فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی انتقادی شمایی از تجربه تحصیلی دختران جوان است. این واکاوی براساس رویکرد روشی نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون (2005) و با تمرکز بر روپوش مدرسه به منزله یکی از منابع نشانه شناختی حاضر در تجربه زیسته عاملان اجتماعی مدنظر انجام شده است. نتایج نشان دادند قواعد الزام آور مدرسه درباره روپوش، دانش آموزان را در فرایندی قرار می دهد که محصول آن، ایجاد نوعی گسست معنایی در صورت بندی تجربه تحصیلی آنها و درنتیجه، ازخودبیگانگی و انفعال آنها هنگام گذراندن دوران تحصیل در مدرسه است. به یک معنا دانش آموزان فرایند تحصیل در مدرسه را جدا از خود و حاکم بر خودشان ادراک می کنند. به این ترتیب تجربه تحصیلی به جای اینکه روندی قدرت افزا برای زنان باشد، به روندی قدرت زدا تبدیل خواهد شد.
تحلیل جامعه شناختی اولویت های تربیت شهروند مطلوب در اسناد رسمی و واقعیت اجتماعی مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
169 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های شهروندی مطلوب از نظر نظام رسمی جمهوری اسلامی و میان دانش آموزان انجام گرفت.روش: روش مطالعه این پژوهش کمی-کیفی بود که برمبنای آن نخست با مرور اسناد رسمی(قانون اساسی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش) با منطق روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه های تربیت شهروندی مطلوب مدنظر نظام جمهوری اسلامی ایران به صورت نظری، فیش برداری شد. سپس فرایند کدگذاری کیفی روی آنها انجام گرفت. در ادامه برای شناسایی جایگاه مؤلفه های شهروندی و نمود آنها در بین دانش آموزان(واحد تحلیل)، از میان معلمان متوسطه پسرانه شهر تهران به عنوان واحد مشاهده به روش پیمایش و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ی 210 نفری انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودساخته جمع آوری گردید که مقدار الفای آن 82/. در سطح قابل قبولی بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss و با استفاده تحلیل عامل اکتشافی و در سطح معناداری 0.05 انجام شد.یافته ها: در این پژوهش با واکاوی مفهومی اسناد مورد مطالعه، مشخص شد که تمامی مؤلفه های تربیت شهروندی در جمهوری اسلامی ایران با محوریت دین و رسیدن به قرب الهی مفهوم سازی شد. براین اساس شهروند در حوزه دینی با شاخص های اعتقادی، عبادی، شناختی و در حوزه اجتماعی با شاخص های منفعت اجتماعی، مشارکت و نقش آفرینی مجزای اجتماعی مطلوب به شمار می آید. با بررسی محورهای شهروندی در بین دانش آموزان مؤلفه ی اعتماد و مسئولیت پذیری با (مقدارویژه 012/6 و تعهد دینی و سازمانی با مقدار ویژه 073/2 بیشترین نمود را در بین دان آموزان داشتند. نتیجه گیری: با بررسی نسبت داه های دو بخش کمی و کیفی می توان نتیجه گرفت لزوم توجه به اولویت های تربیت دانش آموزان به عنوان شهروندان آینده می تواند به هم گرایی دورنی نظام رسمی و واقعیت جامعه کمک کند.
مطالعه کیفی رابطه برساخت خلاقیت و سیالیت ژانرهای موسیقی؛ مطالعه موردی تغییرات ژانری و نوآوری در فرهنگ تولید موسیقی کلاسیک ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سیالیت در تقسیم بندی ژانر موسیقی کلاسیک ایرانی را مرتبط با معنای خلاقیت به مثابه «فرایندی فرهنگی» مطالعه کردیم. از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با پنج نفر از موسیقی دانان در ژانر موسیقی دستگاهی، چگونگی رابطه برساخت خلاقیت در «فرهنگ تولید» صنعت موسیقی ایران را با تقسیم بندی ژانر کلاسیک ایرانی تحلیل کردیم. طبق نتایج، مضامین اصلی عبارتند از «خلاقیت شهرت-محور» که موسیقی شبه دستگاهی، ترکیبی و سفارشی-سازمانی را ایجاد می کند، «خلاقیت ناب» که ژانر هنری را می آفریند و «خلاقیت فرهنگ ساز» که ژانر اصیل دستگاهی و هنر اجتماعی را خلق می کند. در هر ژانری، کدهای اخلاقی و آیینی و جایگاه مخاطب و سود متفاوت است. کدهای اخلاقی و آیینی در مضمون فرهنگ ساز، مرتبط با پیش شرط های اخلاقی مانند تواضع و آداب آیینی ساز زدن است. رابطه با مخاطب، عمودی و در راستای ارتقای سلیقه شنیداری اوست و سود مالی در آن آینده نگرانه است. در خلاقیت ناب، کدهای اخلاقی و آیینی برجسته نیستند، مخاطب غایب است و خود واقعی خالق در این ژانر حضور دارد. ژانر شهرت- محور، با تصور مخاطب شروع می شود، احساس از خودبیگانگی هنرمند در این ژانر وجود دارد، نتیجه گرایی سریع مالی در آن دنبال می شود و کدهای اخلاقی و آیینی مبتنی بر خودنمایی تکنیکی است.
