اقتصاد فضا و توسعه روستایی
اقتصاد فضا و توسعه روستایی سال سوم پاییز 1393 شماره 3 (پیاپی 9) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
خشکسالی به عنوان پیچیده ترین بلای طبیعی، تعداد زیادی از ساکنان مناطق روستایی دارای اقتصاد متکی بر کشاورزی را تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که شدت و گستره خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک افزایش یافته است، شناخت و درک این پدیده طبیعی و تبعات ناشی از آن ضروری می باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی خشکسالی سال های اخیر و عوامل اثرگذار بر آن در دهستان دودانگه شهرستان بهبهان انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. در این راستا نسبت به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از 339 تن از کشاورزانی که در سال های اخیر خشکسالی را تجربه نموده اند، اقدام شد. روایی صوری ابزار پژوهش توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد خشکسالی صورت گرفته در سال آبی 88-1387، شدیدترین خشکسالی منطقه در دهه های اخیر بوده است. این پدیده موجب کاهش عملکرد محصولات دیم، تعداد دام، میزان اراضی آبی و دیم و درآمد خانوار گردیده است. همچنین میزان توانایی مالی، سن، اشتغال غیرکشاورزی، توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، مخارج خانوار و میزان اراضی آبی و دیم مهم ترین عوامل تعیین کننده آسیب پذیری اقتصادی کشاورزان از خشکسالی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای کاهش اثرات اقتصادی خشکسالی و بهبود سیاست گذاری و مدیریت این پدیده ارائه گردیده است.
عوامل اثرگذار بر رشد کارآفرینی در نواحی روستایی مورد: دهستان جابرانصار در شهرستان آبدانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی ابزاری است برای برنامه ریزی تا جوامع را به سوی توسعه هدایت نماید. از آنجا که همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی، موقعیت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. توجه به کارآفرینی روستایی با نگرش به مشکلات موجود در این نواحی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی توسعه پایدار روستایی از منظر کارآفرینی و اشتغال بوده است. ناحیه مورد مطالعه دهستان جابرانصار از بخش مرکزی شهرستان آبدانان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی با روش تحلیل مولفه های اصلی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن در 6 روستای دهستان جابر انصار بوده است که تعداد 184 خانوار از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل عاملی نشان می دهد که از بین عامل های هشت گانه شناخته شده، اثرگذارترین عامل از لحاظ کارآفرینی و اشتغال در محدوه مورد مطالعه متعلق به عامل زیرساختی و اجتماعی با مقدار ویژه 5.63 می باشد که به تنهایی 17.60 درصد از کل واریانس را تبیین نموده است. عامل های بعدی به ترتیب شامل عامل اقتصادی، دانش و اگاهی، اعتماد به نفس ، خلاقیت فردی، نوآوری و خلاقیت، زیر ساخت فیزیکی و دسترسی به تسهیلات اقتصادی می باشد که در مجموع 72.5 درصد واریانس را تبیین کرده است.
ارزیابی و سنجش محرومیت در سطح مناطق روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به توسعه (پایدار) به عنوان هدف غایی برنامه ریزی، گام نخست بررسی و شناخت واقعی از وضع موجود و سطح برخورداری مناطق به عنوان مقدمه حصول به توسعه است. جهت شناخت وضع موجود نیز استفاده از شاخص ها و نماگرهای جامع که بتواند وضع موجود را به خوبی تحلیل کند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر ضمن سنجش میزان محرومیت روستاهای مورد مطالعه، در پی پاسخ به این سئوال اساسی است که با کدام شاخص ها بهتر می توان سطح محرومیت را سنجید؟ به عبارتی، در ارزیابی و سنجش محرومیت، کدام گروه از شاخص های ذهنی و عینی از اهمیت بیشتری برخوردار است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای پاسخ به سئوالات و فرضیه های تحقیق از دو دسته پرسشنامه سرپرست خانوار و نخبگان استفاده شده است، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین میزان اهمیت شاخص های عینی و ذهنی، تفاوت معنادار وجود دارد و از دیدگاه صاحب نظران، میزان اهمیت شاخص های ذهنی در سنجش و ارزیابی محرومیت بیش از شاخص های عینی است. در نهایت با استفاده از روش TOPSIS روستاهای نمونه در محدوده مورد مطالعه به لحاظ میزان محرومیت رتبه بندی و با روش تحلیل خوشه ای، در سه خوشه طبقه بندی و نتایج حاصل از خوشه بندی روستاها نیز به صورت نقشه های GIS نشان داده شده است.
