فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس آیات قرآن بر عزت نفس و امید به زندگی زنان آسیب دیده اجتماعی (معتاد) انجام شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام معتادان زن (29 نفر) مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان رودسر در سال 1395 بود که از آن میان 24 زن، که در نمره عزت نفس کوپر اسمیت و امید به زندگی میلر، کمترین نمره را کسب کرده بودند به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. سپس، آموزش مثبت نگری اسلامی طی ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش اجرا شد در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که ارتباط مثبت معناداری بین مثبت نگری و امیدواری وجود دارد در حالی که این رابطه درباره عزت نفس معنادار نبود؛ به عبارت دیگر مثبت نگری می تواند در افزایش احساس امیدواری نقش مؤثری داشته باشد؛ اما پرورش عزت نفس به عوامل دیگری نیز وابسته است.
اصلاح نظام مالی حاکم بر روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
529-553
حوزههای تخصصی:
در نظام حقوقی ما، روابط مالی زوجین مبتنی بر اصل «استقلال دارایی» نظام یافته و با تدابیر مالی ویژه ای هم چون «نفقه»، «مهریه» و «اجرت المثل»، تکمیل شده است. با تحلیل جزء به جزء این عناصر، به نظر می رسد که عملکرد آن ها در کنار یکدیگر چندان مطلوب نیست، چرا که ناتوان از برآورده ساختن یکی از مهم ترین خواسته های خانواده امروز یعنی «برابری دو رکن هم طراز زن و مرد» بوده و جایگاه اقتصادی متعادلی را برای طرفین برقرار نمی سازند. در راستای اصلاح این ساختار، با توجه به نقش هر یک از زوجین در خانواده امروز و هم چنین با نظر به تجربیات موفق سایر نظام های حقوقی، می توان به تعریف یک رژیم مالی منسجم پرداخت که در جهت ایجاد تعادل اقتصادی میان زوجین و برابر ساختن سطح اقتصادی آنان در دوران زندگی مشترک و پس از آن، کارساز است. رژیم «اشتراک دارایی زوجین» علاوه بر قابلیت انطباق با نظام اجتماعی ما، با اصول حقوقی نیز سازگار به نظر می رسد. در نتیجه می توان آن را حداقل به عنوان یک مکمل در کنار رژیم مالی موجود معرفی کرده و امکان انتخاب آن را برای زوجین فراهم ساخت.
نقش عوامل خانوادگی در تبیین تعارض نقش های شغلی و خانوادگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۶
251-267
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است رابطه بین عوامل خانوادگی شامل پایگاه اجتماعی اقتصادی، حمایت خانواده، تعلق خانوادگی، گرانباری نقش خانوادگی و ساختار توزیع قدرت در خانواده را با تعارض نقش های شغلی و خانوادگی زنان شاغل در شهر یزد مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق، از نوع توصیفی همبستگی است؛ و نمونه پژوهش با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای از 323 نفر از زنان شاغل انتخاب شده است. مقیاس های تعارض نقش های شغلی و خانوادگی، حمایت اجتماعی در خانواده، درگیری خانوادگی، گرانباری نقش خانوادگی، و ساختار قدرت در خانواده در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین پایگاه اجتماعی اقتصادی، حمایت اجتماعی خانواده از فرد شاغل، تعلق خانوادگی و ساختار توزیع قدرت در خانواده با تعارض میان نقش های شغلی و خانوادگی زنان شاغل در شهر یزد رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. در مقابل گرانباری نقش خانوادگی و تعارض نقش های شغلی و خانوادگی دارای رابطه ای مثبت و معنی دار می باشند. بنابراین به طور کلی عوامل خانوادگی از جایگاه بسیار مهمی در میزان تعارض میان نقش های شغلی و خانوادگی برخوردار است و می تواند نقش مؤثری در کاهش فشار و تنش روانی ناشی از این تعارض ایفا کند.
اثربخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی مدرسه شاهد ناحیه 3 شیراز در سال تحصیلی 93- 92 بودند. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد. به این صورت که پس از اجرای پرسش نامه مهارت های کارآفرینی فکری، شفیع آبادی، نورانی پور و احقر (1391) و پرسش نامه مهارت های اجتماعی TISS از بین دانش آموزانی که نمره ای کم تر در پرسش نامه گرفته بودند، 40 نفر به تصادف انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفری جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش بر اساس الگوی چند محوری به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته آموزش مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دریافت کردند و در گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نگرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین مهارت های کارآفرینی (خرده مقیاس های مهارت های فردی، مهارت های بین فردی، مهارت های کاربردی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاقانه) و مهارت های اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار وجود دارد، یعنی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی موجب افزایش مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان شده است.
بررسی قوانین و سیاست های حمایت از خانواده در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عرصه تلاقی اسلام و قوانین مدرن، خانواده را واحد بنیادین جامعه و نهادی مقدس می داند و به همین لحاظ می کوشد از آن حمایت کند. در اصل دهم قانون اساسی آمده است همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط به خانواده باید در جهت آسان کردن تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد. تعدد سیاست ها، قوانین و لوایحی که در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با نهاد خانواده ارائه شده اند شاهدی بر این ادعاست. این پژوهش با روش کیفی، سیاست ها و قوانینی را که در فاصلة سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۱ با هدف حمایت از نهاد خانواده در ایران تصویب، تدوین و ارائه شده اند را؛ با استفاده از روش تحلیل انتقادی متن مورد مطالعه قرار داده است. یافته ها و نتایج تحقیق غلبة رویکرد اقتصاد- محور بر عملکرد دولت[1] را نشان می دهند؛ امری که نهایتاً باعث شده سیاست های دولت با حفظ الگوهای سنتی خانواده همبسته باشند. این نکته قابل تأمل است که بررسی سیاست های حقوقی حاکی از به رسمیت شناخته شدن تدریجی تحولات نهاد خانواده است؛ یافته ای که استقلال نسبی حوزة حقوقی از حوزة اقدام دولتی را نشان می دهد و می توان آن را نتیجة ارتباط مستمر حیطة حقوقی با مسائل عینی و انضمامی خانواده های امروزین در ایران دانست. شکل گیری چالش های حقوقی میان واقعیات اجتماعی موجود با الگوهای حفظ اشکال سنتی نهاد خانواده ناکارآمدی برخی از این قوانین و عدم تناسب آن ها با واقعیات جامعه را نشان می دهد.
رویکرد های گوناگون نسبت به جهانی شدن حقوق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
613-647
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن واقعیتی غیرقابل انکار است و مفهوم شناسی آن با توجه به پیچیدگیِ ابعاد آن دشوار است. در جهانی شدن سخن از فرو ریختن مرزهاست؛ لذا بحث از جهانی شدن حقوق زنان که با فرهنگ و سنت و ارزش های اخلاقی یک جامعه عجین شده، امری خطیر است. ابتدا با توجه به واژه شناسی جهانی شدن، مفهوم جهانی شدن تبیین می شود. سپس سه رویکرد سنتی، اصلاحی یا بینابینی و رویکرد نواندیشان دینی که مواضع گوناگونی نسبت به جهانی شدن حقوق زنان اتخاذ نموده اند، تعریف و تحلیل می شوند. این رویکردها، متوجه جهانی شدن حقوق زنان به معنایِ نیل به مقررات و قوانین همسان است که در کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان متبلور شده است. البته رویکردهای مذکور همگی با بینشی مؤمنانه به بحث می پردازند و رویکردهای خداناباور، خروج موضوعی دارند. در نهایت، به نظر می رسد؛ با نگرشی که منبعث از دیدگاه نواندیشان دینی است و با حفظ دغدغه ای که رویکرد اصلاحی برای محافظت از ارزش های دینی دارد، می توان ساز و کارهایی را تبیین کرد که از یک سو به بنیان های مذهبی آسیب نرساند و از سوی دیگر مسیر جهانی شدن حقوق زنان را هموار سازد.