مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
سازمان دانش بنیان
حوزههای تخصصی:
در محیط های متلاطم امروزی، موفقیت و قدرت سازمان های دانش بنیان بستگی به توان فکری کارکنان آنها دارد و یکی از بزرگ ترین چالش هایی که این سازمان ها با آن مواجه هستند، این است که چگونه نسل جدید سازمان های هوشمند ایجاد شوند که به طور خاص برای عصر دانایی طراحی شده باشند.
این تحقیق به دنبال پاسخ به این مسئله است که چگونه می توان یک سازمان دانش بنیان را که عمده ترین دارایی های آن سرمایه های دانشی هستند، هوشمند کرد. مدل مفهومی تحقیق بر اساس مدل سیستم باز طراحی شده و در آن راهبردهای دانش، جوامع دانشی، ساختار ویژه موقت و سرمایه های فکری نقش عوامل توانمندساز در ایجاد هوشمندی را ایفا می کنند. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای علمی پژوهشیِ پژوهشگاه های دانش بنیان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 278 نفر انتخاب و پرسشنامه تحقیق بین آنها توزیع شده است.
نتایج نشان می دهد که ساختار ویژه موقت با ضریب تشخیص 86 درصدی بیش ترین اثر کل را روی فرایندهای هوشمندی ساختاری داشته اند. همچنین راهبردهای دانش و سرمایه های فکری به ترتیب با ضریب تشخیص 67 و 64 درصدی در مرتبه دوم و سوم تأثیر بر فرایندهای هوشمندی ساختاری قرار گرفته اند. همچنین نتایج نشان می دهند ساختار ویژه موقت با ضریب تشخیص 64 درصدی، سرمایه های فکری و راهبردهای دانش هر دو با ضریب تشخیص 59 درصدی، به ترتیب بیش ترین اثر کل را روی فرایندهای هوشمندی انسانی داشته اند.
طراحی نظام جبران خدمات در سازمان های دانش بنیان با رویکرد مدل سازی ساختاری – تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پذیرش تفاوت های سازمان های دانش بنیان به لحاظ فلسفه وجودی، ماهیت فعالیت ها و به دنبال آن تمایز کارکنان آنان با دیگر سازمان ها، در این مقاله سعی بر آن است تا با مرور اجمالی مدل های ارائه شده در حوزه جبران خدمات، مدلی مناسب برای بکارگیری در نظام جبران خدماتِ سازمان های دانش بنیان ارائه شود.
در این پژوهش پس از مطالعه مدل های موجود، فهرستی از عوامل تأثیرگذار در نظام های جبران خدمات، شناسایی و در دو گروه اصلی مالی و غیر مالی و چهار زیرگروه طبقه بندی شد. سپس از میان عوامل احصا شده، بر اساس نظر غالب خبرگان، هشت عامل مؤثر در نظام جبران خدمات این سازمان ها برگزیده و در نهایت با استفاده از اکثریت آرای همان صاحبنظران و به کمک روش مدل سازی ساختاری – تفسیری، مدل مترتب، بر اساس سطح بندی هشت عامل منتخب طراحی شد. در مدل طراحی شده عوامل غیرمالی اعم از عوامل مرتبط با شغل(کار چالشی و فرصت رشد) و عوامل مربوط به محیط و شرایط شغل (برخورداری از ساعت های کار شناور و شرایط مطلوب محیط کار) در سطوح بالاتر قرار گرفتند؛ به این معنا که این عوامل در نظام جبران خدمات این سازمان ها از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردارند.
