فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه منابع مختلف اجتماعی با تأکید بر اهمیت ظاهر بدنی و ارائه معیارهای زیبایی تقریباً به دور از دسترس، زمینه ساز مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی برای افراد و بخصوص زنان جوان شده اند. اضطراب فیزیک اجتماعی یکی از اختلالات روانی است که در پی همین فشارها و مطالبات اجتماعی به وجود می آید. مطالعه حاضر سعی دارد با تعیین میزان اضطراب فیزیک اجتماعی در بین دختران جوان، ارتباط این اختلال را با مفهوم هوش هیجانی که از عوامل مؤثر بر بهداشت روانی افراد است، بررسی کند. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 92-91 به تعداد 4514 نفر است که از این تعداد، 376 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. داده ها به روش پیمایشی و با ابزار اندازه گیری پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار20- SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که اضطراب فیزیک اجتماعی با هوش هیجانی و مؤلفه های آن که در این تحقیق بررسی شد (خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی و مهارت های اجتماعی)، همبستگی منفی و معنادار دارد. با لحاظ تحلیل رگرسیونی، متغیرهای مستقل تحقیق در کل، 28 درصد از تغییرات اضطراب فیزیک اجتماعی را تبیین می کنند و از چهار مؤلفه هوش هیجانی، بعد خودآگاهی با 498/0- = Beta و بعد مهارت های اجتماعی با 208/0- = Beta بیشترین مقدار واریانس اضطراب فیزیک اجتماعی را پیش بینی می کنند.
گرایش به ارتباط با جنس مخالف: مطالعه ای درباب نوجوانان پسرِ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این مطالعه این است که نوجوانان ِ پسرِ شهر مشهد برقراری رابطه با جنس مخالف را چگونه معنا و بازنمایی می کنند؟ بدین منظور، از رویکرد برساختی- تفسیری و از روش نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه عمیق بهره گرفته شد. برای انتخاب نمونه روش نمونه گیری هدفمند و برای تعیین حجم نمونه نیز معیار اشباع نظری برگزیده شد. باکمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 20 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه شد و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 13 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش مبین آن است که نوجوانان مورد مطالعه، به دلیل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی، و عضویت در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند و رابطه با جنس مخالف برای افراد تحت مطالعه در این پژوهش در حکم پروژه ای است که از طریق آن بخشی از هویت اجتماعی و نیاز جنسی خود را برطرف می کنند. این امر باعث می شود در گروه دوستانشان پذیرش اجتماعی لازم را به دست بیاورند و از قدرت و نفوذ اجتماعی بیشتری در بین هم سن و سال ها برخوردار شوند. براساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه با جنس مخالف، پیامدهای خوشایند و ناخوشایندی مثل وابستگی، لذت عاطفی و جنسی، درگیری های آزاردهنده فضای ذهنی، میل به تنوع طلبی و مشکلات تحصیلی را درپی داشته است.
سنجش و سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقالة حاضر سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و با تکنیک تحلیل خوشه ای انجام شده است. این پژوهش در سطح توصیفی و طبقه بندی با استفاده از ابزار ترکیبی متشکل از سه پرسش نامة نیمه استاندارد انجام شده است. جامعة آماری پژوهش را 30 زوج متأهل تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. بر اساس تکنیک مذکور، نمرات نمونه در ابعاد پنج گانة (توازن من ما، فعالیت های مشترک، نزدیکی، استقلال وابستگی و وفاداری) طلاق عاطفی در چهار دسته طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 35% نمونه از حالت توازن خارج شده و در دو سر طیف قرار دارند و سایر اعضای نمونه در دو دستة «بیش تر متصل» و «بیش تر منسجم» قرار دارند. نمرات طلاق عاطفی برای زنان در همة ابعاد پنج گانه از مردان بالاتر است.
اثربخشی مشاوره گروهی بر افزایش احترام به نفس دختران نوجوان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نحوه گذران اوقات فراغت: پیش بینی کننده مصرف مواد در بیکاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران انجام شد. جامعه پژوهش عبارت از کلیه والدین شهر اصفهان و نمونه آماری شامل 300 نفر از والدین این شهر (150 پدر و 150 مادر) بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دو منطقه شهری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس نگرش نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران بود. داده های آماری از طریق آزمون t یک متغیری و تحلیل مانوا بررسی شد. نتایج نشان داد نگرش والدین نسبت به دخترانی که دوست پسر دارند و پسرانی که دوست دختر دارند و روابط دوستانه بین آنان منفی است. هم چنین نتایج تحلیل مانوا پس از کنترل متغیرهای دموگرافیک نشان داد که بین نگرش مادران و پدران نسبت به این گونه روابط تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P<). اما مذهب موجب تفاوت معنادار در نمرات نگرش والدین می شود به این ترتیب هرچه والدین مذهبی تر باشند نسبت به این گونه روابط نگرش منفی تری دارند (05/0P<).
