فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۰۱ تا ۷٬۷۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از روش مطالعات اسنادی و روش تحلیل سند، به واکاوی نوع نگاه به نهاد مسجد در چارچوب سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. ابتدا به مداقه در مفهوم سیاست فرهنگی و بررسی پیوستار چهار مرحله ای آن پرداخته شده و سپس به تبیین دو مرحله آغازین پیوستار چهار مرحله ای سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی در حیطه مسجد (نظریه فرهنگی و سیاست گذاری فرهنگی) مبتنی بر اسناد؛ قانون اساسی، اصول سیاست فرهنگی و سند چشم انداز بیست ساله، اندیشه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به مثابه «نظریه فرهنگی» و برنامه های پنج ساله اول تا پنجم توسعه به منزله بعد «سیاست گذاری فرهنگی» می پردازد تا از این طریق، نوع نگاه، اهمیت و جایگاه مسجد در چارچوب سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف تبیین گردد.
بررسی جامعه شناختیِ استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار از دیدگاه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، یکی از مهم ترین دوره های اصلاحات عصر قاجار و ناکامی آن، با بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار مورد تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله، با بهره گیری از رویکردِ انتخاب عقلانی، به روایت علّی استدلال های مخالفان در قالبِ سه گروهِ روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است. پس از بررسی استدلال های هر یک از این سه دسته بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل، استدلال های مشترک در میانِ گروه های استدلال کننده، «عملکرد اقتصادی مصلح و/یا همراهان وی»، «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالفان» بود. در کنارِ این استدلال های پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، «فساد اقتصادی وی»، «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت»، «حضور بیگانگان در ایران»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره-شدن ایران»، «عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلال هایی هستند که توسطِ دو گروهِ استدلال کننده عنوان شده اند. «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «تلاش برای تغییر سلسله پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «وابستگی مصلح و/یا همراهان وی به دو کشور روسیه و انگلستان»، و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلال هایی اند که تنها یکی از گروه های مخالفِ اصلاحات به آن استناد کرده است.
مقایسه سرمایه اجتماعی خانواده در همسران بینا نابینا/کم بینا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۲۴۱-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازتولید سرمایه اجتماعی به عنوان مجموعه هنجارها و روابط تسهیل کننده تعامل اجتماعی و شاخص سلامت یا بیماری جامعه است. نابینایی و کم بینایی به عنوان یک ویژگی فردی، تأثیری تعیین کننده بر نحوه تحقق اهداف خانواده و در نتیجه سرمایه اجتماعی دارد. بر همین اساس، این مطالعه به بررسی تأثیر اختلال بینایی بر سرمایه اجتماعی خانواده پرداخته است. روش: مطالعه حاضر با روش علی-مقایسه ای به مقایسه سرمایه اجتماعی در دو گروه همسران بینا و نابینا/کم بینا در دو شهرستان کاشان و آران و بیدگل با حجم نمونه 198 نفر پرداخته است. یافته ها: میزان سرمایه اجتماعی همسران بینا بیشتر از همسران نابینا/کم بیناست. در ضمن، میزان سرمایه اجتماعی در دو بُعد ساختاری بیرونی و شناختی درونی در بین همسران مرد و زن نابینا/کم بینا متفاوت است، اما در گروه همسران بینا این تفاوت وجود ندارد. علاوه بر این، سرمایه اجتماعی ساختاری بیرونی برحسب وضعیت مسکن، سرمایه اجتماعی شناختی درونی برحسب تحصیلات، سرمایه اجتماعی ساختاری درونی و شناختی بیرونی برحسب درآمد، و سرمایه اجتماعی شناختی بیرونی، شناختی درونی و ساختاری درونی برحسب تعداد فرزند در همسران نابینا/کم بینا متفاوت است. بحث: با توجه به تأثیر وضعیت بینایی بر سرمایه اجتماعی خانواده، باید گفت که به طور خاص نابینایی/کم بینایی سرمایه اجتماعی خانواده را کاهش می دهد و در مقابل، عواملی چون سطح تحصیلات، میزان درآمد و وضعیت مسکن از جمله عواملی هستند که تأثیر مثبت بر سرمایه اجتماعی خانواده دارند. بنابراین، باید برنامه ریزی ها و راهکارهایی در زمینه وضعیت مسکن و درآمد و همچنین هموار کردن مشکلات تحصیلی افراد نابینا/کم بینا صورت گیرد تا بدین ترتیب سرمایه اجتماعی خانواده این افراد افزایش یابد.
