فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستائی و تحلیل قابلیت ها و تنگناهای آن ها در فرایند برنامه ریزی توسعه روستائی اهمیت به سزائی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستائی جهت ارائه طرح ها و برنامه های توسعه نوعی ضرورت محسوب می شود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستائی در زمینه های مختلف با استفاده از روش های کمی نقش مهمی در این فرایند دارد. در این مقاله با بهره گیری از ""مدل های شاخص مرکزیت"" و ""پرستون"" و استفاده از 45 شاخص در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی) به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستان های استان زنجان پرداخته شده است. امکانات محیطی، مجاورت و فاصله نزدیک با مراکز شهری، کانون ها و محورهای توسعه، محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنائی عمده نقش موثری در سطوح برخورداری نواحی روستائی استان دارد. نتایج نشان می دهدکه این دهستان ها، از لحاظ میزان برخورداری، در هر یک از ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی - درمانی و کشاورزی) با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند؛ به طوری که 9 دهستان از مجموع 46 دهستان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی و کشاورزی در سطح محروم و تنها یک دهستان در سطح بسیار برخوردار قرار دارد. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستائی ایجاب می کند.
بررسی نوع مسکن و تسهیلات اولیه سکونتگاهی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت مسکن و رتبه بندی استان ها، به عنوان ابزاری توانا در افزایش کارایی سیاست های حمایتی دولت و افزایش عدالت منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات و امکانات می باشد.در این پژوهش با بررسی امکانات و تسهیلات اولیه مسکن، وضعیت استان های کشور در خصوص دسترسی به این امکانات و تسهیلات مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش رتبه بندی استان های کشور در برخورداری از امکانات و تسهیلات و مشخص کردن استان های برخوردار و نابرخوردار از نظر تسهیلات و امکانات وابسته به مسکن و بررسی وضعیت مسکن استان های کشور از نظر مساحت زیربنا و نوع مسکن می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استان سیستان و بلوچستان در رابطه با امکانات و تسهیلات مسکن با وزن نهایی 0.022در وضعیت بسیار محروم قرار دارد و استان های کرمان و هرمزگان با میانگین وزن نهایی 0.027 استان های محروم کشور می باشند. استان هایی مانند اردبیل، زنجان، کهگیلویه بویراحمد با میانگین وزن نهایی 0.030 از استان های کمتر برخوردار کشور و استان هایی از جمله آذربایجان شرقی، ایلام، مازندران و همدان با میانگین وزن نهایی 0.033 استان های نسبتاً برخوردار را تشکیل می دهند. استان اصفهان با وزن نهایی 0.038 برخوردارترین استان و به همراه استان هایی چون یزد، البرز، تهران، سمنان و ... با میانگین وزن نهایی 0.036 استان های برخوردار کشور در این خصوص می باشند.
بررسی نقش برنامه ریزی مشارکتی در کاهش فقر روستایی به روش کیفی مطالعة موردی: روستای لزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان های مردمی در کاهش فقر روستایی می تواند بیش از نهادهای غیرمردمی باشد، اما به دلایلی این موفقیت حاصل نمی شود و مزایای نهادهای مردمی بالفعل نیستند. در پژوهش حاضر، نقش مشارکت روستاییان در کاهش فقر روستایی تبیین می شود. ازآنجاکه کارشناسان و مدیران پروژة حبله رود در هدف گذاری، طراحی، اجرا، ارزش یابی و نگهداری این پروژه کوشیدند مشارکت محلی را جلب کنند و از شروع این پروژه نیز زمان زیادی می گذرد، از آن به عنوان مطالعة موردی این تحقیق استفاده شد. در پژوهش حاضر، مؤلفه های شاخص به زیستی انسان به عنوان سنجه برگزیده شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه با 12 تن از آگاهان محلی روستای لزور از روستاهای موفق و پایلوت این پروژه نشان می دهد که مشارکت در طرح ها، فقر عمومی و فقر معنوی و فقر حاد و مزمن را کاهش داده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که پایداری، اثربخشی و پوشش پروژه های مشارکتی در هدف قراردادن فقر عمومی روستایی بیشتر از پروژه های بالا به پایین است و پروژه های غیرمشارکتی از هدف کاهش فقر روستایی به تدریج دور می شوند؛ حتی اگر در ظاهر یا در گام های اولیه سریع تر از پروژه های مشارکتی پیش بروند.
