فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
درک و شناخت گروه های مرجع بویژه گروه مرجع جوانان و دانشجویان از مهمترین و ضروری ترین داده های اجتماعی و فرهنگی برای سیاست گذاری و مدیریت برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی مراکز آموزش و دانشگاهی بوده و مورد توجه و اهتمام پژوهش های علوم اجتماعی و انسانی است.هدف این مقاله بررسی میزان مرجعیت فرهنگی اساتید و میزان اعتماد دانشجویان به استاد برای کنشگری فرهنگی و اجتماعی در میدان فرهنگی دانشگاه است.چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه گروه مرجع مرتن و مظفر شریف است. این پژوهش در سال۱۳۹۸ در دانشگاه اصفهان با جامعه آماری 14500نفر و با نمونه آماری۵۵۰ نفری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میدان فرهنگی دانشگاه، اساتید به عنوان مهمترین گروه مرجع توسط دانشجویان انتخاب شدند و ۶۴ درصد دانشجویان اظهار داشته ترجیح می دهند که در امور مختلف شخصی و اجتماعی و فرهنگی و ازدواج با استادان مشورت نموده و نظر آنها را به عنوان معیار و مهم می دانند. همچنین ۷۳ درصد دانشجویان ترجیح می دهند در محیط دانشگاه در امور مختلف فرهنگی و اجتماعی و شخصی که توسط استادان مورد تذکر قرار بگیرند.روابط صمیمانه و تعاملات فرهنگی و اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی مثبتی بوده و بر رضایتمندی دانشجویان از جنبه های مختلف دانشگاه تاثیر مثبت و مستقیم دارد.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
121 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان پایه نهم شهر یزد بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پایه نهم شهر یزد در سال تحصیلی 98-97 بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی تعداد 260 نفر انتخاب شدند. پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، مهرورزی والدین بوری، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و احساس تنهایی دهشیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و Amos-21 و آزمون های همبستگی، معادلات ساختاری و t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که احساس تنهایی در رابطه مهرورزی والدین با اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای معناداری دارد اما در رابطه مهارت های اجتماعی با اعتیاد به اینترنت، نقش واسطه ای احساس تنهایی، معنادار نبود. همچنین اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی در پسران به صورت معناداری بیش از دختران و مهارت های اجتماعی در دختران به صورت معناداری بیش از پسران بود، ولی در مهرورزی والدین بین دختران و پسران تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا از طریق مهرورزی والدین و افزایش مهارت های اجتماعی و همچنین پر کردن خلأ احساس تنهایی در دانش آموزان می توان از اعتیاد به اینترنت تا حدودی جلوگیری کرد.
بازتاب شرایط اجتماعی در شعر نو کُردی (مورد مطالعه: اشعار جلال ملکشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
54 - 69
حوزههای تخصصی:
جلال ملکشا (1330 – 1399) از شاعران نوپرداز کرد زبان است که تجربه شاعرانه او به قبل از انقلابِ اسلامی بر می گردد. او در ابتدا به زبان فارسی شعر می سرود و با آنکه سن و سال چندانی نداشت، به دلیل توانایی خاصی که در نوشتن از خود نشان داد، توانست عضو کانون نویسندگان ایران شود. پس از سقوط سلطنت، با توجه به شرایطِ پیش آمده و فضای حاکم بر جامعه کردی، به سرودن شعر کُردی روی آورد و خیلی زود موفقیت هایی به دست آورد. یکی از مهمترین ویژگیهای شعر جلال، بازتاب مسائل جامعه در آن است. او به دلیل مشکلات فراوانی که دید، روان ناآرام و معترضی داشت. اعتراض های او که بیشتر به «منِ اجتماعی» او برمی گردد، گاه رنگ ایدئولوژیکی به خود می گیرد و توانسته است در این رابطه، از زبان شعر برای مبارزه با بی عدالتی ها و ستم ها و ظلم ها و فقرها بهره ببرد. شعر او بازتاب جامعه اوست و به خوبی توانسته است چهره زشت جامعه خود را در قالب شعر و چند داستان کوتاهی که نوشت، به نمایش بگذارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و تکنیک تحلیل محتوا انجام شده، سعی شده است به بازتاب مسائل جامعه در اشعار جلال پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از این است که شعر جلال نمودار مصائب و رنج هایی است که از نگاه او بر جامعه رفته است و از طرف دیگر توانسته است نگاه برخی از گروه های اجتماعی را در شعر خود نشان بدهد. در واقع شعر او همان گونه که لوکاچ گفته ، بازتاب مسائل جامعه اوست.
