فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
163 - 188
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساس امنیت و ضریب امنیت بالا یکی از شاخص های توسعه یافتگی و به سامان بودن جوامع است. در این میان پرداختن به مسائل زنان به خاطر موقعیت متزلزل شان به لحاظ امنیت و این که احساس امنیت در بین زنان کمتر از مردان است خود مستلزم اهتمامات نظری و تجربی خاصی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی هویت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی زنان در بوستان های شهر اهواز می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی- پیمایشی است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده است. تعداد نمونه برابر 130 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی با به کارگیری نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: از بین ویژگی های شخصی زنان فقط متغیر سابقه سکونت بر میزان احساس امنیت آنان تأثیرگذار است و احساس امنیت زنان از عواملی مانند سن، سطح تحصیلات و اشتغال متأثر نیست. اصول و معیارهای امنیت اجتماعی بر احساس امنیت زنان تأثیرگذار است به طوریکه همبستگی این دو متغیر نیز، برابر با 66/0 می باشد. همچنین هویت اجتماعی زنان و احساس امنیت آنان نیز متأثر از همدیگر هستند و همبستگی به دست آمده عدد 671/0 را نشان می دهد. نتیجه گیری: بین ویژگی های سنی پاسخ دهندگان، سطح تحصیلات و اشتغال آنان رابطه معناداری آماری وجود ندارد. بین مدت سکونت پاسخگویان و میزان احساس امنیت آنان، رابطه معناداری آماری وجود دارد (006/0). رابطه بین اصول و معیارهای امنیت اجتماعی با احساس امنیت زنان به لحاظ آماری معنادار می باشد.( 007/0). بین هویت اجتماعی زنان و احساس امنیت آنان نیز با (000/0) معنادار است بنابراین رابطه بین این دو متغیر در پارک های مورد مطالعه تأیید می شود.
تحلیل کیفیت فضاهای عمومی مرکزی شهر تهران و پیامدهای آن بر رفاه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
111 - 144
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی شهر و کاهش رفاه شهری به عنوان مسئله اصلی تحقیق، سعی شده با شناسایی مؤلفه های کیفی فضاهای عمومی که مؤثر در ارتقاء دموکراسی شهری و کنش های اجتماعی می باشند به دنبال ارائه راهکاری برای بهبود رفاه شهری باشیم، به طور خلاصه در این پژوهش سعی شده علاوه بر تدقیق مفهوم رفاه شهری در فضاهای عمومی، به معرفی مؤلفه های کیفی مؤثر در محیط بر رفاه شهری با معیارهایی مانند زیست پذیری و سرزندگی بپردازیم و همچنین به زمینه های مفهومی رویکردهای موجود نیز اشاره گردیده است. در بخش نخست با بررسی دیدگاه خبرگان و صاحبنظران از طریق مصاحبه با ارائه بهترین شاخص های سنجش کیفیت فضاهای عمومی در محدوده مورد مطالعه، مفاهیم مشترک به طور جامع تر بازشناسی گردید. در بخش دوم تحلیل میزان کنش های جمعی و تعاملات اجتماعی با تکنیک شمارش و عکس برداری بوده و برای سنجش برخی از مؤلفه های دموکراسی شهری، زیست پذیری و سرزندگی و آزمون فرضیات به نظرسنجی از شهروندان پرداخته ایم. بر پایه یافته های این پژوهش باید گفت کیفیت فضاهای عمومی مورد مطالعه به لحاظ شاخص های زیست پذیری و سرزندگی در حد بسیار پایین قرار دارد و پایین بودن این مؤلفه های کیفی موجب کاهش مؤلفه های دموکراسی شهری و کنش های اجتماعی به عنوان شاخص های اصلی و مهم رفاه شهری گردیده است
شناسایی موانع غیر اقتصادی جذب سرمایه گذاری (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات زیادی ارتباط رشد و توسعه اقتصادی با سرمایه گذاری را اثبات نموده اند. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می هد که عامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی آنها سرمایه گذاری بوده است. بنابراین جذب سرمایه گذاری عامل مهم و تاثیر گذار بر رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در هر کشور یا منطقه می باشد. سرمایه گذاری در هر منطقه تابع عوامل اقتصادی و غیراقتصادی است. نظریه های اقتصادی، نقش عوامل اقتصادی بر سرمایه گذاری را بیان نموده اند در حالی که سرمایه گذاری می تواند تابع مجموعه ای از عوامل غیراقتصادی مانند عوامل سیاسی، امنیتی، فرهنگی، قانونی و ... باشد. این عوامل در هر منطقه می تواند متفاوت از مناطق دیگر حتی در داخل یک کشور باشد. در تحقیق حاضر، موانع غیر اقتصادی جذب سرمایه گذاری در استان لرستان بررسی شده است. این تحقیق به روش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج نشان داد که موانع سیاسی امنیتی با ضریب تاثیر 99/0 بیشترین تاثیر را در عدم جذب سرمایه گذاری در استان لرستان داشته و در رتبه اول جای دارد. در این خصوص موانع فرهنگی اجتماعی و موانع بروکراتیک به ترتیب با ضرایب 80/0 و 72/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. همچنین موانع زیرساختی با ضریب 53/0 و موانع قانونی و قضایی با ضریب 39/0 نیز در عدم جذب سرمایه گذاری در استان لرستان موثر بوده و از لحاظ تاثیرگذاری در رتبه های چهارم و پنجم جای دارند
مطالعه ی تجربه ی زیسته و درک زنان از مشارکت در نهادهای مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن های مدنی به مثابه بنیان نظم اجتماعی دموکراتیک در واسازی رده بندی های اجتماعی نقش قابل توجهی ایفا می نماید. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از مشارکت در انجمن های مدنی، به روش نظریه زمینه ای با ۲۰ نمونه زن دارای تجربه فعالیت انجمنی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته به عمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حضور و مشارکت زنان در انجمن های مدنی تابع منابع در دسترس زنان و تجربه ی زیسته ی فعالیت اجتماعی است و زمینه ی مذکور به مثابه شرایط علّی، کمّ و کیف مشارکت زنان را رقم می زند. در این میان، بازتعریف و بازسازی خود، تکوین اخلاق مدنی، بسط تعلقات و مسئولیت پذیری اجتماعی به مثابه زمینه ی تسهیل گر، و ازجاکندگی اجتماعی و مکان زدایی و بسترزدایی از زنانگی و تقویت ساخت فرصت های اجتماعی به عنوان شرایط مداخله گر عمل نموده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از کنش مدنی بر سیاست حضور و تقدیس کنش ورزی زنانه، کارآمدی، ندای درون، برون رفت از ملال زندگی، و بسترزدایی فرهنگی از زنانگی دلالت دارد. بر اساس کنش های زنان، انجمن های مدنی پیامدهای فردی، اجتماعی و فرهنگی وسیعی برای زنان در بر داشته است که در ذیل مقوله هسته توانمندساز- ساختاربخش متمرکز است.
ناباروری و عدم احساس امنیت در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
67 - 92
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش در زمینه ناباروری و متعاقب آن احساس ناامنی و بروز احتمالی طلاق انجام شده است. ناباروری می تواند باعث بروز احساس ناامنی اجتماعی، اضطراب اجتماعی، نگرانی از آینده خانواده و بروز خشونت خانگی شود. هدف پژوهش حاضر یافتن مشکلات تهدیدکننده ثبات زندگی مشترک ناشی از ناباروری در زوجین نابارور جامعه ایران است. روش شناسی: این مطالعه کیفی در سال های 1398-1396 از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 40 فرد نابارور مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری ابن سینا انجام شد. درتحلیل داده ها از روش کدگذاری اشتراوس و کوربین[1] استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر آشکار ساخت که ناباروری و فرآیند درمان آن به خودی خود منجر به ایجاد ابهام در زندگی می شود و به دنبال خود انواعی از استرس های فردی، خانوادگی و اجتماعی و احساس شکست، اندوه، فقدان و خشم را به همراه دارد. همین موارد به پایین آمدن کیفیت زندگی افراد و ایجاد بحران می انجامد در نتیجه افراد احساس عدم امنیت در زندگی زناشویی می کنند. در صورتی که بحران حل نشود و تداوم یابد، ناباروری به عنوان تهدیدی جدی برای ثبات زناشویی و واقعیت های مشترک زن و شوهر به شمار می آید. نتیجه گیری: در واقع ناباروری به عنوان یک اختلال پیش بینی نشده، روال عادی زندگی افراد را بر هم زده و آنان را به حاشیه منفی منحنی نرمال می راند. این حاشیه منفی می تواند منتهی به ایجاد بحران و سبب ساز عدم احساس امنیت گردد. برقراری امنیت در زندگی زن و شوهرهای نابارور منوط به رهایی از تهدید و امکان بهره گیری از فرصت هاست.
راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
93 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی برون سازمانی پلیس به عنوان حاصل مجموعه ای از منابع، ابعاد و مؤلفه ها در یک سیستم اجتماعی مرتبط با نیروی پلیس تلقی می شود. از آنجا که سرمایه اجتماعی پدیده ای است که افزایش آن به سختی صورت می پذیرد اما به راحتی و با کوچکترین اشتباهات رو به افول می گذارد نیروی انتظامی ملزم به برنامه ریزی و سیاستگذاری راهبردی برای حفظ و ارتقای این سرمایه با اهمیت می باشد. در این راستا تدوین و طراحی راهبردهای مناسب برای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس از جمله مهم ترین اقداماتی است که باید در این راستا انجام پذیرد. بر همین اساس این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس در شهر تهران کدامند؟ روش شناسی: در این پژوهش بر اساس روش کیفی و تکنیک سوات و با استفاده از ماتریس کمّی برنامه ریزی راهبردی اقدام به تدوین و اولویت بندی راهبردها شده است. به این منظور برای ارائه راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس از چارچوب برنامه ریزی راهبردی به عنوان روش مناسب برای پاسخ به سوال اصلی این پژوهش استفاده شد. همچنین از داده های ثانویه به عنوان مبنایی برای تعیین عوامل کلیدی استفاده گردید. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه سرمایه اجتماعی پلیس بوده که از بین آنها به روش هدفمند تعداد 25 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیدند. یافته ها: یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که نیروی انتظامی برای ارتقای سرمایه اجتماعی خود از نقاط قوت و فرصت های مناسبی برخوردار می باشد. براساس تحلیل های انجام شده راهبردهای چهارده گانه ای برای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس طراحی و اولویت بندی شد. راهبردهای تدوین شده در گروه راهبردهای تهاجمی قرار می گیرد. این گونه راهبردها بر پایه بهره گرفتن از قوت های سیستم برای مقابله با ضعف ها و استفاده از فرصت ها برای کاهش تهدیدها تدوین می شوند و هدف آن به حداکثر رساندن نقاط قوت و فرصت (جمع بندی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، قوت ها و ضعف ها با نمره 756/2 و فرصت ها و تهدیدها با نمره 699/2) است که راهبردهای تدوین شده برای ارتقاء سرمایه اجتماعی پلیس نیز با این جهت گیری تدوین شد بر این اساس راهبرد ارتقای سطح کارامدی و توانمندی پلیس در انجام مأموریت های انتظامی، با نمره جذابیت 504/6 به عنوان اولویت نخست راهبردی تعیین گردید. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است نیروی انتظامی قابلیت آن را دارد تا با برنامه ریزی مناسب بر اساس راهبردهای ارتقای سطح کارامدی و توانمندی پلیس در انجام مأموریت های انتظامی با نمره جذابیت(504/6)، استفاده حداکثری از منابع موجود سازمانی و فراسازمانی به منظور بهبود وجهه و شأن و منزلت اجتماعی پلیس، ارتقای سطح مشروعیت و مقبولیت مردمی و افزایش اقتدار و اعتماد به پلیس در جامعه با نمره جذابیت (499/5)، بسترسازی برای تقویت ارتباط پلیس با جامعه با نمره جذابیت (843/4)، بهره گیری از ابزارها و روش های نوین به منظور تحول در اطلاع رسانی و ارتقاء و توسعه ی آگاهی بخشی بیشتر به جامعه نسبت به فعالیت ها و کارآمدی پلیس به منظور تقویت همکاری آنان در راستای ارتقای نظم و امنیت با نمره جذابیت (071/4)، افزایش پاسخگویی و مسئولیت پذیری پلیس نسبت به شهروندان و نهادهای اجتماعی با نمره جذابیت (938/3)، بهبود الگوهای رفتاری پلیس نسبت به شهروندان با نمره جذابیت(732/3) و سایر راهبردها، تحولی اساسی در این حوزه ایجاد نماید.