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی در معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف پیش بینی سازگاری زناشویی براساس انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی در معلمان زن انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متأهل زن مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی 230 نفر به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپنیر (1976، DAS) و بمنظور سنجش انسجام خانواده، زمان باهم بودن و منابع مالی از مقیاس فرایند و محتوای خانواده سامانی (1387) استفاده شد. داده ها از راه همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که در سطح معناداری 05/0>P، انسجام خانوادگی، زمان باهم بودن و منابع مالی با سازگاری زناشویی معلمان رابطه ای معنادار دارند و هم چنین، نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که به غیر از منابع مالی که اثری معنادار در معادله رگرسیون نداشت، دو مؤلفه انسجام خانوادگی و زمان باهم بودن7/47 درصد از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که انسجام خانواده و زمان باهم بودن توانایی پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
تأثیر فناوری های جدید بر اوقات فراغت و سرمایه اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش پیش رو این است که آیا تغییرات صورت گرفته در سبک های نوین فراغتی (مبتنی بر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید) با سرمایه اجتماعی جوانان رابطه ای دارد یا خیر؟ در این مطالعه روی انواع سبک های فراغتی و به ویژه سبک فراغتی شاوچینگ سیه متمرکز شده و با توجه به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید به سبک فراغتی مورد نظر رسیده و رابطه آن را با سرمایه اجتماعی جوانان مطالعه کردیم. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است.
پژوهش پیش رو در مورد 384 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله ساکن در منطقه پنج شهر تهران انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که استفاده جوانان از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید در تکمیل و گذران اوقات فراغت، موجب می شود که سرمایه اجتماعی جوانان در دو بعد از ابعاد عینی (عضویت و مشارکت افراد در گروه ها، سازمان ها، معاشرت و ارتباطات افراد) و یک بعد ذهنی آن یعنی اعتماد تعمیم یافته (اعتماد مردم به یکدیگر در فضاهای مجازی و اعتماد به فضای مجازی) ارتقاء یابد. از سوی دیگر داده هانشاندادندکهاگر افراد از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید برای فعالیتی اجتماعی در گذران اوقات فراغت شان بهره گیرند؛ این امر موجب می شود تا میزان سرمایه اجتماعی آنها دربارة زمانی که از این ابزارها به منظور فعالیت های غیراجتماعی مانند فعالیت های تفریحی یا یادگیری استفاده می کنند، افزایش یابد.
بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی نوجوانان چرام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بشر از دیرباز با هویت و معیارهای تفکیک از و خانواده اش از دیگران در ارتباط بوده است، مفهوم هویت به معنای امروزی به اوایل قرن 19 بر می گردد. در طول تاریخ هویت ها گاهی صحنه رقابت و تنازع بوده اند و گاهی معیاری برای انسجام و حتی صلح اجتماعی شده اند. اما امروزه این مفهوم یکی از مسایل مهم برای برنامه ریزی های اجتماعی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی نوجوانان چرام به روشی پیمایشی انجام شده است و از میان این افراد 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین بین دینداری و تایید دیگران با همبستگی بسیار قوی ای با ضریب 80/0 وجود دارد و رابطه بین ارتباطات و دینداری با ضریب همبستگی 12/0 دارای همبستگی ضعیفی است، همچنین رابطه بین میزان دینداری با هویت اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری است و در کل ضریب تاثیر پایبندی مذهبی بر هویت اجتماعی (62/0) بوده که به معنای تاثیر مستقیم دینداری بر هویت اجتماعی است. بدین معنی که هرچقدر پایبندی مذهبی بالا باشد، میزان هویت اجتماعی افراد بیشتر می شود و در همین راستا میزان ارتباطات نیز با ضریب بالاتری (69/0) تاثیر مستقیمی بر هویت اجتماعی دارد. همچنین تاثیر متغیرهای تایید دیگران، محیط، طبقه اجتماعی و اقتصادی بر هویت اجتماعی مثبت بوده است و مثبت بودن ضرایب نشان از مستقیم بودن رابطه بین متغیرهای مستقل بر وابسته است.