ارزیابی اثرات توسعه بر محیط زیست استان چهار محال و بختیاری و تعیین اولویت دهستان ها برای توسعه با استفاده از مدل تخریب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین آثار توسعه بر محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل تخریب ایران و امکان توسعه بیشتر دهستان ها می باشد. تقسیمات سیاسی در سطح دهستان (44 دهستان) به عنوان واحد کاری استفاده شد. آسیب پذیری اکولوژیکی با استفاده از نقشه های شیب، جهت، ارتفاع، میانگین دمای سالانه، نقاط همباران، حساسیت به فرسایش، پراکنش گسل ها، عمق خاک، پوشش گیاهی، ذخیره گاه های جنگلی و مناطق حفاظت شده و روی هم گذاری با واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل تخریب به تعداد 13 عامل شناسایی و شدت آنها در هر یک از واحدهای کاری تعیین شد. تراکم فیزیولوژیک جمعیت نیز از تقسیم جمعیت موجود در هر واحد کاری بر وسعت زمین های قابل کشت به دست آمد. با وارد کردن مشخصه های مدل در نرم افزار Excell، ضرایب تخریب در هر یک از دهستان ها محاسبه و برحسب شدت تخریب در 6 طبقه تقسیم بندی شدند. از نظر شدت تخریب در گذشته، از کل مساحت استان، %4/64 مستعد توسعه بیشتر، %9/31 دارای قابلیت توسعه مشروط به انجام عملیات بهسازی و %7/3 دارای قابلیت محدود توسعه است
پیامدهای مهاجرت های شغلی خانوارهای روستایی به کشورهای عربی مورد: بخش مرکزی شهرستان لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستاییان یکی از پدیده های مهم است که مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه درآمد و سطح زندگی خانوارهای روستایی تحت تاثیر مهاجرت کاری به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در بخش مرکزی شهرستان لارستان می باشد. داده هایموردنیازتحقیقبااستفاده ازروش های کتابخانه ای (استفاده از منابع مکتوب و رسمی) و میدانی(پرسشنامه) گردآوری شده است. محدوده مورد بررسی در این تحقیق مشتمل بر 18 روستا و 400 خانوار روستایی دارای فرد مهاجر و فاقد مهاجر بوده است. پس از گردآوری داده های لازم، برای پردازش و تجزیه تحلیل آنها از نرم افزارهای آماری SPSS وExcel استفاده گردید. هم چنین برای مقایسه داده های مورد نظر و تایید یا رد فرضیات از جداول توزیع فراوانی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درآمدهای ارسالی مهاجران روستایی شاغل در کشورهای عربی در ارتقاء سطح درآمد و امکانات رفاهی خانوارهای روستایی موثر بوده است. هم چنین نتایج حاکی است که مهاجرت های بین المللی اگر چه پیامدهای اقتصادی برای خانوارهای روستایی دارد، دارای پیامدهای منفی اجتماعی برای خانوارهای روستایی است که می بایست در فرآیند مهاجرت های بین المللی مورد توجه قرار گیرد.
آسیب شناسی اثرات توسعة مشاغل خانگی در مناطق روستایی (مطالعة موردی: روستاهای بخش دیشموک شهرستان کهگیلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب وکارهای خانگی راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد محسوب می گردند. قابلیت انجام این نوع کسب وکار در منزل سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلان آن ها می شود. هدف اصلی از نگارش این مقاله آسیب-شناسی اثرات توسعة مشاغل خانگی در مناطق روستایی بخش دیشموک و همچنین، شناسایی اصلی ترین انگیزه ها در گرایش افراد به سمت کسب وکارهای خانگی است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است که اطلاعات با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند و به وسیلة نرم افزار SPSSتجزیه وتحلیل گردیدند. جامعة آماری روستاهای 25 خانوار به بالا بودند که 35 روستا به عنوان جامعة نمونه انتخاب شد و در این روستاها 100 پرسشنامه به-صورت تصادفی بین کسانی که دارای مشاغل خانگی بودند، پخش شد.