بررسی فقهی وقوع طلاق در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
411-427
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وقوع یا عدم وقوع طلاق در فضای مجازی، از طریق ایمیل، پیامک و یا سایر وسایل ارتباط جمعی است، که به روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوا می باشد. داده های پژوهش بر پایه روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. طلاق مجازی یعنی این که زوج با استفاده از یک نامه اینترنتی(ایمیل) یا یک پیامک و امثال این ها، همسرش را طلاق دهد. فقها درباره وقوع، یا عدم وقوع چنین طلاقی اختلاف نظر دارند. گروهی معتقدند هرچند طلاق کتبی تحت شرایطی واقع می شود؛ اما طلاق به این شیوه، به دلیل مخالفت با عرف شرع، عدم همخوانی با سبک زندگی اسلامی، وجود فریب و نیرنگ، عدم احراز اراده زوج، ترویج هرج و مرج در جامعه، و تخریب بنیان خانواده جایز نبوده و واقع نمی شود. در مقابل موافقان با استناد به اطلاق و عموم آیات و احادیث وارده در بحث طلاق، قیاس به طلاق کتبی و طلاق هازل، اقرار زوج در حضور قاضی و احراز اراده او بر ایقاع طلاق و ارائه ایمیل حاوی امضای الکترونیکی ثبت شده و رعایت شروط طلاق، وقوع آن را جایز می دانند. براساس پژوهش انجام شده، نظریه موافقان با رعایت شروط مقرّر، به دلیل قوت ادله، سنخیت با مطالبات عمومی و اقتضائات عصر حاضر راجح به نظر می رسد.
Identification of Servant Leadership Components: Providing a Conceptual Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The necessity, importance, and role of leadership in an organization is not hidden from anyone. The purpose of this article is to identify the components of servant leadership in the Tehran Martyrs' Martyrs and Sacrifice Affairs headquarters and provide a conceptual model based on it. Methology: This study was applied in terms of data collection and descriptive-survey data and in terms of mixed method which included first qualitative research and fuzzy Delphi method and then quantitative research method. Practical is in a specific field and applied research is directed towards practical application of knowledge. This research was conducted in 1977, considering the dimensions and components of the models proposed in the field of servant leadership to provide a model for organizations. The results were refined using Fuzzy Delphi method formulas gone. Findings: The model of servant leadership components in the Martyrs and Martyrs Foundation of Tehran headquarters is presented in 8 dimensions: servitude, humility, trust, insight, empowerment, grouping, kindness, and altruism that determine servant leadership. Conclusion: The model presented in this study can evaluate the components of servant leadership and considering the use of rich theoretical foundations in relation to the subject and comparing with different models and indicators to be measured and applying expert opinions, It is possible for organizations to present a leadership plan while analyzing the current situation and utilizing successful experiences.
بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر الگوی مصرف تغذیه در میان شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
151 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر الگوی مصرف تغذیه در میان شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل است. از لحاظ هدف، تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات پیمایشی است. در این پژوهش از نظریه ی سبک زندگی پیر بوردیو و نظریه ی پست مدرنیستی کارکرد شبکه های اجتماعی به عنوان چارچوب نظری منتخب استفاده شده وجامعه آماری این تحقیق کلیه ی شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل است که طبق آخرین سرشماری تعداد آنها بیش از 115000 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر برآورد گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. طبق نتایج توصیفی به دست آمده از تحقیق، به طور میانگین نیمی از نمونه آماری، حداقل روزی یک ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند برای شبکه تلگرام و اولویت بیشتری قائل هستند. نتایج آمار استباطی نشان داد که شبکه های اجتماعی بر اصلاح الگوی مصرف تغذیه در میان شهروندان شهر اردبیل تأثیر مثبت معناداری دارد و 255/0 از تغییرات مربوط به اصلاح الگوی مصرف تغذیه شهروندان را پیش بینی می کند. همچنین شبکه های اجتماعی بر ابعاد مصرف تغذیه ای به سبک طب سنتی و ایمنی غذا تأثیر مثبت معنادار و بر بُعد مصرف فست فودها تأثیر منفی معناداری داشتند.
Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Schema Therapy on Resiliency of Breast Cancer Patients in East Tehran Medical Centers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the importance of cancer in human societies and its negative effects on human body and psyche, the aim of this study was to compare the efficacy of Acceptance and Commitment Therapy and Schema Therapy on resiliency of breast cancer patients in East Tehran Medical Centers. Methodology: This study is a pilot study with single stage cluster sampling method. We selected 150 patients with breast cancer in East of Tehran. The Connor-Davidson Resiliency Questionnaire was presented. Forty-five subjects were randomly selected and divided into three groups of 15, consisting of two interventions and one control group, 12 sessions of group schema therapy and 12 sessions of acceptance-based therapy, each session lasting 90 minutes. Each intervention was performed twice a week for 3 days. At the end of treatment all three groups were tested. Findings: The finding showed that there is a significant difference between the experimental group under the influence of Acceptance and Commitment Therapy and Schema Therapy in post-test resiliency. F (1.41) = 530/35. Conclusion: The results showed that schema therapy is more effective on resiliency than, Commitment-Based and Acceptance.
رابطه عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی با شیوه های همسرگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
167 - 204
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، استفاده کاربران از اینترنت در حال گسترش است، شبکه های اجتماعی مجازی با عملکرد متنوعی که دارند می توانند با کارکرد پنهان خود بر شیوه های همسرگزینی تاثیر گذار باشند. این مقاله به بررسی جامعه شناختی تاثیر عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی بر شیوه های همسرگزینی می پردازد. در چارچوب نظری از نظریه های ویلیلم گود، گیدنز و هابرماس استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق هم زنان و مردانی تهرانی که در ده سال گذشته یعنی دهه نود ازدواج کرده اند، بوده است. که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سپس سهمیه ای 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است و داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS22 ، نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین گسترش حوزه عمومی، شکل گیری تفاهم ارتباطی، افزایش آگاهی و تحرک اجتماعی با شیوه های همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از مدل معادلات ساختاری تأثیر گسترش حوزه عمومی(38/0)، افزایش تفاهم ارتباطی(56/0)، افزایش آگاهی(81/0) و تحرک اجتماعی(56/0) است.
مدل سازی روابط علّی بین احساس عدالت (توزیعی و رویه ای) با اعتماد و احساس تعلق به مدرسه بین دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
165 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است و با هدف بررسی روابط بین ابعاد احساس عدالت (توزیعی و رویه ای) با اعتماد و احساس تعلق به مدرسه بین دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است. تعداد 530 دانش آموز دوره دوم متوسطه با نمونه گیری طبقه ای نسبی، برای نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. برایتجزیه و تحلیلداده هاوبررسی فرضیه های پژوهشازروشمعادلاتساختاریاستفادهشدهاست. نتایج تحلیل مسیر نشاندادند اثر مستقیم عدالت رویه ای (35/0)، توزیعی (34/0) و اعتماد (23/0) بر احساس تعلق به مدرسه مثبت و در سطح 001/0 و اثر مستقیم عدالت رویه ای (39/0) و توزیعی (36/0) بر اعتماد مثبت و در سطح 001/0 معنی دار است. ازسوی دیگر، اثر غیرمستقیم عدالت رویه ای (09/0) و عدالت توزیعی (08/0) بر احساس تعلق به مدرسه ازطریق اعتماد در سطح 01/0 مثبت و معنی دار بود؛ بنابراین، اعتماد نقش واسطه ای در ارتباط بین عدالت رویه ای و عدالت توزیعی با احساس تعلق به مدرسه دارد.
Iranian English Language Teachers’ Conceptions Towards Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the study was to examine teachers’ perceptions towards research by first investigating teachers’ conceptions about research and second, by examining the extent to which teachers read and do research. Methodology: To this end, the participants of the present study were 98 English language teachers from language institutes and schools. Utilizing Borg’s (2009) questionnaire, at first, the questionnaire responses were analyzed to determine the teachers’ view of research; in this section, the teachers were asked to point out to what extent they felt the activities described in 10 scenarios were or were not research. Findings: The results indicated that three scenarios were considered to be “probably research” and scenarios 4, 5 and 6 were regarded as “definitely research” by the participants. On the other hand, two scenarios were recognized as “definitely research”. The results of the second research question showed that among 98 English teachers only 24 teachers “often or sometimes” read published research which is a very high index. Teachers’ reasons for the answers to the second research question were lack of time, knowledge, access to resources, and institutional support. The findings of this research indicate that teachers’ conceptions of research are very near to conventional scientific theories. Only 12.2% of the teachers mentioned that they “do research”. Conclusion: the findings of the present study may be useful for teachers who want to promote their English teaching as such findings are suggested to improve their level of engagement in research activities, and consequently the quality of their research.
