فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۳۸۹-۳۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت یکی از شاخصهای اصلی توسعه یافتگی در هر کشوری محسوب می شود و سرمایه گذاری در این بخش تأثیر مستقیم بر رفاه جامعه و رشد اقتصادی دارد. کمبود و نارسایی در ارائه خدمات سلامت از نشانه های ضعف دولتها محسوب می شود. ازاین رو بررسی عملکرد دولتها بر بخش سلامت، از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر به بررسی اثر زیرشاخصهای حکمرانی بر هزینه های سلامت برای دو گروه از کشورهای با درآمد و با درآمد بالا پرداخته است. روش: برای انجام این پژوهش از مدل داده های ترکیبی از نوع متوازن استفاده شد. هزینه سلامت کل به عنوان متغیر وابسته و زیرشاخصهای حکمرانی شامل شش زیرشاخص به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص توسعه انسانی به عنوان متغیر کنترل مورداستفاده قرار گرفتند. برای انجام محاسبات از نرم افزار Eviews10 بهره گرفتیم. یافته ها: یافته ها در گروه کشورهای پایین درآمدی اثر زیرشاخصهای حکمرانی بر هزینه های سلامت را تأیید کرد. بعلاوه همه ضرایب متغیرها در گروه با درآمد بالا در سطح اطمینان 90 درصد معنادار بوده است. به این معنی که هرچه شاخص حکمرانی از وضعیت بهتری برخوردار باشد هزینه های سلامت افزایش می یابد. الگوی مورداستفاده در پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار بود. بحث: با استدلال از نتایج پژوهش، به نظام حکمرانی کشورهای با درآمد پایین که دارای ضعف در حکمرانی هستند توصیه می شود که برای کاهش بی ثباتیهای سیاسی و کاهش قوانین بازدارنده بیشتر تلاش کنند. بعلاوه اینکه رفع موانع تجاری و ایجاد محیط رقابتی در این کشورها موضوعی کلیدی و اجتناب ناپذیر است. طبقه بندی (JEL): I18, O57
ارزش های فرهنگی و نگرش های کارآفرینی دانشجویان: پژوهشی در دانشگاههای اصفهان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ارزشهای فرهنگی و نگرش های کارآفرینی است. بستر و ارزشهای فرهنگی نقش مهمی در شکل دهی به نگرش ها و باورهای افراد دارد و ادبیات پژوهشی حاکی از وجود تفاوت های اساسی در میان کشورها به لحاظ کارآفرینی است که بخشی از این تفاوت را می توان با ارزش های فرهنگی توضیح داد. این پژوهش به صورت پیمایشی بر روی 354 نفر از دانشجویان بومی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته های نرم و محض کاربردی منتخب از دانشگاه اصفهان و یاسوج انجام شد. نتایج نشان داد که علی رغم وجود تفاوت معنی دار به لحاظ نگرش های کارآفرینی در میان این دو گروه از دانشجویان، با اینحال به لحاظ ارزشهای فرهنگی تفاوت معنی داری در بین این دو گروه مذکور مشاهده نگردید. همچنین تحلیل های مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که اجتناب از عدم قطعیت، جمع گرایی و زن سالاری تاثیر منفی و فاصله قدرت تاثیر مثبت بر ارزش های کارآفرینی دارند.
زمینه ها و فرایندهای شکل گیری الگوی سواد رسانه ای برای دانش آموزان مقطع متوسطه: یک مطالعه ی زمینه ای در میان معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه ی زمینه ها و فرایندهای شکل گیری الگوی سواد رسانه ای برای دانش آموزان مقطع متوسطه است. روش مطالعه: با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای و با نمونه گیری نظری و هدفمند تعداد 21 نفر از معلمان و فعالین حوزه ی آموزش انتخاب شده و با آن ها مصاحبه های عمیقی صورت پذیرفت. فرایند نمونه گیری نظری تا مرحله ی اشباع داده ها ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که «مزمزه واقعیت» به عنوان نتیجه ی کل فرایند آموزش سواد رسانه ای، خود را برای دانش آموزان نمایان می کند. این نتیجه به دنبال به کارگیری دانش رسانه ای برای درک واقعیاتی که در متن داده های رسانه ای وجود دارد حاصل می شود. به طور عمده مزمزه واقعیت به دنبال عواملی چون به کارگیری معلمان خبره، تدریس سواد رسانه ای در مدارس، تشکیل کلاس های مشارکت محور در فضای هندسی جدید، به روزرسانی محتوای دروس سواد رسانه ای و همزمان با تأثیرپذیری از مجموعه ای از عوامل زمینه ای و مداخله گر برساخته می شود. در کنار شکل گیری مزمزه واقعیت، سیستم آموزشی با استفاده از راهبردهایی چون استفاده از روش های روزآمد در آموزش سواد رسانه ای، مسیردهی به زندگی شبکه ای دانش آموزان و کنترل و نظارت گفتمانی بر فضای رسانه ها، مسیر دهی برای درک واقعیت های موجود را برای دانش آموزان آسان تر می کند. بر آیند و نتیجه ی به کارگیری راهبرد های فوق برای سیستم آموزش سواد رسانه ای و درک واقعیت، شکل گیری نگاه بازاندیشانه و انتقادی در بین دانش آموزان در مقابل رسانه ها و اطلاعات گوناگون آن خواهد بود. مدل نظری پژوهش درک بهتری از مسیر های فوق به دست می دهد.نتیجه گیری: برای برساخت سواد رسانه ای آموزش محور، سه سطح کلان و میانی و خرد در قالب یک سیستم با یکدیگر همکاری می کنند. برونداد نهایی تعاملات درون این سیستم، سواد رسانه ای است که برآیند و بازخورد کلی آن که نشانگر کارکرد صحیح سیستم است در قالب مزمزه واقعیت اجتماعی خود را نشان می دهد.
