فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the relationship between health literacy and high-risk behaviors with respect to the mediating role of positive adolescent development among students in West Azerbaijan province. Methodology: The research method was descriptive-correlational modeling of structural equations. The statistical population of this study was all high school girls and boys in West Azerbaijan province with the age range of 11 to 18 years who were studying in the 2019-20 academic year. 560 people were selected from the statistical sample by cluster random sampling as a research sample. Research scales were Iranian Adolescents Risk Scale (Zade محمدi, احمدabadi, Heidari, 2011), Adolescent Positive Development Scale (Geldhof, et al, 2014), Adolescent Health Literacy Questionnaire (Ghanbari, Ramezankhani, Mehrabi, Montazeri, 2015). Structural equation modeling and AMOS software were used to investigate the causal relationships between the variables of the present study. Findings: The findings of the present study showed that there was a significant direct relationship between health literacy and tendency to high-risk behaviors in adolescents (p <0.05). There was also a significant direct relationship between health literacy and adolescent positive development in adolescents (p <0.05). There was a significant indirect relationship between health literacy and tendency to high-risk behaviors mediated by positive adolescent development (p <0.05). Conclusion: Health literacy and positive development of adolescence reduces risky behaviors among adolescents. Accordingly, health literacy by providing cognitive resources, positive adolescent development by improving the processing of cognitive processes related to health and the growth of health resources and opportunities, causes Adolescents become less prone to risky behaviors.
مطالعه کیفی رابطه برساخت خلاقیت و سیالیت ژانرهای موسیقی؛ مطالعه موردی تغییرات ژانری و نوآوری در فرهنگ تولید موسیقی کلاسیک ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سیالیت در تقسیم بندی ژانر موسیقی کلاسیک ایرانی را مرتبط با معنای خلاقیت به مثابه «فرایندی فرهنگی» مطالعه کردیم. از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با پنج نفر از موسیقی دانان در ژانر موسیقی دستگاهی، چگونگی رابطه برساخت خلاقیت در «فرهنگ تولید» صنعت موسیقی ایران را با تقسیم بندی ژانر کلاسیک ایرانی تحلیل کردیم. طبق نتایج، مضامین اصلی عبارتند از «خلاقیت شهرت-محور» که موسیقی شبه دستگاهی، ترکیبی و سفارشی-سازمانی را ایجاد می کند، «خلاقیت ناب» که ژانر هنری را می آفریند و «خلاقیت فرهنگ ساز» که ژانر اصیل دستگاهی و هنر اجتماعی را خلق می کند. در هر ژانری، کدهای اخلاقی و آیینی و جایگاه مخاطب و سود متفاوت است. کدهای اخلاقی و آیینی در مضمون فرهنگ ساز، مرتبط با پیش شرط های اخلاقی مانند تواضع و آداب آیینی ساز زدن است. رابطه با مخاطب، عمودی و در راستای ارتقای سلیقه شنیداری اوست و سود مالی در آن آینده نگرانه است. در خلاقیت ناب، کدهای اخلاقی و آیینی برجسته نیستند، مخاطب غایب است و خود واقعی خالق در این ژانر حضور دارد. ژانر شهرت- محور، با تصور مخاطب شروع می شود، احساس از خودبیگانگی هنرمند در این ژانر وجود دارد، نتیجه گرایی سریع مالی در آن دنبال می شود و کدهای اخلاقی و آیینی مبتنی بر خودنمایی تکنیکی است.
