فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. به زعم اکثر پژوهشگران توسعه، شناخت جایگاه زنان در روستاها از الزامات رسیدن به توسعه روستایی مطلوب در جوامع به شمار می آید. پژوهش حاضر نیز با توجه به این موضوع به بررسی سطح پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان در روستاهای شهرستان همدان می پردازد. در این نوشتار، با استفاده از توابع کیفی لوجیت، عوامل مؤثر بر بهبود جایگاه مورد نظر، شناسایی شد و میزان دقیق آثار هر یکاز متغیرهای مورد بررسی بر بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی تعیین گردید. برای این منظور تعداد 256 نفر از زنان شهرستان همدان، به روش کوکران در سال 1388 انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. نتایج نشان می دهد که 3/36 درصد زنان در پایگاه پایین، 9/55 درصد در پایگاه متوسط و 8/7 درصد در سطح بالایی از پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی قرار دارند. همچنین با توجه به برآورد مدل لوجیت مشخص شد که متغیرهای تحصیلات همسر، اعتماد به نفس، میزان پس انداز، مهارت های اقتصادی زنان، خوداثربخشی، نگرش جنسیتی، مشارکت اقتصادی و تحرکاجتماعی، اثر مثبت و معنی داری در سطوح مختلف بر احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی داشته اند. برآورد آماره کشش، نشان داد که بیشترین اثر مثبت مربوط به متغیر مشارکت اقتصادی بوده است، به طوری که افزایش یکدرصدی در میزان این شاخص، منجر به افزایش 488/0 درصدی در احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان خواهد شد. همچنین با توجه به آماره اثر نهایی، با افزایش یکواحدی در میزان این شاخص، احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان، 096/0 واحد افزایش خواهد یافت. متغیر خشونت خانگی رابطه منفی و معنی داری در سطح 10 درصد با احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش، تقویت شاخص هایی که اثر مثبت بر پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته اند، به ویژه در مورد شاخص مشارکت اقتصادی و همچنین کاهش خشونت خانگی به منظور بهبود پایگاه مورد نظر، ضروری خواهد بود.
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا – شهرهای کوچک در ایران با استفاده از GIS مطالعه موردی؛ خوشرودپی بابل
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی شهرها ایفا می کند و ارزیابی چگونگی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مهم تر از آن می باشد. خوشرودپی در سال 1381 تبدیل به شهر شده و با جمعیتی معادل 5700 نفر در جنوب شهرستان بابل قراردارد. ضعف مدِیریت و عدم اجرای قوانین و مقررات شهر سازی از یک سو و اطلاق آن بعنوان شهر محروم در شهرستان بابل از سویی دیگر، موجب گردیده که به لحاظ ارائه خدمات و امکانات و ساماندهی مکانی- فضایی کاربری اراضی شهر نابسامان باشد. در پژوهش حاضر کاربری های شهر از دو جنبه کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. دربررسی کمی، به سطوح و سرانه های مورد نیاز در وضع موجود و افق ده ساله آتی شهر (1395) پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در شرایط موجود، مساحت کاربری های دایرشهر خوشرودپی با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 108265مترمربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزاز Arc GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر از نظر مطلوبیت در شرایط نسبتاً نامطلوب قرار داشته، در عین حال به لحاظ سازگاری، گرچه چگونگی استقرار کاربری ها نسبتاً سازگار بوده ولی در تحلیل ظرفیت، غیر از کاربری های تجاری، اداری و تا حدودی آموزشی، سایر کاربری ها ازجمله در بهره مندی ازکاربری ورزشی حدود 75 درصد، تجاری 67 درصد و درمانی80 درصد جمعیت خارج از شعاع مفید دسترسی قرار داشته و امکان استفاده بهینه از خدمات مورد نیاز در این زمینه ها را ندارند. اینک یافته های این تحقیق بیانگر آن است که با توجه به اینکه خوشرودپی با توپوگرافی هموار و دشتی، زمینه توسعه و گسترش فیزیکی آن در آینده بسیار محتمل بوده و به مرور قابلیت جذب بازارهای تجاری و اقتصادی شهر بابل را خواهد داشت، لذا توجه به ایجاد تسهیلات و استقرار منطقی کاربری ها با تاکید بر شاخص ها و استانداردها، تخصیص فضاهای مورد نیاز و توزیع فضایی – مکانی مناسب آن، جهت رفع کمبودهای آتی شهر با استفاده از نیروهای متخصص شهری باید در اولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد.
