فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای درک آثار هنری یک عصر و بنیادهای موثر بر آن، کشف رابطه بین تصویر و رخدادهای اجتماعی برای کشف دلایل تولید آنها ضروری می نماید. از اینرو، پژوهش حاضر سعی در تبیین رابطه ی میان تصاویر یک دوره و عناصر مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر آن را دارد. در تاریخ ایران در غالب موارد هنر وابسته به دربار و به عنوان بیانیه ای بازتاب دهنده قدرت و اندیشه های حاکم در جامعه است و تولید و بازتولید آن مبتنی بر نیازهای حکومت به رسانه های تصویری برای بیان ایده های مورد نظر خود است. به این منظور، مورد بررسی در این پژوهش، دوره ی ساسانی به عنوان نقطه اوج دوره ی گفتمانی ایران پیش از اسلام و یکی از دوره های طولانی دارای چالش های گوناگون از منظر قدرت و مشروعیت انتخاب شده و از بین رسانه های تصویری و هنری آن سکه ها مورد نظر بوده که شواهد زیادی از تغییرات بازنمایی تصویری را آشکار می سازند. مورد بررسی خاص این پژوهش، سکه های دوره قباد اول و جاماسب در سیر زمانی خلع قباد اول از قدرت به واسطه ظهور فرقه مزدکیه، جانشینی جاماسب و رسیدن مجدد قباد اول به سلطنت و تغییرات تصویری سکه های پادشاهان مزبور در طی این دوره بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این پادشاهان در طی دوره های مزبور با قصد افزایش اقتدار و مشروعیت خود، از عناصر و نمادهای ریشه دار در عقاید زردشتی، به منظور شکل دادن به سیمای تصویری این امر بهره می برند .
ارزش های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیرات ارزش های فرهنگی بر نگرش سیاسی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان با استفاده از الگوی ارزش های بنیادین شوارتز می باشد. در این راستا به منظور تبیین اهمیت جایگاه ارزش های فرهنگی در توضیح نگرش های اقتصادی و سیاسی، سعی شد تا میزان واریانس تبیین شده نگرش سیاسی و اقتصادی توسط ارزش های فرهنگی با متغیرهای جمعیت شناختی مورد مقایسه قرار گیرد. در این راستا نتایج پژوهش که بر اساس حجم نمونه 346 بدست آمده است نشان می دهد که اولا ارزش های فرهنگی در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی قدرت تبیین کنندگی بیشتری داشتند. ثانیا با تقسیم ارزش های فرهنگی به 4 بعد آمادگی برای تغییر، حفاظت، خودافزایی و تعالی بر اساس نظریات شوراتز، نتایج نشان می دهد که ارزش تعالی(شامل ارزش های جهان گرایی و خیرخواهی) باعث گرایش شهروندان به سمت تفکرات سوسیالیسم اقتصادی می شود و افرادی که از ارزش های تعالی ضعیف تری برخوردار هستند عمدتا به سمت بازار آزاد در حوزه های اقتصادی گرایش پیدا می کنند. از سوی دیگر یافته ها در مورد نگرش های سیاسی نشان می دهد درحالی که ارزش های آمادگی برای تغییر، خودافزایی و تعالی افراد را به سمت گروه های سیاسی دموکراتیک سوق می دهد، اما ارزش حفاظت باعث گرایش افراد به گروه های سیاسی محافظه کار می شود.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر برگرایش جوانان شهر اهواز به هویت ملی با تأکید بر استفاده از شبکه های غیر ایرانی ماهواره و سایت های اینترنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر برگرایش جوانان شهر اهواز به هویت ملی با تأکید بر استفاده از شبکه های غیر ایرانی ماهواره و سایت های اینترنتی است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. همچنین حجم نمونه در این تحقیق 383 نفر است. پژوهش حاضر بر اساس تئوری های مختلف از جمله مارکس، گیدنز، کاستلز، هابرماس و مارشیا به دنبال بررسی ارتباط بین متغیرهایی چون شبکه های تلویزیونی خارجی، سایت های خارجی اینترنت، احساس محرومیت، دینداری، مشارکت اجتماعی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، وضعیت تأهل، سن و جنس به عنوان متغیرهای مستقل و گرایش به هویت ملی به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین استفاده از شبکه های تلویزیونی خارجی (ماهواره)، استفاده از سایت های خارجی اینترنت، احساس محرومیت، دینداری، مشارکت اجتماعی، جنس و وضعیت تأهل و میزان گرایش به هویت ملی ارتباط وجود دارد. اما بین متغیرهای پایگاه اقتصادی – اجتماعی و سن با گرایش به هویت ملی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