حمایت اجتماعی و بازتعریف هویت زنان همسرازدست داده به مثابه مادر: مطالعه ای در منطقه عباس آباد و افسریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
81 - 116
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش در پی آن هستیم که دریابیم کسب حمایت های اجتماعی-خانوادگی چگونه بر باز تعریف هویت زنان «همسر از دست داده» تاثیر می گذارد؟ این پژوهش در بین زنان «همسر از دست داده» ساکن دو محله افسریه و عباس آباد، با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت مند ومشاهده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «زنان همسر از دست داده» پس از گذراندن دوران سوگواری و اندوه ناشی از فقدان همسر، شرایط یکسانی ندارند. کدگذاری باز به ظهور سه مقوله بیوه های شاد، بیوه های غمگین و بیوه های سرگردان؛ منجر شد. بیوه های شاد خود به زیرمقوله های زنان حمایت طلب، زنان مستقل و زنان مقاوم قابل دسته بندی است. زنان «همسر از دست داده» با قرار گرفتن در موقعیت جدید به بازتعریف هویت مادرانه خود می پردازند. در خلال فرآیند بازتعریف هویت، «زنان همسر از دست داده» در پنج پارادایم زن فناشده، زن حمایت طلب، زن سرگردان، زن مقاوم و زن مستقل قرار می گیرند. مادری بخشی اساسی از بازتعریف هویت «زنان همسرازدست داده» است و برخورداری از حمایت های خانوادگی-اجتماعی در باز تعریف هویت مادرانه زنان همسر از دست-داده تاثیرگذار است؛ آنچنان که زنان فناشده و حمایت طلب را می توان مادران فناشده و حمایت طلب نامید. زنان مستقل نیز مادران مجرد هستند. حمایت خانواده نخستین در شکل گیری هویت مادران حمایت طلب، بنیادین است.
بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت شخصی- اجتماعی(TPSR) بر اشتیاق ورزشی و خودکارآمدی ورزشی در ورزشکاران نوجوان
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت شخصی- اجتماعی بر اشتیاق ورزشی و خودکارآمدی ورزشی در ورزشکاران نوجوان است. روش تحقیق به صورت نیمه تجربی و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری را کلیه ورزشکاران نوجوان تیم های ورزشی گروهی شهر کرمانشاه تشکیل دادند. در این پژوهش بر اساس پژوهش نورایندری و همکاران(2018) ورزشکاران نوجوان تحت برنامه آموزشی مسئولیت شخصی و اجتماعی (TPSR)طی 10 جلسه آموزش 90 دقیقه ای قرار گرفتند. برای سنجش شور و اشتیاق به فعالیت ورزشی از پرسشنامه شور و اشتیاق به فعالیت والرند (2003) و برای سنجش خودکارآمدی از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و جهت ازمون داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. نتایج نشان داد: آموزش مسئولیت شخصی- اجتماعی بر اشتیاق ورزشی و خودکارآمدی ورزشی در ورزشکاران نوجوان اثر معنی داری دارد. آموزش مسئولیت شخصی- اجتماعی بر خودکارآمدی ورزشی در ورزشکاران نوجوان اثر معنی داری دارد
مطالعه ی کیفی فرهنگ بدن سازی (مردان جوان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
69 - 49
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف کاوش فرایندهای اجتماعی ورزش بدنسازی در بین مردان جوان شهر شیراز انجام شده است. در این تحقیق از نظریه زمینه ای استفاده شده است. 15 نفر به عنوان مشارکت کننده در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق به دست آمده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری در خصوص مقولات مختلف مورد مصاحبه، ادامه پیدا کردند. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتیجه تحلیل داده ها، دستیابی به پنج مقوله محوری و یک مقوله هسته بوده است. مقولات محوری عبارت اند از: دغدغه های ذهنی و نارضایتی از بدن خود، کسب قدرت و منزلت، عرضه و نمایش خود، رشد فرهنگ مصرفی و فشار تقاضا از سوی جنس مخالف. مقوله هسته نیز عبارت است از بازاندیشی مدرن در مدیریت بدن و خودنمایی بدنی. همچنین یافته ها نشان دادند که بستر و منابعی مانند شرایط و وضعیت منزلتی، شرایط و وضعیت طبقاتی و شرایط و وضعیت خانوادگی در کنار شرایطی از قبیل کسب قدرت و نفوذ اجتماعی و مقبولیت، تمایز و پایگاه خود با دیگران، پذیرش اجتماعی بالاتر در جامعه، خود برتری جویی، فشار هنجاری اطرافیان، کسب منزلت نزد جنس مخالف و تقاضای ها و جذابیت های بدنی جنس مخالف پیوند چند جانبه ای با مقوله هسته پژوهش دارند. همچنین مشارکت کنندگان پژوهش نسبت به پدیده هسته پژوهش واکنش های متعددی داشته اند که از جمله می توان به دو واکنش مقایسه ظاهر با دیگران و دل نگرانی مربوط به ظاهر اشاره کرد.