کارآفرینی دانشگاهی بین المللی: سنجش شاخص ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی مدل کارآفرینی دانشگاهی بین المللی به انجام رسیده است. روش: این تحقیق از نوع کاربردی و باکمک روش کمی و با استفاده از روش پیمایشی و همبستگی انجام گرفته است. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه از تعداد ۳۸۴ نمونه آماری از جامعه خبرگان نظری و تجربی حوزه ی کارآفرینی دانشگاهی و کارآفرینی بین المللی گردآوری شده است. ابزار سنجش از طریق خبرگان و دیدگاه آنان اقتباس شده و مورد استفاده قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل شواهد از تحلیل های چند متغیری از جمله تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و مرتبه دوم و مقایسه میانگین یک گروهی استفاده شده است. شاخص های مختلف از اعتبار و روایی مولفه های شناسایی شده در پژوهش پشتیبانی و شاخص های برازندگی از توانمندی بخش اندازه گیری و بخش ساختاری مدل حمایت کرده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری مکس کیو دی ا، اس. پی. اس. اس و ایموس[1]استفاده شده و براساس قاعده نرم افزارهای آماری در مورد نتایج تصمیم گیری و تحلیل شده است. یافته ها: این بخش از پژوهش با شاخص های توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شده است. براساس نتایج تحلیل اکتشافی تعداد ۱۵ مولفه شناسایی و با تحلیل عاملی تاییدی پشتیبانی شده است و براساس تحلیل عاملی مرتبه دوم مولفه ها و ابعاد کارآفرینی دانشگاهی بین المللی مشخص گردیده است. نتیجه گیری: مولفه های فرهنگ کار آفرینی و نوآوری، نهادها و شبکه های علمی و قابلیت شبکه سازی و ارتباطی تشکیل دهنده بعد رفتاری، مولفه های شایستگی های کارآفرینانه، وجهه و جایگاه دانشگاه، فرایند یاددهی و یادگیری و قابلیت های ساختاری تشکیل دهنده بعد توسعه ای، مولفه های سرعت بین المللی شدن، رهبری کارآفرینانه، فرایند تجاری سازی بین المللی تشکیل دهنده بعد فرایندی و مولفه های قوانین و مقررات، ساختار حمایتی، نظام پژوهشی، جهت گیری استراتژیک بین المللی و چشم انداز کارآفرینانه و نظام آموزشی تشکیل دهنده بعد ساختاری مدل کارآفرینی دانشگاهی بین المللی هستند و در نهایت براساس ابعاد و مولفه های استخراج شده، مدل مناسب کارآفرینی دانشگاهی بین المللی ارائه شده است. [1] . AMOS & SPSS
واکاوی بنیادها و تحولات دانشگاههای مهارتی و فنی و حرفه ای در پرتو انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی بنیادها و تحولات آموزش در دانشگاههای مهارتی و فنی و حرفه ای در پرتو انقلاب صنعتی چهارم نگارش یافته است. با بهره گیری از روش فراتحلیل کیفی مبانی نظری و زیرساخت های تحولات ناشی از چهار انقلاب صنعتی بررسی شده است. آنگاه تاثیرات این انقلاب ها بویژه انقلاب صنعتی چهارم بر مراکز آموزش عالی و دانشگاههای مهارتی و فنی و حرفه ای بررسی گردید. نتایج نشان داده که ضرورت دارد دانشگاههای مهارتی و فنی و حرفه ای در مبانی نظری آموزش های دانشگاهی خود در پرتو تحولات انقلاب صنعتی چهارم بازنگری به عمل آورند. چنین بازنگری عمدتا در حوزه انعطاف، عدم قطعیت، پیچیدگی است. انقلاب صنعتی چهارم بر اساس دو روند نوظهور تعریف می شود: از یک طرف، مبتنی بر نوآوری های کلی و تغییرات در آموزش مهارتی و فنی و حرفه ای سطح پیشرفته و از طرف دیگر تلفیق و همگرایی فناوری ها در انقلاب صنعتی با ترکیبی از انسان و فناوری ها مانند: چاپ سه بعدی، واقعیت افزوده، رایانش ابری، هولوگرام، بیومتریک، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی... را در جهت خدمت بهبود و انطباق یادگیری برای پاسخگویی بهتر به انتظارات جامعه و انقلاب صنعتی چهارم است. در چنین شرایطی نظام صلاحیت حرفه ای با رویکرد ناشی از مبانی نظری انقلاب صنعتی چهارم ظاهر شده است.
