فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
77 - 100
هدف از نگارش مقالیه حاضر تبیین نظری و تجربی مدل تحلیلی است که در آن تأثیر ساختار قدرت در خانواده به عنوان متغیر مستقل بر بدبینی اجتماعی به عنوان متغیری وابسته با در نظر گرفتن طبقیه اجتماعی به عنوان متغیر تعدیلگر بررسی شده است. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده ازنظریه های دارندورف، ترنر، کالینز، کمپر و نظرییه منابع نگاشته شده است. جامعیه آماری در این پژوهش، شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان بودند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power 410 نفر برآورد شد. روش تحقیق پیمایشی و شیویه نمونه گیری ترکیبی (خوشه ای دو مرحله ای-دردسترس) و ابزار سنجش پرسش نامیه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد بوده است. بدبینی اجتماعی در 4 بُعد فردی، بین فردی، گروهی و نهادی و متغیر ساختار قدرت در خانواده در سه بُعد حوزیه قدرت، تصمیم گیری و شیویه اعمال قدرت و بُعد عینی طبقیه اجتماعی با استفاده ازنظرییه وبر سنجش شده است. اعتبار استفاده شده در این مطالعه اعتبار محتوایی و سازه بوده است. برای سنجش قابلیت اعتماد پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آن برای بدبینی اجتماعی 0.86 و برای ساختار قدرت در خانواده 0.84 به دست آمده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ساختار قدرت در خانواده و طبقیه اجتماعی در جامعیه مطالعه شده تأثیر معناداری بر بدبینی اجتماعی دارد و طبقیه اجتماعی نقش تعدیلگری معناداری در رابطیه ساختار قدرت در خانواده و بدبینی اجتماعی دارد.
تبیین جامعه شناختی علل و عوامل مؤثر بر گرایش به رفتارهای پر خطر در محیط های روستایی استان گیلان (مورد مطالعه: سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد در مناطق روستایی اشکورات بخش رحیم آباد شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
191 - 207
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل تاثیرگذار فردی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، زیستی وپزشکی، محیطی و تغییر و تحولات روستایی بر گرایش روستاییان به سوء مصرف مواد مخدر و رفتار اعتیادی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تحلیلی-توصیفی با استفاده از روش پیمایش و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. از نظریه های آنومی مرتون و دورکیم، نظریه همنشینی افتراقی ساترلند، نظریه خرده فرهنگ آلبرت کوهن، نظریه کنش اجتماعی پارسنز، نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، نظریه سازگاری الکساندر ونظریه بیگانگی ملوین سیمن در تدوین چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است. فرضیه اصلی پژوهش این است که میان عوامل فوق (به عنوان متغیرهای مستقل) و گرایش به سوء مصرف مواد مخدر و رفتاراعتیادی روستاییان (به عنوان متغیر وابسته) رابطه معناداری وجود دارد. جامعه آماری، پژوهش حاضر را جمعیت بالغ (18 سال به بالا) ساکن در مناطق روستایی اشکورات تشکیل می دهند. با توجه به وسعت جامعه آماری، 109 روستا به عنوان حجم نمونه با در نظر گرفتن بُعد خانوار و جنس تعیین گردید. حجم نمونه از طریق کوکران 361 نفر تعیین و در نهایت 381 پرسشنامه پس از برگشت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارSpss و مدل رگرسیون چندگانه برای آزمون فرضیات پژوهش استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بهترین پیش بین سوء مصرف روستاییان به ترتیب، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی، تحولات روستا، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل زیستی و پزشکی و عوامل فردی بوده است
نقش اقتصاد مشارکتی در کاهش فقر: مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
ظهور و گسترش اقتصاد مشارکتی که با استفاده از فناوری اطلاعات ممکن شده است، بسیاری از جنبه های اقتصادی – اجتماعی زندگی امروزی بویژه مدل های کسب وکار سنتی را به طور بنیادین تغییر داده است. این نوع کسب و کار به ادعای برخی صاحب نظران ظرفیتی را برای درامدزآیی افراد کمتر برخوردار و کاهش فقر فراهم کرده است. این مطالعه با هدف شناسایی مقوله های اصلی و فرعی نقش اقتصاد مشارکتی در کاهش فقر انجام شده است. جهت نیل به این هدف با استفاده از مرور نظام مند ادبیات و اتخاذ رویکرد کیفی و روش فراترکیب پژوهش های پیشین بر اساس فرایند هفت مرحله ای ساندولوسکی و باروز (2007) بررسی و تحلیل شدند. به همین منظور با مراجعه به سایت های معتبر الکترونیکی گوگل اسکولار، اسکوپوس و ساینس دایرکت، منابع و مقالات اولیه غربالگری شد و در نهایت تعداد 20 مقاله شناسایی و انتخاب گردید، سپس در محیط نرم افزار(22) MAXQDA ، کدهای باز، محوری و انتخابی دسته بندی و استخراج شدند. درنهایت مضامین اصلی ارزش اجتماعی، ارزش پایداری محیطی، ارزش اقتصادی مبتنی بر اشتغال زایی و ارزش اقتصادی مبتنی برکارآفرینی بعنوان موثرترین عوامل کاهش فقر بواسطه اقتصاد مشارکتی معرفی شدند. نویسندگان بر این باور هستند که با استراتژیها و خط مشی گذاری مناسب می توان از پتاسیل ارزش اقتصادی و اجتماعی اقتصاد مشارکتی در کاهش فقر بهره مند شد.