چشم اندازهای فرهنگی و اجتماعی در تحلیل موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش رویکردهای فرهنگی و اجتماعی در تحلیل موسیقی نوشته و برای این منظور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی برای انجام آن استفاده شده است. می توان گفت که موسیقی -نوعی ارتباط است که دارای ادراکات و مناسبات مشترکی در بستر جامعه است. به طور کلی نوازندگان، هنرمندان و نویسندگان از یک سو و در سوی دیگر، کسانی مانند شنوندگان، بینندگان و خوانندگان هستند که در یک شبکه تعاملی این روابط را شکل می دهند؛ از این نقطه نظر موسیقی دارای دو هویت است: یکی به عنوان فعالیت هنری و اجتماعی، و نیز به عنوان یک فرایند تولیدی با محوریت سازوکارهایزیبایی شناختی و هنری. هر نوع موسیقی ای دارای یک هویت خاص است که بر گروه های هدف اجتماعی اش تأثیر می گذارد. تأثیرات متقابل موسیقی و جامعه از جمله موضوعات مورد توجه در این مقاله و همچنین در عرصه مطالعات اجتماعی و فرهنگی در موسیقی است. فعالیت نظری متفکران در جامعه شناسی موسیقی، اغلب به موسیقی شناسی تطبیقی مرتبط است و جست وجوهای تأثیرات بافت اجتماعی و فرهنگی بر تولید و مصرف موسیقی را نیز شامل می شود. با این حال، جامعه شناسی موسیقی مانند موسیقی قوم شناسی صرفاً بر هویت قومی و ملی، محدود نمی شود
تحلیل رابطه فقر اقتصادی و تخریب منابع طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
341 - 361
فقر روستایی و تاثیر آن بر تخریب منابع طبیعی یکی از چالش های عمده توسعیه پایدار است. هدف از انجام تحقیق حاضر، تحلیل رابطیه فقر روستایی و تخریب منابع طبیعی در جوامع روستایی استان کردستان است. جامعیه آماری 2726 خانوار روستایی شهرستان بیجار است که بر اساس فرمول کوکران و تطبیق با جدول کرجسی و مورگان، 336 خانوار به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامیه محقق ساخته است که پس از تأیید روایی با نظر متخصصان و تایید پایایی با ضریب آلفای کرونباخ (78/0)، مورد استفاده قرار گرفت. مصادیق تخریب منابع طبیعی از دیدگاه ساکنان روستایی در سه بخش عوامل مربوط به دام و دامداری، قطع و برداشت و تغییر کاربری ارزیابی شد. به منظور تفکیک افراد فقیر و غیر فقیر، از خط فقر نسبی و برای محاسبه آن، از روش 66 درصد میانگین کل هزینیه ماهانیه خانوار استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکوئر و t جفتی تحلیل شدند. بر اساس نتایج، خط فقر نسبی سرانه در منطقه مورد مطالعه در سال 1398، مبلغ 2.465.460 ریال محاسبه شد که بر اساس آن، 9/33 درصد روستاییان مشارکت کننده در پژوهش، از لحاظ مالی فقیر بودند. با توجه به نتایج، بین فقر ساکنان روستایی و متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، بعد و درآمد خانوارها ارتباط آماری معناداری یافت شد. تخریب منابع طبیعی به توسط افراد فقیر به طور معناداری بیشتر از افراد غیر فقیر بود. بنابراین به منظور کاهش تخریب در منطقه مورد مطالعه، بهبود وضعیت اقتصادی ساکنان ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی آگاهی های بوم شناختی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر تبریز و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
156 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مطالعه میزان آگاهی های بوم شناختی دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی در شهر تبریز و مطالعه نقش جنسیت و میزان تحصیلات والدین در آن انجام شد.روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1398 – 1397 بود که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 392 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظرخواهی از اساتید و صاحب نظران و پایایی آن با روش دونیمه کردن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی با استفاده از نرم افزار SPSS25 در سطح معناداری 05/0 انجام شد.