مطالب مرتبط با کلیدواژه

پایان ایدئولوژی


۱.

از جامعه صنعتی تا جامعه فراصنعتی بررسی و ارزیابی نظریه ها

کلیدواژه‌ها: تغییرات دگرگونی اجتماعی جامعه نوین صنعتی جامعه فراصنعتی جامعه بعد مدرن جامعه تکنوکراتیک پایان ایدئولوژی پایان انقلاب همگرایی جوامع صنعتی دانش کدگذاری شده نقش منخصصان صنعت زدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۷
در حدود دو قرن پیش از انقلاب صنعتی جوامع صنعتی را به وجود آورد که نظام تولید و اقتصاد آنها بر پایه استفاده از ماشین و منابع جدید انرژی استوار است. صنعتی شدن‘ بدون تردید‘ تأثیر عمده ای در توسعه اجتماعی در دو قرن گذشته داشته است. اما از دهه های 1950 و 1960 برخی تحلیلگران اجتماعی این نظریه را مطرح ساختند که علم و تکنولوژی به تنهایی به تنهایی نقش قاطعی در زندگی اجتماعی بازی می کند. بعضی متفکران و جامعه شناسان نیز از آن پس نظریه هایی را درباره دگرگونی در جوامع مدرن صنعتی مطرح نموده و کوشش کرده اند آینده این جوامع را پیش بینی کنند. آنها معتقدند که جوامع صنعتی مدرن درآینده وارد مرحله نوینی از تئسعه خواهند شد و به جامعه جدیدی؛ جامعه فراصنعتی‘ تبدیل خواهند گردید. انتقال به جامعه فراصنعتی دیگر اساساً مبتنی بر صنعت گرایی نیست و در واقع نمایانگر مرحله ای از توسعه است که به کلی فراتر از دوران صنعتی است. در این مقاله برخی از برجسته ترین نظریه های مطرح شده درباره جامعه صنعتی و شکلهای گوناگون جامعه فراصنعتی مطرح و نقد و بررسی شده اند. چنین می نماید که گرچه دگرگونی در همه جوامع اجتناب ناپذیر است و جوامع صنتی پیشرفته با شتاب بیشتری متحول می شوند‘ اما بدون هیچ تغییر بنیادی در ساختار اجتماعی این جوامع بعید به نظر می رسد که انتقال به نوعی جامعه جدید امکان پذیر باشد.
۲.

پایانی بر «پایان ایدئولوژی» در تئاتر مستند بریتانیا پس از یازده سپتامبر: نگاهی به نمایشنامه نام من راشل کوری است(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایان ایدئولوژی تئاتر سیاسی تئاتر مستند حقیقت نسبی گرایی راشل کوری فلسطین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
«پایان ایدئولوژی» نظریه ای است که در بحبوحه جنگ سرد توسط نظریه پردازان محافظه کار آمریکایی مطرح شد، و در منازعه قدرت در جهان دوقطبی پس از جنگ جهانی دوم به عنوان راهکاری برای مقابله با مارکسیسم/کمونیسم در خدمت سیاستمداران غربی قرار گرفت. در نیمه دوم قرن بیستم، «پایان ایدئولوژی»، با نام ها و کسوت های مختلف، به گفتمان غالب سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی تبدیل شد، و عملاً امکان هرگونه نقد جدی و تغییر معنادار در وضعیت حاکم را از بین برد. با این حال، طی دو دهه گذشته، خصوصاً در سال های پس از یازده سپتامبر، نشانه هایی از مخالفت با این گفتمان به روشنی دیده می شود. در مقاله حاضر تلاش شده، تا ضمن بررسی تأثیر این تحولات گفتمانی بر تئاتر معاصر بریتانیا و معرفی فرم کمتر شناخته شده نمایش مستند، به بازگشت ایدئولوژی به تئاتر بریتانیا در قالب تئاتر مستند بپردازیم. در همین راستا، نمایشنامه مستند نام من راشل کوری است، به عنوان نمونه کامل بازگشت ایدئولوژی به تئاتر، مورد بررسی قرار گرفته، و به طور ضمنی به دو اثر مستند دیگر پرداخته شده است.