«تاریخ هنر» به مثابه «تاریخ سیاسی» نقدی بر رویکرد سیاست-محور در تاریخ نگاری هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلط رویکرد سیاست-محور در تاریخ نگاری از اواخر قرن نوزدهم و مقارن با پیدایش رویکردهای تاریخ جدید به چالش کشیده شده است و تاریخ نگاران و فیلسوفان تاریخ در دوره ی جدید در تلاش برای به چالش کشیدن این پارادایم، الگوها و شیوه های تاریخ نگری و تاریخ نگاری بدیلی ارائه کرده اند که با عنوان «تاریخ جدید» شناخته می شود. منابع گوناگون تاریخ هنر و معماری اسلامی در طول قریب به دو سده از پیدایش این حوزه ی مطالعاتی و مشخصاً یک سده از ورود این حوزه به آکادمی و در نتیجه تولید گستره ی متنوعی از متون پیرامون میراث هنری تمدن اسلامی، سنت تاریخ نگاری مشخصی را شکل داده اند که نگارندگان آن را «سنت تاریخ نگاری هنر اسلامی» می نامند. حال اگر بر اساس پارادایم تاریخ جدید به نقد این سنت تاریخ نگاری بپردازیم به نتایج قابل توجهی دست خواهیم یافت. هدف از این پژوهش، پرده برداشتن از رویکرد سیاست-محور موجود در سنت تاریخ نگاری هنر اسلامی و نقد پارادایم تاریخ نگاری سنتی مسلط در این سنت است. رویکرد روشی انجام این پژوهش کیفی است. داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای-اسنادی گردآوری شده و برای تحلیل داده ها از تکنیک «تحلیل مضمون» استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، منابع و متون اصلی تاریخ هنر اسلامی عمدتاً منظر روایی سیاسی را برای روایت تاریخ و سرگذشت هنرها در جوامع اسلامی به کار بسته است و در نتیجه ی آن بخش مهمی از میراث هنری تمدن اسلامی به حاشیه رانده شده است.
نقش انواع سرمایه در مشارکت اقتصادی زنان: مطالعه تطبیقی کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۲
۵۴-۹
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی محرک اصلی و موتور توسعه جوامع است به گونه ای که تولید ارزش و انباشت سرمایه و در بیانی جامع تر توسعه بدون مشارکت نیروی انسانی بسیار سخت و غیرممکن است. دراین بین، درحالی که نیمی از جمعیت جوامع را زنان تشکیل می دهند، نرخ مشارکت آنان در اقتصادها بسیار ناهمگون و از دامنه تغییرات بسیار بالایی برخوردار است. باوجوداینکه مشارکت زنان در بازار کار متأثر از متغیرهای عاملیتی و ساختاری است، به نظر می رسد دامنه بالای تغییرات این نرخ در بین کشورها دلالت مؤکدی بر نقش متغیرهای کلان و ساختاری دارد. روش: مقاله حاضر با دستمایه قرار دادن سازه سرمایه بر آن است که با استفاده از داده های موجود انتشاریافته توسط سازمان بین المللی کار و مؤسسه لگاتم به بررسی رابطه و تأثیر انواع سرمایه بر مشارکت اقتصادی زنان در بین کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه بپردازد. یافته ها: کشورهای اتحادیه اروپا با نرخ بالای مشارکت اقتصادی زنان و کشورهای خاورمیانه با مقدار پایین این نرخ تفاوت معناداری در برخورداری از سرمایه و انواع آن (سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نهادی) دارند. به عبارتی، بین برخورداری از انواع سرمایه و مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد بررسی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که سرمایه های مذکور حدود 70 درصد تغییرات مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای موردمطالعه را تبیین می کند. بحث: سرمایه، ظرفیت و پتانسیل مثبتی است که کنشهای اقتصادی شهروندان را تسهیل می کند. ازاین رو، شرایط خوب نهادی، مادی و اجتماعی می تواند مشارکت اقتصادی را تسهیل نماید. از سویی دیگر، جوامعی که در آنها انواع سرمایه به وفور هست، نابرابرهای جنسیتی ازجمله دسترسی به انواع سرمایه حداقل است. بنابراین، رونق انواع سرمایه و کاهش نابرابری جنسیتی بستری است که مشارکت اقتصادی زنان می تواند از مسیر آن محقق می شود.