تحلیل فضایی عوامل اجتماعی و فرهنگی پیشران و مانع آمایش و توسعة منطقه ای در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهة اخیر به نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در آمایش و توسعة منطقه ای توجه زیادی شده است و جذابیت مفاهیمی مانند سرمایة اجتماعی در آمایش و توسعة منطقه ای افزایش یافته است؛ بنابراین در چارچوب رویکرد آمایش سرزمین به شناسایی عوامل و عناصر اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر فرایند توسعه توجه می شود که یکی از گام های اساسی برنامه ریزی توسعة یک منطقه است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که وضعیت فضایی استان خراسان شمالی از نظر عوامل اجتماعی و فرهنگی پیشران و مانع آمایش و توسعة منطقه ای چگونه است. برای پاسخ به سؤالات فوق از ترکیب روش های کیفی و پیمایشی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و آمار و اطلاعاتی صورت گرفته است که نهادها و اداره های استانی و شهرستانی در قالب سالنامة آماری استان منتشر کرده اند. براساس نتایج پژوهش، شهرستان های مختلف استان در زمینة شاخص های اجتماعی و فرهنگی، وضعیت های متفاوتی را به نمایش می گذارند. در سطح کلان استان، مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی که به صورت عوامل پیشران عمل می کنند مثبت بودن برخی از مؤلفه های فرهنگ کار (مانند محوریت کار در زندگی با میانگین 45/4 از 5 و ارزش کار با میانگین 4/4 از 5) و سرمایة اجتماعی استان (مانند اعتماد با میانگین 39/3 از 5 و صداقت با میانگین 12/3 از 5) را شامل می شود. همچنین، تنزل منزلت اجتماعی کار با میانگین 2/31 %، وجود تعارضات مختلف در سطح استان (مانند تعارض جنسیتی با میانگین 36 %، تعارض قومیتی در سطح محدود با میانگین 09/2 از 5، تعارض و نابرابری اجتماعی با میانگین 36/19 از 25، باور به وجود تبعیض در جامعه با میانگین 9/19 %، باور به وجود اختلاف و چنددستگی با میانگین 3/21 % و باور به وجود و افزایش فاصلة طبقاتی با میانگین 5/50 %)، غلبة هویت و تعلق محلی (با میانگین 05/42%) بر هویت و تعلق استانی و وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص های سلبی سرمایة اجتماعی در سطح استان (بالا بودن آسیب های اجتماعی مانند طلاق، سرقت، اعتیاد و بیکاری) از مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی مانع آمایش و توسعة منطقه ای در استان خراسان شمالی هستند.
مبانی هستی شناختی سبک زندگی طیبه از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سبک زندگی» بیانگر ظهور الگوواره های نوین در عرصه علوم اجتماعی است. خاستگاه متفاوت سبک های زندگی بشر را می توان در باورها، تفکرات، مبانی، پیش فرض ها، نوع نگاه به انسان، هستی، اهداف، زندگی، ارزشها و در الگوهای رفتاری بشر جست وجو کرد. در نوشتار پیش رو، با بهره گیری از روش تحلیلی و توصیفی به روش اسنادی در منابع قرآنی و کتاب های مربوط به مبانی هستی شناختی، سبک زندگی به بحث و بررسی گذارده شده است. بررسی مهم ترین «مبانی هستی شناختی سبک زندگی از دیدگاه قرآن»، چارچوب کلی و استانداردهای سبک زندگی مؤمنانه و در مرحله متعالی تر، سبک زندگی طیبه را تعیین می کند و موجب تمایز این نوع سبک زندگی از دیگر سبک های زندگی رایج در دنیای مدرن می شود. در واکاوی «مبانی هستی شناختی»، نوعی جهان بینی به دست آمد که نشان می دهد نگاه به هستی یا الهی و توحیدی است (یعنی دارای هویت از اویی و به سویی) و یا الحادی و مشرکانه. پذیرش هر یک از این مبانی آثار و تبعاتی دارد و هر کدام الگوهای رفتاری و سبک زندگی متناسب با خود را در بعد فردی و اجتماعی می آفریند.
بازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه ی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعه ی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعه ی آماری مورد مطالعه مجموعه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دوره ی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دوره ی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونه ی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شده اند. مبنای روشی این پژوهش «عین گرایی دیالکتیکی» است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط هم زمان آن ها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان «دیالکتیک چشم اندازها یا تقابل مناظر» می رسیم که بر اساس آن می توان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطه های متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن داده های حاصل از پژوهش ها و هم چنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه می توان به عنوان نتیجه ی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچ کدام از نویسندگان منتخب را نمی توان به طور مطلق دیالکتیک گرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و هم چنین نوع و حجم داستان، می تواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
شناسایی و طبقه بندی آسیب های فرهنگی و اجتماعی ناشی از مصرف سریال های ماهواره ای با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی آسیب های ناشی از مصرف سریال های ماهواره ای فارسی زبان در مخاطبان ایرانی و طبقه بندی آنهاست. برای این منظور از روش فراترکیب که یکی از انواع پژوهش های فرامطالعه است، استفاده شد. در قدم اول با کلیدواژه های مختلف در مهم ترین بانک های اطلاعاتی پژوهش ها و مقالات در کشور جستجو و تعداد 55 اثر پژوهشی مرتبط در این زمینه شناسایی گردید. در قدم بعد با بررسی اولیه این پژوهش ها براساس شاخص های معین تعداد 27 عنوان از آنها که مستقیم به آسیب های ناشی از تماشای سریال های ماهواره ای پرداخته بودند انتخاب شدند. در ادامه با تکنیک کدگذاری کیفی براساس روش فراترکیب 140 کد اولیه از دل پژوهش های منتخب استخراج و در ذیل 33 مفهوم محوری، دسته بندی شدند. در آخرین مرحله 33 مفهوم محوری با طبقه بندی به 6 مقوله اصلی تقلیل یافت. درنهایت یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مصرف سریال های ماهواره ای فارسی زبان، سبب چنین آسیب های فرهنگی و اجتماعی می شود؛ تأثیرپذیری از فرهنگ غربی، تضعیف نهاد خانواده، آسیب های روانی، افزایش ناهنجاری های اجتماعی و تضعیف فرهنگ اسلامی ایرانی.
تحلیل علل مهاجرت های داخلی ایران در سرشماری های 1385 و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های داخلی براساس دلایل متعددی صورت می گیرد و در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائل جمعیتی در ایران به شمار می رود. در این پژوهش، با تحلیل ثانویة داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390، مهم ترین علل مهاجرت های داخلی در ایران به همراه عوامل و تبیین کننده های آن شناسایی شده است. مهم ترین علت مهاجرت پیروی از خانوار (یک علت کلی و مبهم) است و بعد از آن دلایل مربوط به اشتغال، تحصیل و پایان تحصیل، دستیابی به مسکن مناسب تر، انجام دادن و پایان خدمت وظیفه است که می توان آن ها را در دو دستة کلی مهاجرت تبعی و مهاجرت اقتصادی قرار داد. مهاجران واردشده به مناطق شهری و روستایی، مهاجران مرد و زن و مهاجران دارای دوره های سنی مختلف، دلایل تقریباً متفاوتی را برای مهاجرت خود برشمرده اند. براساس نتایج تحلیل های چند متغیره، جنس و سن مهاجران (به عنوان دو متغیر جمعیتی) از تبیین کننده های بسیار قوی در احتمال وقوع مهاجرت های تبعی و اقتصادی محسوب می شوند و پس از آن ها متغیرهای تحصیلات، جریان مهاجرت، نوع مهاجرت و سطح توسعه یافتگی مقصد قرار می گیرند. نوع مهاجرت های مورد بررسی، پیامدهای متفاوتی برای مبدأ و مقصد به همراه دارد که با آگاهی از تبیین کننده های آن می توان در راستای برنامه ریزی مهاجرت های داخلی در ایران گام برداشت.
