فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه زنان در مقایسه با مردان آمار کمتری از مشارکت در فعالیت های ورزشی را دارا هستند و به همین دلیل مشکلات زیادی را در ارتباط با سلامت شان پیدا می کنند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش دینداری اجتماعی در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان 18 سال به بالای شهر تهران می باشد که تعداد 600 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (26/0 =P)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (24/0 =P)، بعد پیامدی (33/0=P)، بعد مناسکی (30/0=P) بعد تجربی (22/0=P) و بعد شناختی (28/0 =P) با مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به میزان 35/0 می باشد.
بررسی ارتباط بین دینداری و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین دینداری در ابعاد مختلف و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش بر اساس نظریه های سلامت اجتماعی کییز، دینداری گلاک و استارک و نظریه های ارتباط بین دین و ابعاد سلامت اجتماعی دورکیم، یینگر و دیویس، با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف دینداری و سلامت اجتماعی جوانان ساکن در مناطق حاشیه ای ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش جوانان 15 تا 29 سال مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد که تعداد 384 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری و ابعاد آن یعنی پیامدی، مناسکی، اعتقادی، تجربی و شناختی با میزان سلامت اجتماعی جوانان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری ( AMOS ) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه به میزان 54/0 می باشد.
بررسی تجربی تفاوت دینداری در دو ساختار شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون این تصور غالب در جامعه شناسی بوده است که شهر و روستا به مثابه قلمرو های محیطی مدرنیسم و سنت گرایی تأثیرات متفاوتی بر دینداری اعضای شان می گذارند. براساس مباحث مربوط به ویژگی ها و تمایز های جامعه شناختی شهر و روستا و با طرح استدلال های اقامه شده در نظریه های عرفی شدن در جامعه شناسی دین، دو فرضیه استنتاج شد مبنی بر آنکه اولاً، میانگین دینداری در روستا بیش از شهر و ثانیاً، واریانس دینداری در روستا کمتر از شهر است. این فرضیات در قالب یک پژوهش پیمایشی در میان 200 خانوار روستایی و 200 خانوار شهری در استان اردبیل مورد آزمون تجربی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که تمایز چندانی میان دینداری شهرنشینان با دینداری روستانشینان وجود ندارد و فقط در ابعاد مناسکی، دینداران شهرنشینان، بیشتر از روستائیان است. در مجموع، شواهد محکمی برای تأیید فرضیات تحقیق به دست نیامد.
جامعه شناسی در ترکیه فرایندهای تاریخی و اجتماعی موثر در ظهور، رشد و نهادینه سازی جامعه شناسی در ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود امواج تجدد در قلمرو عثمانی که برای سال های متمادی مرکزیت تمدن اسلامی را در اختیار داشت، زیست فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان بتدریج دگرگون شد، به دنبال این دگرگونی ها زمینه های بروز مسایل ناشی از رویارویی سنت و تجدد و به دنبال آن شرایط ظهور رشته ی جامعه شناسی بوجود آمد. جامعه شناسی در ترکیه، در پاسخ به پرسش هایی که در ارتباط با بحران های بوجود آمده در حیات فکری، نظامی و سیاسی امپراطوری عثمانی مطرح شد توسعه یافت. تلاش های فکری متفکرین این دوره برای پاسخ گویی به این پرسش ها منجر به ظهور سه جریان عمده ی غرب گرایی، ترک گرایی و اسلام گرایی گردید. بنابرین ظهور جامعه شناسی در ترکیه با فرایند تکوین جریان های فکری غرب گرایی، اسلام گرایی و ترک گرایی به دنبال افول سیاست عثمانی گرایی در هم تنیده است. در این مقاله با بهره گیری از روش مطالعه ی کتابخانه ای و با هدف کلی گسترش شناخت از وضعیت رشته ی جامعه شناسی در ترکیه به شرح فرایندهای تاریخی و اجتماعی موثر بر شکل گیری این رشته و مسائلی که جامعه شناسی در این کشور از گذشته تا کنون با آن مواجه بوده است پرداخته ایم.