مطالعه پدیدارشناختی مهاجرت بین المللی دختران تحصیل کرده ایرانی (مورد مطالعه دختران مراجعه کننده به اداریه تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
23 - 48
مهاجرت بین المللی افراد پدیده ای کهن است. امروزه الگو، روند و میزان این نوع مهاجرت تغییر یافته است، تا جائی که زنان تحصیل کردیه جویای کار بیشتر از کشورهای توسعه نیافته به کشورهای توسعه یافته تر مهاجرت می کنند. الگویی که با نام زنانه شدن مهاجرت شناخته می شود؛ ویژگی های خاص خود را دارد و کمتر درباریه آن مطالعه و تحقیق شده است. متناسب با اهمیت موضوع و کمبود مطالعات کیفی مربوط، هدف این مقاله تحلیلِ پدیدارشناسانیه دلایل و زمینه های مرتبط با مهاجرتِ دختران تحصیل کردیه ایرانی با کمکِ رویکرد پدیدارشناسی تفسیری اسمیت بوده است. شیویه نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی بوده است و از روش مصاحبیه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها براساس مراحل و شاخص های پیشنهادی اسمیت صورت گرفت. تحلیل داده ها نشان داد نوعی «ناهم زمانی خواست با اقدام به مهاجرت» ویژگی تجربیه مشترک میل به مهاجرت مشارکت کنندگان بوده است و اینکه واحدهای جامع تجربیه این دختران از مهاجرت را می توان ذیل شبکیه درهم تنیدیه مجموعه مضامین توصیف و تفسیر کرد؛ ازجمله: 1- فرار از تنگناهای چندگانه و تحققِ آرزوها در آرمان شهر غرب؛ 2- خودشکوفایی در پرتوی قدرشناسی و کسب سرماییه اجتماعی؛ 3- احساس تبعیض و محرومیت چندگانه؛ 4- تحقق حداقل های اقتصادی برآورده نشده؛ 5- رهایی از احساس ناامنی چندجانبه و 6- مشوق های بی قیدوشرط شبکیه ارتباطی.
مشکله ی همبستگی در جامعه ی چند قومی ایران: فراترکیب مطالعات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با لحاظ نمودن اهمیت همبستگی در مقام یک سازه نظری و سیاستی و پیوند آن با وفاق اجتماعی، مقبولیت و مشرعیت سیاسی، به مفهوم سازی و فرموله کردن مشکله ی همبستگی در بستر جامعه چندقومی ایران به میانجی فراترکیب مطالعات موجود پرداخته است. در پژوهش حاضر از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. نمونه و جامعه آماری پژوهش، شامل مطالعات کیفی منتخبی است که در بازه ی زمانی1372 تا 1398 از جوانب و دیدگاه های مختلف به بررسی مسأله ی همبستگی و ابعاد آن در ایران پرداخته اند. پس از جستجو در پایگاه های مختلف، تعداد500 مقاله، کتاب و گزارش پژوهشی مرتبط شناسایی و در نهایت 54 منبع برای انجام روش فراترکیب انتخاب شد. برمبنای فراترکیب مطالعات، همبستگی در جامعه ی چندقومی ایران وضعیت پروبلماتیکی پیدا کرده است. نتایج پژوهش موید آن است که مختصات همبستگی در جامعه ایران، برساخت زمینه ها و شرایط ساختاری است. اصلی ترین زمینه ای که بایستی در آن مسئله ی همبستگی در ایران پی ریزی شود، پذیرش واقعیتی به نام «پایایی و مانایی تنوع فرهنگی» است. بر مبنای فراترکیب مطالعات، مختصات همبستگی در جامعه ی چندقومی ایران، معلولِ «قرابت های بین فرهنگی»، «گسست و عدم شمولیت در سیاست های قومی»، «ناپایداری و نامتوازن بودن توسعه »، «ناکارآمدی مدیریت سیاسی اقوام» و «اختلال در شناسایی» است. در این میان «جهانی شدن فرهنگی»، «الگوپذیری از نخبگان قومی»، «ژئوپولتیک مناطق قومی و مداخلات فراملی» و «امتداد قومی» به عنوان شرایط مداخله گر به شمار می آیند. با وجود آن که تنوع قومی و مذهبی به مثابه دالّ مرکزی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است، با این وصف، کارگزاران سیاسی در بر هه هایی به راهبردهایی متوسل گشته اند که رنج اجتماعی و برون گرایی را در اجتماعات قومی شکل داده است.
