فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
329 - 424
موقوفات به مثابه یکی از سازوکارهای فرهنگی و دینی با تعدیل ثروت، کاهش نابرابری و خدمات عام المنفعه نقش مهمی در افزایش رفاه اجتماعی شهروندان داشته اند. ازاین رو، این مطالعه با هدف آسیب شناسی موانع تحقق (اثربخشی) جایگاه موقوفات در رفاه اجتماعی در موقوفات گنج علی خان کرمان انجام گرفته است. در چارچوب مفهومی از رویکرد وبر، وارنر و ایزنشتاد استفاده شد. تحقیق حاضر به صورت کیفی و با استراتژی تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. جمعیت مورد مطالعه کلیه صاحب نظران و کارشناسان حوزه اوقاف بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق فردی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس رویکرد سیستماتیکِ اشتروس/کوربین انجام گرفته است. بدین ترتیب، با تجزیه و تحلیل داده ها، 523 مفهوم اولیه استخراج شد و در ادامه «انطباق ناپذیری نهادی» به عنوان پدیده محوری نام گذاری گردید. شرایط علی مؤثر بر این پدیده محوری، «غلبه رویکرد تک بعدی دینی»، «مدیریت سازمان نیافته و ناقص»، «ضعف دانش و تجربه تخصصی» و «بازدهی محدود» هستند. بسترهای شکل گیری آن «موانع قانونی و فرادستی»، «ناهمگرایی سازمانی»، «فهم واپس گرا از وقف» و «بازنمایی ضعیف کارکردهای رفاهی وقف» می باشند. شرایط مداخله گر «گسست زمانی با نیازها»، «رکود نوآوری» و «ارزشیابی معیوب» و «خلأ سیاست گذارانه» هستند. راهبردهای اتخاذشده بر پدیده محوری «انسجام بخشی به ابعاد وقف»، «ارزیابی عملکرد دائمی نیازها و دستاوردها» و «معنا بخشی و نگاهداشت فرایند کار» می باشند که منجر به پیامدهایی همچون «هم افزایی استراتژیک»، «انطباق پذیری مداوم»، «توانمندسازی اجتماعی»، «نوین سازی و تقویت نهادی- سازمانی» و «افزایش رفاه اجتماعی» می شوند. نتایج این مطالعه نشان می دهد مهم ترین عوامل در عدم تحقق رفاه اجتماعی برآمده از موقوفات گنج علی خان به رویکرد سنتی و عدم انطباق پذیری این نهاد دینی با شرایط متحول برمی گردد. این امر به بازنمایی نامناسب کارکردهای رفاهی آن منجر شده و درنتیجه باعث شده همچون گذشته نتواند با تعدیل ثروت در کاهش نابرابر ی ها مؤثر باشند.
بررسی علل فاصله بین نسلی و تعارض گفتمان دانش آموزان با نظام ارزشی جامعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاصله نسلی، یکی از مسائل مهم جوامع معاصر و به عنوان یک آسیب مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و محققان قرار گرفته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی علل فاصله بین نسلی و تعارض گفتمان دانش آموزان با نظام ارزشی جامعه شهری است. روش تحقیق از نوع کمی است و تکنیک جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان و والدین تهرانی اند که 985 نفر از آنان به کمک فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری خوشه ای در مناطق مختلف تهران انتخاب شده اند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با آمارهای استنباطی و مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داده که متغیرهای مستقل جنسیت، گروه همسالان، ارزش های اخلاقی خانواده، فضای آموزشی، رسانه های جمعی ملی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و مظاهر جهانی شدن، اثر معناداری بر میزان فاصله بین نسلی و تعارض گفتمان دانش آموزان با نظام ارزشی جامعه داشته اند که در این بین رسانه های جمعی ملی با ضریب (50/0) بیشترین تأثیر و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با ضریب (10/0) کمترین تأثیر را داشته اند. همچنین متغیر پایبندی به ارزش ها با ضریب (69/0-) اثر معکوس و معناداری بر میزان فاصله بین نسلی و تعارض گفتمان دانش آموزان با نظام ارزشی جامعه داشته است. در رابطه با سنجش اثرات کل نیز همه متغیرهای مستقل؛ جنسیت، گروه همسالان، ارزش های اخلاقی خانواده، فضای آموزشی، رسانه های جمعی ملی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و مظاهر جهانی شدن، همگی با هم توانسته اند 53/0 از تغییرات فاصله نسلی را تبیین کنند.