آسیب شناسی زیرمنظومه همشیرها : مطالعه کیفی دنیای پدیداری همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
331-345
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجهبهمشکلات فراوان خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD و عدم شناسایی آسیب های زیرمنظومه همشیرها در پیشینه پژوهشی ،هدف این پژوهششناساییآسیب هایزیر منظومه همشیرها درخانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD است. روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی [1] انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD بود که به مراکز مشاوره یا روانپزشکی شهر سنندج رجوع کرده بودند.نمونه گیری با روش هدفمند و شامل 27 نفربوده است.ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی(1987) انجام شده است. یافته ها: در این پژوهش اطلاعات به دست آمده ی حاصل از کدگذاری در سه دسته کدگذاری توصیفی [2] ، تفسیری [3] و تبیینی [4] قرار گرفته اند که شامل 3 کد تبیینی، 9 کد تفسیری و 44 کد توصیفی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زیرمنظومه همشیرها تحت تأثیر مشکلات فرزند ADHD خانواده قرار دارد و آسیب های خاص و تأثیرات منفی بر این زیرمنظومه وارد می کند. بنابراین این زیرمنظومه نیازمند نظارت،حمایت و آموزش های خاصی است تا از میزان آسیب های آن کاسته شود. [1] Phenomenological [2] .Descreptive [3] . Interpretative [4] .Explanatory
دینداری و اخلاق کسب و کار در بازار (مورد مطالعه شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله وضعیت دینداری بازاریان و رابطه ی آن با پایبندی به اخلاق کسب و کار در بازار شهر بابل بررسی شد. نظریات دورکیم و وبر مهم ترین دیدگاه های مورد استفاده در مبانی نظری بودند. روش تحقیق این مطالعه پیمایش بود، و از نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و از نمونه ای با حجم کلی 378 نفر در بازار شهر بابل گردآوری شد. پرسشنامه به کار گرفته شده برای سنجش متغیر پایبندی به اخلاق کسب و کار محقق ساخته بود. برای سنجش متغیرهای وضعیت دینداری نیز از مقیاس های موجود تهیه شده توسط سایر محققین بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد میزان دینداری و دینداری فقهی در طی نسل های متوالی بازاریان تضعیف و دینداری غیررسمی تقویت گردیده است. علاوه بر این نتایج حاکی از آن است که با تضعیف میزان دینداری و دینداری فقهی، و تقویت دینداری غیررسمی التزام به اخلاق کسب و کار تضعیف گردیده است. بدین ترتیب وجود رابطه میان دینداری و پایبندی به اخلاق کسب و کار تأیید شد.