یافته ها: بر اساس نتایج آزمون t تک گروهی در سطح معنی داری کمتر از 05/0، میزان آگاهی های بوم شناختی و ابعاد آن در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر تبریز به طور معنی داری پایین تر از حد متوسط بود. میزان آگاهی دانش آموزان به جز در بعد آلودگی در باقی ابعاد آگاهی بوم شناختی پایین تر از حد متوسط بوده و در سطح غیرقابل قبولی ارزیابی گردید. هم چنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که دختران در مقایسه با پسران از میزان آگاهی های بوم شناختی بیشتری برخوردارند و تنها میزان آگاهی از چرخه مواد در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری نداشت (05/0). نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که میزان آگاهی های بوم شناختی و ابعاد آن برحسب تحصیلات پدر و مادر تفاوت معنی داری دارد (05/0>p < /span>). نتایج آزمون تعقیبی دانکن حاکی از این بود که میزان آگاهی های بوم شناختی دانش آموزان و ابعادش با افزایش سطح تحصیلات پدر و مادر افزایش می یابد.نتیجه گیری: فرآیند سواد بوم شاختی، ترسیم کننده و بیانگر پیشرفت دانش آموزان می باشد؛ به عبارت دیگر دانش آموزان می توانند موضوعات و مواردی مختلف را در آموزش بوم شناسی بیاموزند تا بتوانند به سطح تعریف شده ای از درک بوم شناسی و وقایع بوم شناختی دست یابند.
توسعه پایدار و همبستگی (مطالعه موردی: نخبگان ورزش بدمینتون کشور)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی مبانی جامعه توسعه پایدار و شناختی همبستگی از منظر نخبگان ورزش بدمینتون کشور است. جامعه آماری در بخش کیفی 18 نفر از نخبگان ورزشی بودند که با استفاده از روش مصاحبه و اشباع نظری اطلاعات جمع آوری شد و در بخش کمّی نخبگان ورزشی در حوزه بدمینتون که شامل ورزشکاران، مربیان، سرپرستان، مدیران مؤثر و ... هستند که به صورت کل شمار در پژوهش شرکت داده شدند (242 نفر). شاخص های آماری پرسشنامه مؤلفه همبستگی مرتبط با توسعه پایدار در نخبگان بدمینتون کشور است و 761/19 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و 5 گویه را شامل می شود. شاخص های GFI، AGFI و NFI نشان دهنده برازش بسیار مناسب است. با توجه به اینکه مقادیر این شاخص ها بالای 9/0 است، برازش خوب مدل است. نتایج نشان داد: همبستگی یا سالیداریتی براى حضور نخبگان ورزشی بدمینتون، نقش تعیین کننده ای دارد که به نوبه خود، نقش مهمى در انتخاب و اجراى طرح هاى توسعه اى، به نفع ورزشکاران و دستیابى به رشد و توسعه پایدار دارد.
بررسی جامعه شناختی زمینه های تحول موسیقی در ایران دهه 50 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسی این مقاله آن است که در دهه 05 شمسی در مناسبات تولید موسیقی در ایران چه تغییراتی رخ می دهد که موسیقی اعتراضی به عنوان ژانری مستقل سر بر می آورد؟ دهه 05 دهه ای است که مشهور به دهه تولد موسیقی معترض در ایران است. برای پاسخ به این پرسش با استفاده از مفاهیم کلیدی که برای پرداخت نظری پژوهش اهمیت دارند، ابتدا به تعریف مفهوم موسیقی اعتراضی پرداخته ایم و سپس علت انتخاب دهه 05 شمسی را به عنوان بازه انجام این پژوهش شرح داده ایم. موسیقی اعتراضی که ریشه در غرب دارد و در دهه 50 میلادی آغاز می شود، هم زمان با ورود به ایران، مناسبات تولید موسیقی در ایران را نیز دچار تحولاتی می کند. در روش شناسی پژوهش از ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو استفاده شده است که تشکیل و تکوین خرده میدان موسیقی اعتراضی را در سه سطح بررسی می کند: سطح روابط درون میدان، سطح عادت واره های کنشگران میدان و سطح رابطه میدان با میادین دیگر، به ویژه میدان قدرت. در این پژوهش نیز سعی شده است با استفاده از این سه سطح تحلیل که بوردیو استفاده کرده است، تصویر دقیقی از مختصات این میدان برای فهم مناسبات درون آن ارائه شود. نتیجه پژوهش را می توان به این شکل توضیح داد که در شکل گیری و تکوین خرده میدان موسیقی اعتراضی در ایران دهه 50، شیوه برخورد میدان قدرت با موسیقی و کنشگران فعال در این میدان به عنوان عاملی بسیار اساسی ایفای نقش می کند. همچنین پیشرفت های تکنولوژیک در فرآیندهای ضبط از عوامل سخت افزاری مؤثر در این تحولات است. مختصات اساسی جامعه ایران به عنوان جامعه مخاطب موسیقی اعتراضی نیز در شرایط ویژه ای قرار دارد و رشد شهرنشینی، رشد جمعیت جوان تحصیل کرده و همچنین فشارهای بین المللی سیاسی بر حکومت در برخی موارد حقوق بشری که در نتیجه خفقان سیاسی پدید آمده بود، همگی از عواملی هستند که زمینه های تحولات موسیقی اعتراضی در این دوران را شکل می دهند.
