فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
393-409
حوزههای تخصصی:
اجرت المثل زوجه بنابر نظر مشهور امامیه و فقهای عظام معاصر بر اساس آیه6 سوره مبارکه طلاق، بنای عقلاء و قاعده احترام به عمل مسلم و استیفاء، قابل مطالبه می باشد. در حقوق موضوعه ایران نیز ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 با ارجاع امر به تبصره ماده336 قانون مدنی، اجرت المثل زوجه را قابل مطالبه دانسته است. عدم وظیفه شرعی زوجه به کارهای انجام گرفته، تعلّق عرفی اجرت المثل برای امور انجام شده، دستور زوج، عدم قصد تبرّع از شرایط تعلّق اجرت المثل به زوجه می باشد. مطابق نظریه مشهور فقهای حنفی، اجرت المثل جزء احوال شخصیه محسوب و به دلیل روایت و سیره عملی رسول اکرم(ص)، به زوجه اجرت المثل کارهای زندگی مشترک پرداخت نمی شود . آراء دادگاهها در خصوص زوجین تابع فقه حنفی به دو دسته تقسیم می شوند. برخی اجرت المثل را جزء احوال شخصیه دانسته و حکم بر بطلان دعوا صادر می نمایند و برخی اجرت المثل زوجه را خارج از شمول احوال شخصیه دانسته و مطابق قاعده استیفاء حکم به پرداخت اجرت المثل صادر می نمایند.
رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه ی واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
237-251
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان بود. به این منظور، 400 نفر از مادران دارای کودک 3 تا 6 سال به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، پرسشنامه واکنش های والدین به هیجانات منفی کودکان (CCNES) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. هم چنین بین سبک سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های حمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 9 درصد از نوسانات واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است و هم چنین سبک های سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 8 درصد از نوسانات واکنش های حمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که سبک تنظیم شناختی هیجان مادران، می تواند میزانی از واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکانشان را پیش بینی کند. این یافته می تواند در مداخلات مربوط به بهبود شیوه های والدگری مدنظر قرار گیرد.
دیدار دبیر کل بین المللی سیاست ملی جوانان از جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
الگوهای استفاده از فرهنگ سراها در میان جوانان شهر تهران معانی، انگیزه ها و کارکردهاروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرانی های مطرح در سال های اخیر این مسئله بوده است که فرهنگ سراها از آنچه به خاطر آنها تأسیس شده اند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگ سراها به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحث ها و مجادلات ایدئولوژیک بوده اند. در چنین فضاهایی مصرف صرفاً به استفاده از برنامه های فرهنگ سراها محدود نمی شود، بلکه مصرف فضای فرهنگ سراها بر مصرف فعالیت ها و برنامه ها آنها غلبه دارد. چنین مصرفی با تولید معانی اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی این مقاله، شناخت «کاربردها و دلالت های فرهنگ سراها در میان جوانان تهرانی و انگیزه ها و کارکردهای مترتب بر مصرف این فضاهاست». در این مقاله برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظریه پردازی مبنایی استفاده شده است. بدین منظور با 25 نفر از مراجعان به فرهنگ سراهای بهمن، شفق، هنر، کار، قرآن و اشراق در شهر تهران مصاحبة عمیق شده است. یافته ها نشان می دهد الگوی استفاده و دلالت فرهنگ سراها در میان کاربران، متعدد و متفاوت است و این دلالت ها و کاربردها با آنچه فلسفة وجودی فرهنگ سراها را تشکیل می دهد، متمایز است. در مجموع یافته های مقاله حاکی از آن است که فرهنگ سراها برای جوانان تهرانی بخشی از مناسک گذار آنها به دوران بزرگسالی محسوب می شوند و آنان در این فضا به بسیاری از نیازهای مرتبط با دورة زندگی خود پاسخ می دهند و در یک کلام نقاشی خاص خود را بر روی این فضای عمومی ترسیم می کنند. این مقاله درصدد توصیف و تبیین این الگوی نقاشی و مداخله و دخل و تصرف در فضای عمومی فرهنگ سراهاست. در این تحقیق فرهنگ سرا به عنوان یک متن در نظر گرفته شده و دلالت های متعدد آن برای کاربران این فضا مورد واکاوی قرار گرفته است.