نقش مشارکتهای مردمی در توسعه روستایی: با تاکید بر مشارکت سنتی و جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت روستائیان در امور روستایی و با دید تخصصی تر در توسعه روستایی، از ضروریات برنامه ریزی در محیط های روستایی به شمار می رود. در این میان با مرور تاریخ مشارکتهای روستائیان در امور روستاها با دو الگو یا روند روبه رو می شویم. اولین الگو، الگوی مشارکت سنتی روستائیان در قالب مقرارت عرفی و به صورت نانوشته بوده است که بیش از همه با انگیزه های اقتصادی – اجتماعی صورت می گرفته است. دومین الگو، الگوی مشارکت جدید در قالب قوانین و مقرارتی است که به همکاری مردم شکل قانونی و اداری می بخشید.
این مقاله به این سوال می پردازد که آیا تفاوتی در میزان مشارکت روستائیان در گذشته و حال حاضر وجود دارد یا نه؟ نگارندگان در این جُستار بدنبال ارزیابی میزان مشارکت مردمی در گذشته و حال حاضر و بررسی موفقیت الگوی مشارکت سنتی و جدید و یا ترکیبی از هر دو می باشند، که بدین منظور برای آنکه بتوان یک تقسیم بندی مناسب زمانی بین این دو الگو برقرار کرد تشکیل شوراهای اسلامی را ملاک قرار داده و این دو الگو را با هم مقایسه می کنیم. داده های تحقیق مبتنی بر استفاده از اطلاعات پرسشنامه ای و برداشت های میدانی از 380 خانوار و 30 روستای نمونه در بخش مرکزی شهرستان نورآباد ممسنی است که با استفاده از آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون فرضیات نشان می دهد؛ رابطه معنی دار آماری در سطح احتمال 95/ درصد بین مشارکت سنتی و جدید روستائیان بخش مرکزی شهرستان ممسنی وجود ندارد ولی این تفاوت در مصادیق مشارکت سنتی و جدید چشمگیر است.
تحلیلی بر طرح های احیاء و نوسازی بافت های فرسوده نمونه موردی محله جویباره اصفهان
حوزههای تخصصی:
با افزایش بی رویه جمعیت، بویژه جمعیت شهر نشین در چند دهه اخیر در کشور ایران، مساله فضا و توسعه پایدار فضایی از اهمیت قابل توجهی برخوردار گردیده است. در ایران رشد جمعیت شهری با توسعه ناموزون افقی شهر و از بین بردن منابع کشاورزی و طبیعی اطراف شهرها همراه بوده است. این در حالی است که بسیاری از شهرها دارای منابع فضایی باارزش، اما فرسوده ای هستند که راه گشای بسیاری از مشکلات به وجود آمده شهرها در حال حاضر است، و از همین جا مساله بهسازی و نوسازی این فضاهای باارزش مورد توجه قرار گرفته است. متاسفانه، ایران به دلیل استفاده از طرح هایی که بیشتر تقلیدی بوده و تنها مسایل کالبدی را مورد توجه قرار داده است، نتوانسته از این فضای باارزش استفاده بهینه ای را به عمل آورد. محله جوباره اصفهان از جمله محلاتی است که ضمن برخورداری از قابلیت های بالقوه در جذب جمعیت با معضل بافت فرسوده مواجه شده است. این محله به رغم طرحهای اجرا شده در جهت احیای آن، نتوانسته آن گونه که شایسته قدمت محله و توانهای موجود آن است، در مسیر توسعه پایدار فضا گامی موثر بر دارد و همچنان شاهد گریز جمعیت از محله و گسترش افقی شهر هستیم. هدف این مقاله تحلیلی برطرح های احیاء و نوسازی در محله جوباره و بیان نقاط ضعف و قوت آنها و ارائه راهکارهایی برای استفاده بهینه از این فضاها ضمن حفظ هویت بافت است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی ژرفانگر استفاده شده وبه منظور سنجش و تجزیه و تحلیل اطلاعات از تمامی روشهای مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای بهره مند شده است. برخی نتایج حاصل از این تحقیق به قرار زیر است: نوسازی پایدار بدون شناخت و توجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محل امکان پذیر نیست؛ بدون جلب مشارکت واقعی مالکان این بافتها امکان دستیابی به بهسازی مطلوب محقق نخواهد شد.