بازاریابی اجتماعی، رهیافتی جهت تغییر نگرش ها نسبت به دوره نظام وظیفه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین کارکردهای بازاریابی اجتماعی در تغییر نگرش های منفی نسبت به خدمت سربازی است (با روش آمیخته اکتشافی) تا زمینه حضور داوطلبانه جوانان در خدمت سربازی فراهم شود. نخست، مؤلفه های نگرش منفی از طریق تکنیک دلفی شناسایی شدند. این نگرش های منفی، از باورهای منفی و غالباً اشتباه (مؤلفه شناختی) نشأت گرفته، به احساسات منفی (مؤلفه عاطفی) نسبت به سربازی دامن زده و در نهایت به غیبت یا فرار (مؤلفه رفتاری) منجر می شود. سپس با انجام مصاحبه با خبرگان، راهکارهایی با رویکرد بازاریابی اجتماعی برای تغییر این نگرش ها ارائه شد. با استفاده از ابزارهای بازاریابی اجتماعی، به صورت یکپارچه و منسجم می توان با اصلاح باورهای منفی نسبت به خدمت سربازی و ارتقای جایگاه و شأن سربازان، زمینه افزایش بروز رفتار مطلوب (حضور داوطلبانه در خدمت سربازی) فراهم کرد.
شکاف نسلی در بین دانش آموزان شهر اسدآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تفاوت های موجود میان دو نسل والدین و فرزندان می پردازد و در تفسیر این تفاوت ها از نظریه های تغییرات اجتماعی و نوسازی اجتماعی استفاده شده است، یافته های این تحقیق با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده و با روش پیمایش در میان 150 نفر از دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر اسدآباد بدست آمده است؛ نتایج تحقیق نشان از وجود شکاف نسلی دانش آموزان با والدینشان دارد، به گونه ای که بیشتر عوامل مورد بررسی دارای رابطه معناداری با میزان شکاف نسلی دانش آموزان با والدینشان دارد. به طورکلی نتایج این بررسی نشان از وجود رابطه معناداری بین میزان تحصیلات والدین، ارتباط صمیمی با خانواده، ارتباط دوستان، تفاوت سنی مادران با میزان شکاف نسلی در بین دانش-آموزان داشت. در بررسی سایر عوامل مانند بعد خانوار و محل تولد والدین با میزان شکاف نسلی روابط معنادار نبود.
پایش تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی مناطق مرزی؛ چالش ها و ظرفیت ها در کارکرد جامعه روستایی شهرستان مرزی بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با توجه به رونق تجارت بین الملل، مناطق مرزی در قالب فرصت های توسعه منطقه ای دارای عملکرد ملی در بارانداز کالاهای وارداتی و صادراتی است. این نقش در ادوار مختلف از عوامل و کنش های ملی و بین المللی تأثیر پذیرفته است. مقاله حاضر به بررسی و شناسایی پیامدهای مختلف تصمیمات کنشگران در زمینه توسعه منطقه ای و تأثیر آنها بر تحولات برآمده از وجود اقتصاد غیررسمی در منطقه مرزی بانه می پردازد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفت؛ همچنین، مستندات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی گردآوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ناامنی دوره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بازگشت امنیت پس از جنگ، اشغال عراق در سال 2003، انسداد نوار مرزی در سال 1388، و قاچاق کالا عوامل و کنش های تأثیرگذار در ناپایداری و تغییر کارکرد جامعه روستایی شهرستان مرزی بانه بودند. در پایان، پیشنهادهایی از جمله برنامه ریزی راهبردی توسعه منطقه ای در راستای ایجاد توسعه پایدار در شهرستان بانه ارائه شد.
واکاوی مسئولیت ملی کارکنان سازمان های دولتی: طراحی و اعتباریابی یک سنجه پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر،بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز است که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مربوط به هویت جنسیتی استفاده و فرضیات از آن استخراج شد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دختران دانشجوی دانشگاه شهیدچمران اهواز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 254 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1391-1392اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که تنها سه متغیر نگرش به اشتغال، نقش های جنسیتی و دینداری معنادار بوده اند که در مجموع 23 درصد از تغییرات مربوط به هویت جنسیتی دختران دانشجو را این دو متغیر تبیین می کنند.
