فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه توسعه پایدار روستایی گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسله مراتبی مناسب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها شناخته شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با مکان یابی مراکز برتر روستایی و طراحی سلسله مراتب مناسب سکونتگاهی و ایجاد یک انسجام و رابطه منطقی بین این مراکز بتوان روستاهای مرکز را جهت خدمات رسانی مناسب به روستاهای پیرامونی و تابعه شناسایی نمود. برای نیل به این هدف از روش های شاخص مرکزیت، روش فواصل و روش ماتریس ارتباط مستقیم در محیط (GIS) استفاده شده است. با توجه به معیارو ضابطه ها برای این مراکز پس از بررسی مبانی نظری مرتبط با این موضوع و گردآوری داده های مؤثر این روش ها انتخاب شدند، سپس با اذعان تهیه شده، وضعیت موجود و در حال حاضر مراکز بهینه روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت و علاوه بر مراکز موجود، مراکز دیگری هم پیشنهاد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که با مکانیابی مراکز بهینه روستایی و طراحی الگوی سلسله مراتبی در دهستان کوهساران دو روستای «کوتنا» و «ریکنده» دارای بهترین شرایط برای ارائه خدمات به روستاهای پراکنده در سطح دهستان می باشند. از این رو این دو روستا بعنوان مرکز اصلی ارائه دهنده خدمات به روستاهای زیر مجموعه خود توصیه می گردد تا با تجهیز و توسعه خدمات و امکانات مورد نیاز اهالی روستاهای فوق و در سطح بالاتر کل دهستان، موجب توسعه مناطق روستایی ناحیه گردد.
سرمایه گذاری بخش خصوصی راهبردی برای مبارزه با فقر روستایی مورد شناسی: دهستان صائین قلعه، شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلافِ پیشرفت های عظیم اقتصادی در جهان، در حالِ حاضر میلیون ها نفر که بیشترشان در نواحی روستایی زندگی می کنند، همچنان در فقر به سر می برند. از آنجا که تأمین رفاه اجتماعی و کاهش فقر از جمله مهمترین اهداف هر نظام اقتصادی است؛ از این رو فراهم کردن شرایط مناسب برای زندگی تمامی اقشار جامعه، نیازمند برنامه ریزی و فراگرفتن راهبردهای مناسبِ تأمین مالی از قبیلِ سرمایه گذاری در توسعة روستایی با هدف تنوع بخشی به تأمین اشتغال و درآمد است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه گذاری بخش خصوصی در کاهش فقر روستایی در روستاهای دهستان «صائین قلعه» از توابع شهرستان ابهر در استان زنجان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامع ة آماری تحقیق 3343 خانوار ساکن در دهستان صائین قلعه است که طبق فرمول اصلاح شدة کوکران، 104 پرسشنامه به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی محدودة مورد مطالعه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، ویلکاکسون و همبستگی ) و مدل ویکور بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین سرمایه گذارهای بخش خصوصی و کاهش فقر در روستاهای مورد مطالعه، رابطة معناداری وجود دارد؛ به طوری که اکثر میانگین ها برای مؤلفه های مورد ِنظر بالاتر از حد ّمتوسط بوده و نشان دهندة این است که سرمایه گذاری بخش خصوصی، توانسته است تغییرات معناداری را در مؤلفه های کاهش فقر روستایی مورد استفاده در تحقیق، در محدودة مورد مطالعه ایجاد کند. همچنین، تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایه گذاری خصوصی بر روی شاخص های فقر روستایی در محدودة مورد مطالعه نشان می دهد که در بین نقاط روستایی دهستان، تفاوت برخورداری بسیار بالایی مشاهده می شود که در بین روستاهای نمونه، روستای «صائین قلعه» بهترین رتبه و روستای «ارهان» کمترین رتبه را در برخورداری از اثرات سرمایه گذاری خصوصی در بهبود شاخص های فقر روستایی دارند.