تحلیل دگرگونی های ساختاری جمعیت روستایی در استان اصفهان از 1385 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی ایران که تا چند دهه پیش عمده جمعیت کشور را در خود نگه داشته بود، اکنون دچار دگرگونی هایی شده و از وضعیت و جایگاه پیشین خود فاصله بسیاری گرفته است. در پژوهش حاضر به دگرگونی های فضایی و زمانی ساختارهای جمعیتی مناطق روستایی استان اصفهان پرداخته شده است. با بررسی تطبیقی همه روستاهای بالای 4 خانوار استان در دو سرشماری 1385 و 1395، همه متغیرهای مشابه استخراج و دو مجموعه شاخص های مقطعی و یک مجموعه شاخص های طولی برای این تحولات تعریف و محاسبه شدند. در نتیجه بازسازی داده های جمعیتی روستاها، مقادیر متوسط بیشتر شاخص ها به ویژه حجم جمعیت، تغییرات اندکی داشته و به عبارتی، ساختارهای جمعیتی مناطق روستایی استان تقریباً بدون تغییر باقی مانده است. الگو سازی های مقطعی و طولی این ساختارها نشان داد بعد خانوار و نسبت های جوانی و باسوادی، شاخص های تأثیرگذار در ساختار جمعیتی مناطق روستایی استان در هر دو مقطع بوده اند. به علاوه، نسبت بستگی تأثیر منفیِ شدیدی بر این ساختار در مقطع 1385 داشته و در مقطع 1395 میزان اشتغال نیز موجب تقویت و سال خوردگی جمعیت موجب تضعیف آن شده است. تحولات دوره ای ساختار جمعیت روستایی نیز علاوه بر تغییرات نسبت جوانی و بعد خانوار، متأثر از بهبود مختصری در تغییرات بار تکفل و نداشتن توازن بیشتری در تغییرات نسبت جنسی بوده است. تحلیل فضایی تحولات ساختارهای جمعیتی مناطق روستایی به صورت منطقه ای برای سه گروه از روستاهای مناطق کوهستانی، دشتی و بیابانی استان جداگانه انجام شد. در هر سه منطقه، نقش و تأثیر مثبت تغییرات شاخص های میزان رشد جمعیت، تغییرات بعد خانوار و تغییرات میران باسوادی و تأثیر منفی تغییرات سال خوردگی همسو بوده است. تغییرات ساختاری جمعیت روستایی در مناطق دشتی و بیابانی همسویی بیشتری داشته است؛ به گونه ای که ازطریق تغییرات نسبت بستگی تضعیف و ازطریق توازن در تغییرات نسبت جنسی تقویت شده است. در مقابل، تغییرات منفی میزان اشتغال و وضعیت مناسب تر در رابطه جمعیت جوان در ترکیب سنی، سبب تضعیف و تقویت بیشتر در تحولات ساختاری جمعیت روستایی مناطق کوهستانی بوده اند.
بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن مفهوم توسعه ی پایدار در دهه های اخیر و نیز با توجه به اینکه توسعه ی پایدار شهری، بویژه در بعد اجتماعی، در روابط میان افراد تجسم می یابد، بنابراین بررسی و شناسایی بسترهای تحقق توسعه پایدار در شهرها نیازمندِ واکاوی و مطالعه مقولاتی در تعاملات انسانی، از جمله انسجام اجتماعی، یکپارچگی، مشارکت، اعتماد و همکاری شهروندان است که به تعبیری می توان مقولات یاد شده را در قالب مفهوم پایداری اجتماعی ترسیم نمود. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت پایداری اجتماعی در شهر کرمانشاه پرداخته ایم. در بعد نظری، مدل مفهومی این پژوهش بر هفت مؤلفه اصلیِ پایداری اجتماعی، شاملِ حس تعلق مکانی، مشارکت و اعتماد، تعامل و کنش متقابل، عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات، بهره مندی اقتصادی، مسکن و احساس امنیت، استوار می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش بوده و جامعه آماری آن شاملِ کلیه شهروندان بالای 15 سالِ ساکن در مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه (۹۴۶۶۵۱ نفر) می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایِ متناسب با حجم نهابتاً 385 نفر از هشت منطقه شهر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده است. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می یاشد و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS (میانگین مؤلفه ها، تی تک نمونه ای و فریدمن)، مدل تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و روش CVصورت گرفته است. نتایج مقایسه میانگین شاخص های پایداری اجتماعی از نظر شهروندان در شهر کرمانشاه نشان می دهد میانگین شاخص های؛ حس تعلق مکانی ( 27/3) ، تعامل و کنش متقابل (21/3)، شاخص عدالت و دسترسی به امکانات و خدمات (17/3)، شاخص کیفیت مسکن (15/3 )، احساس امنیت (10/3) و شاخص مشارکت و اعتماد (39/3 )، بر حسب نتایج آماری، به طور معنادار بیشتر از مقدار متوسط سه است، اما در شاخص بهره مندی اقتصادی (73/2) به طور معنادار کمتر از مقدار متوسط سه می باشد و از نظر شهروندان اصلاً وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد؛ شاخص مشارکت و اعتماد با مقدار 87/4 در رتبه اول و بیشترین اهمیت را در پایداری اجتماعی داشته است. با توجه به نتایج مدل WASPAS ؛ مناطق یک با 3567/0 ، شش با 3554/0 ، دو با مقدار 3547/0 ، هشت با 3542/0، چهار با 3525/0، پنج با 3523/0 ، هفت با 3506/0 ، سه با 3497/0 به ترتیب در رتبه های اول تا هشتم قرار گرفته اند. در کل با توجه به نتایج مدلWASPAS ؛ تمامی مناطق در مقوله نیمه برخوردار قرار می گیرند. همچنین بیشترین نابرابری در بین مؤلفه ها مربوط به میزان همدلی میان اهالی محلات شهری با مقدار 091/0 می باشد.
بررسی تأثیر سبک زندگی دیجیتال بر هویت اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
93 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی سبک زندگی دیجیتال و تأثیر آن بر هویت اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر همدان می باشد. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دختر و پسر مدارس دولتی و غیر دولتی شهر همدان بود (11891 نفر) که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 377 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) و پرسشنامه سبک زندگی دیجیتال مهاجری و فرقانی (1397) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با نظر کارشناسان جامعه شناسی تأیید شد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس ها بالاتر از 7/0 برآورد شد که بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با کاربرد نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های متغیر سبک زندگی دیجیتال (مصرف فرهنگی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، الگوهای خرید و فروش، الگوهای یادگیری و آموزش از راه دور، مدیریت بدن از طریق رسانه ها) و هویت اجتماعی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان در شهر همدان رابطه وجود داشت و این رابطه معکوس است. بنابراین، هرچه افراد به سمت زندگی دیجتالی سوق پیدا کرده اند، هویت اجتماعی آنها کمرنگتر شده است و این نشان میدهد، که در این مطالعه ما با چالش این رابطه سرو کار داریم، یعنی تاثیری که سبک زندگی دیجیتال بر روی هویت اجتماعی داشته مثبت نبوده است و جنسیت هم متغیری مهمی در این رابطه ارزیابی نگردید. در تبیین این نتیجه می توان گفت، به زعم بوردیو و گیدنز شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی به تولید منش خاص منجر میشود و می تواند هویت فرد را بازنمایی یا باز تولید نماید. لذا، لازم است متناسب با امکاناتی که در جامعه برای افراد قرار میدهیم، بسترهای لازم برای احیای هویت اجتماعی نیز فراهم شود، اگر این تقدم و تاخر فرهنگی فاصله زیادی داشته باشند، موجب گسست اجتماعی و سردرگمی هویتی برای جوانان شود که عواقب آن جبران ناپذیر باشد.