یافته ها: براساس نتایج حاصل، در سطح اطمینان 95% فرض برابری میزان اهمیت همة مشکلات و چالش های دوازده-گانه از دیدگاه پاسخ گویان رد می شود. مشکلات و چالش های موردآزمون (ازنظر پاسخ گویان) با درجات متفاوتی درجهت تضعیف توسعة مشاغل خانگی مؤثر هستند. مشکل خرید ارزان محصولات با میانگین 88/4 دارای بیشترین تأثیر است و حمایت نکردن مسؤولان و نبود حمایت مالی به ترتیب با میانگین های 81/4 و 59/4 در رتبه های بعدی بودند و کمترین تأثیر از دیدگاه پاسخ گویان مربوط به موانع قانونی با میانگین 56/1 بوده است.
اصالت و ارزش: کسب وکارهای خانگی راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد محسوب می گردند. قابلیت انجام این نوع کسب وکار در منزل سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلان آن ها می شود که ازجمله می توان به ایجاد توازن بین مسؤولیت خانوادگی زنان و اشتغال آنان، حذف هزینه های مربوط به خرید، رهن و اجارة کارگاه و رفت وآمد، استفاده از نیروی کار سایر اعضای خانواده و ایجاد زمینه های کار خانوادگی، امکان انتقال تجارب ازطریق آموزش غیررسمی به شیوة استاد- شاگردی بین اعضای خانواده و ... اشاره نمود.
تحلیل آثار تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، مسکن روستایی از تغییرات و دگرگونی های وسیعی برخوردار بوده است و در این مقاله تلاش شده است تا تأثیر تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی بررسی شود.
روش: روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 232 خانوار نمونة منطقه جمع آوری شده است.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون، یافته های مطالعه نشان می دهد ارتباط معنا دار و نسبتاً قوی با ضریب 427/0 بین عوامل تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن روستایی وجود دارد؛ به طوری که شاخص های تغییرات اجتماعی حدود 4/35% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. رواج فرهنگ مصرف گرایی، به تنهایی 7/42% بر تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه می کند و بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های کیفیت مسکن و پلان معماری با ضرایب 45/0 و 42/0 برجای گذاشته است. در توزیع فضایی، بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در شش روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد.
محدودیت ها: دست یابی به اطلاعات الگوی مسکن روستایی از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به تعاملات و همبستگی اجتماعی روستاییان در ساخت مساکن جدید، تکیه بر هویت فرهنگ بومی و قومی منطقه، کاهش وابستگی به شهرها در ساخت مساکن روستایی و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حائز اهمیت است که می توان با شناسایی آثار تغییرات ناشی از نفوذ و هجوم تکنولوژی، فرهنگ و سیمای شهری بر الگوی مسکن روستایی، نسبت به کنترل این فرایند و حفظ الگوی معماری سنتی متناسب با نیازهای زندگی امروزی اقدام نمود.