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول توسعه پایدار، یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار و هم پوشی با توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. یکی از راهکارهای توسعه پایدارروستایی، توسعه کارآفرینی در میان روستاییان است. امروزه برنامه-ریزان دریافته اند که مناسب ترین راهبرد پاسخ گویی به عمده چالش ها درمناطق روستایی، به ویژه در بعد اقتصادی، تشویق روستاییان برای گرایش به تجارت خانگی به شیوه کارآفرینی است. متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القاء از بیرون محقق نمی شود، مگر اینکه کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه، ازآنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان آورند. با این حال، باید توجه داشت همه روستاها دارای وضعیت یکسان در توسعه کارآفرینی نمی باشد و برخی از آنها دارای شرایط بهتری جهت کارآفرینی بوده و از این حیث، برای فعالیت های کارآفرینانه در اولویت می باشد. از مهم ترین روش هایی که جهت تعیین اولویت مکان ها توسط برنامه ریزان بکار گرفته می شود، تحلیل های تصمیم گیری چند متغییره می باشد. در این تحقیق نیز روش ORESTE برای اولویت بندی توسعه کارآفرینی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان بکار گرفته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه، خانوارهای 16 روستای این دهستان می باشد که تعداد 356 نمونه در کل روستاها و در هر روستا به نسبت تعداد خانوار به روش تصادفی انتخاب شد. نتایج نشان داد در معیارهای 10 گانه مورد بررسی، روستاهای نصرآباد، قرن آباد و مریم آباد دارای بهترین وضعیت جهت توسعه کارآفرینی می باشد.
اولویت بندی مقاصد گردشگری پیرامونی کلان شهرها مورد: حومه های ییلاقی شمال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جاذبه ها و توزیع زیرساخت ها بر اساس رتبه جذب گردشگر در هر منطقه، یکی از مسائل اساسی در صنعت گردشگری است که موجب می شود با در نظر گرفتن جاذبه ها و موقعیت آن ها نسبت به ایجاد تأسیسات و زیرساخت های گردشگری اقدام گردد. در همین راستا تشکیل سلسله مراتبی از نواحی گردشگری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع گردشگر و ارائه خدمات مناسب و کارکرد مطلوب داشته باشد، ضروری است. هدف پژوهش، تحلیل شاخص های جاذبه های گردشگری مقاصد پیرامون کلان شهر تهران و اولویت بندی این نواحی و عوامل اثرگذار بر انتخاب مقاصد گردشگری است. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است با توجه به نیازهای گردشگری روزانه سطح شهر تهران، به رتبه بندی مقاصد گردشگری در محور شمالی تهران بپردازد. روش تحقیق ازنظر ماهیت مبتنی توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی تحلیل فرایند شبکه ای و سلسله مراتبی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ محورهای گردشگری شمال تهران؛ لواسانات، دارآباد، کن و سولقان، توچال، دربند و درکه است که برخی از این محورها دارای روستاهایی باقابلیت گردشگری است. نمونه آماری مبتنی بر روش کوکران، تکمیل پرسشنامه و تحلیل فرایند شبکه ای در برنامه ریزی گردشگری نواحی پیرا شهری کلان شهر تهران است. شاخص های تاریخی، اکو توریستی، زیرساخت ها، اماکن مذهبی و منابع آبی از مهم ترین مؤلفه های سطح بندی جاذبه های گردشگری برای پژوهش انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست مقصد گردشگری لواسانات با 43% به عنوان مهم ترین مقصد گردشگری و سپس محورهای توچال با 31%، دربند با 21% و کن – سولقان با 17% در رتبه های بعدی قرار دارند، درنهایت، محور دارآباد با 14% پایین ترین رتبه مقصد گردشگری حومه های شمال تهران را داشته است.