مطالعه جامعه شناختی نسبت ابعاد چهارگانه هویت (مطالعه موردی دانش آموزان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
128 - 146
حوزههای تخصصی:
مقوله هویت در جوامع مختلف مقوله واحدی نیست و متأثر از منابع هویتی گوناگون است. این امر بعضاً به تضاد و کشاکش این منابع با یکدیگر منجر شده و معضلاتی را دامن زده است. بنابراین، به تناسب پدیده هایی که انسان از طریق آن ها خود را می شناسد و به دیگران می شناساند می توان هویت داشت. هدف این مطالعه سنجش روابط بین ابعاد هویتی و چگونگی تاثیر آنها با یکدیگر در بین نوجوانان شهر سنندج است. همچنین این مقاله تلاش می کند سهم هر یک از ابعاد چهارگانه هویت را در این بین معین کند. به همین منظور نظریه هایی که به مسئله هویت از منظر رویکرد ترکیب-گرایی و همچنین منظر کنش متقابل نمادین تاکید دارند، در بخش نظریه ها تشریح شده اند. همچنین رویکرد ترکیب گرایانه به عنوان چارچوب نظری این مطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندار بوده و جامعه آماری هم نوجوانان شهر سنندج است. در این مطالعه نمونه آماری 400 نفر را شامل می شود. در مدل تجربی بدست آمده از ارتباط بین ابعاد هویت نوجوانان، نکته مهم محوریت هویت رسمی در بین دیگر ابعاد هویت است و تمام ابعاد هویت با بعد هویت ملی رابطه مستقیم و مثبتی دارند. بعد هویت محلی با دیگر ابعاد هویت ارتباط مستقیمی ندارد و کمتر از سایر ابعاد هویتی تاثیر پذیرفته است.
داغ ننگ؛ مروری سیستماتیک بر مطالعات انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
98 - 130
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناخت فرایند داغ ننگ در بستر جامعه ایران، به بررسی سیستماتیک ادبیات این حوزه پرداخته است. بنابراین پس از طی فرایند سه مرحله ای مرور سیستماتیک، 66 مقاله جهت مطالعه شناسایی شد. براساس نتایج، داغ ننگ شامل سه مرحله برچسب، پاسخ و پیامد است که در جریان برهم کنشی ها در بستر اجتماعی، به صورت برچسب و اظهارات کنایه آمیز مانند توهین و تحقیر، رفتارهای نامناسب مانند خشونت کلامی و اشاره مانند نگاه های سنگین بروز می کند. در مرحله بعد فرد به اتخاذ تدابیر برهم کنشی مانند آگاه سازی یا غیربرهم کنشی مانند پنهان کردن و انزواطلبی، جهت مدیریت هویت خودمی پردازد. آخرین مرحله، طیف وسیع پیامدهای منفی فردی مانند بروز احساسات منفی و اجتماعی مانند طرد و تبعیض است که با داشتن ظرفیت ایجاد چالش در هویت اجتماعی، افراد را از جریان طبیعی زندگی حذف و از حقوق انسانی و شهروندی محروم می کند
شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی از دیدگاه متخصصان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیارۀ گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
145 - 178
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی ازجمله مهمترین آسیبهای خانوادگی است که فروپاشی فردی، خانوادگی و اجتماعی را در پی دارد؛ طوری که آثار این وضعیت پرتنش گاهی تا مدتها بر جای میماند. باوجود تعدد بروز طلاق عاطفی، این نوع طلاق کماکان پدیده ای ناشناخته است و از آن در بسیاری از پژوهش های علمی به مرحله موقت طلاق رسمی یاد می شود. در سال اخیر گزارشها و آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان طلاق در شهر تهران است که به زعم کارشناسان، سهم طلاق عاطفی بیش از طلاق رسمی است؛ از این رو