سیاستگذاری اجتماعی و مسئله امید: مطالعه ارزیابی جامعه از آینده در پیمایشهای ملی دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
29 - 64
حوزههای تخصصی:
امید به آینده در مطالعات اخیر علوم اجتماعی بر ارزیابی مثبت از بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی دلالت دارد. ارزیابی از آینده خود تاحدزیادی متأثر از ارزیابی از روندهای پیشین و وضعیت اکنون جامعه است. درواقع، ارزیابی پاسخگویان از آینده به نوعی نقد وضعیت و سیاست های فعلی و پیشین است؛ نوعی ارزیابی بازتابی و نقد تداوم و چسبندگی سیاست های فعلی. «نه» به آنچه تاکنون رخ داده است و تأکید بر ضرورت تغییر بنیادین. این برداشت تداعی کننده تاریخی بودن مسئله امید است. در این مقاله، ارزیابی جامعه از آینده براساس داده های پیمایش ملی سلامت اجتماعی بررسی شده است. در این پیمایش که در سال 1397 انجام شده، در هشت محور اقتصادی و اجتماعی ارزیابی پاسخگویان از وضعیت آینده جویا شده است. تطبیق داده های این پیمایش با دو پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان و سرمایه اجتماعی در امتداد زمانی نشان از روند کاهنده ارزیابی امیدوارانه ایرانیان از آینده دارد. با استفاده از داده های موجود در گزارش های تحلیلی و آماری حوزه های مرتبط نظیر فقر، اشتغال، بیکاری، وضعیت برخورداری استان ها، و غیره نسبتِ بین داده های پیمایش و وضعیتِ موجود جامعه توضیح داده می شود. شواهد نشان می دهد پنداشت جامعه از وضعیت خود با داده های ثبتی رسمی و پژوهشی انطباق دارد و برداشت های ذهنی از وضعیت معرّف وضعیت واقعاً موجود اقتصادی و اجتماعی است.
رفتارهای پیشگیرانه مردم ایران در برابر شیوع ویروس کرونا و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
205 - 237
مقاله حاضر با هدف توصیف و تبیین وضعیت رعایت رفتارهای پیشگیرانه مردم ایران در برابر شیوع ویروس کرونا انجام گردیده است. در این مطالعه برای تبیین رفتارهای پیشگیرانه فردی و جمعی افراد از تئوری رفتار برنامه ریزی شده آیزن و فیشباین و نیز نظریه تصمیم گیری مارچ استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر، پیمایش بوده و جامعه آماری این مطالعه را کلیه افراد 15 سال به بالاهای کل کشور در سال 1399 تشکیل می دهد. از طریق فرمول کوکران حجم نمونه تحقیق برابر با 1600 نفر برآورد گردیده و شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چندمرحله ای» می باشد. یافته های حاصل نشان می دهد به ترتیب 10 و 12 درصد مردم به رعایت رفتارهای فردی و جمعی بهداشتی نمی پردازند. براساس نتایج مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار PLS در میان متغیرهای تأثیرگذار بر رفتارهای پیشگیرانه افراد، متغیر کنترل رفتار درک شده با ضریب 24/0 و نیز وضعیت اشتغال افراد مبنی بر شاغل بودن (در مقایسه با شاغل نبودن) با ضریب 23/0 رابطه معناداری را نشان می دهد. در مراتب بعدی تأثیرگذاری، متغیرهای احساس امنیت شغلی و جنس افراد (با تکیه بر زن) هر دو با ضریب 10/0 و احساس هراس اجتماعی با ضریب 07/0 درصد قرار دارند. در این میان نوع قومیت، مصرف رسانه ای و اراده به کنش به طور مستقیم بر رفتار پیشگیرانه تأثیری ندارند.