ویژگی ها و پیامدهای اسکان غیر رسمی و حاشیه نشینی شهری نمونه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از نگارش این نوشتار پرداختن به مسئله حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی و پیامدهای آن در کلان شهر تهران است. کلانشهر تهران در عین اینکه نقش عمدهای در توسعه اقتصادی ملی بر عهده دارد، به دلیل گسترش فضایی نامنظم و بیرویه که در نتیجه جابهجایی و تغییر مکان فعالیتها و جمعیت از مرکز شهر به خارج از شهر و پراکنش در نواحی فراشهری بوده، آسیبهای اجتماعی مختلفی را بهوجود آورده است. از سوی دیگر، بی توجهی به معضلات پیرامون شهر موجب تهدید متن شهر شده و انواع آسیبهای اجتماعی، روانی، آسایشی و امنیتی را به وجود آورده و به تعبیری؛ حاشیه بر شهر حاکم شده است.
نقش مهاجرت های روستایی در اسکان غیررسمی : (مطالعه موردی: متروپل اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کوشش شده است که به تحلیل نقش مهاجرت های روستایی در اسکان غیررسمی در شهر اهواز ـ متروپل منطقه ای استان خوزستان ـ پرداخته شود. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی، تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری آن را حاشیه نشینان شهر اهواز که تعداد آنها در سال 1385 افزون بر 120.000 نفر بوده است تشکیل می دهد. حجم نمونه پژوهش براساس فرمول کوکران برابر با 385 خانوار است. با استفاده از آماره های استنباطی پیرسون، فریدمن، تحلیل واریانس، رگرسیون خطی و روش Z به تحلیل داده های پژوهش پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسئله مهاجرت های شهر اهواز به عنوان یکی از مباحث مهم جمعیتی قابل طرح است و سرنوشت آینده شهر به روند مهاجرت ها بستگی خواهد داشت. توسعه بی رویه کالبدی و جمعیتی متروپل منطقه ای اهواز با مهاجرت های صورت گرفته به این شهر مرتبط بوده و این مهاجرت ها نیز با استقرار صنایع در این شهر پیوند داشته است. برطبق مدل رگرسیونی پیش بینی شده، در افق زمانی 1395 جمعیت بیکاران کلان شهر اهواز به 89.116 نفر خواهد رسید و لازم است که در برنامه ریزی های آتی شهر به این مقوله عنایت بیشتری شود.
بررسی عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در میان مردم شهر بابل میپردازد. اعتماد اجتماعی، بنیاد شکل گیری روابط اجتماعی و توسعه یک جامعه است و کاهش یا افزایش آن میتواند تاثیر بسیار زیادی بر ساختارهای مختلف جامعه و روابط اجتماعی مردم آن داشته باشد. به همین دلیل، در دهه های اخیر این موضوع نظر بسیاری از نظریه پردازان مطرح علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که میزان اعتماد اجتماعی بین مردم بابل چقدر است؟ آیا مردم بابل دارای اعتماد اجتماعی بالایی هستند یا اعتماد اجتماعی آنان در سطح پایینی قرار گرفته است؟
روش این پژوهش پیمایشی بوده و در تحلیل داده ها از جداول توصیفی تقاطعی و آزمون های آماری، مانند کندال، اسپیرمن و من ویتنی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از اعتماد اجتماعی پایین در بین مردم و همچنین، وجود رابطه معنادار بین سن، تحصیلات، درآمد و اعتماد اجتماعی است. فرضیات مربوط به رابطه جنسیت، وضع تاهل و محل تولد با اعتماد اجتماعی نیز رد شده اند.
آموزش شهروندی و نقش آن در تحقق و دست یابی به توسعه پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
به طور کلی شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایه های انسانی و تربیت آنها نهفته است. آموزش و به ویژه آموزش شهروندی عامل اساسی در ارتقا ء فرآیندهای توسعه به شمار می رود(هر چند که این تنها عامل نیست)، به علاوه آموزش شهروندی می تواند سهم بسزایی در مشارکت کامل توده های مردم در پیشرفت خود و در نظارت فعالانه شان نسبت به تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته باشد. آموزش شهروندی از واژه های آشنا در نظام آموزش رسمی و غیررسمی در سطح بین المللی و ملی است که از دیرباز درباره آن بحث های زیادی شده است. به طوری که در دهه های اخیر در عرصه های گوناگون آن تلاش چشمگیری انجام شده است که در نهایت باعث توجه به اهمیت و نقش عمیق و گسترده آموزش های شهروندی در رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ملل گردیده است . هدف اصلی از انجام این تحقیق ، بررسی میزان تاثیر آموزش های شهروندی در تحقق و دست یابی به توسعه پایدار شهری در ابعاد مختلف آن(اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و زیست محیطی) از دیدگاه ساکنان منطقه5شهر تهران می باشد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که توسعه بایستی دقیقاً در مرکز تمامی برنامه های آموزش شهروندی قرار گیرد و به دلیل آنکه زیر بنای توسعه شهری و به تبع آن توسعه ملی، توسعه در هر یک از بخش های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد لذا برای رسیدن به توسعه در هر یک از بخش ها نیاز به آموزش ضروری به نظر می رسد و از آنجایی که انسان محور توسعه محسوب می شود ، نیاز به آموزش برای انسان بیش از پیش ضروری به نظر می رسد که این آموزش می تواند در ابعاد مختلفی صورت گیرد.
