فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس پژوهشی در بین 134 دانشجوی دکتری از رشته های مختلف دانشگاه تبریز تدوین شده است. هدف از ارائه این مقاله بررسی عوامل مؤثر برجامعه پذیری دانشجویان دکتری با ایفای نقش های محققی1 در دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس الگوی جامعه پذیری دانشجویان دکتری وایدمن و همکاران است. در تحقیق حاضر دو دسته از عوامل، از مدل وایدمن اتخاذ شده که شامل جوّ حمایتی گروه آموزشی برای فعالیت های پژوهشی، حمایت های علمی استادان، تشویق دانشجویان به فعالیت های علمی، تعاملات دانشجویان با همکلاسی ها و همـکاری های دانشگاهی(متغیرهای درون گروه آموزشی) و متغیر عضویت در سازمان های تخصصی پژوهشی ( متغیر بیرون از گروه آموزشی) است. متغیرهای زمینه (جنس و رشته) برای ارائه این فرضیه که جامعه پذیری در بین رشته های مختلف و جنس ها (زن و مرد) تفاوت دارد. به تحقیق اضافه شده است. این تحقیق با روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شده و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل آماری شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر های درنظر گرفته شده برای جامعه پذیری دانشجویان دکتری به میزان اندکی توانسته اند ایفای نقش محقق به وسیله دانشجویان دکتری را توضیح دهند (210/0=²R). فرضیه تفاوت جامعه پذیری در بین دو جنس هرچند تأیید نشد، اما آزمون (T-Test) برای گروه های مستقل نشان داد که گروه آموزشی در قبال دو جنس به صورت یکسانی برخورد نمی کند و نیز بین دو جنس در عضویت سازمان های تخصصی پژوهشی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین فرضیه تفاوت جامعه پذیری در بین رشته-های مختلف با آزمون F تأیید شد. دستاورد تحقیق حاضر ضمن بدیع بودن آن در زمینه تحقیق دربـاره جامعه پذیری دانشجویان دکتری در ایران، نشان دادن تأثیر اندک گروه آموزشی بر جامعه پذیری دانشجویان (هم سو با مطالعات دیگر در این زمینه) است. همچنین برای سیاست گذاران کلان آموزشی برای سیاست گذاری برای ایجاد جو گروه آموزشی که بتواند هرچه بیش تر دانشجویان دکتری را با نقش-های حـرفـه ای خود آشنا سازد، می تواند مفید باشد.
بررسی تاثیر دینداری بر اعتماد اجتماعی شهروندان تهرانی
حوزههای تخصصی:
در حوزه جامعه شناختی، اعتماد به عنوان ویژگی روابط اجتماعی یا ویژگی نظام اجتماعی مفهوم سازی میشود. مناسبات گوناگونی که افراد در روابط متقابل خود با یکدیگر ایجاد میکنند نیازمند اعتماد متقابل میان کنشگرانی است که میخواهند با یکدیگر به تعامل بپردازند. شرط اساسی برای جامعه سالم اعتماد اجتماعی متقابل بین اعضا و بین مردم و مسئولین جامعه است. در بررسی مفهوم اعتماد، اتخاذ یک دیدگاه ترکیبی میتواند ثمربخش و کارآمدتر باشد. به اعتقاد گیدنز، منابع اصلی اعتماد و امنیت هستی شناختی در جوامع صنعتی و جوامع پیش از مدرن متفاوت هستند. شیوه هایی که هنجارهای اعتماد مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: اعتماد به آشنایان،اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی / مدنی.
یکی از کارکردهای مهم دین، ایجاد اعتماد و اطمینان اجتماعی است که در دوران گذار تضعیف می شود و این تضعیف پیش از اینکه ارزش های مدرن جایگزین شود صورت می گیرد. سوال اصلی مقاله این است که:""آیا دینداری شهروندان تهرانی می تواند بر اعتماد اجتماعی آنان موثر باشد؟ از چه مسیری؟ و به چه میزان؟"" این مقاله از نوع توصیفی- علی است که به دنبال شناسایی تاثیر دینداری بر اعتماد اجتماعی است و از سویی دیگر از لحاظ روش ، یک تحقیق پیمایشی به حساب میآید و واحد تحلیل آن شهروندان تهرانی می باشند . پرسشنامه محقق ساخته، پس از بررسی اعتماد و اعتبار آن با نمونه گیری خوشه ای – طبقه بندی نامتناسب در پنج منطقه شهر تهران و در بین 391 خانوار تهرانی اجرا شد.
