فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
"بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی می پردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تاکید بر بینش سازه گرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونه ای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل می کنند. این رویکرد، برخلاف رویکرد پوزیتیویستی، که بر اصالت محیط، نظم و قاعده مندی در واقعیات اجتماعی و ثبات ماهیت انسان تاکید دارد، به اصالت انسان، سیالیت و بر ساخته شدن مداوم واقعیات اجتماعی و نیز انعطاف پذیری ماهیت انسان معتقد است. در این مقاله با به کارگیری این رویکرد سعی شده است به درک و تفسیر پیامدهای نوسازی در قالب مطالعه موردی اورامانات کردستان از منظر ساکنان آن سامان پرداخته شود.
اورامان تحت منطقه ای است روستایی و کوهستانی که در جنوب غربی شهرستان مریوان واقع شده است. ساکنان این منطقه عمدتا به فعالیت های دامداری، باغداری و کشاورزی محدود می پردازند. با این وجود در طی چند سال اخیر، تغییر و تحولاتی مانند پیدایش فعالیت های اقتصادی جدید، تکنولوژی و امکانات مدرن، آموزش و بهداشت نوین و دیگر عناصر نوین منطقه پدید آمده اند که بر ساختار اجتماعی این جامعه تاثیر گذاشته اند. لذا درک و تفسیر مردم از شرایط، فرآیند و پیامدهای این تغییرات از اهمیت به سزایی برخوردار است.
روش شناسی پژوهش حاضر، کیفی است و از روش مردم نگاری برای انجام دادن عملیات تحقیق و انجام دادن کلیه مراحل کار میدانی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است.
هدف عمده این مطالعه عبارت است از بررسی درک، تفسیر و ارزیابی پیامدهای نوسازی آن طور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه می شوند، در این مطالعه پیامدهای نوسازی در ابعاد اقتصادی، قشربندی اجتماعی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، اعتقادات، تکنولوژی، ارتباطات و حمل و نقل، زبان، خویشاوندی و تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام دادن عملیات کدگذاری باز، محوری و گزینشی، برای هر یک از ابعاد فوق یک مقوله هسته و مدل زمینه ای - پارادایمی ارایه شده مقولات هسته عبارت بودند از: ارتقای معیشتی، رهایی، توانمندساز / فشارآور، افزایش امید به زندگی، بقای اصول، رفاه آفرین / چالش برانگیز، تسهیل بخشی، چالش زبانی، میل به بازگشت و تضعیف شبکه ها. مقوله هسته نهایی در این مطالعه درک نوسازی به مثابه ساختار بخش و ساختارشکن است. بر اساس این مقوله، مردم اورامان پیامدهای نوسازی را به مثابه ساختاربخش و ساختارشکن دریافته اند که در آن نوسازی از یک طرف ساختارهای جدیدی به جامعه آنان بخشیده است اما همزمان بسیاری از ساختارهای سنتی آنان را نیز دچار افول کرده است. مقوله هسته مذکور در قالب یک مدل زمینه ای - پارادایمی شامل شرایط، تعاملات (استراتژی ها) و پیامدها ارایه شده است."
