امروزه سرمایه ی انسانی مهم ترین وجه تمایز میان سازمان ها به شمار می رود. این که این سرمایه چه گونه مدیریت شود، می تواند تعیین کننده ی برتری رقابتی یک شرکت در آینده باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی چالش های پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیک براساس مدل هم افزایی الکترونیک است. تحقیق از نوع توصیفی از شاخه ی میدانی بوده است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل مدیران شرکت ذوب آهن اصفهان می باشد که با توجه به فرمول آماری، حجم نمونه تعداد120نفر برآورد شد. از آزمون t تک متغیره، آزمون فریدمن و نمودار مقایسه ای رادار برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل سیستم هم افزایی الکترونیک موجود در پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیک شرکت ذوب آهن، مانع به وجود می آورد.
تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی و عملکرد سازمانی صورت گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی از گروه تحقیقات توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان رسمی با مدرک دیپلم به بالا و اعضای هیات علمی دانشگاه زنجان می باشند که تعداد نمونه آماری به دست آمده با استفاده از نمونه گیری طبقه ای 115 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه می باشد. به منظور تحلیل داده ها نیز از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف، میانگین یک جامعه آماری و آزمون فریدمن و آزمون همبستگی اسپیرمن به وسیله نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی و ابعاد آن و عملکرد سازمانی در سطح مطلوبی قرار ندارند. هم چنین نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با عملکرد سازمانی ارتباط دارند.
نیروی انسانی یک سازمان، منبعی کلیدی برای کسب مزیت رقابتی پایدار و یکی از عوامل اصلی موفیت سازمان ها، به حساب می آید. از این رو، مدیریت اثربخش منابع انسانی،به یکی از مهمترین مسائل پیش روی سازمانها برای نیل به اهداف سازمانی تبدیل شده است...
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل زیرساختی مدیریت منابع انسانی متناسب با دورکاری در سازمان های دولتی کشور انجام شده که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است و بصورت پیمایشی انجام شده است. پژوهش مذکور از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. از این رو، بخش اول پژوهش بدون طرح فرضیه انجام شد. جامعه آماری این تحقیق در مرحله اول (رویکرد کیفی) بیست نفر از خبرگان و نخبگان حوزه مدیریت شامل؛ مدیران با تجربه نظام اداری و اساتید مدیریت آشنا به موضوع دورکاری است که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. از روش تحلیل مضمون برای تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها، و به کمک نرم افزار MAXQDA2 انجام شده است. پس از دستیابی به مدل،در بخش کمی پنج فرضیه تعریف و برای آزمون آن ها پرسشنامه ای طراحی و در اختیار کارشناسان مسئول و مدیران صفی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری قرار گرفت. با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری روابط بین عناصر مدل بررسی شد. نتایج نشان می دهد؛ تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفته و بین فرهنگ، فناوری و استراتژی رابطه مثبت و معنی داری برقرار است. بنابراین پیشنهاد می شود مدیران و دست اندرکاران نسبت به تقویت زیرساخت های لازم برای هر یک از مولفه ها با عنایت به مضمون های پایه و کدهای مستخرج از این پژوهش اقدام کنند و همچنین محققین آتی می توانند با اتخاذ رویکرد استراتژیک دامنه آزمون مدل زیرساختی مدیریت منابع انسانی دورکاری را از حیث موضوعی و موضعی در سازمان های دیگر گسترش دهند.
مفهوم اثربخشی از مهمترین ، مبهمترین و در عین حال بحث انگیزترین مباحث حوزه آموزش است. این ویژگی ناشی از ابهاماتی است که در تعریف و بالطبع در ارزیابی آن وجود دارد. بر این اساس تعاریف متعدد و الگوهای متفاوتی برای ارزیابی اثربخشی آموزش شکل گرفته است. یکی از جدیدترین الگوهایی که در حوزه ارزیابی اثربخشی آموزش مطرح است الگوی مربوط هالتون با عنوان «الگوی انتقالی» است. الگویی جامع و در عین حال در کاربرد ساده و آسان که ما در این نوشته تلاش کرده ایم جنبه های مختلف آن را توضیح داده و تصویری روشن از این الگو برای استفاده کنندگان آن ارائه دهیم.