بررسی عوامل تعیین کننده رشد بهره وری و فقر در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق نظریه های متداول اقتصادی، رشد اقتصادی و افزایش بهره وری نقش مهمی در کاهش فقر ایفا می کنند. اما در این میان، خود رشد اقتصادی و بهره وری نیز از عوامل زیادی نظیر سرمایه گذاری، سطح آموزش و مهارت نیروی کار، زیرساخت ها و مسائل نهادی از قبیل امنیت، حقوق مالکیت و دیگر نهادهای حقوقی و قضایی تاثیر می پذیرند. در نوشتار حاضر، تاثیر رشد اقتصادی و بهره وری و همچنین نهادهایی نظیر حقوق مالکیت، امنیت و مسائل حقوقی و قضایی بر فقر در جامعه روستایی ایران و با استفاده از سیستم معادلات همزمان برای دوره
1386-1360 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که افزایش دستمزدهای واقعی در بخش کشاورزی، افزایش بهره وری نیروی انسانی، بهبود رابطه مبادله به نفع بخش کشاورزی و افزایش هزینه های دولت، از عوامل مؤثر بر کنترل و کاهش فقر در مناطق روستایی به شمار می آیند. نتایج بررسی نشان می دهد که به استثنای افزایش دستمزد و بهره وری، ضرایب سایر مؤلفه ها از نظر آماری معنی دار نیستند. متغیر بیکاری ارتباطی قوی ـ و از نظر آماری معنی داری ـ با افزایش فقر روستایی دارد. از طرفی دیگر، متغیر رشد اقتصادی رابطه مثبتی را با فقر روستایی نشان می دهد، که اگر چه از نظر آماری معنی دار نیست اما نشان از آن دارد که برای کاهش فقر تاکید صرف بر رشد اقتصادی کافی نیست.
حاشیه نشینی و فضای شهری: بازتولید اجتماع غریبه ها، مطالعه موردی محلهی عرب های ملک شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تحلیل «وضعیت غریبگی» حاشیه نشینان نسبت به اجتماع بزرگتر یعنی ساکنین شهر اصفهان و اهالی محلات مجاور و نیز نسبت به یکدیگر بوده است. بر اساس یافته ها پایین بودن سطح اعتماد اجتماعی در محل، ناامن دیدن محل و پایین بودن سطح روابط اجتماعی نزدیک و صمیمی، چندپارگی بافت اجتماعی محلهی عرب ها را نشان می دهد. نگرش های منفی اهالی محلات مجاور به محلهی عرب ها از یک سو و فقدان روابط اجتماعی با افراد صاحب پایگاه اجتماعی بالا و قوی بودن هویت قومی در ساکنین از سوی دیگر، نشان دهندهی جداافتادگی جامعه شناختی و نه صرفاً مکانی و فضایی اهالی محله عرب ها از فرآیندها و محیط شهری است.
ضعف فضای شهری مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به ضعف گراییدن فضاهای شهری مدرن در ایران طرد تقریبی این ساحت از زندگی جمعی را، از حیطﮥ نظریه پردازی معمارانه به دنبال داشته است. در مقالهٔ حاضر، نویسندگان با شناسایی گرایش های اصلی در نظریه پردازی های مزبور، به شناسایی مولفه های اجتماعی و جامعه شناختی آن ها پرداخته و سپس، با مرور تحولات اخیر در حوزﮤ جامعه شناسی تاریخی، امکان به کارگیری آن را در تشخیص دلائل و زمینه های تضعیف فضاهای شهری مدرن در ایران بررسی کرده اند. به زعم نویسندگان، جامعه شناسی تاریخی، اگرچه در دورهٔ اخیر، مورد تهاجم وسیع گرایش های پسامدرن بوده است، همچنان از توانمندی های لازم، به منظور نظریه پردازی در ارتباط با ضعف فضاهای شهری در دورﮤ معاصر برخوردار است.