افزایش اثربخشی آموزش های عالی مهارتی با ارائه روش های جدید آموزش دروس آزمایشگاهی و کارگاهی- مطالعه موردی رشته مهندسی برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی مهارتی به دلیل تربیت نیروی متخصص صنایع، یکی از ارکان توسعه پایدار هر کشور است. بخش عمده و مهم آموزش های عالی مهارتی، دروس آزمایشگاهی و کارگاهی است که در آن، دانشجو از نزدیک با ابزارها و تجهیزات مرتبط با رشته تحصیلی خود آشنا می شود و مباحثی که به طور نظری مورد مطالعه قرار داده، در عمل نیز می آموزد. از چالش های دروس عملی، می توان به هزینه بالای تجهیز یا بروزرسانی آزمایشگاه ها و کارگاه ها اشاره کرد. همچنین کمبود تعداد تجهیزات موجود به نسبت تعداد دانشجویان، زمان کافی را در اختیار مدرس و دانشجو قرار نمی دهد تا فرآیند یادگیری به طور کامل انجام شود. در این مقاله با در نظر گرفتن محدودیت های اشاره شده، رویکردهای جدیدی از آموزش عالی مهارتی با تاکید بر دروس آزمایشگاهی و کارگاهی ارائه می شود. این رویکردها با بهره گیری از جدیدترین فناوری های ارتباطی، آن ها را در خدمت آموزش های مهارتی بکار می گیرند. با معرفی الگوهایی نظیر واقعیت افزوده، شبیه سازی نرم افزاری، آموزش گروهی و آموزش مجازی و ملزومات پیاده سازی آن ها، تاثیر هریک از روش ها در افزایش اثربخشی آموزش های عالی مهارتی تبیین می شود. در نهایت با مطالعه موردی رشته مهندسی برق، هریک از روش های کمک آموزشی معرفی شده بر اساس شاخص هایی نظیر در دسترس بودن، هزینه تجهیزات و پیاده سازی، تاثیر در ارتقای سطح یاددهی و پوشش دادن سرفصل آموزشی مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرند.
سرمایه اجتماعی و مدارا نسبت به مجرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه نیاز به مدارا و تحمل عقاید و فرهنگ گروه های مختلف بیش از پیش احساس می شود، چراکه تنوع در زمینه های مختلف به حدی رسیده که بدون داشتن حداقلی از مدارای اجتماعی زندگی کردن غیر ممکن خواهد بود. در این تحقیق با تکیه بر نظریات پاتنام و فوکویاما، به طور خاص به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر مدارا نسبت به مجرمان در شهر ساری پرداخته ایم. . برای بررسی مدارا نسبت به مجرمان از تقسیم-بندی کینگ استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی جوانان 35-18 سال شهر ساری بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر از آنها با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند؛ همچنین داده های مورد نیاز تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه به روش میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده نیز به وسیله ی نرم افزارهای SPSSو Amos انجام گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد سازه اعتماد با دو بعد اعتماد عام و اعتماد بین شخص و سازه روابط با دو بعد روابط رسمی و روابط غیر رسمی بر مدارا نسبت به مجرمان تاثیر مثبت و معنی داشته اند.در نهایت مدل ساختاری تحقیق توانسته است 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدارا نسبت به مجرمان) را تبیین کند.در نهایت مدل ساختاری تحقیق توانسته است 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مدارا نسبت به مجرمان) را تبیین کند.