انجام پژوهش درباره محرکهای بروز طلاق عاطفی میان زوجین ضرورت می یابد. این مقاله در قالب پژوهشی کاربردی و پیمایشی، با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی ازنظر متخصصان نگارش یافته است. دادههای موردنیاز با دو دسته پرسش نامه محققساخته از نمونه 37 نفره از جامعه شناسان، صاحبنظران علوم اجتماعی، متخصصان جمعیتشناسی و مشاوران مجرب خانواده و زوج درمان در تهران گردآوری شد که به شیوه گلولهبرفی انتخاب شدند؛ سپس دادهها با آزمون آماری t تک جامعه و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی گروهی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج حاکی از شناسایی 29 محرک بروز طلاق عاطفی میان زوجین تهرانی بود که در چهار بُعد مهارت زندگی، شخصیتی و رفتاری، اجتماعی و جامعهشناختی و زمینهای، سازماندهی شدند که ازنظر خبرگان از میان آنها بعد اجتماعی و جامعه شناختی با وزن 0.35 از بالاترین اهمیت برخوردار بود و سهم بیشتری را در طلاق عاطفی زوجین تهرانی داشت. همچنین ملاحظه شد که در میان محرکهای طلاق عاطفی هریک از ابعاد، محرک «ضعف در مهارت ارتباط مؤثر» با وزن 0.0548 از بعد مهارت زندگی، محرک «خیانت و روابط خارج از ازدواج» با وزن 0.0482 از بعد رفتاری و شخصیتی، محرک «عدم کفویت و همسان همسری» با وزن 0.0545 از بعد اجتماعی و جامعهشناختی و محرک «موقعیت اقتصادی فرد» با وزن 0.0546 از بعد زمینهای، بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین نتیجه می شود که صاحبنظران و نهادهای متولی سرمایههای فکری، مالی و زیرساختی اختیار خود را در مواجهه با محرک های اولویتدار به کار ببندند. در انتها، گزیده ای از راهکارهای پیشنهادی و اقدامات اصلاحی در مواجهه با این محرک ها ارائه شده است.
پیش بینی اضلاع مدل سه گانه خانواده ایرانی (احساس ما بودن- مرز منعطف- پیوستن) بر اساس سن ازدواج، طول مدت ازدواج، تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
515 - 533
حوزههای تخصصی:
مدل سه گانه ی خانواده ی ایرانی برای توصیف روابط همسران با یکدیگر و با خانواده های اصلی هر کدام از آنها شکل گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضلاع مدل سه گانه خانواده ایرانی بر اساس سن ازدواج، طول مدت ازدواج، تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی همسران بود. 404 نفر از افراد متأهل ساکن تهران (120 مرد و 284 زن) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که مولفه های سن ازدواج، طول مدت ازدواج، تنظیم شناختی هیجان و سبک-های دلبستگی همسران در کنار هم می توانند پیش بینی کننده ی اضلاع مدل سه گانه خانواده باشند. از بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تنها راهبرد فاجعه-آمیزخوانی قادر به پیش بینی معنادار احساس ما بودن با همسر، ارزیابی مرز بین همسر و خانواده همسر و پیوستن به خانواده همسر بود. از بین سه متغیر پیش بین دیگر نیز تنها متغیر طول مدت ازدواج قادر به پیش بینی احساس ما بودن با همسر بود و متغیرهای سن ازدواج و سبک های دلبستگی به لحاظ آماری مشارکت معناداری در این مدل نداشتند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که طول مدت ازدواج کمتر، استفاده از برخی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی در افراد متاهل می توانند در کنار یکدیگر اضلاع مدل سه گانه خانواده را پیش بینی کنند.