فرهنگ و دانش تغذیه ای و ارتباط آن با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی، از عناصر اصلی سلامت فکری و روانی و جسمی افراد جامعه و سنگ بنای جامعه توسعه یافته است. این در حالی است که ناامنی غذایی به عنوان مسئله ای جدی، به ویژه در کشورهای کمترتوسعه یافته و درحال توسعه مطرح است. در تعاریف امنیت غذایی، به وجود غذا و دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا و پایداری مصرف غذا توجه شده است؛ اما به نظر می رسد عواملی فراتر از این چهارچوب، بر امنیت غذایی اثر می گذارد. ناامنی غذایی، به رفتار مصرفی و عوامل بسترساز آن بستگی دارد. دراین میان، الگوی تغذیه و عادت های غذاییِ منبعث از فرهنگ و دانش تغذیه نیز بر سلامت افراد اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط فرهنگ و دانش تغذیه ای با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی کمّی است که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه ای دوقسمتی شامل پرسشنامه سنجش ناامنی غذایی HFIAS و پرسشنامه محقق ساخته، طی نمونه گیری چندمرحله ای از 258 نفر سرپرست خانوارهای روستایی در یازده روستای شهرستان کرمانشاه گردآوری شد. نتایج برآورد وضعیت ناامنی غذایی نشان داد که بیش از 5/58درصد خانوارهای روستایی مطالعه شده، با ناامنی غذایی خفیف مواجه بودند یا در امنیت غذایی کامل قرار داشتند و حدود 7/14درصد به ناامنی غذایی شدید دچار بودند. بررسی نقش فرهنگ و دانش تعذیه ای نیز نشان داد که دانش تغذیه ای، اثر منفی و معنی داری بر ناامنی غذایی دارد. افزون براین، فرهنگ غذایی در رابطه بین دانش تغذیه ای با امنیت غذایی اثری میانجی دارد.
تحلیل رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی (مطالعة موردی: سکونت گاه های روستایی پایین دست حوضه زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دنبال وقوع ناپایداری اقلیمی در دهه ۱۳۸۰ و افزایش بارگذاری بر رودخانه به مرور زمان، در سال های اخیر پدیده ناپایداری منابع آب کشاورزی و یا خشک سالی رخ داده است. وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره به ویژه در سکونت گاه-های روستایی به همراه داشته است. در این پژوهش، رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی (خشک سالی) و توسعه روستایی در سکونت گاه های روستایی بخش پایین دست رودخانه زاینده رود (شرق اصفهان) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمّی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد ۳۳۱۵۳ خانوار روستایی ۳۸۰ نفر برآورد شده که طی تحقیق و براساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به ۳۲۳ مورد رسید. حجم سکونت گاه های نمونه نیز ۲۵ روستا برآورد شده است. شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منطقه مورد مطالعه در زمان حاضر نسبت به پیش از وقوع خشک سالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های سه گانه پژوهش (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون t مستقل تک نمونه ای بررسی شده و در نهایت، با آزمون ANOVA تفاوت معناداری تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: بر پایه نتایج پژوهش و تحلیل پرسش نامه، میانگین مجموع پیامدهای محیطی ناشی از ناپایداری منابع آب ۲۴/۴ بوده، در بعد اقتصادی ۲۳/۴ و در بعد اجتماعی نیز عدد ۰۲/۴ به دست آمده است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده پایین دست رودخانه با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی و غیره را به دنبال داشته است.
نقش شهر های میانی در توسعة نقاط روستایی (نمونة موردی: شهر ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین استراتژی های توسعة فضایی و نشت آثار این توسعه به نقاط روستایی توجّه به تقویت شهرهای اندازه متوسّط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکة سکونت گاهی است. این سیاست بر این فرض استوار است که شهرهای میانی در فرایند توسعة فضایی سرزمین نقش مثبتی داشته و می توانند در توسعة نقاط روستایی راه-گشا باشند.
روش : در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با نگرش سیستمی نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعة نقاط روستایی شهرستان ایرانشهر با استفاده از روش ها و مدل های کمّی مانند مدل توسعه یافتگی سکونت گاهی موریس، تحلیل جریان ها و پرسش نامه بررسی شده و تعداد 30 نقطة روستایی از لحاظ متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، خدماتی، زیربنایی و فضایی تجزیه و تحلیل شده است. اطّلاعات مورد نظر نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.
یافته ها/ نتایج: در بررسی صورت گرفته نتایج مدل موریس نشان می دهد که توسعه یافتگی در سطح نقاط روستایی ناموزون است و از بین هفت دهستان فقط یک دهستان توسعه-یافته است. نتایج تحلیل جریان ها نشان دهندة این است که نقاط روستایی به ایرانشهر وابستگی زیاد دارند، به طوری که حدود 70 درصد روستائیان برای تأمین خدمات و امکانات به ایرانشهر مراجعه می کنند. نتایج پرسش نامه نیز با استفاده از آزمون های T و رگرسیون گویای آن است که شهر ایرانشهر در توسعة ساختار های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی تأثیر زیادی نداشته است.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نقاط روستایی ایرانشهر توسعه یافته نیستند و نیازمند توجّه بیشتری به لحاظ خدمات و امکانات هستند.