ویژگی های تأثیر افعال اختیاری انسان بر تکوین از منظر آیات و روایات با تأکید بر سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
51 - 64
حوزههای تخصصی:
تأثیرات تکوینی افعال نیک و بد انسان از منظر آیات و روایات، ویژگی هایی دارند. شناخت این ویژگی ها اولین گام در طراحی و پذیرش اجتماعی الگوهای رفتاری و سبک زندگی اسلامی است. بر اساس این تحقیق که در مقام گردآوری به روش کتابخانه ای و در مقام تحلیل و داوری به روش اسنادی تحلیلی، انجام شده است، مهم ترین ویژگی این است که تلازم میان تأثیرات تکوینی افعال اختیاری نیک اجتماعی و جاری شدن نعمت ها در جامعه، قطعی است؛ ولی این تلازم در جانب افعال اختیاری بد اجتماعی و نقمت ها و نیز آثار تکوینی افعال نیک و بد فردی، قطعی نیست و ممکن است به دلایلی منتفی شود. عدم دلالت بهره مندی از دنیا بر خوب بودن انسان، فراجنسیتی بودن تأثیرگذاری افعال اختیاری انسان بر تکوین، تناسب و همانندی میان افعال اختیاری انسان و ابتلائات تکوینی و نیز هماهنگی میان ابتلائات تکوینی افعال اختیاری با نظام احسن از دیگر ویژگی های این تأثیرگذاری است؛ بنابراین، سبک زندگی اسلامی، بیشترین و کامل ترین تناسب و هماهنگی را با نظام تکوین خواهد داشت و بیشترین منفعت را متوجه انسان و سایر مخلوقات می کند.
تبیین نوگروی حاد در نوگروندگان دینی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
69 - 93
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکرد روش شناختی کیفی و با روش تحلیل روایت انجام شده است. نمونه مشارکت کننده، نوگرونده گان دینی حاد در شهر تهران بوده که به شیوه نمونه گیری هدفمند و از طریق گلوله برفی انتخاب شده اند. در این مقاله، با 20 نفر از این نوگرونده گان مصاحبه روایی انجام شد که 19 نفر آن ها اطلاعات دقیق در خصوص تغییر دین خود ارائه داده اند و تحقیق نیز با این تعداد به اشباع داده رسید. یافته ها نشان داد که در مجموعه علت ها، علت های اجتماعی- سیاسی، اجتماعی- روانی، اجتماعی – رابطه ای بیش ترین علت های تغییر نظام اعتقادی در میان نوگروندگان بوده اند. این تحقیق نشان داد که مراحل تغییر نظام اعتقادی در شهر تهران غیر از آن چیزی است که در نظریه های کسانی چون رمبو، لافلند و استارک آمده است. نتیجه نهایی این است که بی ثباتی اجتماعی-سیاسی ناشی از عملکرد کارگزاران دینی و ناامنی و آشفتگی روانی از مهم ترین علل تبیین کننده نوگروی دینی هستند.
گونه شناسی مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
39 - 74
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن/ سازی به پدیده ای بدل شده است که همچنان بر بسیاری از قلمرو های کنش کنونی بشر سایه انداخته است. از این رو، ژر ف کاوی درباره رهاورد های خوانش های گوناگون از این پدیده که به گفتمان ها و کنش های ناسازواری انجامیده است گریزناپذیر به نظر می رسد. هدف این مقاله، دریافت سوگیری مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی است. نخست با بازنگری ادبیات نظری، چارچوبی برای گونه شناسی فراهم شد. در گام دوم، پس از غربال روشمند از میان 70 مقاله، 29 مقاله برای بازکاوی، برگزیده شد. یافته ها برپایه بازکاوی محتوایی به گونه شناسی سه گانه ای از این مطالعات انجامید: مطالعات همسو با رویکرد نولیبرال (55 درصد)، مطالعات بازمانده از بازشناسی دو رویکرد یا آشفته (38 درصد) مطالعات نقادانه/ دگراندیشانه (7 درصد). بر پایه الگو های گونه شناسی دانشگاهی، مطالعات بازکاوی شده، در دوگونه دانشگاه پژوهشی/ پایدار و نهاد های آموزش عالی صنفی/ شرکتی/ بنگاهی جای گرفتند. رهیافت های چنین داده هایی کم و بیش، می تواند روشنگر برخی از کاستی ها و دشواری های آموزش عالی ایران در رویارویی با پدیده جهانی شدن/ سازی انگاشته شود که در چارچوب دو پرسش پژوهشی، پایان بخش این مقاله است.
