اکثر کشورهای دنیا، رسانه ها به آموزش و ارتقای سطح آگاهی شهروندان نسبت به موضوعات مختلف و مرتبط با زندگی روزمره می پردازند. در این مقاله، برای درک میزان و چگونگی تأثیر رسانه های جمعی بر نظم اجتماعی، ابتدا مؤلفه های نظم اجتماعی در جوامع، با فراتحلیل مطالعات پیشین استخراج شده و سپس از طریق آزمون های آماری، اعتبار گویه های پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت متغیرهای تأثیرگذار بر نظم اجتماعی در سطح خُرد که به طور عمده بر رفتار کنشگران در جامعه مربوط می شود، مشخص شده است. مطالعه تطبیقی سه شهر تهران، لندن و بمبئی در این زمینه نشان دهنده شباهت ها و تفاوت هایی است که نتایج آن می تواند مورد استفاده برنامه سازان حوزه رسانه قرار گیرد.            
            سنجش میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تاکنون تحقیقات متعددی پیرامون قدرت تصمیم گیری زنان در داخل و خارج از کشور به انجام رسیده است. با این وجود اکثر این پژوهش ها توصیف زنان را از قدرت خود در خانواده ملاک میزان قدرت تصمیم گیری آن ها در خانواده قرار داده اند. این در حالی است که ارزیابی زنان از جایگاه خود ممکن است برخاسته از برداشت های ذهنی آن ها بوده و با واقعیت موجود فاصله داشته باشد. هدف این پژوهش، رفع ابهام موجود از طریق مقایسه میان ارزیابی این موضوع در دو جامعه آماری مردان و زنان می باشد. برای دست یابی به این هدف ابتدا از نظریه منبع، نظریه سرمایه اجتماعی بوردیو، تئوری بم و تئوری لرنر به عنوان مبانی اصلی پژوهش استفاده نمودیم. سپس با طرح پرسش نامه؛ داده های خود را از دو جامعه آماری زنان و مردان طی پیمایشی در سطح شهر مشهد گردآوری کردیم. لازم به ذکر است داده های پژوهش از نمونه ای 570 نفری که از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند به دست آمد. در نهایت نتایج گویای آن بود که میزان قدرت تصمیم گیری زنان در خانواده در جامعه آماری این پژوهش (شهر مشهد) متوسط ارزیابی شد و برخلاف فرض اولیه که ویژگی های فردی زنان را مؤثرترین عامل در این زمینه تلقی می کرد، آنچه بیش از هر عاملی تعیین کننده سطح قدرت زنان در خانواده شناخته شد، میزان اعتقاد زوجین به کلیشه های جنسیتی و باورهای قالبی و ویژگی های شوهران بود.            
            بازنمایی الگوهای سبک زندگی در سریال های تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            منطق شهرهای مجازی و مفهوم کار مجازی: ضرورت طرح شهر مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            ساخت هویت آنلاین کاربران فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            بررسی رابطه میان الگوی استفاده ازاینترنت وهویت ملی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هویت ملی یکی ازمولفه های بنیادین شکل گیری و بقاء جامعه است که می تواند مجموعه ای از گرایش ها و نگرش های مثبت را نسبت به عوامل، عناصر و الگوهای هویت بخش و یکپارچه ساز در سطح یک کشور، آن هم به عنوان یک واحد سیاسی فراهم آورد. تحقیقات متعدد نشان دهنده آن است که عوامل مختلفی در نگرش و احساس تعلق افراد به ویژه جوانان نسبت به هویت ملی خود مؤثرند که از آن جمله میتوان به مواردی چون: خانواده، همسالان، گروه های مرجع، جهانی شدن، اینترنت، ماهواره و. . .اشاره کرد. در این راستا با توجه به اینکه اینترنت گذشته از فواید آن همراه با مخاطرات و آسیب هایی است که فرد، جامعه و حکومت را مورد تهدید قرار می دهد در پژوهش حاضر بررسی رابطه میان الگوی استفاده ازاینترنت و هویت ملی در دستورکار قرار گرفته است.در این مقاله با استناد به نظریات کاستلز، هابرماس و وِلمن، سعی می کنیم رابطه میان الگوی استفاده از اینترنت و هویت ملی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اراک) را مورد مطالعه قرار دهیم. از این رو به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که میان الگوهای متفاوت استفاده از اینترنت و هویت ملی دانشجویان چه رابطه ای وجود دارد؟ لازم به ذکر است روش تحقیق در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوریِ اطلاعات، پرسشنامه استو با استفاده از شیوه نمونه گیری دو مرحله ای و با استفاده از نمونه گیری تصادفی و سپس نمونه گیری سهمیه ای متناسب،یک جمعیت نمونه 380 نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اراک مورد بررسی قرار گرفته است.            