اینترنت؛ شبکه های اجتماعی؛ شکاف دیجینال؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرایش صورت فنی است که افراد بشر برای خوش منظره کردن چهرة خویش از آن استفاده می کنند. در این زمینه زنان با استفادة گسترده و بی سابقه از تغییردهنده ها و اصلاح کننده های علمی و غیرعلمی گوی سبقت را از مردان ربوده اند. بررسی دلایل گرایش زنان به این نوع رفتار هدف اصلی این پژوهش است. بدین منظور 200 دانشجوی مجرد و متأهل در دانشگاه های شهید باهنر و آزاد شهر کرمان بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده متناسب با حجم مطالعه شدند. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت و جهت بررسی ارتباط بین متغیرها و شدت و ضعف آن ها از آزمون های اسپیرمن، کندال c و d، و سامرز d استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد دختران و زنان دانشجو علل گرایش به آرایش چهرة خود را فقدان اعتماد به نفس، هم رنگی با جماعت زنان، ترمیم آسیب های صورت، اعتراض به سختگیری های جامعه و خانواده، احساس برخوردار بودن از روحیة بهتر، واهمه از جذب شدن همسران خود به زنان و دختران زیباروی و آرایش کرده، پنهان کردن خستگی های ناشی از کار زیاد روزانه و جزآن ارزیابی کردند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد پنج متغیر فقدان اعتماد به نفس، نیاز به تأیید دیگران، اعتقاد به زیبایی زنان به عنوان شرط انتخاب همسر برای مردان، تمایل به نشان دادن موقعیت طبقاتی بالاتر و اعتراض به سختگیری های جامعه و خانواده به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین علل گرایش به لوازم آرایش داشته اند وارد معادله شد و حدود 67 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرد.
اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج ها بود. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1393 هستند که از بین آنها به روش نمونه گیری داوطلب- دردسترس و با استفاده از مصاحبه و ملاک های ورود و خروج 30 زوج انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جای گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه ی مقابله ی زوجی بودنمن، پرسشنامه سبک حل تعارض، پرسشنامه ی گفتگوی غیرموثر کوردک و پرسشنامه تجدید نظر شده امنیت صمیمانه کوردووا. داده ها با استفاده از بررسی میانگین ها و روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان به این نتیجه دست یافت که آموزش تقویت مقابله زوجی توانسته است بر متغیرهای مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج های شرکت کننده اثر داشته باشد.
مقایسه اثربخشی دو مدل درمانی کمردرد: درمان مبتنی بر مشارکت همسر بیمار در مقایسه با درمان بیمار به تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه اثربخشی مقایسه ای دو درمان زوج محور و بیمارمحور را در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مورد ارزیابی قرار می دهد. 24 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن و همسرانشان به طور تصادفی در دو گروه درمانی مذکور جایگزین شدند. بیماران در گـروه درمـان زوج محـور همـراه بـا همسر خـود در جلسـات هفتگـی دو سـاعتـه به مـدت هفت هفتـه مشارکت کرده و آموزش هایی را پیرامون روش های مقابله با درد به شیوه دو نفره و مهار ت-های برقراری ارتباط حین درد دریافت کردند. بیماران در گروه بیمارمحور مهارت های مذکور را بدون حضور همسر و به صورت انفرادی دریافت کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، گروه دریافت کننده مداخله زوج محور به طور معناداری در مقایسه با گروه بیمارمحور در ترس از حرکت و آسیب و پاسخ منفی همسر به فعالیت بهبود بیشتری داشته اند. می توان گفت درمان بین رشته-ای که حضور همسر را به طور فعال ترغیب کند در بهبود برخی شاخص های مرتبط با بیمار نتیجه بخش خواهد بود.