تربیت بنات و فرایند تمدن گستری تحلیل گفتمان اصلاح گرایانه درباری در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله ی زن در هر گفتمانی، در مقاطع مختلف تاریخی، به اشکال گوناگونی صورتبندی شده است. از عهد ناصری به این سو با نظام دانش جدیدی پیرامون مسئله زن مواجه هستیم که بر تربیت نسوان و دختران تاکید دارد. به طور خلاصه می توان چنین نظام دانشی را در عنوان"تربیت بنات" خلاصه کرد. در این مقاله درصدد هستیم تا شرایط امکان ظهور چنین گفتارهایی را مورد بررسی قرار دهیم. با رویکرد تبارشناسی فوکو و تکنیک تحلیل گفتمان فوکوئی به بررسی اسناد مرتبط با تربیت نسوان که در فاصله سالهای 1290-1340ه.ق.م نگاشته شده اند پرداختیم. یافته ها نشان داد که وقایعی همچون گسترش بیماری های همه گیر، سفلیس، وبا، وضعیت نابسامان اقتصادی و جنگ و قحطی زمینه ظهور گفتمانهایی را که بر تربیت نسوان تاکید داشتند فراهم ساخت. با بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصادی نویسندگان کتب و روزنامه هایی که بر مسئله تربیت نسوان تاکید داشتند، دریافتیم که چنین گفتارهائی در فضای دربار پررنگ تر بود. گفتارهای اصلاح گرایانه درباری در قالب آموزش علم به نسوان،(آداب رفتاری و شیوه رفتار باهمسر، خانه داری و بهداشت) کد های اخلاقی جدیدی برای زنان تعریف می کرد و با بازخوانی علم، اخلاق، دین و اقتصاد، مسئله تربیت نسوان با تمدن و ترقی ملی پیوند می داد. در این مقاله از ادبیاتی که نوربرت الیاس پیرامون فرایند تمدن گستری و جامعه ی درباری و تغییر موازنه قدرت میان دوجنس فراهم آورده، بهره برده ایم و گفتگوئی با پژوهش های انتقادی جنسیت و مدرنیته ی ایرانی داشته ایم
تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
229 - 248
گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی از طریق رسانه های نوین اجتماعی چنانچه با رویکردی استراتژیک صورت گیرد ضمن آگاهی بخشی عمومی و تقویت درون زای اقتصاد در عرصه بین الملل نیز می تواند بی فایده بودن سیاست تحریم های یک جانبه را نشان دهد. این مقاله با هدف تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی نوین انجام شد. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها یک تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اساتید دانشگاهی است و به روش نمونه گیری هدفمند در نهایت 17 نفر در این مطالعه مشارکت کردند. گردآوی داده ها با استفاده از مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته و ابزار سوات انجام شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و رویکرد ترکیبی سوات و برنامه ریزی کمی استراتژیک استفاده شد. دستاوردهای تحقیق نشان داد استراتژی مناسب برای گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با استفاده از شبکه های اجتماعی باید با تمرکز بر استفاده بهینه از فرصت های موجود بر تقویت هرچه بیشتر نقاط قوت و کمینه سازی نقاط ضعف داخلی تاکید نماید. تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط های علمی، آموزشی و رسانه ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی بهترین راهکار در عملیاتی ساختن این هدف است. برای شکل دادن افکار عمومی و آمادگی روانی آحاد جامعه در راستای مقاوم سازی درون زای اقتصاد می توان از ظرفیت های شبکه های اجتماعی استفاده کرد..
ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحب نظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری دردسترس و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روش های مثلث سازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ به طوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگ سازی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانش افزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینه ای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (به ترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاست هایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بین فردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخله گر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساخت ها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحول آفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژی ها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدف گذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژی های نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهی بخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیت پذیری (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاست گذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روش های نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملی کردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکل گیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامه ریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