            تلفن همراه و تأثیر آن در ارتباطات میان فردی جوانان دانشجو (مطالعة دانشجویان دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقالة حاضر تأثیر تلفن همراه را در ارتباطات میان فردی جوانان (با مطالعة دانشجویان دانشگاه های تهران) مورد مطالعه قرار می دهد. درواقع این تحقیق قصد دارد تا مشخص کند که آیا عمق و گسترة ارتباطات میان فردی به وسیلة تلفن همراه تغییری یافته است یا خیر؟
در این پژوهش ارتباطات با واسطة تلفن همراه 387 دانشجوی دانشگاه های سراسری سطح تهران به روش پیمایش بررسی شده است.
بعد از جمع آوری داده ها و بررسی آن ها، مشخص شد ویژگی های شخصی دارندگان تلفن همراه تأثیری در گستره و عمق ارتباطات میان فردی آنان ندارد. اما میزان آشنایی آنان با فنّاوری های نو (سواد IT) در میزان استفادة آنان از تلفن همراه تأثیر دارد. هم چنین نتایج این پیمایش نشان داد که میزان استفاده از تلفن همراه در گستره و عمق ارتباطات میان فردی پاسخ گویان تأثیرگذار بوده است. البته این تأثیر در گروهی دیده شد که جوانان دانشجو علاوه بر ارتباطات چهره به چهره با آنان، ارتباطات موبایل واسط نیز داشته اند.            
            شبکه های اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فضای مجازیِ شبکههای اجتماعی اینترنتی یکی از مهمترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانی شدن است. این فضای مجازی عرصه وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد میکند. افراد در مواجهه با این فضا و تکثر منابع در ساخت هویت، دچار تعلیق (به معنی معلق بودن و سردرگمی) می شوند. از بین رفتن زمان و مکان و نقش بیشتر فضا در دنیای مجازی تجلی آشکاری دارد. افراد در مواجهه با این فضای دوم، بنیانهای هویت خود را متزلزل میبینند و دچار تردید و اضطراب میشوند. اگرچه شبکههای اجتماعی مجازی در فرایند ارتباطات میتوانند دارای تأثیرات مثبت و منفی باشند، پژوهش حاضر تنها بر جنبه های بحرانزای این فرایند تأکید کرده است و یکی از آثار فضای مجازی شبکههای اجتماعی را در جوامع، به خصوص جوامع درحال گذار، ایجاد بحران هویت ملی و دینی می داند.
یافته های پژوهش نشان میدهد که براساس یک تقسیمبندی نسلی، نسل سوم بیشترین کاربران فضای مجازی در ایران بوده و بیش از نسلهای دیگر در معرض آثار ناشی از شبکه های اجتماعی مجازی اند. فضای مجازی نوعی از بحران هویت را در میان طیف گستردهای از جوانان به وجود آورده و این بحران هویت در زمینههای فردی ناهمگونیهای هویتی را سبب شده و به نحوی تعادل اجتماعی را متأثر کرده است. همچنین شبکههای اجتماعی مجازی، باعث تغییرات اساسی در نهادهای هویت ساز شدهاند و عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده اند.            