A Comparative Study of the News Coverage of Hijab Removal in the News Media
حوزههای تخصصی:
Purpose: News media play an important role in attitudes towards various issues, including wearing hijab and its removal. As a result, this paper aimed to compare the news coverage of hijab removal in the news media. Methodology: This study was applied in terms of purpose and quantitative in terms of execution method. The research population was the hijab removal news in the news media of Entekhab (reformist), Fars (fundamentalist), Khabar Online (moderate), BBC Persian Television (affiliated with the United Kingdom) and Voice of America (affiliated with the United states of America) during 2017 and 2018, which were selected through the total population sampling method. The research tool was to observe and record the news of the hijab removal in Persian news media or the Persian section of foreign news media, and the face validity of the information was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.89 by the inter-coder agreement method. Finally, the data were analyzed with non-parametric chi-square test in SPSS-20. Findings: Results showed that there was a significant difference between Entekhab, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television and Voice of America in terms of amount of news, news style, news value, news source, news bias and news type (P<0.05). However, there was no significant difference between the five mentioned media in terms of the headline type (P>0.05). In other words, in terms of the amount of news about the hijab removal, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television, Entekhab and Voice of America reported the most news. In terms of news style, Entekhab, Fars, Khabar Online and Voice of America used mostly news style and BBC Persian Television used mostly report style. Also, in terms of news value, Entekhab, BBC Persian Television and Voice of America used encountering value, Fars used the proximity value and Khabar Online used mostly two values of encountering and reputation. In terms of the news source, Entekhab and Fars used the media reporter’s source more, Khabar Online used the domestic news agencies more, BBC and Voice of America used the unknown source frequently. In addition, in terms of the news bias, Entekhab, Fars and Khabar Online used the bias of condemning the event, the BBC used the neutral bias and the Voice of America used the bias of sympathy and support for the event more frequently. In terms of the type of news, Entekhab, Fars and Voice of America mostly used the event-oriented type, and the Khabar Online and BBC Persian Television mostly used the process-oriented type. On the other hand, in terms of the type of headlines, Entekhab, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television and Voice of America used more inferential headlines and there was no significant difference among them. Conclusion: The results showed that BBC Persian Television and Voice of America had a more positive view on the phenomenon of hijab removal and mostly reported the news from unknown news sources. The results indicated that the aforementioned news media are harmful to families in terms of the phenomenon of hijab removal.
نقش عوامل اجتماعی و موقعیت های عمل در مشارکت شهروندان در تفکیک زباله از مبدأ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
139 - 169
حوزههای تخصصی:
از ملزومات توسعه پایدار شهری، مشارکت آگاهانه و فعالانه شهروندان است. یکی از مقوله های مهمی که مشارکت شهروندان در آن بسیار تعیین کننده است، مقوله مدیریت پسماندهای جامد شهری و بازیافت است که مهم ترین رکن در بازیافت زباله های شهری، تفکیک زباله از مبدأ توسط شهروندان است. هدف این پژوهش، شناخت و بررسی عوامل اجتماعی و موقعیت های عمل مؤثر بر تفکیک زباله از سوی شهروندان و نیز تعیین میزان سهم و نقش هرکدام از این عوامل است. روش اجرای تحقیق از نوع پیمایشی و مقطعی است. جمعیت آماری این پژوهش را شهروندان پانزده سال به بالای شهر تهران در برمی گیرد و نمونه آماری نیز شامل 384 نفر می شود. شیوه نمونه گیری نیز از نوع تصادفی و خوشه ای چندمرحله ای است. اطلاعات مورد نیاز به کمک پرسشنامه محقق-ساخته جمع آوری شد. چارچوب کلی مدل تحقیق در برگیرنده سه گروه از متغیرهاست که شامل متغیر های سرمایه اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، رضایت از عملکرد شهرداری، موقعیت های عمل و سودمندی اقتصادی تفکیک زباله از مبدأ است.یافته ها نشان داد که بین اعتماد به نهاد شهرداری، باور به سودمندی اقتصادی تفکیک زباله و موقعیت های عمل با میزان مشارکت در تفکیک زباله از مبدأ، رابطه معنی داری وجود دارد (05/.>P). نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که به ترتیب عوامل موقعیت های عمل، سودمندی اقتصادی و اعتماد به شهرداری، دارای بیشترین سهم در پیش بینی میزان تفکیک زباله است. متغیرهای باقی مانده در مدل در مجموع می تواند 47 درصد از تغییرات مشارکت در تفکیک زباله را تبیین کند. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که موقعیت های عمل، نقش مهمی در مشارکت در تفکیک زباله از مبدأ ایفا می کند.
خانواده و جامعه پذیری دینی در سال های منتهی به انقلاب اسلامی؛ مطالعه موردی زنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
251 - 269
دین از نهادهای دیرپای حیات دسته جمعی انسان هاست. استمرار و انتقال آموزه های دینی از نسلی به نسل دیگر در گرو امکانات و سازوبرگ هایی است که به کار می گیرد. نقش خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی، یکی از تعیین کننده ترین عناصر تقدیر فرهنگی جوامع بوده است. این مقاله درصدد بازخوانی تجربیه دینداری زنان دانشگاهی در دهیه منتهی انقلاب اسلامی، در متن مناسبات یکی از مهم ترین مجاری جامعه پذیری دینی، یعنی خانواده است. برای رسیدن به هدف مذکور، این پژوهش رویکردی پدیدارشناسانه را در دستورکار خود قرار داده است. داده ها از گفتگوهای نیمه ساختاریافته با 14 زن جمع آوری شده است که در سال های منتهی به انقلاب دانشگاهی بوده اند. بررسی های انجام شده نشان می دهد به رغم اختلاف های ظاهری از حیث التزامات دینی در میان خانواده ها، در کُنه تجارب متنوع دینداری یا عراض از دین، می توان تلاش خانوادیه ایرانی برای صیانت از «درون ماندگاری» خویش را دید؛ تجارب دینی (یا مواضع غیردینی) و خانواده متقابلاً موقعیت و هنجارهای درونی یکدیگر را پشتیبانی می کرده اند.