شناسایی و تدوین مدل عوامل زمینه ای کاربردی جایگاه ورزش بانوان در بهبود شاخص های توسعه یافتگی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی و تدوین مدل عوامل زمینه ای کاربردی جایگاه ورزش بانوان در بهبود شاخص های توسعه یافتگی است. روش تحقیق حاضر با توجه به هدف تحقیق آمیخته یا به عبارتی ترکیبی است. جامعه آماری شامل دو بخش بود، جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه، کارشناسان و صاحب نظران بودند. رشته تحصیلی و داشتن تألیفات علمی مرتبط با موضوع، دارا بودن سمتهای مدیریتی و تجارب اجرایی در حوزه مدیریت ورزشی و کارشناسان حوزه ورزش بانوان از جمله شاخص های انتخاب لیست اولیه صاحب نظران بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری غیراحتمالی، با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی استفاده شد. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 17 نفر بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی کارشناسان، دانشجویان جامعه شناسی ورزشی، بانوان ورزشکار و فعالان حوزه بانوان می باشد با استفاده از نرم افزار تعیین حجم نمونه اس پی اس اس سمپل پاور تعداد 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در مرحله کیفی مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی که کمک نسخه 2019 تحلیل شد و در بخش کمی نیز ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مستخرج از Maxqda نر مافزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج AMOS کدهای بخش کیفی بود که این قسمت نیز با نرم افزار بدست آمده از تجزیه و تحلیل مصاحبه های کیفی نشان داد که عوامل زمینه ای جایگاه ورزش بانوان در بهبود شاخص های توسعه یافتگی در ایران از پنج مقوله فرعی و بیست و نه کد مستخرج از مصاحبه ها تشکیل شده است. همچنین باید ذکر کرد که در بخش کمی نیز بارهای عاملی تایید شد و مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. در نهایت می توان نتیجه گرفت که عوامل شناسایی شده در بالارفتن جایگاه ورزش بانوان با توجه به شاخص های توسعه یافتگی تاثیرگذار است.
واکاوی تاریخی عملکرد سازمان تربیت بدنی ایران در پشتیبانی از جنگ تحمیلی
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
145 - 171
حوزههای تخصصی:
تاریخچه پر فراز و نشیب تربیت بدنی و فعالیت های ورزشی در جهان خود گواهی بر این مدعاست که ورزش می تواند نقشی سازنده در ایجاد روابط دوستانه بین المللی داشته باشد و فارغ از هرگونه کدورت و دشمنی دولت ها، ملت ها را به یکدیگر نزدیک کرده و زمینه ساز صلح جهانی باشد. در دوران هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سازمان های مختلف غیرنظامی در ایران نقش آفرینی کرده اند. این مقاله به تحلیل عملکردسازمان تربیت بدنی ایران در کمک و پشتیبانی از جنگ در مقطع تاریخی سال های 1359 تا 1367پرداخته است. روش اصلی تاریخی اسنادی و روش تجزیه و تفسیر تحلیل محتوای تلخیصی می باشد که با استفاده از اسناد و منابع دسته اول و دوم و روایت مطلعان و تاریخ شفاهی مدیران سازمان تربیت بدنی صورت گرفته است. این مطالعه نشان می دهد که در این مقطع تاریخی سازمان تربیت بدنی با راه اندازی ساختارها و تشکل های سازمانی برای پشتیبانی جنگ،جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی به جبهه، تأمین و اعزام نیرو به جبهه ها، تخصیص امکانات و ورزشگاه ها وفضاهای ورزشی به جبهه و جنگ، روحیه دادن از سوی قهرمانان ورزشی به رزمندگان و مردم در زمان جنگ، تشکیل کلاس های آموزشی برای رزمندگان و بازسازی فضاها و ورزشگاه های ورزشی آسیب دیده در اثر جنگ کمک کرده است.
The Effectiveness of PRIZ Creativity Training Program on the Individual-Social Adaptation of High School Students in Shabestar(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the effectiveness of the PRIZ creativity training program on individual-social adjustment of high school students. Methodology: The research method was quasi-experimental with pre-test and post-test design and control group. The statistical population of the study included all female students in the first year of Shabestar high school in the academic year of 2018-19, numbering 1524 people. The sampling method was multi-stage cluster random sampling to select the school and the purposeful method was to select the students based on the inclusion and exit criteria in the experimental design. For this purpose, 30 students were selected and randomly divided into experimental (n = 15) and control (n =15) groups. To collect the data, the California Standard Individual and Social Adjustment Questionnaire (CPI) were used. To analyze the data in the inferential section, multivariate analysis of covariance test and spss24 software at a significance level of 0.05 were used. Findings: The results showed that the mean of individual and social adjustment in the experimental group increased significantly after training and there was a significant difference in the post-test scores of individual and social adjustment of the "experimental group" compared to the "control group"(P<0/001). Conclusion: The PRIZ creativity training program has a significant effect on improving the level of individual-social adjustment of female students.