مطالعه ی ارتباط بین سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی با مصرف غذاهای غیرخانگی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غذاهای غیرخانگی به عنوان بخشی از تجارب غذایی، با توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی که این تجربه در زندگی مدرن شهری پیدا کرده، به مسأله ای مهم در مجموعه مباحث جامعه شناسی سلامت/تغذیه تبدیل شده است. تحقیق حاضر به روش پیمایش و با هدف بررسی تأثیر سرمایه ی اقتصادی، پایگاه اجتماعی و برخی متغیرهای زمینه ای بر مصرف غذاهای غیرخانگی نگاشته شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز است که 409 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از نر م افزارهای SPSS وLisrel انجام شده است. براساس نتایج، ارتباط معناداری بین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی با متغیرهای سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی (به شکل مثبت) و سن (به شکل منفی) مشاهده شده است. همچنین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی براساس وضع تأهل (به نفع مجردها) و جنس (به نفع مردان) به شکل معناداری متفاوت بوده است. براساس نتایج برازش مدل مسیر، در بین سه متغیر دارای تأثیرات معنادار، سرمایه ی اقتصادی به عنوان مهمترین متغیر و جنس و وضع تأهل از نظر تأثیرگذاری در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. متغیرهای مستقل 19 درصد از تغییرات مصرف غذای غیرخانگی را تبیین کرده اند.
نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهر هشترود در سال 93- 1392 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش سازمان بهزیستی شهر هشترود به تعداد 210 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان، 106 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های مقابله مذهبی (افلاک سیر و گلمن، 2011) و بهزیستی روان شناختی(طبسی وزنجانی، 2005) استفاده شد. پایایی ابعاد پرسش نامه مقابله مذهبی بین 79/0 تا 89/0 و ابعاد پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ﺑیﻦ 62/0 ﺗﺎ 90/0 ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین ابعاد مقابله مذهبی مثبت و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار ( 001/0p=) و بین ابعاد مقابله مذهبی منفی با بهزیستی روان شناختی ( 001/0p=) رابطه منفی معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین مؤلفه های مقابله مذهبی ارزیابی خیرخواهانه پیش بینی کننده مثبت برای بهزیستی روان شناختی (001/0p= و 42/0 Beta= ) و احساس منفی نسبت به خداوند (001/0p= و 22/0- Beta= ) پیش بینی کننده منفی برای بهزیستی روان شناختی بود. از نتایج چنین برداشت می شود که ﺷﻌﺎﺋﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻧﻘشی ﻣﻬﻤ در افزایش بهزیستی روان شناختی ایفا میﮐﻨﺪ. بنابراین، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد ﻣﺪاﺧﻼت و اﻗﺪاﻣ ها در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی زنان با توجه به شیوه مقابله مذهبی فعال و ارزیابی خیرخواهانه اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد.
تأثیر خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان در سال95(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، هدف از بررسی پیش رو مطالعه نقش انواع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان در رفتارهای اجتماعی جامعه ستیز آنها در شهر اصفهان بود. به ویژه که خرده فرهنگ های نوجوانی تأثیر زیادی در الگوپذیری رفتاری نوجوانان دارند و هدایت کننده رفتارهای اجتماعی آنها در جهت مثبت و منفی هستند. به همین دلیل برای دستیابی به هدف از بین 127817نوجوان 18-12ساله در کلیه نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 38 سؤال بسته بود. همچنین پاسخگوئی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای انجام شد. سؤالات پژوهش در مورد ویژگی های شخصی پاسخگویان مانند سن، جنس و وضعیت تحصیلی آنها و نیز متغیرهای مورد بررسی تحقیق همچون رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان (میزان ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیر درصد، میانگین، فراوانی و نیز ضرایب همبستگی پیرسون، کای دو، t و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه ستیز (ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) با نوع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان وجود دارد. همچنین نتایج مشخص نمود که جنسیت در میزان استفاده از اغلب انواع بازی ها توسط نوجوانان مؤثر است. متغیر سن تفاوت معنی داری در سه گروه سنی نوجوانان از نظر انواع بازی های کامپیوتری نداشت.
خانواده شهری
حوزههای تخصصی:
بررسی مسائل بهداشت (5): مقدمه ای بر مسائل بهداشتی جوانان ایران
حوزههای تخصصی:
تأثیرات اختلال خلقی دوقطبی II مردان بر روابط زناشویی از دیدگاه همسر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
375-388
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیرات اختلال خلقی دوقطبی II بر روابط زناشویی مردان از دیدگاه همسر انجام شد. این مطالعه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل مضمون (تماتیک) انجام گردید. از طریق مصاحبه های بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند جمع آوری داده ها با یک بیمار دوقطبی و همسر بیمار شروع شد و تا اشباع داده ها (10 زوج) ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر همزمان با جمع آوری داده ها و به صورت مقایسه ای انجام گردید. طی فرآیند تحلیل داده ها چهار مضمون فراگیر (تعادل گریزی، تحریک پذیری، بی مبالاتی و ضعف مدیریت) قرار گرفتند. این مضمون ها بیانگر تأثیرات اختلال دوقطبی بر روابط زناشویی است. طبق نتایج، تأثیرات اختلال دوقطبی بر روابط زناشویی به بحران و آسیب های جدی در خانواده منجر می گردد؛ بنابراین آگاهی از تأثیرات اختلال دوقطبی با مضمون های بیان شده از تجربیات همسر می تواند در برنامه های درمان، مراقبت، مشاوره و آموزش به بیمار و خانواده مورد استفاده متخصصان حوزه سلامت، درمان، خانواده، پرستاری، مشاوران و روان شناسان قرار گیرد.