برساخت اجتماعی مصرف مواد مخدر و اعتیاد در شهرستان رودبار جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
273 - 296
در این مقاله با به کارگیری رویکرد برساخت گرایی اجتماعی و روش نظرییه زمینه ای سعی شده است از منظر افراد بومی و درگیر با پدیدیه مصرف مواد مخدر و اعتیاد، شرایط، تعاملات و پیامدهای اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهرستان "رودبار جنوب" فهمیده شود. روش مورد استفاده در پژوهش، کیفی است و در فرایند پژوهش از نظرییه زمینه ای استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش مشاهدیه مشارکتی و تکنیک مصاحبیه عمیق گردآوری شده اند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 18 نفر از مطّلعان محلی و یا به اصطلاح دروازه بانان اجتماع در مطالعه شرکت کردند. یافته های حاصل از روش نظرییه زمینه ای شامل هشت مقولیه عمده به شرح زیر است: رسوم و سنت های محلی، ارزیابی مثبت از مواد – ارزیابی منفی- با غلبیه ارزیابی مثبت، مشکلات نظام اقتصادی و معیشتی، پایین بودن شناخت و آگاهی، دسترسی آسان، فقدان امکانات لازم برای اوقات فراغت، فقدان کنترل انتظامی مؤثر و بسترهای اکولوژیک منطقه. مقولیه هسته نیز "بهنجار بودن موقعیتی" است که سایر مقوله ها را در بر می گیرد. نظرییه زمینه ای تحقیق، در قالب مدل پارادایمی شامل شش بعد شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده، تعامل و پیامدها بیان شده است.
گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات توسعه؛ با تأکید بر اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر بازخوانی مفهوم توسعه از دیدگاه گفتمان انقلاب اسلامی - با تأکید بر اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره)- و گفتمان پساتوسعه مورد توجه قرار گرفته است. برای تحقق هدف مذکور با اتکاء بر رهیافت گفتمانی و روش اسنادی و کتابخانه ای سعی شده است که با استفاده از مبانی گفتمانی انقلاب اسلامی و پساتوسعه؛ دیدگاه حضرت امام (ره) درباره پیشرفت و توسعه مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، اندیشه اجتماعی امام در قالب گفتمان انقلاب اسلامی در راستای گفتمان پساتوسعه از نوع «احتیاط آمیز» و در قالب رویکرد «توسعه مردم محور» است. طرفداران این دیدگاه در پذیرش فناوری مادی غرب مشکلی ندارند؛ ولی آن بخش از تمدن غرب را اقتباس می کنند که با مبانی فرهنگی و دینی جوامع سازگار است. گفتمان انقلاب اسلامی با پشتوانه نظری اندیشه امام خمینی و گفتمان پساتوسعه با تأکید بر رویکرد اجتماعی و مردم گرایانه توسعه، به نقد پایه های فرهنگی، اقتصادی، فلسفی و سیاسی توسعه پرداخته و در ضدیت با آن به مثابه یک استحاله فرهنگی، نمودهایی از بازنمایی های اجتماعی و مردم گرایانه را برای توسعه به عنوان یک رویکرد برگزیده و گفتمان توسعه مردم محور را مطرح کرده است. دو گفتمان مذکور با ساختارشکنی و بازخوانی الگوی توسعه مدرن نشان داده است که الگوی توسعه غربی، یگانه الگوی موجود نیست و نظام های سیاسی- اجتماعی مختلف می توانند الگوهای بومی و مردمی خود را مورد توجه قرار دهند.