بررسی فعالیت های اشتراکی با همسر و رابطه آن با پایداری زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، رابطة فعالیت های اشتراکی با همسرو مؤلفه های مرتبط با پایداری زندگی زناشویی (نشاط زناشویی و گرایش به طلاق) و روند نسلی آن بررسی شده است. جامعة آماری پیمایش شامل متأهلان تهران می شود که در این راستا 1736 نمونه به شیوة خوشه ای چندمرحله ای به کار گرفته شده است. براساس نتایج، میزان فعالیت های اشتراکی با همسر در ابعاد مختلف یکسان نیست و در دیدارهای اجتماعی و گذران زمان خارج از خانه بیش از گذران زمان در خانه، گفت وگو با همسر و هزینه کرد مالی است. فعالیت های اشتراکی با همسر با نشاط زناشویی همبستگی مستقیم و با گرایش به طلاق همبستگی معکوس معنادار دارد. در دیدار اجتماعی و گذران زمان در خانه، فعالیت های اشتراکی در نسل اول بیشتر و در بعد گفت وگو با همسر کمتر از دیگر نسل هاست. در گذران زمان خارج از خانه و هزینه کرد مالی تفاوت نسلی معناداری مشاهده نشده است. فعالیت های اشتراکی با همسر در نسل جوان اهمیت بیشتری دارد و درصورت تحقق نیافتن آن، احتمال واکنش های جدی تر در این نسل بیشتر است. به طور کلی، فردگرایی میان همسران در تهران یافتة شایعی نیست و هرچند در ابعاد مختلف سیر صعودی گسست در روابط میان همسران تأیید نمی شود، شناخت نسل جوان و عوامل اثرگذار بر فعالیت های اشتراکی با همسر در ایشان اهمیت بیشتری دارد.
بررسی ارتباط میان ترجیحات موسیقایی و شهر محل سکونت مطالعه ی مقایسه ای دانش آموزان شهرهای شیراز و قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان و ترجیحات موسیقایی آنها پرداخته شده است. نمونه ی پژوهش 701 دانش آموز دبیرستانی شیراز و قائمیه بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده، داده ها با استفاده از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که نوع شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان با تفاوت در بعد رفتاری ترجیح موسیقائی آنها ارتباط معناداری دارد. در زمینه ی ارتباط میان شهر محل سکونت دانش آموزان و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها یافته های پژوهش حاکی از معناداری تفاوت ترجیح موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی، موسیقی ملل غیرغربی و موسیقی غربی و شهر محل سکونت آنها بود. در مورد ارتباط میان ناحیه ی شهری محل سکونت افراد و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها، یافته های پژوهش نشان دادند که ترجیح موسیقی های پاپ ایرانی داخلی، موسیقی غربی، موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی و موسیقی ترکیبی ایرانی ارتباط معناداری با ناحیه ی شهری محل سکونت افراد دارد.
واکاوی عبارت «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن در زبان فارسی در پرتوی الگوی هَیجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهره گیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانه قطعه زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافته های این پژوهش نمایانگر آن است که قطعه زبانی «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمع گرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان مرتبط با آن، چه بسا دربارة گذشته، دارای گستردگی بیشتری می باشد. تعدد کاربرد این زباهنگ (زبان+ فرهنگ) بر پایه رویکردهای مبتنی بر هیجانات، حاکی از آن است که مردم ایران نسبت به این مفهوم دارای درجه بالایی از حس عاطفی بوده و در نتیجه، سطح هَیجامَد آنان از این زباهنگ در سطح بالایی (هَیجامَد درونی و هَیجامَد کلی) قرار دارد. برخورداری از هَیجامَد بالا به این زباهنگ، منجر به درک کامل و عمیق آن توسط ایرانی ها و در نتیجه افزایش شمار واژگان مرتبط با این مفهوم در زبان فارسی شده است. علاوه بر این، نتایج حاصل از بررسی دقیق این قطعه زبانی با در نظر گرفتن الگوی هایمز (1967)، حاکی از آن است که این زباهنگ اغلب در موقعیت های غیررسمی در گفتار، توسط شرکت کنندگانی که رابطه میانشان ممکن است از نوع هم تراز یا غیرهم تراز باشد، عمدتاً با هدف حفظ معیارهای ادب با لحن های مختلفی نظیر لحن های ملتمسانه، تحسین آمیز، توهین آمیز، کنایه آمیز و ... در مکالمات شفاهی مورد کاربرد قرار می گیرد.
