مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
نگهداری دانش
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ما در دنیایی زندگی می کنیم که مدیریت دانش در آن به یکی از کارکردهای جدایی ناپذیر کسب و کار و بعد جدیدی از مدیریت برای بسیاری از سازمان ها در حال تبدیل شدن است. این امر بخصوص برای دانشگاه ها که فعالیت ذاتی و مأموریت اصلی آن ها، انجام فعالیت های علمی است، اهمیتی مضاعف یافته است. دانشگاه علوم انتظامی نیز به عنوان تنها مرکز آموزش عالی افسران پلیس، از این قاعده مستثنی نیست و چنانچه بخواهد خود را با آرمان های توسعه علم در سند چشم انداز هماهنگ نماید، باید تلاش نماید و از دانشگاه های پیشرو در زمینه مدیریت دانش، به شکل مناسبی الگوبرداری نماید. در این مقاله با هدف الگوبرداری از بهترین شیوه های دانشگاه تهران به عنوان دانشگاهی پیشرو در این زمینه، فرآیند مدیریت دانش دانشگاه علوم انتظامی با دانشگاه تهران، مقایسه می گردد.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه انجام گرفته است. پایایی پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده با روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردیده و داده های جمع آوری شده به کمک آزمون های تی، من ویتنی، دوجمله ای و کروسکال والیس تحلیل گردیده اند.
یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش وجود تفاوت معنادار بین مدیریت دانش در دو دانشگاه را نشان میدهد. در چهار مؤلفه تحصیل، به کارگیری، اشتراک و نگهداری دانش، دانشگاه تهران وضعیتی بهتر از دانشگاه علوم انتظامی را داراست، تنها در دو مؤلفه تشخیص و توسعه دانش با تأکید بر اینکه تفاوت بین دو دانشگاه معنادار نیست اما اندک تفاوت موجود دانشگاه علوم انتظامی را دارای برتری نسبی نشان داد. بررسی وضعیت استقرار مدیریت دانش در دو دانشگاه نیز نشان میدهد که تنها دو مؤلفه به کارگیری و اشتراک دانش تنها در دانشگاه تهران، به خوبی استقرار یافته است.
ارزیابی سطح مدیریت دانش در دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با اهمیت یافتن دانش در عصر حاضر و اشتیاق سازمان ها برای پیاده سازی مدیریت آن به عنوان ابزاری برای بقا و بالندگی، لزوم به کارگیری مکانیسمی برای هدایت این تلاش ها در مسیری درست، احساس می شود و ارزیابی سطح مدیریت دانش، چنین امکانی را فراهم می کند. این موضوع به خصوص برای سازمان های دانشی نظیر دانشگاه ها، دارای اهمیت حیاتی است. هدف این پژوهش ارزیابی سطح مدیریت دانش در دانشگاه علوم انتظامی است.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام و به کمک ابزارهای فیش برداری و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات آن جمع آوری گردید؛ برای روایی ابزار تحقیق از نقطه نظرات اساتید مجرب و صاحبنظر در مدیریت دانش استفاده گردید؛ پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (92/0=α) مورد تایید قرار گرفت. داده های به دست آمده از طریق آماره های توصیفی و استنباطی (آزمون t استیودنت و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: دانشگاه علوم انتظامی در هیچ کدام از ابعاد تشخیص، تحصیل، به کارگیری، اشتراک، توسعه و نگهداری دانش دارای وضعیت ایده آل نیست. بین ابعاد مدیریت دانش در این دانشگاه با سایر دانشگاه ها نیز تفاوت هایی وجود دارد.
نتایج: سطح مدیریت دانش در ابعاد شش گانه آن در دانشگاه علوم انتظامی با وضعیت مطلوب فاصله به نسبت زیادی دارد؛ همچنین این دانشگاه در شرایط فعلی و به طور نسبی در بین ابعاد مدیریت دانش، بهترین وضعیت را در تشخیص دانش و ضعیف ترین وضعیت را در تحصیل دانش مورد نیاز خود دارد. با توجه به نتایج این تحقیق، دانشگاه علوم انتظامی باید با برنامه ریزی مناسب و تعامل با مراکز علمی معتبر به دنبال تقویت این ابعاد باشد.
رابطه بین مدیریت دانش و خودکارآمدی در دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش و خودکارآمدی در دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه تبریز بود. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه تبریز بود که تعداد آن 424 نفر است؛ در این راستا 203 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت دانش و خودکارآمدی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش و خودکارآمدی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. هم چنین، مولفه های تشخیص، تحصیل، تسهیم، به کارگیری و نگهداری دانش با خودکار آمدی رابطه مثبت و معنی دار داشته، ولی بین بعد توسعه دانش با خودکارآمدی رابطه وجود ندارد. در نتیجه، نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های تشخیص، تسهیم و نگهداری دانش قادرند خودکارآمدی را پیش بینی کنند..
طراحی الگوی استقرار مدیریت دانش در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدلی برای استقرار مدیریت دانش در مدارس بوده است. زیرا مدیریت دانش، رویکرد کلیدی در توانمندسازی معلمان و کیفیت بخشی به فعالیت های یاددهی یادگیری، ایجاد نشاط علمی در دانش آموزان، جلوگیری از تضییع وقت و منابع و به طور خلاصه افزایش بهره وری در مدارس است. در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی و روش داده بنیاد نظام مند استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش اساتید تعلیم و تربیت و کارگزاران نخبه آموزشی در وزارت آموزش و پرورش و در مدارس تهران بوده اند. از روش نمونه گیری نظری استفاده شده و با تعداد 16 نفر مصاحبه انجام گرفته تا به اشباع نظری رسیده ایم. روائی مصاحبه توسط خبرگان سنجیده شد و اعتمادپذیری آن نیز بوسیله توافق درون موضوعی بین دو کدگذار مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها از روش کدگذاری استفاده شد. یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل کدگذاری باز و محوری و انتخابی بدست آمده اند نشان می دهند که استقرار مدیریت دانش از 280 کد و 17 مفهوم در 5 مقوله تشکیل شده است. استقرار مدیریت دانش در مدارس در 5 مقوله ایجاد و جذب دانش (آموزش، بازدید، ثبت دانش، پژوهش، حضور کارشناسان و تشکیل گروه های حرفه ای)، سازماندهی دانش (مستندسازی، پالایش و هستی شناسی دانش)، ذخیره دانش ( استفاده از فناوری و ایجاد محیط تعاملی)، انتشار دانش (عوامل فردی، عوامل سازمانی و تربیت سرمایه انسانی) و کاربرد دانش (عوامل فردی و ساختار سازمانی) شکل گرفت.