الگوهای استفاده از فرهنگ سراها در میان جوانان شهر تهران معانی، انگیزه ها و کارکردهاروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرانی های مطرح در سال های اخیر این مسئله بوده است که فرهنگ سراها از آنچه به خاطر آنها تأسیس شده اند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگ سراها به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحث ها و مجادلات ایدئولوژیک بوده اند. در چنین فضاهایی مصرف صرفاً به استفاده از برنامه های فرهنگ سراها محدود نمی شود، بلکه مصرف فضای فرهنگ سراها بر مصرف فعالیت ها و برنامه ها آنها غلبه دارد. چنین مصرفی با تولید معانی اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی این مقاله، شناخت «کاربردها و دلالت های فرهنگ سراها در میان جوانان تهرانی و انگیزه ها و کارکردهای مترتب بر مصرف این فضاهاست». در این مقاله برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظریه پردازی مبنایی استفاده شده است. بدین منظور با 25 نفر از مراجعان به فرهنگ سراهای بهمن، شفق، هنر، کار، قرآن و اشراق در شهر تهران مصاحبة عمیق شده است. یافته ها نشان می دهد الگوی استفاده و دلالت فرهنگ سراها در میان کاربران، متعدد و متفاوت است و این دلالت ها و کاربردها با آنچه فلسفة وجودی فرهنگ سراها را تشکیل می دهد، متمایز است. در مجموع یافته های مقاله حاکی از آن است که فرهنگ سراها برای جوانان تهرانی بخشی از مناسک گذار آنها به دوران بزرگسالی محسوب می شوند و آنان در این فضا به بسیاری از نیازهای مرتبط با دورة زندگی خود پاسخ می دهند و در یک کلام نقاشی خاص خود را بر روی این فضای عمومی ترسیم می کنند. این مقاله درصدد توصیف و تبیین این الگوی نقاشی و مداخله و دخل و تصرف در فضای عمومی فرهنگ سراهاست. در این تحقیق فرهنگ سرا به عنوان یک متن در نظر گرفته شده و دلالت های متعدد آن برای کاربران این فضا مورد واکاوی قرار گرفته است.
بهزیستن به عنوان مفهومی چند بعدی ؛واکاوی مفاهیم وتعاریف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۲
91-65
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به زیستن مفهومی کلیدی در رفاه و سیاست اجتماعی است که در چند دهه اخیر، به دلایل نظری و سیاستی، هم در مجامع دانشگاهی و هم در عرصه سیاست گذاری، اهمیت درخور توجهی یافته است. بااین حال، هنوز تعریف مشخص و جامعی از این مفهوم وجود ندارد. رسیدن به تعریفی مشخص از به زیستن، گامی ضروری برای ساختن چارچوبی مفهومی و سنجش آن است. مرور انتقادی: مقاله مروری پیش رو با تحلیل و نقد تحقیقات قبلی درباره تعاریف و مفاهیم به زیستن از دیدگاه های مختلف عینی گرا و ذهنی گرا و همچنین رویکردهای لذت گرایی و سعادت خواهی انجام شد و بر همین اساس، جمع بندی روشنی از تعاریف مختلف و ابعاد آن ارائه شده است. بررسی پیشینه مفهومی و نظری به زیستن نشان داد که هم در نظریه اجتماعی و هم در گفتمان عامه، هنوز توافق و اجماعی بر سر تعریف نظری و عملیاتی آن وجود ندارد؛ به بیان دیگر، به زیستن مفهومی پیچیده و چندبعدی و بین رشته ای است. این موضوع به افزایش مفاهیم و تعاریف در اشاره به این مفهوم منجر شده است که این تعاریف، اغلب هم پوشی و تناقض معنایی با هم دارند. بحث: باتوجه به اینکه در تعاریف به زیستن، بهتر است بین دو دیدگاه پَهنانِگر (از بیرون به درون) و ژَرفانِگر (از درون به بیرون) تمایز قائل شویم، از هریک از این دو دیدگاه که بخواهیم به به زیستن نگاه کنیم، فرد می تواند با محیط خارج از خود گفت و شنود برقرار کند و به دنبال حفظ تعادل بین فضای درون و بیرون از خود است. برمبنای تحلیل مطالعات پیشین، سعی شده است تا تعریفی مشخص و جامع از به زیستن پیشنهاد شود. براساس این تعریف، «به زیستن وضعیت خوشایندی است که درارتباط با بستر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیط معنا پیدا می کند. این وضعیت پویاست و فرد دائماً بین فضای درونی خود با فضای بیرونی گفت و شنودی برقرار می کند که به ارزیابی از موقعیت ها می انجامد. برهم خوردن برداشت فرد از تعادل بین فضای درون و بیرونش و همچنین هماهنگی نداشتن عناصر بیرونی، وضعیت خوشایند فرد را برهم می زند. همچنین، این وضعیت فرایندی بوده و از انباشت تجارب فرد در طول دوران های مختلف زندگی، کودکی، جوانی، میان سالی، بزرگ سالی و سالمندی شکل می گیرد.»