طراحی مدل مفهومی برای سنجش فرهنگ دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر ترسیم چارچوب مناسب برای طراحی و اجرای پروژه های مدیریت دانش در سازمان های تحقیقاتی و دانش بنیان با تأکید بر فرهنگ دانش است. ابتدا به روش کتابخانه ای متون نظری تحقیق بررسی شد. سپس، با استخراج شاخص ها و مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ دانش، مدل مفهومی برای سنجش فرهنگ دانش طراحی شد. در پایان برای اعتبارسنجی ابزار تحقیق از طریق نظرسنجی و مصاحبه با خبرگان و در مرحلة بعد به منظور اعتبارسنجی ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بین محققان و کارکنان کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران توزیع و به روش اعتبار محتوا و اعتبار عاملی بررسی شد. برای پایایی ابزار اندازه گیری دو معیار همسازی درونی و آلفای کرونباخ به کار گرفته شد. از طریق مطالعة متون نظری و تحقیقات حوزة مدیریت دانش، اجزا، ابعاد، و عوامل مؤثر بر فرهنگ دانش شناسایی شده، سپس، مدل مفهومی فرهنگ دانش طراحی شد. نتایج ارزیابی متغیرهای ابزار نشان داد بین همة مؤلفه های مورد بررسی رابطة معناداری وجود دارد که نشان دهندة همسازی درونی بالای ابعاد پرسشنامه است. از طرفی، معیار آلفای کرونباخ با ضریب بالای 7/0 نشان دهندة پایایی ابزار بود.
مفاهیم موثر بر دانش بنیان شدن رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم، ایجاد مزیت استراتژیک در کسب وکار، مستلزم نوع جدیدی از سازمان است که توانایی ایجاد دانش را برای به حداکثر رساندن موفقیت استراتژیک و رقابتی بودن سازمانی دارد . این مطالعه با توجه به استراتژی پیش بینی شده در افق رسانه ملی و ضرورت دانش بنیان شدن، درصدد شناسایی مفاهیم موثر در طراحی سازمان دانش بنیان در رسانه ملی است. به همین منظور در این تحقیق توسعه ای – کاربردی، مفاهیم مذکور استخراج و سپس در محیط رسانه ملی از طریق روش دلفی و با حضور 40 تن از اساتید نخبه دانشگاهی و خبرگان رسانه ملی به اجماع گذاشته شد. (گروه نخبگان دانشگاهی 20 نفر و گروه خبرگان رسانه ملی 20 نفر) 22 مفهوم اصلی سازمانهای دانش بنیان - که از ادبیات موضوع استخراج شده بود- با سه دور نظر سنجی و افزایش 4 مفهوم جدید، نهایتاً با 26 مفهوم /متغیربه عنوان ابعاد نهایی سازمان دانش بنیان در رسانه ملی به اجماع اعضای پانل دلفی رسید. یافته ها مؤید آن است که از نظر اعضای پانل دلفی؛ اهداف و چشم انداز دانش بنیان، فرهنگ تسهیم دانش، استراتژی بر محور دانش و نظام مدیریت دانش بیشترین تأثیر؛ و ساختار غیرمتمرکز با رسمیت کم و بدون مرز، کنترل و ارزیابی بر محور دانش و فرهنگ شغلی رسانه ای کمترین تأثیر را در دانش بنیان شدن رسانه ملی دارند.
بررسی تأثیر سرمایه فکری بر مدیریت دانش در سازمان های دانش بنیان (مطالعه موردی: سازمان انرژی اتمی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی نقش و تأثیر سرمایه فکری بر فرآیند مدیریت دانش در سازمان انرژی اتمی ایران می پردازد. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی، از نوع نظرسنجی است که از لحاظ زمانی یک پژوهش مقطعی به حساب می آید. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان سازمان انرژی اتمی ایران تشکیل داده است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از جدول مورگان، ۹۳ نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس، پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش کوئینگ استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آماری تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده شده است. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، سرمایه فکری می تواند در فرآیند خلق و تسهیم دانش موجود در یک سازمان دانش بنیان، بسیار تأثیرگذار باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این امر است که بین سرمایه فکری و ابعاد آن با مدیریت دانش رابطه مثبت معناداری وجود دارد
شناسایی و ارزیابی پیش آیندها و پیامدهای خودکارآمدی مدیران با نقش رهبری همنوا در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی به عنوان یکی از مهم ترین مکانیسم های نفوذ بر خود و یکی از سازه ها ی مهم رفتار سازمانی مثبت گرا، علی رغم قدمت و گستردگی پژوهشی در روانشناسی، در حوزه ی مسایل سازمانی و خصوصاً برای رکن مدیران در سازمان کمتر مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. هدف از این پژوهشِ ترکیبی در مرحله ی نخست، که با راهبرد پژوهش کیفی انجام شد، شناسایی مؤلفه ها و ابعاد خودکارآمدی مدیرانِ سازمان های دانش بنیان و عوامل مؤثر بر آن، و نیز پیامدهای سازمانی و تأثیر آن بر خودکارآمدی جمعی کارکنان، است. این امر با استفاده از سه مرحله ی کد گذاری و با کمک نرم افزار تحیل کیفی اطلس، صورت پذیرفت. همچنین مقوله ای مهم و مؤثر بر خودکارآمدی افراد در سازمان با عنوان رهبری همنوا، که ایجاد خوش بینی کرده و با افراد همدلی و شفقت دارد، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله ی دوّم، که کمّی است، روابط عناصر الگوی اکتشافی در قالب دو مدل اندازه گیری و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد آزمون،قرار گرفت. بدین منظور پرسشنامه ای محقق ساخته میان 204 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان به عنوان نمونه توزیع و جمع آوری گردید. نتایج آزمون کمّی بیانگر تأیید تمام فرضیات و نیز اعتبار کافی مدل مفهومی پژوهش بود.