مک دونالیزه شدن و نظام سلامت: مطالعه تأثیر اصول چهارگانه مک دونالیزه شدن بر نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
173 - 195
حوزههای تخصصی:
مک دونالیزه شدن فرآیندی است که در آن کنش های اجتماعی و شیوه های سازماندهی به طور فزاینده ای توسط عقلانیت شدید هدایت می شود؛ و تدوام عقلانیت شدید به تولید کنندگان، مصرف کنندگان و مدیران، ابزارهای کارآمدتر، قابل محاسبه، قابل پیش بینی و کنترل شده ارائه می کند تا به اهداف موردنظر دست پیدا کنند. در این پژوهش، اصول چهارگانه مک دونالیزه شدن در ارتباط با تغییرات نظام سلامت مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، مک دونالیزه شدن آگاهانه یا غیرآگاهانه سیستم مراقبت های بهداشتی را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار داده و باعث شده است که مراقبت های بهداشتی نظام سلامت حول چهار محور کارایی، محاسبه پذیری، قابل پیش بینی بودن و فناوری های غیرانسانی شکل بگیرد. عامل کارایی منجر به شکل گیری کلینیک های دقیق، تکمیل پرسش نامه ها توسط بیماران، استفاده گسترده تر از دستیاران پزشکی، جراحی رباتیک و ملاقات کوتاه با پزشکان شده است. براساس اصل محاسبه پذیری دریافت مراقبت های بهداشتی توسط بیماران تابعی از هزینه و بازگشت مالی به سیستم شده و مواردی نظیر مدت اقامت و میزان پذیرش بیمار مورد توجه قرار می گیرد. اصل پیش بینی پذیری هم سبب شده است تمامی فرآیند درمان از ورود بیمار به مراکز درمانی تا خروج از آن، براساس یک دستورالعمل دقیق و از قبل پیش بینی شده انجام بگیرد که این امر منجر به فشار بیشتر بر پزشکان شده تا همه بیماران را یکسان درمان کنند. براساس اصل کنترل، فناوری های غیرانسانی شروع به مشارکت بیشتر در مراقبت های بهداشتی کرده اند. سوابق پزشکی الکترونیکی، تعاملات بین پزشک و بیماران را کنترل کرده و جایگزینی فناوری رضایت مشتری را از بین برده و به ناکارآمدی بیشتر دامن زده است.
Ranking of Municipality Efficiency by Stimulating job Performance of Employees and Managers of Municipalities of North Khuzestan Province through Cultural Intelligence by DEA Linear Programming Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study was to rank municipality efficiency by stimulating job performance of employees and managers of municipalities of north Khuzestan Province through cultural intelligence based on data envelopment analysis (DEA) linear programming model. Methodology: The present study was applied in terms of objective and descriptive survey in terms of data collection method. The statistical population of this study included experts and managers of municipalities of north Khuzestan Province. The statistical sample was selected by convenience sampling. Data collection tools were cultural intelligence questionnaire by Ang et al. (2004), occupational performance questionnaire by Alirezaei et al. (2012). Findings: Finally, it was concluded that, in order of priority, Dezful, Lali, Shush, Izeh, and Masjed Soleiman were the most efficient municipalities. Conclusion: According to the present study, it was found that the cultural intelligence of employees and managers has a positive effect on their job performance
Designing the Psychological Capital Model in Iran's Government Organizations Using a Mixed Method from the Islamic Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Psychological capital refers to the state of positive psychological development of a person and it is important and investigated considering thestrive to achieve goals and to undertake and make the necessary effort to succeed in challenging tasks. From the Islamic perspective, psychological capital (PC) is a person's belief in his abilities to achieve success, to have perseverance in pursuing goals, endure problems and having patience in this regard. The purpose of the current research was to design the model of psychological capital from the Islamic perspective in Iran's governmental organizations. Methodology: The current research is considered a mixed research (qualitative-quantitative). The qualitative section included Quran and Nahj al-balagha, and the quantitative section included PC experts, as well as faculty members who have conducted research in the field of PC. In the qualitative section, the study sample selected using complete enumeration and included Quran and Nahj al-Balagha, and to collect the data in the quantitative section, a total of 15 people were selected using purposive sampling method who then answered the questions of the Delphi questionnaire. According to the analysis of the Quran and Nahj al-Balagha, a total of 126 semantic expressions and primary open code as well as 17 PC-related indices were extracted. These indices were merged and then selective coding was carried out. In the second stage, Delphi quantitative research method was used. Finally, PC-related indices and items were extracted and categorized after data collection. Cohen's kappa index was used to validate the coding process and ensure quality control of the factors. Findings: The results of the research showed that the Islamic-based PC included 18 axial codes and 4 selective codes (the self-purification dimension with six axial codes; the patience dimension with two axial codes. Conclusion: the positive thinking dimension with four axial codes and the truth-seeking dimension with six axial codes).