کاوشی در بسترهای انگیزه بخش و کنترلگر فرزندآوری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
جمعیت و فرزندآوری یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی حال حاضر در ایران است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است که در سال 2-1401 در شهر یزد و با هدف کشف و شناسایی زمینه ها و بسترهای انگیزه بخش و کنترلگر فرزندآوری در بین شهروندان انجام گرفته است. به منظور اجرای این پژوهش و دستیابی به تفسیرهای مشارکت کنندگان و تحلیل نظری آن، از نظرییه داده بنیاد (رویکرد برساخت گرایی چارمز) به عنوان یکی از روش های کیفی و تفسیری بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 25 نفر از زنان شهر یزد بودند که با آنها مصاحبه های نیمه ساختاریافتیه 80 تا 120 دقیقه ای انجام گرفت و سپس داده ها به منظور ساخت مفاهیم، کدگذاری و ارائه شد. دلالت های معنابخش فرزندآوری و موانع و ادراک مخاطره از مقولاتی است که در این ارتباط استخراج شد و کدهای متمرکز پژوهش عبارت بودند از: فرزندآوری به مثابه فرصت رهایی بخشی از چالش ها، معنابخشی به زندگی، ترجیح جنسی والدین، نگرانی های تربیتی، تغییرات سریع سبک زندگی نسل جوان و تلقی فرزند به مثابه باری اقتصادی. نتایج پژوهش نشان داد قصد فرزندآوری تابعی از زیست جهان اجتماعی است که بر باور ذهنی کنشگران اثرگذار است؛ علاوه براین قصد فرزندآوری با چالش ها و نگرانی هایی روبه رو شده و انگیزیه سوژه ها را کاهش داده است، به گونه ای که بر عوامل انگیزه بخش نیز سایه افکنده است.
تبیین ارتباط جامعه پذیری جنسیتی و طلاق (مقایسه زنان مطلقه و غیر مطلقه دارای طلاق عاطفی شهر بندر عباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
225 - 255
جامعه پذیری جنسیتی به عنوان یکی از پایه ای ترین انواع جامعه پذیری، حیات فردی و اجتماعی شخص، از جمله، ثبات زندگی زناشویی وی را متأثر می سازد. هدف تحقیق حاضر، تبیین رابطه جامعه پذیری جنسیتی با طلاق، بین 178 زن مطلقه و 222 زن دارای طلاق عاطفی است که به روش پیمایشی و در بندرعباس، انجام شد. این مطالعه برای تبیین جامعه پذیری جنسیتی، از تئوری های زیستی و اجتماعی و برای تبیین طلاق، از نظریه های کارکردگرایی ساختاری و مثلث عشق بهره برد. در پژوهش حاضر، نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای متناسب با حجم، جهت زنان دارای طلاق عاطفی و نمونه گیری زنجیره ای جهت زنان مطلقه استفاده شد. داده های پرسشنامه با مصاحبه جمع آوری و روایی صوری از طریق مرور ادبیات و قضاوت خبرگان، روایی سازه ای با تحلیل عاملی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید گردید. نتایج بدست آمده نشان داد، جامعه پذیری جنسیتی 4/29 درصد از زنان مطلقه و 6/70 درصد از زنان دارای طلاق عاطفی، سنتی است و از سوی دیگر 2/60 درصد از زنان مطلقه و 8/39 درصد از زنان دارای طلاق عاطفی، جامعه پذیری جنسیتی مدرن داشتند. مطابق نتایج آزمون کای اسکوئر نیز، بین نوع جامعه پذیری جنسیتی زنان، ارزش های جنسیتی، نابرابری جنسیتی و روابط قدرت با نوع طلاق، رابطه معناداری وجود دارد. بر این اساس، زنان دارای طلاق عاطفی، نسبت به زنان مطلقه، دیدگاه سنتی تری دارند.
شناسایی و اعتبارسنجی نشانگرهای مناسک گرایی در نظام آموزش عالی ایران: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه در نظام آموزش عالی ایران با یک پارادوکس مواجه هستیم؛ به طوری که باوجود رشد سریع نظام آموزش عالی و فراگیرشدن نهاد دانشگاهی در ایران، نگرانی ها درخصوص ناکارآمدی نظام دانشگاهی در ایران وجود دارد. به نظر می رسد که دانشگاه در ایران از کارکردهای نهادی خود منحرف و دچار آنومی و بی هنجاری شده است و به قول مرتن (1938) دچار نوعی مناسک گرایی شده است؛ ازهمین رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتبارسنجی نشانگرهای مناسک گرایی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است که در آن از روش تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی متوالی(کیفی-کمی) استفاده شد. در مرحله کیفی با روش نمونه گیری هدفمند (صاحب نظران کلیدی) و معیار اشباع نظری با 17 نفر عضو هیئت علمی مصاحبه بدون ساختار انجام شد و به همراه 12 سخنرانی از صاحب نظران و دانشگاهیان ایرانی با رویکرد تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. در مرحلیه کمی نیز 271 نفر عضو هیئت علمی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامیه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی با بهره گیری از دو نرم افزار Smart-PLS و SPSS23 انجام گرفت؛ درنهایت طبق نتایج بخش کیفی نشانگرهای مناسک گرایی در آموزش عالی ایران در پنج حوزه پژوهش (کمیت گرایی، مدگرایی علمی، فراورده محوری، سلطیه آمار و روش بر هدف پژوهش، ISIسالاری، دوریه تحقیقاتی پست داک، جلسات دفاع از پایان نامه، نقش اساتید راهنما و مشاور)، آموزش (مدرک گرایی، تأکید روی جنبه های فرمال تدریس)، سنجش و ارزیابی (ارزیابی و قضاوت کمی گرا، قداست نظام های رتبه بندی، کنکور، آزمون جامع)، توسعیه آموزش عالی (رشد قارچ گونیه مؤسسات آموزش عالی، کمیت گرایی در تعداد اساتید و دانشجو) و ارتباط با صنعت (دفاتر ارتباط با صنعت) سازمان دهی شدند. همچنین نتایج بخش کمی نشان داد الگوی مستخرج از بخش کیفی از برازش مطلوب برخوردار است؛ علاوه براین، یافته های کمی پژوهش نشان داد کلییه نشانگرهای مناسک گرایی در آموزش عالی در سطح بالا و نامطلوبی ارزیابی شدند. بدیهی است که یافته های این پژوهش امکان درک بهتر موضوع و اتخاذ سیاست ها و اقدامات مناسب برای بهبود نظام آموزش عالی ایران را فراهم آورده است.