مسأله شناسی حجاب در جامعه ایرانی (مورد کاوش: مقالات علمی 1383- 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
231 - 255
پراکندگی نتایج مطالعات ناظر به حجاب، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های ذیربط را به منظور دست یافتن به تصویری نسبتاً روشن از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می کند. پرسش های پژوهش حاضر ناظر به توصیف وجوه روش شناختی، تبیینی و کارکردی پدیده حجاب در جامعه ایران طی مطالعات سال های 1383 1397، همچنین ایضاح نقد های وارد بر آن مطالعات است. بر پایه نتایج پژوهش، نه مسأله محوری شامل عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ حجاب، قلمرو حجاب، پیامدهای فردی و اجتماعی حجاب، شبهات و آسیب شناسی حجاب، مسئولیت حکومت در قبال فرهنگ حجاب، تحولات حجاب و تلقی از حجاب در جامعه مورد توجه پژوهش گران داخلی قرار گرفته اند. هم چنین، به استناد برداشت های تفسیری حاصله، موارد چندگانه ای، مشتمل بر عدم توجه محققان به ملاحظات روش شناختی مندرج در پارادایم کمّی، تقلیل سطح علمی پژوهش ها به مطالعات ترویجی و مروری، حصر حداکثری پژوهش ها به کلان شهرها و کنارگذاری شهرهای کوچک تر از شمول مطالعه، تغلب نگاه آسیب شناسانه به حجاب در مطالعات و تغافل پژوهشگران از ابعاد تفسیری و معناکاوانه مرتبط با آن، تقلیل طیف کثیری از کارکردهای دنیوی و اخروی حجاب به ملاحظات معطوف به امر جنسی، نبود راهکارهای مبتنی بر مطالعات میدانی در مواجهه با معضله حجاب، و سرانجام، بی توجهی به رویکردهای میان رشته ای در حکم نقدهای وارد بر مطالعات منتخب هستند. موارد فوق الذکر، امکان تعریف دستورکارهای پژوهشی جدید پیرامون مسأله حجاب در جامعه ایرانی فراهم می آورد.
تحلیل مضامین حکمرانی خوب شهری در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست ها، چارچوب و قالب زندگی انسان ها را در اجتماع تعیین می کنند. مسئله محوری در سیاست گذاری سبب شده است به شاخه های گوناگونی تقسیم شود. در این میان، شهر ها و سیاست گذاری شهری جایگاه خاصی به خود اختصاص داده اند. سیاست گذاری شهری از ملزومات و زیربنای توسعه ای دولت ها محسوب می شود. در پژوهش حاضر با تأکید بر مرجعیت ها، مضامین حکمرانی خوب شهری کشف می شود. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مضامین حکمرانی خوب شهری در برنامه های توسعه ایران چگونه اند. روش پژوهش، تحلیل مضمون و گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. براساس یافته های پژوهش که با توجه به شرایط خاص و بومی کشور به دست آمده است، 24 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر (کارآمدی، تمرکززدایی، برابری، شفافیت، حفظ و تقویت میراث معنوی، مشارکت، امنیت و سلامت) به دست آمد.
عاملیت های نامتجانس در جامعه شناسیِ بیش ازانسان: واکاوی جایگاه عاملیت در رویکردهای بیش ازانسان در جامعه شناسی، با تاکید بر نظریه کنشگر-شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار محبوب و شناخته شده در ادبیات جامعه شناسی نوین، رویکردهایی هستند که تحت عنوان "بیش ازانسان" مطرح شده اند. گستره ی این دیدگاه ها بسیار وسیع هستند؛ از جامعه شناسی کلاسیک گابریل تارد و مونادولوژی او و نظریات دولوز و گتاری پیرامون اتصال و هم پیوندی امور در جامعه، تا سلسله نظریات و رویکردهایی با عنوان مادیگرایان جدید که توسط کسانی ازجمله هاراوی، باراد، برایدویتی و جان بنت نمایندگی می شوند، و در نهایت برخی از رویکردهای حیطه علم وفن آوری و به طورویژه نظریه کنشگر-شبکه، که مطرح ترین چهره آن برونو لاتور است، همگی را می توان در ذیل این رویکرد قرار داد. چیزی که تمامی این رویکردها را به هم نزدیک کرده است، گریز از عاملیت بخشیِ صرفاانسانی و نیل و میل به سوی ارایه ی عاملیت های نامتجانس است که کنشگری در جامعه را محدود به انسان نمی دانند و هم چنین همگی از دوگانگی هایی چون سوژه و ابژه، انسان و طبیعت، ساختار و عاملیت و... می گریزند. اما منظور از عاملیت های نامتجانس چیست؟ پس از واکاوی مهم ترین ابعاد این رویکردها، که با روش مطالعات اسنادی صورت گرفت، درنهایت با ارایه مدلی مفهومی، سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود. در میان اشتراکاتی که پیرامون مفهوم و چیستی عاملیت در تمامی این رویکردها می توان برشمرد، تجانس و چند وجهی بودن مهم ترین ویژگی آن است.