ارتباط معنا و سبک زندگی در گستره قرآن کریم و نقد دیدگاه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط معنای زندگی با سبک زندگی از نگاه و نقد دیدگاه ویکتور فرانکل، انجام شد. روش این پژوهش در متون دینی، کریم روش اجتهادی بوده و در بررسی دیدگاه فرانکل از روش تحلیل محتوا استفاده شد. دارای سه مؤلفه شناختی، قرآن کریم یافته ها نشان داد که معنای زندگی از دیدگاه نگرشی و انگیزشی است. ارتباط این معنا با شاخص های سبک زندگی، در چهار محور ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با انسان های دیگر و ارتباط با طبیعت، حیطه سبک زندگی اسلامی را نشان می دهد. معنای زندگی از دیدگاه فرانکل بر دو مؤلفه شناختی و رفتاری استوار است. در دیدگاه وی ارتباط معنای زندگی و سبک زندگی با نفی سبک هایی همچون لذت طلبی، سبک زندگی مبتنی بر توجه به بیرون از خود را تأیید می کند. این دیدگاه علاوه بر اشکالاتی در مبانی انسان شناسانه، در چیستی و چگونگی کشف معنا و ارتباط آن با سبک زندگی نیز مورد نقد است.
مطالعه جامعه شناختی انگیزه های مهاجرت از دانشگاه به حوزه علمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی مقالة حاضر به مهاجرت علمی از دانشگاه به حوزة علمیه و شناخت انگیزه های این مهاجرت مربوط است که معمولاً در سویة مخالف از حوزه ها به دانشگاه ها رایج است. به منظور پاسخ گویی به این مسئله، با استفاده از مصاحبه های عمیق اپیزودیک با ۲۳ نفر از مهاجران از دانشگاه به حوزه، همچنین مشاهده های میدانی در حوزه های علمیة قم و تهران، درنهایت به سنخ بندی سه گانه ای از انگیزه های ایشان رسیدیم. هستة اصلی این بود که این دانشجویان با سه رویکرد متفاوت دینی که خود با خرد ابزاری منفعت محور نیز پیوند دارد، دست به چنین انتخابی می زنند. نمونه های متعلق به سنخ نخست با عنوان «محافظان دین» می خواهند از صورت های سنتی دین داری در مقابل عناصر تغییربخش فعلی در جامعه محافظت کنند. دومین سنخ با عنوان «پیام آوران دین» طلاب هستند که قصد دارند پیوند مسالمت آمیزی میان دین و مسائل جامعة امروزی فراهم کنند. درنهایت نمونه های متعلق به سنخ سوم با عنوان «امنیت طلبان»، دین را پناهگاه امنی می دانند که در رسیدن به تعالی اجتماعی، امنیت خاطر و مزایای اجتماعی سیاسی برای آن ها مفید است. در پایان تلاش شده است ضمن تحلیل انگیزه ها از خلال سه سنخ، به تبیینی از روابط میان آن ها نیز دست یابیم.
مبانی هستی شناختی سبک زندگی طیبه از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سبک زندگی» بیانگر ظهور الگوواره های نوین در عرصه علوم اجتماعی است. خاستگاه متفاوت سبک های زندگی بشر را می توان در باورها، تفکرات، مبانی، پیش فرض ها، نوع نگاه به انسان، هستی، اهداف، زندگی، ارزشها و در الگوهای رفتاری بشر جست وجو کرد. در نوشتار پیش رو، با بهره گیری از روش تحلیلی و توصیفی به روش اسنادی در منابع قرآنی و کتاب های مربوط به مبانی هستی شناختی، سبک زندگی به بحث و بررسی گذارده شده است. بررسی مهم ترین «مبانی هستی شناختی سبک زندگی از دیدگاه قرآن»، چارچوب کلی و استانداردهای سبک زندگی مؤمنانه و در مرحله متعالی تر، سبک زندگی طیبه را تعیین می کند و موجب تمایز این نوع سبک زندگی از دیگر سبک های زندگی رایج در دنیای مدرن می شود. در واکاوی «مبانی هستی شناختی»، نوعی جهان بینی به دست آمد که نشان می دهد نگاه به هستی یا الهی و توحیدی است (یعنی دارای هویت از اویی و به سویی) و یا الحادی و مشرکانه. پذیرش هر یک از این مبانی آثار و تبعاتی دارد و هر کدام الگوهای رفتاری و سبک زندگی متناسب با خود را در بعد فردی و اجتماعی می آفریند.