پراکنده رویی شهر شیراز و تغییرات اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای پیرامون مورد: روستای گویم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند توسعه ی شهر شیراز از دهه 1330 به بعد، موجب رشد شتابان جمعیت و پراکنده رویی در پیرامون، به خصوص در امتداد محورهای ارتباطی برون شهری منتهی به آن، شده است؛ سهم پراکنده رویی در رشد و گسترش شهر شیراز از 02/22 درصد در دهه ی 45-1335 به 8/72 درصد در دهه ی 85-1375 افزایش یافته است. این روند، تغییر کارکرد غالب اقتصادی ناحیه ی سکونتگاهی (شهرستان) شیراز از کشاورزی به چندنقشی (با غلبه ی بخش خدمات)، الحاق و ادغام برخی روستاها در شهر شیراز و تحولات ساختاری اجتماعی، سیاسی و فضایی گسترده در این ناحیه را به دنبال داشته است. روستای «گویم» که در فاصله ی 20 کیلومتری شمال غربی شهر شیراز و در مجاور جاده ارتباطی برون شهری شیراز-اردکان واقع شده است، یکی از سکونتگاه های پیرامونی این کلانشهر می باشد. این مقاله، پراکنده رویی شهر شیراز و تأثیرات آن بر تغییرات ساختاری-کارکردی روستای «گویم»در سال های90-1380 را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل شده است. همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی در تحلیل میزان، جهت، الگو و شکل پراکنده رویی شهر شیراز در بین سال های 1335 تا 1385 و روستای «گویم» در سال های 90-1380 استفاده شده است. سه مولفه اقتصاد، اجتماع و فضا با 24 شاخص، مبنای شناخت و تحلیل این پژوهش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد روستای «گویم» از سال 1380 تا 1390 به شدت تحت تأثیر روند پراکنده رویی شهر شیراز قرار گرفته و با تغییرات ساختاری-کارکردی شگرفی مواجه شده است؛ این روستا در این دهه به یکی از مهم ترین سکونتگاه های مهاجرپذیر پیرامونی شهر شیراز تبدیل شده و مساحت آن حدود 3/3 برابر افزایش یافته است. همچنین، 3/59 درصد شاغلین ساکن این روستا در بخش خدمات و 2/32 درصد نیز در بخش صنعت اشتغال دارند.
دگرگونی اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری و روستاگرایی مورد: روستاهای شهرستان رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات در زمینه اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری در پیرامون کلانشهرها به عنوان فضای دوگانه (نه شهر- نه روستا) و تلفیقی از نشانه های زندگی شهری و روستایی، چالش ها و مشکلات متعددی به دنبال داشته است. اولین گام در راستای حل معضل یاد شده، شناسایی و طبقه بندی ساختار مناطق روستایی و تعیین درجه روستاگرایی و سپس روستانشینی شهری است. هدف اصلی این پژوهش، در گام نخست توصیف و تبیین ساختار روستایی شهرستان رباط کریم، به منظور شناخت سکونتگاه هایی که پدیده روستانشینی شهری در آن ها رخ داده و سپس تبیین علل شکل گیری آن می باشد. این پژوهش توصیفی و تحلیلی در سه مرحله کلی شامل رتبه بندی توسعه کشاورزی، تعیین درجه روستاگرایی، مشاهده میدانی و طبقه بندی سکونتگاه ها به دو بخش روستاگرا و روستانشینی شهری و استخراج عوامل موثر در شکل گیری پدیده روستانشینی شهری انجام شده است. تکنیک های بکار گرفته شده در این پژوهش شامل پرومتی، خوشه بندی سلسله مراتبی، مدل روستاگرایی کلاک و نظریه بنیانی ساده شده می باشد. نتایج بیانگر این است که پدیده روستانشینی شهری در روستاهای آلارد، شترخوار، سفیدار، کیگاور، پرندک، منجیل آباد، انجم آباد و ادران رخ داده و مهم ترین عوامل در شکل گیری این پدیده، ابعاد کالبدی فضایی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و قانونی، برنامه ریزی و نهادی بوده است.