ارزیابى توان اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به منظور کمک به توسعه پایدار روستایى (مطالعه موردى: منطقه حفاظت شده ارسباران- دهستان میشه پاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فراهم کردن بستر مناسب جهت شناسایی جاذبه های گردشگری و برنامه ریزی برای توسعه آن ها در مناطق ویژه طبیعی، امری ضروری است. هدف این تحقیق، انتخاب پهنه های سازگار با ویژگی های اکولوژیکی برای توسعه فعالیت های گردشگری است. منطقه مورد مطالعه، دهستان میشه پاره واقع در استان آذربایجان شرقی است که به دلیل مجاورت با منطقه حفاظت شده جنگل ارسباران، نزدیکی به منطقه آزاد ارس، برخورداری از تنوع اقلیمی و وجود سایت های تاریخی، پتانسیل فراوانی در این زمینه دارد.
روش: در این تحقیق ده معیار به عنوان عوامل اصلی در مکان یابی مناطق مستعد توسعه صنعت گردشگری انتخاب، و از طریق مقایسه زوجی وزن دهی و در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه سازی شد. در نهایت، با روی هم اندازی نقشه ها و کسر چهار نقشه محدودیت، مناطق مناسب ارزیابی گردید.
یافته ها: بیشتر پهنه های مستعد گردشگری در دهستان، در مناطق جنگلی با پوشش گیاهی مناسب و خوب، و در مجاورت آبادی های مرکزی واقع شده اند. همچنین طبقات خوب، متوسط، ضعیف و فاقد پتانسیل گردشگری، 63/21، 5/18، 94/44، 93/14 درصد از مساحت منطقه را تشکیل می دهند.
محدودیت ها و راهبردها: عمده ترین عوامل محدودیت در این مطالعه، عدم دسترسی به اطلاعات مستند پیرامون گردشگری روستایی در مناطق حفاظت شده بود.
راهکارهای عملی: سرمایه گذاری جهت گردشگری پایدار در مناطق حفاظت شده، طبق عرصه های مناسب گردشگری و مدیریت صحیح و پایدار منابع طبیعی در منطقه پیشنهاد می شود.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در پرداختن به بحث گردشگری در مناطق حفاظت شده روستایی است که علی رغم وجود پتانسیل فراوان در این مناطق از کشور، در مقالات و پژوهش های انجام شده، توجه چندانی به سنجش توان این مناطق نمی-شود.
عوامل مؤثر بر عدم بازپرداخت تسهیلات بانک کشاورزی از سوی کشاورزان مورد: شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار در عدم بازپرداخت تسهیلات کشاورزی بانک کشاورزی استان ایلام بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل وام گیرندگان شهرستان ایلام (مجریان طرح های کشاورزی با مبلغ بیش از یکصد میلیون ریال) که از شعبه بانک کشاورزی شهرستان ایلام تسهیلات دریافت نموده اند، (360=N) بوده که با استفاده از جدول مورگان 186 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. نمونه گیری به صورت طبقه بندی با انتساب متناسب انجام شد. روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه ی تحقیق بر اساس نظر گروهی از متخصصان تعیین گردید. برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ به میزان 82 درصد محاسبه شد. نتایج نشان داد متغیرهای مستقل مطالعه می توانند 621/0 تا 768/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته (عدم بازپرداخت اعتبارات دریافتی) را پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای میزان سود تسهیلات دریافتی، دفعات مراجعه به بانک برای اخذ وام، مبلغ اقساط بازپرداخت، مدت بازپرداخت، سابقه اخذ وام، درآمد کشاورزی، میزان سپرده شخصی در هنگام اخذ وام و دفعات نظارت کارشناسان بانک رابطه ی مثبتی با عدم بازپرداخت اعتبارات دریافتی دارد
تعیین الگوی کشت بهینه محصولات کشاورزی با هدف افزایش درآمد روستاییان (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف انتخاب بهترین الگوی کشت برای روستاییان شهرستان چناران با محوریت افزایش درآمد کشاورزان انجام شده است.