تجربۀ اقدامات یاریگرانه در کوئید 19؛ مطالعه ای در چالش های یاریگری دانشجویی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 199
حوزههای تخصصی:
در جهان مخاطره ای با بحران های نوظهور، دولت های مدرن، نیازمند حضور و مشارکت یاریگرانه هستند. یاریگری یکی از اجزای اصلی بستری فرهنگی و اجتماعی ایران و شهر یزد است .گروه های دانشجویی با توجه به ظرفیت و انگیزه ی بالا، یکی از مهمترین اجزای مشارکت در اقدامات یاریگرانه هستند. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی موانع و چالش های اقدامات یاریگرانه ی دانشجویی در کوئید 19 در بین گروه های دانشجوی شهر یزد است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بر اساس تحلیل چارچوب است که شرکت کنندگان در آن 15 نفر از اعضای گروه های دانشجویی فعال در موج اول و دوم کرونا در شهر یزد می باشد. یافته ها نشان داد که این گروه ها با چالش های چندوجهی درون و برون ساختاری در مواجهه با بحران مواجه اند پنج مضمون احصاءشده عبارتند از سیاست زدگی دستگاه های اجرایی، کمبود سرمایه اجتماعی گروه، چالش ستادی گروه، اغماض و سرکوب نهادی، و در نهایت فرسودگی . به عنوان نتیجه می توان گفت که سیاست گذاران بایستی به نقش و ظرفیت بالای گروه های دانشجویی در بحران توجه بیشتری داشته باشند و در جهت ارتقای دانش و مهارت آن ها در این زمینه اقدام کنند. مهمترین راهبرد در این زمینه حذف سیاست زدگی در چنین اقداماتی بخصوص در شرایط بحران است. همچنین، جامعه نیازمند ارتقای فرهنگ عمومی در جهت مسئولیت پذیری بیشتر و فرهنگ گفتگو و مدارا بخصوص در بحران ها می باشد.
تدوین برنامه جامع غنی سازی اوقات فراغت دانشجویان با تاکید بر رویکرد فعالیت های ورزشی سازمان یافته مبتنی بر راهبرد SWOT ( نمونه مورد مطالعه: اساتید،دانشجویان و کارکنان دانشکده تربیت بدنی دانشگاه علامه تربیت بدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
193 - 241
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت اوقات فراغت دانشجویان و ورزش دانشجویی در دانشگاه ها، توجه و نگاه راهبردی به این مقوله در دانشگاه علامه طباطبائی نیز غیرقابل چشم پوشی بود. لذا هدف این پژوهش، تدوین برنامه جامع غنی سازی اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با رویکرد فعالیت های ورزشی سازمان یافته از دیدگاه اساتید و کارکنان بود. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بود. جامعه آماری تحقیق شامل؛ 40 نفر از اساتید، کارکنان، دانشجویان و مربیان ورزشی دانشگاه بود. حجم نمونه به صورت تمام شمار انتخاب شد. ابزار پژوهش؛ مصاحبه و پرسشنامه های محقق ساخته بود که روایی محتوایی آنها بر اساس نظر متخصصان و با پایایی آلفای کرونباخ 91/0 تأیید شد. جهت تحلیل داده ها، از ماتریس ارزیابی عوامل درونی و بیرونی، ماتریس تحلیل سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شد. نتایج تحلیل سوات نشان داد که موقعیت راهبردی در موقعیت محافظه کارانه قرار دارد و 3 استراتژی تهاجمی، 6 استراتژی محافظه کارانه، 4 استراتژی رقابتی و 2 استراتژی تدافعی تدوین گردید. در ادامه با رسم ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی عوامل داخلی و خارجی، استراتژی «توسعه و بهبود فضا، تجهیزات و اماکن ورزشی استاندارد در خوابگاه ها و دانشکده ها به ویژه برای دختران دانشجو» در رتبه اول قرار گرفت. بنابراین مدیریت تربیت بدنی دانشگاه می تواند با توسعه اماکن و تجهیزات ورزشی در خوابگاه ها و دانشکده ها، فرصت های حضور بیشتر دانشجویان در فعالیت های ورزشی را در راستای غنی سازی اوقات فراغت فراهم آورند.