ترس از جرم در فضای عمومی شهری از منظر زنان (مطالعه موردی: زنان شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترس یکی از نام آشناترین واژه هایی است که هر فردی به طور غریزی از بدو تولد تا زمان مرگ، آن را به هر شکلی تجربه می کند. هدف این پژوهش ترس از جرم در فضای عمومی از منظر زنان در شهرها(مطالعه موردی: زنان شهر بابل) در سال 1398بود. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه پژوهش را زنان 18 تا 60 ساله ساکن شهر بابل تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر تعیین شد و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های ضریب همبستگی با نرم افزار spss24 و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos25 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بود. در این پژوهش با به کارگیری آمار استنباطی رابطه متغیرهای فاصله اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی و کنترل غیررسمی، بی نظمی با ترس از جرم سنجیده شد که رابطه همه متغیرها مورد تائید قرار گرفت. نتایج نشان داد که این متغیرهای فاصله اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی و کنترل غیررسمی، بی نظمی با ترس از جرم رابطه معنی داری دارند. با استفاده از نرم افزار Amos25 و رسم مدل مقدار تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل تبیین شد.
واکاوی دگرگونی های خانوادگی در فرایند گذارِ زندگی مشترک زنان و مردان با کمک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
145 - 166
حوزههای تخصصی:
این جستار یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که با هدف واکاوی دگرگونی های خانوادگی زندگی مشترک زنان و مردان به روش کیفی، با راهبرد نظریه داده بنیاد مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تمامی مردان و زنان متأهل شهر تهران بودند که پژوهشگر با توجه به هدف خود با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه های در دسترس نمونه های خود را انتخاب کرد. در نهایت تعداد 19 نفر در این فرایند مشارکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه باز و مصاحبه حضوری بود، پرسش های مقدماتی زیر نظر استاد راهنمای رساله دکتری تهیه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و اصلی انجام گرفت. در نتیجه فرایند کدگذاری، در نهایت پدیده اصلی با عنوان دگرگونی های خانوادگی با موضع گیری های ناهمسو مفهوم سازی شد که شامل مقوله های محوری برداشت های دوگانه از دگرگونی خانوادگی و سازگاری و پذیرش اجباری دگرگونی ها مقوله بندی شد. مشارکت کنندگان علل، زمینه ها و شرایط مداخله گر متفاوتی را در شکل گیری این دگرگونی های خانوادگی عنوان کرده اند که به پیامدهای متفاوتی انجامید. این پیامدها در مقوله اصلی تغییر الگوهای پذیرفته شده خانوادگی با مقولات محوری فردگرایی مدرن، دگرگونی کارکردمحور و تغییر نقش ها مقوله بندی شد. البته مشارکت کنندگان از استراتژی های متفاوتی برای مواجهه با این دگرگونی ها استفاده کردند که در فرایند کدگذاری در دو مقوله محوری درک موقعیت و ابعاد خانواده مفهوم سازی شد.
فولکلور و تاریخ اجتماعی؛ مطالعه موردی: «ترانه رعنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه ها بخشی مهم از دانش و فرهنگی را تشکیل می دهند که از آن به فولکلور (فرهنگ مردم) تعبیر می کنیم. آثاری که خالقان و سرایندگانی ناشناخته دارند و عمدتاً، به صورت شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ترانه های فولکلور به نظر اغلب محققان، صدای توده های فرودستی هستند که از اعماق تاریخ با ما سخن می گویند. سادگی و بی پیرایگی آثار فولکلور، این امکان را فراهم می کند که در کنار دیگر اسناد و منابع تاریخی، دیدی به مراتب واقعی تر و دقیق تر از تاریخ اجتماعی توده های مردم به دست آید. مقاله پیش رو با تمرکز بر مضمون و محتوای «ترانه رعنا» به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی، درپی پاسخ به این پرسش است که پژوهش در فولکلور نواحی و مناطق، واجد چه ظرفیت و بهره هایی برای تحقیقات تاریخ اجتماعی است؟ نتایج حاصله از پژوهش، مبین آن است که ترانه فولکلور رعنا که مویه ای بر زندگانی پرماجرای زنی از کوهپایه های شرق گیلان است؛ جدا از جنبه های ادبی و هنری آن، اشارات مهمی به تاریخ اجتماعی توده های مردم و ساختار اجتماعی سیاسی این ناحیه در دوره موسوم به ارباب رعیتی دارد که آن را واجد اهمیت در مطالعات تاریخ اجتماعی می کند.