شهری در حصار حاشیه ها: مطالعه رضایت از زندگی در بین حاشیه نشینان شهر کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 160
کابل شهری است در چنبریه حاشیه ها گرفتار شده و حدود هفتاد درصد جمعیت شهر در این محلات زندگی می کنند. بی جا شدگان (مهاجران) روستاها را رها کرده و به دنبال شغل های خدماتی در شهر می باشند؛ بافت متراکم، تنوع پایگاه های قومی و فقر گسترده زمینه را برای بروز انواع آسیب ها مهیا ساخته و تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و توسعیه پایدار شهری می گذارد. شاروالی (شهرداری) در شهر کابل، چشم انداز روشنی برای مدیریت حاشیه نشینی ندارد و به تنهائی نیز قادر به حل معضل حاشیه نشینی شهر نیست. در شهر کابل، حاشیه نشینی گاه در اشکال خاصی چون کوه نشینی نیز به چشم می خورد. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و حجم نمونه 301 نفر بوده است. جدی ترین مشکل حاشیه نشینان مسئلیه امنیت، ایجاد اشتغال و دسترسی به خدمات اولییه شهری است. بیش از 90 درصد مردم وضعیت امنیت محلیه خود را نامناسب می دانند. پاسخگویان به تطبیق یکسان قانون باور ندارند. احساس محرومیت و تبعیض بر رضایت از زندگی مؤثر و مانعی برای توسعیه پایدار شهر کابل است. این امور باعث می شود تا مردم مشارکت شهری کمتر داشته باشند و شهر را خانیه مشترک خود ندانند. تعلق ها در شهر کابل جمعی نیست و بیشتر درون گروهی و قومی است. ساختار شهری کابل هم از بعد زیر ساخت ها و هم مدیریت شهری فقیر است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با نوعی حاشیه نشینی مضاعف در شهر کابل، مواجه هستیم و تفاوت و تبعیض های قومی و شهروندی در حیات شهری کابل به چشم می خورد. قومیت، پایگاه اجتماعی و محرومیت نسبی بر میزان رضایت از زندگی شهری تأثیرگذار هستند و به صورت کلی، میانگین رضایت از زندگی شهری در بین حاشیه نشینان، در سطح پایین قرار دارد. توسعیه پایدار شهری مستلزم جلب مشارکت شهروندان و ساکنان محلات حاشیه است
فمینیسم حقوق گرا و مسئله ی زن در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
257 - 285
پژوهش حاضر با هدف نقد فرایندهای مسئله یابی و مسئله سازی فمینیسم حقوق گرا نوشته شده است. بدین منظور با تمرکز بر ماهنامیه زنان در دهیه هفتاد به عنوان یکی از مهم ترین تریبون های این جریان تلاش شده است تا فرایندهای رؤیت پذیری-رؤیت ناپذیری در گفتمانِ مسلطِ مجله بررسی شوند و به این پرسش پاسخ داده شود که گفتمان و پروبلماتیک حاکم بر این مجله چه موضوعاتی را آشکار و چه موضوعاتی را ناآشکار می کند و طی این فرایند چگونه فرایندهای مولد نابرابری و تبعیض را نادیدنی می کند؟ به این منظور با مروری بر شماره های منتشر شدیه این مجله برخی از مقالات کلیدی برای این گفتمان را مورد نقد درون ماندگار قرار داده و با روش تحلیل گفتمان منطق گزاره های حاکم بر این مقالات و پیامدهای آن را روشن ساختیم. نتایج نشان می دهند که نویسندگان از دو استراتژی بازتفسیر آیات قرآنی و نقد قانون اساسی، نابرابری حقوقی میان دو جنس را برجسته کرده اند؛ اما با ماندن در گفتمانی که به تبعیض منتهی می شود و از افقی نخبه گرایانه که آگاهی بخشی را در دستورکار خود قرار می دهد، فرایندهای مولد نابرابری در دیگر سطوح را رؤیت ناپذیر می سازند. علاوه براین، رویکرد ذات گرایانه حاکم بر منطق گزاره های حقوقی ماهنامه، از دیدن تمایزاتِ درونیِ میان زنان عاجز است. در این مقاله همچنین، رویکرد کمپین یک میلیون امضا به عنوان چشم گیرترین ثمره ی عملی تلاش های فمینیست ها مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در نهایت این یافته ها با تمرکز بر مباحث فمینیسم موج سوم و مبتنی بر منطق تفاوت و تمایز مورد بحث قرار گرفتند.
بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جوانان استان سمنان با تأکید بر بخش گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مطالعیه حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جوانان استان سمنان با تأکید بر بخش گردشگری است. روش تحقیق استفاده شده کمّی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه است. حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد شد و در مجموع، 384 نفر بررسی شدند؛ بنابراین، در راستای تحقق این هدف با تهییه ۳۸۴ پرسش نامه از جوانان بین ۱۵-۲۹ سال استان سمنان داده ها جمع آوری شد. ابزار استفاده شده در این تحقیق، استفاده از نرم افزارهای اکسل و spss با بهره برداری از آزمون های آماری مختلف مانند همبستگی و رگرسیون بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که باوجود اینکه کیفیت زندگی جوانان شهرستان های استان سمنان با یکدیگر متفاوت است، درمجموع کیفیت زندگی همیه آنها در شرایط مطلوبی قرار ندارد؛ علاوه برآن شاخص های فرهنگی، بهزیستی فردی و مسکن ازجمله مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی جوانان است و بین افزایش گردشگری و بهبود کیفیت زندگی آنها رابطیه معناداری وجود دارد؛ بنابراین، افزایش گردشگری منجر به ارتقای کیفیت زندگی جوانان استان سمنان می شود و درنهایت بر بهبود روحییه آنان تأثیرگذار است.
واکاوی پدیده طلاق، ریشه ها و پیامد ها در شهر تهران1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
139 - 164
پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل پدیده طلاق و با اتخاذ رویکردی کیفی و با استعانت از روش نظریه مبنایی کوشیده است مدلی پارادایمی از پدیده طلاق، بر اساس برداشت های ذهنی و تفاسیر و تعاریف کنشگران از این مفهوم ارائه دهد. سوژه های این مطالعه با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل اشباع نظری شامل 55 نفر از زنان مطلقه و در حال طلاق در شهر تهران در سال 95 می باشند. برای تحلیل داده ها از شیوه معرفی شده توسط استروس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. بر حسب یافته ها شرایط علی طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: نوع و شیوه ازدواج، دلایل ازدواج، اختلالات روحی روانی همسر، عدم خرسندی و تشفی از روابط زناشویی و جنسی، عدم آمادگی زوجین برای ازدواج، عدم تعهد اخلاقی به زندگی زناشویی، ناهمسویی در خلقیات، ذوقیات و سلائق، عوامل خطرآفرین، دغدغه ذهنی نسبت جدایی، ناهمسان همسری و خشونت در خانواده. شرایط زمینه ای طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: بنیه اقتصادی ضعیف خانواده، پایداری دوستی های قبل از ازدواج، کیفیت نازل مهارت های زندگی و ارتباطی زوجین، سابقه طلاق در خانواده و دوستان، پایگاه اقتصادی اجتماعی زن. شرایط میانجی یا مداخله گر طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: عومل محافطت کننده، دخالت اطرافیان، وابستگی شوهر به والدین و انفعال در روابط خانگی، نوع ساختار خانواده ، تفاوت در میزان فردگرایی و مدرنیسم و سبک زندگی، آگاهی زن از وضع نامطلوب موجود، ادب، نزاکت و تربیت اخلاقی پایین همسر، شوهر غیر اجتماعی و غیر معاشرتی و بی تحرک، دخالت فضاهای سایبری در روابط زناشویی. استراتژی های کنش (راهبرد) از نظر سوژها عبارتند از: توانمند سازی خود جهت خروج از فرودستی، استقلال طلبی، ناسزا، تهمت، تهدید، کتک، دعوا، طلاق عاطفی (فاصله گیری، سکوت، قهر)، ترک خانه، مراجعه به مشاوره جهت حل مسائل خانوادگی، مراجعه به دادگاه (مهریه، نفقه) و اقدام به طلاق، اتخاذ رفتار مقابله به مثل، عدم رغبت به برقراری رابطه جنسی. پیامدهای طلاق از منظر سوژه ها عبارتند از: تغییر ساختار خانواده به مثابه پیامد وضع موجود، داغ ننگ، افت تحصیلی و اخلاقی و عاطفی فرزندان، احساس طرد و حاشیه نشینی، احساس خسران از زندگی زناشویی، بروز صور بیگانگی (احساس بیگانگی از خود، زندگی زناشویی و جامعه)، فردگرایی.