پیش برنده ها و بازدارنده های دانشگاه ایرانی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی پیش برنده ها و بازدارنده های دانشگاه ایرانی و شناخت علل ساختاری و بافتاری در تحقق یا عدم تحقق آن در ادوار تاریخی قاجار، پهلوی (اول و دوم) و انقلاب اسلامی است. روش شناسی: این پژوهش ازنظر سنت پژوهشی، کیفی و از نظرگاه هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، (کتابخانه ای) اسنادی مبتنی بر مطالعات تاریخی است. یافته ها: نتایج نشان داد مهم ترین پیش برنده ها و بازدارنده ها در دوره قاجار: حضور استادان خارجی، مواجهه با ملل اروپایی، انتشار روزنامه ها، ترجمه متون علمی-ادبی (پیش برنده) و درباری بودن، فن گرایی و تک نهادی بودن (بازدارنده) در دوره پهلوی اول: رویکرد نخبه گرا، اعزام دانشجو به خارج (پیش برنده) و بی توجهی به خلق خرد در اجتماع علمی، چیرگی نظرگاه پوزیتیویستی، امکانات ناکافی برای تکاپوهای دانشی (بازدارنده) در پهلوی دوم: تبادل دانش با دانشگاه های داخل و خارج، کوشش در دانشگاه سازی (پیش برنده) و ناهماهنگی گسترش کمی-کیفی، غلبه الگوی ناپلئونی بر ساختار دانشگاه (بازدارنده). انقلاب اسلامی: مشارکت در رتبه بندی های داخلی و بین المللی، حضور گسترده زنان، بین المللی سازی، آگاهی موشکافانه از سیر تاریخی و سابقه غنی دانش (پیش برنده) و توسعه یافتگی سنتی، مقاله گرایی و توده ای شدن (بازدارنده) بوده است. نتیجه گیری: ایده دانشگاه ایرانی با تغییر در قواعد، الگوها، ساختارها و هنجارهای موجود دانش، می تواند دانشگاه و عمل دانشگاهی را با سرمشق های نوین ِدانشگاه مدار، سازگار کند. به گونه ای که علاوه بر همسویی با ضرورت های جامعه ی دانش محور، نقش رهایی بخشی را با هویتی نو به تجلی برساند. الزامات تحقق این ایده به شناخت دقیق پیش برنده ها و بازدارنده هایی وابسته است که بتوان پس از با تبیین های مستدل تاریخی- علمی، ضرورت برساخت آن را در ایران معاصر محقق کرد.
افول اجتماع در ایران: روایتی گاهشمارانه (کرونولوژیک)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۹۷-۲۶۷
حوزههای تخصصی:
شواهد موجود حکایت از تحولی بنیادین در ارکان روابط اجتماعی و فضای فرهنگی جامعه ایرانی در دهه های گذشته می کند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق اسنادی، داده های موجود – آمارهای رسمی، نتایج تحقیقات و اطلاعاتی از صورت های فرهنگی مثل شعر و خاطرات- را مبنای تحلیل قرار داده ایم. در این مقاله تلاش کرده ایم تا زمان آن تحول بنیادین را از خلال اطلاعات موجود دریابیم. بر اساس یافته های ارائه شده در این مقاله، معتقدیم که چنین تحولی در فاصله یک و نیم تا دو دهه ای روی داده است که از نیمه دهه ۱۳۶۰ آغاز می شود و تا اواسط دهه ۱۳۸۰ ادامه می یابد. شناختن روندهای فوق از این جهت اهمیت دارد که بیشتر مباحثی که در دهه های اخیر در مورد تحولات ایران صورت گرفته، مستقیم و غیرمستقیم، به موضوعات سیاسی و دولت ربط داده شده اند، و آن چه که در این مطالعات و بحث ها مورد غفلت قرار گرفته تحول بنیادین و گسترده ای است که در لایه های زیرین جامعه در جریان بوده است. ما این تحول را «افول اجتماع» نامیده ایم. به طور خلاصه مضمون عمده این تحول را می توان تضعیف شدید بنیادهای حیات اخلاقی و از دست رفتن پیوندهای اجتماعی ای دانست که ستون های مختلف جامعه را در کنار هم برپا نگاه میدارند، و یا می توان آنها را به ملاتی تشبیه کرد که سنگها و آجرهای بنای اجتماعی را به هم متصل نگاه می دارد، و یا به روغنی که موجب ادامه کار کرد روان چرخ دنده های ماشین اجتماع است. این تحول، پیکره اجتماع را از درون متحول کرده و هویت متفاوتی به جامعه ایرانی داده است. اما به دلیل آن که این تحول به مدتی طولانی و در زیر پوست جامعه در جریان بوده است به آسانی به چشم نیامده است.