ارزیابی الگوی روابط ارگانیک و غیرارگانیک روستایی- شهری در روستاهای پیراشهری (مطالعة موردی: روستاهای پیرامون شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، روستاهای پیرامون شهر بابل که در ارتباط با شهر تحولات زیادی از آن پذیرفته اند، به عنوان نمونه انتخاب شدند تا نوع پیوند روستا- شهری در این حوزه با توجه به ارگانیک یا غیرارگانیک بودن در رویکرد شبکة یکپارچه ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش شامل 32 روستا در پیرامون شهر بابل بود. برای تعیین حجم نمونه در پرسشنامة خانوار، از کل 7288 خانوار در روستاهای نام برده شده، براساس فرمول کوکران، 745 خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة روستا به دهیاران و شوراهای روستاهای موردمطالعه اختصاص یافت. سپس، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، T برای دو گروه وابسته، فریدمن وکای دو در SPSS، تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است که در حوزة اقتصادی، در مؤلفه های هزینه و درآمدهای روستایی، عرضه و تقاضای روستا از شهر، معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، تنوع اشتغال، گردشگری روستایی و در حوزة اجتماعی، در تغییرات ارزش ها و باورهای اجتماعی، رابطة شهر بابل و روستاهای موردمطالعه غیرارگانیک بوده است.
محدودیت ها/ راهبردها: برای تحقق ایجاد الگوی متعادل و ارگانیک، انجام تحقیقاتی درزمینة تعامل و پیوندهایی فضایی نظیر جریان افراد، کالاها، پول، سرمایه، اطلاعات و مواد به طور جداگانه و با هدف ژرف نگری بیشتر برای شناخت مسائل و شکاف های موجود در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون و تلاش برای ارائة الگوی متعادل و ارگانیک پیشنهاد می شود.
راهکارهای عملی: در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون، برنامه ریزی درزمینة توسعة گردشگری شهری در روستاهای پیرامون شهر بابل، ایجاد فعالیت های صنعتی تکمیلی و فرآوری تولیدات کشاورزی، با هدف افزایش و تنوع اشتغال، مدیریت درجهت معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، با هدف ممانعت از بورس بازی زمین و مدیریت بهینه و کنترل مسئولان درزمینة هجوم بی رویة جمعیت و اسکان آن ها در روستاهای پیرامون شهر بابل در منطقة موردمطالعه ارائه می شود.
اصالت و ارزش: این تحقیق الگوی موجود روابط روستایی- شهری را از ابعاد اجتماعی و اقتصادی، با توجه به رویکرد شبکة یکپارچة منطقه ای که رویکردی بهینه در روابط شهر و روستا است، موردتوجه قرار می دهد.
تنوع بخشی به اقتصاد روستاها جهت تحقق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع شالوده و اساس ثبات و پایداری است و هر اندازه سیستمی متنوع تر گردد، پایداری و پویایی آن در طول زمان و در مکان های مختلف نه تنها در مقابل تنش های درونی، در مقابل تنش های بیرونی نیز حفظ می گردد. در همین راستا، امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی یکی از رویکردهایی است که در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین تنوع اقتصاد روستایی و میزان پایداری آن ها می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که به منظور جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمت آباد شمالی شهرستان میاندوآب است. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر در 2800 خانوار بوده است که تعداد 264 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل خوشه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن) و مدل ویکور استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، بین تنوع اقتصادی روستاها و میزان پایداری آن ها در سطح 0.05 درصد آلفا رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش تنوع اقتصادی در سطح روستاهای مورد مطالعه، میزان پایداری هر یک از روستاهای نیز افزایش می یابد.
خشکسالی و بازتاب های اقتصادی آن در نواحی روستایی مورد: دهستان دودانگه در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان پیچیده ترین بلای طبیعی، تعداد زیادی از ساکنان مناطق روستایی دارای اقتصاد متکی بر کشاورزی را تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که شدت و گستره خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک افزایش یافته است، شناخت و درک این پدیده طبیعی و تبعات ناشی از آن ضروری می باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی خشکسالی سال های اخیر و عوامل اثرگذار بر آن در دهستان دودانگه شهرستان بهبهان انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. در این راستا نسبت به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از 339 تن از کشاورزانی که در سال های اخیر خشکسالی را تجربه نموده اند، اقدام شد. روایی صوری ابزار پژوهش توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد خشکسالی صورت گرفته در سال آبی 88-1387، شدیدترین خشکسالی منطقه در دهه های اخیر بوده است. این پدیده موجب کاهش عملکرد محصولات دیم، تعداد دام، میزان اراضی آبی و دیم و درآمد خانوار گردیده است. همچنین میزان توانایی مالی، سن، اشتغال غیرکشاورزی، توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، مخارج خانوار و میزان اراضی آبی و دیم مهم ترین عوامل تعیین کننده آسیب پذیری اقتصادی کشاورزان از خشکسالی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای کاهش اثرات اقتصادی خشکسالی و بهبود سیاست گذاری و مدیریت این پدیده ارائه گردیده است.