مرزهای تمایز در مصرف کالاهای فرهنگی: مصرف موسیقی در بین جوانان (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مرزبندی های تمایزبخش در حیطه مصرف موسیقی در میان جوانان بوده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل داده اند که از بین آنها 315 نفر نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، بین میزان مذهبی بودن، با تمامی مؤلفه های ترجیحات موسیقیایی به جز موسیقی پاپ ایرانی تولید شده در داخل، موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی محلی اقوام ایرانی، رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل تفاوت میانگین ها نیز حاکی از آن بود که تنها در متغیرهای ترجیحات موسیقیایی پاپ ایرانی تولید شده در داخل و موسیقی محلی اقوام ایرانی، اختلاف بین زنان و مردان معنادار است. همچنین نتایج نشان از رابطه نه چندان نظام مند درآمد بر ترجیح موسیقی جوانان ایرانی دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، شناسایی نیازهای فرهنگی جوانان در حیطه ترجیحات موسیقیایی و پاسخ مناسب به این نیازها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.ترجیح موسیقی، مذهب، درآمد، دانشجویان
بررسی عوامل مرتبط با گرایش مردان متأهل به روابط خارج از چهارچوب زناشویی (نمونه موردی مردان متأهل شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های نو، پیچیده و چالش برانگیز که در عصر کنونی زنگ خطر استحکام خانواده و امنیت جامعه را به صدا درآورده و نیازمند توجه مسئولین و اندیشمندان حوزه خانواده می باشد، معاشرت مردان متأهل با دختران و زناناست. در بروز این پدیده اجتماعی عواملی دخیل است که این مقاله در پی کاوش آنان برآمده است. مطالعه حاضر به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه در میان 543 مرد متأهل شیرازی که به شیوه طبقه بندی سهمیه ای انتخاب شدند، انجام گردیده است. اعتبار پرسشنامه صوری و ضریب آلفای کرونباخ 2/90 درصد می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 23 در دو سطح توصیف و تحلیل (ضریب همبستگی اسپیرمن) مورد واکاوی قرار گرفتند.نتایج گویای آن است که بین میزان دینداری و رضایتمندی جنسی با معاشرت مردان متأهل و جنس مخالف رابطه منفی و معنادار وجود دارد و بین کمبود عاطفی از طرف همسر، تعارضات زناشویی، میل به تجربه با افراد متعدد، دیدن تصاویر شهوت انگیز، مشاهده فیلم های مبتذل، دیدن روابط جنسی وحشیانه و غیربهداشتی و غیرواقعی، تنوع طلبی جنسی، تحصیلات، استفاده از اینترنت، ماهواره با رابطه مردان و جنس مخالف نیز رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد.
رابطه ابعاد شخصیت و سازگاری زناشویی زوجین: بررسی نقش واسطه ای سبکهای عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش واسطه ای سبکهای عشق در رابطه ابعاد شخصیتی و سازگاری زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی به روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری این پژوهش را زوجین دارای مشکل تشکیل می دهند که به دادگاه خانواده شهر تبریز مراجعه کرده بودند. از این جامعه 280 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و براساس ویژگیهایی همچون سن و مدت ازدواج همتاسازی شدند؛ سپس از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سازگاری زناشویی (DAS)، نسخه کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه نگرش نسبت به عشق (LAS) را تکمیل کنند. برای آزمون الگوی فرضی پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات غیر مستقیم از طریق آزمون بوت استراپ نرم افزار AMOS براورد شد. یافته های تحلیل نشان داد که روان رنجوری به صورت منفی (01/0>p) و برونگرایی، توافق، گشودگی و وظیفه شناسی به صورت مثبت (01/0>p) سازگاری زناشویی را پیش بینی می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبکهای عشق دوستانه، شهوانی، منطقی، بازیگرانه و فداکارانه می تواند هم به صورت جزئی و هم به طور کامل در رابطه ویژگیهای شخصیتی و سازگاری زناشویی نقش واسطه ای ایفا کنند. متغیرهایی همچون سبکهای عشق به سبب ماهیت پویا، قابل تغییر و آموزش پذیر خود قابل دستکاری و تعدیل است؛ از این رو، تأیید نقش واسطه ای این فرایندها در الگوی پیشنهادی پژوهش، این نوید را می دهد که مشاوران حوزه ازدواج و خانواده به جای تمرکز صرف به عوامل ثابت در مداخلات خویش بر بهبود الگوهای ارتباطی و عشق ورزی زوجین تأکید کنند.
تأثیر ادراک طرد پذیرش و کنترل والدین بر هوش اخلاقی و تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کیفی و کمی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی در ساختار خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گسترش روز افزون استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر ساختار خانواده انجام شده است. برای رسیدن به نتایج دقیقتر، تحقیق به روش آمیخته (کیفی و کمّی) صورت گرفته و برای جمع آوری اطلاعات ابتدا از شیوه مصاحبه با روش نمونه گیری نظری با 30 نفر از افراد فعال (متأهل) در شبکه های اجتماعی مجازی بهره گرفته، و در ادامه از ابزار پرسشنامه برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، صرف حضور افراد و استفاده آنان از فناوریهای مرتبط با شبکه های اجتماعی نمی تواند به آسیب هویتی و پیدایش گسست در نهاد خانواده منجر شود؛ بلکه با شناخت، رعایت و کنترل جوانب ابعاد حاکم بر این پدیده، افراد می توانند با حضور در این فضا حمایتهای نسبی به دست آورند هم چنین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با سرمایه اجتماعی پیوندی درون خانواده (درون گروهی) رابطه معناداری ندارد ولی نوع استفاده کاربران در این فضا با احساس تعلق خانوادگی همبستگی معناداری دارد. به نظر می رسد احساس کاهش تعلق خانوادگی و سرمایه اجتماعی درون خانواده صرفا نظر دیگر افراد خانواده است و خود کاربر به کاهش یافتن سرمایه اجتماعی پیوندی خانوادگی خویش در اثر استفاده از این فضا اعتقادی ندارد.
تأثیرات آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر عملکرد خانوادگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ابعاد عملکرد خانوادگی در زنان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شاهد و ایثارگر اسلام آباد غرب در سال 1392 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ده نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. به گروه آزمایش بر اساس هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی با توجه به موضوعات، اهداف و پیشینه پژوهش طی ده جلسه آموزش داده شد. طول هر جلسه دو ساعت، تواتر جلسات به صورت هفته ای دو بار برای گروه آزمایش بود. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد خانوادگی (FAD) بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) نشان داد که آموزش هوشهای اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ابعاد عملکرد خانوادگی زنان (حل مسئله، نقشها، ارتباط، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار) تأثیر معنی داری داشته است. در کل، یافته ها لزوم گنجاندن برنامه آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی را در برنامه های آموزش خانواده و زوجین یادآور می سازد.