The Model of Social Trust based on Social Intelligence, Social Identity and Social Isolation based on the Moderating Role of Gender and Family Economic Status on Senior High School Students in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to model social trust based on social intelligence, social identity, and social isolation based on the moderating role of gender and family economic status on secondary school students in Tehran. Methodology: The research method was descriptive correlation based on modeling and structural equations. The statistical population consisted of all high school students in Tehran in the year 2019, from which 495 students were selected by multistage cluster sampling method. Data collection was done based on Social Trust Questionnaire (Dr Safari nia, Sharif 1389, base on Johnson's theory, 1993), Social Intelligence Questionnaire (Ang Ton Teeth, 2008), Social Identity Questionnaire (Dr Safari nia, Roshan 1390, base on Jenkins's theory, 2000) and Social Isolation Questionnaire (Modaresi Yazdi, 2014). Data analysis was done by SPSS19 and PLS-SEM software in two descriptive and inferential sections. Structural equation modeling was used to test the hypotheses. Findings: The results showed that based on the identified dimensions and components, the research model had a good fit. The results also showed that the results of social isolation, social intelligence and social identity had an impact on students' social trust. It should be noted that the social isolation variable has a negative coefficient and social intelligence and social identity have a positive path coefficient. It is therefore concluded that gender has a moderating effect on the coefficients of variable social identity on social trust. The coefficient indicates that social identity in girls has a greater impact on social trust than boys. It should be noted that gender has no moderating role in the relationship between social intelligence and social isolation with social trust. The results also showed that the relationship between social identity, social intelligence and social isolation with social trust in the high and low economic status group was different. Conclusion: Therefore, it is concluded that the economic situation has a moderating effect on the coefficients of the variables of social identity, social intelligence and social isolation on social trust.
Study of the Relationship of Social and Cultural Capitals with Academic Motivation of High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was to study the relationship of social and cultural capitals with academic motivation. Methodology: It was an applied study in terms of purpose and a descriptive-correlational one in regards to the method. The statistical population consisted of 14500 high school students of the Ilam province in the school year 2019-2020. The sample included 380 subjects chosen based on Morgan Table by multistage cluster sampling method. The tools of gathering data included the Vallerand Academic Motivation Questionnaire (1992); the social capital used for measurement of state social capital (2015), and the cultural capital self-made questionnaire which was validated based on the opinion of instructors with a reliability (Cronbach’s alpha) of 0.84. SPSS and structural equations in Amos were used to study the research hypotheses based on correlational coefficients and regression. Findings: Findings showed that the social and cultural capitals were significantly related with the academic motivation at (P<0.001, R=0.37) and (P<0.001 and R=0.53). Results of structural equations showed that social capital had direct significant influence on academic motivation (the standard regression coefficient was 0.49). “Cultural capital” with a standard regression coefficient of 0.68 had a direct significant influence on “academic motivation” and its indirect effect through “social capital” on “academic motivation” is 0.25. Altogether both social and cultural capitals directly and indirectly indicated the academic motivation variance at R2= 0.45. Conclusion: Taking the significant role of the cultural and social capitals in academic motivation found in this study, it seems mandatory to heed to these concepts in the academic system.
The Effect of Artistic Intelligence Components on Student’s Mental Health(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of artistic intelligence components on students' mental health. Methodology: his study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of data collection and quantitative in terms of method. The statistical population was all the first high school students in Sari city in the academic year 20-2019 that according to Krejcie and Morgan table, 361 people were selected by multi-stage cluster sampling. The measurement tool was a researcher-made questionnaire of art intelligence with 55 items and mental health of Omidian and Alavi Langroudi with 46 items whose construct validity, using factor analysis method and reliability value through Cronbach's alpha coefficient, respectively. 0.94 And 0.92 were calculated. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and regression analysis. Findings: The results showed that there is a significant relationship between artistic intelligence and its components (artistic talent, artistic attitude, artistic taste, artistic activity, artistic skills and art economics) with students' mental health. The components of artistic intelligence have a significant impact on mental health, as a total of 57% of students' mental health is explained (predicted). Also, the artistic taste component has the largest share in predicting students' mental health. Conclusion: By creating the necessary opportunities, the necessary grounds for the flourishing of talents and the participation of all talented and artistic students can be provided, and by thanking and appreciating them and awarding prizes on various occasions. , Provided the grounds for their encouragement to develop their artistic skills.