ارزیابی و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیان، شهرستان اسلام آباد غرب مشخصات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی است که در علوم دیگر نیز کاربردی گسترده دارد و دارای ارتباط تنگاتنگی با توانمندسازی زنان است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. جهت تعیین پایایی، تعداد 35 پرسش نامه در منطقه توزیع شد که مقدار آن برای کل بخش ها بر اساس آلفای کرونباخ 74/0 برآورد شد. جامعه آماری پژوهش زنان 13 روستای دهستان شیان با جمعیت 3329 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 355 نفر برآورد شد که پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها به صورت طبقه ای و به نسبت جمعیت آن ها بوده است. نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده این است که بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفه های اعتماد، مشارکت و انسجام 42/0 از تغییرات توانمندسازی زنان را تبیین می کند. بر اساس آزمون فریدمن نیز مؤلفه خودتعیینی از بین مؤلفه های توانمندسازی دارای رتبه بالاتری است
ارزیابی و تشخیص بالینی در زوج درمانی؛ تجدید نظر و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (SSMRD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۷
413-435
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهشی نشان می دهد که آشفتگی زناشویی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت جسم و روان بوده که در شروع، تشدید، پیچیدگی و عود اختلالات روانی نقش قابل توجهی دارد. از طرفی فقدان رهنمودهای تشخیصی مبرهن در این زمینه، آشفتگی محسوسی را در موقعیت های بالینی و پژوهشی ایجاد کرده و نیاز عمیقی به مقیاس های تشخیصی معتبر در این خصوص احساس می شود. این پژوهش با هدف تجدید نظر مقیاس غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (SSMRD) و بررسی ویژگی های روانسنجی و شاخص های عملکرد تشخیصی آن در زوجین شهر اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی مقطعی بوده و گروه نمونه را 308 زن و مرد متأهل تشکیل می دهند، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از مصاحبه بالینی بر اساس DSM-5 به مقیاس تجدید نظر شده غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (SSMRD-R) و پرسشنامه کیفیت زناشویی (QMI) پاسخ دادند. تحلیل های آماری به ویژه تحلیل عوامل اصلی با چرخش واریماکس و تحلیل ROC، ویژگی های روانسنجی و شاخص های عملکرد تشخیصی مطلوبی را برای مقیاس SSMRD-R نشان دادند. این مقیاس می تواند به منظور تشخیص بالینی در موقعیت های درمانی، غربال گری و پژوهشی مورد استفاده قرار بگیرد.
ارتقای فرصت ها در زندگی کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
بررسی تعارض قانون حمایت خانواده و قانون مجازات اسلامی جدید از جهت مسئولیت زوج در افضای زوجه نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۶
305-329
حوزههای تخصصی:
ازدواج در سنین پایین، امکان اضرار به کودک را افزایش می دهد؛ لذا قوانین جدید در راستای حمایت از حقوق آنان در مقابله با ازدواج زودهنگام، ضمانت اجرا تعیین نموده اند. طبق روایات اسلامی، سن بلوغ نکاح دختران، 9 سال تمام قمری است، ولی مقنن، این سن را به 13 سال تمام شمسی افزایش داده است. قانون حمایت خانواده 1391 در ماده 50 با توجه به قانون مدنی برای تزویج دختر زیر سن 13 سال تمام شمسی با این قید که نکاح بدون اذن ولی و تشخیص دادگاه صورت گرفته باشد، در صورت ایجاد نقص عضو ناشی از نزدیکی، برای زوج دیه و حبس مقرر نموده است. این در حالی است که مقنن، در قانون مجازات اسلامی 1392، زوجه نابالغ را در صورت افضا شدن که از مصادیق بارز نقص عضو موضوع ماده 50 قانون حمایت خانواده است، علاوه بر دیه و مهریه، تا زمان فوت یکی از زوجین، مستحق نفقه دانسته است. در این مقاله، مشخص شد حکم قانون حمایت خانواده در موضوع مشترک افضا هم چنان باقی است و توسط قانون مجازات اسلامی نسخ نشده است. در راستای حمایت از حقوق کودک با توجه به تفاوت های این دو ماده، نویسندگان درصددند، میزان مسئولیت زوج را در این نوع نکاح، ترسیم نمایند.