بررسی تأثیر رهبری زهرآگین بر سکوت سازمانی کارکنان در مراحل مختلف چرخه حیات سازمان های دانش بنیان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری زهرآگین بر سکوت سازمانی کارکنان در مراحل مختلف چرخه حیات سازمان های دانش بنیان انجام پذیرفت. رویکرد این پژوهش از نوع کیفی بوده و اطلاعات گردآوری شده به دو شیوه اطلاعات میدانی(مصاحبه) و منابع کتابخانه ای گردآوری شده است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر از دو مصاحبه نیمه ساختاریافته ای با20 تن از خبرگان(مدیران شرکت های دانش بنیان، اساتید دانشگاه) با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی به عمل آورد که برای پایایی آن ها به دو شیوه(کدگذاری در دو مقطع زمانی) و میان دو کدگذار(بهره گیری از فردی دیگر جهت کدگذاری مصاحبه ها به شیوه تحلیل تم) اندازه گیری شد که به ترتیب 77% و 79% محاسبه گردید. داده های به دست آمده با روش تحلیل تم مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رهبری زهرآگین در سازمان های دانش بنیان در مرحله کارآفرینی و شکل گیری اولیه منجر به کاهش سکوت سازمانی کارکنان، در مراحل کنترل(رسمیت) و پیچیدگی افزایش سکوت سازمانی کارکنان و در نهایت مرحله افول موجب کاهش سکوت سازمانی کارکنان سازمان های دانش بنیان می گردد.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و انعطاف پذیری منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
373 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین چارچوب علمی و ارائه راهکارهای کاربردی انعطاف پذیری منابع انسانی دانشگاه تبریز، مبتنی بر هوش سازمانی است. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف، کاربردی است و از حیث نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی به شمار می رود و از لحاظ ارتباط بین متغیرهای پژوهش، از نوع علی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت و پرسشنامه انعطاف پذیری منابع انسانی بر اساس مطالعات باتاچاریا، اسنل و رایت استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز از چهار گروه عمده دانشی است که به کمک فرمول کوکران، در سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه آماری 235 نفر مشخص شد و در نهایت 210 پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده به دست آمد و به تجزیه وتحلیل آنها پرداخته شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با بهره مندی از روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد هوش سازمانی با ضریب تشخیص 79 درصد، تبیین کننده قویِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی است. همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد همه ابعاد متغیر هوش سازمانی ارتباط مثبت و معنا داری با انعطاف پذیری منابع انسانی دارند.