کاهش رغبت به ازدواج مجدد (مطالعه موردی: زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی آن است تا به توصیف و تفسیر کنش ها و اعمال مشارکت کنندگان (زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی استان اصفهان) در پدیده ازدواج مجدد بپردازد و تجربه زیسته قبل از طلاق و دلایل کاهش رغبت این زنان به ازدواج مجدد را کشف و توصیف کند. پیچیدگی و چند وجهی بودن پدیده تحت مطالعه از یک سو و زمینه مند بودن در بافت فرهنگی از سوی دیگر، به اتخاذ رهیافت کیفی و استراتژی پدیدارشناختی و نظریه زمینه ای منجر شد. برای این منظور، سعی شد داده های پژوهش با ابزار مختلفی چون مصاحبه های عمیق و نیمه ساختمند، مشاهده های میدانی و مشارکتی، گفتگوهای غیر رسمی و استفاده از اسناد و گزارش ها جمع آوری شود. در نهایت، یافته های به دست آمده در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین ارائه شد. میدان مطالعه زیست جهان مددجویان تحت حمایت کمیته امداد است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده با دامنه سنی 18 تا 45 سال بودند که تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی استان اصفهان قرار داشتند و دست کم یک بار ازدواج کرده بودند و در حال حاضر یا تصمیم به ازدواج مجدد گرفته بودند یا هنوز هیچ گونه قصدی برای ازدواج مجدد نداشتند. در این پژوهش از ترکیب دو روش کیفی پدیدار شناسی و نظریه زمینه ای و دو روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. به منظورگردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شد. در تحلیل مصاحبه ها نیز سه مرحله کد گذاری، شامل کدگذاری باز، گزینشی و محوری صورت گرفت. یافته های به دست آمده شامل موضوع اصلی خط سیر زندگی قبل از طلاق و شش زیر مضمون فرعی: «پیش زمینه های خانوادگی قبل از ازدواج»، «شرایط ازدواج»، «ویژگی های همسر»، «رابطه جنسی»، «تلاش برای حفظ زندگی» و «جرقه اصلی طلاق» بوده است. بر این اساس، مشارکت کنندگان در فرایند تصمیم گیری برای ازدواج مجدد به نوعی جانشین های نسبی به منظور رفع نیازهای اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و فیزیولوژیکی رسیده اند که آنها را برای مقاومت در برابر ازدواج مجدد یاری کرده است. نظریه داده مبنای حاضر در قالب یک مدل زمینه ای شامل سه بعد «شرایط»، «تعاملات» و «پیامدها» ارائه شده که خود مبین نظریه زمینه ای نهایی است.
تحلیل بسترهای اجتماعی فرهنگی کاهش باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گذار باروری در ایران با تحولات مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاستی بوده است. این مقاله با استفاده از داده های سطح خرد سرشماری و پیمایش نمونه ای، نشان می دهد: فرهنگ و ارزش های فرهنگی، به عنوان مبنا و پایه رفتارهای انسانی، نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای باروری دارند. فرهنگ، قواعد هنجاری و تفسیری یا معنادهی را فراهم می کند که افراد بسته به آنها و در انطباق با شرایط اقتصادی و اجتماعی، رفتارهای باروری خود را تنظیم می کنند. مقاله چنین نتیجه گیری می کند که تعامل مجموعه ای از نیروهای ساختی نهادی، معنایی و فرهنگی منجر به شکل گیری باروری زیر سطح جانشینی در ایران شده است. از این رو، افزایش باروری به بالاتر از سطح جانشینی، فرایندی چندبعدی و پیچیده سیاستی است که مستلرم اتخاذ و اجرای سیاست های پایدار خانواده محور و مرتبط با مطلوبیت یا تمایل فرزندآوری، امکان یا آمادگی برای فرزندآوری، و توانایی فرزندپروری است.
رابطه سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با اختلال عملکرد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۵
155-169
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه با اختلال عملکرد جنسی بود. براساس پژوهش همبستگی و اجرای بر روی 125 نفر از دانشجویان زن متاهل شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال 1392 که براساس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و روش هدفمند انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه طرحواره های ناسازگارانه اولیه یانگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه ارزیابی عملکرد جنسی جمع آوری شد. طبق یافته های این مطالعه بین متغیرهای مورد مطالعه و متغیر عملکرد جنسی همبستگی معنادار وجود دارد. در نتیجه، شواهد برای پذیرش فرضیه تحقیق کافی است. هرچند، تنها دو متغیر بریدگی و طرد و سبک دلبستگی اجتنابی با متغیر عملکرد جنسی همبستگی معنادار داشتند.