مرور نظام مند مطالعات ناظر به تعیین کننده های سلامت روان در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1385-1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 46
حوزههای تخصصی:
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های ناظر به تعیین کننده های سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ مرور نظام مند 30 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد سلامت روان متاثر از 36 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. متغیرهای اجتماعی در 6/36% موارد بیشترین فراوانی را دارا هستند و متغیرهای روان شناختی در 4/23% موارد کمترین اهمیت را نزد نویسندگان پژوهش های مرورشده داشته اند. این نتیجه نشانگر اهمیت شرایط اجتماعی و موید یافته های علمی جهانیِ ناظر به سهم بیشتر تعیین کننده های اجتماعی – نسبت به تعیین کننده های فردی و روان-شناختی - در سلامت و بیماری و به طور خاص سلامت و بیماری روانی می باشد. متغیرهای فرهنگی و زمینه ای نیز هر کدام به طور جداگانه در 30% پژوهش ها توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند. عدم راهکار اجرایی در مطالعات، امتناع پژوهشگران داخلی از کاربست روش های کیفی و تفسیری، و بی توجهی به نوع مناسبات میان ساختار و مولفه های سیاسی با سلامت روان از جمله محوری ترین وجوه مغفول در پژوهش-های مرورشده است. این بررسی اهمیت عوامل اجتماعی و نیاز به اقدامات سیاستی و مداخلات جدی برای ارتقاء سلامت روان اعضای جامعه را برجسته می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و معنادرمانی بر ارتباطات میان فردی زنان معلم شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
217 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش سنجش میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی بر ارتباطات میان فردی زنان بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان معلم مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج بود که با نمونه گیری در دسترس 45 نفر از بین آنها انتخاب شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط (پیرس، 1991) بود. گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(Hayes,2004: 639-665) و جلسات معنادرمانی (فرانکل، 1963) به صورت گروهی به مدت دو ساعت شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند (05/0 P<) و مداخلات دو گروه باعث بهبود حمایت اجتماعی، تعارض بین فردی و عمق روابط در زنان شد، در مقایسه بین دو گروه آزمایش در مولفه تعارض بین فردی، تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 P<) معنادرمانی اثربخشی بیشتری بر بهبود تعارض بین فردی داشت. در مولفه های حمایت اجتماعی و عمق روابط تفاوت معنی داری نبود (05/0 P>) و اثربخشی هر دو گروه تقریبا یکسان بود. نتیجه گیری: می توان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی موجب بهبود کیفیت روابط زنان می شود و می توان از آنها برای کاهش مشکلات روابط بین فردی زنان و ارتقای حمایت اجتماعی، تعارض بین فردی و عمق روابط استفاده کرد.
تحلیل سازمان تولید و استانداردسازی در یک جامعه باستانی: رهیافتی به نقش های سفال های تل باکون الف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تزیین ظرف های سفالی در دوره های پیش از تاریخ و قبل از آغاز نگارش، اهمیت ویژه ای داشته است . ساختار و نقش های روی سفال امکان مطالعه اندیشه انسان گذشته را فراهم می آور ن د و وابستگی فکر و ذهن انسان را به محیط های طبیعی و اجتماعی که در آن زیسته و رشد یافته است، آشکار می سازند. بنابراین، با بررسی این نقش مایه ها می توان پیچیدگی های ذهنی، ایدئولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی جوامع باستان را مطالعه و تحلیل کرد. نگارندگان با پژوهش روی « دستور زبانِ » نقش ها و کیفیت زیبایی شناختی سفال های منقوش پیش از تاریخ، سازمان تولید سفال را در یک جامعه باستانی مطالعه کرده اند. جامعه موردنظر در این پژوهش، فرهنگ تل باکون الف است که در اواخر هزاره پنجم و آغاز هزاره چهارم قبل از میلاد در جلگه مرودشت فارس جریان داشته است. تولید سفال در مرحله باکون الف در یک سازمان تولیدیِ استاندارد و به صورت فرایندی تخصصی انجام می پذیرفته است. الزام ها و ضابطه هایی در ایجاد نقش های روی ظروف سفالی این دوره به کار گرفته شده اند که مهم ترین آن ها عبارت ند از: نهادن نقش مایه ها در کادر و قاب، قرینه سازی، تکرار کردن، معکوس کردن و ساعت گرد کردن جهت نقوش، ایجاد نقوش با تکنیک نقش منفی و استفاده از عناصر نقشیِ جداکننده. همچنین، این پژوهش ثابت کرده است که رابطه بین نقش ها و شکل ظروف، نسبی بوده است. دستور زبان و شیوه اجرای نقش ها روی خمره ها، جام ها و کاسه ها نشان داده است که اغلب از الگوهای یکسان و مشابهی در اجرای نقش ها بهره گیری شده است.
بررسی و مطالعه جامعه شناختی ساختار توزیع فرصت ها و امکانات (مورد مطالعه استان کردستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی و مطالعه جامعه شناختی ساختار توزیع فرصت ها و امکانات (مورد مطالعه استان کردستان) بود ، برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و پیمایشی و دلفی استفاده شده است. جامعه ی آماری شهروندان زن و مرد استان کردستان بودند. که در این تحقیق دو جامعه آماری اعم از شهروندان 20-60 سال که تعداد آنها با توجه به سرشماری 1395 برابر با 735000 بود، روش تحقیق نمونه گیری خوشه ای بوده است. خوشه ها شهرهای استان بودند، با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند، ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن صوری و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است، تحلیل داده ها نشان داد ساختار توزیع فرصت ها و امکانات در استان کردستان متفاوت است، بین عامل انسداد اجتماعی و دسترسی نا برابر به قدرت و ساختار توزیع فرصت ها و امکانات در استان کردستان رابطه وجود دارد، متغیر انسداد اجتماعی تاثیر مستقیم (268/0) و غیر مستقیم (257/0) بر ساختار توزیع فرصت و امکانات داشته است. متغیر دسترسی به قدرت نیز به صورت مستقیم با ضریب مسیر 400/0 بر ساختار توزیع فرصت و امکانات در استان کردستان تاثیر داشته است.
Predicting Academic Engagement Based on Academic Optimism, Competency Perception and Academic Excitement in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic engagement as a basis for reformist efforts in the field of education is very important in achieving learning experience so that indirectly guarantees students' academic achievement. Therefore, purpose of this study was to prediction of academic engagement based on academic optimism, perception competence and achievement emotions in students. The descriptive- correlation method was used. Methodology: The statistical population consists of all male students studying of Hewraman region in year academic 2019-20 to 1476 student. In this study, according to random cluster sampling method, 100 married students by formula Plant of Tabachnick & Fidell (2007) were selected as samples and they were asked to academic engagement scale (AES) of Reeve (2013), perception competence scale of Harter (1982), academic optimism scale (AOS) of Tschannen‐Moran, Bankole, Mitchell and Moore (2013) and achievement emotions questionnaire (AEQ) of Pekrun, Goetz & Perry (2005). Findings: The data were analyzed by tests of Pearson correlation and multivariate regression. Results: Findings showed that there was positive and significant correlation between spdemic optimism, perception competence and positive achievement emotions with academic engagement (P<0/01). There was negative and significant correlation between negative with academic engagement (P<0/01). Regression analyses also revealed that %79/2 of variance of academic engagement was explained by academic optimism, perception competence and achievement emotions. Conclusion: This study confirmed the significant contribution of academic optimism, perception competence and achievement emotions in academic engagement of students. The results of this research can help planners and implementers of education organization to adopt appropriate educational policies in order to engage students in academic studies and the factors affecting it.