بررسی روند توسعه آموزش عالی مهارتی کشور طی 10 سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله و هدف: با توجه به اهمیت روز افزون آموزش های مهارتی و با عنایت به مسائل پیچیده و متعددی که این نوع آموزش ها با آن درگیر هستند، در این مقاله سعی بر این است تا روند رو به رشد این دو زیرنظام که متولیان حوزه مهارتی نظام آموزش عالی کشور هستند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به نوعی به آسیب شناسی این دو زیرنظام پرداخته شود و خلاء های احتمالی این دو زیرنظام پوشش داده شود. روش کار: ابزار جمع آوری اطلاعات محقق در این تحقیق به صورت روش کتابخانه ای بوده است که همه اسناد چاپی و الکترونیکی را شامل می شود. یافته ها: در یک دهه اخیر روند رشد و توسعه زیرنظام مهارتی شامل دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای بسیار متفاوت از یکدیگر بوده است به طوری که دانشگاه جامع علمی کاربردی 14273 رشته محل از 37159 (38 درصد از کل کشور) را به خود اختصاص داده است و در سایر موارد دانشگاه جامع علمی در سال تحصیلی 1394 – 1393 با جمعیت 816620 و در همین سال با تعداد 1011 مرکز آموزش عالی با فاصله خیلی زیاد، بالاتر از دانشگاه فنی و حرفه ای ایستاده است. این در حالی است که دانشگاه فنی حرفه ای 1014 رشته محل (7/2 درصد از کل کشور) را دارد و جمعیت آن در سال تحصیلی 1397 – 1396، 221397 نفر بوده و در سال 1399-1398، 173 مرکز آموزش عالی داشته است. نتیجه گیری: یکی از مهم ترین دلایل رشد و توسعه دانشگاه جامع علمی کاربردی نسبت به دانشگاه فنی و حرفه ای را می توان ورود بخش خصوصی و تأسیس مراکز علمی کاربردی خصوصی دانست. دانشگاه فنی و حرفه ای به لحاظ ماهیت کاملاً دولتی و بروکراسی اداری در یک دهه اخیر فقط 8 آموزشکده جدید تأسیس نموده است البته بیش از 10 آموزشکده این دانشگاه طی یک دهه اخیر که به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واگذارشده ارتقا یافته و تبدیل به دانشکده شده اند که نشانگر حرکت به سمت پایدارسازی حضور و ارائه خدمات می باشد. اسناد بالادستی به ویژه برنامه های توسعه اخیر چون برنامه های چهارم، پنجم و ششم توجه زیادی به زیرنظام مهارتی داشته و به دنبال رشد و توسعه این زیرنظام خاص نظام آموزش عالی بوده اند به طوری که با عناوین مختلف در برنامه های توسعه کشور چون حمایت اداری، مالی، تجهیزاتی و کالبدی و توجه به پیامدها و لزوم تأسیس یک نهاد سیاست گذار جهت یکپارچگی و کارآمدی از آن یاد کرده اند.
مقایسه مولفه های کلانتری و پاسگاه های انتظامی در وضعیت موجود و مبتنی بر شبکه در پلیس آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
199 - 220
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : سازمان ها برای ادامه ی حیات باید همواره خود را با تغییرات محیطی حال و آینده مطابقت و بتوانند پاسخگوی نیاز ذی نفعان باشند. این موضوع برای سازمان های که متولی امور امنیتی و خدماتی می باشند از درجه ی اهمیت بالاتری برخوردار است. هدف از تحقیق حاضر شناخت و مقایسه مولفه های کلانتری و پاسگاه های انتظامی در وضعیت موجود و مبتنی بر شبکه در پلیس آینده است. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها کیفی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را خبرگان انتظامی با حداقل سابقه بیست و پنج سال خدمت و دارای سابقه خدمت در رده های اجرایی و ستادی تشکیل می دهند که با توجه به اشباع نظری با 27 نفر از آنها به صورت هدفمند مصاحبه به عمل آمد. داده های حاصل از مصاحبه با نخبگان، به روش تکنیک تحلیل فرایند شبکه ای و با استفاده از نرم افزار ابرتصمیم ساز مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مولفه های حاصل از مصاحبه با نخبگان در وضعیت موجود و مبتنی بر شبکه به صورت دو به دو با هم مقایسه، یافته ها نشان می دهد میزان اهمیت زیرمعیارها (مولفه ها) شبکه ی ترسیمی غیر از چهار مؤلفه ی (خدمات قضایی حضوری شهروندان، ارسال پرونده فیزیکی به مرجع قضایی، حضور حداکثری فیزیکی عوامل گشت در حوزه ی استحفاظی، محدودیت دسترسی به بانک های اطلاعاتی) سایر مؤلفه ها (شامل هشت مؤلفه ی دیگر) کلانتری آینده دارای اهمیت بیشتری نسبت به کلانتری با رویکرد با وضعیت موجود می باشد. نتیجه گیری: با توجه به بالاتر بودن ضریب اهمیت مولفه های احصاء شده در وضعیت مبتنی بر شبکه، لازم است مسئولین امر نسبت تغییر ساختار مبتنی بر شبکه به عنوان ضرورتی برای پلیس آینده و انجام خدمات شایسته تر به مردم اقدام نمایند.