نظریه توسعه نیافتگی تعاونی ها در ایران :استراتژی داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استفاد از رویکرد بر ساختی و روشناسی نظریه داده بنیاد به بازسازی معنایی موانع توسعه بخش تعاون بر اساس مصاحبه با مطلعین کلیدی می پردازدمهمترین پرسش های تحقیق حاضر این خواهد بود که " چه مدل نظری توسعه تعاونی ها را از دیدگاه مطلعین کلیدی تبیین می کند؟از دیدگاه مطلعین کلیدی چه عواملی باعث توسعه نیافتگی بخش تعاون گشته است؟" چه تغییراتی باید رخ دهد تعاونی ها توسعه یابند ؟ متعین های تعدیل ساختاری قبل و بعد از انقلاب ، مدیریت نامطلوب در تعاونی های بزرگ و ناتوانی در انطباق تعاونی های کوچک به عنوان شرایط علی درونی؛ تحریم های بین المللی و توسعه شهرنشینی و رفاه نسبی و رشد فردگرایی به عنوان شرایط علی بیرونی؛ اصلاحات ارضی ،ابعاد حقوقی – قانونی و کاهش سودمندی برخی تعاونی ها به عنوان بستر ؛جنگ ، کمبود سرمایه مالی ،کمبود سرمایه اجتماعی و کمبود سرمایه فرهنگی و ضعف مدیریتی به عنوان شرایط مداخله گر ؛ ضعف توسعه فرهنگی (آموزش مهارتهای کاریابی، ضعف آموزش آگاهی نسبت به ارزش های تعاونی ها ) ودولت محوری ؛فقدان توسعه سرمایه اجتماعی به عنوان راهبرد و پیامدهای عدم توسعه تعاونی ها و مقوله هسته ای این بررسی موانع توسعه تعاونی است که مقولات عمده فوق را در بر می گیرد.
مهندسی اجتماعی، احیاگر جامعه شناسی؛ دیدگاه جاناتان ترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از جامعه شناسان از اواخر قرن بیستم به بعد، دست به آسیب شناسی رشته شان زدند و از وضعیت موجود جامعه شناسی انتقاد های جدی نمودند. در این میان، جاناتان ترنر فراتر از یک تحلیل آسیب شناسانه رفت و یک برنامه درمانی نیز برای بهبود جامعه شناسی پیشنهاد نمود: به وجود آوردن یک شاخه مهندسی در جامعه شناسی. از نظر ترنر، مشکل بنیادین جامعه شناسی ریشه در انفصال میان تئوری با پژوهش و عمل داشته که مانع از آن گردیده است تا جامعه شناسی یک علم انباشتی شود؛ و اگر جامعه شناسی نتواند یک علم انباشتی شود، نمی تواند هیچ تأثیر واقعی بر جهان اجتماعی داشته باشد. مهندسی اجتماعی که جوهر وجودی اش عبارت است از «عملِ جامعه شناختی» یا کنش ورزیِ ملهم از تئوری جامعه شناختی، بهترین رویکرد برای ایجاد تفاوت در عالمِ واقع و جهان اجتماعی است. رویکرد مهندسی در جامعه شناسی وابسته است به توسعه نظریه های روشن تر و دقیق تر، آزمون یا راستی آزمایی های چنین نظریه هایی و تمایل عمل کنندگان به استفاده از ایده های نظری هنگامی که به مشکلات مشتریان یا کارفرمایان شان می پردازند. بدین ترتیب، مهندسی اجتماعی می تواند ارتباط متقابل میان نظریه و تحقیق را اجتناب ناپذیر سازد و این دو را به یکدیگر و به عمل پیوند بزند. بنا به دیدگاه ترنر، امیدوارانه ترین راه برای ادغام مجدد نظریه با تحقیق در جامعه شناسی، عمل است؛ و بهترین راه برای استفاده از عملِ جامعه شناختی، اتخاذ رویکرد مهندسی اجتماعی توسط جامعه شناسان است.
Dual Spacization of Cultures: Problematization of Cyberspace and Cultural Matters
حوزههای تخصصی:
This paper examines the problematization of cultural issues related to
the dual spacization of life. The emergence of the second space of life
over the first place of life combining local and translocal, national and
transnational capacities and challenges. We discuss the capacities and
opportunities occurring through the instant communication industry
which made the spontaneous connection between absence and presence
possible which overcome the domination of place and distance. We will
also elaborate on the challenges and threats facing cultures because of
access to other cultures, subcultures and individuals around the world
without having enough time for nurturing the relationship between
inner cultures and outer cultures as well as facing many abnormalities,
distancing from genuine culture and natural communications.
