فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
بررسی تطبیقی رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله بزهکارانه دانشآموزان دبیرستانهای نظام جدید و قدیم شهر شیراز بررسی شده و مورد تطبیق گرفته است.عوامل جامعه پذیری نظیر خانواده، مدرسه و گروه همسالان مورد توجه قرار گرفته و تأثیر آنها بر رفتار بزهکارانه دانشآموان سنجیده شده است.همچنین، برنامههای مدارس نظام قدیم و جدید با یکدیگر بلحاظ نقش این برنامهها در کنترل دانشآموزان و نظم اجتماعی و گرایش آنها به رفتار بزهکارانه مقایسه شده است.نظریه کنترل اجتماعی چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل میدهد. این نظریه رفتار بزهکارانه را به جوانان همه طبقات اجتماعی نسبت داده و آن را نتیجه کارکرد ضعیف نهادهای بنیادین اجتماعی مانند خانواده و مدرسه میداند.روش تحقیق کمّی به شیوه پیمایشی در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته و نمونه مورد مطالعه، حدود 650 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید نواحی چهارگانه شهر شیراز میباشند که با روش نمونهگیری با طبقهبندی از هر ناحیه متناسب با تعداد دانشآموزان آن ناحیه انتخاب شدهاند.یافتههای تحقیق نشان میدهد که درصد بزهکاری در دانشآموزان نظام جدید، نسبت به دانشآموزان نظام قدیم بیشتر است.همچنین براساس یافتههای تحقیق بین محل تولد، جنسیت، وضعیت تحصیلی، استفاده از تولیدات فرهنگی غرب، و نحوه گذراندن اوقات فراغت و رفتار بزهکارانه دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.
"
جوانان و انقلاب در سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در میان مردم شهر بابل میپردازد. اعتماد اجتماعی، بنیاد شکل گیری روابط اجتماعی و توسعه یک جامعه است و کاهش یا افزایش آن میتواند تاثیر بسیار زیادی بر ساختارهای مختلف جامعه و روابط اجتماعی مردم آن داشته باشد. به همین دلیل، در دهه های اخیر این موضوع نظر بسیاری از نظریه پردازان مطرح علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که میزان اعتماد اجتماعی بین مردم بابل چقدر است؟ آیا مردم بابل دارای اعتماد اجتماعی بالایی هستند یا اعتماد اجتماعی آنان در سطح پایینی قرار گرفته است؟
روش این پژوهش پیمایشی بوده و در تحلیل داده ها از جداول توصیفی تقاطعی و آزمون های آماری، مانند کندال، اسپیرمن و من ویتنی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از اعتماد اجتماعی پایین در بین مردم و همچنین، وجود رابطه معنادار بین سن، تحصیلات، درآمد و اعتماد اجتماعی است. فرضیات مربوط به رابطه جنسیت، وضع تاهل و محل تولد با اعتماد اجتماعی نیز رد شده اند.
رابطه بین آگاهی مدیران از ناتوانی های ویژه یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان شناخت مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اصفهان از ناتوانی های ویژه یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آن ها می پردازد. سؤال های ویژه پژوهش در زمینه ارتباط میزان شناخت مدیران دوره ابتدایی از ناتوانی های یادگیری، همچون ناتوانی در زبان گفتاری و زبان نوشتاری، حساب، خواندن و مسائل عاطفی - اجتماعی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آن ها، بر اساس متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی و سنوات خدمت است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران دوره ابتدایی شهر اصفهان به تعداد 411 نفر و تمام دانش آموزان دوره ابتدایی به تعداد 116832 نفر است. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از مدیران دوره ابتدایی، است. روش نمونه گیری چند مرحله ای و ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه 35 سؤالی محقق ساخته با ضریب پایایی 92/0 است که روایی آن از نظر محتوایی مورد تایید اساتید و کارشناسان واحد اختلالات یادگیری سازمان آموزش و پرورش اصفهان قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. نتایج نشان داده که بین میزان آگاهی مدیران مدارس نسبت به مسائل عاطفی – اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد و بین میزان آگاهی مدیران زن و مرد مدارس دوره ابتدایی تنها در مؤلفه های ناتوانی در زبان گفتاری و خواندن تفاوت به چشم می خورد. همچنین بین میزان شناخت مدیران بر اساس سطح تحصیلات و سابقه خدمت در تمام مؤلفه های ناتوانی ویژه یادگیری تفاوت معنادار وجود دارد.
مکانیسم های ارتقای مشارکت زنان در ابعاد سیاسی و اقتصادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: مقاله حاضر بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1383 با عنوان «مکانیسمهای ارتقای مشارکت زنان در ابعاد اقتصادی و سیاسی» انجام گرفت و در آن متغیر «تحصیلات، به عنوان عمده ترین عامل زمینه ساز مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان، و تاثیر افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در ارتباط با متغیر قوانین موجود تحلیل و تبیین گردید.