تعیین ارتباط بین هوش معنوی با واکنش های هیجانی پرستاران شاغل در بیمارستآن های دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۳
۱۷۷-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: هدف سیاست های اجتماعی، ارتقای رفاه، کیفیت زندگی و به طور خاص سلامت اعضای جامعه است. در این راستا، هوش معنوی یکی از توانایی های شناختی انسان است که نقش مهمی در ابعاد و جنبه های مختلف زندگی ا نسان دارد و به ویژه روی عملکرد افراد در سازمان ها تأثیر دارد.پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط هوش معنوی با واکنش های هیجانی (اضطراب، افسردگی و استرس) در پرستاران انجام گردید. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی همبستگی می باشد که در بین 270 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران با نمونه گیری در دسترس (آسان) اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی سه قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه ی هوش معنوی و پرسشنامه ی هوش هیجانی بود که در اختیار پرستاران در سه شیفت صبح، عصر و شب قرار داده و پس از 24 ساعت جمع آوری گردید و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و هر سه مولفه واکنش هیجانی یعنی اضطراب، افسردگی و استرس ارتباط وجود دارد. نتایج: جهت دستیابی به پیشرفت و ارتقاء عملکرد و رفتار پرستاران و همچنین کنترل واکنش های هیجانی آنان، می بایست علاوه بر آموزش های ضمن خدمت و دور های معمول، تمهیدات لازم جهت ارتقاء هوش معنوی نیز مورد توجه قرار گیرد.
بررسی و تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی (مطالعه کارکنان استانداری استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با عنایت به نقش قابل توجه سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن در ایجاد احساس امنیت اجتماعی ،درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی در بین کارکنان استانداری استان گلستان بپردازد.در این پژوهش که به روش پیمایشی انجام شده است،268 نفر از کارکنان استانداری با استفاده از شیوه نمونه برداری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب و با کمک ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند.احساس امنیت اجتماعی در سه بعد نظم اجتماعی،انسجام اجتماعی و امنیت هویت و سرمایه اجتماعی در سه بعد اصلی اعتماد اجتماعی،مشارکت اجتماعی و حکایات و کدهای مشترک سنجیده شده اند. اعتبار ابزار به شیوه محتوایی محرز شده است و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها،حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش دارد.یافته های تحقیق حکایت از رابطه مستقیم و معنی دار سرمایه اجتماعی و ابعاد سه گانه آن با احساس امنیت اجتماعی دارد و ضرورت بسترسازی جهت ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی آحاد جامعه را آشکار می سازد.
هویت اسلامی- ایرانی از دیدگاه نظریه آشوب و پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز برخورداری از هویت های چندگانه ملی، محلی، بین المللی، دینی، شغلی، جنسیتی، حرفه ای، گروهی، قومی، زبانی و ... جزئی از اقتضائات زندگی اجتماعی است. این هویت های چندگانه و پیچیدگی آنها ما را متوجه این سؤال می کند که هویت اسلامی ایرانی در دوره حاضر تحت تأثیر چه عناصری قرار می گیرد و این عناصر چگونه به شکل گیری، شکوفایی و زوال این هویت منجر می شود. ما برای پاسخگویی به این پرسش، این فرضیه را به آزمون می گذاریم که هویت ایرانی - اسلامی تحت تأثیر عناصر متعامل گوناگون و بازیگران بیشمار، به صورت خودسازماندهی شده ای سامان می یابد و آسیب های آن به صورت خود ترمیمی درمان می شود. برای آزمون این فرضیه از نظریه آشوب که نظریه شناخت سیستم های پیچیده است، استفاده می کنیم. ما در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که عناصر هویت ساز نه به صورت هرمی، بلکه به صورت شبکه ای رفتار می کنند. وی ژگی های هویتی به صورت خودهمانندی در همه بخش های آن تکرار می شوند. هویت اسلامی - ایرانی به خودترمیمی می پردازد و به پدیده های بسیار کوچک که اغلب نادیده گرفته می شود، حساس است و همه این رفتارها به صورت خودسازماندهی شده ای صورت می گیرد و در نهایت اینکه برای سامان هویت اسلامی - ایرانی در این سیستم آشوبناک و پیچیده باید به این ویژگی ها توجه و مطابق آن برنامه ریزی و فعالیت کرد
تحلیل انتخاب سیاست های مختلف یارانه کود بر اساس دید گاه گندم کاران منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، از معیار برتری تصادفی درجه اول و دوم و نیز کارآیی تصادفی با توجه به یک تابع برای انتخاب نوع سیاست پرداخت یارانه کود از دیدگاه کشاورزان گندم کار منطقه سیستان استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در سال زراعی 90-1389 انجام و شش سیاست برای انجام تحقیق طراحی شد. کشاورزان به سه گروه خرده پا، متوسط و بزرگ مالک تقسیم بندی شدند. سپس، بر اساس معیارهای برتری تصادفی و رفتار مخاطره گریزی هر گروه از کشاورزان، دیدگاه آنها در انتخاب نوع سیاست پرداخت یارانه کود بررسی شد. در نهایت، محاسبه تفاوت میانگین مقادیر معادل اطمینان در کشاورزان خرده پا، متوسط و بزرگ مالک نشان داد که با افزایش اندازه مزرعه به دلیل بالاتر بودن ارزش ذهنی سیاست پرداخت یارانه مستقیم کود در بین کشاورزان بزرگ مالک، این کشاورزان حساسیت بیشتری به حذف یارانه ها نشان می دهند.