بررسی رابطه بین تجارب معنوی و مسئولیت پذیری زنان با انسجام خانواده در زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تجارب معنوی با مسئولیت پذیری و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوار بود، روش پژوهش توصیفی- از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان تحت پوشش کمیته امداد منطقه یک شهرستان کرج در استان البرز به تعداد 2536 نفربود که 335 نفر از آنها به روش تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس انسجام خانواده (سامانی، 1381)، مقیاس تجارب معنوی روزانه (, اندروود و ترسی، 2002) و مسئولیت پذیری (نعمتی، 1386) بود. تحلیل رگرسیون چند متغیره دادهها بیانگر این است که بین تجارب معنوی با انسجام خانواده (05/0 P≤؛ 550/0r=) و نیز بین نمره کلی مسئولیت پذیری با انسجام خانواده (05/0 P≤؛ 571/0r=) و بین مؤلفه های مسئولیت پذیری در زنان و انسجام خانواده آنها نیز رابطه مثبت و معنی داری و جود داشت. همچنین مسئولیت پذیری و تجارب معنوی میتوانند و اریانس انسجام خانواده این را (746/112F=، 001/0P=)پیش بینی کنند. بیشترین سهم پیش بینی کننده مربوط به مسئولیت پذیری با ضریب بتا (395/0+) و بعد از آن تجارب معنوی با ضریب بتا (353/0+) بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این بود که بین تجارب معنوی باانسجام خانواده درزنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد رابطه معنادار و جود دارد، بدین معنی که هرقدر سطح تجارب معنوی روزانه این زنان، بالاتر بوده به همان مقدار از انسجام خانوادگی بالاتری برخوردار بوده اند، نیز با افزایش مسئولیت پذیری، میزان انسجام خانوادگی افزایش نشان می دهد.
بازتاب نمادین مشروعیت بر سکه های ساسانی مطالعه موردی: دوران قباد اول و جاماسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک آثار هنری یک عصر و بنیادهای موثر بر آن، کشف رابطه بین تصویر و رخدادهای اجتماعی برای کشف دلایل تولید آنها ضروری می نماید. از اینرو، پژوهش حاضر سعی در تبیین رابطه ی میان تصاویر یک دوره و عناصر مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر آن را دارد. در تاریخ ایران در غالب موارد هنر وابسته به دربار و به عنوان بیانیه ای بازتاب دهنده قدرت و اندیشه های حاکم در جامعه است و تولید و بازتولید آن مبتنی بر نیازهای حکومت به رسانه های تصویری برای بیان ایده های مورد نظر خود است. به این منظور، مورد بررسی در این پژوهش، دوره ی ساسانی به عنوان نقطه اوج دوره ی گفتمانی ایران پیش از اسلام و یکی از دوره های طولانی دارای چالش های گوناگون از منظر قدرت و مشروعیت انتخاب شده و از بین رسانه های تصویری و هنری آن سکه ها مورد نظر بوده که شواهد زیادی از تغییرات بازنمایی تصویری را آشکار می سازند. مورد بررسی خاص این پژوهش، سکه های دوره قباد اول و جاماسب در سیر زمانی خلع قباد اول از قدرت به واسطه ظهور فرقه مزدکیه، جانشینی جاماسب و رسیدن مجدد قباد اول به سلطنت و تغییرات تصویری سکه های پادشاهان مزبور در طی این دوره بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این پادشاهان در طی دوره های مزبور با قصد افزایش اقتدار و مشروعیت خود، از عناصر و نمادهای ریشه دار در عقاید زردشتی، به منظور شکل دادن به سیمای تصویری این امر بهره می برند .