مقایسه فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی در برنامه درسی ملی ایران با نظریه های برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
333 - 343
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی در هر کشوری محور فعالیت های آموزشی و پرورشی است و با توجه به تفاوت های موجود در برنامه درسی، هدف این مطالعه مقایسه فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی در برنامه درسی ملی ایران با نظریه های برنامه درسی بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقایسه ای بود. در این مطالعه، جامعه پژوهش همه اسناد برنامه درسی و نظریه های مرتبط در این زمینه بود که نمونه آن، سند برنامه درسی ملی ایران و نقدهای صورت گرفته در این زمینه و خبرگان نظریه های برنامه درسی بودند که آنها از نظر فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های یادداشت برداری شده از سند و نقدها و مصاحبه با خبرگان درباره نحوه فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی در برنامه درسی ملی ایران با نظریه های برنامه درسی با هم مورد مقایسه قرار گرفتند. در این مطالعه، روایی با روش مثلث سازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 8/61 درصد به دست آمد.یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه درسی ملی ایران ضمن تفاوت هایی با نظریه های برنامه درسی از نظر فرآیند آموزش، آموزش را زمینه ساز برای ابراز گرایش های فطری، شناخت موفقیت یادگیرنده و اصلاح مداوم آن و تحت تاثیر قراردادن دیدگاه دانش آموزان در ارتباط با خود، خدا، دیگران و مخلوقات، از نظر فرآیند یادگیری، یادگیری را حاصل تعامل خلاق، هدفمند، یادگیرنده فعال و محیط متنوع و از نظر فرآیند ارزشیابی، ارزشیابی را تصویری روشن و همه جانبه از موقعیت کنونی، مشخص کننده فاصله دانش آموز با موقعیت های بعدی و اصلاح آن، متناسب با ظرفیت ها و نیازهای دانش آموز، زمینه ساز انتخاب گری و خودمدیریتی، زمینه ساز رشد مداوم دانش آموز با تاکید بر خودارزیابی، بهره گیری از سایر روش های ارزشیابی، بهبود موقعیت دانش آموز و توجه به کاستی های یادگیری ضمن حفظ کرامت انسانی به عنوان فرصتی برای اصلاح و بهبود نظام آموزشی می داند.نتیجه گیری: برنامه درسی ملی ایران ضمن توجه به ویژگی های نظریه های برنامه درسی باید مجدد بر پایه نظام اجتماعی و فرهنگی کشور و در راستای تحقق آرمان اصلی یعنی قرب الهی و حیات طیبه طراحی شود.
بررسی رابطه میان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیت گریزی شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
147 - 170
حوزههای تخصصی:
شهروندی یک ایده دوجانبه و یک ایده اجتماعی است و صرفاً مجموعه حقوقی که فرد را از تعهد به دیگران رها کند، نیست؛ بلکه برای تحقق این حقوق به مکانیسمی از تکالیف و وظایف شهروندی لازم است. از طرفی مسئولیت گریزی های شهروندی فرار یا دور زدن های تکالیف محوله است، که ما آن ها را در رفتارهای شهروندان در امور شهری و مشارکت پذیری های ضعیف شده امروزی مشاهده می کنیم. هم چنان که "زتومکا" معتقد است اجتماع اخلاقی، به اعتماد، احساس مسئولیت و تعهد نسبت به دیگرانی که با آن ها دارای ارزش ها، منافع و هدف های مشترک است، سرو کار دارد. و پارسونز عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم را اعتماد می داند. لذا مطالعه حاضر با هدف: بررسی رابطه میان میزان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیت گریزی شهروندی در بین شهروندان تهرانی در سال 1399 انجام گرفته است. روش تحقیق: پیمایش و جمع آوری داده ها با تکنیک پرسش نامه ساخت یافته و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در بین شهروندان تهرانی بالای 18 انجام پذیرفته است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 384 برآورد گردید؛ البته با توجه به شرایط پاندمیک ویروس کرونا در زمان انجام تحقیق و محدودیت های موجود با 356 پرسش نامه داده ها جمع آوری و تحلیل با بهره گیری از نرم افزار Mplus8 و SPSS انجام پذیرفته است. یافته های: توصیفی نشان داد که میزان مسئولیت گریزی شهروندی در بین پاسخ گویان، از حد متوسط بالاتر و نزدیک به زیاد است. و میزان بی اعتمادی اجتماعی نیز از سطح متوسط به بالا است، که بیشتر بُعد بی اعتمادی سازمانی را شامل می شود. در بررسی نتایج:رابطه بین بی اعتمادی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات با میزان مسئولیت گریزی شهروندی معنا دار است. ضرایب تاثیر متغیرها درکنار یک دیگر به ترتیب میزان برخورداری از حقوق شهروندی 29%-، میزان تحصیلات 16%- و بی اعتمادی اجتماعی0.72% (به طورغیرمستقیم) برمسئولیت گریزی شهروندی به دست آمد.