ادراک گروه های قومی از تصاویر رسانه ای خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان فراگیر ترین و پرمخاطب ترین رسانه کشور، نقش بسزایی در پروراندن شناخت و درک مردم از گروه های قومی و تعریف روابط میان گروهی در کشور برعهده دارد. شواهد پژوهشی نشان می دهد که اقوام ایرانی، تصاویر پخش شده از سیما درباره خود را چندان مطلوب نمی یابند. برای فهم عمیق تر درک خود اعضای گروه های قومی، یک رشته مصاحبه نیمه متمرکز در میان افرادی از این گروه ها، که در تهران به کار یا تحصیل اشتغال دارند، صورت گرفت. همان طور که انتظار می رفت، آنها از بازنمایی هایی که از ایشان در سریال ها و فیلم های تلویزیونی ارائه می شود، ناخرسندند. افراد مصاحبه شده از شبکه های سراسری انتقاد دارند و چنین می پندارند که در این شبکه ها به اندازه کافی نقش ندارند و اگر هم نشان داده می شوند، اغلب چهره های تحریف شده ای از آنان به نمایش درمی آید. آنها بر این باورند که در بسیاری از مواقع از آنان، برحسب ویژ گی های منسوب به قومشان در گفتمان عامیانه، تصویرهای قالبی نشان داده می شوند. بیشتر افراد مصاحبه شده بر این باورند که فیلم های نشان داده شده در تلویزیون، از اعضای گروه های قومی در چهر ه های اصلی استفاده نمی کنند و معمولاً نقش های حاشیه ای را به آنها محول می نمایند. به اعتقاد مصاحبه شوندگان، گستردگی بازنمایی های مذکور از یک سو ناشی از بی اطلاعی تهیه کنندگان برنامه های تلویزیونی و یا نگرش های پیشداورانه آنها نسبت به خرده فرهنگ های قومی است و از سوی دیگر، ریشه در برخی سیاست های گذشته دارد که به حضور و سهم گروه های قومی در فرهنگ ملی بهای لازم را نمی دهد.
"
ارزش های جهاد و شهادت در شعارهای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از منابع مهم شناخت ایدئولوژی و ارزش های انقلابات شعارهای آن ها است. انقلاب اسلامی نیز دارای شعارهای زیادی است که در آن ها ایدئولوژی انقلابی و ارزش ها و اهداف انقلاب مطرح و منعکس گردیده است. یکی از موضوعات مهمی که در شعارهای انقلاب اسلامی دیده می شود ارزش های مربوط به جهاد و شهادت است، که در قالب مفاهیم مختلفی مطرح شده است. هدف این مقاله برسی شعارهای انقلاب اسلامی و استخراج و تجزیه و تحلیل این گونه شعارهاست. تا روشن شود این ارزش ها و ارزش های مربوط به آن ها چه جایگاهی در شعارها و نهایتا در ایدئولوژی انقلاب اسلامی دارند. این پژوهش، که با روش تحلیل محتوا انجام شده است، نشان داد که در میان 4153 شعار انقلاب اسلامی 390 شعار حاوی مضمون های جهاد و شهادت وجود دارد، که خود حاوی حدود 850 مضمون مربوط به جهاد و شهادت و ارزش های مربوط به آن ها می باشند. تجزیه و تحلیل این مضمون ها نشان داد که حدود 21 درصد آن ها مربوط به ارزش های غایی، و حدود 23 درصد آن ها مربوط به ارزش های ابزاری جهاد و شهادت هستند. بقیه مضمون ها نیز در زمینه اعلام آمادگی برای جانبازی و شهادت در راه امام خمینی، خاستگاه اجتماعی شهیدان، اعلام آمادگی و دعوت به جهاد و شهادت، و ارتباط دادن انقلاب و شخصیت های آن و فداکاری و جانبازی انقلابیون به قیام امام حسین (ع) و سایر موضوعات می باشد. این بررسی حاکی از تاثیر زیاد ارزش های جهاد و شهادت در فرایند بسیج توده ای انقلاب اسلامی ایران است.
"
نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه «نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران دبیرستان های شاهین شهر در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی 89-1388» بود. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی تفاوت معناداری داشت و با افزایش مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران، میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان نیز ارتقا یافته بود. از طرفی میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع دینی ـ مذهبی و بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع قومی ـ نژادی نیز متفاوت و معنادار بود؛ از این رو می توان عامل به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی (در ابعاد تنوع قومی ـ نژادی و تنوع دینی ـ مذهبی) توسط مدیران را در افزایش سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان مؤثر دانست.