            تبیین جامعه شناختی بازگشت به زندان باتاکید برنظریه برچسب(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقاله به این پرسشها پاسخ داده که نظریه برچسب در کنار نظریه های ساختاری(عینی وذهنی) ،کنترل اجتماعی وانتخاب عقلانی، چقدر می تواند احتمال بازگشت مجرمان را به زندان درپی ارتکاب مجدد جرم، تبیین کند؟ این نظریه ها روی هم چقدر می توانند بازگشت را تبیین کنند؟ روش تحقیق پیمایش وپاسخگویان زندانیانی بودند در زندان مرکزی مشهد که حداقل دوبار سابقه محکومیت داشته اند. حجم نمونه340 نفر، شامل 98نفرزن و242 نفر مرد است.روش نمونه گیری طبقه ای متناسب(جنسیت) وتصادفی سیستماتیک با استفاده از فهرست افراد با سابقه در زندان بود. ابزار جمع اوری اطلاعات پرسش نامه واجرا توسط پرسشگر در زندان بود.نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر عوامل مختلف بر بازگشت به ترتیب عبارتند از: برچسب،انتخاب عقلانی، ساختاری عینی( پایگاه اجتماعی،نوع جرم) و ساختاری ذهنی ، کنترل اجتماعی. لذا نظریه های برچسب، انتخاب عقلانی، ساختاری وکنترل اجتماعی به ترتیب بیشترین تاثیررا درتبیین بازگشت دارند. نتایج، تاثیر اندک عوامل ساختاری (ذهنی) وکنترل اجتماعی، شاید به دلیل تشابه وضعیت مجرمان باسابقه درزندان، و نیز اهمیت تاثیر برچسب ، انتخاب عقلانی و عوامل ساختاری عینی را درتبیین بازگشت نشان می دهد. این نظریه ها روی هم به تبیین بازگشت کمک کرده اند. درپایان راهکارهایی برای کاهش بازگشت به زندان ارائه شده است.            
            رابطة بین میزان و نوع استفاده از تلفن همراه و صفات شخصیتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف، بررسی رابطة بین میزان و نوع استفاده از تلفن همراه و صفات شخصیتی در دانشجویان دانشکدة علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان است. در این بررسی 300 نفر (150 مرد، 150 زن) به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های کاربرد تلفن همراه و مقیاس تجدیدنظر شدة نئو( R-FFI-NEO) را تکمیل کردند. در نهایت داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های مقالة حاضر حاکی از آن است که از بین ویژگی های شخصیتی، تنها ویژگی روان رنجوری با میزان استفاده از تلفن همراه رابطة منفی معنا دار دارد. در این نوشتار هیچ یک از ویژگی های شخصیتی رابطة معنا داری با نوع استفاده از تلفن همراه (استفاده از اینترنت و بلوتوث) نداشتند. همچنین مشاهده شد که ویژگی روان رنجوری با بازی های تلفن همراه رابطة مثبت و با گوش دادن به موسیقی تلفن همراه رابطه ای منفی داشت. تنها ویژگی های برون گرایی و تجربه پذیری، رابطه ای مثبت با گوش دادن به موسیقی از طریق تلفن همراه داشتند. در نتیجه از میان ویژگی های شخصیتی، ویژگی روان رنجوری بهترین پیش بینی کنندة میزان و نوع استفاده از تلفن همراه است.            
            رهبری در مسجد؛ مورد مطالعه مسجد صفا(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مساجد از جمله نهادهای اجتماعی می باشند که بحث رهبری در آنان از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که یکی از عوامل مؤثر در اعتلای مسجد، رهبری روحانی در مسجد است. در این راستا محقق به بررسی رهبری روحانی و ویژگی های آن در مسجد صفا پرداخته و تلاش بر آن بوده است که به ارائه مؤلفه های موفقیت رهبری در مسجد مذکور بپردازد. محقق بر پایه مدل برگزیده و با استفاده از روش مصاحبه و مشاهده غیرمشارکتی، مؤلفه ها و مقوله های مدل منتخب را با رهبری پیش گفته در مسجد صفا تجزیه و تحلیل کرده است. بر این اساس، 11 مقوله مدل انتخابی را در نظر گرفته و داده های حاصل از مصاحبه ها و نیز گزارش های حاصل از مشاهده را متناسب با هر کدام از مقوله ها با عنوان نکات کلیدی در جدولی ارائه شده است. داده های هر جدول که در واقع برآیند مصاحبه ها و نیز گزارش های نوشته شده است، بر اساس ادبیات رهبری و رفتار سازمانی کدگذاری شده است. پس از کدگذاری داده ها، مدل جامع رهبری در مسجد صفا ترسیم شده است. استمرار فعالیت یک روحانی در مسجد، رهبری مشارکتی وی، الگو بودن رهبر برای اعضا و پیروان، تعامل مطلوب با متربیان و جوانان را می توان از جمله عوامل و مؤلفه های مهم رهبری در مسجد صفا محسوب نمود.            
            نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری تراژدی ایرج(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ارتباطات گسترده در شاهنامه ایجاب می کند از وجوه گوناگون به این ارتباطات نگاه کنیم. تراژدی با توجه به تعریف آنکه مرگ انسان ایده آل و نیک و مثبت داستان است که از بهروزی به تیره روزی می افتد، این سؤال را در ذهن می آورد که ارتباطات انسانی چگونه پیش می رود که مرگ این انسان را موجب می شود. از آنجایی که در سرزمین آرمانی ایران ارتباطات بر مبنای خرد شکل می گیرد پس چگونه است که تراژدی ها به وقوع می پیوندند.
در این مقاله با توجه به نظریه های مختلف ارتباطاتی و مولفه های ارتباط انسانی تراژدی ایرج بررسی می شود و به این سؤال پاسخ می دهد که غیر از ارتباطات انسانی چه عوامل دیگری در شکل گیری تراژدی مؤثر هستند. در این مقاله پژوهشگران به این نتیجه دست می یابند که غیر از خرد عوامل دیگری نیز در شکل دهندگی ارتباطات انسانی مؤثر است. عواملی که ارتباط را می تواند به سمت تعاملی یا تقابلی پیش ببرد و پله پله قطعه های یک تراژدی را تکمیل کند.
در این نوشتار از روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی و کمی استفاده شده و جامعة آماری، 177 بیت داستان ایرج از شاهنامة جوینی است.            
            ریف: مدلی برای بازنمایی واقعیت در تلویزیون های محلی و جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                دنیا شاهد تغییرات و تحولاتی عمیق است. این تغییرات در حوزه های عملکردی هویت[1]، مرز[2]، مفهوم جغرافیا (مکان) و زمان[3] قابل درک اند. هویت ها چند پاره شده، مرزها درنوردیده و مکان[4] و زمان به هم فشرده شده اند. در این رهگذر، تلویزیون یکی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات است. باوجوداین، به نظر می رسد تلویزیون که خود از مصادیق جهانی شدن به شمار می آید، دارای ویژگی های جدیدی است. چنانکه با اندکی مداقه در متون مربوط به جهانی شدن و رسانه ها در می یابیم، چهار واژه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت در چنین متونی همواره تکرار می شوند و کمتر کسی در ارتباط تنگاتنگ تلویزیون با این مقولات تردید روا می دارد. در مواجهه با چنین وضعیتی و برای درک مختصات تلویزیون جهانی، این مقاله نقطه عزیمت خود را بر پایه یک برساخته تئوریک با عنوان مدل ریف[5] (RIPH) قرار داده و بر پایه این پیشفرض که درباره نقش و جایگاه تلویزیون در شکلدهی به وضعیت های فرهنگی نباید رویکرد افراط یا تفریط در پیش گرفت، سعی کرده است چشماندازی از نحوه فعالیت تلویزیون های محلی و جهانی در عصر جهانی شدن ارائه کند و نتایج را از طریق روش مصاحبه با 20 نفر از پژوهشگران حوزه ارتباطات در میان بگذارد. ریف مخفف هم نشینی چهار کلمه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت است. اینها مفاهیمی هستند که تعریف های جدید از آنها، فهم ما را از زندگی بر روی کره زمین متحول کرده است. این مقاله با واکاوی نسبت میان تلویزیون و مفاهیم مذکور، مؤلفه های تلویزیون های جهانی و محلی را در قالب مدل ابداعی و پیشنهادی پژوهشگر به نام لوزی کارکرد تلویزیون های جهانی و محلی بررسی کرده است.            
            درباره خودمختاری صنعت رسانه و تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقاله حاضر به این مسئله  می پردازد که آیا فنّاوری رسانه و تبلیغات قدرتی فراتر از اراده آدمیان یا منطق و اراده ای از خود دارد؟ آیا فنّاوری در خدمت مقاصد و اهداف آدمیان است یا خود رسانه و تبلیغات است که مقاصد و اهداف آدمیان را تعیین می کند؟ به عبارت خلاصه تر و فنی تر، آیا فنّاوری رسانه و تبلیغات خودمختار است؟ برای پاسخ به این پرسش، محتوا و استدلال های دیدگاه های هایدگر (M. Heidegger) و بورگمان (A. Borgmann) و ایلول (J. Ellul)، که به طور عام در زمینه فلسفه فنّاوری عرضه شده است، به طور خاص در زمینه فنّاوری و صنعت تبلیغات بررسی و روشن خواهد شد و درنهایت با ارزیابی انتقادیِ دیدگاه  طرف دارانِ خودمختاریِ فنّاوری پایان می یابد.