روش تحقیق: آمار و اطلاعات مورد نیاز این مطالعه، از سازمان جهاد کشاورزی و همچنین، از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل پرسش نامه به روش نمونه گیری ساده از ۲۰ نفر از کارشناسان خبره و ۲۰ کشاورز نماینده از تعداد ۸ روستای نمونه شهرستان شامل (روستاهای اخلمد علیا، بازه، حکیم آباد، حیطه طلا، کمال آباد، دولت آباد، ملی و موچنان) گردآوری شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) نسبت به الگوی کشت بهینه در روستاهای نمونه (۸ روستا) شهرستان چناران تعیین شد. ضمن این که برای اثبات صحت آن از مدل تاپسیس بهره گرفته شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق که با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیس به دست آمد، نشان می دهد که با تعیین معیارهایی ازجمله میزان آب مصرفی در هر هکتار، عملکرد آب در تولید محصول، میزان دفعات آبیاری و شاخص پرت اب، درآمد و هزینه تولید محصول و همچنین، معیار تضمین فروش، می توان نسبت به انتخاب گزینه های برتر جهت تعیین الگوی کشت اقدام کرد. پس از انجام فرآیند تحلیل و پایش گزینه های مختلف کشت، درنهایت، مشخص شد که با لحاظ معیارهای فوق، بهترین الگوی کشت در منطقه مذکور، کاشت ذرت علوفه ای از گروه نباتات علوفه ای، گندم و جو از گروه غلات و کلزا از گروه محصولات صنعتی است و بهتر است با توجه به پایش صورت گرفته کاشت چغندر قند از گروه محصولات صنعتی و یونجه از گروه محصولات علوفه ای به حداقل ممکن کاهش یابد.
راهکارهای عملی: بدیهی است در تعیین الگوی کشت توجه به عوامل ذکرشده با توجه به محدودیت جدی منابع آب و لزوم توسعه اقتصادی روستاها ضروری است.
اصالت و ارزش: انتخاب الگوی کشت مبتنی بر معیارهایی که درجهت تقویت و توسعه اقتصادی روستا انتخاب شده و تحلیل سلسه مراتبی آن ها و اثبات صحت با استفاده از مدل های ریاضی، قطعاً می تواند نتایج مقرون به واقعیت را حاصل کند.
ارزیابی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط با پایداری روستاها مورد: بخش دهدز در شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند که بایستی همانند نقاط شهری به آن ها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمان های مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامه ریزی و توسعه منطقه ای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقه ای به صورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه می باشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل می دهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی به تمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و داده ها از طریق پرسش نامه در سطح روستاها و افراد جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمان ها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی می باشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشان دهنده وجود رابطه مستقیم و معنی داری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخص های موردبررسی است؛ به گونه ای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمان ها در هرکدام از شاخص های توسعه، دیگر شاخص ها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم می شود.
توسعة گردشگری زمستانی در مقاصد روستایی (مطالعة موردی: روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری، یکی از مهم ترین دلایل مسافرت مردم به مقصدی خاص است. جاذبه ها به عنوان عامل کشش، با توجه به ویژگی های خاص و جذابیت هایی که دارند، می توانند گردشگران را از نقاط و سرزمین های دور جذب کنند. در این میان روستا ها جاذبه های گردشگری فراوان دارند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می کنند؛ بنابراین، توسعة پایدار گردشگری روستایی و مدیریت خردمندانة آن نیازمند برنامه ریزی است. در این میان، ایران با وجود جاذبه های فراوان فرهنگی، تاریخی و طبیعی هنوز نتوانسته است جایگاه خود را به عنوان یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی صنعت گردشگری بیابد، از این رو سهم ناچیزی از درآمدهای این صنعت، نصیب کشور شده است. این مسئله، در زمینة گردشگری داخلی و به ویژه گردشگری روستایی نیز صدق می کند. سؤال کلیدی تحقیق آن است که راهبرد های مناسب برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی حاشیة پیست اسکی شمشک چیست؟ به این منظور، مقالة حاضر با استفاده از روش پیمایشی و مطالعه های میدانی در سطح کارشناسان و خبرگان با مدل SWOT به ارائة راهبرد کانونی برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی پرداخته است. قلمرو زمانی تحقیق، زمستان 1389 و آذر تا بهمن 1390 است. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان گردشگری و اساتید دانشگاهی تأیید شد و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب به دست آمده 72 درصد است. نتایج، نشان دهندة این است که راهبردهای توسعة گردشگری زمستانی در روستا های منطقة حاشیة پیست اسکی شمشک در وضع موجود، جهت گیری به سوی راهبرد رقابتی است که در قالب 8 راهبرد فرعی، قابل پیگیری و عملیاتی سازی است، اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب، در توسعة گردشگری زمستانی، با محوریت مشارکت روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی است.