تبیین نقش رهبری همنوا بر مؤلفه های خودکارآمدی مدیران و خودکارآمدی جمعی کارکنان در سازمان های دانش بنیان: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷
190 - 173
رهبری همنوا بر وجود رهبرانی با هوش هیجانی بالا اشاره دارد که با ایجاد حس خوش بینی، همدلی و شفقت با افراد، الهام بخشی و ایجاد طنین مثبت در سازمان قادرند ضمن تقویت روحیه کارکنان منجر به ارتقای توانمندی فردی و گروهی در سازمان گردند. در پژوهش حاضر، که از منظر رویکرد پژوهشی کیفی می باشد، نقش این سبک رهبری بر خودکارآمدی افراد به عنوان یکی از مهم ترین سازه ها ی رفتار سازمانی مثبت گرا و مکانیسم های نفوذ بر خود، بررسی و تبیین گردید. در این پژوهش، با استفاده از راهبرد نظریه ی مفهوم سازی داده بنیاد، و بر اساس فرآیند سه مرحله ای کدگذاری نظری، و نیز با استفاده از داده های حاصل از 21 مصاحبه ی عمیق با مدیران شرکت های منتخبِ دانش بنیان شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان و نیز اساتید دانشگاهی، مدلی مفهومی از نقش رهبری همنوا بر خودکارآمدی مدیران و خودکارآمدی جمعی کارکنان در سازمان های دانش بنیان، ارائه گردید. همچنین ابعاد و مؤلفه های خودکارآمدی مدیر به عنوان مقوله ی محوری، عوامل مؤثر بر آن، و پیامدهای سازمانی خودکارآمدی افراد شناسایی شدند. در نهایت ضمن ارائه ی مدلی جامع، 7 فرضیه اصلی و 13 فرضیه فرعی از روابط میان متغیرهای پژوهش استخراج گردید.
دیدبانی متغیرهای تاثیرگذار «در سطح صنعت» به منظور ارزش آفرینی شرکت های دانش بنیان مادری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت راهبردی در سیستم های صنعتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
121 - 143
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف نشان دادن ارزش و اهمیت دیدبانی و استفاده از داده ها و اطلاعات در سطح صنعت و تاثیر آن در خلق ارزش و جلوگیری از نابودی ارزش در بنگاه مادر تخصصی صنایع پتروشیمی، به عنوان یک شرکت دانش بنیان می باشد. این پژوهش از نوع کیفی می باشد که از مدیران با تجربه صنعت پتروشیمی به روش نمونه گیری گلوله برفی مصاحبه شده است و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری که 23 مصاحبه را شامل می شود ادامه یافته است. گزاره های این پژوهش به کمک روش داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل گردیده است. براساس نتایج تحلیل اطلاعات بدست آمده از خبرگان مشارکت کننده در پژوهش، مدل دیدبانی متغیرهای تاثیرگذار در ارزش آفرینی شرکت های دانش بنیان مادری «در سطح صنعت»؛ شامل 194 کد باز می باشد که در قالب 34 گزاره مشترک تقسیم بندی شده است. گزاره های مدل در این سطح در قالب 5 مفهوم اصلی تقسیم بندی شده که شامل مفاهیم؛ رقبا 10 گزاره (29 درصد)، مشتریان و بازارها 8 گزاره (24 درصد)، تامین کنندگان 4 گزاره (5/11 درصد)، محصولات و کالاهای جایگزین 4 گزاره (5/11 درصد) و علوم و فناوری 8 گزاره (24 درصد) می شود. بنابراین بنگاه مادری صنعت پتروشیمی به عنوان یک مجموعه دانش بنیان عظیم در سطح کشور به منظور ارزش آفرینی بیشتر، می تواند به کمک این مدل، نسبت به شناسایی متغیرهای تاثیرگذار (در سطح صنعت) اقدام و با در نظر گرفتن آینده های ممکن، محتمل و مرجح و همچنین تحلیل اطلاعات بدست آمده، جهت برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات راهبردی مورد توجه مدیران و کارشناسان سازمان قرار گیرد.