تأثیر دین داری بر کیفیت زندگی با میانجیگری متغیر مشارکت و اعتماد اجتماعی (مورد مطالعه: منطقۀ پردیسان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
85 - 122
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ضرورت پرداخت به آن یکی از موضوعات اساسی است که چگونگی زیست اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. عوامل مختلفی هستند که بر کیفیت زندگی اثرگذارند در این بین، دین داری یکی از منابع اثرگذار در کیفیت زندگی تلقی می شود که از طریق میانجی گرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی می تواند تاثیرات متفاوتی در کیفیت زندگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دین داری روی کیفیت زندگی شهروندان منطقه پردیسان قم از طریق میانجی گرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد پردیسان قم به تعداد 200000 نفر بوده است. روش نمونه گیری این پژوهش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای در بین 384 نفر از شهروندان پردیسان قم انجام گرفته و داده های پرسش نامه ها در نرم افزار آماری 24SPSS و 24 AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد تاثیر دین داری بر کیفیت زندگی 08/0، تاثیر دینداری بر مشارکت اجتماعی برابر 47/0، روی اعتماد اجتماعی برابر 18/0، مشارکت اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 29/0، اعتماد اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 55/0، تاثیر دین داری از طریق میانجی گر مشارکت اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 14/0، و از طریق اعتماد اجتماعی برابر 099/0 ارزیابی شد. بنابراین فرضیه های تحقیق به غیر از تاثیر مستقیم دین داری روی کیفیت زندگی تایید شده است.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
122 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز جینک و مورگان(1999)، هویت تحصیلی موفق واز و ایزاکسون(2008)، باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا و همکاران(2000) و انگیزش پیشرفت هرمنس(1987) بود. داده ها با استفاده از روش آماری مدل معادلات ساختاری، در نرم افزار SPSS24 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری پژوهش، تأیید شد. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی، هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی روانشناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت اثر مستقیم و معنادار داشتند، همچنین خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت، باورهای معرفت شناختی بر هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی و نهایتا نیازهای اساسی بر هویت تحصیلی موفق تأثیر مثبت و معنی داری سطح 95 درصد اطمینان معنادار دارد(05/0 > P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی شده و انگیزش پیشرفت و موفقیت در آنها روند کاهشی دارد را می توان با استفاده از برنامه های آموزشی و مشاوره ای در جهت بهبود هویت تحصیلی، باورهای معرفت شناختی و نیازهای اساسی روانشناختی مورد مداخله قرار داد و زمینه پیشرفت تحصیلی را در آنها محیا کرد. نتایج این پژوهش همچنین می تواند زمینه برنامه ریزی مناسب در جهت اتخاذ راهکارهای آموزشگاهی مناسب در جهت افزایش انگیزش پیشرفت دانش آموزان و به تبع آن کاهش افت و بی میلی تحصیلی را به همراه داشته باشد.
پیامدهای اجتماعی اشغال هجده ساله تبریز (993- 1012ق/ 1585- 1604م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلافات داخلی دوره شاه محمد خدابنده، مشکلات اوایل حکومت شاه عباس و صلح استانبول موجب تداوم اشغال تبریز شد. از سال 993ق/ 1585م تبریز به اشغال امپراتوری عثمانی درآمد و اندکی بیش از هجده سال زیر سلطه همسایه غربی قرار گرفت. اشغال هجده ساله تبریز با استقرار سیستم دیوان سالاری، نظام تیمار و حضور تعداد زیادی از قوای بیگانه همراه بود که باتوجه به تفاوت های دو طرف، پیامدهای اجتماعی چندی به همراه داشت. در پژوهش حاضر تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای پیامدهای متعدد اشغال شهر را موردمطالعه قرار داده و به سؤال اصلی پاسخ داده شود. اشغال هجده ساله تبریز با چه پیامدهای اجتماعی همراه بوده است؟ به نظر می رسد حملات و اشغال شهر علاوه بر آسیب های مستقیم به بافت کالبدی و عامل انسانی که سبب افول شهر و شهرنشینی شده، پیامدهای اجتماعی چندی در حوزه های سیاسی، اداری، اجتماعی و فرهنگی به همراه داشته است.