نقالی؛ گفتمان فرهنگ دینی در عصر صفوی واکاوی نقل دینی در منظومه زَرّین قَبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زرین قبانامه، از سَراینده ای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دوره ی صفوی است. ناظم زَرّین قَبانامه، گاهی داستان های متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینه ای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار می آید. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که: منظومه های نقالی- از جمله زرین قبانامه- چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش، به شیوه ی تحلیلی و با روش کمی در گزینش داده ها، و با روش کیفی در تحلیل یافته ها، به بررسی موضوع مقاله پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است که نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب در دوره ی صفوی بوده است. تاریخ نقالی در ایران نشان می دهد از قرن سوم هجری که ایرانیان به نقل داستان ها و حکایت های حماسی می پرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ با پیدایش گرایش شیعه و سنی که دو گروه مناقب خوان و فضایل خوان را دربرابر هم قرار داد، نقالی پیشه ای تأثیر گذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است؛ به ویژه در دوران صفوی که عصر رونق شاهنامه خوانان و نقالان است و گاه میان روایت های حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد می شده است، نقالی، گفتمان فرهنگ دینی به شمار می آید.
بررسی تطبیقی «ذریه طیبه» در قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از فرزند و نسل از خواسته های فطری انسان ها است. قرآن کریم با طرح عنوان «ذریه طیبه» این خواسته فطری را جهت داده است. «ذریه طیبه» اولین عنصر سازنده خانواده و جامعه طیبه است و تحقق نسل های پاک و طاهری که مایه مباهات پیامبر گرامی(ص) و اهل بیت طاهرین(ع) باشند با شناخت ویژگی های «ذریه طیبه» و الگوپذیری از آن امکان پذیر خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف تبیین ذریه طیبه از منظر قرآن کریم و سخنان امام سجاد(ع) به شیوه تطبیقی کوشیده است با تحلیل دو مسأله منزلت و اوصاف ذریه طیبه، در شناساندن معارف بلند کتاب و سنت گام بردارد که در این راستا، سه محور اساسی درباره «ذریه طیبه» مطرح شد؛ در محور اول با بررسی واژه های «ذریه» و «طیبه» پایه های مفهومی بحث ارائه شد و ضمن بیان دایره جنسیتی «ذریه» مشخص که ذریه طیبه به معنای نسل پاک، از دستاوردهای مهم زندگی انسان مؤمن و استمرار وجود او است و استمرار نسل پاک توسط همه فرزندان، فارغ از جنسیت آنان صورت می گیرد. در محور دوم، با معرفی ذریه طیبه به عنوان بخشی از وجود انسان و بیان آثار اخروی آن، اهمیت و جایگاه «ذریه طیبه» تبیین شد و در نهایت، ویژگیهایی مثل احسان، فروتنی، فرمانبری، دعا و درخواست مغفرت، خدمتگزاری و یاوری فرزندان نسبت به والدین از ویژگیهای ذریه طیبه معرفی شد.
تدوین شاخصها و ترسیم الگوی کارکردهای خانواده در اسلام با بهره گیری از تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی کارکردهای خانواده مطلوب اسلامی با تکیه بر روش نظریه داده بنیاد تدوین شده است در مرحله اول از پژوهش با مطالعه و مرور دقیق منابع دینی که شامل قرآن کریم و نیز کتب حدیثی معتبر و مشهور شیعه و اهل سنت می باشد ، مقوله های مرتبط با کارکردهای خانواده استخراج و طی سه مرحله کد گذاری شد در کدگذاری باز 249 مقوله و در کدگذاری محوری که بر اساس شباهت موضوعی دسته بندی شده بودند 49 مقوله به دست آمد و در مرحله آخر پس از رعایت سلسله مراتب کدهای محوری 5 مقوله گزینشی استخراج شد سپس با استفاده از شیوه اعتبار یابی صوری ، اعتبار یافته ها از طریق مصاحبه با 7 نفر از صاحبنظران و متخصصان خانواده اسلامی بررسی شد و پس از حصول اشباع ، الگوی تدوین شده کارکردهای خانواده مطلوب اسلامی مورد تایید قرار گرفت کارکردهای خانواده از دیدگاه اسلام شامل کارکردهای زیستی اجتماعی ، کارکردهای اقتصادی ، کارکردهای تربیتی ، کارکردهای آموزشی و کارکردهای حمایتی (عاطفی و معنوی) می باشد که کارکردهای حمایت معنوی از جمله کارکردهایی است که در سایر پژوهشها به آن اشاره ای نشده است