مؤلفه های اثرگذار در پیشگیری از تخلفات اجتماعی براساس قرآن کریم و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 82
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تخلفات و آسیب های اجتماعی از جمله ناهنجاری های جامعه انسانی هستند. این پژوهش به تعیین، تبیین و اولویت بندی آموزه های قرآنی و رواییِ بازدارنده از تخلفات و آسیب های اجتماعی پرداخته است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش احصای مؤلفه های اثرگذار در پیشگیری از تخلفات اجتماعی بر اساس قرآن کریم و روایات اسلامی می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، در زمره تحقیق های توصیفی- تحلیلی و از نظر رویکرد از نوع آمیخته به شمار می رود. همچنین در پژوهش حاضر از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. بنابراین اطلاعات اولیه با مراجعه به اسناد قرآنی گردآوری و مفاهیم مورد نیاز با روش تحلیل محتوا استخراج گردید. با پالایش و طبقه بندی مفاهیم، نمودار هندسیِ تعامل مؤلفه ها ترسیم شد، و ماتریس قدرت نفوذ و وابستگی مؤلفه های تحقیق ارائه گردید. یافته ها: در این پژوهش متغیرهای تقوا و خودکنترلی به ترتیب در ناحیه نفوذی قرار گرفتند، که نشان دهنده بیشترین میزان اثرگذاریِ متغیرهای یادشده در پیشگیری از تخلفات اجتماعی است. متغیرهای صبر و بردباری، عدالت و احسان، به سبب داشتن رابطه متقابل با دیگر متغیرها در ناحیه پیوندی قرار گرفتند. متغیر نظم و انضباط در ناحیه وابستگی قرار گرفت که نشان دهنده اثرگذاری حداقلی و اثرپذیری حداکثری آن در مدل پژوهش است. نتیجه گیری: بر اساس آموزه های قرآنی و روایی تقوا، خودکنترلی و صلاحیت های درونی مهم ترین مؤلفه هایی هستند که مانع بروز تخلف در اجتماع شده، و رعایت حقوق افراد را در تعاملات میان فردی تضمین می کنند.
تحلیل جامعه شناختی روایت های باز اجتماعی شدن (مطالعه موردی زندانیان شاغل در واحدهای حرفه آموزی و اشتغال زندان های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
83 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور ارائه نتایج یک تحقیق عمیق در خصوص بازاجتماعی شدن مجرمان تدوین گشته است . از آنجا که در اهداف مجازات علاوه برواکنش جامعه در قبال اعمال جریحه دارکننده، جامعه پذیری مجدد مجرمان نیز مدنظر است لذا هدف از این پژوهش ، تحلیل جامعه شناختی روایت های باز اجتماعی شدن زندانیان شاغل در واحدهای حرفه آموزی و اشتغال زندان های تهران است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا بصورت رهیافت فرود به زمین و طبیعت گرایانه است. جامعه پژوهش را زندانیان شاغل در واحدهای اشتغال و حرفه آموزی زندان های تهران تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری پژوهش هدفمند بود و معیار اشباع نظری به عنوان معیار اساسی انتخاب نمونه بود. داده ها با استفاده از مصاحبه، جمع آوری گردید و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های عمیق، از تحلیل روایت بهره جسته شد. یافته ها: یافته های حاصل از جمع بندی مصاحبه ها نشان می دهد که زندانیان مهمترین انگیزه حضور در واحدهای اشتغال را دوری از انضباط روزانه بندهای بسته دانسته تا با استفاده از برخی امتیازات از جمله ملاقات و تلفن راحت و در دسترس و نیز مرخصی های ماهیانه، دغدغه های مربوط به معیشت خانواده را رفع نمایند. نتیجه گیری: برنامه های حرفه آموزی و اشتغال برای زندانیان همواره از بالا به پایین طراحی و اجرا می گردند این در حالی است که به منظور بازاجتماعی کردن مجرمان، انعکاس علایق و استعدادهای شغلی زندانیان نادیده گرفته می شود و معنای این مضمون این است که برنامه ریزی از پایین به بالا اثرگذارتر خواهد بود. همچنین پرداخت دستمزد و بیمه برابر قانون کار و اطمینان از پشتیبانی دولت و مراکز حمایتی، در ایجاد اشتغال پس از آزادی، در کیفیت بازپذیری مجرمان حاضر در برنامه های آموزش و حرفه آموزی زندان ها، بسیار حائز اهمیت می باشد.