Predicting Adolescent Positive Development Based on Self-Regulation, Social Competence and Parental Bonding with Mediating Role of Perception of School Climate(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
urpose: The aim of this study was to model the positive development of adolescence based on self-regulation, social competence and parental bond with the mediating role of perception of school atmosphere. Methodology: The research method was correlation based on structural equations. The statistical population included all female high school students in Tehran who were studying in 2019-20. Using cluster random sampling method, 400 students were selected as the research sample. To collect data from the Geldhof Adolescent Positive Development Questionnaire (2014), the Self-Regulatory Questionnaire Moilanen (2007), the Felner Social Competence Questionnaire (1990), the Parker Parental Bonding Questionnaire (1979), and the Trickett & Moos Atmosphere Perception Questionnaire (1973) was used. Data analysis was performed using structural equation method using lisrel and SPSS software. Findings: The results showed that the research has a good fit and the positive development of adolescence can be predicted based on the variables of self-regulation, social competence and parental bond with the mediating role of perception of school atmosphere and the research hypotheses were confirmed. Overall, the results show that to predict the positive development of adolescence, we can emphasize self-regulation, social competence and parental bond with the mediating role of perception of school atmosphere and the obtained model can be used in teaching positive adolescent development. Conclusion: The development of self-regulatory variables, social competence and parental bonding is the best way to prevent problems related to the development of adolescent behavior and promoting these components and their education and improvement can be very effective in forming a positive adolescent development.
بررسی رابطه بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
297-342
حوزههای تخصصی:
ماهیت هویت مل ی در ه ر جامعه ای ب ه ابع اد س ازنده و وضعیت آن بستگی دارد و به تبع ماهیت ابعاد سازنده و وضعیت آن نتایج متف اوتی را نی ز در جوامع مختلف به همراه خواهد داشت. مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان شهر کرمانشاه، در یک نمونه 384 نفری از افراد 18 سال به بالا پرداخته شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی رابطه بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعه موردی شهر کرمانشاه) است. اعتبار پرسش نامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد که بیشتر متغیرها سطح آلفای بالای 75/0 را داشته اند که نشان دهنده قدرت بالای ابزار سنجش است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس. و از تکنیک های آمار استنباطی همچون ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین آگاهی تاریخی و کل هویت ملی (445/0=r)، هویت ملی در بُعد اجتماعی (104/0=r)، در بُعد سیاسی (583/0=r)، در بُعد جغرافیایی (432/0=r) و در بُعد فرهنگی (260/0=r) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به علاوه نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر آن است که تأثیر آگاهی تاریخی در بُعد سیاسی (553/0Beta=)، بُعد جغرافیایی (141/0Beta=) و بُعد اجتماعی (110/0Beta=) است. این سه مؤلفه آگاهی تاریخی توانستند نزدیک به 40 درصد از فضای مفهومی متغیر وابسته هویت ملی را تبیین و پیش بینی کنند. براین اساس می توان گفت دخالت دادن شهروندان در تصمیمات سیاسی و فرهنگی کشور، گسترش عرضه اطلاعات برای آشنایی مردم با ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی زندگی می تواند حس مشترک هم بستگی و هویت ملی را در آن ها ارتقا دهد.