یافته های تحقیق حاکی از آن است که متغیردینداری به طور مستقیم بر اعتماد اجتماعی موثر است و علاوه بر آن به طور غیرمستقیم با متغیرهای مستقل ثانویه، تیپ شخصیتی معاشرتی و مشارکت های داوطلبانه نیز بر آن اثر می گذارد.
بررسی روش شناسی هربرت بلومر در مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دیدگاه هربرت بلومر در بارة روش شناسی تحقیقات کیفی است. او یکی از اندیشمندان برجستة مکتب شیکاگوست که اصطلاح «تعامل گرایی نمادی» را ابداع کرده است. او از روش کیفی طبیعت گرایانه طرف داری میکند که واکنشی است در برابر سیطرة جامعه شناسی کارکردی- ساختاری و روش های کمّی در علوم اجتماعی. دیدگاه او سبب شد رویکردی تفسیری در علوم اجتماعی تقویت و گسترش یابد. در کانون آثار بلومر، نوع رابطة روش های علوم طبیعی و اجتماعی قرار دارد. او به نقد روش شناسی اثبات گرا و کاربرد تکنیکهای کمّی در تحقیقات جامعه شناسی میپردازد. او روش های کمّی را روش مینامد و استدلال میکند که استفاده از تحلیل متغیر معمولاً، نقش اساسی فرایندهای تفسیری را در شکل گیری رفتار انسان نادیده میگیرد. سرانجام، انتقادات وارد بر دیدگاه بلومر نیز در این مقاله ارائه میشوند.
روند تکوین اندیشه انتقادی مکتب فرانکفورت
حوزههای تخصصی:
بررسی رضایت شغلی کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی، نگرش کلی فرد نسبت به شغلش است. رضایت شغلی از یک سو متغیری مستقل و از سوی دیگر متغیری وابسته است. موضوع این پژوهش، بررسی رضایت شغلی کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان لرستان و مقایسه آن با رضایت شغلی کارکنان در بعضی از کشورهای پیشرفته صنعتی دنیا (مثل امریکا، انگلستان، آلمان) است و در آن، سه فرضیه اصلی و هجده فرضیه فرعی بررسی شده اند. نتایج بررسی سه فرضیه اصلی به این صورت است: 1) رضایت شغلی کارکنان شرکت مذکور در سطح مناسبی نیست؛ 2) رضایت شغلی کلی کارکنان شرکت مذکور با متغیرهای پیش بین پژوهش همبستگی معنادار دارد؛ 3) رضایت شغلی کلی کارکنان بجز با متغیر سطح در آمد، با بقیه متغیرهای تعدیل کننده همبستگی معنادار ندارد.
سنجش دینداری با رهیافت بومی
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، تلاش شده است تا با الگوی جامعه شناختی ایرانی رهیافتی بومی برای سنجش دینداری پیش نهاده و میزان دینداری یک نمونه دانشجویی مطالعه شود. روش اجرای پژوهش پیمایش بوده و نمونة 352 نفر از دانشجویان سمنانی بوده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین دینداری نمونة مذکور در سطحی بالاتر از متوسط قرار دارد. در میان ابعاد چهارگانة دینداری، بعد اعتقادات دینداری دانشجویان در سطحی بالاتر از سایر ابعاد دینداری قراردارد. در مقابل، میانگین دینداری در بعد عبادات کمتر از سایر ابعاد دینداری و در سطح متوسط است. همچنین، میانگین مؤلفه های ابعاد دینداری در الگوی سنجش دینداری بومی نشان میدهد که میانگین مولفه های فردی دینداری پایین تر از مؤلفه های جمعی آن است.
بررسی راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی
حوزههای تخصصی:
الگوبرداری دانشگاه علوم انتظامی از بهترین شیوه های دانشگاه تهران در مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ما در دنیایی زندگی می کنیم که مدیریت دانش در آن به یکی از کارکردهای جدایی ناپذیر کسب و کار و بعد جدیدی از مدیریت برای بسیاری از سازمان ها در حال تبدیل شدن است. این امر بخصوص برای دانشگاه ها که فعالیت ذاتی و مأموریت اصلی آن ها، انجام فعالیت های علمی است، اهمیتی مضاعف یافته است. دانشگاه علوم انتظامی نیز به عنوان تنها مرکز آموزش عالی افسران پلیس، از این قاعده مستثنی نیست و چنانچه بخواهد خود را با آرمان های توسعه علم در سند چشم انداز هماهنگ نماید، باید تلاش نماید و از دانشگاه های پیشرو در زمینه مدیریت دانش، به شکل مناسبی الگوبرداری نماید. در این مقاله با هدف الگوبرداری از بهترین شیوه های دانشگاه تهران به عنوان دانشگاهی پیشرو در این زمینه، فرآیند مدیریت دانش دانشگاه علوم انتظامی با دانشگاه تهران، مقایسه می گردد.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه انجام گرفته است. پایایی پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده با روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردیده و داده های جمع آوری شده به کمک آزمون های تی، من ویتنی، دوجمله ای و کروسکال والیس تحلیل گردیده اند.
یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش وجود تفاوت معنادار بین مدیریت دانش در دو دانشگاه را نشان میدهد. در چهار مؤلفه تحصیل، به کارگیری، اشتراک و نگهداری دانش، دانشگاه تهران وضعیتی بهتر از دانشگاه علوم انتظامی را داراست، تنها در دو مؤلفه تشخیص و توسعه دانش با تأکید بر اینکه تفاوت بین دو دانشگاه معنادار نیست اما اندک تفاوت موجود دانشگاه علوم انتظامی را دارای برتری نسبی نشان داد. بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در دو دانشگاه نیز نشان میدهد که تنها دو مؤلفه به کارگیری و اشتراک دانش تنها در دانشگاه تهران، به خوبی استقرار یافته است.
وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" مقاله حاضر در پی فهم و سنجش ابعاد طرد اجتماعی در بین «زنان فقیر روستایی» بوده و به وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر بر حسب متغیرها و شاخص های طرد اجتماعی می پردازد. سوالات اصلی تحقیق این است که چگونه زنان در چرخه ی زندگی به گونه ای نظام مند از جریان اصلی اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند؟ چه عللی به طرد زنان از عرصه های اجتماعی انجامیده است؟ الگوی توزیع ابعاد طرد اجتماعی در میان زنان چگونه است؟ در این تحقیق که از دو روش کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده، چهار بعد اصلی طرد اجتماعی یعنی: طرد از شبکه های حمایتی، روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی و همچنین شرمساری یا بدنامی اجتماعی، مورد سنجش قرار گرفته و توزیع آن در 169 نفر نمونه ی تحقیق به دست آمده است. همچنین با استفاده از روش کیفی کوشش شده درک عمیق تری از تجربه ی زیسته زنان در مورد طرد، فرایندها و علل آن به دست آید. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 51 نفر از زنان به گونه ای هدفمند و بر اساس ویژگی های مختلف آنها تعیین و مورد مصاحبه قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق گویای آن است که طرد و محرومیت انباشتی زنان به موقعیت کنونی آنها بر نمی گردد بلکه به گونهای فرایندی، با پیشینه و گذشته آنها، با ویژگی های فردی، ساختار خویشاوندی، فقر مزمن و بین نسلی و با برخی وقایع خاص در ارتباط است. علاوه بر آن، عوامل اجتماعی و فرهنگی (غیردرآمدی) متعددی در به حاشیه راندن زنان از جریان اصلی اجتماع نقش دارند که به نوبه خود می تواند فرصت خروج از فقر و محرومیت را برای آنها دشوار سازد."
نقش هویت محله ای در کاهش و کنترل گرایش به رفتارهای نابهنجار اجتماعی در شهر (مورد محله های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد فضایی ـ اجتماعی با تلفیق نظریه های کنترل اجتماعی و نظریه های جامعه شناسی شهری به بررسی رابطه بین هویت محله ای و کنترل اجتماعی که در نهایت به کاهش نابهنجاری اجتماعی در شهر می انجامد، پرداخته است.
این مقاله، حاصل تحقیقی با استفاده از روش پیمایش بر روی 372 نمونه از 6 محله تهران (محله های زرگنده، شهرآرا، نارمک، شهرک راه آهن، امیریه و شهرک فردوس) بوده است.
یافته های تحقیق ضمن تأیید وجود تفاوت معنادار هویت محله ای در محله های مختلف تهران، نشان می دهد هویت محله ای زمینه مناسبی برای رشد و ارتقای وابستگی، تعهد و مشارکت افراد در محله است و می تواند از طریق تقویت سه عنصر وابستگی، تعهد و مشارکت، احساس کنترل و نظارت اجتماعی را در محله بالا ببرد و مانع از گرایش افراد به ارتکاب رفتارهای نابهنجار در سطح محله شود. با وجود این یافته های کلی نشان می دهد، خود هویت محله ای در شهر تهران با ضعف اساسی روبه رو است و به همین دلیل بدون داشتن برنامه روشن در بلندمدت نمی تواند زمینه ساز ایجاد همبستگی و کنترل اجتماعی غیررسمی شود.