طراحی مدل شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان های دانش بنیان، برای دستیابی به اهداف، بر شایستگی های خاصی تأکید می کنند؛ زیرا مدل شایستگی کارکنان برای سطوح مشاغل متفاوت است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان اجرا شده است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، 12 نفر از خبرگان سازمان های دانش بنیان مشارکت کردند که این افراد با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. داده های این بخش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با تحلیل مضمونتجزیه وتحلیل شدند. جامعه آماری بخش کمّی، 330 نفر از کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان بود که از میان آنها، 178 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این بخش، از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: مدل شایستگی های حرفه ای در قالب پنج مقوله اصلی، 20 مقوله فرعی و 78 زیرمقوله ساختاردهی شد که عبارت اند از: 1. دانش (روزآمدسازی دانش، دانش حرفه ای، آگاهی محیطی و مدیریت دانش)؛ 2. مهارت (مهارت اجتماعی، مدیریتی، حل مسئله، مذاکره و بازاریابی)؛ 3. توانایی (توانایی آموزشی، فکری، الگوسازی، مشاوره کسب وکار و توسعه محصول جدید)؛ 4. ویژگی (خودکارآمدی، التزام کاری، اخلاق کاری و روحیه پژوهندگی)؛ 5. نگرش (کارآفرینی و آینده نگری). شایان ذکر است که بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، ارتباط میان شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مدل شایستگی معنادار بود. نتیجه گیری: توسعه شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی، از اتلاف وقت، انرژی و منابع سازمان های دانش بنیان جلوگیری می کند و زمینه بازنگری عمیق در معیارهای گزینش و انتخاب کارکنان و تدوین برنامه های توسعه و بهسازی را فراهم می آورد.
بررسی تأثیر فرایندهای مدیریت دانش بر قابلیت پویایی در سازمان های دانش بنیان (مطالعه موردی: دانشگاه علوم و تحقیقات تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله بررسی تأثیر فرایندهای مدیریت دانش بر قابلیت پویایی در سازمان های دانش بنیان است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر اساتید، محققین، کارمندان و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی( واحد علوم و تحقیقات) که از طریق فرمول کوکران 278 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که ضریب تأثیر فرایندهای مدیریت دانش(اکتساب دانش، تبدیل دانش، به کارگیری دانش و حفاظت دانش) بر قابلیت های پویا مثبت و معنی دار است. اصالت پژوهش: این مقاله حاصل یک پژوهش کاربردی بوده و پیش از این در هیچ مجله دیگری به چاپ نرسیده است.
طراحی مدل نگهداشت منابع انسانی بر اساس معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS (مورد مطالعه: سازمان های دانش بنیان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
92 - 110
حوزههای تخصصی:
سازمان ها بر اساس استعدادهای کارکنان خود، از طریق جذب و نگهداشت دانشی ترین کارکنان رقابت می کنند. هدف مقاله حاضر طراحی مدل نگهداشت منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان است. روش آمیخته است. ابزار، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 83 مولفه مستخرجه از ادبیات و نظر خبرگان مبتنی بر دو دور دلفی است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان 3160 سازمان دانش بنیان در دسترس استان تهران است. که از طریق نمونه گیری طبقه ای مبتنی بر هشت حوزه فناوری سازمان ها مطابق فرمول کوکران 350 پرسشنامه جمع آوری گردید. از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد که به تأیید متخصصین مربوطه رسید. پایایی با استفاده از کرونباخ 5/97% به دست آمد. برای دسته بندی مولفه ها از تحلیل عاملی اکتشافی دو مرتبه ای در SPSS و تحلیل عاملی تاییدی در Smart PLS استفاده گردید. طبق نتایج، دو جزء واکنشگری به کارکنان دانشی شامل سه عامل تامین فرصت های شغلی، مدیریت صلاحیت، ایجاد محیط خلاق و مدیریت کارکنان دانشی شامل پنج عامل مدیریت شایستگی، مدیریت هوشمند سرمایه فکری، مدیریت دانش، مدیریت استعداد و مدیریت عملکرد، مدل نگهداشت منابع انسانی در سازمان دانش بنیان را تبیین می نمایند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی مدل در Smart PLS حاکی از برازندگی خوب مدل است. کارکنان دانشی مشارکت کنندگان اصلی در رشد صنعت و اقتصاد هستند. ضروری است با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران نسب به بکارگیری مدل به دست آمده به عنوان ابزار معتبر در زمینه نگهداشت منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان اهتمام ورزیده و ملاک تصمیم گیری قرار دهند.