بررسی ،تحلیل وپیش بینی تغییرات جمعیت و اشتغال بااستفاده ازمدل طولی وعرضی ایزاردوتغییرسهم ضریب مکانی (مطالعه موردی شهرستان سمنان)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید نیروی کار به عنوان اصلی ترین عامل تولیدمطرح است وبه همین دلیل بسیاری ازکشورهای پیشرفته ودرحال توسعه بادوراندیشی ماهرانه ای، توسعه عوامل تولیدوبالتبع ساختارتولیدوتوسعه خودرابرمحوریت توسعه منابع انسانی طرح ریزی نموده اند. استفاده بهینه ازنیروی کاردرهرجامعه ای مستلزم شناخت ودرک صحیح ازاجزای آن وآگاهی براستعدادها وتوانایی هاوتفاوتهای هریک ازاجزاء است. این مقاله که بااستفاده ازپژوهش های میدانی وکتابخانه ای گردآوری شده است، ابتدابه بررسی تحولات جمعیتی وپیش بینی آن برای مقاطع10و15ساله پرداخته و درادامه بخش های مختلف اقتصادی شهرستان راتحت عناوین کشاورزی ، صنایع ومعادن وخدمات موردبررسی قرار داده اند و نقش شهرستان سمنان درسه سال 1385،1375،1365 به همراه الگوی تغییرات آن تبیین شده است. درادامه، ضرایب مکانی بخش های اصلی اقتصادی تعیین شده وسپس بااستفاده ازمدل ترسیمی طولی-عرضی ایزاردبه تجزیه وتحلیل ساختاراقتصادی شهرستان به صورت مقایسه میان بخشی درخودشهرستان وبین بخشی باسطح مرجع(کل کشور) و تغییرات اشتغال طی سه سال بررسی نموده وهمچنین بااستفاده ازمدل تغییرسهم ، به پیش بینی اشتغال درسه بخش اصلی شهرستان پرداخته ودرنهایت سه سناریوجهت پیش بینی ساختارآتی مشاغل عمده درسالهای 1395 و1400 ارائه می گردد.
تحلیل سازوکارهای مشارکتی به منظور بازسازی مسکن های آسیب دیده در روستاهای زلزله زده شهرستان بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینه ها و عوامل تاثیرگذار بر میزان مشارکت روستاییان در روند بازسازی مسکن های روستایی آسیب دیده از زلزله سال 1382 شهرستان بم صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف آن کاربردی است، از لحاظ درجه کنترل و نظارت از نوع میدانی، و از نظر روش نیز همبستگی است و مشتمل بر 19 متغیر مستقل و یکمتغیر وابسته (مشارکت در بازسازی مسکن آسیب دیده روستایی) است. جامعه آماری تحقیق، کلیه سرپرستان خانوار روستایی منطقه زلزله زده شهرستان بم است، به گونه ای که نمونه ای به حجم 156 خانوار با روش نمونه گیری چند مرحله ای با انتساب متناسب از بین آنها انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسش نامه است. به منظور سنجش روایی از روش پانل مشتمل بر کارشناسان و صاحبنظران امور مشارکت و توسعه روستایی استفاده شد و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید، که مقدار آن 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که میزان مشارکت روستاییان در زمینه مالی «بسیار کم»، در مورد تامین نیروی انسانی در حد «متوسط»، و در زمینه تصمیم گیری و برنامه ریزی نیز در حد «متوسط» است. نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن است که متغیرهای تحصیلات، تعداد افراد باسواد خانوار، رضامندی، انسجام اجتماعی، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، انگیزه پیشرفت، سابقه اشتغال کشاورزی، عضویت در نهادهای عمومی روستا، نوع مالکیت اراضی، استفاده از منابع اطلاعاتی، سابقه اشتغال کشاورزی، مدیریت مطلوب و هماهنگی بین نهادهای مسئول، مشوق ها، فعالیت شورای اسلامی روستا دارای ارتباط مثبت و معنی دار با متغیر وابسته تحقیق و متغیرهای وابستگی به دولت، میزان خسارت و تعداد اعضای از دست رفته خانوار دارای ارتباط منفی و معنی دار و همچنین متغیرهای سن، بعد خانوار، و ثروت فاقد ارتباط و همبستگی با مشارکت در بازسازی مسکن آسیب دیده اند.