ساماندهی فضایی مقصدهای گردشگری (شهری و روستایی) در مقیاس ناحیه ای مورد: شهرستان طرقبه شاندیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متأثر از روندهای غالب توسعه در سطح ملی، در مقیاس ناحیه ای نیز عدم تعادل های فضایی در بهره گیری از ظرفیت ها و تجهیز مقصدهای (بالقوه) گردشگری نمایان است. در قلمرو این مقاله، سازمان فضایی گردشگری شهرستان طرقبه - شاندیز نیز شاهد بی نظمی های فضایی در پراکندگی منابع، جاذبه ها، محصولات و به ویژه خدمات پشتیبان گردشگری و در نهایت شبکه ای سازمان یافته از مقصدهای گردشگری است؛ لذا ساماندهی فضایی مقصد مورد مطالعه مبتنی بر الگوی تئوریک و واقعیت های جغرافیایی به عنوان هدف نهایی پژوهش مورد توجه واقع شده است. با عنایت به چالش پیش روی و برای نیل به هدف، روشِ تحقیق توصیفی- تحلیلی و همچنین گردآوریِ اطلاعات به شیوه ی اسنادی و میدانی مبنا قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 34 مقصد گردشگری واقع در شهرستان بوده که برای کلیه مقصدها، فرم های اطلاعاتی تکمیل شده است؛ برای وزن دهی معیارها از روش AHP، برای تدقیق امتیاز نهایی و رتبه بندی مقصدها از روش پرومتی و برای سطح بندی مقصدهای گردشگری از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است؛ در نهایت با استفاده از تئوری نقطه شکست در محیط نرم افزاری (GIS) قلمروی عملکردی مقصدها تعیین شده است. نتایج نهایی، گویای وجود نظام چهارسطحی نابسامان در سازمان فضایی شهرستان با تفوق دو مقصد برتر (طرقبه و شاندیز) نسبت به سایر مقصدها می باشد، برای برون رفت از وضعیت نابسامان با تأسی به اصول راهبردی نظریه های سازمان فضایی از طریق مقایسه ی الگوی وضع موجود با الگوی تجریدی و در نهایت تعدیل آن متناسب با الزامات حاکم بر ناحیه، الگوی سازمان فضایی پیشنهادی شهرستان ارائه شده است.
عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار مورد: کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان بوده است. نوع تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری شامل 2300 نفر از کارآموزان پایگاه های آموزش روستایی فنی وحرفه ای در استان اصفهان بوده که طی سال های 1392-1390 در این دوره ها شرکت داشته اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، پرسشنامه های تحقیق در بین پاسخ گویان توزیع شده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان آموزش فنی وحرفه ای استان اصفهان و پایایی پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه بین 88/0=&alpha تا 940/0=&alpha به دست آمده است. انجام تحلیل عاملی نشان داد که عواملی تحت عنوان «حمایت خانوادگی و سرمایه اجتماعی»، «داشتن مهارت و تجربه»، «هدف مندی و انگیزه ی بالا»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصت جویی» بر عملیاتی شدن ایده های کسب وکار اثرگذار است.
ارزیابی اثرات اجتماعی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی مورد: شهرک صنعتی خیام نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای پیشرو در متنوع سازی اقتصاد روستایی ، بر پایدارسازی توسعه تأکید فراوان دارند. تحقیقات مختلف نیز نشان داده است که با یک شیوه معیشت نمی توان امیدی به پایداری روستاها به ویژه در نواحی خشک داشت. در همین راستا راهبرد ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی روستایی می تواند باعث تأثیرات مثبت، از جمله تحول فرهنگ و اجتماع سنتی روستاها گردد. البته تأثیرات صنعتی شدن در عرصه فرهنگ و اجتماع، پیچیده و متنوع است. مقاله حاضر نیز به بیان تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث شهرک صنعتی خیام نیشابور بر روستاهای پیرامونی پرداخته شده است. بدین منظور 388 نفر در دو گروه کارگران روستایی شهرک صنعتی (گروه هدف) و سایر شاغلین روستایی به روش کوکران به عنوان نمونه انتخاب و تفاوت های دو گروه در ابعاد اجتماعی (سطح آموزش، تأمین اجتماعی، رضایت شغلی، مشارکت، اعتماد متقابل، ارتباط با رسانه ها، تمایل ماندگاری در روستای محل سکونت) و فرهنگی (احساس سعادت، نظام ارزشی، احساس بیگانگی) به روش تجزیه و تحلیل آماری (پارامتری و ناپارامتری) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد که در بیشتر شاخص های اجتماعی و فرهنگی به خصوص ارتباط با رسانه ها، بهره مندی از خدمات بیمه ای شهرک صنعتی خیام توانسته باعث تغییرات مثبت در وضعیت کارگران روستاییان گردد که در نهایت این امر می تواند به عنوان گامی در راستای نفوذ فرهنگ صنعتی به نواحی روستایی و تحول فرهنگی تلقی شود.