پایگاه اجتماعی زن در نهچ البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تاثیر فرهنگ سرای بهمن بر زندگی فرهنگی و اجتماعی زنان و جوانان ایرانی
منبع:
گفتگو ۱۳۷۴ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
تا پیش از تبدیل کشتارگاه تهران به فرهنگسرای بهمن، جهت فرهنگی تهران از جنوب و حومه به سوی مرکز و شمال بود. با ایجاد فرهنگسرا، شاهد حرکت هایی جدی در جهت عکس هستیم. در این نوشته از سویی به نقش فرهنگسرای بهمن در تغییرات جغرافیای فرهنگی و تثبیت گرایش های اجتماعی – فرهنگی جدید توجه خواهیم کرد و ار سوی ذیگر سهم زنان و جوانان را در این تغییرات نشان خواهیم داد.
روند تغییرات سن اولین ازدواج زنان استان اصفهان با استفاده از مدلBrass(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مصرف اینترنت و اثر آن در روابط همسران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر اینترنت نقش قابل ملاحظه ای در زندگی و روابط انسان ها یافته است. بخشی از این تأثیرات به قلمروی زندگی زناشویی معطوف است. در این پژوهش کوشیده ایم مهم ترین عرصه ها و ابعاد تأثیرگذاری اینترنت بر روابط همسران در تحقیقات پیشین را مورد واکاوی قرار دهیم. حدود چهل پژوهش که از 1995 تاکنون به موضوع اینترنت و روابط همسران مرتبط بودند شناسایی شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، و با اتکا به منطق استقراء، بررسی شدند. در نتیجه، دو عرصه مهم تأثیر اینترنت بر روابط همسران به دست آمد که عبارت اند از: تأثیر در مناسبات زندگی روزمره، و در مرزها و حدود زناشویی. جمع بندی تحقیقات مورد بررسی بیشتر مؤید تأثیر منفی اینترنت بر این دو قلمرو در جوامع غربی است، هرچند پیچیدگی هایی دارد. ارتباط اینترنت با زندگی روزمره همسران به میزان، زمان و مکان مصرف، نوع استفاده و شرایط و برهه ای بستگی دارد که افراد تجربه می کنند. برخی امکانات اینترنتی نظیر محتوای جنسی و امکان برقراری روابط مجازی نیز بر مرزهای زناشویی بیشتر تأثیر منفی داشته است، هرچند مؤلفه هایی چون دلایل مصرف، جنسیت، زمینه های روانی و خانوادگی، و روابط عاطفی یا جنسی برقرار شده، حالات گوناگونی به آن می دهند.
جوانان و جهانی شدن
قاعده «لزوم معاشرت به معروف» در روابط زن و شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
53-72
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی قاعده کمتر شناخته شده «لزوم معاشرت به معروف در روابط زن و شوهر» می پردازد. به موجب این قاعده، رفتار متقابل زن و شوهر باید هماهنگ با عرف روزآمد جامعه مسلمانان باشد. این به معنای آن است که افزون بر آموزه های دینی مستفاد از کتاب و سنت، آن دسته از عرف های عقلانی که در متون دینی صریحاً یا ضمناً از آن ها نهی نشده باشد، می تواند و باید هماهنگ با آموزه های دینی نقش تعیین کننده ای در ترسیم نظام حقوق خانواده ایفا نماید؛ حتی اگر این عرف ها نوپیدا باشند. بدین سان «معروف» مفهومی عرفی است که مصادیق آن بر حسب زمان و مکان و نیز درجه تمدن و فرهنگ جامعه اسلامی که زوجین در آن زندگی میکنند، می تواند متفاوت باشد. مقاله به روش تحلیلی و با استناد به قرآن مجید، سنت پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و موارد استناد فقیهان به لزوم معاشرت به معروف، برای توسعه آن به یک قاعده فقهی الزامی استدلال نموده و با توجه به عموم ادله نشان داده است که قاعده می تواند در همه قلمروهای روابط خانوادگی از جمله: مدیریت خانواده، روابط زناشویی زوجین، چند و چون نفقه، سکنای زوجین و تصمیم درباره کم و کیف فرزندآوری مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه تفسیری نقش خانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله که برگرفته از پژوهش است به چگونگی تقسیم کار در خانواده و تبیین نگرش خود زنان به عنوان ایفاکنندگان نقش خانه داری می پردازد. در این پژوهش از روش کیفی (مصاحبه عمیق) استفاده شده و حجم نمونه شامل 40 زن (20 