تحلیل جنسیتی در فرآیند پخش کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: دهستان سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه انسانی پایدار جز از رهگذر رعایت عدالت بین دو جنس میسر نمی شود و تا زمانی که زنان خارج از گردونه توسعه قرار دارند، توسعه همچنان ابتر و ناتوان خواهد ماند. کارآفرینی روستایی راهکار جدیدی در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی افراد، به خصوص زنان در مناطق روستایی در راستای دستیابی به توسعه پایدار است. این مقاله در نظر دارد شرایط پذیرش و پخش کارآفرینی را با هدف بازیابی مجدد جایگاه زنان در فعالیت های اقتصادی و توسعه عدالت گرا، بین زنان و مردان، تحلیل نماید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به روش توصیفی انجام شده است. جهت گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت بوده است. جامعه آماری پژوهش، زنان و مردان 82 خانوار پذیرنده کارآفرینی در دهستان سولقان بوده است که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های به دست آمده در محیط نرم افزاری SPSS با استفاده از آزمون های ناپارامتریک و پارامتریک، مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج نشان داد فرآیند پخش کارآفرینی در بین زنان و مردان تحت تأثیر عوامل درونی مانند نقش (مسئولیت های خانه و خانواده) و شرایط فردی و شخصیتی و همچنین عوامل بیرونی مثل وضعیت مالی و اقتصادی متفاوت است. علاوه بر این، عوامل نهادی و سازمانی و عوامل قانونی و حقوقی نیز بر این فرآیند تأثیر می گذارد و به همین ترتیب ویژگی های خانوادگی، ویژگی های اجتماعی- فرهنگی جامعه و عوامل جغرافیایی و محیطی، نیز فرآیند پخش کارآفرینی را در بین زنان و مردان متفاوت می سازد.
سنجش پایداری گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه:شهرستان سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین روستاهای هدف گردشگری در کشور را می توان از جمله سیاستهای تأثیرگذار در فرآیند توسعه پایدار گردشگری در نواحی روستایی قلمداد نمود. در این رابطه نکته قابل تأمل سنجش پایداری گردشگری در این روستاها می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح پایداری توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری شهرستان سپیدان(استان فارس) تدوین یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تحلیل پژوهش روستا و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای محلی(200 سرپرست) و مدیران محلی(18 مدیر) است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری و غیر آماری(روش بارومتر) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توسعه گردشگری در روستاهای هدف در مجموع در سطح متوسط پایداری قرار دارند که در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی فرهنگی از وضعیت پایداری بهتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد در بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تفاوت معناداری وجود دارد و روستای مارگون دارای بیشترین امتیاز پایداری و روستای ده کهنه از پایین ترین میزان امتیاز پایداری برخوردار است.