Provide a Model for the Establishment of the School in Accordance with the Indicators and Requirements of the Education Transformation Document(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to provide a model for school establishment in accordance with the indicators and requirements of the Education Transformation Document. Methodology: The research method was basic-applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of data collection method and combined in terms of data type. The statistical population of the study in the qualitative section included managers and staff of the Ministry of Education, provincial administrations and education districts, and in a small part, all staff staff of the Ministry of Education and staff of provincial departments. The sample size in the qualitative part was determined using the principle of theoretical saturation of 23 people who were selected using purposive sampling method. Also, in the quantitative part, according to the statistical population, 384 subjects were obtained using Morgan table, the subjects were selected using multi-stage cluster sampling method. In the present study, a semi-structured interview tool was used to collect data in the qualitative section and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative section, which confirmed the validity and reliability of both tools. Data analysis in the qualitative part was performed by coding method and in the quantitative part, descriptive and inferential statistical methods (factor analysis (confirmatory and exploratory) and one-sample t-test) were used. Findings: The results showed that the factors that make up the top school at the level of the transformation document included moral, social, economic, political, biological / physical, scientific and technological education; Causal conditions in the implementation of the superior school at the level of the transformation document included teacher, curriculum, management, educational space and equipment, information technology, as internal requirements and Islamic society, media, family, educational justice, as external requirements; The consequences of implementing a top school at the level of the fundamental transformation document included agility, maturity, and continuous learning. Finally, the model presented in this study had a good fit. Conclusion: Top schools smoothly put moral education at the top of the agenda and moral education of students in such a school should be a key factor in development and progress, because this factor is a prerequisite for achieving maturity in various areas of life.
Designing a Model for Teacher Competencies in Elementary Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Teacher competencies in the education system is among the most influential and important issues. This importance is rooted in the critical role of teachers in educating people in a society, because the more teachers are prepared and qualified, the greater their impact on upgrading the education system. Methodology: In this regard, upstream documents, as the most extensive strategic and guidance texts, have given much attention to the teacher competencies, with regard to their mission, including directing and drawing the ideal human and the pursuit of a pure life. This study was conducted aimed at presenting a model for the teacher competencies in elementary education based on upstream documents. For this purpose, three major activities were carried out. Initially, upstream documents were examined to identify the components and instances of the teacher competencies, and the opinions of experts in the field were also used. Then, the model of the teacher competencies was designed according to the extracted instances and components. The qualitative method was used in this study and documentary research method was also used to investigate the first question. Findings: In this method, all the upstream documents, including the document of fundamental transformation of education, the national document as well as the scientific documents and literature in this field, were carefully studied so that all explicit and implicit instances and components of teacher training are extracted. Moreover, semi-structured interviews were conducted to gain the viewpoints of the experts in order to achieve the representing themes of competencies through content analysis. Discussion: Finally, the model of professional competencies was designed on the basis of the teacher competencies developed in the previous stages to examine the second question.