به دنبال تعریفی از انسان و کاربرد مطالعات انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"موضوع تعریف انسان در قرن بیستم از جمله موضوعات بحث برانگیز بوده است. ارایه تعاریف و خصوصیات ویژه برای معرفی انسان و جدا کردن او از سایر موجودات که از هزاره های پیش شروع شده هنوز به پایان نرسیده است.
صاحب نظران و دانشمندان بزرگ جهان برای انسان ویژگی های گوناگون در نظر گرفته اند. مثلا، ارسطو انسان را موجودی منطقی تعریف کرده است، دکارت موجودی بااخلاق و آگاه، دورکیم انسان را مترادف با جامعه دانسته، و اواکلی انسان را موجودی ابزارساز و مارکس گفته است انسان یعنی کار. به نظر زیست شناسان و تا حدودی باستان شناسان، انسان یعنی پستان داری دوپا با مغزی بزرگ. و بالاخره این که فیلسوفان مسلمان (ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا) بیش از هر چیز بر «نفس» تکیه کرده و آن را به عنوان جوهر واحدی که حقیقت انسان را تشکیل داده و منشا اعمال و افعال مختلف در انسان است در نظر می گیرند."
بررسی ساختار عاملی، روایی و اعتبار مقیاس گرایشهای اجتماعی مطلوب در بین(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایایی مقیاس گرایشهای اجتماعی مطلوب در بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1388-1387 تشکیل می دادند که به روش تصادفی ساده و بر حسب فرمول تعیین حجم کوهن و همکاران(2000)، تعداد 300 نفر بعنوان نمونه در نظر گرفته شدند. پرسشنامه هایی که به طور همزمان در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند بدین شرح است: پرسشنامه 25 سوالی گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده کارلو و همکاران (2003)، پرسشنامه 20سوالی رفتار اجتماعی مطلوب جهانی راشتون و همکاران ، (1981)، پرسشنامه 7 سوالی نگرانی های همدلانه دیویس (1983)، پرسشنامه 4سوالی ارزشهای نوعدوستانه نیکل (1998)، وب و همکاران (2000) و پرسشنامه 4سوالی انگیزش مسوولیت اجتماعی استیل و همکاران (2008). در پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ، اسپیرمن – براون،گاتمن و بازآزمایی و در روایی از تحلیل عاملی(مولفه های اصلی و چرخش از نوع واریماکس) و روایی همزمان (همبستگی بین مقیاسها) استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاسهای گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدیدنظر شده، رفتارهای اجتماعی مطلوب جهانی، نگرانی های همدلانه، ارزشهای نوعدوستانه و انگیزش مسوولیت اجتماعی، به ترتیب برابر با861/0، 845/0، 600/0، 500/0، 782/0 هستند. روایی همزمان بین پرسشنامه های گرایشهای اجتماعی مطلوب تجدید نظر شده با مقیاسهای رفتارهای اجتماعی مطلوب جهانی، نگرانی های همدلانه، ارزشهای نوعدوستانه و انگیزش مسوولیت اجتماعی در سطح (0001/0>p) معنادار بود. نتایج تحلیل عاملی برای پرسشنامه گرایشهای اجتماعی مطلوب کارلو و همکاران(2003) نشان داد که این پرسشنامه دارای پنج عامل به نامهای رفتارهای اجتماعی مطلوب ناشناس(گمنام)، نوعدوستانه و جمعی، هیجانی، در موقعیت بحرانی(اضطراری) و متابعت آمیز است.
تحول گفتمان عدالت در ایران: مطالعه موردی دولت های محمود احمدی نژاد و حسن روحانی
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، استخراج عناصر گفتمان عدالت در دو دولت احمدی نژاد و روحانی بر مبنای تحلیل گفتمانی لاکلا و موف (1985) و همچنین بررسی مصادیق ابعاد عدالت در سه بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی در دولت های مذکور است. مبنای بررسی و تحلیل گفتمان در این پژوهش شامل سخنرانی های روسای جمهور، لوایح اصلی تنظیمی دو دولت از جمله لوایح برنامه های توسعه پنج ساله، گزارش های رسمی دولتی و اقدامات اجرایی دولت های مورد بررسی می با شد. بر اساس مطالعات به عمل آمده، «حمایت از توده فرودست» دال مرکزی گفتمان دولت محمود احمدی نژاد و «اعتدال وتوسعه» دال مرکزی گفتمان دولت حسن روحانی است. این دو گفتمان از منظری بالاتر به عنوان دو خرده گفتمان یا قرائت متفاوت از گفتمان انقلاب اسلامی ایران هستند و با توجه به اقبال عمومی به خرده گفتمان دولت تدبیر و امید در انتخابات ریاست جمهوری 1392 می توان از این موضوع به مثابه شاخص تحول گفتمان عدالت در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران یاد کرد.