کاربست سنت های نظری کنش اجتماعی در خوانش سطوح فضایی با تأکید بر مولفه های «زندگی روزمره»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
112 - 146
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر نگاه انتقادی به مسائل فضایی، لزوم نقد و دگرگونی روش های برخورد با فضا را (نظری و عملی) بدنبال داشته است. خوانش انتقادی فضا به عنوان روشی برای توصیف، تفسیر و نقد «زندگی روزمره» و شناسایی مسائل فضایی از این منظر شناخته می شود. خوانش فضا در اولین گام در سنت های نظری و مولفه های موثر بر آن تجلی می یابد. در نیم قرن اخیر، به موازات «چرخش فضایی» نظریه های اجتماعی، «زندگی روزمره» محور مطالعات فضا و روش های شناخت آن قرار می گیرد. تعبیر فضا به امری اجتماعی، چندلایه ای و رابطه ای، پیش فرض هایی از این چرخش است. در این دوران نظریات به مثابه ی یکی از نیروهای سازنده ی فضا در نظریه ی «تولید اجتماعی فضا» مطرح می شود. همین امر ما را بر آن داشت که ضمن بررسی کلی انواع نظریات اجتماعی به سطح بندی آن ها در خوانش فضا بپردازیم؛ تا از این طریق دیدگاه جامع تری برای شناخت، تحلیل مسائل و ارائه ی راهکارهای فضایی داشته باشیم. از این رو نخست به بررسی پیش فرض های نظریات اجتماعی (سطح کلان و خرد با تأکید بر فضا، زندگی روزمره و کنش) و سپس با محوریت مفهوم کنش؛ به مثابه ی یکی از مهم ترین لایه های فضایی؛ به سه نظریه ی نمایشنامه، پرکتیس و تناقض می پردازیم. در نهایت این نظریه ها برای کاربست در خوانش فضا سطح بندی و ابعاد گوناگون آن ها بررسی می شود. ازاین رو کلیات هر نظریه؛ با استناد به متون، اسناد کتابخانه ای و اینترنتی؛ در یک چارچوب توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی توضیح داده می شود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر یک از نظریه های مورد بررسی در سطحی از خوانش فضا کاربرد و کارایی دارد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد اَشکال مقاومت نوجوانان در پذیرش هنجارهای خانوادگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی در دنیای امروز، سهم تعیین کننده ای در کنشگری افراد جامعه برعهده دارند. تا جایی که می توان گفت تحت تأثیر فن آوری های اطلاعاتی، در عصر جدیدی از روابط انسانی به سر می بریم. روش این پژوهش از نظر مسیر از نوع توصیفی است. در این پژوهش، مطالعه در بافت طبیعی، بدون دستکاری آزمایشی و انتخاب نمونه تصادفی از جامعه ی پژوهش، انجام شده است. جامعه آماری آن، تمامی خانواده های ساکن در شهر تهران بوده که400 نفر بر اساس جدول گلن دی ایزرانیل (2008،آنلاین) به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه ای متشکل از 90 گویه که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوا با مقدار 87.5% و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با میزان 0.820 و 0.809 برای متغیرهای نحوه ی استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و هنجارهای خانواده به ترتیب محقق شد، روی آن اجرا گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به بعد خانواده از نظر تعداد نفرات و همچنین در بحث پایگاه اجتماعی با توجه به تحصیلات مادر و پدر خانواده، تا حدودی با توجه به وضعیت درآمد، دارایی و پس انداز خانواده و با توجه به شغل مادر و پدر خانواده، بر اَشکال مقاومت در برابر هنجارها تأثیر دارد. اما بین مقاومت در پذیرش هنجارهای جامعه و نوع حضور و انگیزه ی حضور در شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به زمینه ی مذهبی خانواده رابطه ی معناداری مشاهده نگردید.
تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی و فارسی (خوانداری) و هدیه های آسمان و علوم تجربی پایه پنجم و ششم ابتدایی بر اساس مفاهیم اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مفاهیم اخلاقی به دانش آموزان در کتاب های درسی پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی انجام شد. روش: برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش تحلیل محتوا در دو گام استفاده شد. در گام اول به صورت کیفی، روش تحلیل محتوای عرفی یا استقرایی برای شناسایی مقوله ها به کار گفته شد. در گام دوم، پس از دستیابی به مقوله ها، به صورت کمی و نظام مند و عینی، به بررسی مقوله ها پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کتاب های فارسی (خوانداری)، مطالعات اجتماعی، هدیه های آسمان و علوم تجربی سال تحصیلی 1398-1399 پایه پنجم و ششم ابتدایی که شامل 8 جلد کتاب بود نمونه گیری در این پژوهش به شیوه ی نظری انجام شد و ملاک دسته بندی دروس، وجود محتوای اخلاقی در ساختار دروس کتاب در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داده است که متأسفانه چیدمان مفاهیم اخلاقی در کتب درسی موردتوجه قرار نگرفته است و از میان 12 مفهوم اخلاقی، تنها «تفکر»، «رفتار نیک»، «همکاری» موردتوجه قرارگرفته است و سایر مفاهیم از نظر تعداد تکرار و تنوع چینش در پایه های مختلف فاقد کارایی لازم هستند. نتیجه گیری: پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت و اخلاق، باید به بررسی دوباره ی محتواهای اخلاقی کتاب های درسی پرداخته و نحوه ی ارائه این مفاهیم را بررسی کنند.