مدل اصلاح و راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ارائه راهکارهای اجرایی برای ایجاد یا گسترش سبک زندگی در حوزه مدل های اجرایی روش شناختی و مدیریت استراتژی و راهبردی است. مدل های اجرایی روش شناسانه خاص گسترش سبک زندگی نیست و ظرفیت آن را دارند که برای ایجاد یا گسترش هر پدیده ای در جامعه به کار گرفته شوند. این تحقیق درصدد ارائه یک مدل از این مدل ها و انطباق آن با سبک زندگی و در نهایت ارائه راهکاری برای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه است. از این رو سؤال تحقیق این گونه صورت بندی شده است که راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه چیست؟ و براساس چه مدلی می توان به این مهم دست یافت؟ روش تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه متمرکز برای جمع آوری داده و تحلیل محتوا در شیوه کد گذاری های سه گانه برای تحلیل داده ها استفاده شده است. تحقیق به سه نتیجه اصلی رسید که عبارتند از: 1. دو دسته راهکار به دست آمد که در دو مدل ارائه شدند: یکی مدل فرایندی راهکارها و دیگر مدل اجرایی راهکارها؛ 2. راهکارها در هفت دسته کیفیت بخشی نیروی انسانی، برنامه ریزی فرهنگی، راهکارهای تربیتی− اخلاقی، راهکارهای محتوایی، راهکارهای مدیریتی، راهکارهای ساختاری دسته بندی شدند؛ 3. در باب مدل سبک زندگی اسلامی نیز داده های بسیار زیادی در مصاحبه ها وجود داشت که به ساخت مدل سبک زندگی و استخراج نظریه انجامید.
روش های آموزش و ارتقای فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
بررسی مطالعات خودکشی در ایران و مقایسه آنها با خودکشی در شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، آشکار ساختن خطوط ربط منطقی بین پژوهش های موجود درباره خودکشی، به منظور دستیابی به یک تصویر کلی از خودکشی در ایران است و هدف فرعی تحقیق، مقایسه وضعیت خودکشی در شهرستان دره شهر با وضعیت آن در سطح کشور است. جمعیت آماری مرور ساختاریافته، متشکل از کلیه تحقیقات انجام شده در حوزه خودکشی است که در فاصله زمانی 1380 تا 1389 چاپ شده اند. در قسمت دوم پژوهش، از تحلیل ثانویه آمار خودکشی که توسط نیروی انتظامی تهیه شده است، برای تحلیل های کشوری استفاده شد. داده های خودکشی در شهرستان دره شهر، با استفاده از پرسش نامه معکوس و با مطالعه 704 پرونده اقدام به خودکشی جمع آوری گردید. مرور ساختاریافته مطالعات انجام شده نشان داد که گروه های اقدام کننده، مهارت های مقابله ای ضعیف تری نسبت به افراد عادی دارند. در تمامی تحقیقات انجام شده، میانگین نمره افسردگی افراد اقدام کننده، بیشتر از افراد عادی است. روش غالب خودکشی در ایران (بیش از 82 درصد) مسمومیت دارویی است. 35 درصد اقدام به خودکشی ها منجر به فوتِ فرد نمی شوند و به طور میانگین 25 درصد از این افراد، مجدداً اقدام به خودکشی می کنند. نتایج تحلیل ثانویه نیز نشان داد که به طور میانگین، در دهه 1380، 35 درصد از افراد خودکشی کننده زنده مانده اند و 65 درصد از اقدام کنندگان فوت شده اند. میانگین خودکشی در استان های ایلام، کرمانشاه، لرستان، همدان، گلستان و کهکیلویه و بویراحمد به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین بقیه استان ها است؛ همچنین خودکشی در گروه سنی جوانان بیشتر از سایر گروه هاست.
تحلیل جامعه شناختی آثار سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش تطبیقی به بررسی ویژگی های اجتماعی، کنش های معنادار فاعلان جمعی، درون مایه های اجتماعی تکرارشونده، شناخت جایگاه طبقاتی نویسنده و بازتاب آن بر پیرنگ و شخصیت های رمان، ارتباط و تناظر میان ساختار ادبی و ساختار اجتماعی در رمان های دانشور پرداخته است. دانشور دو نوع زندگی را از دو طبقه ی مختلف تجربه کرده است، اما همواره با تحصیل کردگان، روشنفکران و بزرگان علم و ادب هم نشین بوده است، این تجربه های طبقاتی در آثار و شخصیت های داستان های او تأثیر گذاشته اند. زنان آثار او، از هر دو طبقه ی اجتماع، «اشراف و محروم» هستند. او شخصیت های داستان هایش رابیشتر از آدم های دور و بر خودش انتخاب کرده است. او در رمان های متأخر، شخصیت های زن را از میان دانشجویان و دانشگاهیان برگزیده است. سووشون سکوی پرتاب نویسنده برای حرکت در مدار واقع گرایی است. دانشورخط عزیمت اندیشه ی زری را از فردگرایی تا جامعه گرایی و از انقیاد تا عصیان ضد روزگار خود و از زنی احساساتی و منفعل تا مرز زنی منطقی و فعال و از عامیانه اندیشی تا پهنه ی اندیشه های فلسفی و اجتماعی پیگیری کرده است. در نتیجه عوامل مهمّی چون تحولات اجتماعی و انقلاب بیرونی و درونی و ارتباط وتناظر ساختار ادبی و ساختار اجتماعی آفرینش و تحول شخصیت های داستان تأثیری به سزا دارد.
رویکردهای متفاوت در مطالعه فرهنگ با تاکید بر بعد روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در علوم اجتماعی، مطالعه فرهنگ دارای اهمیت فراوانی است. با آنکه اتفاق نظر اندکی در مورد معنای این مفهوم وجود دارد امّا بسیاری از تحلیل گران علم الاجتماع بر این باورند که مطالعه فرهنگ و پدیده های فرهنگی برای کلیت علوم اجتماعی اهمیتی ویژه دارد. چرا که، زندگی اجتماعی صرفا در حد ""اشیاء"" و ""واقعیتهایی "" نیست که همچون پدیده های جهان طبیعی دانسته شوند، بلکه حیات اجتماعی در بر گیرنده انواع متنوع ایدهها، ارزش ها، باورها، نمادها، کردارها، گفتارها، متن ها و نیز فاعلان خلاق و نیتمند آنها است که در پی آنند تا خود و دیگران را با تعبیر آن چه که ارائه و دریافت می کنند، فهم کنند و به شناخت حیات معنا دار اجتماعی دست یابند. روشن است فهم و درک عمیق لایه های گوناگون فرهنگ، روش شناسی های موجود، مفروضات آنها و اطلاع از توانمندی تکنیک های هر کدام از این روش ها در مطالعه فرهنگ و پدیده های فرهنگی است.
"
بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم به منزله مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی از حیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و در نهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزه مورد مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمه های فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشه برخی از نظریه پردازان علوم اجتماعی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد و مشارکت اجتماعی در ادبیات جامعه شناسی کاوش شده است که اغلب گواهی بر وجود نوعی رابطه متعامل بین این دو مفهوم است. با بیان مؤلفه های مربوط به اعتماد در دو سطح اعتماد بین افراد و اعتماد به نهادها و سازمان ها و نیز تعیین اجزای مربوط به مشارکت اجتماعی تعریف عملی و آزمون تجربی آنها امکان پذیر و در نهایت با جمع آوری داده های لازم از حوزه مورد مطالعه ارتباط بین آن دو اندازه گیری شده است. استنباط آماری از داده ها نشان دهنده وجود نوعی همبستگی معنادار، در سطح اطمینان 99 درصد، بین دو متغیر اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی است
نگرشی سازه انگارانه به هویت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، تلاش شده تا با تکیه برنگرش سازه انگارانه، به عنوان یکی از نظریه های جدید و پرطرفدار مطالعات اجتماعی و روابط بین المللی، به بررسی اجتماعی مقوله هویت ملی در ایران پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا به تشریح مبانی نظری سازه انگاری و ماهیت پدیده های اجتماعی و هویت از منظر این نظریه پرداخته و نشان داده شده که بر اساس این نگاه، چگونه ارزش ها و ایده های به هم پیوسته در عرصه اجتماعی، می توانند هویت های جمعی را برساخته و موجب تکوین آنها در عرصه بین المللی شوند.