نفر شاغل و20 نفر خانه دار) است که به صورت هدفمند از شهر تهران انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود تغییرات بسیاری که در وضعیت زنان (اشتغال و تحصیلات) رخ داده است، هم چنان مسئولیت مهمترین کارهای خانه بر دوش زنان قرار دارد. با اینکه بیشتر زنان انتقادهای شدید به کار خانگی مبنی بر پایان ناپذیری، انزوا و تکراری بودن آن دارند، تحلیل گرایشهای فمینیستی درباره بردگی و تحت ستم بودن زنان در خانه داری و استثمار از سوی مردان را قبول ندارند و حاضر به انکار و رد مسئولیت خویش نیستند. آنها بیشتر در نهایت خواهان تغییراتی به منظور بهبود وضعیت خویش هستند که شامل استقرار منبع مالی مستقل و همکاری و قدردانی سایر اعضای خانواده بویژه مردان از آنهاست
بررسی عوامل موثر بر جایگاه زنان در ساختار قدرت نهاد خانواده (نمونه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا چند دهه قبل شکل مسلط خانواده در ایران، خانواده ی گسترده تابع سنت و مذهب بود، که ریاست اصلی آن در اختیار پدر بود، اما تغییرات اجتماعی ناشی از انقلاب صنعتی با ایجاد تغییراتی در نقش های اجتماعی زنان، زمینه را جهت تغییر ساختار قدرت در خانواده را فراهم نمود و سیستم مردسالاری سنتی را با چالش هایی مواجه ساخت. موقعیت زنان نیز از نظر تحصیلات و پایگاه اقتصادی اجتماعی بهبود یافت و به دستیابی آنان در کنترل منابع و قدرت تصمیم گیری در خانواده منجر گردید .با توجه به اصل مشورت، این واقعیتی غیرقابل انکار است که اگر هر دو همسر در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند، نتایج بهتری نیز حاصل خواهد شد. پژوهش حاضر با استفاده از رویه ی پیمایش و پرسشنامه در شهر شیراز، انجام می شود. جمعیت نمونه 600 نفر از زنان متاهل هستند که از طریق نمونه گیری طبقه بندی سهمیه ای انتخاب شدند. واکاوی داده ها با استفاده از تکنیک های رگرسیون تک متغیره، چند متغیره و F تست نشانگر آن است که بین میزان پذیرش ارزش های دینی در باب خانواده، دینداری، تحصیلات زن، شوهر و والدین، منزلت شغلی مرد با ساختار قدرت در خانواده ارتباط معناداری وجود دارد. از بین این عوامل ارزش های دینی در باب و تحصیلات مادر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ساختار قدرت در خانواده دارند.
بررسی تأثیر مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش دختران مجرد نسبت به ازدواج (مطالعه شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نگرش دختران مجرد به ازدواج، با تأکید بر سبک زندگی آنها، در بین شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. ابتدا، به بررسی نظریه های موجود در حوزه سبک زندگی و ازدواج و سپس، به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است. در حوز ه سبک زندگی، از نظریات وبر، بوردیو، گیدنز و در حوز ه ازدواج از نظری ه مدرنیزاسیون بهره جسته شده است. سپس ، با استفاده از تکنیک های آماری و چارچوب نظری تحقیق، تأثیرپذیری نگرش نمونه به ازدواج، با چهار مؤلف ه ارتباطات اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، که به نظر می رسید بر متغیر وابست ه تحقیق اثرگذار باشند، سنجیده شده است. جامع ه آماری تحقیق، دختران مجرد شاغل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند، حجم نمونه 345 نفر است و داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که درصد درخور توجهی از افراد نمون ه تحقیق (1/39 درصد) به ازدواج نگرش منفی داشته اند. هم ه مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش به ازدواج اثرگذار بوده اند. مصرف فرهنگی با ضریب بتای 610/0 مهم ترین متغیر اثرگذار بر نگرش دختران به ازدواج بوده و از بین مؤلفه های اثرگذار بر نگرش به ازدواج، ارتباطات اجتماعی یگانه مؤلفه ای است که از سه مؤلفه دیگر سبک زندگی (پایگاه اقتصادی اجتماعی، مصرف فرهنگی و مدیریت بدن) اثر می پذیرد و به صورت بلافصل با ضریب بتای 553/0 بر نگرش به ازدواج اثرگذار است.