Identifying the Components of the Integrated Curriculum of Arts Education from the Perspective of Specialists, Managers and Graduates(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was identifying the components of the integrated curriculum of arts education from the perspective of specialists, managers and graduates. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the curriculum experts included of specialists, managers and graduates of Farhangian University in 2020 year. The research sample according to the principle of theoretical saturation was considered 28 people who after reviewing the inclusion criteria were selected by purposive sampling method. For data collection were used from take noting and semi-structured interviews methods, which its validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was confirmed by the agreement coefficient method between the two coders (r=0.76). Finally, the data were analyzed by content analysis method with a deductive approach. Findings: The findings showed that the integrated curriculum of arts education from the perspective of all three groups of specialists, managers and graduates were included three dimensions of cognitive, skills and attitudinal and emotional competencies, which the cognitive dimension included the specialized knowledge of the integrated curriculum of arts education, general cognitive competence and general knowledge, the skills dimension included the specialized skill of the integrated curriculum of arts education and general skill and the attitudinal and emotional dimension included the attitudinal competence of the integrated curriculum of arts education and general attitudinal competence. Conclusion: According to the results of this study, curriculum specialists and planners for design an integrated curriculum of arts education needed to that considers the three dimensions of cognitive, skills and attitudinal and emotional competencies and their components
تعیین رابطه و سهم پیش بینی کنندگی احساس معنا در زندگی و حس انسجام در رشد پس از سانحه در متاهلین بهبود یافته از کرونا در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
177 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه و سهم پیش بینی کنندگی احساس معنا در زندگی و حس انسجام در رشد پس از سانحه در متاهلین بهبود یافته از کرونا در شهر ایلام بود. طرح پژوهش حاضر کمی، مقطعی و به روش همبستگی بود و در آن سعی شد رابطه پیش بینی متغیر وابسته (رشد پس از سانحه) بر اساس متغیرهای مستقل (احساس معنا در زندگی و حس انسجام) تعیین شود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بهبودیافتگان بیماری کرونا (5000 نفر) در شهر ایلام بودند که از بیمارستان مصطفی خمینی منطقه 4 (ایلام) ترخیص شده بودند. نمونه مورد مطالعه پژوهش بر اساس تعداد جامعه آماری تعیین شد، به این صورت که ابتدا حجم جامعه مشخص و سپس با توجه به جدول مورگان حجم نمونه (350 نفر) برآورد شد و از این تعداد 198 نفر مرد و 152 نفر زن بودند. بنابراین روش نمونه گیری تصادفی بود. جمع آوری داده ها بر اساس پرسش نامه معنای زندگی استگر و اویشی (2004)، پرسش نامه حس انسجام انتونووسکی (1993) و پرسش نامه رشد پس از سانحه تدسچی و ک اله ون (1996)، انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد احساس معنا در زندگی و همچنین احساس انسجام به صورت معنی داری رشد پس از سانحه را پیش بینی می کنند. بدین معنی که هرچه میزان احساس معنا در زندگی و احساس انسجام در بهبودیافتگان از کرونا بالاتر بود، رشد پس از سانحه بیشتری را تجربه کرده بودند (p<0/05). براساس این نتایج می توان گفت که تقویت احساس معنا در زندگی و حس انسجام در افراد مبتلا به بیماری کرونا، می تواند به عنوان یک آیتم مهم جهت ممکن ساختن تحمل این بیماری و همچنین تغییرات و رشد مثبت پس از آن مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل جامعه شناختی از منافع و کنش گری انجمن ها و احزاب سیاسی در مشروطه گیلان انجمن عباسی- اجتماعیون عامیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
169-192
حوزههای تخصصی:
انجمن ها و احزاب مشروطه خواه گیلان با بسیج عمومی و عزیمت به سمت پایتخت با هدف فتح تهران و حذف استبداد در فرآیند بازگشت مشروطیت نقش اساسی ایفا کردند. از میان احزاب متعدد دو مورد برجستگی دارند: انجمن عباسی، اجتماعیون عامیون. در اوج خفقان سردار افخم حاکم گیلان این احزاب و انجمن ها توانستند با اشتراک منافع و سازمان دهی با دهقانان در رهایی از استبداد نقش آفرینی کنند. این مقاله بر آن است تا مدل کنش گری این تشکل ها را مورد بررسی قرار دهد. چهارچوب نظری مقاله، مبتنی بر نظریه بسیج منابع چارلز تیلی است که دو متغیر منافع و سازمان در آن بعنوان ملاک رفتارشناسی مرکزیت دارند. این پژوهش در جستجوی پاسخ به این سوال است که فرآیند بسیج منابع احزاب در مشروطه گیلان براساس دو متغیر منافع و سازمان چگونه است و چرا نسبت به سایر مناطق پیشتازانه دست به اقدام فعالانه زدند. یافته های این تحقیق با روش تاریخی_تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای حاکی از آن است این احزاب با الگوبرداری از جریانات فکری همسایه شمالی ایران، ایجاد ارتباط با شورش دهقانی گیلان، سازمان دهی و منافع مشترک توانستند مقدمات سقوط نماینده محمدعلی شاه را فراهم و به سمت تهران لشکرکشی کنند.