تأملی بر محل برگزاری مراسم آیینی روز عاشورا در شهر ایلام با تأکید بر میدان 22 بهمن و پنج راه جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین ها را می توان آداب و رسومی دانست که طی سال های طولانی شکل گرفته اند و روابط و مناسبات انسان ها با جامعه، محیط و تاریخ را در فضایی نمادین، تعریف و تنظیم می کنند. آیین ها ریشه در باورها، احساسات و هویت اجتماعی مردم دارند و به همین دلیل، اغلب، برگزاری آنها به شکلی خودانگیخته از سوی افراد جامعه صورت می پذیرد. آیین روز عاشورا نیز یک مراسم دسته جمعی است که هر ساله تکرار می شود و بر کالبد و ظاهر شهرها تأثیر می گذارد؛ همچنین خاطره انگیز است و برای مکان برگزاری، ایجاد هویت می کند. نگارندگان در این پژوهش کاربردی که با استفاده از روش های اسنادی و میدانی انجام گرفته است، به دنبال یافتن پاسخ برای سؤال های زیر بودند: 1. آیا مکان های فعلی برگزاری مراسم روز عاشور در شهر ایلام، کارآمد و متناسب با این آیین است؟ 2. آیا مکان های برگزاری آیین روز عاشورا در شهر ایلام توانسته است خاطره انگیز باشد و حس تعلق مکانی را ایجاد کند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثریت پاسخ دهندگان، مکان های فعلی برگزاری مراسم را نامناسب دانسته و خواهان تغییر کالبدی در مکان های فعلی یا انتقال مکان های کنونی به محل دیگری از شهر بوده اند. آنها آیین های جمعی را سبب ایجاد فضاهایی خاطره انگیز، بامعنا و نمادین دانسته اند که در هویت بخشی به فضاها مؤثر هستند؛ همچنین سیاه پوش کردن مساجد و حسینیه ها، تجمع های مردمی و هیئت های عزاداری، سینه زنی، زنجیرزنی، علم گردانی، نوحه خوانی و تعزیه خوانی را از عناصری دانسته اند که بیشترین تأثیر را بر ذهن بازدیدکنندگان در مکان های برگزاری مناسک و آیین این روز داشته و سبب شکل گیری خاطره و هویت بخشی به مکان شده است.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی: مطالعه ای در باب روستاهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانون گریزی و از بعد روان شناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق می شود. فرهنگ فقر به فرهنگی شدن فقر در بین فقرا می گویند که خصیصه اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزه قوی برای شکستن دور باطل فقر، بی اعتمادی اجتماعی، بی میلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر پرسش نامه با پاسخ بسته لیکرتی بوده است. حجم نمونه به وسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونه گیری طبقه ای نظام مند، پرسش نامه در بین آنها توزیع شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی (345/0-)، وابستگی به دیگران (212/0)، سرمایه اجتماعی (353/0-)، منزلت اجتماعی (387/0-)، خشونت اجتماعی (218/0-)، انزوای اجتماعی (134/0) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی (319/-) رابطه معنی داری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطه معنی دار با فرهنگ فقر اند. در نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین (491/0)، ضریب تعیین تعدیل شده (478/0) و ضریب همبستگی چندگانه (345/0) به دست آمده است و متغیرهای مستقل توانسته اند 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط با سبک زندگی اسلامی در بین دانش آموزان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی از مفاهیم مهم جامعه شناسی معاصر به شمار می آید. چرا که نه فقط زیستن، بلکه چگونه زیستن نیز دارای اهمیّت است. دین اسلام نیز هنجارها و ارزش های فراوانی در راستای چگونه زیستن مسلمانان به همراه دارد. بر این اساس هدف این مطالعه، بررسی سبک زندگی اسلامی دانش آموزان در رابطه با عوامل فرهنگی و اجتماعی در شهر شیراز می باشد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری شامل تعداد 50980 نفر از کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه های اوّل تا چهارم دبیرستان های دولتی در شهر شیراز بوده، که از این میان بر اساس جدول لین تعداد 381 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که به منظور افزایش دقت حجم نمونه به تعداد 400 نفر افزایش یافت. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده که به شکل محقق ساخته و با بهره گیری از پرسشنامه هنجاریابی شده توسط کاویانی (1391) تدوین شده است. جهت تعیین اعتبار از اعتبار صوری و همچنین اعتبار سازه، به کمک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در این تحقیق شش فرضیه مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل آماری، بین متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، میزان استفاده از رسانه های داخلی و خارجی، تقید دینی والدین و اولویّت اوّل در الگوی مرجع، با سبک زندگی اسلامی رابطه معنی داری وجود داشت. اما دسترسی به امکانات فراغتی و جنسیت پاسخ گویان، رابطه معنی داری با گرایش به سبک زندگی اسلامی نداشت.