روش: پژوهش با استفاده از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه، که پیش آزمایی شده بود، استفاده شد.
یافته ها: تاثیر متغیر تحصیلات بر مشارکت سیاسی زنان، به دلیل ضعف یا نقص قوانین موجود، همواره قابل تایید نیست، و می تواند و وجهی سلبی به خود بگیرد و از مشارکت مورد انتظار آنان بکاهد.
نتایج: اکثر زنان تحصیلکرده، به رغم گرایش به اشتغال و مشارکت اقتصادی، به دلیل آگاهی از نقص قوانین، تمایل کمتری به مشارکت سیاسی دارند. بنابراین، تلاش برای اصلاح قوانین حاکم بر شئونات زنان جامعه پیش شرط اساسی برای ارتقای مشارکت آنان است.
"
تاریخ نگاری مارکسیستی بریتانیایی
حوزههای تخصصی:
اریک هابسبام، در دفاع اخیر خود از فایده مندی مارکسیسم برای مطالعه ی تاریخ، به یادمان می آورد که مارکس می کوشید تا مبنایی را برای درک تاریخ به مثابه ی یک کل در اختیارمان بگذارد.نگاه نو به تاریخ می باید هم چنین به هدف جوهری، هرچند تحقق ناپذیر آنانی بازگردد که گذشته را می کاوند: «تاریخ کلی»، نه یک «تاریخ همه چیز»، بلکه تاریخ به مثابه ی تاری نامرئی که تمام فعالیت های بشری در آن به یکدیگر پیوند می خورند.
متشاب ها، برایان کلی (2001) نیز در اثر خود نژاد، طبقه و قدرت در معادن ذغال سنگ آلاباما، 1908-1921، که جایزه ی یادبود آیزاک و تامارا دویچر را نیز به خود اختصاص داد، مسیر جان ساویل، آلکس کالینیکوس، الیزابت فاکس-جنوویس و یوجین جنوویس را در تحسین بلندپروازی های کلیت بخش به تاریخ از پایین و نقد مورخانی که تحسین گر نسبی گرایی تاریخی بودند ادامه می دهد. در یادداشتی مرتبط، پری اندرسون پیشنهاد می کند از آن جا که تروتسکی نخستین کسی بود که توانست تاریخی کلی را به رشته ی تحریر درآورد، می تواند داعیه دار این باشد که نخستین «مورخ بزرگ مارکسیست» بوده است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشویی
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی برافزایش سازگاری زناشویی انجام شده است. همچنین به بررسی اقدامات مشاوره ای در زمینه آموزش های مهارت های زندگی در بهبود روابط میان زوجین و افزایش سازگاری آنان در زمینه زندگی مشترک پرداخته است. روش:پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت آن شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که افراد گروه آزمایش شرکت کننده در این طرح تحت آموزش مهارت های زندگی طی 10 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل برگه مشخصات جمعیت شناختی زوجین و پرسشنامه سازگاری زناشویی (لاک – والاس) بود که در دو نوبت قبل از آموزش و بعد از آموزش استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی استان قم در سال 1392 می باشد که با مشکلات سازگاری با یکدیگر و اختلافات خانوادگی به مرکز مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش آزمون در گروه های وابسته و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده و باعث احساس مثبت در زندگی مشترک شود.
آموزه های مهارت های زندگی بر مفاهیم نوع دوستانه ای همچون مهارت همدلی، ارتباط موثّر و شیوه درک متقابل تأکید می ورزند. در واقع اهداف آموزشی زندگی در زمینه کاهش تأثیر متغیر مدت ازدواج و تفاوت سنی زوجین و در نهایت افزایش اثربخشی آموزش مهارت های مذکور در سازگاری زوجین می باشد.
گفتمان جنسیت از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشت ساز تاریخی، از جمله انقلاب ها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی به نوبه خود مقوله جنسیت را به کانون تصمیم گیری ها و منازعات سیاسی وارد کرده است.
انقلاب اسلامی که مهم ترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامه اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که به شدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقش های زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گسترده زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفته شده زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند.