بررسی مقایسه ای تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری به تفکیک جنسیت در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مطالعات متعدد که نشان از تاثیر متفاوت دینداری و نگرش های جنسیتی بر فرزندآوری و وجود تفاوت های جنسیتی در این حوزه دارد، این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده، به تفکیک جنسیت انجام شده است. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران و اثر طرح مطلوب، 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بود، انتخاب شده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و در تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح وسیعی دیده می شود. زنان دیندارتر از مردان بوده و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه تری دارند. به طوری که حدود 60 درصد از مردان و 70 درصد از زنان دینداری متوسط و بالاتر و حدود 50 درصد مردان و 70 درصد زنان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح بالا را گزارش کرده اند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد تعداد فرزندان قصد شده در هر دو جنس متأثر از دینداری و نگرش های جنسیتی بوده و دینداری بیش از نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده اثرگذار است. الگوی تقریبا مشابهی در تاثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری در مردان و زنان وجود داشته، اما تفاوت های جنسیتی نیز مشهود است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذ سیاست های مناسب می تواند در رسیدن به جمعیت مطلوب کمک کننده باشد. واژه های کلیدی : قصد فرزندآوری، دینداری، نگرش های جنسیتی، نظریه گذار دوم جمعیتی، نظریه تغییر ارزش های نسلی.
نقش واسط معنویت سازمانی در رابطه رهبری اخلاقی و خودکارآمدی کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مدیران و رهبران در هر سازمانی این است که با حفظ و ارتقای سطح خود کارآمدی و اعتمادبه نفس کارکنان، حیات سازمانی خود را استمرار بخشند. این مهم زمانی امکان پذیر خواهد بود که آن ها از عوامل اثرگذار و نیز عوامل تضعیف کننده آن مطلع باشند. یکی از مهم ترین این عوامل، رهبری اخلاقی است که مورد توجه اندیشمندان عرصه مدیریت و سازمان قرارگرفته است. در سازمان های آموزشی از جمله دانشگاه ها، رهبری اخلاقی و توجه به معنویت تأثیرات بسیاری بر نگرش و ادراک اعضای سازمان و ایجاد و حفظ اعتمادبه نفس و خودکارآمدی کارکنان دارد. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی نقش واسط معنویت سازمانی در رابطه بین رهبری اخلاقی و خودکارآمدی کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد است. روش پژوهش ماهیتی پیمایشی- کاربردی دارد و جهت جمع آوری داده ها از پرس شنامه استفاده شد و فرضیه ها با بهره گیری از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، بزرگ ترین ضریب هم بستگی مربوط به رابطه بین خودکارآمدی و معنویت سازمانی (۵۹۴/۰) و کوچک ترین ضریب مربوط به رابطه رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی (۵۴۶/۰) است. همچنین، قوی ترین ضریب اثر مربوط به ضریب اثر رهبری اخلاقی و معنویت سازمانی (۶۷/۰) و ضعیف ترین ضریب به ضریب اثر رهبری اخلاقی بر خودکارآمدی (۳۱/۰) مربوط می شود که البته معنادار است. با توجه به تأیید اثر رهبری اخلاق مدار بر معنویت سازمانی و همچنین، اثر معنویت سازمانی بر خودکارآمدی می توان گفت معنویت سازمانی رابطه بین رهبری اخلاق مدار و خودکارآمدی (اثر غیرمستقیم ۳۵۵/۰) را میانجی گری می کند.
محبت و هویت در آیینه نمایش جهانی اربعین مطالعه ماهیت، کارکردها و ساختار پیاده روی اربعین از منظر ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های مذهبی یکی از فرصت های ویژه اصحاب ادیان و مذاهب برای اعلام موجودیت خود به هویت های دیگر و هم چنین موقعیتی مناسب برای بازنمایی و برساخت اهالی مذهب از وضعیت فرهنگی و اجتماعی خود است. در میان فرق اسلامی، مذهب تشیع به عنوان یک اقلیت بزرگ که محبت اهل بیت(:) از ارکان با اهمیت آن است، طول تاریخش را در جامعه مسلمانان همراه با طرد و درحاشیه بودگی تحمیلی از جانب اکثریت اهل سنت گذرانده و کمتر فرصت خودنمایی یافته است. آیین های حسینی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراسم جمعی و اجتماعی شیعیان می باشند که از حیث: تأسیس، تکوین و کیفیت اجرا عمدتاً با زمینه هایی از فرهنگ عامه عجین گشته اند. آیین پیاده روی اربعین که هرساله مصادف با 20 صفر و همزمان با اربعین شهادت حضرت سیدالشهداء(7) در مسیرهای منتهی به کربلای معلی برگزار می شود، با توجه به حضور میلیونی اقشار و ملیت های گوناگون شیعه از اقصی نقاط جهان، خصوصاً در سال های اخیر گسترش چشم گیری داشته و به یکی از بزرگ ترین اجتماعات آیینی جهان تبدیل شده است. در این پژوهش با عنایت به ویژگی ها و امتیازات ویژه این آیین شیعی، تلاش کردیم تا با تماس مستقیم با واقعیت درحال اجرا از طریق روش کیفی مردم نگاری، سه رکن اساسی ماهیت، ساختار و کارکردهای آیین پیاده روی اربعین را با تفسیرهای مشارکت کنندگان اصلی اش یعنی: زائران، مروجان و مجریان این آیین از منظر چارچوب مفهومی ارتباطات آیینی مطالعه کنیم. شایان ذکر است علی رغم توجه به پیشینه این آیین در تاریخ اجتماعی شیعیان عراق و هم چنین زمینه های فرهنگی موجود، تمرکز اصلی این پژوهش به روی مشارکت کنندگان ایرانی قرار داشته است. نتایج حاصل از دو مرحله تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها و مشاهدات میدانی به روش های مضمون بندی داده ها و کدگذاری نظریه ای نشان داد: این آیین شیعی در ارتباط تنگاتنگی با سه مفهوم کلان محبت اهل بیت، نمایش جهانی و هویت شیعی قرار دارد.
توسعه فرهنگی محله ای پایدار مسجد محور مورد مطالعه مسجد ثامن الائمه (ع) تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری، رویکرد برنامه ریزی توسعه محله ای پایدار بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد که مشارکت مردم از مهم ترین ارکان اصلی آن محسوب می شود، به دنبال آن است که مردم را در مراحل مختلف تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی دخیل و از ظرفیت ها و استعداد هایی که در بین مردم محله وجود دارد، به بهترین شکل استفاده کند. برای اجرای چنین رویکردی در هر شهری باید ویژگی ها و شرایط آن ها مد نظر قرار گیرد و الگوی بومی برای آن تهیه شود. یکی از ویژگی ها، سرمایه ها و ارکان اصلی محله های شهرهای اسلامی و ایرانی، نهاد مسجد است که معمولاً در هر شهر و محله های آن نوعی مرکزیت داشته و کارکردهای مختلفی در طول تاریخ و زمان معاصر برعهده داشته و از این جهت می تواند در الگوی بومی توسعه فرهنگی اجتماعی در سطح محله مؤثر و کارآمد باشد. در این تحقیق تلاش شده است نوعی از توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای ارائه شود که محوریت آن با مسجد باشد، لذا با پیونددادن مطالعات صورت گرفته در زمینه توسعه محله ای و توسعه فرهنگی اجتماعی و همچنین آثار موجود در حوزه مسجد و کارکردهای آن، نُه مؤلفه به عنوان مؤلفه های اصلی توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای پایدار مسجد محور ارائه و از این رهگذر با استفاده از روش کیفی و ابزار مصاحبه و مشاهده مشارکتی، ضمن بررسی یک مورد (مسجد ثامن الائمه( ع) واقع درشهرک قدس تهران) و تطبیق مؤلفه ها با این مسجد، میزان تحقق چنین توسعه ای و امکان تداوم و همچنین موانع موجود در گسترش آن مطالعه و مدل مسجد مذکور نیز احصاء گردیده است. در نهایت مشخص شد اگرچه مسجد ثامن الائمه( ع) نتوانسته است در همه زمینه ها و ابعاد توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای به صورت کاملاً ایده آل نقش آفرین و اثرگذار باشد، ولی با این وجود می توان افزایش وحدت و همبستگی محله ای، زمینه سازی جهت افزایش تعاون و مشارکت محله ای و تقویت هویت و تعلق محله ای را از جمله عوامل و مؤلفه های مهم اثرگذاری این مسجد در سطح محله ذکر کرد.
رابطه مبانی ضرورت رشد عقلی و مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان در پرتو منابع اسلامی و تحول الگوی اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ عقلی که معیار رشد عقلی است، درک اوامر و نواهی دین را برای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال مورد توجه قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین ملاک ایجاد مسئولیت در افراد زیر 18 سال صورت گرفت که برای دستیابی به این ملاک ها، مبانی شرعی ضرورت احراز رشد عقلی و فکری این افراد تحلیل شد و دیدگاه های فقهی موافق و مخالف کفایت بلوغ جنسی مورد بررسی قررا گرفت. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت، نشان داد که الگوی اسلامی -ایرانی بر خلاف پذیرش احراز رشد عقلی در تحقق مسئولیت بر اساس مقررات جدید، همچنان سن بلوغ شرعی را که در زبان فقهی به مفهوم رسیدن به مرحله ای از رشد جنسی است، مبنای هر نوع مسئولیت تلقی نموده است. این موضوع سبب شده است که دختران در سنی تکلیف پیدا کنند که از توانایی ذهنی لازم برای انتساب مسئولیت بی بهره اند. براین اساس، با توجه به عدم تطابق سن بلوغ شرعی با واقعیات عینی و اجتماعی، و عدم تفکیک بلوغ عبادی از بلوغ غیرعبادی در این سن، با پیش بینی سن خاصی برای سن تمییز در الگوی اسلامی -ایرانی همانند سایر نظام های اسلامی، افزایش سن بلوغ غیر عبادی دختران با توجه به وجود زمینه های فقهی این تغییر ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را تمام دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه استان کرمان در سال تحصیلی 95 1394 تشکیل می دادند. 42 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هرگروه 21 نفر). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بود. برنامه مداخله ای شامل نه جلسه آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه شرکت کنندگان یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه مداخله ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در هوش اخلاقی و هوش هیجانی به طور معنی داری بیشتر شده است؛ به عبارت دیگر، آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بر اساس قصه های دینی و قرآنی در گروه آزمایش به افزایش هوش اخلاقی و هوش هیجانی منجر شده است.
مطالعه تجربی روند های شکل گیری دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به آزمون تجربی یک گونه شناسی از روند های شکل گیری دینداری پرداخته است. به دلیل آنکه هدف پژوهش، بررسی قابلیت های مفهومی و بررسی امکان سنجش این موضوع و ارزیابی ابزار های شناسایی بود و قصد تعمیم نتایج آن به جامعه آماری خاصی وجود نداشت از نمونه گیری سهمیه ای استفاده شد. از یازده مسیری که در مقاله مرجع این پژوهش (شجاعی زند، 1391) معرفی شده، تنها سنجش پنج مسیر با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه امکان پذیر بود. لذا به همان مسیر ها اکتفا شد. این مسیرهای پنج گانه، از چهار جنبه «نخستین تماس با دین»، «بسط دینداری»، «دیندارشدن پس از توقف» و «ترجیحات» در بین نمونه انتخابی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از گردآوری و استخراج داده ها نشان داد که در نخستین تماس با دین و بسط دینداری، الگوی «دیندارشدن عملی» و الگوی «منطقی عقلائی» بیشترین فراوانی را دارد. در سطح دیندارشدن بعد از توقف اما، الگو های «منطقی عقلائی» و «اتفاق باشکوه» بیشترین فراوانی را دارند. در سطح ترجیحات نیز الگوی «انتخاب گرانه» و «دیندارشدن عملی» بیشترین فراوانی را دارد. از بررسی روابط همبستگی میان متغیر های زمینه ای و نحوه دیندارشدن نیز سیزده رابطه معنا دار به دست آمد و نشان داد که وضع مذهبی خانواده بیشترین رابطه را با نحوه دیندارشدن دارد.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.