سناریوهای آینده سکونتگاههای روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روند سرعت تغییر فضاهای جغرافیایی چنان است که قدرت و توان بشر نمی تواند آن را پیش بینی کند. روستاها به عنوان یکی از سکونتگاه های بشری نتوانسته اند خود را با این تغییرات همگام سازند؛ بنابراین، اندیشمندان و پژوهشگران دربارة استمرار حیات آن ها تردید کرده اند. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با رویکرد آینده پژوهی، پاسخی به بقای روستاها با توجه به رویدادهای درحال وقوع یا رخداد احتمالی آن ها در آینده ارائه شود.
روش: روش تحقیق مبتنی بر روش دلفی است. در ابتدا، عوامل کلیدی، رویدادها و پیشران های مؤثر در بقای روستاها توسط کارشناسان گروه دلفی انتخاب شدند و ازنظر اهمیت، میزان تأثیرگذاری و فقدان قطعیت با استفاده از مدل سلسله مراتبی AHP ، تاپسیس و شاخص اجماع نظر رتبه بندی شدند.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از بررسی ها، درآمد و اشتغال عوامل کلیدی تأثیرگذار در حیات روستاها هستند و گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و سیاست توسعة سکونتگاه های کوچک به عنوان پیشران های مهم در روند عامل های کلیدی شناخته شدند و براساس آن ها، سناریوهای بدیل آیندة روستاها ترسیم گردیدند.
محدودیت ها: نبود اطلاعات در برخی از عوامل کلیدی در سری زمانی.
اصالت و ارزش: این تحقیق از این نظر دارای اهمیت است که در آن وضعیت آینده و پیشران های تشکیل دهندة روستاها شناسایی می شود و اقداماتی برای کنترل و هدایت آن ها برنامه ریزی می گردد.
تأثیر صدور سند مالکیت مساکن روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آهار، گلدسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستا، پایدارترین سیاست و راهبرد در توسعه هر کشور به شمار می رود. این سیاست ارتباط تنگاتنگ با نظام فکری و نگرشی دارد و برای نهادینه سازی این سیاست ابزارها و روش های مختلفی وجود دارد که سند دار کردن واحد مسکونی و یا به عبارت کلی صدور سند برای املاک در روستا به موازات سایر سیاست های توسعه ای مناطق روستایی از جمله این روش هاست.
در همین راستا برنامه دوم و سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عمران روستایی را یکی از اهداف خود قرار داده و برای رسیدن به آن یکی از راهکارهای اجرایی را صدور سند اماکن روستایی در نظر گرفته است. چرا که زمین در هر حال بستر اصلی گنجینه ها و ثروت های مادی است و از نظر اقتصادی ارزشمند است و موارد استفاده متعددی برای رفع نیازهای جوامع انسانی (از جمله احداث ساختمان) است. بر این اساس خانه ها و اماکن روستایی یکی از منافع سرمایه ای جوامع روستایی به شمار می آیند که مالک آنها نیازمند است با تکیه بر قانون از نظر حقوقی نسبت به دارایی خود احساس امنیت نماید. از سوی دیگر نیاز به اطلاعات زمین به منزله پایه و زمینه ای برای توسعه و کنترل منابع زمین، شناسنامه دار شدن هر واحد آن را در اولویت قرار می دهد. (ترشیزیان و اطهاری، 1389، 43)
این تحقیق بر آن است با موشکافی از تجارب و عملکرد کشورهای مختلف و فعالیت های صورت گرفته در سند دار کردن واحدهای مسکونی روستایی کشور و آسیب شناسی آنها میزان موفقیت آن را بررسی نماید. به این منظور تحلیل و ارزیابی آن براساس روش میدانی و موردی در دو نقطه جغرافیایی متفاوت صورت گرفته و نتایج حاصله از آن نیز متفاوت بوده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونه گیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عامل سازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخص هابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دسته بندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص می دهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحله ای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارت های فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشته اند. هم چنین یافته ها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
ارزیابی و سنجش محرومیت در سطح مناطق روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به توسعه (پایدار) به عنوان هدف غایی برنامه ریزی، گام نخست بررسی و شناخت واقعی از وضع موجود و سطح برخورداری مناطق به عنوان مقدمه حصول به توسعه است. جهت شناخت وضع موجود نیز استفاده از شاخص ها و نماگرهای جامع که بتواند وضع موجود را به خوبی تحلیل کند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر ضمن سنجش میزان محرومیت روستاهای مورد مطالعه، در پی پاسخ به این سئوال اساسی است که با کدام شاخص ها بهتر می توان سطح محرومیت را سنجید؟ به عبارتی، در ارزیابی و سنجش محرومیت، کدام گروه از شاخص های ذهنی و عینی از اهمیت بیشتری برخوردار است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای پاسخ به سئوالات و فرضیه های تحقیق از دو دسته پرسشنامه سرپرست خانوار و نخبگان استفاده شده است، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین میزان اهمیت شاخص های عینی و ذهنی، تفاوت معنادار وجود دارد و از دیدگاه صاحب نظران، میزان اهمیت شاخص های ذهنی در سنجش و ارزیابی محرومیت بیش از شاخص های عینی است. در نهایت با استفاده از روش TOPSIS روستاهای نمونه در محدوده مورد مطالعه به لحاظ میزان محرومیت رتبه بندی و با روش تحلیل خوشه ای، در سه خوشه طبقه بندی و نتایج حاصل از خوشه بندی روستاها نیز به صورت نقشه های GIS نشان داده شده است.
اثرات ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی بر اقتصاد روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی محور استقلال و توسعه هر کشوری محسوب می شود. وجود صنایع تبدیلی و تکمیلی از راهکارهای توسعه این بخش اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و تبیین ضرورت های پیوند بخش های کشاورزی و صنعت در حوزه روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت به انجام رسیده است. مطالعه از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و همچنین مطالعات پیمایشی براساس پرسش های محوری بین دو گروه روستاییان، کارشناسان و مدیران حاصل شده است. تعداد پرسش نامه گروه اول 243 و تعداد پرسش نامه گروه دوم در سازمان های محیط زیست، جهاد کشاورزی و صنایع و معادن استان گیلان 48 مورد بوده است. مطابق یافته های تحقیق، استقرار صنایع روستایی و پیوند آن با بخش کشاورزی در حمایت از مراحل مختلف تولید، تقویت اقتصاد روستاها، افزایش سطح و تنوع تولیدات و همچنین حفظ اراضی کشاورزی و منظر روستایی دارای اثرات مثبت و معنی داری می باشد. با توجه به خصوصیات و استعدادهای طبیعی و اجتماعی منطقه و اثرات مثبت صنایع وابسته به کشاورزی، پیوند دو بخش کشاورزی و صنعت برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی امری الزام آور به شمار می رود.
عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار مورد: کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان بوده است. نوع تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری شامل 2300 نفر از کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی فنی وحرفه ای در استان اصفهان بوده که طی سال های 1392-1390 در این دوره ها شرکت داشته اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، پرسشنامه های تحقیق در بین پاسخ گویان توزیع شده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان و پایایی پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه بین 88/0=&alpha تا 940/0=&alpha به دست آمده است. انجام تحلیل عاملی نشان داد که عواملی تحت عنوان «حمایت خانوادگی و سرمایه اجتماعی»، «داشتن مهارت و تجربه»، «هدف مندی و انگیزه ی بالا»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصت جویی» بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار اثرگذار است.
سنجش نگرش اعضای شورای اسلامی روستاها به اولویت شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (نمونة موردی: روستاهای شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر سنجش نگرش اعضای شورای اسلامی 13 روستای شهر دهگلان در استان کردستان نسبت به اولویت شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی این منطقه است. این هدف باعث آشکارشدن اولویت توجه به بهبود شاخص های کیفیت زندگی در ناحیة موردبررسی خواهد شد.
روش: پژوهش حاضر براساس روش توصیفی– تحلیلی است که مبنای گردآوری داده ها به صورت پیمایشی با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. محدودة موردمطالعه 13 روستای واقع در شهرستان دهگلان استان کردستان است که برای اولویت سنجی شاخص های کیفیت زندگی روستایی در این روستاها از نظرات 26 نفر از اعضای شورای اسلامی این روستاها بودند، بهره برده شده است. برای تحلیل داده های به دست-آمدة حاصل از نظرات کارشناسان، از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی(FDAHP) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه درزمینة ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی درمیان روستاهای موردمطالعه براساس شاخص های شناسایی شده برای ارزیابی کیفیت زندگی در ابعاد مختلف، نشان داد که شاخص کیفیت بهداشت و سلامتی اجتماعی دارای بیشترین وزن ها در وزن های حداقل، میانگین و حداکثر فازی ( )شده است. همچنین، با کسب 311/0 امتیاز وزن غیرفازی یا دیفازی شده نهایی دارای بیشترین اولویت دربین شاخص های کیفیت زندگی روستایی از دیدگاه کارشناسان منتخب روستاهای موردمطالعه می باشد. پس از این شاخص، به ترتیب شاخص کیفیت مسکن و ابعاد کالبدی با شناسة Cبا 289/0 امتیاز و کیفیت زیرساخت های روستایی با شناسة F و با 121/0 امتیاز فازی در رتبه-های دوم و سوم اولویت شاخص های کیفیت زندگی در روستاهای 13گانة مورد مطالعه قرار دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود استاندارد مدونی برای تعریف کیفیت زندگی با توجه به متعددبودن تعاریف متفاوت از کیفیت زندگی از چالش های اصلی این پژوهش می باشد.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که کیفیت زندگی را از جنبه های عینی و ذهنی بررسی کرده است و به نتایج قابل توجه در هر دو جنبه دست یافته است.
برآورد میزان تمایل به پرداخت شهروندان برای خدمات گردشگری کشاورزی مطالعة موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی رویکرد کارآفرینانه ای است که اگر به طور صحیح مدیریت شود می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در کشاورزی داشته باشد. طبق برآوردها تا افق 1410، حدود 5/77 درصد جمعیت ایران شهرنشین خواهد بود، که می تواند فرصت مناسبی برای توسعة گردشگری کشاورزی و ایجاد درآمد مکمل برای کشاورزان و کاهش تغییر کاربری زمین های کشاورزی باشد. باوجود بسترهای بالقوة فراوان کشور برای توسعة گردشگری کشاورزی، هیچ گونه مطالعه ای درخصوص برآورد تقاضای بالقوه برای خدمات گردشگری کشاورزی در جامعه و عوامل اثرگذار بر آن انجام نشده است. مقالة حاضر به منظور بررسی تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی در شهر قزوین انجام شد. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 18 سال قزوین بود که در سال گذشته دست کم یک بار به فضاهای کشاورزی-روستایی مراجعه کرده بودند. حجم نمونه 153 نفر برآورد شد و درمجموع تعداد 180 پرسشنامة خودساخته ازطریق مصاحبة رودررو تکمیل گردید. در این مطالعه برای برآورد تمایل به پرداخت، از روش ارزش گذاری مشروط و روش انتخاب دوگانة دوبعدی استفاده شد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی در ازای بهره مندی از خدمات گردشگری کشاورزی، مدل لاجیت به روش حداکثر درست نمایی برآورد گردید. متوسط تمایل به پرداخت هر شهروند به ازای هر بازدید و بهره مندی از برخی خدمات گردشگری کشاورزی، مبلغ 53400 ریال برآورد شد. با توجه به معنا داری این مبلغ و ازآنجاکه درحدود 80 درصد شهروندان مطالعه شده یکی از مبالغ پیشنهادی برای خدمات گردشگری را پذیرفتند، می توان نتیجه گرفت که بازار بالقوه مناسبی برای توسعة بنگاه های گردشگری کشاورزی وجود دارد. نتایج نشان دادند که متغیرهای متوسط تعداد سفر به فضاهای روستایی-کشاورزی در سال، بعد خانوار و متغیرهای مجازی دارابودن خودرو و مکان تولد اثر معنا داری بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی به عنوان تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی از سوی شهروندان داشتند.
بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات با تأکید بر نقش معتمدان محلی (مطالعه موردی: دهستان بنجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی و دانش اجتماعی آن ها را در بر می گیرد. در این راستا بزرگان هر قوم و قبیله نقش مهمی در حل اختلافات روستائیان با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات محلی با تأکید بر نقش معتمدان محلی با استفاده از مدل PRA می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه ای) نیز استفاده شده است. جامعه آماری 1915 خانوار و حجم جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 خانوار انتخاب شده است. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی و پایایی تحقیق نیز 223/0 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بر اساس فراوانی مشاهده شده در آزمون خی دو نشان دهنده آن است که از بین الگوهای حل اختلاف، مردم برای حل اختلافات خود بیشتر به معتمدان محلی مراجعه می کنند. نتایج آزمون نیز نشان می دهد که مقدار p.value کوچک تر از (01/0=a) است بنابراین فرض H0 رد و فرضیه اول تأیید می گردد. نتایج آزمون ضریب همبستگی برای فرضیه دوم نیز حاکی از این است با توجه به اینکه سطح معناداری متغیرهای پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلاف کمتر از 5/0 (220/0) است، نتیجه می گیریم که بین پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلافات در نواحی روستایی رابطه معناداری وجود بنابراین فرضیه دوم نیز تأیید می گردد. بنابراین، مردم روستاهای دهستان بنجار به دلیل طایفه گرایی و این که این شیوه حل اختلاف سال های طولانی است که در روستاها اجرا می شود و جزء فرهنگ این منطقه است و همچنین آشنا نبودن روستاییان با فرهنگ کاغذبازی دادگاه معمولاً ترجیح می دهند که اختلافات خود را به این شیوه حل کنند و دنبال کشش اختلافات نباشند.
بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی و روحیه کارآفرینی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیروان از توابع شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ایجاد روحیه کارآفرینی در زنان روستایی و تقویت اعتماد به نفس و استفادة هرچه بیشتر از نیروهای بالقوة زنان روستایی، دستیابی به توسعه روستایی سریع تر محقق خواهد شد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطة بین اعتماد اجتماعی و روحیة کارآفرینی میان زنان کارآفرین روستایی است. جامعة آماری این پژوهش، کلیة زنان عضو شرکت تعاونی دهستان شیروان از توابع شهرستان بروجرد است، که تمام 118 نفر اعضای آن، نمونة آماری مطالعه را تشکیل می دهند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت و روایی و پایایی آن به ترتیب با نظر استادان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. فرض اصلی پژوهش این بود که بین اعتماد اجتماعی (با ابعاد فردی، عمومی و نهادی) و روحیة کارآفرینی (با ابعاد ریسک پذیری و خلاقیت) رابطه معنی داری وجود دارد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین اعتماد اجتماعی (فردی، عمومی و نهادی) و روحیة کارآفرینی (ریسک پذیری و خلاقیت) زنان روستایی ارتباط مثبت و معنا داری وجود دارد.