واکاوی پیشران های شهروند فرهنگی در حوزه خدماتی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
139 - 169
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه شهروندی فرهنگی ناظر و متکی بر واقعیت های متعدد اجتماعی است که می توان آنها را " ابعاد فرهنگی شهروندی " نیز دانست. هدف:پژوهش حاضر با هدف فراترکیب واکاوی پیشران های شهروندفرهنگی درحوزه خدماتی بارویکرد فراترکیب انجام شده است. روش:با استفاده از تکنیک فرا ترکیب،یافته های مطالعات داخلی و خارجی مرتبط به صورت نظام مند با روش هفت مرحله ای ساندولوسکی و بارسو مورد بررسی قرار گرفت. از 130 مقاله جستجو شده در این حیطه، 46 مقاله منتخب که براساس آن 68 عامل شناسایی و استخراج شد. یافته: به منظور تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده، ابعاد و مولفه های تاثیر گذار، از روش تحلیل محتوا و شاخص کاپا، maxqda استفاده شد. در پایان یافته های پژوهش در قالب 12 مقوله شامل: فرهنگی/ اجتماعی، مسئولیت پذیری، مشارکت شهروندی، هویت شهروندی، اعتماد بین شخصی، توسعه رسانه ها، پیروی از قانون، گرایش به پایبندی به قوانین، مسئولیت اجتماعی و فرهنگی،وضعیت اقتصادی و اجتماعی، گرایشات فرهنگی، پذیرش سرمایه فرهنگی دسته بندی ارائه شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج برگرفته از تحقیق بیان می شود تا با در نظرگرفتن هریک از پیشران های شهروند فرهنگی و فراهم سازی زیر ساخت های لازم جهت پیاده سازی آن، در جهت ارتقای خدمات ارائه شده گام مثبت برداشته شود.
تبیین رابطه سالخوردگی جمعیت وشاخص های توسعه اجتماعی در کشورهای جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۸
1 - 34
حوزههای تخصصی:
پدیده سالخوردگی جمعیت که عموماً بوسیله افزایش در سنین بازنشستگی انداز گیری می شود در تمام جنبه های زندگی جوامع بشری از جمله در ساختارهای سنی، ارزش ها، معیارها و ایجاد سازمان های اجتماعی، تحولات قابل ملاحظه ای به وجود خواهد آورد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سالخوردگی جمعیت و توسعه اجتماعی در کشورهای جهان اسلام است. شاخص های تحقیق 49 شاخص توسعه اجتماعی است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن "توصیفی- تحلیلی" است. داده ها و اطلاعات مورد مطالعه از طریق روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و ارتباط بین سالخوردگی وشاخص های توسعه اجتماعی از ضرایب موران بهره گرفته شده است. بررسی شاخص های توسعه اجتماعی نشان می دهد کشور قطر دارای بهترین وضعیت از لحاظ این شاخص ها در میان کشور های اسلامی است. در جایگاه بعدی کشور امارات متحده عربی و در نهایت در جایگاه سوم کشور ایران قرار گرفته است. طبقه بندی کشورها بر اساس ضریب همبستگی فضایی بیانگر قرارگرفتن کشورهای امارات و عربستان در طبقه اول (سالخوردگی بالا و توسعه اجتماعی بالا ) و کشورهای آفریقایی گینه- سومالی – چاد در طبقه چهارم (سالخوردگی پایین و توسعه اجتماعی پایین) است. در اکثر کشورهای طبقه چهارم ساختار شکننده بنیان های اقتصادی اجازه توسعه اقتصادی و اجتماعی را به آنها نداده است.
The Relationship between School Culture and Social Climate Governing School with Academic Ethics and the Mediating role of learners’ Academic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of studying the relationship between school culture and social climate governing school with academic ethics and mediating role of educational buoyancy. Methodology: The present study is descriptive, cross-sectional, purposeful, applied, and essentially a descriptive survey. It has been surveyed by a questionnaire. The statistical population of the study was all boys' high school students in Bojnourd city who were 5172 people. Of these, 382 were selected by relative sampling according to the Morgan table for participation in the research. The research tools consisted of Alessandro and Sadh School Culture (1997), Social Psychosocial Class Questionnaire (Frazer, Giddings and McBurby, 1995), Educational Buoyancy Questionnaire (Hossein Chari and Dehghanizadeh, 2012), and Educational Ethics Questionnaire (Golparvar, 2010). The validity of the instrument was of formal and content type, while its reliability calculated by Cronbach's alpha coefficient for school culture questionnaire turned out to be 0.939, Psycho-social 0.84, academic buoyancy 0.837 and academic ethics 0.869. Data were collected from questionnaires using descriptive statistics (frequency distribution, mean, standard deviation and calculation of central indicators and dispersion); to find the results of the research hypotheses, inferential tests including multiple regression analysis was employed using SPSS software (version 19). Also to test the validity of the theoretical model and calculate the effect coefficients Structural Equation Modeling Method with Lisrel 8.8 software was used. Findings: The results showed that there is a relationship between school culture and social climate governing school with students' academic ethics. There is also a relationship between school culture and students' academic buoyancy. Also, academic buoyancy has a mediator role in relation to school culture and students' academic ethics (p> 0.05). Conclusion: The findings show that there is a relationship between school culture and students’ educational ethics, so by upgrading and strengthening school culture, students' academic ethos will be consolidated. Also, school culture has a positive and significant effect on the basic psychological needs of autonomy, competence and communication.