انتظارات زنان از همسرانشان: ارائه یک نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: زنان بالای 40 سال منطقه 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
«انتظارات از همسر» یکی از عواملی است که نقش مهمی در کیفیت زندگی مشترک و میزان رضایت افراد از زندگی زناشویی دارد. بر این اساس، مطالعیه حاضر با رویکردی کیفی و با هدف درک انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا، با کاربست روش نظرییه زمینه ای و تکنیک مصاحبیه عمیق نیمه ساختار یافته، به مطالعیه انتظارات 14 زن بالای 40 سال ساکن در منطقیه 5 شهر تهران پرداختیم.
تحلیل داده های این مطالعه و «مدل زمینه ای» ارائه شده نشان می دهد که انتظارات زنان از همسرانشان بر اساس شرایط زمینه ای، علّی و مداخله گری چون سنت گرایی، ازدواج با زمینه های سنتی، فشار هنجاری ساختاری، داشتن حداقل سرمایه های اقتصادی فرهنگی، تجربه های تاریخی، متعین های زمانی، مادری بسط یافته، حاکمیت زندگی پدرسالارانه و سرمایه های اجتماعی درون گروهی شکل می گیرد. همچنین زنان بالای 40 سال از راهبردهای متفاوتی همچون گفت وگوی صوری، تعویق لذت، پنهان کاری، کنش معطوف به تأیید همسر، فرمانبرداری حداکثری، تعاملات مبتنی بر خانواده محوری و تأکید بر من مفعولی استفاده می کنند. از سویی این تعاملاتی که زنان در پیش می گیرند منجر به پیامدهای متفاوتی در زندگی آنان می شود. بر اساس این راهبردها، تحقق انتظارات حداقلی از همسر، حق انتخاب تفویض شده، بازتولید نابرابری های سلسله مراتبی، نارضایتی از زندگی و محرومیت نسبی، عمده پیامدهای به دست آمده از این پژوهش اند. یافته های این پژوهش در مجموع نشان می دهد زنان انتظارات خود از همسرانشان را در جهت «تلاش برای بقا « تنظیم می کنند. پدیدیه تلاش برای بقا به این معناست که سوژه تلاش می کند تا انتظارات خود از همسر را به گونه ای تعریف کند تا زندگی مشترکش با تمام توان و پرداخت هر هزینه ای حفظ شود. از این منظر انتظارات از همسر نه برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مشترک و رضایت از زندگی زناشویی بلکه در جهت حفظ داشته های حداقلی زنان است.
چالش های زندگی دانشجویی در خوابگاه های خودگران در شهر تهران (با تأکید بر آسیب های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
311 - 338
مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی چالش ها و مسایل اجتماعی- فرهنگی خوابگاه های خودگردان دانشجویی در شهر تهران می پردازد. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه های خودگردان در سطح شهر تهران است. داده های تحقیق از طریق روش تحقیق کمی (پرسشنامه) و کیفی ( مصاحبه و مشاهده) گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خوابگاه های خودگران با مسایل و چالش هایی مانند نداشتن حریم خصوصی ساکنین به دلیل ازدحام و تراکم جمعیت، شلوغی و سروصدا، نزاع و درگیری دانشجویان بر سر مسایل مختلف، سکونت افراد غیر دانشجو،عدم تعلق به خوابگاه، بیگانگی از محیط خوابگاه، درگیری با همسایگان و گرایش به رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد و مصرف انواع مواد مخدر و... مواجه اند.از سوی دیگر سبک زندگی دانشجویان و مسایل فرهنگی مرتبط با آن دارای آسیبهای خاص خود در این گونه از خوابگاه های دانشجویی است.براساس نتایج، به ترتیب تماشای سایت ها و فیلم های غیرمجاز، مصرف سیگار، و مصرف قلیان دارای بیشترین شیوع در میان دانشجویان ساکن خوابگاه های خودگردان می باشد.از سوی دیگر مصرف کراک و شیشه ، هروئین و کوکایین و تریاک،دارای کمترین میزان شیوع می باشد
تأثیر حمایت های اجتماعی غیر رسمی بر کیفیت زندگی سالمندان بازنشسته به مثابه یک مسئله اجتماعی: مطالعه صندوق تأمین اجتماعی و صندوق صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
109 - 130
سالمندی مرحله ای از زندگی و حاصل روابط بین نسلی و از این نظر منحصر به جوامع انسانی است. بنابراین، هرگونه خللی در روابط بین نسلی می تواند زندگی انسان در این مرحله را با آسیب هایی همراه کند. واکنش جامعه، متخصصان و سیاست گذاران به این پدیدیه جمعی، واقعی، مرتبط با ارزش ها، کثیر الابعاد و بین رشته ای آن را به عنوان یک مسئلیه اجتماعی مطرح کرده است. کیفیت زندگی یکی از این ابعاد مهم در زندگی سالمندان است که این مقاله تلاش می کند به شناختی درباریه عوامل مؤثر بر آن دست یابد و در این مسیر بر تأثیر شبکه های حمایت اجتماعی غیررسمی تأکید دارد. مدل نظری به کار رفته در این مقاله با استفاده از چند نظرییه اجتماعی در حوزیه مطالعات سالمندی و کیفیت زندگی ساخته شده است. روش پژوهش کمّی، میدانی و پهنانگر است. طرح نمونه ای به شیویه تصادفی سهمیه ای با حجم 300 نفر در سال 1391 در شهر تهران اجرا شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل مجموعه حمایت های اجتماعی فقط تا آنجا قدرت زیادی در تبیین کیفیت زندگی دارند که از مجموعه عوامل اجتماعی جدا باشند. اما مناسبات اجتماعی اعم از پیوندهای اجتماعی و مشارکت در فعالیت های جمعی مستقل از حمایت اجتماعی توانایی بالایی در این تبیین نشان می دهند. این موضوع بیان کنندیه اصالت چنین تأثیری است و نشان می دهد که متغیرهای حمایت اجتماعی مستقل از مناسبات اجتماعی قادر به تبیین کیفیت زندگی سالمندان نیست. از طرف دیگر حمایت ابزاری برعکس حمایت عاطفی اثر مثبتی بر کیفیت زندگی سالمندان ندارد. یعنی سالمندانی که حمایت ابزاری بیشتری دریافت می کنند کیفیت زندگی بالاتری ندارند.