تحلیل عملکرد سازمان های مردم نهاد در حوزه مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر ،با نگاه عاملیت_ ساختار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۲
۲۵۱-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در موضوع مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر در شهر تهران، چگونه می توان درباره عاملیت و ساختار در فعالیت سمن ها یا سازمان های مردم نهاد یا NGOها بحث کرد؟ چگونه می توان تأثیرگذاری سمن ها را در این حوزه افزایش داد؟ پاسخ به این دو سؤال هدف اصلی این مطالعه است. روش: ابتدا منظومه مفهومی سه جامعه شناس مطرح درباره عاملیت و ساختار توضیح داده شده، سپس به سؤالات مطالعه با راهبرد پژوهشی استقرایی و روش مطالعه مصاحبه پاسخ داده شده است. یافته ها: مطالعه حاضر، نقش و اثرگذاری سمن ها و منابع و سرمایه ای که در اختیار دارند و همچنین، موانع پیش روی فعالیت آن ها را به صورت دسته بندی شده ارائه کرده است. بحث: براساس نتایج این تحقیق، برای تأثیرگذاری مؤثر سمن ها در مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر بر پیشنهادهایی همچون افزایش مشارکت مردم و انجام اقدامات فرهنگی در عرصه پیشگیری و همچنین، پشتیبانی جدی ستاد مبارزه با مواد مخدر در راستای رفع موانعی همچون عدم نبود وحدت در حوزه درمان، ناهماهنگی بین دستگاه های دولتی و حضور ستاد به مثابه عاملی تأثیرگذار در ایجاد همکاری مناسب میان دولت و NGOهای فعال، تأکید شده است.
ارزیابی اثرات سازمان اجتماعی- کالبدی محله نارمک شمالی بر رضایتمندی سکونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
113 - 140
توجه به سازمان اجتماعی کالبدی محلات با توجه به تأثیراتی که بر کیفیت زندگی و به تبع آن رضایتمندی سکونتی شهروندان دارد، از جنبه های مختلف حائز اهمیت است.
در این پژوهش در پی دست یابی به این هدف هستیم که با توجه به سازمان اجتماعی کالبدی محلیه نارمک شمالی رضایتمندی سکونتی ساکنان را با تأکید بر رابطیه پویای انسان محیط با یکدیگر مقایسه کنیم؛ برای پی بردن به این نکته که بعد از گذشت چند دهه از شکل گیری این محلات رضایتمندی سکونتی در کدام یک از بخش های این محله مطلوب تر است. همچنین بررسی اینکه چه عواملی در میزان رضایتمندی سکونتی افراد نقش دارند.
روش تحقیق به کاررفته در این پژوهش تحلیلی توصیفی است. حجم نمونیه آماری مجموعاً معادل 300 نفر بوده است، روش نمونه گیری تصادفی ساده است. تحلیل داده های پرسشنامه بر اساس سه سطح رضایتمندی (سکونتی، واحد مسکونی و محلیه مسکونی)، دو بعد رضایت عینی ذهنی و پنج عامل ابعاد واحد مسکونی، سازمان کالبدی، محیطی، اجتماعی و بعد ادراکی احساسی انجام گرفته است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون بیانگر آن است که رضایتمندی سکونتی در بخش شرقی در سطح پایین تر از متوسط و در بخش غربی در سطح بالاتر از متوسط (میانیه نظری: 3) قرار گرفته است.
رضایتمندی از مسکن در هر دو بخش بالاتر از متوسط و رضایتمندی محله ای آن ها پایین تر از متوسط قرار گرفته است. همچنین در بعد ذهنی و عینی تنها رضایت عینی بخش غربی در سطح بالاتر از متوسط و سایر موارد در سطح پایین تر از متوسط قرار دارند.