Validation of the Evaluation Model of the Quality of Combined Education in Higher Education Based on the CIPP Evaluation Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of the present study was to validate the evaluation model of the quality of combined education in higher education based on the CIPP evaluation approach. Methodology: The present study was applied in terms of objective, and cross-sectional in terms of method and data collection. The statistical population included students of the Islamic Azad University of Tehran in 2020 and 140 students participated in this study by power analysis sampling method. A researcher-made questionnaire on a 5-point Likert scale including 9 main categories, 20 sub-categories and 83 items was used for data collection. Convergent validity, divergent validity and Heterotrait-Monotrait Ratio (HTMT) were used to validate the questionnaire and a value greater than 0.7 was obtained from all categories. The reliability of the questionnaire was investigated using Cronbach's alpha, composite reliability and Rho coefficient and calculated greater than 0.7 in all categories. Also, the total Cronbach's alpha of the questionnaire was 0.891. In order to investigate the conceptual model of the research, the partial least squares and Smart PLS software version 2 have been used. Findings: The results showed that the use of appropriate evaluation methods leads to students' increasing knowledge and skills. Finally, this growth will lead to satisfaction with the quality of education, practicality and field of study. Conclusion: According to the study results, it was found that the appropriate selection of managers by increasing the capability and utility of their role will pave the way for appropriate methods of evaluation.
ضرورت ها و الزام های دانشی در مسأله یابی پژوهش های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
1 - 27
حوزههای تخصصی:
ماهیت علم با پژوهش عجین است و بنیان پژوهش بر مسأله استوار است. مسأله رکن اساسی علم است و در این قلمرو معرفتی، مسأله یابی مهم ترین فعالیت به شمار می رود. این گزاره ها، مفروضاتی هستند که مقاله حاضر بر پایه آن ها قوام یافته است. این مقاله از جنس مباحثات و ملاحظات نظری است و بنابراین فاقد کارپایه تجربی و مشاهدات برآمده از آن است. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتکاء به آموزه های فلسفه علم، جایگاه مسأله در پژوهش های علوم اجتماعی و اقتضائات دانشیِ مسأله یابی مورد مطالعه قرار بگیرد. از این رو، چیستی مسأله و اهمیت آن در پژوهش های اجتماعی مورد توجه واقع شده است. این که مسأله ها نقطه آغاز و انجام جستجوی حقیقت علمی هستند و در عرصه شناختی، مسأله یابی بر حل مسأله اولویت دارد. از سوی دیگر به گستردگی و پیچیدگی مسائل اجتماعی و عرصه رخداد آن ها، تاریخی بودنشان و همچنین ناپایداری شناخت و دلایل آن اشاره شده است. در ادامه به شیوه مستدل، پاره ای از ملاحظات و ضرورت های دانشیِ انجام پژوهش اجتماعی برشمرده شده اند که برای حرکت در مسیر دانشِ زنده و پویا ضروری و الزامی هستند. در میان این ملاحظات، مفروضات معرفت شناختی، هستی شناختی و روش شناختی جایگاه ویژه ای دارند، چرا که منطق و موضع پژوهشگر را در قبال دستگاه استدلالی پژوهش تعیین می کنند.