ساماندهی سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند براساس شاخص های شبکة منطقه ای (با بهره گیری از تکنیک تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های توسعه در کشور طی چند دهة اخیر به نابسامانی مناطق و تخلیة گستردة آبادی ها و تشدید نابرابری های منطقه ای دامن زده اند. مدیریت هدفمند و بهینه به منظور پویاسازی فعالیت، و استفاده از منابع نقطه ای و پراکنده در سطح سرزمین از راهکارهایی هستند که منجر به جلوگیری از مهاجرت های بی رویه و نظم دهی به الگوی ارتباط سکونتگاه های روستایی با شبکة نظام شهری می شوند. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی سطح برخورداری از امکانات و خدمات سکونتگاه های روستایی در شهرستان دماوند برمبنای رویکردهای جدید و اثبات شده در سطح جهانی ازجمله رویکرد شبکة منطقه ای می پردازد. این رویکردها راهکارهای توسعه را با توجه به امکانات موجود در ناحیه درنظر می گیرند و پیوند آن را با توسعة منطقه ای و ملی مطرح می کنند. فرایند تجزیه و تحلیل سکونتگاه های روستایی و میزان اهمیت شاخص های مطرح شده، با استفاده از تکنیک topsis و روش تحلیل عاملی صورت گرفت. نتیجة حاصل از تحقیق نشان می دهد که سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند فاقد توزیع بهینة جمعیت و فعالیت در سطح ناحیه هستند و ادامة این روند تخلیة تدریجی این سکونتگاه ها را به دنبال خواهد داشت. در پایان نیز با توجه به موقعیت و توانمندی سکونتگاه های روستایی، الگوی مناسبی برای ارائة خدمات و ایجاد پیوند بین سکونتگاه های روستایی- شهری معرفی شده است.
بررسی و تحلیل نقش مهاجرت های روستایی در ایجاد بخش غیر رسمی؛ مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یک سیستم پویا، به طور مداوم در حال تغییر و تحول است. در برهه هایی از تاریخ، جریان هایی به عنوان نقطه عطف، باعث ایجاد تغییرات ناگهانی سریع و غیر منتظره در کالبد و ساختار فضایی شهرها می شوند. در این میان، اصلاحات ارضی نقش اساسی را در رشد سریع شهرها داشت. و باعث مهاجرت های بی رویه روستائیان به شهرها شد. مقاله حاضر، ریشه های اقتصادی این مسأله را براساس بینش های پایداری شهری مورد ارزیابی قرار داده است تا بستر مناسبی برای درک بهتر و ارزشیابی و قضاوت آنها، هنگامی که در زمینه های برنامه ریزی شهری به کار گرفته می شوند، را فراهم کرده باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای است و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه های مختلف) و بهره گیری از اسناد و مدارک موجود است. جامعه آماری تحقیق(n) صدهزار نفر است و طبق فرمول کوکران، حجم نمونه (N) به تعداد 390 مورد برآورد گردید. شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و چند مرحله ای از مناطق ده گانه تبریز است. برای بررسی روایی و پایایی تحقیق از شیوه روایی صوری و محتوایی و روش بازآزمایی پرسشنامه استفاده شد و ضریب پایایی آن معادل 82 درصد به دست آمد. داده های پژوهش حاضر نیز با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که فقدان سرمایه کافی و تحصیلات مناسب سبب افزایش شاغلان بخش اقتصاد غیر رسمی شهر تبریز شده است و همچنین مهاجرت های روستا-شهری نقش بسزایی در گسترش و ایحاد این بخش از اقتصاد دارند. محل سکونت اکثر شاغلان در بخش غیر رسمی شهر تبریز مناطق حاشیه نشین و فقیر نشین شهر تبریز است.