سنخ شناسی و واکاوی جنبش اصناف تبریز در عصر صفوی (979 – 981 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبریز نخستین پایتخت صفویان در اواخر دوره سلطنت شاه تهماسب شاهد جنبش اصناف علیه دولت مرکزی بود. جرقه جنبش از درگیری میان یک قصاب با مأمور داروغه زده شد و به سرعت کل شهر را دربرگرفت. اصناف بدنه این نهضت را تشکیل می دادند و پهلوانان رهبری آن را به عهده گرفتند. آنان به سرعت به سازماندهی نیروها پرداختند و کنشگران را برای اهداف جنبش بسیج کردند. اگرچه منابع آن دوران چندان به این جنبش نپرداخته و وقایع این جنبش اجتماعی را به اختصار بیان کرده اند، کنشگران موفق شدند نیروهای دولتی را از شهر اخراج و برای مدت دو سال تبریز را کنترل و اداره کنند. مقاله پیش رو می کوشد تا با شیوه ای توصیفی تحلیلی و با اتخاذ چارچوب نظری مبتنی بر آراء متفکرانی چون تیلی، زالد و همکاران و کاربست آن در رویکرد تحلیل طبقاتی اریک اُلین رایت به سنخ شناسی و واکاوی جنبش اصناف تبریز بپردازند و ماهیت آن و چرایی و چگونگی وقوع این جنبش را تبیین کنند. مدعای پژوهش این است که جنبش اصناف تبریز، از سنخ جنبش های طبقاتی فرودستان شهری است که در اعتراض به ستم مالیاتی و عدم برخورداری از مواهب اقتصادی راه ابریشم به وقوع پیوست. شکل کنش جمعی این جنبش نیز از نوع کنش های واکنشی با سویه های کنش رقابتی است.
بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: معاونت و همکاری در قتل، یکی از دلایل اصلی وقوع این جنایت در جامعه است که منجر به افزایش بی نظمی و نا امنی می گردد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، 8 نفر از زنانی هستند که به جرم معاونت در قتل عمد در سال 1397 در ندامتگاه شهر ری بوده اند. ابزار گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و جهت دستیابی به مشخصات فردی زندانیان از پرونده شخصیت آنان استفاده گردیده است. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری استراوس و کوربین و بر اساس رویکرد نظریه مبنایی تحلیل گردیده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این است که سه دسته از عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر در معاونت زنان در قتل عمد تأثیر داشته اند که عوامل علی عبارتند از: شرایط نامساعد اقتصادی، وضعیت نابسامان زندگی خانوادگی. شرایط زمینه ای عبارتند از: مهاجرت و حاشیه نشینی، معاشرت و رفت و آمد با دوستان خلافکار و شرایط مداخله گر عبارتند از: استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، رابطه نامشروع و فساد اخلاقی. استراتژی های کنش(راهبرد) عبارتند از: رفتارهای خشونت آمیز نسبت به دیگران و نایده گرفتن حقوق دیگران که پیامدهایی مانند پشیمانی، بروز مشکلات روحی و حبس های طولانی مدت برای زنان به همراه داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این است که مجموعه عواملی منجر به معاونت زنان در قتل عمد گردیده که مهمترین آن، نیازهای اقتصادی بوده است. بر این اساس، جهت توانمند سازی زنان و رفع مشکلات مالی آن ها، ایجاد واحدهای اشتغال زایی در حومه شهر تهران می باید اقدام گردد.
Developing a Model of Job Competencies for Bank Saderat Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted with the aim of "developing a model of job competencies for managers of Bank Saderat". Methodology: This research is applied in terms of purpose and qualitative in terms of method and has an inductive approach. The participants of the present study were branch managers and banking experts in Tehran. Since in this study, the aim was to present the competency model of Bank Saderat managers, therefore, purposive sampling method was used. The focus has been on people with more experience in the banking industry. At the beginning, criteria for purposeful selection of experts and managers were considered. Based on these criteria, a list of these experts and managers was prepared to make the necessary arrangements for scheduling and conducting the interview. Therefore, the population of this study was the employees and experts of the bank; Sampling was performed by purposive method and the researcher reached the level of theoretical saturation with 15 people. Semi-structured interviews were used to collect data. In order to analyze the data, the content analysis method was used. Findings: The research findings showed that after analyzing the data obtained from the interviews and all the basic and organizing topics, 5 comprehensive topics are: - Interpersonal competencies 2- Individual ethics 3- Professional ethics 4- Managerial competencies 5- Competencies Professional; The main components of job competencies of Bank Saderat managers were identified. Conclusion: Considering the compilation of the competency model using the extracted components, it is recommended that standards and criteria based on these components be formulated and designed for hiring managers, and considering that the training and updating of managers is one of the components obtained in This research is recommended that the training of competency programs to managers as well as employees of a complex should be put on the agenda. It is appropriate for managers to help improve organizational behaviors by investing in professional ethics on the people of the organization, and in this way, in addition to benefiting from people with high human capital, they can also benefit from the advantage of expanding the effectiveness of their organization.