Content Analysis of Work and Technology Curriculum for the First Year of High School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aims at analyzing the content of work and technology curriculum in the junior high school. Methodology: A qualitative and applied research method was used, which was performed based on the content analysis. The statistical population consisted of work and technology curricula of the junior high school in the academic year 2019-2020, which were examined without sampling. The data collection tool was a triple list designed based on the goals of economic-professional education set out in the fundamental reform document of education. The collected data were analyzed using Shannon entropy software. Findings: In this software, the frequency of each data unit was identified, its indices of descriptive statistics were extracted and the importance coefficients of each of them were reported. The data in this study was in the form of themes, photos and learning activities. Therefore, data analysis was performed by using descriptive statistics indicators and their quantitative analysis. The results showed that the rate of emphasis on economic-professional education in work and technology curricula in each of its eight goals was as follows: understanding professional skills 0.99, professional ethics 0.066, entrepreneurship 0.053, avoiding unemployment 0.052, observance of productivity 0.040, commitment to ethics and values 0.039, wealth development 0.038, business laws 0.032, economic justice 0. Conclusion: The content analysis of the work and technology curricula of the first year of high school showed that the understanding of professional skills in the seventh grade was 46.6%, in the eighth grade was 75.4% and in the ninth grade was 61.5%
The Effect of Interactive Management Style on Academic Adjustment, Math Anxiety and Academic Engagement of Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to examine the effect of interactional management style on academic adjustment, mathematical anxiety, and academic engagement in elementary sixth grade students. Methodology : This research was applied in terms of purpose and quasi-experimental in terms of method and with pre-test-post-test design with experimental group and control group. The statistical population consisted of all male students of the elementary sixth grade of district 3 of Tabriz city with a total of 3721 students in the academic year of 2018-2019. The sample size was 57 persons (29 experimental and 28 control) and selected by purposive sampling method. Clark academic adjustment questionnaire, Shokrani mathematical anxiety questionnaire, and Schofley and Becker academic engagement questionnaires were used for data collection. The interactional management style was also implemented based on the researcher-designed package. Descriptive and inferential statistical methods including univariate and multivariate analysis of covariance were used for data analysis. Findings : Results showed that after applying an interactive management style, the mean of academic adjustment in the experimental group was significantly higher than the control group. The mean of mathematical anxiety and its components (mathematical test anxiety and anxiety of mathematical nature) in the experimental group were significantly lower than the control group. The mean of academic engagement and its components (ability, commitment, and attraction) in the experimental group were significantly higher than the control group. Conclusion : The study concluded that teacher-student interaction improved academic engagement and academic adaptation and reduced student math anxiety.
نقش رسانه های اجتماعی در آینده هویت های قومی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
321 - 346
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی، ماهیتی جهانی دارند، از این باب در مطالعه حاضر، آن ها در چارچوب نظریه های جهانی شدن مورد تحلیل قرارگرفته اند. دو رویکرد کلی درمورد جهانی شدن وجود دارد. یک رویکرد معتقد به هم گونی کامل جهان است و رویکردی دیگر معتقد به چنین شدت و کیفیتی نیست. هدف تحقیق روشن ساختن این مهم است که در آینده، رسانه های اجتماعی در راستای کدام یک از این دو رویکرد در رابطه با هویت های قومی ایرانی تأثیرگذارتر هستند. روش تحقیق، دلفی است و در راستای این روش، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 13 نفر از استادان رشته های جامعه شناسی، علوم ارتباطات اجتماعی و مردم شناسی در نمونه پژوهش قرار گرفته اند. از اعضای نمونه، مصاحبه حضوری صورت گرفته و در دو مرحله جداگانه، ازطریق ابزار پرسش نامه آراء و دیدگاه های آن ها جمع آوری شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که در آینده، هویت های قومی ایرانی، تداوم می یابد و حتی از امکانات رسانه های اجتماعی برای طرح خود در سطح جهانی، استفاده خواهند کرد. رسانه های اجتماعی، سبب هم زیستی فرهنگی اقوام ایرانی با دیگری جهانی خواهند شد؛ درحالی که در ایجاد هویت های قومی جدایی طلب از دولت-ملت به دلیل عوامل سیاسی، اقتصادی و... نقش چندانی نخواهند داشت؛ بنابراین برای انسجام ملی، ضروری است که سیاست فرهنگی وحدت در کثرت اتخاذ شود. انگیزه اقوام از تولید محتوای قومی در رسانه های اجتماعی، تا حدی به علت مقاومت در برابر فرهنگ جهانی است؛ اما این امر، مطلق نیست و آن ها با انگیزه لذت جویی هم از این رسانه ها استفاده خواهند کرد.