فهم تجربه زیسته زنان از فرآیند جامعه پذیری سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
151 - 172
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته زنان از فرآیند جامعه پذیری سیاسی در ایران طراحی و اجراشده است. این پژوهش با اتکا به رویکرد روش شناختی پدیدارشناسی در پی فهم ماهیت مسئله جامعه پذیری سیاسی زنان در ایران برآمده است. در جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و تعاملی استفاده شد و برای تحلیل داده ها از روش کلایزی و همچنین اعتبار و پایایی مطالعه به روش پیشنهادی لینکلین و گوبا بررسی شد. جامعه هدف این مطالعه براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و با انجام 20 مصاحبه و برگزاری دو بحث گروهی با زنانی که تجربه کنشگری سیاسی را دارا بوده اند؛ اشباع مفهومی و نظری حاصل شد. برای تحلیل اطلاعات در حین گردآوری داده ها، مرحله به مرحله، کدگذاری توسط دو پژوهشگر انجام شده است تا ضریب خطای مفهوم سازی کم شود. در این فرآیند در مرحله اول کدگذاری 111 کد شناسایی شد و پس از تجمیع و ترکیب کدها، 10 مضمون از قبیل «تعارض های هویتی زنان، کلیشه های جنسیتی، فرآیندهای آموزشی نابرابر، مردانه دانستن فضای سیاست، تبعی و در حاشیه بودن زنان در ساختار سیاسی و حزبی، ساختارهای تصمیم گیری مردانه، فراگیر نبودن کنشگری سیاسی زنان، بی اعتمادی اجتماعی، خلا الگوی رفتار سیاسی زن، تناقض ساختارهای فرهنگی با عاملیت اجتماعی و فرهنگی زنان» شناسایی شد که در مجموع نشان دهنده ضعف فرآیند جامعه پذیری سیاسی زنان در ایران است. استنباط مقاله این است؛ زنان در جامعه ایران به دلیل ضعف جامعه پذیری سیاسی، در حاشیه نظام سیاسی قرار داشته اند و نوعی طرد سیاسی برای آن ها برساخت شده است. به عبارت دیگر می توان گفت شرایط امروز جامعه ایران با یک پدیده ای به نام زیست سیاسی متعارض زنانه مواجه است و همچنان چالش ها و سردرگمی هایی در حوزه زنان پابرجا مانده است.
وضعیت شناسی امر جنسی در ایران با رویکرد چندرشته ای ؛ مروری نظام مند در شناسایی و اولویت یابی مسائل(مقاله علمی وزارت علوم)
امر جنسی ذیل رویکردها و حوزه های مختلفی نظیر فرهنگی-اجتماعی، زیست پزشکی، روان شناسی، حقوقی و دینی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش، با رویکرد چند رشته ای 95پژوهش داخلی مرتبط با مسائل جنسی ایران که در بازه زمانی 30 سال اخیر منتشر شده اند، مورد مطالعه قرار گرفته است؛ با این هدف که شواهد مطالعات مختلف ناظر به زیست جنسی در گروه های مختلف جامعه ایران مرور شده و مسائل اولویت دار این حوزه به دست آید. نتیجه مطالعه با روش مرور نظام مند این است که هر چند برخی بر بحران جنسی و انقلاب جنسی در ایران تاکید می کنند اما نشانه هایی از وقوع انقلاب جنسی در ایران وجود ندارد، در عین حال رشد کجروی های جنسی در ایران قابل توجه است که می تواند زمینه ساز انقلاب جنسی باشد؛ عمده ترین کجروی جنسی در سنین پایین و در فاصله بین بلوغ تا ازدواج در پسران خودارضایی است، بیشترین استقبال کاربران در فضای مجازی از موضوعات غیراخلاقی به ترتیب اهمیت از کلیپ های پورنوگرافی، عکس های پورنوگرافی، داستان های پورنوگرافی، مطالب غیرپورنوگرافی، مباحث اعضا و تبلیغات است. حداقل یک دهم زنان جوان و حدود یک سوم مردان جوان در ایران قبل از ازدواج، رابطه جنسی برقرار می کنند و میانگین سن رابطه جنسی 24 سال است. اکثر آزارهای جنسی در سنین زیر 28 سال رخ داده و با افزایش سن کمتر شده است. همچنین در پیشگیری و مواجهه با کجروی های جنسی در جامعه ایران سیاست هایی همچون ساماندهی بازنمایی امر جنسی در رسانه ها و محیط های شهری، افزایش سواد جنسی و... پیشنهاد می شود.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شیوع کودک همسری (مورد مطالعه: شهر دیشموک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
101 - 124
ازدواج و همسرگزینی با هدف داشتن زندگی بهتر در نوع بشر عمومیت دارد و نوع خاصی از آن که کودک همسری نامیده می شود، بسیاری از تحقیقات در علوم مختلف را به خود اختصاص داده است و از ابعاد مختلف بررسی شده است. ازآنجا که فرهنگ و جامعه در بروز این پدیده اثرگذار هستند، این تحقیق در نظر دارد برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را بررسی کند. جامعیه آماری این تحقیق کﻠییه خانوارهای شهری و روستایی شهر دیشموک به تعداد 4711 خانوار است. داده های این تحقیق با استفاده از پرسش نامیه محقق ساخته در بین نمونیه 355 نفری جمع آوری شده و با تکنیک مدلسازی معادلیه ساختاری واریانس محور و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان داد تمایل به کودک همسری در بین ساکنان دیشموک بیشتر از سطح متوسط است و متغیرهای نگرش های مردسالارانه، دینداری عرفی، حمایت قانونی اثر مثبتی بر تمایل به کودک همسری دارد و آگاهی از پیامدهای کودک همسری و سطح تحصیلات و نیز سطح درآمد تمایل به این نوع ازدواج را کاهش می دهد. درمجموع متغیرهای مطالعه شده در این بررسی توانسته اند، حدوداً 7/78درصد از تغییرات گرایش به کودک همسری را تبیین کنند. نتیجه اینکه مادامی که گفتمان سنت گرایی، برداشت سنتی عرفی از دین و مردسالاری در این منطقه غلبه داشته باشد، زنان و دختران با این پدیده درگیر خواهند بود.
گریز از مدار ضعیف زندگی زناشویی کاوشی در معنا و فرایند شکل گیری خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
179 - 200
خیانت که به عنوان رخدادی ناپذیرفتنی در روابط میان فردی همواره مورد توجه روان شناسان بوده است، در چند دهیه اخیر به منزلیه مشکلی اجتماعی مطرح گردیده و نظر جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. این پژوهش، با رویکردی کیفی و با هدف مطالعیه فرایند شکل گیری خیانت براساس معنایی که زنان خیانت دیده از آن دارند انجام شده است. در این مطالعه، از نظرییه داده بنیاد برای گردآوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. نحویه نمونه گیری، هدفمند از نوع نمونه گیری نظری بوده است. به منظور گردآوری داده ها، با 20 زن ساکن در شهر اصفهان مصاحبیه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. بعد از انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی، هشت مقولیه اصلی به دست آمد که عبارت اند از: راهیابی نابسامان، زناشویی ناکارآمد، ترس های تعاملی، اعتماد آزمون نشده، گریز از زندگی، غرقگی در محیط، غرقگی در گذشته و زندگی پشت صحنه ای. در آخر، مقولیه محوری تحت عنوان «مدار ضعیف زندگی زناشویی» به عنوان هستیه مدل پارادایمی پدیدار گشت. براساس نتایج این مطالعه می توان ادعا کرد شکل گیری خیانت حاصل ضعیف شدن نیروهای جاذب خانواده است به شکلی که این نیروها نمی توانند زن و مرد را در مدار زندگی مشترک نگاه دارند؛ براین اساس، خیانت را می توان به مثابه گریز از مدار ضعیف زندگی زناشویی تعریف کرد.
بررسی جامعه شناختی تاثیر انتخاب های عقلانی بر رفتارهای انحرافی: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف تحقیق حاضر بررسی تجربی رابط? بین چهارچوب انتخاب های عقلانی با رفتارهای انحرافی در میان دانشجویان دانشگاه ارومیه بوده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسش نامه می باشد، که در سال تحصیلی 90-1389 در میان دانشجویان مشغول به تحصیل به اجرا در آمده است. در مجموع تعداد 441 نفر افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای انتخاب عقلانی، بین متغیرهای فرصت، نیاز منفعت گرایانه و هیجانات با رفتارهای انحرافی رابطه مستقیم و معنی دار و بین متغیر باورهای اخلاقی پاسخ گویان با رفتارهای انحرافی رابطه ای معکوس و معنادار مشاهده شده است. توجه به فرضیه های تایید شده، نشان می دهد که متغیر نیاز منفعت گرایانه، از بیش ترین قدرت تبیین کنندگی رفتارهای انحرافی برخوردار است.