سپس عناصر هویت ملی در ایران بررسی شده و با بهره گیری از آمار و ارقام و نگرش سنجی های مختلف تلاش می کنیم تا نشان دهیم که این عناصر چگونه در عرصه جهانی بازتاب داده شده اند. بر این اساس، عناصر هویت ملی ایران در دو شاخص اصلی یعنی احساس هویت جمعی و نگرش مذهبی، بررسی شده و ابعاد مختلف گرایش های اجتماعی ایرانیان را هم در عرصه های قومی و در زمینه های مذهبی مورد کنکاش قرار داده ایم. دریافت ما، در این مقاله، این بوده است که به رغم تنوع قومی، احساس تعلق به نوعی هویت جمعی موجب شکل گیری هویت ملی در ایران شده که با گرایش مردم ایران به مذهب درآمیخته است. هر چند که نوع گرایش به مذهب، به گونه ای است که لزوما به رادیکالیسم نمی انجامد. این امر در نوع نگاه ایرانیان به مسایل جهانی نیز مشهود است. در نهایت، به بررسی این مقوله نیز پرداخته ایم که این عناصر هویتی چگونه در زمینه ارزش های موجود در عرصه جهانی و نیز نوع نگاه و تلقی دیگران از جامعه ایرانی، بازتاب داده شده است."
محاورة اینترنتی و تأثیر آن در فرهنگ عمومی
حوزههای تخصصی:
اینترنت و امکانات موجود در آن به شکل روزافزونی در حال گسترش است. بحث به کارگیری آن از مسائلی است که از ابتدای کار این شبکه مطرح بوده است و همچنان بسیاری از کارشناسان بر روی نحوه و میزان استفاده از آن، در میان گروه های گوناگون، بحث می کنند. واکاوی تأثیر استفاده از این فناوری، مطالعات گوناگونی را می طلبد. این مقاله با تأکید بر کاربردهای متنوع و نوین شبکه اینترنت سعی کرده تا به تأثیر استفاده از اینترنت بر فرهنگ محاوره بپردازد و همزمان این موضوع را مطرح کرده است که اینترنت باعث تغییراتی در زبان محاوره و فرهنگ عمومی شده است. در این مقاله به تعاملات اینترنتی و قابلیت های رسانه ای آن در سه سطح شامل پست الکترونیک، گفت وگوی آنلاین و شبکه های اجتماعی توجه شده است.
ریشه های یاریگری و مشارکت در اندیشه و زندگی ایرانیان
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
فرهنگ حذف یا حذف فرهنگ
حوزههای تخصصی:
تحول الگوی گذراندن اوقات فراغت در جوامع غربی و ایران
حوزههای تخصصی:
بیگانگی اجتماعی جوانان (مطالعه موردی : دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان)
حوزههای تخصصی:
" بررسی و تبیین بیگانگی یکی ازدل مشغولی های مهم و شایع جامعه شناسی جوانان در ایران معاصراست. جامعه شناسی سعی برآن دارد که بیگانگی را از جنبه های مختلف بررسی نموده تا بدین وسیله تحلیلی علمی ارائه گردد این جنبه ها شامل مباحث زیر است: ماهیت و عوامل شکل دهنده بیگانگی، آثار و کارکردهای مختلف بیگانگی، الگوهای اجتماعی بیگانگی (برحسب جنس، سن، دین وغیره)، بیگانگی درگروههای اجتماعی خاص (جوانان، معلمان و غیره) و اشکال و وجوه بیگانگی (سازمانی، فرهنگی و غیره).