دین و مصرف در زندگی روزمره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی رابطه میان مفاهیم و پدیدارهای دین، مصرف، شهر و زندگی روزمره پرداخته ایم. بدین منظور حلقه ارتباطی میان آنها با استناد به نظریات جدید علوم اجتماعی و آرای صاحبنظران این عرصه شناسایی شده و اهمیت آنها در جهان معاصر و به تبع آن نظریات جدید علوم اجتماعی از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با اتکا به نگره ای چند وجهی و متکثر، پیوندهای میان دین و مصرف را از خلال سعی آنها برای معنادار کردن زندگی روزمره و هویت بخشی به سوژه جهان جدید بررسی کرده ایم. از این منظر سوژه جهان مدرن به مثابه امری متکثر و برخوردار از امکان برساخت هویت بازنمایی شده است که در دل نظم زندگی روزمره کلان شهری و با اتکا بر انواع نیروهای موجود در فضای مدرن به خویشتن خویش معنا می بخشد. دین و مصرف در قالب نیروهای دینداری و مصرف گرایی، در پی به دست گرفتن انحصار تفسیرگری و معناسازی زندگی روزمره و از این مسیر هویت بخشی به سوژه کلانشهری هستند. با اتکا به چنین منظری است که این مقاله به دنبال بررسی ابعاد متکثر، مبهم، پیچیده و غیر قابل تقلیل رابطه دین و مصرف در زندگی روزمره شهری بوده است.
بررسی درک و تصور کشاورزان از بحران دریاچه ارومیه با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی کشاورزی و کشاورزان به آب وابسته است و چنانچه در آن بحرانی ایجاد شود، دامنه آن ساختارهای کلان اجتماعی را با چالش های متعددی روبه رو می کند؛ با این حال، کشاورزی به طور همزمان قربانی و متهم اصلی در ایجاد بحران آب در جهان شناخته می شود. پژوهش حاضر به دنبال بررسی درک کشاورزان از چگونگی شکل گیری و تداوم و رویارویی آنها با یکی از مهم ترین فجایع زیست محیطی کشور یعنی خشک شدن دریاچه ارومیه است. به این منظور و با به کارگیری رویکرد نظریه زمینه ای، با 28 نفر از کشاورزان حوضه این دریاچه مصاحبه عمیق صورت گرفت و درنهایت، 13 مقوله اصلی از مجموع 438 خرده مقوله اولیه استخراج شد. نتایج نشان می دهند با وجود تمایل ذهنی کشاورزان و به کارگیری راهبردهای محلی برای مداخله و حل بحران، ساختار و بوروکراسیِ حاکم، توانایی سامان دادن به پیچیدگی های مدیریت منابع آب در شرایط جدید را ندارد. آنچه در سراسر مقولات استخراج شده نمایان است، «فروپاشی پیکره بندی نظم پیشین» به منزله مقوله هسته است که در تعامل با دلایل، زمینه ها و راهبردها، توضیح دهنده وضعیت موجود است.
ساخت اجتماعی طلاق توافقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
97-114
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی یکی از عرصه های مهم تحقیق در علوم اجتماعی به شمار می روند. پدیده طلاق توافقی در جامعه ایرانی یکی از مصادیق تحول در نهاد خانواده و ازدواج است. در این مقاله سعی شده تا روند تغییرات این پدیده با چگونگی ساخت یابی اجتماعی آن فهم و تحلیل شود. برای این منظور از رویکرد «واقع گرایی تحلیلی» و به طور خاص «نظریه اراده گرایانه کنش» تالکوت پارسنز جامعه شناس ساختارگرای آمریکایی بهره گرفته شد. روش مورد استفاده در این تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل ثانویه بوده و برای گردآوری داده ها از پیمایش ها و تحقیقات پیشین بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طلاق توافقی متأثر از دو ساحت عینی و ذهنی ساخت اجتماعی می یابد. ساحت ذهنی آن مربوط به تحول در الگوهای همسرگزینی و تغییر در ساختار اقتدار خانواده و ساحت عینی آن مربوط به اطاله دادرسی دعاوی خانوادگی در دادگاه های خانواده و نیز زیست جهان جنسی دنیای امروز می گردد.