مقایسه بین نسلی گذارهای شغلی و خانوادگی جوانان و عوامل مؤثر بر آن ها (مورد مطالعه متولدین ۱۳۳۳ و ۱۳۶۳ شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر نحوة تجربه کردن گذارهای شغلی و خانوادگی در بین دو نسل سنی (متولدین ۶۳ و ۳۳) در شهرستان دهگلان را با هم مقایسه کرده و همچنین، نقش قابلیت های فردی و عوامل ساختاری در گذارهای دو نسل را بررسی می کند. مبنای طرح فرضیه های این پژوهش، نظریه های پسامدرنیته در باب جوانی، فردگرایی ساخت یافته و نظریة کاهش عدم قطعیت ها بوده است. روش پژوهش حاضر، پیمایش بوده و برای جمع آوری داده ها با طراحی پرسش نامه ای با ۳۱۷ نفر مصاحبه شد. یافته ها حاکی از آن است که نسل امروزة جوانان، گذارها را همانند نسل گذشته و به صورت وقایع استاندارد، محدودشده و قابل انتظار صورت نمی دهند؛ بلکه گذارها، متنوع تر، طولانی تر و غیر قابل پیش بینی شده اند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ۷/۵۵ درصد تغییرات گذار شغلی متولدین ۶۳ با پنج متغیر جنسیت، حمایت خانواده، رسانه ها، مذهب و تحصیلات و ۸/۵۸ درصد از تغییرات گذار به ازدواج این نسل با پنج متغیر جنسیت، تحصیلات، رسانه ها، سن و پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تبیین می شوند. این در حالی است که ۱۶ درصد از تغییرات گذار شغلی متولدین ۳۳ با تنها عامل حمایت خانواده و ۱/۴۸ درصد از تغییرات گذار به ازدواج آن ها با چهار عامل جنسیت، مذهب، آداب ورسوم و سن، پیش بینی می شوند. نتایج این پژوهش دلالت بر آن دارد که نسل جدید از یک طرف خواهان عملیاتی کردن عاملیّت ناب و از طرفی در بند محدودیت های ساختی هستند، به همین دلیل مسیرهای پیشروی خود را پر از آشفتگی می بینند
مقایسه تأثیر برنامه آماده سازی پیش از ازدواج براساس مدل اولسون و بسته ی مشاوره پیش از ازدواج بومی بر مشکلات دوران عقد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
181-195
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر برنامه آماده سازی پیش از ازدواج براساس مدل اولسون و بسته ی مشاوره پیش از ازدواج بومی بر مشکلات دوران عقد زوجین انجام گرفت. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. نمونه ی آماری شامل 45 زوج در دوران عقد بود که به شیوه ی نمونه گیری هدفمند از بین زوج های در مرحله ی عقد ساکن شهر یزد ( بهار 1396) انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هرگروه 15 زوج) جایگیری شدند. همه ی گروه ها پرسشنامه ی مشکلات زوجین در دوران عقد را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون وپیگیری تکمیل نمودند. درپایان، تفاوت بین گروه ها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی مورد مقایسه قرارگرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مشکلات دوران عقد زوج های هر دوگروه آزمایش در مرحله ی پس آزمون و پیگیری کاهش معناداری یافته است (0005/0>P) ولی بین دوگروه آزمایش تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<P). یافته های این پژوهش اثربخشی برنامه آماده سازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون و بسته ی مشاوره ی پیش از ازدواج بومی بر کاهش مشکلات زوجین در دوران عقد را تأیید می کند. کلید واژه ها : آماده سازی پیش از ازدواج، مدل اولسون، مشکلات دوران عقد.
الگوهای مصرف سالمندان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه افراد با ورود به دوره سالمندی تغییرات بسیاری در زندگی شان احساس می کنند. یکی از این بسترهای تحولی ناظر بر ساختار مصرف و سبک زندگی آنان است؛ این نوشتار با رویکردی پدیدارشناختی به دنبال درک تجارب زیسته سالمندان از این مقوله است. بر این مبنا، ابتدا با طرح ملاحظات نظری، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و در نظر داشتن اشباع اطلاعاتی، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته را میان 21 نفر از سالمندان شهر کرمان به اجرا گذارده است. سپس با اهتمام به روش کلایزی مضامین اصلی«مصرف تجسدی» با 2 درون مایه فرعی تر رژیم های مصرف، مصرف پوشاک و مضمون اصلی «مصرف فرهنگی» با درون مایه های مصرف هنری، مصرف فراغتی و سبک گذران دینی، تحلیل یافته ها پیگیری شده است. یافته ها و مفاهیم مشترک در تجربه سالمندان نشان می دهد که ما با یافته های ناهمسازی رو به رو هستیم. مصرف سالمندان، از سویی متأثر از ساختارهای حاکم بر فرهنگ جامعه و انتظارات متفاوت از سالمندان، شرایط جسمانی و عدم استطاعت مالی است و ازدیگر سو، بر بنیادهای منزلت یابی و مصارف عامیانه استوار است.