سنجش و اندازه گیری بیگانگی جوانان یکی از گرایش های پژوهشی درزمینه بیگانگی است. پژوهشگران از ابزارهای متنوع و مختلفی برای سنجش ابعاد گوناگون بیگانگی استفاده نموده اند مدل نظری مدی، کوباساوهوور(1979) برای ارزیابی و سنجش بیگانگی به دو بخش همزمان بیگانگی توجه داشته است: الف) اشکال (فرم های) چهارگانه بیگانگی شامل احساس بی قدرتی، بی ریشگی، پوچ گرائی و بی مخاطرگی. ب) موضوعات پنجگانه بیگانگی شامل بیگانگی ازخود، کار، خانواده، روابط اجتماعی و نهادهای اجتماعی. جامعیت مدل نظری مدی و همکاران انگیزه انجام پژوهش پیمایشی حاضر است که سعی درآزمون و اعتباریابی پرسشنامه بیگانگی برای نخستین بار در ایران دارد که داده های آن از بین 300 جوان جمع آوری شده است. داده های پژوهش پس ازگردآوری با استفاده ازروش های آمارتوصیفی (یک متغیره و دو متغیره)، آماراستنباطی (آماره آزمون تی، ضرایب همبستگی، تحلیل عاملی) مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. "
تحول نامگذاری فرزندان در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
" روند تغییر و تحول نام های افراد می تواند نشان دهنده فرآیند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در نظام اجتماعی باشد. در این تحقیق با مطالعه موردی نام گذاری فرزندان در شهر تهران، به مقایسه ارزش های نسل های پس از انقلاب پرداخته می شود. بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 400 نفر به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. با بررسی تاثیر دوره تاریخی، جنسیت و منطقه مسکونی در میزان تحول ارزش های نسل های پس از انقلاب به بررسی نام ها پرداخته و نتایجی که به دست آمد، مبین آن بود که مردان بیش از زنان دارای نام های اسلامی– مدرن اند. بر این اساس در دوره انقلاب، کودکان بیشتر نام های اسلامی داشته ولی در دوره اصلاحات، بر میزان نام های غربی افزوده شده است. علاوه بر آن، فرزندان مناطق جنوبی شهر تهران بیشتر دارای نام های اسلامی– سنتی و اکثر افراد ساکن در مناطق شمالی، برای کودکانشان نام های ایرانی–مدرن برگزیده اند.
"
تحلیل جامعه شناختی هویت اجتماعی دختران دانشجوی دانشگاه گیلان
حوزههای تخصصی:
" در این مقاله به این پرسش اساسی پرداخته شده است که دختران دانشجو چه تعریفی از چگونگی هویت اجتماعی خویشتن در جامعه در حال گذار ایران دارند. از بررسی انتقادی ادبیات موضوع تحقیق و به خصوص با تاکید بر آرای آنتونی گیدنز در مورد مدرنیته و چگونگی هویت فردی و اجتماعی در عصر مدرن، این فرضیه کلی استنتاج شده است که با تضعیف شالوده ها و ساختارهای سنتی در جامعه در حال گذار ایران، دختران تلاش می کنند با حرکت به سمت مراجع هویت ساز غیرسنتی، هویت اجتماعی غیرسنتی را برای خود در جامعه تعریف نمایند.
پژوهش، روی نمونه 389 نفری از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه گیلان به روش پیمایشی مورد آزمون و بررسی قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد دختران جامعه ما سعی دارند با اتکاء به مراجع هویت ساز غیرسنتی چون تحصیل، شغل، کسب استقلال مالی از هویت اجتماعی سنتی که توسط خانواده پدرسالار برای آنها تعریف شده است یعنی، هویت اجتماعی سنتی گذار کنند و خودشان به صورت بازاندیشانه، هویت اجتماعی غیرسنتی را برای خویشتن در جامعه تعریف نمایند."