برای شکستن طلسم محرومیت بشاگرد از کجا شروع کنیم (طرح کاشت و کوچ، تنها راه نجات بشاگرد)
حوزههای تخصصی:
تبیین اثرات انواع سرمایه های توسعه ای بر سرمایه اجتماعی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار روستایی، کم توجهی به سرمایه اجتماعی است که شناخت آن روند برنامه ریزی پایدار مناطق روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان را در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. واکاوی مطالعات انجام شده، نشان دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه و از جمله توسعه پایدار روستایی است. مطالعه نوشته های توسعه نشان می دهد که همواره از چند سرمایه نام برده شده است. سرمایه های توسعه ای مرسوم همچون سرمایه اقتصادی، انسانی، فیزیکی، محیطی و سرمایه اجتماعی، امروزه به عنوان عناصر کلیدی در تحلیل پتانسیل های توسعه ای افراد، سازمان ها، جوامع و حتی دولت ها مورد توجه قرار می گیرند. از این رو، هر یک از این سرمایه ها، بخشی از منابع توسعه را شامل می شود که با هم در ارتباط است. بدین منظور، مقاله حاضر در پی برخورد با چالش های مذکور و با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی و پاسخ به این پرسش که میزان تأثیرگذاری انواع سرمایه ها در سرمایه اجتماعی چگونه است؟ با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به ارزیابی و اندازه گیری انواع سرمایه های توسعه ای و آثار آن ها در روستاهای خراسان رضوی پرداخته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه های اقتصادی و انسانی رابطه معنادار برقرار است. براساس نتایج به دست آمده، سرمایه اقتصادی با ضریب تعیین (R2) 906 .0 دارای بیشترین تأثیر بر میزان سرمایه اجتماعی بوده است؛ به گونه ای که 6 .90 درصد از سرمایه اجتماعی را در روستاهای مورد مطالعه تبیین می کند. سپس سرمایه انسانی با ضریب تعیین 176 .0 بیشترین تأثیرگذاری را بر سرمایه اجتماعی داشته است. از سوی دیگر، بین سرمایه های فیزیکی و محیطی با سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود ندارد. در بیشترگفتمان ها و نظریات مطرح شده پیرامون رابطه انواع سرمایه ها با سرمایه اجتماعی، همواره تأکید بیشتری بر نقش سرمایه اقتصادی و انسانی در میزان سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف شده است. هرچند از اهمیت سایر سرمایه ها همچون سرمایه محیطی و فیزیکی نمی توان غافل شد اما اهمیت آن ها به مراتب کمتر است.
تأثیر بازارچه های مرزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین مطالعة موردی: مرز باشماق مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازارچه های مرزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین خاو و میرآباد، زریوار و سرکل در شهرستان مریوان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و در بخش میدانی از روش پیمایش مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. جامعة آماری این پژوهش، خانوارهای ساکن در سه دهستان مرزی خاو و میرآباد، زریوار و سرکل هستند که با بهره گیری از فرمول کوکران از میان ۳۰۹۴ خانوار، تعداد 360 خانوار به منزلة حجم نمونه انتخاب شده اند. اعتبار پرسش نامه نیز براساس آزمون آلفای کرونب اخ، 0.7۴ درصد به دست آمده است. همچنین با 3۰ نفر از افراد نمونه برای تکمیل یافته ها، مصاحبة فردی عمیق صورت گرفته است. روستاهای بررسی شده در سه دسته براساس فاصله از مرز (فاصلة دور، متوسط و نزدیک) طبقه بندی شده اند و 18 روستا (در هر فاصله، 6 روستا) برای نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t تک نمونه ای، آزمون کای اسکوئر و آزمون ANOVA در نرم افزار SPSS و برای تجزیه و تحلیل فضایی و تولید نقشه های مبتنی بر داده های آماری نیز از روش های خوشه بندی کم/ زیاد، خودهمبستگی فضایی، تحلیل لکه های داغ و روش IDW [1]در نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بازارچه های مرزی از نظر شاخص های اقتصادی، عملکرد مطلوبی در مناطق روستایی مرزنشین نداشته اند. با توجه به تحلیل فضایی پژوهش، بازارچه های مرزی از نظر وضعیت اقتصادی بر روستاهای در فاصله متوسط از مرز (15-5کیلومتری)، تأثیر بیشتری نسبت به روستاهای دور از مرز و نزدیک مرز داشته اند. همچنین فعال شدن این بازارچه ها در زمینة ارتقاء شاخص های اجتماعی، ازجمله: مشارکت اجتماعی، روحیة کار گروهی و تعاملات اجتماعی با روستاهای همسایه و کشور عراق نیز، تأثیر مثبتی بر جای گذاشته است؛ از این رو باید با سازوکارهایی، زمینة افزایش مشارکت روستاها را در فعالیت بازارچه ها فراهم آورد و با آموزش روش های نوین تجارت و آشنایی با مقررات صادرات و واردات، جمعیت ساکن در منطقه را از منافع بازارچه ها بهره مند کرد. [1] Inverse Distance Weighted