بررسی تطبیقی «ذریه طیبه» در قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از فرزند و نسل از خواسته های فطری انسان ها است. قرآن کریم با طرح عنوان «ذریه طیبه» این خواسته فطری را جهت داده است. «ذریه طیبه» اولین عنصر سازنده خانواده و جامعه طیبه است و تحقق نسل های پاک و طاهری که مایه مباهات پیامبر گرامی(ص) و اهل بیت طاهرین(ع) باشند با شناخت ویژگی های «ذریه طیبه» و الگوپذیری از آن امکان پذیر خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف تبیین ذریه طیبه از منظر قرآن کریم و سخنان امام سجاد(ع) به شیوه تطبیقی کوشیده است با تحلیل دو مسأله منزلت و اوصاف ذریه طیبه، در شناساندن معارف بلند کتاب و سنت گام بردارد که در این راستا، سه محور اساسی درباره «ذریه طیبه» مطرح شد؛ در محور اول با بررسی واژه های «ذریه» و «طیبه» پایه های مفهومی بحث ارائه شد و ضمن بیان دایره جنسیتی «ذریه» مشخص که ذریه طیبه به معنای نسل پاک، از دستاوردهای مهم زندگی انسان مؤمن و استمرار وجود او است و استمرار نسل پاک توسط همه فرزندان، فارغ از جنسیت آنان صورت می گیرد. در محور دوم، با معرفی ذریه طیبه به عنوان بخشی از وجود انسان و بیان آثار اخروی آن، اهمیت و جایگاه «ذریه طیبه» تبیین شد و در نهایت، ویژگیهایی مثل احسان، فروتنی، فرمانبری، دعا و درخواست مغفرت، خدمتگزاری و یاوری فرزندان نسبت به والدین از ویژگیهای ذریه طیبه معرفی شد.
طراحی شبکه اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند خط مشی گذاری، مرحله اجرا از اهمیت دوچندانی برخوردار است چرا که در واقع ثمره واقعی خط مشی در این مرحله به بار می نشیند. این مقاله به ارائه شبکه اجرای تعاملی ای می پردازد که از طریق آن می توان با موفقیت بیشتری به اجرای سیاست های فرهنگی کشور پرداخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمونی مشتمل بر سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و تدوین مضامین فراگیر انجام گرفته و به منظور دستیابی به الگویی برای اجرای سیاست های فرهنگی کشور، مصاحبه های نیمه ساخت یافته ای با خبرگان، سیاست گذاران و مجریان فرهنگی کشور تا دستیابی به مرحله اشباع نظری صورت گرفته است. حاصل پژوهش 548 کد بوده که در قالب 61 کد توصیفی، 11 کد تفسیری و 2 مضمون فراگیر طبقه بندی شده اند و برقراری ارتباط بین این مضامین منجر به طراحی شبکه اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی کشور شده است. در الگوی پیشنهادی، اجرای خط مشی در دو مرحله «برنامه ریزی و ایجاد شبکه پشتیبانی» و «پیاده سازی برنامه ها» صورت می پذیرد. در مرحله اول که مشتمل بر چهار گام «تصمیم سازی»، «تصمیم گیری و تنظیم برنامه های عملیاتی»، «ایجاد شبکه پشتیبانی نرم افزاری» و «ایجاد شبکه پشتیبانی سخت افزاری» می باشد، چهار بازیگر شامل سیاست گذاران فرهنگی، نخبگان فرهنگی، مدیران فرهنگی، کارشناسان فرهنگی دولتی به ایفای نقش می پردازند. سپس در مرحله پیاده سازی برنامه ها، مجریان فرهنگی دولتی، مؤسسات فرهنگی خصوصی، تشکل های فرهنگی مردمی، مروّجان فرهنگی و نهایتاً جامعه (مردم) با همکاری همدلانه خود و استفاده از تمام ظرفیت های کشور به اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی می پردازند. در این مقاله نقش های متعدد هر یک از بازیگران هشت گانه فوق تشریح شده است. در این الگو همچنین مردم به عنوان بازیگر نهم، با ایفای چهار نقش به عنوان مجری، پایشگر، هدف و شاخص در اجرای سیاست های فرهنگی مشارکت می نمایند.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.