هستان نگاری تحکیم خانواده مبتنی بر منابع دانش در حوزه مطالعات زنان در ایران (FamilyOnto)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
453 - 472
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی هستان نگاری «تحکیم خانواده، با استخراج مفاهیم و روابط بین آنها از منابع دانش حوزه مطالعات زنان (گرایش علوم اجتماعی) در ایران انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از روش تحلیل حوزه (رویکرد آشولد و گرونینگر) و هم چنین از روش دلفی برای تأیید مفاهیم و تأیید نهایی هستان نگاری استفاده شد. از جامعه آماری، شامل 792 کتاب و 2144 مقاله علمی پژوهشی، تعداد 9295 مفهوم عینی و ضمنی استخراج شد و پس از دسته بندی، استانداردسازی و سپس نظرسنجی مفاهیم طی پالایش دلفی، نخستین مدل مفهومی حوزه «تحکیم خانواده» شکل گرفت. این مدل شامل یک هسته مفهومی، 3 مفهوم، 9 مقوله، 24 زیرمقوله و 66 زیرمفهوم بود. درخت هستان نگاری با ایجاد روابط بر مبنای وزن کلمات کلیدی، با یک هسته مفهومی، دو رده اصلی، 110 رده فرعی و 199 زیررده ایجاد شد و در مجموع با 212 رابطه سلسله مراتبی و ویژگی شیء، روابط معنایی بین مفاهیم برقرار شد. این مصنوع در نرم افزار 5.5 protégé اجرا شد و با افزونه های OntoGraf، OWLViz و VOWL قابل نمایش شد. هستان نگاری FamilyOnto به عنوان یک سند راهبردی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های آینده مدل سازی مفهومی حوزه مطالعات زنان تأثیرگذار است، هم چنین، به عنوان ابزاری برای ذخیره و بازیابی معنایی مؤثر کاربران و در تعاملات پژوهشی متخصصان حوزه، مفید است.
وضعیت توسعه اجتماعی در برنامه های توسعه ایران با تاکید برشاخص های اجتماعی توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
83 - 105
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری متأثر از عوامل متعددی است که یکی از آن ها سیاست های کلان بالادستی ازجمله برنامه های توسعه 5 ساله کشور است. با توجه به انتقاداتی که به این برنامه ها وارد است در این مقاله این هدف دنبال می شود که اساساً چه مبانی نظری در پشت برنامه های توسعه در ایران وجود دارد که مانع از تحقق اهداف آن می گردد. برای دست یافتن به پاسخ این پرسش، در مقاله حاضر نظریه دولت در باب توسعه اجتماعی و پیامدهای آن برای توسعه شهری پایدار بررسی شده است. روش انجام پژوهش تحلیل محتواست و داده های موردنیاز به شیوه اسنادی جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش را برنامه های چهارم تا ششم توسعه تشکیل می دهند و موادی از برنامه های مذکور به صورت تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شده اند که حاوی اشاراتی به توسعه اجتماعی بوده اند. نتایج بررسی نشان می دهند که توسعه اجتماعی در اندیشه دولتمردان کشور محدود به تأمین برخی از نیازهای اولیه است. همچنین مواد مندرج در این برنامه ها بسیاری از مؤلفه های اصلی توسعه پایدار شهری مانند مشارکت اجتماعی، تنوع فرهنگی و اقلیت ها و گروه های خاص را در بر نمی گیرند. مزید بر این موارد، کیفی بودن اکثر شاخص های توسعه اجتماعی امکان عملیاتی شدن اهداف و سپس ارزیابی عملکرد دولت را در خصوص میزان تحقق اهداف بیان شده سلب نموده است.
شکل گیری و توسعه دام پروری تمام وقت در جوامع حوضه رودخانه کُر در دوره بانِش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره فرهنگی بانِش در جنوب ایران، یک مرحله کلیدی در افزایش پیچیدگی های اجتماعی- اقتصادی در نیمه دوم هزاره چهارم پ.م به شمار می آید. تولید و توزیع تخصصیِ محصولاتِ صنعتی و غذایی در کنار تغییر الگوهای استقراری و راهبرد های زیستی نشان دهنده یک تطور فراگیر منطقه ای است که نظام متفاوتی را در جامعه بانشی حوضه رودخانه کر برقرار می سازد. در این میان برخی شواهد باستان شناختی، مختصات جامعه ای متخصص درزمینه تولید و توزیع محصولات دامی را در کنار جوامع تولیدکننده کشاورز/ صنعتگر این حوضه ترسیم می نماید که موجودیت آن به عنوان یک پدیده نوین، متأثر از پیچیدگی اقتصادی در بازه زمانی و مکانی مذکور است. پژوهش حاضر شکل گیری و توسعه دام پروری تمام وقت را در پیکربندی نظام اقتصادی-اجتماعی این دوره ترسیم و با بهره گیری از رویکرد حد وسط و با قیاسی تاریخی- مردم شناختی توضیحی برای چگونگی تطور راهبرد های تولیدی و شکل گیری بستر های مبادله محصولات دامی ارائه می نماید.