درباره جامعه شناسی مردم مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی و عوامل مؤثر بر بهبود آن : (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. به زعم اکثر پژوهشگران توسعه، شناخت جایگاه زنان در روستاها از الزامات رسیدن به توسعه روستایی مطلوب در جوامع به شمار می آید. پژوهش حاضر نیز با توجه به این موضوع به بررسی سطح پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان در روستاهای شهرستان همدان می پردازد. در این نوشتار، با استفاده از توابع کیفی لوجیت، عوامل مؤثر بر بهبود جایگاه مورد نظر، شناسایی شد و میزان دقیق آثار هر یکاز متغیرهای مورد بررسی بر بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی تعیین گردید. برای این منظور تعداد 256 نفر از زنان شهرستان همدان، به روش کوکران در سال 1388 انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. نتایج نشان می دهد که 3/36 درصد زنان در پایگاه پایین، 9/55 درصد در پایگاه متوسط و 8/7 درصد در سطح بالایی از پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی قرار دارند. همچنین با توجه به برآورد مدل لوجیت مشخص شد که متغیرهای تحصیلات همسر، اعتماد به نفس، میزان پس انداز، مهارت های اقتصادی زنان، خوداثربخشی، نگرش جنسیتی، مشارکت اقتصادی و تحرکاجتماعی، اثر مثبت و معنی داری در سطوح مختلف بر احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی داشته اند. برآورد آماره کشش، نشان داد که بیشترین اثر مثبت مربوط به متغیر مشارکت اقتصادی بوده است، به طوری که افزایش یکدرصدی در میزان این شاخص، منجر به افزایش 488/0 درصدی در احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان خواهد شد. همچنین با توجه به آماره اثر نهایی، با افزایش یکواحدی در میزان این شاخص، احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان، 096/0 واحد افزایش خواهد یافت. متغیر خشونت خانگی رابطه منفی و معنی داری در سطح 10 درصد با احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش، تقویت شاخص هایی که اثر مثبت بر پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته اند، به ویژه در مورد شاخص مشارکت اقتصادی و همچنین کاهش خشونت خانگی به منظور بهبود پایگاه مورد نظر، ضروری خواهد بود.
بررسی جغرافیایی کانون های جرم خیز شهر زنجان (مورد مطالعه: جرایم مرتبط با مواد مخدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی، و از همه مهم تر وقوع جرایم مرتبط با مواد مخدر در شهر زنجان، از مشکلات عمده این شهر در مقطع کنونی و دغدغه ای برای مدیران شهری و دست اندرکاران قضایی و انتظامی آن است. این پژوهش با هدف تحلیل سازمان فضایی این ناهنجاری ها در شهر زنجان و شناسایی الگوهای مکانی و عوامل تسهیل کننده ارتکاب این جرایم و به منظور مقابله و کنترل محدوده های آلوده به آنها، با استفاده از مدل های آماری و گرافیکی و سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی و تحلیل الگوهای فضایی توزیع جرایم در سطح شهر زنجان از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار و آزمون خوشه بندی و شاخص های نزدیک ترین همسایه و تخمین تراکم کرنل استفاده شده است.جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی جرایم مرتبط با مواد مخدر است که در دوره زمانی یک ساله ـ از فروردین لغایت اسفند سال 1383 ـ در محدوده قانونی شهر زنجان به وقوع پیوسته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که توزیع فضایی جرایم مورد بررسی در شهر زنجان از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند و مهم ترین کانون جرایم مرتبط با مواد مخدر در شهر زنجان بر منطقه اسکان غیررسمی بی سیم (نجف آباد) انطباق یافته است. این منطقه از محدوده های پرمساله شهر زنجان از نظر کالبدی، جمعیتی و با نرخ بالای تراکم و با محدودیت های زیاد از نظر سرانه های خدماتی و تجهیزات و تاسیسات شهری است، به گونه ای که بسیاری از کاربری های ضروری یا در این منطقه وجود ندارد و یا با کمبود شدید مواجه است. به نظر می رسد که برای افزایش ایمنی و کاهش ناهنجاری های اجتماعی در این محدوده از منظر جغرافیایی، نیاز به طراحی مجدد فضاهای بدون دفاع، ساماندهی فضاهای متروک و رها شده و تعادل بخشی به سرانه کاربری ها در این محدوده از شهر زنجان بیش از همه احساس می شود.