با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول مانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ ازاین رو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گستره زمانی سال های 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کننده هویت های زنانه/ مردانه را درنوردید. بدین منظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه به تدریج از جایگاه چندین هزارساله خود بیرون آمده و در پیوند با دال های کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعه سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
فرهنگ سیاسی مردم مازندران
حوزههای تخصصی:
"این مقاله، با الهام از سنخ شناسی سیاسی آلموند و وربا در مورد «فرهنگ سیاسی»، فرهنگ سیاسی مردم مازندران را مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور، از روش پیمایش و انتخاب نمونه های مورد نظر مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج تحقیق قابل تعمیم به کل استان مازندران می باشد. مطابق یافته های تحقیق که از 331 نمونه استخراج شده است، بعد شناختی فرهنگ سیاسی مردم مازندران، در مقایسه با بعد عاطفی و داوری، قوت کمتری دارد. از منظری دیگر، یافته نشان می دهد که فرهنگ تبعی یا انقیادی در قیاس با فرهنگ سیاسی مشارکتی و محدود از وسعت بیشتری در مازندران برخوردار است. به علاوه، از میان فرهنگ سیاسی وفاق گرا و منازعه گرا، فرهنگ سیاسی مردم مازندران گرایش بیشتری به سمت فرهنگ وفاق گرا در حوزه سیاست عمومی و مبانی مشروعیت نظام سیاسی نشان می دهد.
"
از جامعه صنعتی تا جامعه فراصنعتی بررسی و ارزیابی نظریه ها
حوزههای تخصصی:
در حدود دو قرن پیش از انقلاب صنعتی جوامع صنعتی را به وجود آورد که نظام تولید و اقتصاد آنها بر پایه استفاده از ماشین و منابع جدید انرژی استوار است. صنعتی شدن‘ بدون تردید‘ تأثیر عمده ای در توسعه اجتماعی در دو قرن گذشته داشته است. اما از دهه های 1950 و 1960 برخی تحلیلگران اجتماعی این نظریه را مطرح ساختند که علم و تکنولوژی به تنهایی به تنهایی نقش قاطعی در زندگی اجتماعی بازی می کند. بعضی متفکران و جامعه شناسان نیز از آن پس نظریه هایی را درباره دگرگونی در جوامع مدرن صنعتی مطرح نموده و کوشش کرده اند آینده این جوامع را پیش بینی کنند. آنها معتقدند که جوامع صنعتی مدرن درآینده وارد مرحله نوینی از تئسعه خواهند شد و به جامعه جدیدی؛ جامعه فراصنعتی‘ تبدیل خواهند گردید. انتقال به جامعه فراصنعتی دیگر اساساً مبتنی بر صنعت گرایی نیست و در واقع نمایانگر مرحله ای از توسعه است که به کلی فراتر از دوران صنعتی است. در این مقاله برخی از برجسته ترین نظریه های مطرح شده درباره جامعه صنعتی و شکلهای گوناگون جامعه فراصنعتی مطرح و نقد و بررسی شده اند. چنین می نماید که گرچه دگرگونی در همه جوامع اجتناب ناپذیر است و جوامع صنتی پیشرفته با شتاب بیشتری متحول می شوند‘ اما بدون هیچ تغییر بنیادی در ساختار اجتماعی این جوامع بعید به نظر می رسد که انتقال به نوعی جامعه جدید امکان پذیر باشد.
مارکسیسم و فرهنگ مدرن
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر تصادفات رانندگی درونشهری(مطالعة موردی : استان کهکیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در جوامع شهری که باعث افزایش سطح رفاه افراد شده، استفاده از وسایط نقلیه (خودرو) است ولی بنا به دلایل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این وسایل سبب معضلاتی از جمله تخلفات و تصادفات درونشهری بویژه در شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد شده است. در این بررسی روش تحقیق پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه است و جامعة آماری آن همة رانندگان اتومبیل ۱۸ سال به بالایی است که دارای گواهینامه رانندگی در استان هستند. با استفاده از آمارهای به دست آمده و فرمول کوکران حجم نمونة تحقیق ۳۶۸ نفر به دست آمد. از میان نظریههای مطرح شده، نظریة غالب دیدگاه پس افتادگی فرهنگی بوده و در این تحقیق از آزمونهای ضریب همبستگی، رگرسیون، T و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین این متغیرها: سابقة گواهینامه رانندگی (۱۶۵/۰- r =)، حالات روحی شخص (۱۳۴/۰ r =)، اعتقاد به لزوم رعایت مقررات رانندگی (۱۹۷/۰- r = )، پایگاه اجتماعی –اقتصادی (۲۷/۰r = )، برخورد قاطع پلیس (۱۴۱/.r = )، رسیدگی به عیوب وسیلة نقلیه (۱۰۸/.r=)، ایمنی خیابانها و جادهها (۲۱۹/.= r ) با بروز تصادفات رانندگی رابطة معناداری دارد و این عوامل در بروز تصادفات و تخلفات اثرگذار است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر پژوهش فوق، متغیـرهای مستـقل توانایی تبیین ۳/۵۱ درصد تغییرات متغیر وابسته (تصادف رانندگی) را دارا میباشند.
تصویر زن در رمان های «عامه پسند» ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: